صفحه 1:
دما
سل
ویر
صفحه 2:
See Sel
Core meee 2e
صفحه 3:
صفحه 4:
صفحه 5:
صفحه 6:
صفحه 7:
صفحه 8:
صفحه 9:
۵ ۷ كك
POEs
تو مُشت درشت روزگاری
eee 35)
os
صفحه 10:
صفحه 11:
صفحه 12:
صفحه 13:
صفحه 14:
صفحه 15:
صفحه 16:
صفحه 17:
تركيبى ساز بى مماثل
صفحه 18:
Preyer eo)
وز شعله ی کیفر خداوند
صفحه 19:
pe 2
صفحه 20:
بشيكن در دوزخ و برون ريز
Se ens
صفحه 21:
ز آن گونه که بر مدینه ی عاد
Se ۱۳
صفحه 22:
بفکن ز پی این اساس تزویر
بكسل ز.هم اين نزاد.و بيوند
صفحه 23:
صفحه 24:
زین بی خردان wad
داد دل مردم خردمند
صفحه 25:
صفحه 26:
صفحه 27:
و ای نی دامن fotos er
در
۱
ل Bs رب
صفحه 28:
صفحه 29:
!ای دیو سپید پای در بند
!ای گنبد گیتی! ای دماوند
از سیم به سر یکی کله خود
ز آهن به میان یکی کمر بند
تا چشم بشرنبیندت روی
بنهفته به ابر،چهر دلبند
تا وارهی از دم ستوران
وین مردم نحس دیو مانند
با شیر سپهر بسته پیمان
با اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین زجورگردون
سرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت ز خشم بر فلک مُشت
!آن مُشت تویی ،تو ای دماوند
تو مُشت درشت روزگاری
از گردش قرنها پس افکند
ای مُشت زمین! بر آسمان شو
بر ری بنواز ضربتی چند
نی نی ،تو نه مُشت روزگاری
ای کوه! نیم ز گفته خرسند
تو قلب فسرده ی زمینی
از درد ورم نموده یک چند
دل زمانه
!شو منفجر ای ِ
وآن آتش خود نهفته مپسند
خامش منشین،سخن همی گوی
افسرده مباش ،خوش همی خند
ای مادر سر سپید ! بشنو
این پند سیاه بخت فرزند
بگرای چـو اژدهای گـرزه
بخروش چو شرزه شیر ارغند
ترکیبی ساز بی مماثل
معجونی ساز بی همانند
از آتش آه خلق مظلوم
وز شعله ی کیفر خداوند
ابری بفرست بر سر ری
بارانش ز هول و بیم و آفند
بشکن در دوزخ و برون ریز
بـادافـره کفر کافری چند
ز آن گونه که بر مدینه ی عاد
صر صر شرر عدم پراکند
بفکن ز پی این اساس تزویر
بگسل ز هم این نژاد و پیوند
برکن ز بن این بنا ،که باید
از ریشه بنای ظلم بر کند
زین بی خردان سفله بستان
داد دل مردم خردمند
،زنده یاد ملک الشعرای بهار
زنده نیست که ببیند سیاه بختی هم
دامنگیر دامنه های
.زیبای دماوند شده است
دامنه های پر گل آنرا به تکه های
ت ا 1000متریب خشک رده 500
و به حراج گذاشته اند
و این نیز دامنه ای دیگر ،این تصویرها
در بهار 1386گرفته شده اند و شاید
تاکنون در عوض بلوکه های سیمانی
.شهرک ها یی ساخته شده باشد
این نیز دامنه ای دیگر
فردوسی چگونگی سرنوشت ملت ایران را از زبان
رستم فرخزاد در چهار قرن پیش از دوران خود چنین بیان می
:دارد
چنان فاش گردد غم و رنج و شور
کـه شـــادی به هنگام بهـرام گـور
:تصویرها و تنظیم از
علی افضل صمدی
http://ali.afzal.samadi.free.fr/