تعداد اسلایدهای پاورپوینت: 54 اسلاید دارای ۵۴ اسلاید است قابل ویرایش و دستور ادبیات فارسی در ان قرار دارد که به طور کال توضیح داده شده

fati

صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:
»> تعریف فعل + .0 معمولا در انتهاى جمله مى آيد و بر خلاف كلمه هاى ديكر صرف مى شود. به تنها: آیی بر چهار مفهوم دلالت مى كند: از مفهوم های زیر به شکل مثبت یا منفی الف) انجام دادن یا انجام گرفتن کاری ب) واقغ شدن کاری بر کسی یا چیزی پ) پذیرفتن حالتی یا صفتی ‏ | ت) نسبت دادن صفتی به کسی یا چیزی

صفحه 4:
‘ 2 گر فعلمقهوم شخ وجود دار ی گوینه فعل 5 خود تسا الف) اول شخص یا متکلم ) دوم شخص یا شنونده یا مخاطب ) سوم شخص يا غايب يا ديكر كس ©. در فعل مفهوم مفرد يا جمع بودن وجود دارد 6. فعل زمإن را نيز نشان مى دهد الف) زمان حال ب) زمان كذشته چ) زمان آینده

صفحه 5:
۹ ۳ 2 بن مرخ : لباختؤلى زامن حال ‎Lol 5 (Ce)‏ ۱ ساختهاى زمان حال و امر اجزانی که پیش | .. اجزانی| ون لى 7 ‎١‏ أبن مضارع عي خور ‎o‏ خور ‎o‏ خور 9 خور 9 خور

صفحه 6:
ود ۱ و ‎ee‏ ۲ ‎fad‏ | ساختهای زمانهایگذشته و مستقل اجزانی که ‎Say‏ 7۳ اجزائی که نما | هی | وین ال ور خورد ‎ae‏ ‏می خورد ‎ole‏ ‏می خورد ‎pI‏ أ بودي خورد. 3 خورد. ۰ ‎als‏ خورد. ‎A‏

صفحه 7:
3 الماك 5 ‎eae‏ ۱ ۲ | 2 هی مشخص باشد مى رساند د ۱ بن ماضی + تن خورد + تن < خوردن ‎AN‏ ‏#_ مصدر جعلی: از کلمه ای مثل اسم فعل بسازیم مصدر ‎wa SRS LT‏ (((اسم < ین مضارع) + ید < بن ماضلی) + تن < مصدر) جرب + يد + أن بلع + يد + تن

صفحه 8:
ebro an beet آنها را اجزای پیشین مینامیم. 1 ( 7 ساختمان فعل: فعل در زبان فارسی از جهت ساختمانبه دشته"های زیز | تقسیم می گردد. 0. . فعلهاى ساده: مصدر أن بيش از يك كلمه نباشد: آفريآن كرفتن | ‎١ .©‏ فطهاى بيشوندى: فعلى كه از یک پیشوندو|یک فمل ساخته شدم باشد: برفاشتن» درز افتادن» فرو رفتن 1 ‎li‏ 9 فعل ‎WK‏ فطی که از ترکیب یک صفت یا اسوا یک قلل میاه اخته اد پراکنده ساختن» زمین خوردن. ‎x‏ 7 تیار ‎we‏ فعلهای پیشوندی مرکب: از ترکیب یک ‎eel‏ يكف ‎be beds‏ + م

صفحه 9:
‘ در فعلهای ساده فارسیل پس از حذف ‎Berton tase‏ جهت تغییری که از بن ماضی به بن مضارع انجام می کیرد به هشت گر شود. ۱ 4 فطهایی که مصدر آنها به " - یدن" ختم می شود. ‎pap}‏ ‏| بن ماضى بن مضارع به دست می آید: ناليدن > ناليد > نال ‎Orb‏ > بريد > بر استقناهای این گروه عبارتند ازء آفریدن - آفرید - آفرین‌گزیدن - گزید > كزين | شنيدن > شنيد > شنوديدن > ديد - ببين ‎be pe‏ جيدن ‏ جيد - جين مي ا 1

صفحه 10:
8 فطهابى اكه ‎Sepik "ok AGT se‏ شود: در ین فطها یی از حن ماضی بن مضارع به دست می آید: ‎ay‏ ‏خوردن -> خورد - خورپراکندن > پراکند ت پراکن 4 استثناهای این گروه عبارتند از: 47 ازرتن ‎٠‏ ازراد - إزارامن ات آمد ك1 ‎"ee‏ ‏بردن ‏ برد یر زدن - زد - ژن ‎Bowe gut‏ كردن > كرد كن مردن ‏ مرد - مير

