صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
»> تعریف فعل
+
.0
معمولا در انتهاى جمله مى آيد و بر خلاف كلمه هاى ديكر صرف مى شود. به تنها:
آیی بر چهار مفهوم دلالت مى كند:
از مفهوم های زیر به شکل مثبت یا منفی
الف) انجام دادن یا انجام گرفتن کاری
ب) واقغ شدن کاری بر کسی یا چیزی
پ) پذیرفتن حالتی یا صفتی |
ت) نسبت دادن صفتی به کسی یا چیزی
صفحه 4:
‘
2 گر فعلمقهوم شخ وجود دار ی گوینه فعل 5 خود تسا
الف) اول شخص یا متکلم
) دوم شخص یا شنونده یا مخاطب
) سوم شخص يا غايب يا ديكر كس
©. در فعل مفهوم مفرد يا جمع بودن وجود دارد
6. فعل زمإن را نيز نشان مى دهد
الف) زمان حال
ب) زمان كذشته
چ) زمان آینده
صفحه 5:
۹
۳
2 بن مرخ : لباختؤلى زامن حال Lol 5 (Ce)
۱ ساختهاى زمان حال و امر
اجزانی که پیش | .. اجزانی|
ون لى 7 ١ أبن مضارع
عي خور
o خور
o خور
9 خور
9 خور
صفحه 6:
ود ۱
و ee ۲
fad |
ساختهای زمانهایگذشته و مستقل
اجزانی که Say 7۳ اجزائی که
نما | هی | وین ال
ور
خورد ae
می خورد ole
می خورد
pI أ بودي
خورد. 3
خورد. ۰
als خورد. A
صفحه 7:
3 الماك 5
eae ۱
۲ |
2 هی
مشخص باشد مى رساند
د
۱ بن ماضی + تن خورد + تن < خوردن AN
#_ مصدر جعلی: از کلمه ای مثل اسم فعل بسازیم مصدر wa SRS LT
(((اسم < ین مضارع) + ید < بن ماضلی) + تن < مصدر)
جرب + يد + أن بلع + يد + تن
صفحه 8:
ebro an beet
آنها را اجزای پیشین مینامیم. 1 ( 7
ساختمان فعل: فعل در زبان فارسی از جهت ساختمانبه دشته"های زیز
|
تقسیم می گردد.
0. . فعلهاى ساده: مصدر أن بيش از يك كلمه نباشد: آفريآن كرفتن |
١ .© فطهاى بيشوندى: فعلى كه از یک پیشوندو|یک فمل ساخته شدم باشد: برفاشتن» درز
افتادن» فرو رفتن 1 li
9 فعل WK فطی که از ترکیب یک صفت یا اسوا یک قلل میاه اخته اد
پراکنده ساختن» زمین خوردن. x 7 تیار
we فعلهای پیشوندی مرکب: از ترکیب یک eel يكف be beds + م
صفحه 9:
‘
در فعلهای ساده فارسیل پس از حذف Berton tase
جهت تغییری که از بن ماضی به بن مضارع انجام می کیرد به هشت گر
شود.
