صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:
aw یونانیان میراث خوران فرهنگ های دیر انه بوده و نظرات علمى آن ها تدريد ا ا ات ا ا اك 6ك نشان مى دهد كه مينوسى ها از مشاهده كران دقيق طبیعت بوده اند. ترسیم دقیق ماهی پرنده . هشت پا: اردک وحشی. ‎ULC ree eerie)‏ 1 ايونى در ساحل غربى تركيه است.

صفحه 4:
ا ‎oer ROernye‏ نقش اين نزاد در تاريخ علم از حدود 600سال قبل از ميلاد مسيح آغاز شده است . سكونت كاه يونانيان به آن جه ما اكنون سرزمين يونان مى ناميم محدود نبوده . يونانيان در ‎eSpe a EET‏ ا ا ‎SRC‏ ‎Cert‏ ل ‎PEDO WC] ra] ot) DI]‏ 1 تراوا و ماجراهای اولیس می نوان تا حدودی به روحیه مردم مقاق ددمت للق طلا جررقجى ا ل 0 ا و ا 0

صفحه 5:
ام 9 ی علمی بداشتند ,اما به جای آن ‎honed) dale‏ ‎CETTE SOSC)|‏ ا ا ا 1 ‎by] Panecerrt [ere] FF‏ ا ا ‎Pye elie)‏ ‎pre mer‏ 10 و ستاره های آسمان هسنی های جاندار و زندگانی بشربودند.

صفحه 6:
در دایره تاثیر خدایانی قرار داشت که همان کاستی ها و ‎wb cul wo yluil 9 2x29 bl Lb saw sk ws‏ ل 0 ‎Bava) eves val Par oery Pe nee‏ اعاعشان را جلب می ال این ها کدسته عالم در ‎Peeve] ee Wa Wo) Oc eee viper ema bc] ecito| pray 1‏ ‎eel ed eee Me SCS Vos oe Sire) mere Ferd‏ ا ا ا ‎orpt range Roe‏ ‎eceye Marre arc mowrrrmest\eriC]e Spec L + ar Vane Pevral cy‏ با ذهن كنجكاو و سرشار از نيروى خود همين كه بذر علم را

صفحه 7:
0 ‏ا ل ل ل‎ eel ree Co 1 Boy Eee ‏مردم مصر ؛ فينقيه و بابل واداشته بود . يس از يايان‎ 0 ‏ل‎ ar eam eer eam ‏ا‎ ‏نظامى و سياسى خود دست يافتند بلكه دوره اى در تاريخ‎ ‏آتن آغاز شد که دوره بزرگ گسترش علم , هنر و ادبیات‎ 9 ‏زندگی فکری یونان تبدیل شد . با اتحادیه دلوس که یونیا و‎ wile cilis: alel Gil ale s 25; aizlu ylaner L wil

صفحه 8:
۱ ‏جح الس صم‎ ۰ 5-5 ۰ wee ۰ a A Re OTE ad ‏يونانيان در زيست شناسى و يزشكى ياره اى كارهاى‎ ‏ماس د که سای ی ان ار‎ eM ‏ی الصسولى‎ ‏بقراط كه ممتازترين يزشك و ارسطو كه برجسته ترين‎ Alike (al. aa Ab Ges woo Coal wen! ‏بای‎ ‏دستاوردهای فردی علمی , باید گرایش های ذهنی بیسابقه‎ ‏یونانیان را که تاثیری دیر پای بر جای نهاده است مد نظر‎ ‏قرارد داد. يونانيان از روى كنجكاوى و رغبت فكرى , يه علم‎ aw Lgl . ‏ا لا‎ sly L ole . rail S ‏رآ ات نا‎ allen lien chp cea aes ۱ ‏رت ار در از ای خر رال کر‎

صفحه 9:
—— ‎On, 3‏ 1- در یونان پزشکی و زیست شناسی موضوع های جدا از هم نبودند. 4[ 3- در يونان معمولا بيمارى ها را به خشم برخى خدايان ‎pine moter]‏ ا ا ال 0 ‎fev‏ ‏زدنداسكلبيوس يكى از اين خدايان بود كه نيروى جادويى در درمان بيمارى ها را به او نسبت مى دادند. ‎

صفحه 10:
a Bn ag ‏مزدی در کار نبود اما هر کس شفا می یافت هدیه ای به‎ ‏پرستش گاه تقدیم می داشت و نام و نوع آن را به پرستش‎ Byrnes 1 0 ‏ا ا ا‎ oT) ‏در دست نیست.‎ 1 ‏ا ا‎ Cy در حقیقت این پرستش گاه ها خود به عنوان مخزنی از پیشینه بیماریها بوده و شاید با گذشت زمان به پیدایش يزشكى غير روحانى انجاميده و به تدريج از شفاى دينى به عنوان تنها راه درمان دورى كرده اند.

صفحه 11:

صفحه 12:
عل ورد ايولى en ko ner ee eh tere Ee Se) ‏متون بى امضا تكيه نكنيم در دن عصر بيشتر عصر‎ ‏ادب بود نه علم در سده هفتم پیش از میلاد به عصر‎ . ‏علم پا می نهیم‎

صفحه 13:
10 بیس بر کر ال غاورى ال ۱ ‎Ce stig et)‏ ا ا ل م ‎ert ree en eter oer wre‏ 000 ‎Oe ee‏ آتن را تماماً خود ‎C TR‏ ا ل ا ل ل نكّاهى تازه به جيزها شايد موجب ييشرفتشان شد ايونى كانون دادو ستد هم بود. ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 14:
oe hy s# ۱[ مکتب ایونی (مکتب ملّطی * مکتب افشوسی) * مکتب فيثاغورى * مكتب الثايى * جندكانهكرايى * اتمكرايى * | 0( با افلاطون‌گرایی (افلاطون) * مشانی (ارسطو) * کلبیان * كورنائيان * مكتب مكارايى * مكتب ارتريايى فلسفه اييكورى * رواقىكرى * يور نكرايى * نوفيثاغورسى ern) 0

صفحه 15:
۳ مکتب ملّطی 0 er Seer eG ‏مکتب فیثاغوری‎ [۱ ner re aero) ‏مکتب افشوسی‎ ۳ مکتب الثایی زنوفان » ‎SN‏ زنون الثایی * ملیسوس ۱ ere Rr es Ore Lorne ‏مكتب اتممكرايى‎ 0 سوفسطائی‌گری. پروتاگوراس * کُرگیاس * پرودیکوس * هیپیاس ديكران ‎re Blas)‏ ۱

صفحه 16:
تسش تللس یا طللس (به يونانى: 6081[6)(به انكليسى: 113/©5)؛ فيلسوف مكتب مَلطى بود. از او-كه در نيمهم دوم سدة ششم ‎er eer ws] RO a‏ ا ا ا ا ‎forsee‏ ‏چهرٌ علم یاد می‌شود. بونانیان او را در شمار حکمای سبعه آوردهاند. [Orr ester ‏ل ل ا ا ا‎ One Ley ‏ا ا ا ل ان‎ Rett LES ‏مادرش كلتوبولينه نام داشتند. او بيشتر عمر خود را در سفر‎ ‏سالگی. هنگامی که‎ ٩ ۰ ‏گذراند. مشهور است تالس در ۸۰ يا‎ Pecan ace Seis ee NS ne Serie ete re Sase 3] ‏ناتوانی جان سپرده‌است.‎

صفحه 17:
0 یونانیان باستان. طبیعت را در چهار عنصر خاک. آب. هوا و آتش خلاصه کرده بودند. تالس اين فرضيه را مطرح كرد كه همةٌ اين اشكال را مىتوان در يك ‎OR er gece sige‏ ۱۳ اواین عنصر نخستین ار ‎Creates)‏ 0 ل ی ی در ‎ome 42) ole al lal ye GI‏ را ‎RC kee Be eres hae keg‏ 1 یخ درآید و مجددا به صورت آب ظاهر گردد. در طرح این فرضیه موثر ‎Sone‏ را ماده تقسیم بندی نشده بودند. ‎

صفحه 18:
050 2 ‏ا كر ا 0 1ك‎ Or TE TIT Care ‎el‏ أن اهمیت زیادی داشته‌است. همچنین زمانی که در مصر به سر ‎Cpe‏ ا ‎Fenn TSC let oe INCE Ip yee er‏ آب رودخانه نيلء توجه داشته و ديدهاست كه جكونه يس از هر ‎lord ce ly lop S «545 ,b ‏ت؛ بى شكل بودن آب و جنبش و بيدابى آن در مظاهر حيات» مى توانند از ديكر عللى باشند كه تالس را به اين انديشه كه بن هر ‎inves‏ ل ا 000 ‎ ‎

صفحه 19:
0 ا ا ل ا ا | لكت دهده و تبائدة اشنا وى ريع را تر خدا مى داند لمراتكام تالس كاي نتیجه رسید که ههمه چیز پر از خدایان است». تالس تصور می‌کرد که جهان ۱ SA ARESE Ree yiedhey re yk es ar yyerg NP نیروهای محرک بوده‌است و به خدایان یونانیان باستان. ارتباطی ندارد بن لقب را از آن رو به تالس اعطا ساسله متفگرانی است که کرد یهند ۲ به جای عقلانی توصیف کذ به واقع مهم ترین مسائلی که تالس را از نظر فلسفى در تاريخ انديشه ممتاز می‌کنند. کوشش وی برای شناختن جهان از راه مشاهده و تفکر و وآقع بینی» دور انداختن افساندهاى دينى و تفسيرهاى اساطيرى؛ و تلاش جهت فهم جهان بى توسل به خدايان و افساندها و نيروهاى نالمحدود أنان است

صفحه 20:
egy) 5 آناكسيماندروس يا آناكسيماندر(به يونانى: کف[ ‎Rye‏ ‎Nery iecee le‏ ا ‎Fern eee eee‏ ترکیه امروزی) زاده شد. سفرهای بسیاری انجام داد. از شاگردان تالس كشت و در حدود سال ‎08٠‏ ييش از ميلاد شهرت يافت. ل در 052 ييش از ميلاد دركذشت.

صفحه 21:
Ze Sf ۳0 > آناکسیماندروس راه استادش تالسی را در مکتب ملطی ادامه داد. او اين انديشة تالس را يذيرفته بود كه يكانكى بايد شالودة جندكاذ ‎toe vee‏ ا ۱ ‎uri a eagy‏ ل ا ا 20210100 جندكانكى كه به صورت ضدهاى همترازى بح( با( ۱ ا ا ا ل ا ا ل

صفحه 22:
uit ‎٠‏ او در واقع عقيده داشت تالس بيش از حد بر عنصر ترى تاكيد كرده؛ ان ی سوا رو لول قر الو ‎Gy‏ ار ‎ee near‏ ا ل 1 إن در انديشة ار ‎ ‎geil owd)‏ ل ی ‎mney meer‏ بى كران دیگر از آن پدید آمده‌اند. ۱ و تلافى به ميان أورد. اكر عنصرى از قلمرو خودش افزون تر شوده ۱ می‌کند تا توازن طبیعت برقرار شود ‎

صفحه 23:
we Sf ‏لراثررو‎ (7 اعتقاد به وجود جهانهايى به تعداد بى نهايت داشت كه روزى دوباره جذب خواهند شد. ماده تشكيل دهنده به زمين و اطرافش تقسيم شده و حركات دورانى دارد در مواد سنكين تر به مركز افتاده و ‎Oe SER‏ ا ا ل 0 آسمانى را تشكيل داده اند خورشيد و ماه حلقه هايى از آتشند كه كرداكردشان هواست اين هوا داراى مجراهاى لوله مانند است كه نور آتش از آنها به خارج ميكريزد خسوف و كسوف را همينكونه توضيح میدادند میگفت زمین به شکل استوانه ای کوتاه است و انسان بر یک ‎Scenes aS‏ ل ا لت الك تشكيل داده اند خود انسان نيز از ماهى يديد آمده است.

