صفحه 1:
به نام خدا زندگی و شعر اخوان ثالث تهیه کننده: احمدنادربیگی نام استاد:جناب اقای مغیت دانشگاه فرهنگیان پردیس شهیدمقصودی همدان اسفند1392

صفحه 2:
زندگی اخوان ثالث مهدی اخوان ثالث در سال ۱۳۰۷ ش. در مشهد متولّد شد. تحصیلات ابتدايي و متوسطه را در آن جا گذراند و در هنرستان صنعتی مشهد درنن خواند:ؤدر.آن .جا با ربان آلمانى آشنا شجد وى مدتى در روستاهاق وراصين به معلمى مشغول كرديد. اخوان دوبار به زندان افتاد. وی شغل مشخصی نداشته قبل از انقلاب در رادیو و تلویزیون و سال های نزدیک به انقلاب و يكى دو سال بعد از انقلاب. گاهی در دانشگاه هاء ادبیات معاصر درس می داد. او مردی خوش مشرب و خوش سخن بود. از نظر مالی وضع خوبی نداشت و در خاندع اجارة اق زتدكى :فى كدو زتدكى او أغلبدإا فى كارعة تنك :سس :3 سختى همراه بود.

صفحه 3:
اخوان با آن که تحصیلات رسمی نداشت در ادبیات فارسی استاد بود. وی با پشتکار و مطالعه ی مداوم خود به فنون و علوم ادبیات وسیع فارسی آشنا گردید و آثار ارزشمندی را تألیف کرد و اشعار فراوانی به سبک کهن و شعر نو نیمایی سرود. یک شنبه ۴ شهریور ۱۳۶۹ در بیمارستان مهر تهران بدرود حیات سرانجام اخوان در گفت. و در باغ شهر توس در کنار آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی به خاک سپرده شد. شاعرلن زیادی در سوگ اخوان شعر سروده اند از جمله دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی چنین سروده است: لی روشنی باغ و بهاران که تو بودی وی خرّمی خاطر یاران که تو بودی سال دیگر این دشت بهار از که بجوید ای رایت رویان بهاران که تو بودی بهبهانی نیز چنین سروده است: ای شاه سواران که سرا پا دل و جانی چون است که کوکبه ی مرگ روانی پیفام اجل آن که رساندت ز تو می خواست آفاق سخن تا چونان تو نزاييد و نزايد يس از اين همه دانم آن کس که نمرده است و نمیرد همه آنی پرسانی

صفحه 4:
خانواده و خویشاوندان اخوان ثالث يدر اخوان على نام داشت كه به عطاری و طبابت قدیمی مشغول بود و نام مادرش مریم بود. اخوان در سال ۱۳۲۹ با ایران (خدیجه) اخوان ثالث. دختر عمو خود. ازدواج کرد و در سال ۱۳۳۲ زندگی مشترک خود را با ایران خانم شروع نمود. اخوان قطعه ای برای زنش سرود که با شروع می شود: خانه را روح بهاری می دهد همسر کوشای پیر خوشگلم حاصل این ازدواج. چندین فرزند به نام های لاله. لولی, تنسگل, توس, زردشت و مزدک علی بود. اخوان قبل از ازدواج با ایران خانم با یک زن عرب ازدواج کرده بود. این زن دو پسر دوقلو به نام سعید و ابوالفضل از شوهر اول خود داشت که هر دو در جنگ شهید شدند و پسر اخوان در جنگ مفقودالائر شده است دکتر شمیسا درباره ی ایشان نوشته ا او در تمام مدت حیات خود به دقت دیوان ها و تذکره ها و متون نثر ادبیات فارسی را می خواند و برای شعرهای خود مواد و مصالح و پشتوانه جمع مى كرد. آثار متعدد او مخصوصاً کتاب «عطا و لقای نیما» تتبع عمیق او را در ادبیات فارسی نشان می دهد. او با ادبیات عرب هم آشنا بود. اخوان نثر شیرینی هم داشت. اخوان با موسیقی آشنا بود و در نواختن تار مهارت داشت.

