درس هفتم ادبیات فارسی
اسلاید 1: بسم الله الرحمن الرحیمPPT.LXB.IR
اسلاید 2: درس هفتم ادبیات فارسی 1 یکی از متون ارزشمند ادبی و عرفانی فارسی،مثنوی معنوی مولانا جلال الدین بلخی است.در این مثنوی بیست وشش هزار بیتی که در شش دفتر فراهم آمده است،مطالب نغز و لطیف عرفانی و اخلاقی با شیوه تمثیل و حکایت بیان شده است. داستان طوطی و بقال از دفتر اول مثنوی انتخاب شده است.در این داستان هدف،نشان دادن زیان ها و نادرستی داوری های سطحی و نامنطقی است.هم چنین پرهیز از شتاب و اشتباه در قضاوت هنگام مشاهده تشابه دو پدیده است که در قالب داستانی زیبا بیان شده است.آب زنید راه راطوطی و بقالادبیات پایداریبیاموزیمخروج
اسلاید 3: بود بقالي و وي را طوطيی خوشنوايي سبز و گويا طوطييبقالی بود که یک طوطی داشت،آن طوطی حرف میزد و زیبا بود.بر دكان بودي نگهبان دكان نكته گفتي با همه سوداگران سوداگران:مشتریان،بازاریاناو در دکان بقالی نگهبان بود وبا مشتریان شوخی میکرد.در خطاب آدمي ناطق بدی در نواي طوطيان حاذق بدي ناطق:سخن گو حاذق:ماهرطوطی در مواجهه با آدمیان حرف میزد و در صحبت کردن با طوطیان مهارت داشت.جست از صدر دكان سويي گريخت شيشههاي روغن گل را بريخت صدر:بالااو از بالای دکان پرید و به سوی دیگر رفت وبه شیشه های روغن خورد و ریخت.از سوي خانه بيامد خواجهاش بر دكان بنشست فارغ خواجهوشفارغ:آسوده خواجه وش:مانند بزرگان موقوف المعانیديد پر روغن دكان و جامه چرب بر سرش زد گشت طوطی كل ز ضربجامه:لباس ضرب:زدن کل:کچلصاحب طوطی از خانه آمد ومانند بزرگان آسوده بر دکان نشست ودید که دکان ولباس ها چرب شده اند.او بر سر طوطی زد و طوطی از آن زدن کچل شد.روزك چندي سخن كوتاه كرد مرد بقال از ندامت آه كرد ندامت:پشیمانی آه:اظهار پشیمانی کردناو چند روز سخن نگفت ومرد بقال از این کار پشیمان شده بود.ريش بر ميكند و ميگفت اي دريغ كافتاب نعمتم شد زير ميغ دریغ:افسوس میغ:ابراو از شدت ناراحتی مو های سر خود را میکشید ومیگفت ای افسوس که آفتاب نعمت های من زیر ابر پنهان شده است.
اسلاید 4: دست من بشکسته بودی آن زمان چون زدم من بر سر آن خوش زبان کاش آن زمان که بر سر طوطی میزدم، دستم می شکست.هديهها ميداد هر درويش را تا بيابد نطق مرغ خويش را نطق:سخن گفتناو به فقیران و مستمندان کمک میکرد و هدیه میداد تا شاید طوطی او به سخن آید.بعد سه روز و سه شب حيران و زار بر دكان بنشسته بد نوميدوار نومیدوار:ناامید موقوف المعانیمينمود آن مرغ را هر گون شگفت تا كه باشد کاندر آيد او به گفتهرگون:به هر روشبعد از سه روز و سه شب او ناامید در دکان نشسته بود وبرای طوطی کارهای شگفت انگیز انجام میداد.شاید مرغ او به سخن بیاید.جولقيي سر برهنه ميگذشت با سر بي مو چو پشت طاس و طشت جولقیی:درویشطوطی اندر گفت آمد در زمان بانگ بر درويش زد که:هی فلان بانگ:فریاد موقوف المعانیاز چه اي كل با كلان آميختي؟ تو مگر از شيشه روغن ريختي؟ کل:کچلدرویشی سر برهنه میگذشت که سرش طاس و بی مو بود.ناگهان طوطی به سخن آمد و به درویش فریاد زد که ای فلانی،چرا کچل شدی و مانند کچلان هستی.تومگرشیشه روغن را ریخته ای؟از قياسش خنده آمد خلق را كو چو خود پنداشت صاحب دلق را دلق:لباس پشمیاز مقایسه طوطی مردم خندیدند که او خود را مانند درویش تصور میکرد.
اسلاید 5: كار پاكان را قياس از خود مگير گر چه ماند در نبشتن شير و شير قیاس:مقایسه کار و اعمال مردان پاک را با اعمال خود مقایسه نکن اگر چه که شیر جنگل و شیر خوردنی مثل هم نوشته میشود.جمله عالم زين سبب گمراه شد كم كسي ز ابدال حق آگاه شد ابدال:عارفانهمه ی مردم جهان از این مقایسه ها وسنجش های ناروا گمراه شدند وکمترکسی است که عارفان را بشناسد وازکار آنان آگاه شودهر دو گون زنبور خوردند از محل ليك شد زان نيش و زان ديگر عسل گون:گونه،نوعهر دو نوع زنبور از يك جا تغذيه ميکنند امّا يكي عسل شيرين ميدهد و ديگري زهرهر دو گون آهو گيا خوردند و آب زين يكي سرگين شد و زان مشك ناب سرگین:مدفوعهر دو نوع آهو یک گیاه و آب خوردند امااز یکی مدفوع تولید شد و از دیگری مشک خوشبوهر دو ني خوردند از يك آبخور اين يكي خالي و آن پر از شكر هر دو نی از یک آب خوردند،ولی یکی توخالی است و دیگری پر از شکر صد هزاران اين چنين اشباه بين فرقشان هفتاد ساله راه بين اشباه:مثال هااز این مثال ها صد هزار مثال دیگر میتوان گفت که تفاوت زیادی با هم دارند.چون بسی ابلیس آدم روی هست پس به هر دستی نشاید داد دست چون انسان های شیطان صفت زیادی هستند پس شایسته نیست که با هر کسی دوست شد.بازگشت
اسلاید 6: بیاموزیم(3)تمثیل در لغت به معنای مثال آوردن است. تمثیل:آوردن حکایت یا ضرب المثلی که نتیجه آن سر مشقی برای موارد مشابه دیگر است.به کمک تمثیل میتوان بسیاری مفاهیم را به روشنی منتقل کرد.مولانا برای بیان مطالب اخلاقی و عرفانی خود از تمثیل بسیار بهره گرفته است.این تمثیل ها،اغلب ساده ومثل ها ی ساده وعامیانه هستند.
اسلاید 7: آب زنید راه را هین که نگار میرسد مژده دهید باغ را بوی بهار میرسدهین:زیرا راه دهید یار را،آن مه دهچهار را کز رخ نوربخش او نر نثار میرسدمه ده چهار:ماه شب چهارده(استعاره از معشوق) رخ:صورت نثار:بخشش کردنچاک شدست آسمان،غلغله ای ست درجهان عنبرومشک میدهد،سنجق یار میرسد چاک شده:پاره شده غلغله:شوروشوق سنجق:پرچم عنبرومشک:ماده خوشبو که عنبرراازگاوماهی میگرند ومشک راازآهو رونق باغ میرسد،چشم وچراغ میرسد غم به کناره میرود،مه به کنار میرسد استعاره از معشوق مه:معشوق کناره:صاحب،گوشه کنار:آغوش تیر روانه میرود،سوی نشانه میرود ما چه نشسته ایم پس؟شه زشکار میرسدروانه:درحال حرکت شه:شاهباغ سلام میکند،سرو قیام میکند سبزه پیاده میرود،غنچه سوار میرسد تشخیص قیام:بلند شدن به احترام خلوتیان آسمان تا چه شراب میخورند! روح خراب و مست شد،عقل خمار میرسد مست:از خود بی خودچون برسی به کوی ما خامُشی است خوی ما زان که ز گفت وگوی ما،گرد و غبار میرسد کوی ما:کاخ ما خوی:عادت تشخیص(گفت وگو مانند دو نفر گردوخاک میکند)بازگشت
اسلاید 8: مشبه تشبیه مشبهٌ به ادات تشبیه وجه شبهاستعاره مکنیه:اگر در یک تشبیه اجزای بالا خذف شود و فقط مشبه بماند.استعاره مصرّحه: مکنیه:اگر در یک تشبیه اجزای بالا خذف شود و فقط مشبهٌ به بماند. رستم مانند هیولا آمد. هیولا آمد. هیولا استعاره از رستم است.مشبه ادات مشبهٌ به استعاره هایی در زبان فارسی:بلبل:عاشق شمع: معشوق لعل:لب مروارید:اشک سرو:قد بلند
اسلاید 9: درآمدی برادبیات پایداریدر ادبیات پایداری یا ((ادب مقاومت)) اصلی ترین مسائل عبارتند از:1.دعوت به مبارزه وتحمل سختی هاومشکلات2.بیان بیدادگری هاوتصویر چهره بیدادگران3.ستایش آزادی وآزادگی4.نشان دادن افق روشن پیروزی که ره آورد تلاش،وحدت،همدلی و مبارزه مستمر است.5.ترسیم مظلومیت مردم6.بزرگ داشت وستایش مردم مبارز وشهدای راه آزادی
اسلاید 10: عاشقانه خسرو وشیرین ادبیات عرفانی . قلندریه:(ملامتیه)سر خود را کچل میکردند.دوست داشتند مردم به آنها بد بگویند.جولقی:لباسشان دلقغناییعرفانتصوفتصوف عارفانهتصوف عاشقانه
اسلاید 11: مشبهٌ به مشبهآفتاب نعمت: اضافه تشبیهی نعمت مانند آفتاب است.مشبه ادات مشبهٌ بهPPT.LXB.IR
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.