صفحه 11:
1 / 1 از ‎I alee aS el 8‏ *- ادن" خت ی شود. دا این فعلها يس از حل بن ماضی بن مضارع به دست می آید: 56 افتادن - افتاد > افتفرستادن -> فرستاد -+ فرست. برس( 0 كشا 4 استثناهاى اين ككروه عبارتند از: دادن هداد ت ده كشادن ل كشلا ل *< _ فعلهایی که مصدر آنها به " - ودن" ختم می شود. ‎bo‏ ابن فعلها پس از حتف د" ۱ بن ماضدى "دو" به" | " تبديل مى شود آزمودن- آزمود ‏ آزمازدودن - زدود - زدا استثناهای این گروه عبارتند از: بودن > بود بو ‎oer‏ ‏۱ oe

صفحه 12:
4 | 8 افطوار ‎pos‏ سختن" * ختم مل شود در أبن فعلها *ت" از بن و “خ” به “ز” تبديل مى شود: ساختن - مباخت -> سازسوختن -> سوخت -> سوز استثناهاى اين كروه عبارتند از: شناختن - شناخت ‏ شناس ۳0 و

صفحه 13:
0 ا ۱ 7 "3" فعلهایی که مصدر آنها به " مستن" ختم مي شود. در اين فعلّها بس از بن ماضى بن مضارع به دست می آید: ۴ 7 | زیستن - زیست - زی‌آراستن -+ آراست -+ آرا در اين گروه اگر پس از حذفت "ست" از بن ماضی فقط یک حرف بی صدا وگ | صدا باقی بماند دو حالت بوجود مب آید: ale ‏جستل + لجست + )أجه‎ ‏ب) اكر مصوت باقى مانده ۳" * باشد به “او تبذيل مي تراد‎ ‏جستن - جست وج‎ ‏استثناهای اين گروه عبارتند از: بستن - بند بيوستن > إيولد‎ شکستن - شكن نكريسئن > نكر | كسستن > كسل ]ی 1

صفحه 14:
ود ¥ | 8 فطهایی که مصدر آنها به " مشتن" ختم می شود. در اين فعلها ات3 ‎das"‏ شود: و | کاشتن -» کاشت - کارگذاشتن -» گذاشت ‏ گذار | استثناهای این گروه عبارتند از: رشتن - ریس‌گشتن ‏ گرد نوشتن - نويسافراشتن > افرزاز سرشتن > سرش‌کشتن ‏ کث فعلهايى كه مصدر آنها به " ختن" ختم می شود. در اين فعلها آت" حذف و "ف" ب "ب" تبدیل می شود: | تافتن سم تافت -> تابيافتن > يافت > ياب استثناهاى اين كروه عبارتند از: بافتن -+ باف‌شکافتن - شكاف ‎aa‏ ‎on‏ ‏1

صفحه 15:
که ماه ايئ است که از بن ماضی ‎be‏ ‏الف) ساختهای فعلی سالختهاى فعلى كه با بن ماضى ساخته مى شوند ماضى مطلق ‎(eaten)‏ ‏ماضی استمراری ماضی بعید ماضی ابعد ماضی نقلى ماضی نقلى مستمر ماضی ملمومل (ناتمام) ماضی ملموس نقلی ماضی التزامی ب) ساختهای اسمی و صفتی (وصفی) و بل مضارع ساخته يمي فز 1 ob. oa 14 GAL ‏ساختهای فعلی که‎ 58 ‏شوند‎ he مضارع ساده مضارع اخبازی مضارع التزامی مضارع ملموس (ناتمام) 7:1 لمر

صفحه 16:
معروفترین فعلهای ربطی: بودن» شدن» و است و مش فعلهايى كه در زبان به كإر مى بريم مانند خوردن» روفتنة آنها بر وقوع كارى مخصوص يا داشت جالتی مخطموص دلالت می کنر ياخلص كريد ' چیزی به چیزی "له كر ی روند و ما نا با آوردن کامل می شود مانند “است” هوا روشن است هنوز هوا باز نشده. باز معنی فعل *نشده" را ‎aa Te ee‏ ‎pee foc 24‏ معنای شدن به کار رود ربطی است: راه علی آباد هنوز آسفالت نگردیده.