صفحه 5:
آثار و تألیفات اخوان ثالث اشعار و تألیفات ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است که عبارتند ازد الف) سروده ها ۱ ارغتون (۱۳۲۰) ۲ زمستان (6۳۳۵ )۱۳۳۸( ‏آخر شاهنامه‎ or ۴ ازاين اوستا (۱۳۴۴) د شکار (۱۳۴۵) ۶ _ در حیاط کوچک پاییز در زمستان (۱۳۴۸) ۷ عاشقانه ها و کبود (۱۳۴۸) ۸ زندگی می گوید: اما باید زیست (۱۳۵۷) + دوزخ ‎(YOY) oyu Lol‏ ۰ تورا ای کهن بوم و بر دوست دارم (۱۳۶۸)

صفحه 6:
ب) کتاب ها 1 آورده اند که فردوسی .. ۲ مرد جن زده (مجموعه ی چهار داستان ۱۳۵۴) )۱۳۵۵ ‏درخت پیر و جنگل (داستان.‎ OT ۴ _ بدعت ها و بدایع نیما (۱۳۵۷) ۵ ترجمه ی ادب الرّفیع در عروض قدیم عرب اثر معروف الزٍصامی ع عطاو لقای نیما یوشیج (۱۳۶۱) ‎oY‏ بحر طويل ‏4 نقیضه و نقیضه سازان (۱۳۷۴) ‏هم چنین, آثاری نظیر مجموعه ی مقالات. صدای حیرت بیدار (گفت و گوهای مهدی اخوان ثالث. ۱۳۷۱) و حریم سایه های سبز (جلد دوم مقالات. ۱۳۷۳) از او باقی مانده است. ‎

صفحه 7:
وی در اشعار خود «امبد» تخلص می کرد: در برابر این تنگ چشم سفله ی گردون دم مزن از آرزو امید. که بیم است اخوان در آغاز. شاعری عاشقانه سرا و غزل پرداز بود؛ شاعری که به اقتضای جوانی «تعلّق خاطری» نیز به معشوقه ای توران نام داشته است.

صفحه 8:
خلق و خوی شاعر مهدی اخوان ثالث دارای شخصیتی ساده. محجوب. صمیمی. باگذ این که اوضاع مادّی و معیشتی خوبی نداشت؛ از کمک به نیازمندان خودداری نمی کرد. عماد خراسانی؛ از دوستان اخوان» درباره مهدی نوشته اند: دم را غنیمت می شمرد و به آینده نمی انديشید. و بخشنده بود. وی با یدالله قرایی. دوست اخوان درباره ی او نقل می کند: او فردی بخشنده و مردی بى ادعاء متواضع و فروتن بود. محمدرضا باطنى نو اخوان شاعری مذاح نبود. وی هیچ كاه در زندكى شاعريش شعر فارسى قبول نكرد و شعر فارسى نكفت. شعر براى او وسيله اى براى رسيدن به نعمت نبود. وى در شعر «جاووشى» سه راه را در برابر خود باز می بیند: سه راه پیداست! نوشته بر سر هر یک به سنگ اندرا حدیثی که ش نمی خوانی بر آن دیگرا نخستین راه نوش و راحت و شادی/ به ننگ آغشته اما رو به شهر و باغ و آزادی/ دو دیگر: راه نیمش ننگ نیمش نام اگر سر برکنی غوغا و گر دم درکشی آرام/ سه دیگر: راه بی برگشت. ‎pedis‏