صفحه 24:
Je Call آناكسيمنس يا آناكسيمن (به يونانى: ©[8100:5!|16101) ) به انكليسى: دك ا ار ۱۱۱ آناكسيمنس خر حدوة سال 888 بيش از ميلاذ زاده شده حدوذ :858 بيش از میلاد به شهرت رسید؛ و در ۵۲۸ پیش از میلاد درگذشت. ‎Bl ee See nee Rae)‏ | ‎Re De Dera ee eae‏ ‎eee De Der ts eno ie ee Ler see‏ ‎H aa an Pr ar geese Pee‏ ۱ [ناكسيمنس شوق مطالعه دربارة ستاركان را داشته باشد در حالى كد هر لحظ ‎oo‏ ا لشن

صفحه 25:
آناکسیمنس مفهوم ماد بی کران آناکسیماندروسی را رها کرد و به انديشة عنصر يگانةتالسی بازگشت؛ اما به جای آب. هوا رأ ماد6 اصلى سازندة جهان ار لا 0 ا كاد روني 9 آناکسیمنس دگردیسی هوا را به درجة 0 هوایی رقیق شده و ل ار ‎ey A ae‏ و انقباض توليد سرما (آب) بنابراين سرما و كرما نوآوری این انديشه در چگونگی و روشی است که عنصری 0 دیگری تغیبر شکل دهد: یعنی زیاد و کم شدن تراکم. به عقیدق آناکسیمنس. ‎eel ee LOL Ce Stn ha ie RO mea ad‏ مخ وه ماه ‎Pe em‏

صفحه 26:
أو ميكفت ماده اوليه عالم و ماده اوليه همه جيز از هواست هوا تا بى نهايت كشيده شده ‎er]‏ جون در فرآيند رقيق شدن يا متراکم شدن هوا دقت میکرد هوا وقتی متراکم میشود تبدیل به آب میشود هوا گرم شود آتش میگیرد به هوای سرد و گرم که از ‎aL age N)‏ ا ا ل ل باور داشت هوا از ذرات ریزی تشکیل شده است. هوا ماده اولیه است. مفهوم هوا یعنی مفهوم گاز فعلی نفس با روح یکی گرفته ميشد آناکس ماد رو معتقد بود كل عالم تفس مکت ار هم ‎ites Gey‏ یل تست رمع روا ار در خورشید و ماه قرصهایی از آتش بودند که گرد زمین

صفحه 27:
اكيس 0 ‏ا ل ل ا ل ل‎ CaS ‏هراكلئيكٌس ه افسیُس) (-۴۸۰-۵۴۰ق. م) از فیلسوفان دور پیش از سقراط است.‎ 1 ‏ا‎ 0 ‏ا‎ ea ne cal ee Oe ed جهان گشود. پدرش, بلوزون یا بلیزون. از نوادگان آندروکلس و کودروس حکام آتن بود؛ و هراکلیتوس به عنوان فرزند ارشد خانواده. قانونا باید شخص اول شهر مىشد.ء اما وقتى نوبت به او رسيد ترجيح داد كه به سود برادرش كنارهكيرى كند.

صفحه 28:
من تغيير ‎cal]‏ ك2 ‌ رن إل الاين مابعدالطبيعة هراکلیتوس است. اا ل ل ا ا ل ل رك ‎ee ernY‏ 00 تم من رای بر دوم از آن عبور می‌کنیم. دیگر نه آن رودخانه رودخانه قبلی است و نه تو آن آدم قبلی درنظم او ‎al‏ ۱ بيش از يازكسستن استث. براك ساس ل ‎٩‏ ‏كمان ذهن است. او «شدن4 را ذات هستى مىدائدة ل ل

صفحه 29:
اكيس اما اين اجرام مادى كه بىوقفه در تغيير هستند, از آتش ساخته شدهاند. به نظر ‎Seno ea sey ae iE RCP Ca ry‏ 0 ‎ne ed eee)‏ ۱ آرخه بودن شناسانده می‌شود. ‎ey sees ۳ 1‏ | ‎Do eee Dat de CDS Ieee ad I al‏ ثبات در ات یا خواص اشیای مادی وجود درد مایق مادی جهان دستخوش تغییر و تحول دائمی است.هراکلیتوس می‌گفت:«این جهان نه آفریدة هیچ یک از خدایان است و نه ‎Wa Or oes ba‏ للا ‎LS RUS Sd‏ و ‎Eg OL ooo) Seen eres‏ می‌زیده و حاک در مرگ آب. ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 30:
اكيس حر كوي ار انم و اراد رويك ردان بوه اكت ‎en ee ey come‏ سن ‎PES iy pa Oy UE SE Ih pes esheets 6 ep‏ ما با حواسمان درک کنیم گذراست و دانش حقیقی نیست اجرام آسمانی فنجانهایی پر از آتش اند.

صفحه 31:
0000 UF ا ا لت كت ‎Lb Loa Ze) 0 (a‏ ل ا ا ‎ily aces Speeds AY ory el pesca‏ ریاضیدانان نخستین عمدتا با استقرا و آزمون و خطا کشف ‎ae eel Ree)‏ ا ل در جزيرة ساموس, نزدیک کرانه‌های ایونی. زاده شد. او در عهد ار

صفحه 32:
0000 UF هیچ یک از چهره های ایونی به اندازه فیثاغورث بر نسلهای بعد اثر نگذاشت هم رهبر مذهبی بود هم دانشمند نمونه در یک نوزایی مذهبی شرکت کرد گروهی بودند که سبزی خوار بودند از ‎he Ke‏ و ان سل رو رت ی ار ‎rele cee By OSS acer ens cece‏ الث ‎ea cess‏ ی ار رت ناه ات ‎foes‏ ‏جر را عدد ميدات سد فيثاءورثيان براى ای از الهى قائل بودند مردم هنوز فيثاغورث را با قضيه مثلث قائم الزاويه به ياد می آورند

صفحه 33:
فیثاغورثیان باور داشتند آسمانها ی ل نات ین کار ‎otto ent‏ بر ای رونا كسك خنطا و الس زر بر لاک ال اد رین ای ری اتب رات سا ييمودن ساده ترين نوع منحنى يعنى دايره منظما به كرد زمين حركت ل ا ل 0 ل ا ا ا ا ا ال ل ا ۱ ‎rclese peep glr eg‏ ل ‎eee SEY Cre SER ay ONO Sy a Ree Ne SES eed‏ است و مانند همه سیارات دیگر مداری دارد.عدد ۱۰ نمایانگر تعداد ات سر در فيلالائوس باور داشت زمين ميجرخد.

صفحه 34:
و۳

صفحه 35:
ish آناکساگوراس, آناکساگور یا انکساغورث(به یونانی: fe ecu ntearecc one 5 ewe eveme yom en Wet LoarZol elec ‏بود.‎ Be ae ete se Be reas ee) ‏قبل از ميلاد متفكرى معروف بود. ابتدا در‎ 58١٠ ‏شد.حدود سالهاى‎ ‏آتن مسكن كزيد و مورد احترام بود تا أنكه به جرم كف ركويى محكوم‎ ‏به مرك كرديد؛ ليكن به كمك جند تن از دوستانش جون يريكلس از‎ ‏آتن فرار كرد و به ايونيه رفت.‎ را وصيت اوء سالكرد مركش را براى كودكانى كه در مكاتب درس | pe)

صفحه 36:
ish اتف ترا رن تا ‎terior endl‏ انار ‎Oe‏ ‏| ‏ستارگان را سنگ‌هایی گناحته م دانست که تنها به علت دوریشان ‎beac)‏ ا ا 2 ‎pared rome Setar]‏ ا ا ا به ‎nents‏ ا 00 مثلاً آب به وجود آورندة آتش نيست. ‎ ‎ ‎

صفحه 37:
ish او تعداد ریشه‌ها را به طور نامحدود بالا برد.می گفت همة مواد شامل ‎teary ear ee‏ ۱ بگیریم. آن عنصری جلوه می‌کند که آن ماه از آن, بیش از سایر عناصر بهره برده‌است. مثلا همة اشیاء آتش دارنده ما ما فقط آتش را در اشیاتی تشخیص می‌دهیم که پرده باشند. ا و اك

صفحه 38:
ish عالم در آغاز مخلوطی همگن و بی حرکت بود سپس عقل دست به کار شد و کل نظام را به چرخش واداشت در گرداب ایجاد شده ماده ‎i Sey Sy EAE Soe‏ رت کرش زو زوسن رسای شكل يديد آمده است حال أنكه ماده داغ و خشك و رق يرتاب شده است خورشيد را بيش از يك تكه سنكى سرخ از حرارت نمیدانست. توت

صفحه 39:
۱ ‏ا‎ sec LEE) ‏أغازكر‎ يارمنيدس در الئا واقع در جنوب ایتالیای امروزء بين سالهاى (+8/85١91(بيش‏ از ميلاد) بهدنيا آمد و حدود سالهاى (١٠1؟/ع؟؟‏ (ييش از ميلاد)) دركذشت. ا 0 ‎Penner an‏ 0 بوده‌است. پارمنیدس همچنین به طبیب چهارم معروف است

صفحه 40:
می‌دادست ومد 4 ل حركت كند. اما خلا كه بنا به تعريف. نيستى است و ممكن نيست پا 17م يارمنيدس مى كفت لازمة تعریف تغییر و حرکت. تعریف چیزی است كه وجوت ندارد و اين كار منطقا محال است پس عالم حس هم که بنا به تعریف در تغیبر و جنبش است. وجود ندارد و فريب و سرابى بيش نيست. تنها جيزى كه بودنش منطقا ممكن است. هستى محض است

صفحه 41:
۱۳ 5 0 ‎a) ۳‏ ۳۳( مادی؛ و در مکان متناهی می‌دانست و آن را به شکل یک کره درنظر مى كرفت. ‎06 ‏ا را ا ل‎ rae)| [۳ ‏ا‎ ny ‏هستی محض هم مادی است و هم معنوی. جنبة‎ ‏ماٍی هستی محض؛ فضای نامتناهی, و جنبة معنوی‎ ‏آن. اندیشه‌است‎ ‎

صفحه 42:
07 5 0 او يك خدارا در راس همه خدایان و آدمیان قرار داده و حرکت را تماما ناشى از او ميديد ييدا شدن صدفهايى در نواحى كوهستانى كواهى اين مدعاست كه آبها و خشكى ها زمانى در 1 م ا ا ا ا كن جوهره همه جيز هستى است هستى همه جا را اشغال كرده است فضاى خالى نيستى است

صفحه 43:
0 زنون (به يونانى: ©[57218011 © ۳ ‎eae res be) payee cal Pare cys‏ 000 فيلسوف و رياضىدان يونان باستان كه ارسطو وى را بنيا نكذار ‎eR)‏ ا ل ل ا ‎Pee Pere‏ ا ار يكتايى واقعيت و بىيايه بودن دانش حسى ما در مورد |

