درمان عقلانی – عاطفی آلبرت الیس
اسلاید 1: بسم الله الرحمن الرحیم
اسلاید 2: درمان عقلانی-عاطفی آلبرت الیس
اسلاید 3: دیدگاه شناختی- رفتاریاز نقطه نظر این دیدگاه شرایط زندگی، دیگران و رویدادهای گذشته تعیین کننده مشکل نیستند بلکه نوع ادراکات از موقعیت ها و نیز شیوه تفکر است که همواره انسان را به دردسر می اندازد. پس وظیفه درمانگر عبارت است از تشخیص و سپس تغییر تفکرات غلط و مضری که باعث اختلالات رفتاری و عاطفی در مراجعان گشته اند
اسلاید 4: نظریة شخصیتالیس از سه دیدگاه فیزیولوژیک، اجتماعی و روانشناختی به شخصیت مینگرد و در هر یک از این سه بعد، نظرات خاصی دربارة شخصیت ارائه میدهد (کریسنی، 1973).1. مبنای فیزیولوژیکی: الیس معتقد است که انسان ذاتاً تمایلات بیولوژیکی استثنایی و نیرومندی برای تفکر و عمل به شیوه خاص دارد، که این شیوه ممکن است در جهت منطقی و غیرمنطقی باشد. از جهت تفکر و عمل فرد را تابع محیط خانواده و فرهنگی میداند که فرد در آن رشد مییابد. او انسان را از نظر بیولوژیکی، عمدتاً موجودی میداند که در جهت تخریب نفس و ارتکاب امور بد گام برمیدارد. و آمادگی ذاتی شدیدی برای تفکر غیرمنطقی و غیرعقلانی دارد. الیس انسان را موجودی میداند که ذاتاً تمایل مفرطی به سهلانگاری در تغییر رفتار خویش دارد.
اسلاید 5: مبنای اجتماعی: الیس میپذیرد که انسان موجودی اجتماعی است و زندگی اجتماعی برای او لازم است. او معتقد است که انسان باید در اجتماع مطابق انتظارات خود و دیگران رفتار کند و بیش از حد خودمدار و خودبین نباشد، و زیاد بر سبقت جویی تأکید نکند. به عقیدة او انسان باید تا حدی از آن خصوصیتی بهرهمند باشد که آدلر آن را علاقة اجتماعی و ارتباط با همنوع میداند. اما از طرف دیگر، معتقد است که پافشاری بر نگرش دیگران نسبت به خود و جلوهدادن آن به صورت نیازی مبرم، حالتی مرضی و مخرب نفس است. به نظر او، این که دیگران نسبت به ما نظرات خوبی داشته باشند مطلوب است، اما نباید ما هستی و وجود خود را در گرو نگرش مثبت دیگران نسبت به خود بدانیم. به عقیدة الیس، بلوغ عاطفی و سلامت روانی ایجاد تعادل مطلوب است میان اهمیت دادن و اهمیت افراطی دادن به داشتن روابط متقابل مناسب از جانب فرد
اسلاید 6: مبنای روانشناختی: مطالعة شخصیت تنها از دو بعد فیزیولوژیکی و اجتماعی کافی نیست و باید بعد روانی رشد شخصیت را نیز مطرح کرد. به عقیدة الیس، گرچه انسان از نظر بیولوژیکی تمایل شدیدی به مضطرب کردن خود و تخریب نفس دارد و گرچه او در اجتماعی زندگی میکند که سبب پارهای از نابسامانیهای رفتاری اوست و آنها را تقویت میکند، اما دیدگاه روانشناختی شخصیت چگونگی رشد آن را مشخص میکند.الیس غریزه را به مفهوم کلاسیک آن قبول ندارد و بیشتر با مزلو در زمینة تمایلات انسان همعقیده است. او میپذیرد که انسان تمایلی به عشق و محبت، توجه و مراقبت و تشفی آرزوها دارد و از مورد تنفر قرار گرفتن، بیتوجهی، و ناکامی دوری میجوید
اسلاید 7: سلامت روانی با شخصیت سالماختلال شخصیتبه طور خلاصه، در نظریة الیس دربارة شخصیت، انسانها تا حد زیادی خود متوجه، اختلالات و ناراحتیهای روانی خود هستند. انسان با استعداد و آمادگی مشخص برای مضطرب شدن متولد میشود و تحت تأثیر عوامل فرهنگی و شرطیشدنهای اجتماعی این آمادگی را تقویت میکند. در عین حال، انسان این توانایی قابل ملاحظه را هم دارد که به کمک تفکر و اندیشه، از آشفتگی و اضطراب خود جلوگیری کند. بنابراین، اگر چنانچه با مسئله تشکل افرادی که نیاز به کمک و روانیاری دارند، به شیوهای بسیار فعال و جهت دهنده، آموزگار منشانه و فلسفی روبرو میشویم. در اکثر موارد، آنها از تفکر انحرافی و رفتار و عواطف نامناسب خود دست برخواهند داشت، به تغییرات اساسی و چشمگیری در عقاید بیماریزای خود دست خواهد زد و نتیجتاً، بهبود خواهند