صفحه 9:
اخوان راه سوم را انتخاب کرد: بیه ره توشه برداریم/ قدم در راه بی برگشت بگذاریم. راهی: که اخوان انتخاب کزده راه تنگ. ذستی» سختنی .و خون ذل نخورذن اما سرافراز و سربلند زیستن است. اخوان تا پایان عمر به این باور خویش پای بند بود. مرتضی کاخی درباره ی ویژگی های اخلاقی می گوید: «خوان به انسان عشق می ورزید. به هر انسانی. خواه ایرانی و خواه غیر ایرانی. کینه توز و کینه ورز و خامل منزلت نبود. اما چرا کینه ورز بود؛ كينه ى او به حرامیان و ظالمان و متجاوزان و ریاکاران تاریخ حد و حصر نداشت و در بیان و تبیین این کینه نه سیاست مدار بود و نه مصلحت جو این ها به درد «کار ملک» مى خورد نه اين رند عالم سوز». اخوان در سال ۱۳۳۵ شعر «زمستان» را در روزنامه چاپ کرد که باعث شهرت وی در بين عام و خاص گردید.

صفحه 10:
شاعران هم عصر اخوان ثالث در این جا تعدادی از معروف ترین شاعران هم عصر اخوان را نام می بریم: نیما بوشیج. پژمان بختیاری» لطف علی صورتگر. پروین اعتصامی, رعدی آذرخشی, رهی معیّری. امیری فیروزکوهی. مهدی حمیدی. ابوالقاسم حالت. فریدون توللی, عماد خراسانی؛ مهدی سهیلی: احمد شاملو فریدون مشیری» هوشنگ ابتهاج سیمین بهبهانی» سیاوش ‎al oS‏ سهراب سپهری. مهرداد اوستاء منوچهر آتشی. فروغ فزخزاد. محمدحسین شهریارن محمدرضا شفیعی کدکنی و ...

صفحه 11:
تاثیربذیری اخوان الث از شاعران دیگر الف) شاعران عرب ‎0.١‏ عمروین کلثوم. شاعر عرب جاهلی ‏۲ ابن معتزء عبدالله بن معتز, از شاعران عهد عباسی ‏ب) شاعران فارسی ‏۳ رودکی. شاعر قرن چهارم و پدر شعر فارسی ‏؟. فردوسی, حماسه سرای بزرگ ایران در قرن پنجم ‏ها منوچهری؛ مبدع قالب مسمّط و شاعر طبیعت ‏۶ _ انوری ابیوردی, قصیده سرای قرن ششم ‏۷ مولوی, بزرگ ترین شاعر عارف قرن هفتم و صاحب «مثنوی معنوی» و «دیوان شمس» ‎A‏ سعدی, بزرگ ترین سخن سرای قرن هفتم و صاحب «بوستان» و «گلستان» ‏4 حافظ, بزرگ ترین غزل سرای قرن هشتم ‎

صفحه 12:
اخوان ثالث و نيما يوشيج وى در سرودن شعر نو تحت تأثير نيما قرار كرفته و يكى از شاعران برجسته ی شعر معاصر نیمایی شناخته شده است. «خوان از بهترین شاگردان نیما بود که شاید بتوان گفت از استاد خويش و هم عصران دیگرش پیشی گرفت»

صفحه 13:
سبک و ویژگی های شعری اخوان سبک شعر اخوان ثالث را می توان «خراسانی نو» نامید. عبدالعلی دستغیب در این باره نوشته است: «زمانی که می گوییم سبک امید. خراسانی نو یا کلاسیک جدید است. مرادمان همین ~ است. او حتی در تفّلات خود. زبان شاعران کهن سبک خراسانی را نگاه می دارد. بدان گونه كه رسایی و شیوایی بر عنصر زیبایی کلام چیرگی دارد و رگه هایی از تعابیر و واژگان و آهنگ فزخی و اصر خسرو و رودکی از این ها فردوسی در تار و ود اشعارش دیده می شود. از اين رو اگرچه اشعار جدیدش در قالب و وزن نیمایی سروده شده, هیمنه و شکوه قصاید شاعران خراسان را دارد و برخی از آن ها را می توان «قصاید جدید» خواند. از ویژگی های شعر اخوان به چند مورد از مهم ترین آن ها اشاره می کنیم: ۱. به کارگیری زبان و بیان تند و حماسی (شعر آخر شاهنامه) ۲ استفاده از واژه های کهن و ترکیب آن با زین امروزی سخن می گفت سر در غار کرده شهریار شهر سنگستان سخن می كفت با تاريكى خلوت تو پتداری مغی دل مرده در آتشگهی خاموش ز بیداد انیران شکوه ها می کرد.