۱ 4 فطهایی که مصدر آنها به " - یدن" ختم می شود. pap}
| بن ماضى بن مضارع به دست می آید:
ناليدن > ناليد > نال Orb > بريد > بر
استقناهای این گروه عبارتند ازء
آفریدن - آفرید - آفرینگزیدن - گزید > كزين |
شنيدن > شنيد > شنوديدن > ديد - ببين be pe
جيدن جيد - جين مي
ا
1
صفحه 10:
8 فطهابى اكه Sepik "ok AGT se شود: در ین فطها یی از حن
ماضی بن مضارع به دست می آید: ay
خوردن -> خورد - خورپراکندن > پراکند ت پراکن 4
استثناهای این گروه عبارتند از: 47
ازرتن ٠ ازراد - إزارامن ات آمد ك1 "ee
بردن برد یر زدن - زد - ژن
Bowe gut كردن > كرد كن
مردن مرد - مير
صفحه 11:
1 / 1 از
I alee aS el 8 *- ادن" خت ی شود. دا این فعلها يس از حل
بن ماضی بن مضارع به دست می آید: 56
افتادن - افتاد > افتفرستادن -> فرستاد -+ فرست. برس(
0
كشا 4
استثناهاى اين ككروه عبارتند از:
دادن هداد ت ده كشادن ل كشلا ل
*< _ فعلهایی که مصدر آنها به " - ودن" ختم می شود. bo ابن فعلها پس از حتف د" ۱
بن ماضدى "دو" به" | " تبديل مى شود
آزمودن- آزمود آزمازدودن - زدود - زدا
استثناهای این گروه عبارتند از:
بودن > بود بو oer
۱
oe
صفحه 12:
4 |
8 افطوار pos سختن" * ختم مل شود در أبن فعلها *ت" از بن
و “خ” به “ز” تبديل مى شود:
ساختن - مباخت -> سازسوختن -> سوخت -> سوز
استثناهاى اين كروه عبارتند از:
شناختن - شناخت شناس ۳0
و
صفحه 13:
0 ا ۱ 7
"3" فعلهایی که مصدر آنها به " مستن" ختم مي شود. در اين فعلّها بس از
بن ماضى بن مضارع به دست می آید: ۴ 7 |
زیستن - زیست - زیآراستن -+ آراست -+ آرا
در اين گروه اگر پس از حذفت "ست" از بن ماضی فقط یک حرف بی صدا وگ
| صدا باقی بماند دو حالت بوجود مب آید:
ale
جستل + لجست + )أجه
ب) اكر مصوت باقى مانده ۳" * باشد به “او تبذيل مي تراد
جستن - جست وج
استثناهای اين گروه عبارتند از: بستن - بند بيوستن > إيولد
شکستن - شكن نكريسئن > نكر | كسستن > كسل ]ی
1
صفحه 14:
ود
¥ |
8 فطهایی که مصدر آنها به " مشتن" ختم می شود. در اين فعلها ات3
das" شود: و |
کاشتن -» کاشت - کارگذاشتن -» گذاشت گذار |
استثناهای این گروه عبارتند از:
رشتن - ریسگشتن گرد
نوشتن - نويسافراشتن > افرزاز
سرشتن > سرشکشتن کث
فعلهايى كه مصدر آنها به " ختن" ختم می شود. در اين فعلها آت" حذف و "ف" ب
"ب" تبدیل می شود: |
تافتن سم تافت -> تابيافتن > يافت > ياب
استثناهاى اين كروه عبارتند از:
بافتن -+ بافشکافتن - شكاف
aa
on
1
صفحه 15:
که ماه ايئ است که از بن ماضی
be
الف) ساختهای فعلی
سالختهاى فعلى كه با بن ماضى ساخته مى شوند
ماضى مطلق (eaten)
ماضی استمراری
ماضی بعید
ماضی ابعد
ماضی نقلى
ماضی نقلى مستمر
ماضی ملمومل (ناتمام)
ماضی ملموس نقلی
ماضی التزامی
ب) ساختهای اسمی و صفتی (وصفی)
و بل مضارع ساخته يمي فز
1
ob.
oa 14 GAL ساختهای فعلی که
58 شوند he
مضارع ساده
مضارع اخبازی
مضارع التزامی
مضارع ملموس (ناتمام) 7:1
لمر
صفحه 16:
معروفترین فعلهای ربطی: بودن» شدن» و است و مش
فعلهايى كه در زبان به كإر مى بريم مانند خوردن» روفتنة
آنها بر وقوع كارى مخصوص يا داشت جالتی مخطموص دلالت می کنر
ياخلص كريد '
چیزی به چیزی "له كر ی روند و ما نا با آوردن
کامل می شود مانند “است”
هوا روشن است
هنوز هوا باز نشده. باز معنی فعل *نشده" را aa Te ee
pee foc 24
معنای شدن به کار رود ربطی است:
راه علی آباد هنوز آسفالت نگردیده.