صفحه 44:
Sys زنون درهای حقیقت و دروغ را به شاگردان خود نشان می‌دهداو نیز همچون استاد خویش بر غیر ی سر در سرا ۱ ‏بت‎ es eer Sa 1 ele ‏نقطه یک خط بکشیم. خوا‎ ‏ا آدامه خواهد يافت كه يايانى نداشته باشد. يس ميان ين‎ Pe er Uae s ‏اف ور‎ Sees Oia ee ‏دو نقطه از اجزای بیشمار‎ 19 ‏ا‎ Or ene ene rece cans بطور مثال اگر آشیل که تندروترین مردمان است به دنبال لاک‌پشتی بدود. هرگز به او نخواهد ‎neenyy‏ ا ا ل 0 3 ۱ مسافت را نیز بپیماید. ‎tale Le LTS ea‏ ل حركت است. اما در واقع ساكن أسبت» جون هر قسمتى كد به نظر خالي مىأيد نيز حر اصل لز هوا بر ‎ec ree eye ey‏ ا اا ‎TSA‏ ‎

صفحه 45:
۳ v 0 prone Opec ne | Ngee Yee es CNG eta MG eC eres Ne ee Ae ener Oe he er Een Sones 3) Ree tee neo ee Ore ee ee tS eee eS ante ne) ‏شارلاتان می‌خواند. سیاستمداری دموکرات بود که داعیة خدایی هم داشت.‎ ۱ gC ‏افسانه‌ای که دربارْ امپدوکلس روایت کرده‌انده این است که او در دهانة آتشفشان اتنا‎ SSO a See nae)

صفحه 46:
ا ا ا ل ا ل لت ‎Ry a)‏ ل ا ل ل ا لك در آب فرو بريم؛ آب وارد آن نمی‌شود. تین ال کت از مرری را ک بت سرت کر زر مركز خوانده شد. كشف كرده بود. فهميده بود كه هركاه يىك فنجان آب را به ریسمانی ببندیم و مانند آتشگردان بگردانیم» آب از تور سیردت

صفحه 47:
ا ‎Cs oct arp‏ ۱ نيروى بنيادين جهار عنصر را ريشه همه جيز ميدانست خاك هوا ‎cel‏ ل ا ار یکی نیستند بلکه با خصوصیات جوهری و پایداریشان را در نظر و ا ا ل

صفحه 48:
: اجسام درخشان ازخود چیزی ساطع میکنند که با اشعه صادره از جشم تلاقى ميكند. حركت نور در فضا زمان ميبرد تا بيش از ‎7٠٠٠‏ سال بعد از طريق مشاهده امكان نداشت به اثبات ال را ات كلك ره ل ل ا ‎ia tts lc‏ ۱ عناصر ۴- تخلیط مجدد و نسبی عناصر این بار با نیروی جاذبه

صفحه 49:
‎Gy) abcienin lee‏ رک داشت نه تنها عالم کروی شکل و پر از ماده است بلکه در داخل يك كره شفاف محصور است تصور ميشد عالم يك كره بلورين ‎con‏ لي 22 سس عل مسشكن)ر ‎epee‏ كرات ]لك ف ا جسبيده اند

صفحه 50:
آمپدو کلس میگفت ماه فقط با تاباندن نور خورشید ‎eS)‏ ‏میدرخشد. خورشید را نورانی میدانست که همه روشنایی آسمان * روز به وسيله سطح زمين به خورشيد منعكس ميشود.درباره SUED ‏ل ا اا ا‎ oa يشت ماه است

صفحه 51:
نظر چهارم - خلقت حیوانات : تا ار ‎ney avs issn eI ASI‏ از متصل ميشوند. اول هیولا شده اند بعد با محیط سازگار شده اینها موفق به ‎es Nett EE Rene ED‏ 1 ‎Is Sy ene Be ee ee Reno pee)‏ 00 امپدوکلس فکر جذر و مد خون در بدن را مطرح ساخت تا ۳۵۰ سال پیش را

صفحه 52:
است ای بان ا ‎ee‏ ۱ "ول هی دای وه لئوکیپوس نخستین اتمیست یونان بود فلسفه اش فلسفه پا

صفحه 53:
2 دموکریت. دموکریتوس ‎RC ee een‏ فیلسوفان یونانی پیش از سقراط بود. وی مهم‌ترین شارح 8 بسط‌دهنده ‎oor sa‏ كن 6 اتمكرايى بود. دموکریت در آیدرا ار دموكريت را از اين جملة خود او كه كفته در هنكام تال ات رایس سای م ۰ پیش از میلاد حدس زده‌اند

صفحه 54:
2 همعصر سقراط بود. ظاهرا به آتن رفت تا سقراط را ببیند ولی خجالت كشيد خودش را به او معرفى كند. دلايل حاكى از اين است که‌اتمیسم بونانی نطریه ای اع بل بوده است.

صفحه 55:
2 اساس نظریه لثوکیپوس و دموکریتوس دو جيز وجود دارد اتمها و خلاء جهان تشكيل شده است از توده هايى از ماده در درياى خلاء مطلق اتمها ماده جامدند به بى نهايت صورت و تعداد وجود ‎ES)‏ ۱ شوند

صفحه 56:
2 شکل جدید تری از نظریه در قرن بعد توسط اپیکور انجام شد شکی نماند که اتمها از فرط ریزی غیر ‎Pe orca egy eee erin 0‏ متح ركند. هنگامیکه مجموعه ای از اتمها جدا مکیشوند گرداب مانندی پدید میاید در ‎ae ene ene‏ ا ل ا | تشكيل ميدهند اين يوسته كروى شكل است و همين است كه كل عالم مارا فراگرفته است اما این حباب کروی شکل تنها نيست نه خلاء محدود اسث نه اتنها . عالمياى ديكر نيز علاوه بر كالم ما هنك قم به لحاظ اندار 0 يك ‎Es‏ ا ۱

صفحه 57:
2 راک ‎lel‏ ی رورت مد ری رود ميشوند. تفاوت مواد با هم ناشى از تفاوت اتمهاى انان است. و تفاوت اتمها در شكل است يا در نحوه آرايش.اكر اتمها به هم نزديك شوند ماده از جنسى سخت و متراكم خواهد بود اكر فاصله داشته باشد ماده نرم و لطيف است ‎rE‏ 0 میدهند از حرکات فردی باز نمی ایستند.

صفحه 58:
2 محدود سراد حركتشان ضرورت است علت ذات درد فات ‎es cea al cna‏ انس درو اسان هرد انم ون ‎a Le aC eee‏ ا ل ‎PaO eC OB a SRC Skee ie en nena)‏ سرعت. به همین دلیل است که موها و ناخنها ی جسد تا مدتی به ‎RL Ta) Glesil amaye dele! og> Gir)‏ ارت كنند. اتمهاى روح يراكنده ميشود. و نابود ميكردد زندكى يس از مرك درکار نیست این آموزه مادی بود همه چیز برای دموکریتوس نتيجه را ‎Fete MUO ot eS eS ei‏ رویدادها نميشد. فقط پیش بینی آنها را ناتوان میساخت. فقط آزادی حر

صفحه 59:
2 ون واقعا تعزريه أى معدلا ‎Dea Freer‏ بود!!!! نظريه يونانيان از هيج روش تجربى بهره نبرده بود.

صفحه 60:
0 مقر افلاطون میگوید بهترین و داناترین و درستکارترین مرد سقراط ‎ul‏ تالم تام ات که اس رگن را کی ری کرد است. سقراط غالباض بدبين بوده و بى مهابا سوال ميكرد. به رغم نيكخواهى دشمنان زيادى داشت. خونش تعاليمش را مقدس كرد. از اخترشناسان و هواشناسان بد میگفت حوصله کسانی را هم نداشت كه در يى بردن به كنه جهان مادى تلاش ميكنند. در عوض ‎Fore arg bee res Dore bora cr bc) es] Pee: Poel Re‏ ‎eS ert‏

صفحه 61:
0 مقر ری ی ری ی ار غیر قابل انکار که بر تجربه ای ساده استوار است آغاز میکند و بحثى بييجيده را با استفاده از قواعدى روشن و منطقى ‎ae‏ مقدمه ميسازد و جلو ميبرد. شيوع اين روش منطقى و بر ارزش براى رياضيات بود كه كار سقراط و افلاطون غالبا مضر به حال علوم طبيعى شناخته شد. در قرن شانزدهم علم در غرب توانست كريبان خود را از چنگ این روش آزاد کند. و روش دیگر مشاهده ۰ فرضیه, پیش بینی» آزمایش پدید آمد.

صفحه 62:
0 مقر م ا ‎re ys eee‏ افسار است. تفكر ميبايست با مشاهده دقيق افسار خورده و تعديل شود.یکی از نتایج مهم شیوه برخورد سقراط این بود که فیلسوفان بعدی را برای مشاهده و دید نقادانه نزدیکتر ساخت. سقراط سد راه علم پونان نشد.

صفحه 63:
aA WA بقراط 440 سال قبل از ميلاد به دنيا آمد ‎jl‏ ۱[ متاخرتر و با افلاطون و سقراط معاصر بود شخصيتى م ا ‎ylor‏ 2 30025 ا ا ا ل | ور 0 tre eae ‏وسايل طبيعى درمان شوند.‎ 2- او توانست با عزمی استوار پزشکی را بر بنیادهای علمی ‎bear Sey is ree |‏ 1 3- بقراط بر اهمیت معاینه بالینی ( معاینه در بستر بیماری) مک ان ات 4- به نظر بقراط بدن انسان از جهار عنصر اميدوكسى با ات و امش تركيب نافنه . اخلاظ جهار كوه

صفحه 64:
افلاطون زا ما را ل ادن سار سعراط بود و در حپل سالی ای رشان اد در سال 347 ‎JE‏ از ملاد در سن 90 سالکی فوت کرد . بزرگ ترین اثر علمی او رساله تیمائوس نام دارد که به عقيده بسيارى متاثر از سياست مورد علاقه افلاطون مى باشد .

صفحه 65:
520007 اين کتاب حاوی س بحس است: 1 2- بلندترین بخش کتاب تروح دنیا شامل نظریه عناصر اربعه لیب خرن لت و یج اس ليل ريك ‎abel co‏ كاك اسب 3- شامل مطلبى درباره تن فيزيولوزيكى و بحثى بيرامون روح انسان و نیز جسمش

صفحه 66:
۷ الافون نظريه اتميست ها مبنى بر وجود عالم هاى زياد رد مى كرد ‎cll oe‏ او بوک هم اسام از عاسر ارت سل ‎ol‏ 5 ‎eer Pret beans 71)‏ لل ا ‎ee‏ ‏ام ‏هوا براى موجودات بال دار 0 خاى براى ساكنان زمين خشى

صفحه 67:
افلاطون 10 2 pity ple » Lh vob del wil sylun . ‏برانگیزنده‎ او اهميت زياد به رياضيات مى داد ولى مشاهده برايش اهمیتی نداشت . جرا كه وى علم تجربى را نه تنها ييش نبرد بلكه با روحيه اشرافى موجود در يونان كه جستجوسزى معرفت علممى اا 2 ا 1 ‎dic‏ ا 0 ‎scaler‏ ‎jl sg ail‏ ا ا 0 5 ا 0 seer ‏ا‎ erie,

صفحه 68:
elo 7 د فا ار ال ‎s Cieycierr‏ 0 با فیلیستیون که شاگرد امپدوکلس و کالبدشناس برجسته ای بود طب خواند . رک ری را ات ار را ار ‎eel pace)‏

صفحه 69:
72 بیشتر آثار درخشان ارسطو در زمینه تاریخ طبیعی است . ‎Eee sme ronee TT 08)‏ ا ‎DNC Res eee SO‏ مشاهده استفاده ميكرده است . از ييش از آنكه معلم اسكندر شود مدتى از عمر خويش را به يزوهش و كالبد شناسى جانوران و تشريح كياهان در آسياى كوجى كذراند و درباره ورائت هم تحقیق کرد و پس ار آن پیرامون جنبه های ار رای رل ری ای تا