صفحه 14:
سمبلیکو امین ودن‌زبان‌شعر اخون(شعر کستیبه) 3۰ بسه کلرگیری‌شیوم ی بسیانرولیشگروو دلستانی(خولن‌هشتم .4 لستفاده از ود هایمحلیو عامیانه و محلویه لی:5 .بر سرش نقال/ بسته با زیباترین هنجارا به سپیدی چون پر قو ململین دستار تسصویر آفرینیو تصوير پسرداژی‌هایت اید .6 :در شعر «مرداب». اخوان تصویر سازی قدرتمندی از خود نشان داده و چنین سروده است ,در سکوتش غرق «چون زنی عریان میان بستر تسلیم, اما مرده یا در خواب پی گشاد و بست لبخندی و اخمی» تن رها کرده است .پهنه ور مرداب لطنابو تسوضیح و تسفسیر (شسعر ومستای .7 باستان‌گرلیی.8 الفرينشرت ركيبهائة ايه .9 :«لخمتز» در نگاهش از فروغ اخمناز شیطنت لبریز شعله های شاد یک لبخند معصومانه می

صفحه 15:
گزینه اشعار او هست هست به نام خدای جهان آفرین بزرگ آفریننده ی بود و هست نه بود و نه هست و نه باشد سپس خدایا تویی هست و بود آفرین در آن ژرف پهناور بی کران در آن بی کران آسمان بلند تو هر وصف گویی خدا ز او جداست همان به که سویش نیازی بریم نماز و نیایش زلالت کند زمين آفرین آسمان آفرین که بالاتر از دست او نیست دست جز او آفرینش گری هیچ کس نهاد و نماد و نمود آفرین بسی آفریدی شگرف اختران تو دانى جه ها کرده ای چون و چند به هر نام خواهی بخوانش خوداست نیایش گرانه نمازی بریم صفا بخشد و بی ملامت کند

صفحه 16:
برون از خود آی و خداجوی باش سپاسش گزار و ثناگوی باش از آن جا که او نور تابنده است وز آن جا که جوینده یابنده است خداجوی آخر خدابین شود اگر راه جستن به آیین شود به بینندگان آفریننده را توان دید بگشا دو بیننده را نمازش چه هشیار خوانم چه مست در این بی گمانم که او هست هست خوش آن کس که چشم خدابین شود به درگاه او جبهه بی شبهه سود

صفحه 17:
خيره در آفاق و اسرار عزیز شب. چشم من- بیدار و چشم عالمی در خواب نه صدایی جز صدای رازهای شبء و آب.و نرمای نسیم و چيرچيزک فا پاسداران حریم خفتگان ‎Bb‏ و صداى حيرت بیدار من (من مست بودم مست) خاستم از ‎be‏ سوی جو رفتم. چه می آمد 1 يا ‎v‏ جه مى رفت هم زان سان كه حافظ كفت عمر تو. با گروهی شرم و بی خویشی وضو کردم. انشناس, اما لحظه ای پاک و ‎ ‏مست بودم» مست سرنشناس» پا عزیزی بود. ‎

صفحه 18:
برگکی کندم از نهال گردوی نزدیک؛ و نگاهم رفته تا بس دور. شبنم آجین سبز فرش باغ هم گسترده سجٌاده. قبله گو هر سو که خواهی باش: و با تو دارد گفت و گو شوریده ی مستی - مستم و دانم که هستم من- ای همه هستی ز توه آیا تو هم هستی؟