صفحه 17:
9
کار سا ا 0 بووسائد يا و
دم سید و
شود:
لياس وج بوي 7
وجه اخباری:
خورم - می خورم - خواهم خورد
وجه التزامی:
(گر) خورم - (شی) بخورم - (کاش) خورده etl
وجه اخباری:ٍ
بخور
صفحه 18:
ی
gla 4 سل که بردي امب تم با و با
> Cu ee ae
از طرف كلمه ديكرء نهاد جمله واقع شود. معروفترين 5
عبارتند از :
جامد و مشتق
خاص و عام
محرقهوانگره. |
مفرد و جمع/ اسم جمع
|
اما
ا ملي . |
تك جک تقد م للد
صفحه 19:
ال
a 18 ]نادت عبوهر» لات ماگ
4 نشانههاي جمع la Cali ان» ين؛ ون» ات لر جات ميباث
مادران Wad لرازمابد» مرتاجاث.
gins ao 9 از اما به صورات حولم هت
۱ 7
اسم جمع هستند. علومء قبايل.
صفحه 20:
eo
2 ا | ١
4 اسم از حیث ساختمان به ساده مركب تقديم مى شود. <١ ا
۶ اسمى كه داراى يك جزء باشد و نثوان آنرا به دو بخش يا بيشتناً
كرد ويا به عبارتى از دو بخش يا بيشتر تركيب نشده باشد رذآ
بسيط گویند: |
قلم» خداء سرء کتاب 2
اسمی که دارای بیش از یک جزء باشد و از ترکیب دو بخش
bd Cais sits باشد را مرکب گوبند»
قلمدان < قلم + دان
خداپرستی < خدا + پرست + ی مه زا
* 2 ۱
1
صفحه 21:
te
Ai pine 5 SIE جي Wasa CABS Y اسم را از حیث داشتن
ye ۳ 9 1 é
BS پاره ای از اسمها ه طور مستقل در خارج از ذهن اوجود دلرند را اسم
مداد» EIS خانه» میز» دختر +
پاره ای از اسمها به طور مستقل در خارج از ذهن وجود ندارند لها وابسته
به وجود شخص یا چیز دیگری است و تا وجود دیگری تب Na tess |
دريافت.اين نوع از اسم ها را اسم معنى كويند. 2 |
“شاخصه انسان هوش بالاي او و داشتن ذ فراي موجودات ديكراً
است» اختيار.”
در جمله فوق هوشه نيرو و اختيار اسم معني هسئند.
“ لطف و شفقت بر ديكران جون دانه اسث كه درردلاً
در جمله فوق لطف و شفقت اسم معني هستند.
صفحه 22:
| # اسم صوت:
قاه قاه» قار قار» ارت و شورت
2 اسم مصقر
دخترک» باغچه؛ کنابچه مرغک.
صفحه 23:
سم در جمله نقشهاي كوناكوني را مويذيرد. كه عبارلئد
|)- نقش نهاذي
©- نقش مسندي
2 نش مفعولي
۴ نقش متممي
© نقش قيدي
صفحه 24:
or
وابستههايي ميتوانا نهاد جمله باشد.
نوع نهاد
كننده كار (فاعل) است
يذيرنده كار (در اصلء مفعول) است
.دارنده صفت و حالتى است
وجود و هستی را به آن نسبت دهند
مالکیت را به آن نسیت دهد
نهاد
ناصر
نادر
باغ/سام | .باغ
کتاب
سعید
"لق gh سم وكلى د با سنله یت که يچ را
به عبارتي در باره آن خبري داده شود هم به تلهايي و هم با همرا
ناصر آمد
نادر | کشته شد
صفحه 25:
ee
سعید را دیدم.کتابی خریدم.
در زبان فارسی امروزی مفعول به چهار صورت می
همراه "را" در صورتی که مفعول» معرفه باشد مانند:
همراه "ی" در صورتی که مفعول؛ معرفه باشد مانند:
بدون "را" و *ی"» در آين حالت مفعول بیشتر بیان جنس
و“ى”: اتوبوس مردی را در خیابان زیر
مفعول نیز مانند نهاد می توان ضمير یا صفت جانشین اسم
که را دیدی؟ . او را دیدم,دانشمندی را دیدم.