صفحه 17:
9 کار سا ا 0 بووسائد يا و دم سید و شود: لياس وج بوي 7 وجه اخباری: خورم - می خورم - خواهم خورد وجه التزامی: (گر) خورم - (شی) بخورم - (کاش) خورده ‎etl‏ ‏وجه اخباری:ٍ بخور

صفحه 18:
ی ‎gla 4‏ سل که بردي امب تم با و با > Cu ee ae از طرف كلمه ديكرء نهاد جمله واقع شود. معروفترين 5 عبارتند از : جامد و مشتق خاص و عام محرقه‌وانگره. | مفرد و جمع/ اسم جمع | اما ا ملي . | تك جک تقد م للد

صفحه 19:
ال ‎a‏ 18 ]نادت عبوهر» لات ماگ ‏4 نشانههاي جمع ‎la Cali‏ ان» ين؛ ون» ات لر جات مي‌باث مادران ‎Wad‏ لرازمابد» مرتاجاث. ‎gins ao 9‏ از اما به صورات حولم هت ۱ 7 ‏اسم جمع هستند. علومء قبايل.

صفحه 20:
eo 2 ا | ‎١‏ ‏4 اسم از حیث ساختمان به ساده مركب تقديم مى شود. ‎<١‏ ا ۶ اسمى كه داراى يك جزء باشد و نثوان آنرا به دو بخش يا بيشتناً كرد ويا به عبارتى از دو بخش يا بيشتر تركيب نشده باشد رذآ بسيط گویند: | قلم» خداء سرء کتاب 2 اسمی که دارای بیش از یک جزء باشد و از ترکیب دو بخش ‎bd Cais sits‏ باشد را مرکب گوبند» ‏قلمدان < قلم + دان ‏خداپرستی < خدا + پرست + ی مه زا ‎* 2 ۱ ‎ ‎1

صفحه 21:
te Ai pine 5 SIE ‏جي‎ Wasa CABS Y ‏اسم را از حیث داشتن‎ ye ۳ 9 1 é BS ‏پاره ای از اسمها ه طور مستقل در خارج از ذهن اوجود دلرند را اسم‎ مداد» ‎EIS‏ خانه» میز» دختر + پاره ای از اسمها به طور مستقل در خارج از ذهن وجود ندارند لها وابسته به وجود شخص یا چیز دیگری است و تا وجود دیگری تب ‎Na tess‏ | دريافت.اين نوع از اسم ها را اسم معنى كويند. 2 | “شاخصه انسان هوش بالاي او و داشتن ذ فراي موجودات ديكراً است» اختيار.” در جمله فوق هوشه نيرو و اختيار اسم معني هسئند. “ لطف و شفقت بر ديكران جون دانه اسث كه درردلاً در جمله فوق لطف و شفقت اسم معني هستند.

صفحه 22:
| # اسم صوت: قاه قاه» قار قار» ارت و شورت 2 اسم مصقر دخترک» باغچه؛ کنابچه مرغک.

صفحه 23:
سم در جمله نقشهاي كوناكوني را مويذيرد. كه عبارلئد |)- نقش نهاذي ©- نقش مسندي 2 نش مفعولي ۴ نقش متممي © نقش قيدي

صفحه 24:
or وابستههايي ميتوانا نهاد جمله باشد. نوع نهاد كننده كار (فاعل) است يذيرنده كار (در اصلء مفعول) است .دارنده صفت و حالتى است وجود و هستی را به آن نسبت دهند مالکیت را به آن نسیت دهد نهاد ناصر نادر باغ/سام | .باغ کتاب سعید "لق ‎gh‏ سم وكلى د با سنله یت که يچ را به عبارتي در باره آن خبري داده شود هم به تلهايي و هم با همرا ناصر آمد نادر | کشته شد

صفحه 25:
ee سعید را دیدم.کتابی خریدم. در زبان فارسی امروزی مفعول به چهار صورت می همراه "را" در صورتی که مفعول» معرفه باشد مانند: همراه "ی" در صورتی که مفعول؛ معرفه باشد مانند: بدون "را" و *ی"» در آين حالت مفعول بیشتر بیان جنس و“ى”: اتوبوس مردی را در خیابان زیر مفعول نیز مانند نهاد می توان ضمير یا صفت جانشین اسم که را دیدی؟ . او را دیدم,دانشمندی را دیدم. هه

