درس ۱۵ فارسی پنجم

درس ۱۵ فارسی پنجم

اسلاید 1: به نام خدا

اسلاید 2: درس پانزدهمکاجستانموضوع:

اسلاید 3: کاجستان كاج همسایه گفت با نرمی دوستی را نمی برم از یادشاید این اتفاق هم روزی ناگهان از برای من افتادمهربانی بگوش باد رسید باد آرام شد، ملایم شدکاج آسیب دیده ی ما هم کم کمک پا گرفت و سالم شدمیوه ی کاج ها فرو می ریخت دانه ها ریشه می زدند آسانابر باران رساند و چندی بعد ده ما نام یافت کاجستاندر كنار خطوط سيم پيام خارج از ده دو كاج روئيدندساليان دراز رهگذران آن دو را چون دو دوست مي‌ديدندروزي از روزهاي پائيزي زير رگبار و تازيانه باديكي از كاج ها به خود لرزيد خم شد و روي ديگري افتادگفت اي آشنا ببخش مرا خوب در حال من تأمل كنريشه‌هايم ز خاك بيرون است چند روزي مرا تحمل كن

اسلاید 4: معنی شعردر کنار سیم های تلفن بیرون از روستا ، دو درخت کاج رشد کردند.عابران سال های طولانی فکر می کردند آن دو درخت کاج با هم دوست هستند.در یک روز پاییزی وقتی باران شدیدی می بارید و باد مثل شلاق خود را به درختان می زد.یکی از کاج ها تکان شدیدی خورد و روی درخت دیگر افتاد.گفت : ای دوست من مرا ببخش و حال مرا درک کن

اسلاید 5: ریشه هایم از خاک بیرون آمده است ، چند روز با من مدارا کن.کاج دیگر با ملایمت گفت :« دوستیمان را فراموش نمی کنم.» شاید این حادثه برای من پیش می آمد.دوستی و لطف دو درخت به گوش باد رسید و آرام شد .کاج صدمه دیده ی داستان ما کم کم بهبود یافت.با افتادن میوه های کاج دانه های آن در زمین رشد کردند.با باران هایی که توسط ابر باریده می شد دانه ها ی کاج رشد کردند و روستا تبدیل به کاجستان شد.

اسلاید 6: واژه نامه تحمل : شکیبایی ،بردباریاتفاق:حادثه ،رویدادملایم : آرام ، سازگارپاگرفت : ریشه دواند ، محکم شدچندی : چند وقت بعدده : روستا کاجستان : جایی که کاج زیادی روییده باشد.خطوط : جمع خط ، خط هاسالیان: جمع سال ، سال ها رگبار : باران تند با قطرات درشتتازیانه : شلاق ، تسمه ی چرمی با دسته چوبیآشنا: دوست ،یارتأمل: اندیشیدن ، فکر کردن آسیب : صدمه