هه
صفحه 26:
a |) ۲
hate BL ght 2
: | توضیحی در باره فعل مي دهد: ٠
معصوم از خانه به مدرسه رفت. اب
منصور مشتهايش را در كلاس با خردكار در تقش Pa
متمم نيز مانند نهاد و مفعول كاهى ضمير يا صفت است نه الم"
علی از من کثابی گرفته است.
من از راننده ای آدرس شما را گرفتم.
ee
صفحه 27:
+
+”
یط ان با گراوهي ٩ ولزههدت می باره الم بوضیج ده ۱۳
خصوصیات اسمرا از یل Shae cc شماره و من آن بیان ميکند
صفت از حیث مفهوم به انواع زیر تقسیم ميشود:
ha Ge عد هودع
بياني
اشارهاي
شمارشي
پرسشي
تعجبي
مبهم
صفحه 28:
ba uk diy folds دی و رو مرک مان
4 بايد نجه تمد کل اگر ال کلمات با ام همراه اشواد؛ Shai piel
+ | این صفتها جزء صفتهاي پیشین دستهبندي شوند: ae:
همین؛ همان؛ جنين» جنان؛ اینگونه؛ ابنسان؛ اینطور ابنچنین: ترا |
اینقدر» اینهمه» همینقدر؛ همیناندازه. |
اینگونه دلاوريها در خور اوست. ی
اين مطلب اشتباه است. WT
اینقدر پول از کجا آوردهاي؟ 1
a ee 4
هه
صفحه 29:
ee
صفت شمارشي اصلي: اعدادي كه بدون افزودن بيشوند يا ببطوندي» شماره معدود خود
)| جهارده + - + فروردین تاریخ آغاز بهکار دانشگاه است.
ae TN A Jat dg, la ba haar
ميکنند. عموما به صورت پیشین به کار ميرود.
چهار کتاب فوق, اثر جامي است.
هفتصد سال از مرگ مولانا ميگذرد. |
شمارشي ترتيبي : بیانگر ترئیب قرار گرفتن موصوف را ميرساند. این صفتا از
مین" با صفت al icy gap La
ترا روز شش اسان خلق شد
در سوم + 2 + اه گذشته کما بودي؟ عي ا
در سومین روز از بازيهاي ... Vater ;
صفحه 30:
eo
| صفتها ابتدا جزء وسپس واهد ذکر ميشود.
. صفت شمارشي توزيعي» موصوف را به بخشهاي برابر تق
صفت شمارشي كُنسري؛ صفتي كه يك يا جند جزءراز يك يا جن
دو سوم + - + بیماران قلبي؛ مشكل نارسايي دريجه دارند.
حاط A Se نگ ررد امنا
پنج درصد + - + حیوانات؛ در حال انقراض هستند.
يكايك آنهاء از او تشكر کردند.
ادوبدوء نزد حاكم رفتند. در اين جمله دوبدو در نقا
صفحه 31:
جه كدان کاسین؛ 5 ده a ‘
چندمین» cal چنلدر» جهالدازه
چهچون بای
کدام ورزش را بیشتر دوست دارید؟
نفر چندم هستي؟
هیچ كسي بهتر از ار ميشناسي؟
صفحه 32:
صفحه 33:
2 | a
¥ ۱ Pee
واژههیی که به جاي ام نشسته و با برش نقضهاي مختلف اي را 4
|
لي
| تكرار اسم جلوكيري ميكنند..