اسلاید 8: باور غیرمنطقی که موجب اضطراب و ناراحتی میگردد:1. این باور که برای هر بزرگسالی ضروری است که مورد عشق دیگران قرار گیرد و آن هم تحت هر شرایطی- و به جای تمرکز بر ارزش فردی، برگرفتن تأیید از دیگران و بر دوست داشته شدن به جای مورد محبت قرار گرفتن تأکید دارد.2. این باور که رفتارهای خاصی نادرست و بد هستند و کسانی که این رفتارها را دارند بد میباشند- به جای این باور که این رفتارهای خود تخریبگر یا غیر اجتماعی، یا کسانی که این اعمال را انجام میدهند رفتار احمقانه، خشن و یا بیمارگونه دارند و بهتر است که به تغییر آن کمک شود. رفتارهای بد دیگران آنها را افرادی بد نمیسازد.3. این باور که در صورتیکه چیزها آنگونه که ما میخواهیم نباشد افتضاح است. به جای این باور که این چیزها خیلی بد است و بهتر است تلاش کنیم تا شرایط را تغییر دهیم و آن را رضایتبخش سازیم و اگر این کار ممکن نباشد با رضایت بیشتری شرایط موجود را بپذیریم.4. این باور که بدبختی انسان به علت عوامل بیرونی است و به ما توسط مردم و اتفاقات بیرونی تحمیل میشود- به جای این باور که ناراحتی روانی به طور عمده به علت دیدگاه ما نسبت به وقایع ناگوار است.
اسلاید 9: 5. این باور که اگر چیزی خطرناک یا هولناک باشد باید به شدت از آن ناراحت شد و کاملاً نگران آن باشیم- به جای این باور که فرد بهتر است به صورت صریح با این مسأله روبرو شود و آن را به صورت غیرخطرناک تبدیل کرده و زمانیکه این کار ممکن نباشد وقوع آن را بپذیرد.6. این باور که بهتر است از سختیها و مسؤلیتهای زندگی اجتناب کرده و راه آسان معمولاً بسیار دشوارتر از راه طولانیمدت است.7. این باور که ما مطمئناً به چیزی یا کسی قویتر و بزرگتر از خودمان نیاز داریم تا به آن تکیه کنیم- به جای باور به این که بهتر است خطا کرده و کارها و فکرها را با وابستگی کمتر انجام دهیم.8. این باور که باید کاملاً شایسته و نابعه باشیم و به همة جنبههای موفقیت دست یابیم به جای باور به اینکه بهتر است به جای آنکه همیشه بخواهیم بهترین را انجام دهیم آنچه میخواهیم را سعی کنیم درست انجام دهیم و خود را به عنوان موجودی غیرکامل بپذیریم که خطاهای عمومی و محدودیتهای انسان را دارد.
اسلاید 10: 9. این باور که اگر چیزی یکبار عمیقاً زندگی ما را تحت تأثیر قرار داد این اتفاق همواره زندگی ما را تحت تأثیر دارد- به جای باور به اینکه ما میتوانیم از تجارب گذشته خود بیاموزیم اما نباید به آنها وابسته باشیم و بر آن مبنا زندگی کنیم.10. باور به اینکه ما باید کنترل کامل بر امور داشته باشیم- به جای باور به این که دنیا پر از احتمالات و شانس است و ما همچنان میتوانیم در کنار آنها از زندگی لذت ببریم.11. باور به این که خوشحالی انسان از طریق جبر و سکون به دست میآید به جای این باور که ما تمایل داریم که شادتر باشیم و خود را وقف پروژههای بیرونی و افراد دیگر کنیم.12. این باور که ما به طور حقیقی کنترلی بر احساسات خود نداریم و نمیتوانیم احساس بدبختی خود را تغییر دهیم- به جای این باور که ما کنترل حقیقی بر احساسات تحریککننده خود داریم و اگر بخواهیم میتوانیم این فرضیهها را که معمولاً خودمان خلق کردیم، تغییر دهیم.