صفحه 19:
منابع: 2 تاریخ ادبیات ایران هویژه کودک و نوجوان» جلد ۷- گروه نویسندگان- انتشارات تیرگان- تهران 1۳۹۰ بر جمال دلربای مهدی صلوات

به نام خدا زندگی و شعر اخوان ثالث تهیه کننده :احمدنادربیگی نام استاد:جناب اقای مغیث دانشگاه فرهنگیان پردیس شهیدمقصودی همدان اسفند1392 زندگی اخوان ثالث مهدی اخوان ثالث در سال 1307ش .در مشهد متولّد شد. تحصیالت ابتدایی و متوسطه را در آن جا گذراند و در هنرستان صنعتی مشهد درس خواند و در آن جا با زبان آلمانی آشنا شد .وی مدتی در روستاهای ورام ین به معلمی مشغول گردید .اخوان دوبار به زندان افتاد .وی شغل مشخصی نداشت ،قبل از انقالب در رادیو و تلویزیون و سال های نزدیک به انقالب و یکی دو س ال بعد از انقالب ،گاهی در دانشگاه ها ،ادبیات معاصر درس می داد. او مردی خوش مشرب و خوش سخن بود .از نظر مالی وضع خوبی نداشت و در خانه ی اجاره ای زندگی می کرد و زندگی او اغلب با بی کاری ،تنگ دستی و سختی همراه بود. اخ وان با آن که تحصیالت رسمی نداشت در ادبیات فارسی استاد بود .وی با پشتکار و مطالعه ی مداوم خود به فنون و علوم ادبیات وسیع فارسی آشنا گردید و آثار ارزشمندی را تألیف کرد و اشعار فراوانی به سبک کهن و شعر نو نیمایی سرود. سرانجام اخوان در شب یک شنبه 4شهریور 1369در بیمارستان مهر تهران بدرود حیات گفت .و در باغ شهر توس در کنار آرامگاه حکیم ابوالقاسم فردوسی به خاک سپرده شد. شاعرا ن زیادی در سوگ اخوان شعر سروده اند؛ از جمله دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی چنین سروده است: خرمی خاطر یاران که تو بودی ا ی روشنی باغ و بهاران که تو بودی وی ّ ای رایت رویان بهاران که تو بودی سال دیگر ا ین دشت بهار از که بجوید سیمین بهبهانی نیز چنین سروده است: ای شاه سواران که سرا پا دل و جانی چون است که کوکبه ی مرگ روانی پیغام اجل آن که رساندت ز تو می خواست آفاق سخن تا ابدیت برسانی چونان تو نزایید و نزاید پس از این همه دانم آن کس که نمرده است و نمیرد همه آنی خانواده و خویشاوندان اخوان ثالث پدر اخوان علی نام داشت که به عطاری و طبابت قدیمی مشغول بود و نام مادرش مریم بود. اخوان در سال 1329با ایران (خدیجه) اخوان ثالث ،دختر عمو خود ،ازدواج کرد و در سال 1332 زندگی مشترک خود را با ایران خانم شروع نمود .اخوان قطعه ای برای زنش سرود که با این بیت شروع می شود: خانه را روح بهاری می دهد همسر کوشای پیر خوشگلم حاصل این ازدواج ،چندین فرزند به نام های الله ،لولی ،تنسگل ،توس ،زردشت و مزدک علی بود. اخوان قبل از ازدواج با ایران خانم با یک زن عرب ازدواج کرده بود .این زن دو پسر دوقلو به نام سعید و ابوالفضل از شوهر اول خود داشت که هر دو در جنگ شهید شدند و پسر اخوان از این نیز در جنگ مفقوداالثر شده است. دکتر شمیسا درباره ی ایشان نوشته اند: او در تمام مدت حیات خود به دقت دیوان ها و تذکره ها و متون نثر ادبیات فارسی را می خواند و برای شعرهای خود مواد و مصالح و پشتوانه جمع می کرد .