صفحه 26:
a |) ۲ hate BL ght 2 : | ‏توضیحی در باره فعل مي دهد:‎ ٠ معصوم از خانه به مدرسه رفت. اب منصور مشتهايش را در كلاس با خردكار در تقش ‎Pa‏ متمم نيز مانند نهاد و مفعول كاهى ضمير يا صفت است نه الم" علی از من کثابی گرفته است. من از راننده ای آدرس شما را گرفتم. ee

صفحه 27:
+ +” یط ان با گراوهي ‎٩‏ ولزه‌هدت می باره الم بوضیج ده ۱۳ خصوصیات اسمرا از یل ‎Shae cc‏ شماره و من آن بیان ميکند صفت از حیث مفهوم به انواع زیر تقسیم مي‌شود: ‎ha Ge‏ عد هودع ‎ ‏بياني ‏اشاره‌اي ‏شمارشي ‏پرسشي ‏تعجبي ‏مبهم ‎

صفحه 28:
‎ba uk diy folds‏ دی و رو مرک مان 4 بايد نجه تمد کل اگر ال کلمات با ام همراه اشواد؛ ‎Shai piel‏ ‏+ | این صفت‌ها جزء صفت‌هاي پیشین دسته‌بندي شوند: ‎ae:‏ ‏همین؛ همان؛ جنين» جنان؛ این‌گونه؛ ابن‌سان؛ این‌طور ابن‌چنین: ترا | ‏این‌قدر» این‌همه» همین‌قدر؛ همین‌اندازه. | ‏این‌گونه دلاوري‌ها در خور اوست. ی ‏اين مطلب اشتباه است. ‎WT‏ ‏این‌قدر پول از کجا آورده‌اي؟ 1 ‎a ee 4‏ ‏هه

صفحه 29:
ee صفت شمارشي اصلي: اعدادي كه بدون افزودن بيشوند يا ببطوندي» شماره معدود خود )| جهارده + - + فروردین تاریخ آغاز به‌کار دانشگاه است. ae TN A Jat dg, la ba haar ‏مي‌کنند. عموما به صورت پیشین به کار مي‌رود.‎ چهار کتاب فوق, اثر جامي است. هفتصد سال از مرگ مولانا مي‌گذرد. | شمارشي ترتيبي : بیانگر ترئیب قرار گرفتن موصوف را مي‌رساند. این صفتا از مین" با صفت ‎al icy gap La‏ ترا روز شش اسان خلق شد در سوم + 2 + اه گذشته کما بودي؟ عي ا در سومین روز از بازي‌هاي ... ‎Vater‏ ;

صفحه 30:
eo | صفت‌ها ابتدا جزء وسپس واهد ذکر مي‌شود. . صفت شمارشي توزيعي» موصوف را به بخش‌هاي برابر تق صفت شمارشي كُنسري؛ صفتي كه يك يا جند جزءراز يك يا جن دو سوم + - + بیماران قلبي؛ مشكل نارسايي دريجه دارند. حاط ‎A Se‏ نگ ررد امنا پنج درصد + - + حیوانات؛ در حال انقراض هستند. يكايك آنهاء از او تشكر کردند. ادوبدوء نزد حاكم رفتند. در اين جمله دوبدو در نقا

صفحه 31:
جه كدان کاسین؛ 5 ده ‎a‏ ‘ چندمین» ‎cal‏ چنلدر» جهالدازه چهچون بای کدام ورزش را بیشتر دوست دارید؟ نفر چندم هستي؟ هیچ كسي بهتر از ار مي‌شناسي؟

صفحه 32:

صفحه 33:
2 | a ¥ ۱ Pee ‏واژه‌هیی که به جاي ام نشسته و با برش نقضهاي مختلف اي را‎ 4 | لي | تكرار اسم جلوكيري ميكنند.. # ) اسمي را که ضمیر به جاي آن نشسته مرجع ضمیر گویند. اب 4 ۱ اقسام ضمير عبارتند از: | ‎A‏ ‏ضمیر شخصي ‎ae‏ | من » م- تو » ت - او ۰ ش - ما » مان - شما » تان - ایشان » شان | 1 خودء خويش و خويشتن ا یار اشاره بردشی هنجني و میم در ادا ۱ نی شداد. بر از این ضمایر معادل يك صفت با اسم مشابه‌اند ‎eee‏ ae