اسلاید 11: برای سادهتر کردن آنچه الیس به عنوان باورهای غیرمنطقی از آن نام میبرد باید بگوییم:1. من باید کاملاً شایسته و کامل باشم وگرنه بیارزشم.2. دیگران باید با من کاملاً خوب رفتار کنند وگرنه من بیچارهام.3. دنیا باید همواره باعث شادی من باشد وگرنه میمیرم.درمانگر از مهارتهای خود به چالش طلبیدن این باورهای غیرمنطقی استفاده میکند و یا حتی برتر از آن سایر اعضای گروه را به چالش این باورها میطلبد برای مثال میپرسد:1. آیا هیچ مدرکی برای این باور وجود دارد؟2. آیا هیچ مدرکی علیه این باور وجود دارد؟3. اگر این باور را رها کنی بدترین اتفاق ممکن چه خواهد بود؟4. بهترین اتفاق چه خواهد بود؟
اسلاید 12: روشهای عاطفی در درمان گروهی عقلانی- عاطفیهمانطور که مشاهده شد، درمان عقلانی- عاطفی تقریباً همواره رویکردی چند مدلی است که به تغییر خصوصیات افراد با استفاده از روشهای شناختی، رفتاری و عاطفی است. برخی از تکنیکهای عاطفی عبارتند از پذیرش بیقید و شرط، تصور کردن عقلانی- عاطفی، استفاده از شوخی و خنده، تمرینهای مبارزه با شرم و ایفای نقش عقلانی- عاطفی. پذیرش بیقید و شرطبه مراجعان پذیرش بیقید و شرط داده میشود بدون توجه به رفتار آنها در بیرون و داخل جلسة درمان و درمانگر به اعضا میآموزد که چگونه به پذیرش خود بدون قید و شرط برسند. اعضای گروه معمولاً دچار این ترس هستند که آنچه انجام دادهاند و یا آنچه هستند فاش شده و به همین دلیل پس رانده شوند. رهبر گروه میتواند به اعضا بیاموزد که با وجودی رفتار آنها ممکن است نادرست و یا غیراخلاقی باشد اما آنها هیچ وقت افراد بیخود و بیارزشی نیستند. این پذیرش بیقید و شرط فضای گروهی ایجاد میکند که به اعضا اجازه میدهد که احساس کنند مورد پذیرش واقع شدهاند حتی اگر باورها و افکار آنها به چالش طلبیده شدهاند. الیس به اعضای گروه میآموزد که هیچگاه احمق یا بیارزش نیستند. آنها بیش از آنچه فکر میکنند ارزش دارند.
اسلاید 13: تصور کردن عقلانی- عاطفیبه مراجعان نشان داده میشود چگونه بدترین چیزهایی که میتوانند فکر کنند را تصور کنند و سپس احساسات مثبت را جایگزین احساسات مخرب سازند. از مراجعان خواسته میشود که خود را در موقعیت خاصی که در آن احساسات آزاردهنده را تجربه کردند تصور کنند، سپس روی آنها کار میشود تا آنها را به احساسات سالم تغییر دهند و سپس رفتار خود در آن موقعیت را تغییر دهند. برای مثال درمانگر حتی مراجع دارای مقاومت را میتواند تحریک کند خود را در موقعیتی تصور کنند که همواره دچار شکست میشوند و مورد نقد قرار میگیرند و این اتفاقات در او احساس بیکفایتی ایجاد میکند. سپس، این مراجعان تحریک میشوند که احساسات خود را از بیارزش به افسوس و ناامیدی تغییر دهند. اعضا این تمرین را حداقل 30 روز پشت سرهم انجام میدهند تا زمانیکه به خود بیاموزند که در مواقع شکست به جای احساس بدبختی احساس تأسف و ناامیدی داشته باشند. اعضا ممکن است بدترین ترسهای خود را تجسم کنند. در گروه، آنها این ترسها را با اعضا در میان میگذارند و بینش عاطفی بیشتری پیدا میکنند که چگونه این ترسها بیشتر آنچه میگویند و انجام میدهند را تحت تأثیر قرار میدهند و میآموزند که چگونه به طریق دیگری به این ترسها پاسخ دهند.