صفحه 70:
72 ارسطو آن چیزهایی که خودش مشاهده دقیق کرده دقیق بوده ولى از مشاهدات دانشمنداتى كه با اردوى اسكندر از سفر مشرق زمین هم برگشتند استفاده کرده است. ارس اب ‎EF‏ کال د ناس تظ رش وا را ‎ys Vr mre yy‏ ال ‎bee Urner‏ ا 0 ‎2s‏

صفحه 71:
رم ی استقلال یونان در سال ۳۳۸ پ.م با استیلای مقدونیه یافت.امپراتوری اسکندر به زودی از سواحل غربی مدیترانه تا دره سند و از مصر و بابل تا دریای خزر و ماورای آن را دربر میگرفت. ين امپراتوری عظیم فرهنگ یونان را ل 0 شرق را به غرب مى آورد.با اين همه اميراتورى اسكندر از وحدت درونى اندكى ل مر م حكومت فرماندهان او و اخلافشان تجزيه شد ايران و بابل از آن سلوكوس ( سلسله سلوكيان ) شد و مصر به بطلميوس منجى داده ‎enn‏ ا ا ل ی را ی مطالعات عالی رفته رفته نقطه کائونی فرهنگ هلنی جدید شد و با ا ل ا ل لت

صفحه 72:
Coal 5 ‏نب‎ 1 ل 0

صفحه 73:
اولوئوس Dg a oar ee iS eR aS ac DY alt oar ‏در رياضيات نهاد كه براى رياضيدانان قرن هفدهم ارويا اهميت فراوانى‎ ‏را ا ل ان‎ aeel ‏معروف شد. ابزارهاى هندسي مهم فلك تدوير. فلك حامل و فلك خارج‎ ‏از مرکز متحرک را نیز ظاهرًبه او مدنيونيم.‎

صفحه 74:
“yt 2-0 ‏شا‎ ‎0 sel ای ‎Cee‏ ‏ا ‎ee A‏ بن فل يد فط ردك 5 زر لم بخاطر بيج ارشميدس و تاج را در اسكندريه بوده است. امروزه او شهرت خود را شاه هیرون است. ۱ METS ee eee dm ‏مارپیچ در حالی که یک سرش در آب است پیچانده میشود با پیچش آن آب از لوله‎ ‏بالا می آید.‎ داستان تاج هیرون شاه به مسئله توزین هیدروستاتیک برمیگردد. هیرون شاه حاکم ‎per Cr ye‏ ا ‎ver Can pay‏ 0 ‎cae Caries earaye pierces rye sy a ear‏ ۱ ‎ee ener ee cele y creer reer‏ میریزد برابر وزن تاج با طلای خالص است.

صفحه 75:
‎ee a‏ كل ‎Gilat ay.‏ ‏از قرائن برمی آید که قرقره مرکب را او اختراع کرده است. ‎niet grees Csr‏ 0 ‎Fe hoe Oe) ei a ese‏ ‎Poly gules‏ ‏ل ‎eee gee RYT‏ ل ا جكونه به ياد آيد؟ عجيب اينكه اين سوالات را ميتوان ياسخ دادا ‏ا ب ل لك هندسى اش مرين كردد. استوانة اى كه كره اى درآن ‎rc)‏ جا بگیرد. شمر ‎١‏ لتحي لد ار ی نگاشته شود. در اسکندریه بینش افلاطونی سنتی نیروی راهبر نبود که فيلسوف خود را تا سطح برداختن به ظواهر و دنياى خاكى و كذراى ‎Sod‏ ۱ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 76:
5 520 ره 0 4 یسب زب 7 . ارشمیدس تنها فیلسوف آنجا نبود که ذهنی معطوف به مکائیک داشت. کتسیبیوس" هم همين ونه بود. شهرت كتسيبيوس بخاطر اختراعاتش بود ظاهراً اوليشان يى ۱ ‎are ere) ae‏ را ‎HG IG AG ire ss Jiro Med, Lee IU eda eay8‏ ا ‎SMe eR‏ 1 كه به انواع خودكاره از زنك خودزن و آدمك جنبنده كرفته تا يرندكان آوازخوان ‎pee seer‏ ا م ا اا أنها د على معي با رودن شدن اتشى ادر يك مخراب مساتور بار فيش ويا خاموشی آتش بسته میشد. او تجهیزات نظامی نیز اختراع کرد. کمان شکم دار باری ا ا ال ل 0 سنج بود. بیشتر این اختراعات برای آزمایش اصول فیزیکی بود. ابزارسازی سنتی بود که در اين دوران مرسوم شد.

صفحه 77:

ل سم ت با ه عا ی ب ط ی ع ی یات وانن تهیه و اراهئ دانش ژپوه ،جاوید ،اصغری Classical Greek Philosophy Alexander Xenophon Eschines Socrates Alcibiades Zeno Epicurus Averroes Parmenides Hypatia Anaxagoras Anaximander Plato Pythagoras Raphael Aristotle Zoroaster Diogenes Ptolemy Heraclitus Euclid مقدهم یونانیان میراث خوران فرهن گ های دیری ن تر شرق مدیتران ه بوده و نظرات علم ی آ ن ه ا تدریجا ً شکل گرفت نقاشی های دیواری و نقوش روی ظروف سفالی نشان می دهد که مینوسی ها از مشاهده گران دقیق طبیعت بوده اند. ترسیم دقیق ماهی پرنده ،هشت پا ،اردک وحشی. نخستین فیلسوفان یونانی از ایونی برخاستند. ایونی در ساحل غربی ترکیه است. ی ل ع ن ی پیدا ش م وان ی • ازمنشاء نژاد یونان ی آگاه ی دقیق ی در دس ت نیس ت ،اما نقش این نژاد در تاریخ علم از حدود 600سال قبل از میالد مسیح آغاز شده است .سکونت گاه یونانیان به آن چه ما اکنون سرزمین یونان م ی نامیم محدود نبوده .یونانیان در س احل غرب ی آس یای کوچ ک و در بیشتر جزیره های دریای اژه س کونت گزیده بودند.از داس تان های هم ر درباره جنگ تراوا و ماجراهای اولیس می توان تا حدودی به روحیه مردم یونان پی برد .آن ها مردمی ماجراجو با ذهنی خیال پرداز و روحیه ای سرشار از کنجکاوی و شور زندگی بودند. ی ل ع ن ی پیدا ش م وان ی • علم ی نداشتن د ،ام ا ب ه جای آ ن ،دنیای ی از اس طوره ها آفریده بودن د .هر پدیده طبیعی به نظر آنها سایه زمین یا بازتابی از هستی ماورا طبیعی بود .خاک ،آب ،هوا ،آتش و جنگلها در نگاه آنها آکنده از جن و پری بود .خورشید ،ماه و س تاره های آس مان هس تی های جاندار و زندگانی بشربودند. ی ل ع ن ی پیدا ش م وان ی • در دایره تاثی ر خدایان ی قرار داش ت ک ه همان کاس تی ها و عی ب های بشری را دارا بودن د و انس ان م ی بایس ت ی ا به ستیز با آن ها بر می خواست ،یا به گونه ای نظر لطفشان را جلب می کرد .اما از این ها گذشته ،عالم در نظر یونانیان تماشایی بود .به عقیده آن ها ،می بایست به س یاحت عال م رف ت و از آ ن لذت برد ،حت ی اگ ر طعمه عفریت های عظیم شد و یا حتی اگر به دست این عفریت ها تبدیل به خوک شد .جای شگفتی نیست که چنین مردمی با ذهن کنجکاو و سرشار از نیروی خود همین که بذر علم را ی ل ع ن ی پیدا ش م وان ی • علم یونانی در میان مردم یونیایی ساکن آسیای کوچک پیدا ش د ،زیرا پیش ه بازرگان ی مردم یونی ا آنه ا را ب ه مراوده با مردم مص ر ،فینقی ه و باب ل واداشت ه بود .پس از پایان جنگهای ایران و یونان ،آتنیه ا ن ه تنه ا ب ه حداکثر نیروی نظامی و سیاسی خود دست یافتند بلکه دوره ای در تاریخ آتن آغاز شد ک ه دوره بزرگ گسترش علم ،هنر و ادبیات تاریخشان محسوب میشود .در عصر پریکلس آتن به مرکز زندگی فکری یونان تبدیل شد .با اتحادیه دلوس که یونیا و آتن را همپیمان ساخته بود ،علم آتنی باعلم یونیایی جانی ب ط ی ع م یس ک ش س ی علوم ی واننیان شا ل ز ت شنا ی و زپ ی • یونانیان در زیست شناسی و پزشکی پاره ای کارهای دقیق و اصولی انجام دادن د .که شاخ ص تری ن این افراط بقراط ک ه ممتازتری ن پزش ک و ارس طو ک ه برجس ته ترین تاریخدان طبیع ی اس ت م ی توان نام برد .اما جدا از دستاوردهای فردی علمی ،باید گرایش های ذهنی بیسابقه یونانیان را که تاثیری دی ر پای بر جای نهاده است مد نظر قرارد داد .یونانیان از روی کنجکاوی و رغبت فکری ،به علم گراییدن د .عل م را برای خود عل م گس ترش دادن د .آنه ا به تفکر انتزاعی که به نظرشان نمودار انسانیترین فعالیت ها بود رغبت بسیار داشتند و استعداد این کار راه هم داشتند . یس س ی ش زپشکی و ز ت نا ی وانن • -1در یونان پزشکی و زیست شناسی موضوع های جدا از هم نبودند. • -2کشف زیست شناسی غالبا کاربرد پزشکی داشت. • -3در یونان معموال بیماری ه ا را ب ه خش م برخی خدایان نسبت می دادن د و برای مداوا دست در دامن خدایان می زدنداسکلپیوس یکی از این خدایان بود که نیروی جادویی در درمان بیماری ها را به او نسبت می دادند. یس س ی ش زپشکی و ز ت نا ی وانن • • • • مزدی در کار نبود اما هر کس شفا می یافت هدیه ای به پرستش گاه تقدیم می داشت و نام و نوع آن را به پرستش گاه می سپرد. هیچ مدرکی دال بر پزشکی کاهنان در این پرستش گاه ها در دست نیست. کاهنان تنها واسطه میان بیمار و خدا بودند. در حقیق ت ای ن پرس تش گاه ه ا خود ب ه عنوان مخزنی از پیشین ه بیماریه ا بوده و شای د ب ا گذش ت زمان ب ه پیدایش پزشکی غیر روحانی انجامیده و به تدریج از شفای دینی به عنوان تنها راه درمان دوری کرده اند. ل ع ن ی لی م او ه رد ا و ی تازه در این جا می توانیم از نویسندگان نام ببریم و به متون ب ی امض ا تکی ه نکنی م در آ ن عص ر بیشت ر عص ر ادب بود نه علم در سده هفتم پیش از میالد به عصر علم پا می نهیم . ل ع ن ی ی رچا م رد ا ن جا – ا و ی -یک باره رد رکاهن خاوری دمیتراهن شکوهف شد؟ هی چ پاس خ قاطع ی ن م یتوان داد هم ه آ ن چ ه م ی توانی م بگویی م ای ن اس ت ک ه در اینج ا کوچ نشینان در محی ط س یاسی جدیدی زندگ ی م ی کردن د ک ه آ ن را تماما ً خود تدبیر کرده بودند و تحمیلی نبود منطقه نیز تازگی داشت نگاهی تازه به چیزها شاید موجب پیشرفتشان شد ایونی کانون دادو ستد هم بود. فلسفه یوانن • فلسفه پیشاسقراطی سوسی) • مکتب • مکتب ایونی (مکتب َملَطی • مکتب ِ اف ُ فیثاغوری • مکتب اِ ِلئایی • چندگانه‌گرایی • اتم‌گرایی • سوفسطائی‌گری • فلسفه سقراطی • افالطون‌گرایی (افالطون) • مشائی (ارسطو) • کلبیان • کورنائیان • مکتب مگارایی • مکتب ارتریایی • فلسفه هلنی • فلسفه اپیکوری • رواقی‌گری • پو ُرن‌گرایی • نوفیثاغورسی • نوافالطونی (فلوطین) • • • • • • • • • • • • • • • • ف ط لس ی سق ی پ وافن شا را ی مکتب َملَطی تالس • آناکسیماندروس • آناکسیمنس مکتب فیثاغوری فیثاغورس • الکمئون • هیپاسوس • فیلوالئوس • ارخوطس فسوسی مکتب اِ ُ هراکلیتوس مکتب اِ ِلئایی زنوفان • پارمنیدس • زنون الئایی • مِ لیسوس مکتب چندگانه‌گرایی آناکساگوراس • آرخلوس • امپدوکلس مکتب اتم‌گرایی لئوکیپوس • دموکریت سوفسطائی‌گری پروتاگوراس • ُگرگیاس • پرودیکوس • هیپیاس دیگران ِفرِ سید • هیپو • دیوژن آپولونی • آناکارسیس ل مل ط ات س ی • تالِ س ی ا طالِ س (ب ه یونان ی()Θαλης :ب ه انگلیسی)Thales :؛ ه دوم س دهٔ ششم فیلس وف مکت ب َملَط ی بود .از او-ک ه در نیم ٔ پی ش از میالد می‌زیس ت -ب ه عنوان آغازگ ر فلس فه و نخستین چهره ٔ عل م یاد می‌شود .یونانیان او را در شمار حکمای سبعه آورده‌اند. • تالس ملطی در حدود سال ۶۲۴پیش از میالد در شهر میلیتوس در ایونیه (غرب ترکیه امروزی) به دنیا آمد .پدر وی اکسامیس و مادرش کلئوبولین ه نام داشتند .او بیشت ر عم ر خود را در سفر گذراند .مشهور اس ت تال س در ۸ ۰ی ا ۹ ۰س الگی ،هنگام ی که نظاره‌گر یک مسابقه ورزشی بوده‌است ،از فرط گرما و تشنگی و ناتوانی جان سپرده‌است. ل مل ط ات س ی • یونانیان باستان ،طبیعت را در چهار عنصر خاک ،آب ،هوا و آتش خالصه کرده ه این اشکال را می‌توان در یک بودند .تالس این فرضیه را مطرح کرد که هم ٔ عنصر نخستین ،وحدت بخشید .او این عنصر نخستین جهان یا آرخه(به انگلیسی )arxe:را آب دانست .امروزه نمی‌دانیم که منظور دقیق وی از این گفته چه بوده‌است .شاید او بر این اعتقاد بوده باشد که همه چیز از آب پدید مبدل می‌گردد. ‌ آمدهاست و دوباره به آب ٌ • اما چرا او آب را به عنوان آرخه معرفی کرده است؟ به احتمال قوی ،این خاصیت آب که به وضوح و در برابر چشمان تالس می‌توانسته به صور بخار و یخ درآید و مجددا به صورت آب ظاهر گردد ،در طرح این فرضیه موثر بوده است( .در آن زمان مفاهیم انرژی و حاالت سه گانه جامد ،مایع و گاز برای ‌ ماده تقسیم بندی نشده بودند. ل مل ط ات س ی میکرده ،که آب برای • به عالوه وی در شهر ساحلی ملطیه زندگی ‌ اهالی آن اهمیت زیادی داشته‌است .همچنین زمانی که در مصر به سر بردهاست ،یقینآ به حاصلخیزی مزارع بعد از طغیان و فرونشستن می ‌ ‌ دیدهاست که چگونه پس از هر آب رودخانه نیل ،توجه داشته و ‌ شدهاند. می ‌ کرمها پیدا ‌ بارندگی‌ ، • س ٌیال ٌیت ،بی شکل بودن آب و جنبش و پیدایی آن در مظاهر حیات، میتوانند از دیگر عللی باشند که تالس را به این اندیشه که بن هر ‌ دادهاند چیز آب است ،سوق ‌ ل مل ط ات س ی • تالس به روح نیز معتقد بود؛ اما نه به عنوان امری مجرد ،بلکه به مثابه نیروی حرکت دهنده و جنبانندهٔ اشیا .وی روح را نیز خدا می‌داند .سرانجام تالس به این نتیجه رسید که «همه چیز پر از خدایان است» .تالس تصور می‌کرد که جهان مملو از نیروهای محرک نامرئی است .مسلمآ منظور او از خدایان نیز همین نیروهای محرک بوده‌است و به خدایان یونانیان باستان ،ارتباطی ندارد. • تالس ،نخستین فیلسوفان به شمار می‌آید .این لقب را از آن رو به تالس اعطا ه متفکرانی است که کوشیدند تا به جای ‌ کرده اند که او نخستین متفکر از سلسل ٔ تفسیر اسطوره شناختی ،جهان را به روشی عقالنی توصیف کنند • به واقع مهم ترین مسائلی که تالس را از نظر فلسفی در تاریخ اندیشه ممتاز میکنند ،کوشش وی برای شناختن جهان از راه مشاهده و تفکر و واقع بینی ،دور ‌ افسانههای دینی و تفسیرهای اساطیری ،و تالش جهت فهم جهان ‌ انداختن بیتوسل به خدایان و افسانه‌ها و نیروهای نامحدود آنان است ‌ کس ی آان ماندروس • آناکسیماندروس یا آناکسیماندر(به یونانی: )Ἀναξίμανδρος؛ فیلسوف و دانشمند یونان باستان بود. • آناکسیماندروس در سال ۶۱۰پیش از میالد در میلتوس(واقع در ترکیه امروزی) زاده شد .سفرهای بسیاری انجام داد .از شاگردان تالس گشت و در حدود سال ۵۶۰پیش از میالد شهرت یافت. آناکسیماندروس در ۵۴۶پیش از میالد درگذشت. کس ی آان ماندروس • آناکسیماندروس راه استادش تالس را در مکتب ملطی ادامه داد .او ه تالس را پذیرفته بود که یگانگی باید شالودهٔ چندگانگی این اندیش ٔ طبیعت باشد؛ اما در این فرض تالس که آب ،عنصر نخستین(آرخه) و میدید. ریشه و بن طبیعت است؛ ایراداتی ‌ • به نظر آناکسیماندروس ،چندگانگی که به صورت ضدهای همترازی نمیتواند در چون خشکی و تَری ،سردی و گرمی و ...نمایان است؛ ‌ یکی از ضدها خالصه شود .زیرا اگر یکی از ضدها اصل قرار بگیرد، میریزد. الجرم باید بر سایرین چیره بشود و تعادل طبیعت را به هم ‌ کس ی آان ماندروس • او در واقع عقیده داشت تالس بیش از حد بر عنصر تَری تاکید کرده؛ حال آن که به نظر آناکسیماندروس معقول تر این بود که انگاشته آمدهاند که مشترک میان هر دو شود تَری و خشکی از ما ٌد ‌های پدید ‌ ه است .او این ما ٌده را آپیرون نامید .آپیرون در اندیش ٔ آناکسیماندروس ،ما ٌدهٔ بی کران و نامتع ٌینی است که همه عناصر آمدهاند. دیگر از آن پدید ‌ • آناکسیماندروس در توضیح وجود دائمی ضدها ،سخن از نوعی جبران و تالفی به میان آورد .اگر عنصری از قلمرو خودش افزون تر شود، ضد آن عنصر این افزایش را جبران ‌ گونهای عدالت طبیعی با کمک ٌ میکند تا توازن طبیعت برقرار شود ‌ کس ی آان ماندروس • اعتقاد به وجود جهانهایی به تعداد بی نهایت داشت که روزی دوباره جذب خواهند شد .ماده تشکیل دهنده به زمین و اطرافش تقسیم شده و حرکات دورانی دارد در نتیجه مواد سنگین تر به مرکز افتاده و خود زمین را تشکیل داده است آتش و هوا در کناره ها مانده و اجرام آسمانی را تشکیل داده اند خورشید و ماه حلقه هایی از آتشند که گرداگردشان هواست این هوا دارای مجراهای لوله مانند است که نور آتش از آنها به خارج میگریزد خسوف و کسوف را همینگونه توضیح میدادند میگفت زمین به شکل استوانه ای کوتاه است و انسان بر یک قاعده اش ایستاده مواد در دریا تحت تاثیر نور آفتاب جانوران را تشکیل داده اند خود انسان نیز از ماهی پدید آمده است. کسیم نی آان س • آناکسیمنس یا آناکسیمن(به یونانی ) )Άναξιμένης :به انگلیسی: )Anaximenes of Miletusسومین فیلسوف مکتب ملطی بود. • آناکسیمنس در حدود سال ۵۸۵پیش از میالد زاده شد؛ حدود ۵۴۵پیش از میالد به شهرت رسید؛ و در ۵۲۸پیش از میالد درگذشت. • اوضاع اجتماعی ملطیه در زمان او بسیار نامساعد بود .آناکسیمنس در یکی از نامههایش به فیثاغورس می‌نویسد«:چقدر بخت یارت بود که به ایتالیا رفتی. ‌ کروتونیها نظر خوبی درباره‌ات دارند و مردم بسیار به دیدار تو می‌آیند ،حتی از ‌ سیسیل .این جا برعکس ،شاه مادها ما را تهدید می‌کند .چگونه می‌خواهی آناکسیمنس شوق مطالعه درباره ستارگان را داشته باشد در حالی که هر لحظه در وحشت مرگ یا بردگی به سر می‌برد؟ کسی ینم آان س ه • آناکسیمنس مفهوم مادهٔ بی کران آناکسیماندروسی را رها کرد و به اندیش ٔ ه تالسی بازگشت؛ اما به جای آب ،هوا را مادهٔ اصلی سازندهٔ جهان عنصر یگان ٔ ه آناکسیماندروس قرار داد.البته رای آناکسیمنس از جهتی نیز مشابه نظری ٔ است ،زیرا هوا نیز چون مادهٔ بی کران آناکسیماندروسی نامرئی است. میگفت آتش، ه تراکم آن نسبت داد‌ . • آناکسیمنس دگردیسی هوا را به درج ٔ ه او جهان از هوایی رقیق شده و آب و خاک ،هوایی تراکم ‌ یافتهاست.در اندیش ٔ هوا ساخته شده و تابع دو پدیده مکانیکی است :انبساط و انقباض .انبساط، میکند(آتش) و انقباض تولید سرما (آب) بنابراین سرما و گرما تولید گرما ‌ معلول تغییر هواست نه علت آن. • نوآوری این اندیشه در چگونگی و روشی است که عنصری ‌ میتواند به مادهٔ دیگری تغییر شکل دهد :یعنی زیاد و کم شدن تراکم .به عقیدهٔ آناکسیمنس، ه زندگی است .آناکسیمنس هوا برای جهان ،همچون روح برای تن ،سرچشم ٔ میخواست بگوید تمام طبیعت نفس می‌کشد. ‌ کسیم ن آان س • او میگفت ماده اولیه عالم و ماده اولیه همه چیز از هواست هوا تا بی نهایت کشیده شده است چون در فرآیند رقیق شدن یا متراکم شدن هوا دقت میکرد هوا وقتی متراکم میشود تبدیل به آب میشود هوا گرم شود آتش میگیرد به هوای سرد و گرم که از دهان خارج میشد دقت میکرد هوای نامتراکمتر گرمتر است. باور داشت هوا از ذرات ریزی تشکیل شده است .هوا ماده اولیه است .مفهوم هوا یعنی مفهوم گاز فعلی نفس با روح یکی گرفته میشد آناکسیماندروس معتقد بود کل عالم نفس میکشد او هم زمین را بشقابی شکل میدانست زمین در هوا شناور بود و خورشید و ماه قرصهایی از آتش بودند که گرد زمین میچرخیدند. کل ی ت رها وس • هراکلیت یا هرقلیط (به یونانی ،Ἡράκλειτος ὁ Ἐφέσιος :تلفظ: هِراکل ِئی ُتس ُه اِفِس ُیس) (۴۸۰-۵۴۰ق .م) از فیلسوفان دورهٔ پیش از سقراط است. یونانیان باستان به او لقب فیلسوف گریان داده بودند. • هراکلیتوس در شهر افسوس ،در سواحل ایونیه ،در خانواده‌ای اشرافی چشم به جهان گشود .پدرش ،بلوزون یا بلیزون ،از نوادگان آندروکلس و کودروس ح ٌکام آتن بود؛ و هراکلیتوس به عنوان فرزند ارشد خانواده ،قانوناً باید شخص اول شهر میشد ،اما وقتی نوبت به او رسید ترجیح داد که به سود برادرش کناره‌گیری کند. ‌ • • • • • • • • کل ی ت رها وس تغییر و تحول دائمی ستیز و کشمکش میان ضدها ،که عامل پیدایش تغییر است ،اساس ه هراکلیتوس است. مابعدالطبیع ٔ هیچگاه باز نمی‌ایستد و پیروز هم ندارد ،تنها شکل دوام و این کشمکش ،که ‌ بقاست .هیچ چیز ثابت نیست .همه چیز در حرکت است. ه هراکلیتوس: به گفت ٔ نمیتوان در یک رودخانه دو بار پا گذاشت ،چرا که هنگامی که برای بار دوم از ‌ آن عبور می‌ کنیم ،دیگر نه آن رودخانه رودخانه قبلی است و نه تو آن آدم قبلی مینماید ،در واقع یگانگی زودگذر اضداد و یگانگی درنظر او ،آنچه یگانه و پایدار ‌ پیش از بازگسستن است. بر این اساس در دیدگاه هراکلیتوس ،اصل با «شدن» است؛ و «بودن» وهم و میداند: گمان ذهن است .او «شدن» را ذات هستی ‌ «همه چیز در جریان است». کل ی ت رها وس • اما این اجرام مادی که بی‌وقفه در تغییر هستند ،از آتش ساخته شده‌اند .به نظر هراکلیتوس ،آتش مادهٔ اصلی سازندهٔ جهان است؛ درباره ٔ نقش آتش در ه هراکلیتوس ،دو تعبیر ممکن است .در تعبیر نخست ،او قائل به مابعدالطبیع ٔ آرخه بودن آتش شناسانده می‌شود. • در تعبیر دوم آتش پیروز کشمکش عناصر اربعه نیست؛ بلکه آن عنصری است که خود را در اجرام دستخوش تغییر ،بروز می‌دهد در حالی که نوعی استمرار و ه مادی جهان دستخوش ثبات در ذات یا خواص اشیای مادی وجود دارد ،مای ٔ تغییر و تحول دائمی است.هراکلیتوس می‌گفت«:این جهان نه آفریدهٔ هیچ یک از خدایان است و نه آفریده ٔ هیچ انسان ،بلکه آتش جاویدانی است که به نسبتهایی ‌ نسبتهایی همواره فروزان بوده و هست و خواهد بود و به ‌ خاموش» .آتش در مرگ هوا می‌زید و هوا در مرگ آتش .آب در مرگ خاک می‌زید ،و خاک در مرگ آب. کل ی ت رها وس • خود میگوید از آدم و آدمیزاد رویگردان بوده است • عالم در میان اضداد در حال تعادل و تحت تنش جاودانه است مثل زه ابزار موسیقی در طبیعت او همه چیز را در حالت ناپایدار سیالن میدید پس هرچه ما با حواسمان درک کنیم گذراست و دانش حقیقی نیست • اجرام آسمانی فنجانهایی پر از آتش اند. فیثاغورس • پیتاگوراس،فیثاغورس یا فیثاغورث(به یونانی: )Πυθαγόρας؛ فیلسوف و ریاضیدان یونان باستان بود .او نخستین کسی بود که توانست اصول پراکنده‌ای را که ریاضیدانان نخستین عمدتا با استقرا و آزمون و خطا کشف ه اصول و براهین قیاسی بنا کند .فیثاغورس کرده بودند ،بر پای ٔ در جزیره ٔ ساموس ،نزدیک کرانه‌های ایونی ،زاده شد .او در عهد قبل از ارشمیدس ،زنون و اودوکس ( ۵۶۹تا )۵۰۰می‌زیست. فیثاغورس • هیچ یک از چهره های ایونی به اندازه فیثاغورث بر نسلهای بعد اثر نگذاشت هم رهبر مذهبی بود هم دانشمند نمونه • در یک نوزایی مذهبی شرکت کرد گروهی بودند که سبزی خوار بودند از مسکرات برحذر میکردند زنان مثل مردان عضو بودند زندگی ساده و فقیرانه پیشه کردند فیثاغورثیان باور داشتند روح میتواند جسم را ترک کند چه موقتاً چه دائماً و در بدن انسان دیگری رحل اقامت کند .همه چیز را عدد میدانستند .فیثاغورثیان برای اعداد و نسبتهای آنها شانی الهی قائل بودند مردم هنوز فیثاغورث را با قضیه مثلث قائم الزاویه به یاد می آورند فیثاغورس • فیثاغورثیان باور داشتند آسمانها نیز جنبه موسیقایی دارند موسیقی افالک این نظر تا حدی مبتنی بر آگاهی آنها از ریاضیات صداها و استوار بر مطالعات آنها در زمانهای مداری سیارات بود .سیارات همگی با پیمودن ساده ترین نوع منحنی یعنی دایره منظماً به گرد زمین حرکت میکنند آسمانها و زمین کروی شکلند به تقارن اهمیت میدانند به زیبایی اهمیت میدانند سطح زمین صاف نیست بلکه انحنا دارد ضرورت جهان آفرینش اعتقاد به زیبایی است. • نا منتظره ترین نظریه فیثاغورثیان در مورد عالم :زمین خود یک سیاره است و مانند همه سیارات دیگر مداری دارد.عدد 10نمایانگر تعداد اجسام متحرک در عالم نیز میباشد • فیالالئوس باور داشت زمین میچرخد. ل ع ل ص ی م رد خاک ا ی وانن آانکساگوراس • آناکساگوراس ،آناکساگور یا انکساغورث(به یونانی: )Ἀναξαγόραςفیلسوف پیشاسقراطی مکتب چندگانه‌گرایی بود. • او در کالزومن واقع در آسیای کوچک به سال ۵۰۰پیش از میالد زاده سالهای ۴۵۰قبل از میالد متفکری معروف بود .ابتدا در شد.حدود ‌ آتن مسکن گزید و مورد احترام بود تا آنکه به جرم کفرگویی محکوم به مرگ گردید؛ لیکن به کمک چند تن از دوستانش چون پریکلس از آتن فرار کرد و به ایونیه رفت. میدانند .طبق • مرگ انکساغورث را حدود سال ۴۲۸پیش از میالد ‌ وصیت او ،سالگرد مرگش را برای کودکانی که در مکاتب درس میخواندند ،تعطیل کردند. ‌ آانکساگوراس • آناکساگوراس در زمرهٔ نخستین کسانی است که فهمیدند ماه از خود میدهد .خورشید و دیگر نوری ندارد و تنها نور خورشید را بازتاب ‌ میدانست که تنها به علت دوریشان از سنگهایی گداخته ‌ ‌ ستارگان را نمیکنیم. ما ،حرارتشان را حس ‌ • آناکساگوراس باور داشت که عناصر مختلف ریشه‌ها و به وجود ه مخصوص به ‌ آورندههای گوناگون دارند؛ به طوری که هر ماده از تخم ٔ خودش به وجود آمده و مث ً ال آب به وجود آورندهٔ آتش نیست. آانکساگوراس ه مواد شامل ‌ • او تعداد ریشه‌ها را به طور نامحدود باال برد.میگفت هم ٔ ه ریشه‌ها و عناصر اول ّیه هستند؛ ا ّما هر ما ّد ‌های را که درنظر هم ٔ میکند که آن ما ّده از آن ،بیش از سایر بگیریم ،آن عنصری جلوه ‌ ه اشیاء آتش دارند ،ا ّما ما فقط آتش را عناصر بهره ‌ بردهاست .مثآل هم ٔ میدهیم که از آتش بیش از سایر عناصر بهره در اشیائی تشخیص ‌ برده باشند. آانکساگوراس • عالم در آغاز مخلوطی همگن و بی حرکت بود سپس عقل دست به کار شد و کل نظام را به چرخش واداشت در گرداب ایجاد شده ماده تاریک و غلیظ و سرد به سمت مرکز حرکت کرده و زمین بشقابی شکل پدید آمده است حال آنکه ماده داغ و خشک و رقیق به خارج پرتاب شده است خورشید را بیش از یک تکه سنگی سرخ از حرارت نمیدانست. اپرمنیدس • پارمنیدس یا بارمنیدس ،پزشک و فیلسوف پیشاسقراطی بود .او را آغازگر به کارگیری منطق در مابعدالطبیعه دانسته‌اند. • پارمنیدس در الئا واقع در جنوب ایتالیای امروز ،بین سالهای سالهای (۴۴۶/۴۷۰ ((۵۱۵/۵۴۰پیش از میالد) به‌دنیا آمد و حدود ‌ (پیش از میالد)) درگذشت. میتوان بین سالهای ۴۴۰ـ ۵۱۰پ .م دانست .ظاهرا ً • دوران حیات او را ‌ قانونگذاری شهرش الئا سهیم ‌ بودهاست و در او مردی اشراف­زاده ‌ بودهاست .پارمنیدس همچنین به طبیب چهارم معروف است ‌ اپرمنیدس • پارمنیدس عقل را تنها منبع شناخت برای بشر می‌دانست و منکر نقش حواس در شناخت بود ه حرکت ،بودن فضای تهی یا خأل است تا جسم بتواند در آن • الزم ٔ حرکت کند .اما خأل که بنا به تعریف ،نیستی است و ممکن نیست وجود داشته باشد .پس امکان ندارد که حرکت وجود داشته باشد. ه تعریف تغییر و حرکت ،تعریف چیزی است پارمنیدس می‌گفت الزم ٔ که وجود ندارد و این کار منطقا محال است • پس عالم حس هم که بنا به تعریف در تغییر و جنبش است ،وجود ندارد و فریب و سرابی بیش نیست .تنها چیزی که بودنش منطقأ ممکن است ،هستی محض است اپرمنیدس • پارمنیدس اما وجود و هستی را مادی؛ و در مکان متناهی می‌دانست و آن را به شکل یک کره درنظر می‌گرفت. • اما با توجه به رابطه‌ای که او میان اندیشه و هستی تصور می‌کند ،برخی آورده‌اند که از نظر پارمنیدس ه هستی محض هم ما ٌدی است و هم معنوی .جنب ٔ ه معنوی ما ٌدی هستی محض ،فضای نامتناهی ،و جنب ٔ آن ،اندیشه‌است اپرمنیدس او یک خدارا در راس همه خدایان و آدمیان قرار داده و حرکت را تماماً ناشی از او میدید پیدا شدن صدفهایی در نواحی کوهستانی گواهی این مدعاست که آبها و خشکی ها زمانی در هم آمیخته بودند او پی برده بود سنگواره چیست؟ بقایای حیوانی در پس پدیده های طبیعی واقعیت غایی را ببیند جوهره همه چیز هستی است هستی همه جا را اشغال کرده است فضای خالی نیستی است زنون الئایی • زنون (به یونانی( )Ζήνων ὁ Ἐλεάτης :حدود -۴۹۰ ۴۹۵پ .م در الئا جنوب ایتالیای کنونی -حدود ۴۳۰پ .م) فیلسوف و ریاضی‌دان یونان باستان که ارسطو وی را بنیان‌گذار دیالکتیک نامیده‌است .او شاگرد و دوست پارمنیدس و پیرو و ه الئایی بود .مکتبی که بر ثبات و مدافع سرسخت فلسف ٔ بیپایه بودن دانش حسی ما در مورد یکتایی واقعیت و ‌ چندگانگی و تغییرپذیری تأکید داشت. زنون الئایی • زنون درهای حقیقت و دروغ را به شاگردان خود نشان می‌دهداو نیز همچون استاد خویش بر غیر ممکن بودن حرکت استدالل می‌کرد و چنین می‌گفت: • ه دیگر .پس هرگاه میان این دو اگر حرکت واقعیت داشته باشد ،انتقال است از یک نقطه به نقط ٔ نقطه یک خط بکشیم ،خواهیم توانست آن را به دو نیم کنیم ،و آن نیمه را نیز به دو نیم و همین کار را بر نیمه‌های دیگر؛ و آنچنان این‌کار ادامه خواهد یافت که پایانی نداشته باشد .پس میان این دو نقطه از اجزای بیشمار تشکیل شده‌است ،که یک جسم هنگام حرکت باید از بیشمار قسمت عبور کند ،که اینکار به زمان بی‌نهات احتیاج دارد؛ و بنابر این حرکت هیچ‌گاه انجام نخواهد شد. • بطور مثال اگر آشیل که تندروترین ِ مردمان است به دنبالِ الک‌پشتی بدود ،هرگز به او نخواهد رسید .چرا که هرگاه آشیل مسافتی را می‌پیماید ،الک‌پشت نیز همـان مسافت را پیموده ،و آشیل باید آن مسافت را نیز بپیماید. • یا هرگاه تیری را از کمان رها می‌کنیم ،چـنین به نظر می‌رسد که آن تیر پرتاب می‌شود و در حال حرکت است .اما در واقع ساکن است ،چون هر قسمتی که به نظر خالی می‌آید نیز در اصل اـز هوا پر شده‌است ،و در جایی که پر باشد ،انجام حرکت غیر ممکن است. ل ک امپدو س • امپدوکلس یا انباذقلس(به یونانی )Ἐμπεδοκλῆς :فیلسوف پیشاسقراطی مکتب چندگانهگرایی بود. ‌ • امپدوکلس در آکراگاس واقع در سیسیل دیده به جهان گشود .حدود سال .۴۵۰ق .م به شهرت رسید .پس از فیثاغورس ،بارزترین نمایندهٔ التقاط‌گران علم و عرفان است. راسل به شوخی فیثاغورس و امپدوکلس را ترکیبی از فیلسوف و پیامبر و دانشمند و ه خدایی هم داشت. شارالتان می‌خواند .سیاستمداری دموکرات بود که داعی ٔ پنداشتهاند ،زنده کرده‌است.مشهورترین ‌ • نقل است زنی را که به مدت ۳۰روز مرده می‌ ه آتشفشان اتنا ‌ افسانهای که دربارهٔ امپدوکلس روایت کرده‌اند ،این است که او در دهان ٔ پرید ،به خیال آن که نمی‌میرد و جاودان می‌ماند ل ک امپدو س • کشف هوا به عنوان یک عنصر مادی منسوب به امپدوکلس است. وجود هوا را وی با این آزمایش ثابت کرد که اگر سطلی را وارونه نمیشود. در آب فرو بریم ،آب وارد آن ‌ • همچنین الاقل یک نمونه از نیرویی را که بعدا نیروی گریز از مرکز خوانده شد ،کشف کرده بود .فهمیده بود که هرگاه یک فنجان آب را به ریسمانی ببندیم و مانند آتشگردان بگردانیم ،آب نمیریزد از فنجان ‌ ل ک امپدو س • مهمترین نظرش عناصر اربعه است 4ماده یا عنصر الیتغیر و دو نیروی بنیادین چهار عنصر را ریشه همه چیز میدانست خاک هوا آتش آب نیروها جاذبه و دافعه عناصر با مواد معمولی هم نامشان یکی نیستند بلکه با خصوصیات جوهری و پایداریشان را در نظر گرفت اما هرچیز مادی مرکب از آنهاست • نظریه چهار عنصر اهمیت عظیمی پیدا میکند ل ک امپدو س • مسئله نور و بینایی :اجسام درخشان ازخود چیزی ساطع میکنند که با اشعه صادره از چشم تالقی میکند .حرکت نور در فضا زمان میبرد تا بیش از 2000سال بعد از طریق مشاهده امکان نداشت به اثبات برسد تکوینـ عالم در چهار مرحله انجام شده است -1مخلوط کاملی از 4عنصر در عالم کروی شکل وجود داشته -2عناصر با نیروی دافعه – نفرت – دم به دم بیشتر ازهم جدا شدند -3دوره جدایی کامل عناصر - 4تخلیط مجدد و نسبی عناصر این بار با نیروی جاذبه ل ک امپدو س • تنها ماده شفافی که شناخته شده بود سنگ بلور بود .او باور داشت نه تنها عالم کروی شکل و پر از ماده است بلکه در داخل یک کره شفاف محصور است تصور میشد عالم یک کره بلورین است نسلهای بعد گفتند عالم متشکل از یکسری کرات است که از کوچک تا بزرگ در دل هم غنوده اند ستارگان به کره بلورین چسبیده اند ل ک امپدو س • امپدوکلس میگفت ماه فقط با تاباندن نور خورشید است که میدرخشد .خورشید را نورانی میدانست که همه روشنایی آسمان روز به وسیله سطح زمین به خورشید منعکس میشود.درباره خورشید گرفتگی او میگفت ناشی از پنهان ماندن نور خورشید پشت ماه است ل ک امپدو س • نظر چهارم – خلقت حیوانات • میگفت اول عضالت و اعضای مختلف تشکیل شده و بعد اینها به همدیگر متصل میشوند .اول هیوال شده اند بعد با محیط سازگار شده اینها موفق به زاد و ولد شدند و دوام آوردند این نظریه چیزی شبیه به نظریه تکامل بود. و داروین نیز در کتاب منشاء انواعش در مقدمه آورده نخستین بار امپدوکلس فکر جذر و مد خون در بدن را مطرح ساخت تا 350سال پیش این نظر را میپذیرفتند. تم ی س ا ت اهی یوانن • نظریه اتمی یونان در آبدرا به دنیا آمد بندری پررونق در سواحل شمالی دریای اژه • لئوکیپوس نخستین اتمیست یونان بود فلسفه اش فلسفه ایونی بود بخصوص درباره شکل گیری عالم. دمورکیتوس • دِموکریت ،دِموکریتوس یا ذیمقراطیس؛ از آخرین مهمترین شارح فیلسوفان یونانی پیش از سقراط بود .وی ‌ و بسط‌دهنده ٔ افکار لئوکیپوس درباره ٔ اتم‌گرایی بود. • دموکریت در آبدرا در تراس یونان متولد شد.سال تولد ه خود او که گفته در هنگام دموکریت را از این جمل ٔ کهنسالی آناکساگوراس ،من جوان بودم.حدفاصل ۴۳۰تا ۴۶۰پیش از میالد حدس زده‌اند دمورکیتوس • همعصر سقراط بود .ظاهرا ً به آتن رفت تا سقراط را ببیند ولی خجالت کشید خودش را به او معرفی کند .دالیل حاکی از این است که اتمیسم یونانی نظریه ای اصیل بوده است. دمورکیتوس • اساس نظریه لئوکیپوس و دموکریتوس • دو چیز وجود دارد اتمها و خالء جهان تشکیل شده است از توده هایی از ماده در دریای خالء مطلق • اتمها ماده جامدند به بی نهایت صورت و تعداد وجود دارند و اکثرشان بیش از آن کوچکند که با چشم دیده شوند دمورکیتوس • شکل جدید تری از نظریه • در قرن بعد توسط اپیکور انجام شد شکی نماند که اتمها از فرط ریزی غیر قابل رویتند اتمها را نمیتوان دید یا شکست جامدند و الی االبد در خالء متحرکند. • هنگامیکه مجموعه ای از اتمها جدا مکیشوند گرداب مانندی پدید میاید در آن اتمهای مشابه جذب یکدیگر میشوند و با قالب شدن در هم یک پوسته تشکیل میدهند این پوسته کروی شکل است و همین است که کل عالم مارا فراگرفته است اما این حباب کروی شکل تنها نیست نه خالء محدود است نه اتمها .عالمهای دیگر نیز عالوه بر عالم ما هست هم به لحاظ اندازه هم به لحاظ محتویات متنوعند .یکی اصال خورشید ندارد یکی حیوان و .... دمورکیتوس • سرانجام عالمها گاهی به هم برخورد میکنند و نابود میشوند .تفاوت مواد با هم ناشی از تفاوت اتمهای آنان است .و تفاوت اتمها در شکل است یا در نحوه آرایش.اگر اتمها به هم نزدیک شوند ماده از جنسی سخت و متراکم خواهد بود اگر فاصله داشته باشد ماده نرم و لطیف است دموکریتوس معتقد بود اتمها وقتی جسمی را تشکیل میدهند از حرکات فردی باز نمی ایستند. دمورکیتوس • فقط آزادی حرکتشان محدود میشود .