صفحه 34:
5 10 منادا 1 متفصل | متضل خویش |(خویشن | | (خود) + ‎ous | be‏ الخدزى | حك هيدرك ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 35:
+ ‎ne‏ واژه ای است که به مفهوم "فعل" چیزی اضافه می کند و ددم | بارة آن می دهد. به عبارتی فعل را ‎a aie 5 ly dase pete‏ كندل 1م رضا تند رفت. ‎Py‏ ‎ ‏| شاگرد بسیار کوشا ‎ ‎ ‎ ‎ ‎aye 1 ~~ ‎ ‏به علاوه کلمه ای که به مفهوم صفت. مسند؛ قید و یا و توضیحی در باره آن می دهد نیز قید نامیده می شود: ‏او بنپار کوشاست او خیلی خوب می نویسد

صفحه 36:
ced phan itis) abel ‏هنوز» البه‎ ha | من هرگز اورا ندیده ام قید مشترک: بعضی ‎anata‏ ۷ ۱ " گیرند: احمد شب به خانه برگشت 2 احمد خوب مى نويسد

صفحه 37:
| مرحبا به اين فكر و ادراك | 3 4 | جانشین جمله پایه است و همراه حرف ربط می آید و جمله پیرو می‌آگیهک ۱ افسوس که افسانه سراپان همه خفتند! | ‎ANS‏ | ای کاش که هر روز شما را می دیدم! ها # | بى همراهى حرف اضافه و حرف ربط به کار می‌ارود و حکم جمله مستقل دارد: بارك الله! به شما تبریک می گویم. آفرين! خوب نوشته اى or

صفحه 38:
‎x |‏ و 27 | ۲ + بی همراهی حرف اضافه و حرف ‎gh‏ كار مى رود و نقش قيدى ببذا نيتم ‎ae | ice |‏ ‏3 ‏8 ‏علم و آزادگی و خسن و جوانی و هنرعجبا هیچ نیرزد که بی سیم و زرم ‏۱ رس اس مور ‎vem‏ ‏خوشا شیراز و وضع بی مثالش خداوندا؛ نگه دار از زوالش.

صفحه 39:
> a 1 ‏اف‎ 4 حرفهای ربط ساده: حرفهای ربط ساده ایک وازاک ساخته قلا الذ و از: | ۱ ‎SI‏ اماء پس, تاه چون» چه» خواه» زیرا» ‎AS‏ لیکن نه» نیز» و ولی» هم یا ‏2 حرفهای ربط مرکب: مجموعه ای از دو یا چند كلمه كله ا ‎Wa‏ | ‏همين كه خورشيد طلوع كرد حركت كرديم. | ‏ياره اى از حروف ربط مركب عبارتند از: ‎AS Lal‏ از این روی» از بس اکنون ‎wee AS‏ مه

صفحه 40:
۱ ‎ey‏ | ‎Pee ee ree, a‏ "و نظایر آنها نسبت می دند. 3 | |حرفهای اضافه از چهت لداختمان بر دو قسمند: ی ‎Sa Ba (oy‏ رازگ سا ‎Lalas‏ ‏از دا بر ‎alice ala‏ بر اضافه) ب) از يك حرف اضافه ساده با كلمه هاى ديكر / ند اتف فت ]و أكرة ساخته می شوند. مانند: ۱ از براى؛ به مجرد

صفحه 41:
| حرفهای نشانه سه دسته اند: | | نشانه مفعولی: کتابب را برداشتم» قلم شما را آوردم 2 سا حرق شاه أحرف هابى هد كه براي تعين نقش كلمه در > نشانه ندا: خداياء يرو ردكاراء دلا - اى خداء اى برادر؛ اى آقا + يا رب» يا على؛ يا حسين 7 نشانه موصوف و صفت: كسره كه در آخر موصوف مدادٍ خوب کار بزرگ |

صفحه 42:
0 4 ee حذف فعل: که بود آمد؟ بعلی (علی بود) ‎Be Palo ala) Shue G le‏ حذف نهاد: برو (تو برو) - کتابها را باز كنيد ( شما دانش آموزان كتايهآ کنید) 3 | حذف مسند: احسان غايب است نه على. (احسان غايب اسيك نم ب است) | حذف مفعول: از احمد کتابی گرفتم و خواندم. زا احمد كنب کت کتاب را ‎(Ls‏ | حذف متمم: به مسابقه رفثم» ولى دير رسيدم.( به ‎Tae‏ ‎tl 5 (emo‏ | حذف قید: دیروز به باغ رفتم و دو ساعت لا انیا ۴ ش] كردم. (ديروز ابه باغ رفتم. ديروز دو ساعت در آنجا كردش كردم) 7