آثار متعدد او مخصوصاً کتاب «عطا و لقای نیما» تت ّب ع عمیق او را در ادبیات فارسی نشان می دهد .او با ادبیات عرب هم آشنا بود. اخوان نثر شیرینی هم داشت. اخوان با موسیقی آشنا بود و در نواختن تار مهارت داشت. آثار و تألیفات اخوان ثالث اشعار و تألیفات ارزشمندی از خود به یادگار گذاشته است که عبارتند از: الف) سروده ها .1 .2 .3 .4 .5 .6 .7 .8 .9 .10 ارغنون ()1330 زمستان ()1335 آخر شاهنامه ()1338 از این اوستا ()1344 شکار ()1345 در حیاط کوچک پاییز در زمستان ()1348 عاشقانه ها و کبود ()1348 زندگی می گوید :اما باید زیست ()1357 دوزخ اما سرد ()1357 تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم ()1368 ب) کتاب ها .1 .2 .3 .4 .5 .6 .7 .8 آورده اند که فردوسی ... مرد جن زده (مجموعه ی چهار داستان)1354 ، درخت پیر و جنگل (داستان)1355 ، بدعت ها و بدایع نیما ()1357 الرصامی الرفیع در عروض قدیم عرب اثر معروف ّ ترجمه ی ادب ّ عطا و لقای نیما یوشیج ()1361 بحر طویل نقیضه و نقیضه سازان ()1374 هم چنین ،آثاری نظیر مجموعه ی مقاالت ،صدای حیرت بیدار (گفت و گوهای مهدی اخوان ثالث )1371 ،و حریم سایه های سبز (جلد دوم مقاالت )1373 ،از او باقی مانده است. تخ ّلص شاعر وی در اشعار خود «امید» تخلّص می کرد: در برابر این تنگ چشم سفله ی گردون دم مزن از آرزو امید ،که بیم است اخوان در آغاز ،شاعری عاشقانه سرا و غزل پرداز بود؛ شاعری که به اقتضای جوانی «تعلّق خاطری» نیز به معشوقه ای توران نام ،داشته است. خلق و خوی شاعر مهدی اخوان ثالث دارای شخصیتی ساده ،محجوب ،صمیمی ،باگذشت و بخشنده بود .وی با این که اوضاع ما ّد ی و معیشتی خوبی نداشت ،از کمک به نیازمندان خودداری نمی کرد .عماد خراسانی ،از دوستان اخوان ،درباره مهدی نوشته اند: دم را غنیمت می شمرد و به آینده نمی اندیشید. یداهلل قرایی ،دوست اخوان درباره ی او نقل می کند :او فردی بخشنده و مردی بی ادعا، متواضع و فروتن بود. محمدرضا باطنی نوشته است: مد اح نبود .وی هیچ گاه در زندگی شاعریش شعر فارسی قبول نکرد و شعر اخوان شاعری ّ فارسی نگفت .شعر برای او وسیله ای برای رسیدن به نعمت نبود .وی در شعر «چاووشی» سه راه را در برابر خود باز می بیند: سه راه پیداست /نوشته بر سر هر یک به سنگ اندر /حدیثی که ش نمی خوانی بر آن دیگر/ نخستین راه نوش و راحت و شادی /به ننگ آغشته اما رو به شهر و باغ و آزادی /دو دیگر :راه نیمش ننگ نیمش نام /اگر سر برکنی غوغا و گر دم درکشی آرام /سه دیگر :راه بی برگشت، بی فرجام. اخوان راه سوم را انتخاب کرد: بیه ره توشه برداریم /قدم در راه بی برگشت بگذاریم. راهی که اخوان انتخاب کرد ،راه تنگ دستی ،سختی و خون دل خوردن اما سرافراز و سربلند زیستن است .