# ) اسمي را که ضمیر به جاي آن نشسته مرجع ضمیر گویند. اب
4 ۱ اقسام ضمير عبارتند از: | A
ضمیر شخصي ae |
من » م- تو » ت - او ۰ ش - ما » مان - شما » تان - ایشان » شان |
1
خودء خويش و خويشتن
ا
یار اشاره بردشی هنجني و میم در ادا ۱ نی شداد. بر از
این ضمایر معادل يك صفت با اسم مشابهاند eee
ae
صفحه 34:
5
10
منادا
1
متفصل | متضل
خویش |(خویشن | |
(خود)
+
ous | be الخدزى | حك هيدرك
صفحه 35:
+
ne واژه ای است که به مفهوم "فعل" چیزی اضافه می کند و ددم
| بارة آن می دهد. به عبارتی فعل را a aie 5 ly dase pete كندل 1م
رضا تند رفت. Py
| شاگرد بسیار کوشا
aye 1 ~~
به علاوه کلمه ای که به مفهوم صفت. مسند؛ قید و یا
و توضیحی در باره آن می دهد نیز قید نامیده می شود:
او بنپار کوشاست
او خیلی خوب می نویسد
صفحه 36:
ced phan itis) abel هنوز» البه ha |
من هرگز اورا ندیده ام
قید مشترک: بعضی anata ۷ ۱
" گیرند:
احمد شب به خانه برگشت
2
احمد خوب مى نويسد
صفحه 37:
| مرحبا به اين فكر و ادراك | 3
4 | جانشین جمله پایه است و همراه حرف ربط می آید و جمله پیرو میآگیهک
۱ افسوس که افسانه سراپان همه خفتند! | ANS
| ای کاش که هر روز شما را می دیدم! ها
# | بى همراهى حرف اضافه و حرف ربط به کار میارود و حکم جمله مستقل
دارد:
بارك الله! به شما تبریک می گویم.
آفرين! خوب نوشته اى
or
صفحه 38:
x | و 27 | ۲
+ بی همراهی حرف اضافه و حرف gh كار مى رود و نقش قيدى ببذا نيتم
ae | ice |
3
8
علم و آزادگی و خسن و جوانی و هنرعجبا هیچ نیرزد که بی سیم و زرم
۱ رس اس مور vem
خوشا شیراز و وضع بی مثالش خداوندا؛ نگه دار از زوالش.
صفحه 39:
> a
1 اف
4 حرفهای ربط ساده: حرفهای ربط ساده ایک وازاک ساخته قلا الذ و
از: | ۱
SI اماء پس, تاه چون» چه» خواه» زیرا» AS لیکن نه» نیز» و ولی» هم یا
2 حرفهای ربط مرکب: مجموعه ای از دو یا چند كلمه كله
ا Wa |
همين كه خورشيد طلوع كرد حركت كرديم. |
ياره اى از حروف ربط مركب عبارتند از:
AS Lal از این روی» از بس اکنون wee AS مه
صفحه 40:
۱
ey |
Pee ee ree, a
"و نظایر آنها نسبت می دند.
3 | |حرفهای اضافه از چهت لداختمان بر دو قسمند: ی
Sa Ba (oy رازگ سا Lalas
از دا بر alice ala بر
اضافه)
ب) از يك حرف اضافه ساده با كلمه هاى ديكر / ند اتف فت ]و أكرة
ساخته می شوند. مانند: ۱
از براى؛ به مجرد
صفحه 41:
| حرفهای نشانه سه دسته اند: |
| نشانه مفعولی: کتابب را برداشتم» قلم شما را آوردم 2
سا
حرق شاه أحرف هابى هد كه براي تعين نقش كلمه در >
نشانه ندا: خداياء يرو ردكاراء دلا - اى خداء اى برادر؛ اى آقا +
يا رب» يا على؛ يا حسين 7
نشانه موصوف و صفت: كسره كه در آخر موصوف
مدادٍ خوب کار بزرگ |
صفحه 42:
0
4
ee
حذف فعل: که بود آمد؟ بعلی (علی بود) Be Palo ala) Shue G le
حذف نهاد: برو (تو برو) - کتابها را باز كنيد ( شما دانش آموزان كتايهآ
کنید) 3
| حذف مسند: احسان غايب است نه على. (احسان غايب اسيك نم ب است)
| حذف مفعول: از احمد کتابی گرفتم و خواندم. زا احمد كنب کت کتاب را
(Ls |
حذف متمم: به مسابقه رفثم» ولى دير رسيدم.( به Tae
tl 5 (emo |
حذف قید: دیروز به باغ رفتم و دو ساعت لا انیا ۴ ش] كردم. (ديروز ابه باغ
رفتم. ديروز دو ساعت در آنجا كردش كردم) 7
صفحه 43:
بذ ماد
اراح
اهسته و وابسته 1
اكر او تلفن كرد
Bel اكر او تلفن كر
ava
قد نا | كرا شن كاد
بيشرو و بيرو
هسته و وابسته ١
2 اگر او تلفن کرد
پیشرو و پیرو pss
eo
صفحه 44:
(bound) ste Saab 5
i بند به نام بند آزاد (6۲۵6) قرازه
hea ۴
ملاک صوری برای تشخاص] بند مقید از ژد بودن یکی از عناصر “بيو:
بند مقيد و نبود آن در بند آزاد است.