صفحه 43:
بذ ماد اراح اهسته و وابسته 1 اكر او تلفن كرد ‎Bel‏ اكر او تلفن كر ‎ava‏ ‏قد نا | كرا شن كاد بيشرو و بيرو هسته و وابسته ‎١‏ ‏2 اگر او تلفن کرد پیشرو و پیرو ‎pss‏ eo

صفحه 44:
(bound) ste Saab 5 ‎i‏ بند به نام بند آزاد (6۲۵6) قرازه ‎hea‏ ۴ ملاک صوری برای تشخاص] بند مقید از ژد بودن یکی از عناصر “بيو: بند مقيد و نبود آن در بند آزاد است. ‏عناصر پیونده مانند: ‎x‏ ‏بطورى كه؛ جنانكه؛ وقتی که» هنگامی که اكرء مركا البح اینکه ته والاه و امقال آن. | 9 | استثناء: "که" می تواند حذف شود ولی اگر آورده شود ‎yu‏ تغییر نمی کند. ‏“من مى دانم تو دروغ میگویی" < "من می دانم که ۲ دروغ میگویی" ۱ | "که من می دانغ توادروخ میگویی |

صفحه 45:
0 Ge seth at Aled abe ‏حال ساختلن ليل‎ 4 باید لزاماً دارای وایستط باد. معمولاً آنها از چنین طرحی استقبال نخواهند کرد وابسته اگر چه به تفع آنهاباشد وابسته | و اگر شما فایده اين طرح را بطور |عینی

صفحه 46:
‎١‏ لش ا 2 سمل باكر منى جلو بكر مل رو | عنصرهای ساختمانی بند: ‎oe‏ ‏4 مسندالیه (مس): آن عنصر ساختمانی بند که محل کارکرد گ: ‏| متلق لالد و قرد سر پر هر | باشد. ‏2 متمم (م: آن طصر ماختمانی که لح( كا كك كي اسم ‎PU‏ ‏+ اسناد (ا): عنصر ساختمانی بند که محل کارکرد (600061100) گرو+ ‎et‏ 4 ۳ كيرد. ع ||| فيد ‏4 ادات (د): ان خصر ساختمای ‎es ee Py mis‏ ۱ ۳۹ مدرم ‎۱ eo ‎

صفحه 47:
مسندالیه مقررات ورود چای به کشور we

صفحه 48:
ee ادات به خانه حاج عباس ‎Ui‏ ‏مسندالیه دکتر 4 0101217 1ن ساف هرى جایگاه ادات را در ساختمان بند اشغال به طرفداری اوء از طرف مردم؛ برای کسب اطلاعات بیشتر» به من» ‎Af‏ ‏| | ار | 2 ‎a‏ | اگر حرف اضافه حذف شود بالقوه وجود دارد و مي ‎Aas‏ مسندالیه به دزد ادات در خانه ند مت می شوند از نوع گرود:

صفحه 49:
‎AN ale HAG SS‏ يشى بند وك م وأا كرو + های فارسی به مه ستا تیم مى شولد: 2 كروه فعلى 2 و | 2 گروه قیدی

صفحه 50:
eo شماره رت ا نام عنصر عنصر سازنده منفى افعال ناقص عنصر غير فعلى فعل واژگانی عنصر سازنده مجهول عنصر سازنده حالت

صفحه 51:

صفحه 52:
‎ee 4‏ یی اب مه ی بیشتر ساخته ۵ ‏ی ‎L1H Si‏ مى كردا ‎ ‎ ‏| ‏مسندالیه متمم | اين نشريه دوستداران 4 ‎Ss uu‏ بسيار جالب توجه مسندالیه ادات ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏حسن خانه خودش ‎ ‎ ‎ ‎ee ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 53:
ee ملاکهای تشخیص وابسته ييشروء هسته و وابسته اضافه" است. ندارد. ب - اولین کلمه ای که پس از آن اضافه قرار می گیراد هسته است. ج - عناصری که بعد از هسته قرار مى كيرند وابسته هاى ب ال الا می شوند مگر در شرایط خاص. پیش رو این یک ۱ 7( سحي

صفحه 54:

39,000 تومان