اخوان تا پایان عمر به این باور خویش پای بند بود. مرتضی کاخی درباره ی ویژگی های اخالقی می گوید: «اخوان به انسان عشق می ورزید .به هر انسانی ،خواه ایرانی و خواه غیر ایرانی. کینه توز و کینه ورز و خامل منزلت نبود ،اما چرا کینه ورز بود؛ کینه ی او به حد و حصر نداشت و در بیان و حرامیان و ظالمان و متجاوزان و ریاکاران تاریخ ّ تبیین این کینه نه سیاست مدار بود و نه مصلحت جو ،این ها به درد «کار ملک» می خورد نه این رند عالم سوز». اخوان در سال 1335شعر «زمستان» را در روزنامه چاپ کرد که باعث شهرت وی در بین عام و خاص گردید. شاعران هم عصر اخوان ثالث در این جا تعدادی از معروف ترین شاعران هم عصر اخوان را نام می بریم: نیما یوشیج ،پژمان بختیاری ،لطف علی صورتگر ،پروین اعتصامی، رعدی آذرخشی ،رهی مع ّیری ،امیری فیروزکوهی ،مهدی حمیدی، ابوالقاسم حالت ،فریدون تولّلی ،عماد خراسانی ،مهدی سهیلی ،احمد شاملو ،فریدون مشیری ،هوشنگ ابتهاج ،سیمین بهبهانی ،سیاوش فرخزاد، کسرایی ،سهراب سپهری ،مهرداد اوستا ،منوچهر آتشی ،فروغ ّ محمدحسین شهریار ،محمدرضا شفیعی کدکنی و ... تاثیرپذیری اخوان ثالث از شاعران دیگر الف) شاعران عرب َ .1عمروبن کلثوم ،شاعر عرب جاهلی .2ابن معتز ،عبداهلل بن معتز ،از شاعران عهد عباسی ب) شاع<ران فارسی .3رودکی ،شاعر قرن چهارم و پدر شعر فارسی .4فردوسی ،حماسه سرای بزرگ ایران در قرن پنجم مسمط و شاعر طبیعت .5منوچهری ،مبدع قالب ّ .6انوری ابیوردی ،قصیده سرای قرن ششم .7مولوی ،بزرگ ترین شاعر عارف قرن هفتم و صاحب «مثنوی معنوی» و «دیوان شمس» .8سعدی ،بزرگ ترین سخن سرای قرن هفتم و صاحب «بوستان» و «گلستان» .9حافظ ،بزرگ ترین غزل سرای قرن هشتم اخوان ثالث و نیما یوشیج وی در سرودن شعر نو تحت تأثیر نیما قرار گرفته و یکی از شاعران برجسته ی شعر معاصر نیمایی شناخته شده است. «اخوان از بهترین شاگردان نیما بود که شاید بتوان گفت از استاد خویش و هم عصران دیگرش پیشی گرفت». سبک و ویژگی های شعری اخوان سبک شعر اخوان ثالث را می توان «خراسانی نو» نامید .عبدالعلی دستغیب در این باره نوشته است« :زمانی که می گوییم سبک امید ،خراسانی نو یا کالسیک جدید است ،مرادمان همین است .او حتی در تغ ّز الت خود ،زبان شاعران کهن سبک خراسانی را نگاه می دارد .بدان گونه که رسایی و شیوایی بر عنصر زیبایی کالم چیرگی دارد و رگه هایی از تعابیر و واژگان و آهنگ فر خی و ناصر خسرو و رودکی و بیش از این ها فردوسی در تار و پود اشعارش دیده می شود، ّ از این رو اگرچه اشعار جدیدش در قالب و وزن نیمایی سروده شده ،هیمنه و شکوه قصاید شاعران خراسان را دارد و برخی از آن ها را می توان «قصاید جدید» خواند. از ویژگی های شعر اخوان به چند مورد از مهم ترین آن ها اشاره می کنیم: . 