عناصر پیونده مانند: x
بطورى كه؛ جنانكه؛ وقتی که» هنگامی که اكرء مركا البح اینکه
ته والاه و امقال آن. | 9 |
استثناء: "که" می تواند حذف شود ولی اگر آورده شود yu تغییر نمی کند.
“من مى دانم تو دروغ میگویی" < "من می دانم که ۲ دروغ میگویی" ۱ |
"که من می دانغ توادروخ میگویی |
صفحه 45:
0
Ge seth at Aled abe حال ساختلن ليل 4
باید لزاماً دارای وایستط باد.
معمولاً آنها از چنین
طرحی استقبال نخواهند
کرد
وابسته
اگر چه به تفع آنهاباشد
وابسته |
و اگر شما فایده اين
طرح را بطور |عینی
صفحه 46:
١ لش ا 2 سمل باكر منى جلو بكر مل رو
| عنصرهای ساختمانی بند: oe
4 مسندالیه (مس): آن عنصر ساختمانی بند که محل کارکرد گ:
| متلق لالد و قرد سر پر هر
| باشد.
2 متمم (م: آن طصر ماختمانی که لح( كا كك كي اسم PU
+ اسناد (ا): عنصر ساختمانی بند که محل کارکرد (600061100) گرو+
et 4 ۳
كيرد. ع |||
فيد
4 ادات (د): ان خصر ساختمای es ee Py mis
۱ ۳۹
مدرم
۱ eo
صفحه 47:
مسندالیه
مقررات ورود چای به
کشور
we
صفحه 48:
ee
ادات
به خانه حاج عباس Ui
مسندالیه
دکتر
4 0101217 1ن ساف هرى
جایگاه ادات را در ساختمان بند اشغال
به طرفداری اوء از طرف مردم؛ برای کسب اطلاعات بیشتر» به من» Af
|
| ار
| 2
a | اگر حرف اضافه حذف شود بالقوه وجود دارد و مي Aas
مسندالیه
به دزد
ادات
در خانه
ند مت
می شوند از نوع گرود:
صفحه 49:
AN ale HAG SS يشى بند وك م وأا
كرو + های فارسی به مه ستا تیم مى شولد:
2 كروه فعلى
2 و
| 2 گروه قیدی
صفحه 50:
eo
شماره
رت
ا نام عنصر
عنصر سازنده منفى
افعال ناقص
عنصر غير فعلى
فعل واژگانی
عنصر سازنده مجهول
عنصر سازنده حالت
صفحه 51:
صفحه 52:
ee 4 یی اب مه ی بیشتر ساخته ۵
ی L1H Si مى كردا
|
مسندالیه متمم
| اين نشريه دوستداران 4
Ss uu بسيار جالب توجه
مسندالیه ادات
حسن خانه خودش
ee
صفحه 53:
ee
ملاکهای تشخیص وابسته ييشروء هسته و وابسته
اضافه" است.
ندارد.
ب - اولین کلمه ای که پس از آن اضافه قرار می گیراد هسته است.
ج - عناصری که بعد از هسته قرار مى كيرند وابسته هاى ب ال الا
می شوند مگر در شرایط خاص.
پیش رو
این یک
۱ 7( سحي
صفحه 54: