صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
ر مورد علت نام گیری کوه احد. برخی میگویند به خاطر جدا بودن اين كوه از
سایر کوههای منطقه احد نامیده شد. و برخی, معتقدند محمد بخاطر علاقه به
توحید و اشاعه آن نا
صفحه 4:
صفحه 5:
تس از شکست خوردن بتپرستان قریش در جنگ بدره ابوسفیان عزاداری بر کشتهشدگان بدر را ممنوع کرد
ابوسفیان برای انتقام گرفتن از مسلمانان, از قبایل کنانه و ثقیف کمک خواست و سپاهی در حدود سههزارنفر از
اگر وحشی حمزه پسر عبدالمطلب را یکشد. او را آزاد خواهد کر
وهی سوارهنظام راست را به خالد پسر ولید و فرماندهی سوارهظام چپ
پیادهنظام وسط را هند دختر عتبه فرماندهی میکرد.
۱ 3 عموی محمد. نامهای به محمد نوشت و در آن از آمادگی سپاه eg ۱
ee gee ی نان وا در مسبید نبوی یه مجمد نبپرد.
صفحه 6:
صفحه 7:
صفحه 8:
س از پایان جنگ دو سپاه از هم فاصله گرفتند. مسلمانان بیش از سه برابر اهل مکه کشته
داده بودند. معروف است که هند دختر عتیه, جگر حمزه را درید و آن را به دندان كرفت و
از آن گردنبند و گوشواره ساخت؛ به همین سبب هند در میان مسلمانان به جگرخوار
صفحه 9:
بسم الله الرحمن الرحیم
هیه کننده گان:سروش حسن پور و مح ّمد یوسفی
ام دبیر مربوطه:جناب آقای فانیانی
درس تاریخ
غزوه ی احد
ام نبرد
اریخ نبرد
یش از نبرد
یشامد های نبرد
س از نبرد
نام نبرد
ر مورد علت نام گیری کوه احد ،برخی میگویند به خاطر جدا بودن این کوه از
سایر کوههای منطقه احد نامیده شد .و برخی معتقدند محمد بخاطر عالقه به
توحید و اشاعه آن نام آن کوه را احد نامید.
تاریخ نبرد
اریخنگاران مسلمان ،زمان نبرد را روز شنبه هفتم شوال سال سوم هجرت
نوشتهاند؛ که برابر با ۲۳مارس ۶۲۵میالدیاست
پیش از نبرد
س از شکست خوردن بتپرستان قریش در جنگ بدر ،ابوسفیان عزاداری بر کشتهشدگان بدر را ممنوع کرد.
ابوسفیان برای انتقام گرفتن از مسلمانان ،از قبایل کنانه و ثقیف کمک خواست و سپاهی در حدود سههزار نفر از
قبایل عرب فراهم شد .جبیر بن مطعم ،نیز غالم خود وحشی را به هند دختر عتبه بخشید؛ هند پیمان بست که
اگر وحشی حمزه پسر عبدالمطلب را بکشد ،او را آزاد خواهد کرد .ابوسفیان ،خود رهبری جنگ را برعهده گرفت،
فرماندهی سوارهنظام راست را به خالد پسر ولید و فرماندهی سوارهنظام چپ را به عکرمه پسر ابوجهل سپرد.
پیادهنظام وسط را هند دختر عتبه فرماندهی میکرد.
باس پسر عبدالمطلب ،عموی محمد ،نامهای به محمد نوشت و در آن از آمادگی سپاه قریش در جنگ با مسلمانان
نوشت .ابی بن کعب ،این نامه را در مسجد نبوی به محمد سپرد.
پیشامد های نبرد
بوعامر اوسی ،که از پناهندگان به مکه بود ،جنگ را آغاز کرد .در نبرد تن به تن ،سهیل بن عمرو بر ابوعامر ،علی بن ابیطالب بر طلحة بن
ابیطلحة و زبیر بن عوام بر زید بن سعاد پیروز شدند .سرانجام نبرد سوارهنظام پیش آمد؛ سرانجام همه پرچمداران سپاه قریش یکی پس
از دیگری کشته شدند و تنها خالد پسر ولید و سربازانش در هنگامی که مسلمانان در حال جمعآوری غنایم بودند ،به آنها حمله آوردند.
عمره دختر علقمه وقتی وضع حمله سربازان خالد را مشاهده کرد ،پرچم را به دست گرفتو و آن را بلند نمود و سپاهیان اطراف وی گرد
آمدند .یکی از رزمندگان قریش به نام لیثی ،مصعب بن عمیر را کشت و اشاعه داد که محمد را کشتهاست .حمزه پسر عبدالمطلب به
زوبین وحشی از پای درآمد و کشته شد.
حمد از هر طرف مورد هجوم دسته هایی از لشکر قریش قرار گرفت .هر دسته ای که به او حمله می آوردند علی به فرمان پیامبر به آنها
حمله می برد و با کشتن بعضی از آنها موجبات تفرقشان را فراهم می کرد واین جریان چند بار در احد تکرار شد.به پاس این فداکاری،
امین وحی نازل شد و ایثار علی را نزد پیامبر ستود و گفت :این نهایت فداکاری است که او از خود نشان می دهد .محمد وحی را تصدیق
کرد وگفت« :من از علی واو از من است » سپس ندایی در میدان شنیده شد که مضمون آن چنین بود:
مشیری چون ذوالفقار وجوانمردی همچون علی نیست
پس ازنبرد
س از پایان جنگ ،دو سپاه از هم فاصله گرفتند .مسلمانان بیش از سه برابر اهل مکه کشته
داده بودند .معروف است که هند دختر عتبه ،جگر حمزه را درید و آن را به دندان گرفت و
از آن گردنبند و گوشواره ساخت؛ به همین سبب هند در میان مسلمانان به جگرخوار
مشهور شد.محمد بر کشتهشدگان احد نماز خواند و دستور داد نها را به خاک بسپارند.
با تشکر
ایان