1به کارگیری زبان و بیان تند و حماسی (شعر آخر شاهنامه) .2استفاده از واژه های کهن و ترکیب آن با زبان امروزی سخن می گفت سر در غار کرده شهریار شهر سنگستان سخن می گفت با تاریکی خلوت تو پنداری مغی دل مرده در آتشگهی خاموش ز بیداد انیران شکوه ها می کرد. ن ود نز بانش عر ا خوا ن(ش عر ک تیبه) 3. س مبلیکو ن ماد ی ب ب ه ک ار گ یریش یوه ی ب یانروا ی تگ ریو دا س تان ی(خوا نهشتم) 4. ا س تفاد ه از واژ ه هایم حلیو ع ام یان ه و م حاور ه ا ی5. .بر سرش نقّال /بسته با زیباترین هنجار /به سپیدی چون پر قو ململین دستار ت صویر آ فری نیو ت صویر پ رداز یهایت از ه 6. :در شعر «مرداب» ،اخوان تصویر سازی قدرتمندی از خود نشان داده و چنین سروده است ،در سکوتش غرق ،چون زنی عریان میان بستر تسلیم ،اما مرده یا در خواب بی گشاد و بست لبخندی و اخمی ،تن رها کرده است .پهنه ور مرداب ستان 7. ا ط نابو ت وض یح و ت فسیر (ش عر ز م ) ب اس تانگ را ی ی8. آ فری نشت رک یبهایت از ه 9. »:ا خ مناز« در نگاهش از فروغ اخمناز شیطنت لبریز شعله های شاد یک لبخند معصومانه می درخشید گزینه اشعار او هست هس<ت به نام خدای جهان آفرین بزرگ آفریننده ی بود و هست نه بود و نه هست و نه باشد سپس خدایا تویی هست و بود آفرین در آن ژرف پهناور بی کران در آن بی کران آسمان بلند تو هر وصف گویی خدا ز او جداست همان به که سویش نیازی بریم نماز و نیایش زاللت ک ند زمین آفرین آسمان آفرین دست او نیست دست ِ که باالتر از جز او آفرینش گری هیچ کس نهاد و نماد و نمود آفرین بسی آفریدی شگرف اختران تو دانی چه ها کرده ای چون و چند به هر نام خواهی بخوانش خودآست نیایش گرانه نمازی بریم صفا بخشد و بی مالمت کند سپاسش گزار و ثناگوی باش برون از خود آی و خداجوی باش وز آن جا که جوینده یابنده است از آن جا که او نور تابنده است اگر راه جستن به آیین شود خداجوی آخر خدابین شود توان دید بگشا دو بیننده را به بینندگان آفریننده را نمازش چه هشیار خوانم چه مست در این بی گمانم که او هست هست خوش آن کس که چشم خدابین شود به درگاه او جبهه بی شبهه سود نماز دره -چشم انداز مهتاب. باغ بود و ّ ذات ها با سایه های خود هم اندازه. خیره در آفاق و اسرار عزیز شب، چشم من -بیدار و چشم عالمی در خواب نه صدایی جز صدای رازهای شب، و آب و نرمای نسیم و جیرجیرک ها، پاسداران حریم خفتگان باغ، و صدای حیرت بیدار من (من مست بودم مست) خاستم از جا سوی جو رفتم ،چه می آمد آب. یا نه ،چه می رفت ،هم زان سان که حافظ گفت ،عمر تو. با گروهی شرم و بی خویشی وضو کردم. مست بودم ،مست سرنشناس ،پانشناس ،اما لحظه ای پاک و عزیزی بود. برگکی کندم از نهال گردوی نزدیک؛ و نگاهم رفته تا بس دور. سجاده. شبنم آجین سبز فرش باغ هم گسترده ّ قبله گو هر سو که خواهی باش. *** با تو دارد گفت و گو شوریده ی مستی مستم و دانم که هستم من-ای همه هستی ز تو ،آیا تو هم هستی؟ منابع: تاریخ ادبیات ایران «ویژه کودک و نوجوان» جلد -7گروه نویسندگان -انتشارات تیرگان -تهران 1390 بر جمال دلربای مهدی صلوات

39,000 تومان