حرکتشان ضرورت است علت ذاتی دارد فارغ از تاثیرات اوضاع خارجی آتش و روح انسان هردو اتمی بودند هردو متشکل از اتمهای کروی بسیار شتابان که نمیتوانستند به یکدیگر متصل شوند .در هنگام مرگ اتمهای روح از بدن جدا میشود .اما نه با سرعت .به همین دلیل است که موها و ناخنها ی جسد تا مدتی به رویش خود ادامه میدهد .اتمهای روح باید بدن را گرم و قادر به حرکت کنند .اتمهای روح پراکنده میشود .و نابود میگردد زندگی پس از مرگ درکار نیست این آموزه مادی بود همه چیز برای دموکریتوس نتیجه علت و معلولی اتمها بود البته تصادف هم نقش داشت اما مانع تقدیر رویدادها نمیشد .فقط پیش بینی آنها را ناتوان میساخت. یت دمورک وس • واقعاً نظریه ای منطـقی و نبوغ آ سا بود!!!! • نظریه یونانیان از هیچ روش تجربی بهرهـ نبردهـ بود. سقراط • افالطون میگوید بهترین و داناترین و درستکارترین مرد سقراط است.اینقدر سقراط مهم است که فلسفه یونان را تقسیم بندی کرده است .سقراط غالباض بدبین بوده و بی مهابا سوال میکرد .به رغم نیکخواهی دشمنان زیادی داشت .خونش تعالیمش را مقدس کرد. از اخترشناسان و هواشناسان بد میگفت حوصله کسانی را هم نداشت که در پی بردن به کنه جهان مادی تالش میکنند .در عوض هم خود را مصروف مطالعه اخالقیات و مناسبات انسان با انسان برای زندگی کردن کرد. سقراط • روش مباحثه دیالکتیک کشف سقراط بود .شخصی با ارائه حکمی غیر قابل انکار که بر تجربه ای ساده استوار است آغاز میکند و بحثی پیچیده را با استفاده از قواعدی روشن و منطقی برآن مقدمه میسازد و جلو میبرد .شیوع این روش منطقی و پر ارزش برای ریاضیات بود که کار سقراط و افالطون غالباً مضر به حال علوم طبیعی شناخته شد .در قرن شانزدهم علم در غرب توانست گریبان خود را از چنگ این روش آزاد کند .و روش دیگر مشاهده ،فرضیه، پیش بینی ،آزمایش پدید آمد. سقراط • علم در فلسفه ایونی از نوع بسیار بی انضباط است و نظریه بافی بی افسار است .تفکر میبایست با مشاهده دقیق افسار خورده و تعدیل شود.یکی از نتایج مهم شیوه برخورد سقراط این بود که فیلسوفان بعدی را برای مشاهده و دید نقادانه نزدیکتر ساخت .سقراط سد راه علم یونان نشد. بقراط • • • • • بقراط 440س ال قب ل از میالد ب ه دنی ا آم د از امپدوکس متاخرت ر و ب ا افالطون و س قراط معاص ر بود شخصیتی درس تکار و ممتاز داش ت .پای ه گذار همان س نت صداقت پزشکی سنتی که هنوز در کار بهترین پزشکان به چشم می خورد. -1بقراط تاکید داشت که بیماریها علت طبیعی دارند و بایدبا وسایل طبیعی درمان شوند. -2او توانست با عزمی استوار پزشکی را بر بنیادهای علمی استوار سازد و هرگونه خرافه رایج را مردود شمرد. -3بقراط بر اهمیت معاینه بالینی ( معاینه در بستر بیماری) تاکید فراوان داشت. -4ب ه نظ ر بقراط بدن انس ان از چهار عنص ر امپدوکسی خاک ،هوا،آ ب و آت ش ترکی ب یافت ه و اخالط چهار گونه افالطون • در سال 427قبل میالد در یک خانواده ثروتمند آتنی به دنیا آمد . • شاگرد سقراط بود و در چهل سالگی آکادمی را بنیان نهاد . • در سال 347قبل از میالد در سن 80سالگی فوت کرد . • بزرگ تری ن اث ر علم ی او رس اله تیمائوس نام دارد ک ه به عقیده بسیاری متاثر از س یاست مورد عالق ه افالطون می باشد . افالطون • این کتاب حاوی سه بخش است: • -1مقدمه ای حاوی شرح اسطوره آتالنتیس • -2بلندترین بخش کتاب :روح دنیا شامل نظریه عناصر اربعه نظری ه خود ماده و نظری ه اجس ام قاب ل درک ب ه واسطه حواس است • -3شامل مطلبی درباره تن فیزیولوژیکی و بحثی پیرامون روح انسان و نیز جسمش افالطون • • • • • • نظری ه اتمیس ت ه ا مبن ی بر وجود عال م های زیاد رد می کرد . بر این باور بود که همه اجسام از عناصر اربعه تشکیل شده اند : آتش برای اجسام سماوی ملکوتی(که دراری روح نیز می باشند) هوا برای موجودات بال دار آب برای آبزیان خاک برای ساکنان زمین خشک افالطون • • • • • • بسیاری تاثیر افالطون را بر علم بیشتر بازدارنده می دانند تا برانگیزنده . او اهمی ت زیاد ب ه ریاضیات م ی داد ول ی مشاهده برایش اهمیتی نداشت . چرا که وی علم تجربی را نه تنها پیش نبرد بلکه با روحیه اشرافی موجود در یونان که جستجوسژی معرفت علممی را کار فلسفی واالیی می دانست ،تحقیرش می کرد ونظریه مثل وی هم تاکیدی بر این مدعاست. البته وی از دو طریق بر فالسفه بعد اثر گذاشت: -1شاگردان و مکتوبات قویش -2شرح حال های درازی که بر آنها نوشته شد. اودوکسوس کنیدوسی • در سال 408پیش از میالد به دنیا آمد و مدت بسیار کوتاهی شاگرد افالطون بود . • ب ا فیلیستیون ک ه شاگرد امپدوکل س و کالبدشناس برجسته ای بود طب خواند . • در کنیدوس به تدریس الهیات ،اختر شناسی ،هواشناسی و ریاضیات پرداخت . ارسطو • بیشتر آثار درخشان ارسطو در زمینه تاریخ طبیعی است . تاریخ طبیعی تنها زمینه ای بود که ارسطو در آن واقعا از مشاهده اس تفاده میکرده اس ت .از پی ش از آنک ه معلم اس کندر شود مدت ی از عم ر خوی ش را ب ه پژوه ش و کالبد شناسی جانوران و تشریح گیاهان در آسیای کوچک گذراند و درباره وراثت هم تحقیق کرد و پس ار آن پیرامون جنبه های گوناگون جانورشناسی و گیاه شناسی به تالیف پرداخت. ارسطو ارسطو آن چیزهایی که خودش مشاهده دقیق کرده دقیق بوده ولی از مشاهدات دانشمندانی که با اردوی اسکندر از س فر مشرق زمی ن ه م برگشتن د اس تفاده کرده است. ارسطو پایه گذار کالبد شناسی تطبیقی بوده است .و رده بندی جانوران را بر اس اس س اختمان بدن ی آنها آغاز کرد . هل ل ع ن اسکندرهی و م ی • استقالل یونان در سال 338پ.م با استیالی مقدونیه پایان یافت.امپراتوری اسکندر به زودی از سواحل غربی مدیترانه تا دره سند و از مصر و بابل تا دریای خزر و ماورای آن را دربر میگرفت .این امپراتوری عظیم فرهنگ یونان را تا هندوستان می برد و نفوذ شرق را به غرب می آورد.با این همه امپراتوری اسکندر از وحدت درونی اندکی برخوردار بود و با مرگ وی در سال 323پ.م به سه قسمت ،تحت حکومت فرماندهان او و اخالفشان تجزیه شدـ .ایران و بابل از آن سلوکوس ( سلسله سلوکیان ) شد و مصر به بطلمیوس منجی داده شد.بندر جدید اسکندر موسوم به اسکندریه که آن را بطلمیوس منجی کامل کرد .به همت او یک موزه و کتابخانه نیز دایر شد .این مرکز مطالعات عالی رفته رفته نقطه کانونی فرهنگ هلنی جدید شد و با جذب مردانی چون اقلیدس و ارشمیدس تا هفت قرن شکوفا ماند. اقلیدس • یکی از بزرگترین مردان علم در ارتباط با موزه اسکندریه در مراحل اولیه شکل گیری آن اقلیدس بود.آوازه اقلیدس بیشتر به کتاب اصول او بسته است .اصول در دوره خود افسانه شد. آپولونیوس • عضو مشهور دیگر مکتب ریاضی اسکندریه بود .او بنیادهای موضوعی را در ریاضیات نهاد که برای ریاضیدانان قرن هفدهم اروپا اهمیت فراوانی یافت .او وقت بسیاری را به مطالعه ماه اختصاص داد آنقدر که به اپسیلون معروف شد .ابزارهای هندسی مهم فلک تدویر ،فلک حامل و فلک خارج از مرکز متحرک را نیز ظاهرا ً به او مدنیونیم. شم کت م ن م سک ن ار یدس و ب ا ندرا ی کا یک • ارشمیدس در حدود سال 287پ.م در سوراکوس سیسیل به دنیا آمده و در سال 212پ.م در همانجا به دست یک سرباز رومی به قتل رسید .قطعی است که او مدتی را در اسکندریه بوده است .امروزه او شهرت خود را بیشتر بخاطر پیچ ارشمیدس و تاج شاه هیرون است. • پیچ ارشمیدس نام روش موثر و راحتی برای باالکشیدن آب است .لوله ای به شکل مارپیچ در حالی که یک سرش در آب است پیچانده میشود با پیچش آن آب از لوله باال می آید. • داستان تاج هیرون شاه به مسئله توزین هیدروستاتیک برمیگردد .هیرون شاه حاکم سوراکوس و دوست ارشمیدس بود .در شک بود که مبادا تاجش که از طالی خالص بود مخلوط نقره داشته باشد .وزن طالیی که به زرگر داده بود با وزن تاج یکسان بود ولی در شک بود .ارشمیدس تاج را در آب انداخت و وزن حجم آبی که از وان بیرون میریزد برابر وزن تاج با طالی خالص است. شم کت م ن م سک ن ار یدس و ب ا ندرا ی کا یک¦ • از قرائن برمی آید که قرقره مرکب را او اختراع کرده است. • اصل اهرمهای ارشمیدس :جایی به من نشان دهید که روی آن بایستم تا برایتان زمین را جابجا کنم.آوازه او به عنوان مخترع ابزارهای مکانیکی بس فراوان بوده است. • خود ارشمیدس چه نظری درباره دستاوردهایش داشت؟ او دوست داشت چگونه به یاد آید؟ عجیب اینکه این سواالت را میتوان پاسخ داد! ارشمیدس اظهار امیدواری کرد که سنگ گورش با یکی از فتوحات هندسی اش مزین گردد .استوانه ای که کره ای درآن دقیقاً جا بگیرد. همراه با کتیبه ای که نسبت اضافه حجم استوانه نسبت به کره برآن نگاشته شود .در اسکندریه بینش افالطونی سنتی نیروی راهبر نبود که فیلسوف خود را تا سطح پرداختن به ظواهر و دنیای خاکی و گذرای چیزها تنزل نمیدهد .بلکه فقط مثل جوهری را مد نظر قرار میدهد. شم کت م ن م سک ن ار یدس و ب ا ندرا ی کا یک • .ارشمیدس تنها فیلسوف آنجا نبود که ذهنی معطوف به مکانیک داشت .کتسیبیوس هم همین گونه بود .شهرت کتسیبیوس بخاطر اختراعاتش بود .ظاهرا ً اولیشان یک آیینه قابل تنظیم برای آرایشگاه پدرش بود .این اختراع او را به اصل پنوماتیک سوق داد .پنوماتیک علم مکانیک گازهاست .او یک تلمبه هوا نیز اختراع کرد .تعدادی دریچه داشت و به لوله های دستگاهی شبیه ارگ متصل بود که با ردیفی کلید کار میکرد .یک تلمبه فشاری نیز اختراع کرد .معروفترین اختراع وی ساعتهای آبی بود که به انواع خودکاره از زنگ خودزن و آدمک جنبنده گرفته تا پرندگان آوازخوان مجهز بود .مکتب مکانیک اسکندریه سالهای بسیاری دوام آورده است .قابل ذکر ترین چهره هرو یا هرون است .اختراعات وی کم و بیش بازیچه های مکانیکی است .یکی از آنها درهای معبد با روشن شدن آتشی در یک محراب مینیاتور باز میشد و با خاموشی آتش بسته میشد .او تجهیزات نظامی نیز اختراع کرد .کمان شکم دار ،باری کشیدن زه آن کافی بود کمانگر وزنش را روی قنداق بیاندازد .مفیدتر از ان مسافت سنج بود .بیشتر این اختراعات برای آزمایش اصول فیزیکی بود .ابزارسازی سنتی بود که در این دوران مرسوم شد.

51,000 تومان