اسلاید 14: استفاده از شوخی و خندهبذلهگویی مزایای شناختی و عاطفی، برای احساس در حال تغییر دارد. درکنار تکنیکهای گوناگونی که توسط درمانگران عقلانی- عاطفی استفاده میشود، بذلهگویی و شوخی و خنده به عنوان معروفترین تکنیک در جلسات شناخته شده است. الیس باور دارد که افراد خود را بسیار جدی میگیرند. یکی از تکنیکهای اصلی برای مبارزه با اغراق این تفکر که منجر به مشکل در افراد میشود، درمان عقلانی- عاطفی از بذلهگویی و شوخی و خنده استفاده میکند. این تکنیک به اعضای گروه میآموزد نه به خود بلکه به باورهای خود تخریبگر بخندند. این تکنیک به افراد نشان میدهد که سرسختی آنها تا چه حد مسخره هستند. با وجودیکه شوخی و بذلهگویی زودهنگام در گروه مشکل ایجاد میکند و زمانی که اعتماد به وجود آمد، اعضا پذیرش بیشتری برای لذت از خندیدن به خود را دارند. یک مثال از تکنیک بذلهگویی آن است که الیس از اعضای افراد گروه خواست تا شعرهای فکاهی که توسط الیس در یک کتاب شعر چاپ شده بود را بخوانند. برخی از مراجعان دریافتند که خواندن این اشعار فکاهی در موقع افسردگی و اضطراب به آنها کمک میکند.
اسلاید 15: تمرینهای مقابله با شرممنطق نهفته شده در زیر تمرینهای مبارزه با شرم نشان میدهد که معمولاً اضطراب نتیجة شرم، احساس گناه، خجالت و تحقیر خود است. هرچه افراد بیشتر با باورهای غیرمنطقی این احساسات به طور مستقیم روبرو شوند، کمتر از نظر عاطفی آزرده میگردند. در درمان گروهی عقلانی- عاطفی، انواع خودافشایی، خطرپذیری و تمرینهای مقابله با شرم معرفی میشوند. اعضای گروههای درمان عقلانی- عاطفی تشویق میشوند تا در فعالیتهای مخاطرهآمیز به عنوان راهی برای چالش ترسهای نروتیک خود شرکت کنند. تمرینهای مقابله با شرم به مراجعان میآموزد که خود را بدون توجه به آنچه دیگران از شما تعبیر میکنند بپذیرید. این تمرینها برای افزایش پذیرش خود و مسئولیتپذیری بالغانه انجام میشود.اعضای گروه اعتراف میکنند که بسیاری از کارها را از ترس آنچه دیگران برداشت میکنند انجام نمیدهند. در یک موقعیت گروهی سایر اعضا ممکن است فشار درمانی را رد کرده و همچنین محیطی حمایتگر بهوجود آورند تا اعضا رفتارهای مخاطرهآمیز را ابتدا در گروه و سپس در زندگی روزمره خود تجربه کنند.
اسلاید 16: الیس چند تمرین را که ممکن است مراجعان در جمع انجام دهند ارائه میدهند:پوشیدن لباسهای عجیب و غریب، پول قرض گرفتن از یک غریبه و فریاد زدن در ایستگاه اتوبوس. الیس میگوید اگر مراجعان این تمرینها را به صورت متناوب انجام داده و بر احساسات خود کار کنند تا احساس شرم و تحقیر نداشته باشند آنگاه قدرت انجام مخاطره و کارهایی که میخواهند را بهدست آوردهاند. الیس اظهار میدارد که بهتر است تمرینهای شناختی با این تمرینهایی مبارزه با شرم ترکیب شود. در اینجا چند نمونه از تمرینهای مبارزه با شرم آمدهاند:- در یک پارک راه بروید و با بلندترین صدای ممکن آواز بخوانید.- در یک آسانسور شلوغ، از افراد تشکر کنید که توانستهاند به درخواست شما پاسخ مثبت داده و در این جلسة مهم در آسانسور شرکت کنند.- با حیوانات صحبت کنید و تظاهر کنید که آنها نیز به شما پاسخ میدهند.- به یک موز طنانی ببندید و آزاد در خیابان به دنبال خود بکشید.- در مجامع عمومی، رأس ساعت با صدای بلند زمان را با ذکر ثانیه اعلام کنید.- به داروخانه بروید و با صدای بلند به مسئول داروخانه بگویید: من تعداد زیادی کاندوم میخواهم. از آنجایی که تعداد بسیار زیادی استفاده میکنم باید به من تخفیف خاصی بدهید (این تمرین مورد علاقه الیس است)
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.