تعداد اسلایدهای پاورپوینت : 19 اسلاید

aminayubi1387

صفحه 1:
سعدی شیرازی

صفحه 2:

صفحه 3:
شيخ سعدى نه,تنها یکی از ارجمندترین ایرانیان است بلکه یکی از بزرگترین سخن سرابان جهان است. در مبان پارسی زبانان یکی دو تن بیش نیستند که بتوان با او برابر کرد. و از سخنگویان ملل ديكر از قدیم و جدید کسانی که سعدی همسری کنند بسیار معدودند. در ایان از جهت ‎٠‏ شهرت کم نظیر است و خاصو عام او را می شناسند در بیرون از ایران: هم عوام اگرندانند خواص البثه به بزرگی قذر او پی برده اند با اين هحه از احوال زندگی او چندان معلوماتی در دست نیست زیرا بدبختانه ایرانیان در ‎ESBS Me A asp PENN Pare See PEM Mal eat‏ ‎aS‏ از بزرگان ما جزئبات زندگانیش معلوم است و درباره ی شیخ سعدی ‏ ‎eee‏ ی رس ی الأو وا لا رساي ی ما ‎

صفحه 4:

صفحه 5:

صفحه 6:
Sh Bilge Gina’ ‏عالمان دین بوده اند و در‎ سالهای اول شده ی هفتم هجری در شبیراز ‎é‏ ‏متولد شده ودر جوانی به «بغذاه رفته و آنجا در مدرسه ی نظامیه و حوزه های دیگر درس و بت 2 به,تکمیل علوم دینی و A ‏پرداخته است‎ ial 2

صفحه 7:
وی در سال ۶۵۵ هجری بوستان را به نظم در آورد و یک سال بعد نیز گلستان را تصنیف قرمود. سعدی تخلص شعری شیخ است و نام او محل اختلاف می باشد. بعضی مشرف الدین و برخی مصلح الدین نوشته و جماعتی یکی از این دو کلمه را لقب او دانسته اند و گروهی مصلح الدین را نام يدر شيخ انكاشته اند و بعضی دیگر نام خودش با پدرش را عبداللّه گفته اند و گاهی دیده می شود که ابو عبدالله را کینه ی شیخ قرار داده اند و در بعضی جاها تام او مشرق بن مصلح نوشته شده .و در این باب تشویق بسیار است

صفحه 8:
ere)

صفحه 9:
5 pee sae ‏ات‎ ‏ادا‎ ee ‎pace ean 3‏ خود مداحی کرده است اها ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 10:

صفحه 11:

صفحه 12:
است. متدین و مذهبی بلکه متعضصب است. اما تعصب و ندین را هیچگاه دست آویز آزار مخالفان دین و مذهب خود نمی سازد و جفاکاری با ایشان را روا نمی دارد. سراپا مهر و محبت اسث و خوّیش و بپگانه و دوست و ذشمن زا مورد رافت و انصاف و مروت" می دارد به راستی اتسان دوست و انسان پرست است. با همه کس مهربان است؛ تا آنجا که سزای بدی را هم نیکی می خواهد. رقت قلب و دلسوزی او جانوران زا نیز شامل است. با کمال تق ی که به حفظ اصول و فروع دین و مذهب دارد به زهد خشک و آراستگی صورّت ظاهره اهمیت نمی دهد معنی حقبقت را می خواهد صورت هر چه. باشد. همه ی این مزایا که برای سعدی بر شمردیم اگر در یک کفه ی ترازو بگذازند کفه ی دیگر که با او برابری می کند جنبه ی عاشقی اوست. عشق سعدی بازیچه و هوی و هوس نیست. امری بسیار جدی است عشق پاک و,عشق تمامی است که برای مطلوب ۱ اژ وجود خود می گذرد و جود را برای او می خواهد نه او را برای خود. غشق او از مخلوق آغاز می کند اما سرانجام به خالق می زسد و از اين زو است که می فرماید :<. < عشق را آغاز است انجام نیست

صفحه 13:

صفحه 14:

صفحه 15:
سعدی در یکی از سالهاى بين ۱٩۶و‏ 16وء در كدْشته ودر بیرون شهر شیراز در محلی که بقعه ی او زیارتگاه صاحبدلان ات بخاک ‎payee‏ .«شده است

صفحه 16:

صفحه 17:
*اشعار سعدفن . اجو مردرهرو اندر راه حق ثابت قدم گرد کمر بند قلم کرداز عبر در پیش واللبا بن هم ز چوگان ملامت تادر آنكسس روي بن تابد سم یکزلن سلطان را در ین میدان کسی بیند تو خولهی نیک و خواهی بد کن امروز ای پسر کاینجا مبین کز ظلم جباری کم آ زاری ستم بیند در ین گردلب بی پاین مته بار شکم بر دل بسعی لی آهنین دل مدتي باری بکش گاهن تکاپوی حرم تا کی خیال از طبع بیزون کن کبایر شهمگین سنگینست در ره مانده مردم را غمی خورکان بشادیهای بی اندازه انجامد Ger ‏ستايش حضرت رسوّل‎ o> وجود غير حق در چشم توحیدش عدم گزدد. " بهر حرفی که پیش آید تبارک چون قلم گردد که در راه خدا چون گوي سرا سر قیم گردد که پيشاني کند چون ميغ و همجون نعل خم كرزدد ‎See‏ بد برد ور نیک بر غامل رقم كرد ستمگر نیز زوزی کشته ی تیغ ستم گردد که کشتی روز طرفان غرقه آز بار شكم كردد بسعی آئینه ی گیتی تما و جام جم گردد که محرم گر شوی ذانت حقایق را جرم گرند چنین تننگي مگر دایر ینیلاب ندم گزدد چو هلان مرو دبل أن شادى كه غم گرد

صفحه 18:
خداوندان فتح ملگ و کسر دشمنان را گوی دلت را دیده ها بر دوز تا عین اليقین گرند. درونت خزص نگذارد که زر بر دوستان پاثبی خداوندا ‎GS)‏ افزایی بدین جکمت که بخشیدی فتاد آندر تن خاکی ز ابر بخششت قطره آمزد زحمت است آرف خصوص آن زا که دز خاطر محمد کز ثدای فضل او بر خاک هر خاطر جو دولت بايدم تحميد ذات مصطفی گویم زبانرا درکش ای سعدی ز شرح علم او گفتن اگر تو حکمت آموزی بدیوان محمد زو از فقر جاودانی رست و صاجب مال دنیا شد. بر لیشتان چون بگشت اخوال برما نیز هم گرّدد تنت زا زخمها بر گیر تا کنز الخکم گردد شم خی چر درگ باش تا قت درم گردد مرا افزون شوه بی آنکه از ملک تو کم گردد مد فرما بفضل خويش تا اين قطرة يم كردد تدای سید مرسل نبي محتزم گردد. که بارد قطره ای در حال دریای نعم گردد. که در دریوزه صوفی گرد اصحاب کرم گردد تو در علمش چه دانی باش تا فردا علم گردد که بو جهل آن بود کو خود بدانش بوالحکم گرند. هر آن درويش صاحبدل كزين در مختشم گردد

صفحه 19:

39,000 تومان