صفحه 1:
صفحه 2:
* اسکلت را می پوشاند و به
حرکت در می آورد
* دیواره های قلب را تشکیل می
دهد
در دیواره
خونى, ار ا ات
صفحه 3:
ماهیچه صاف ماهیچه قلب ماهیچه اسکلتی
عضله قلبی خون را به
سراسر بدن يمب مى كند.
eee 0
0
00000000000
در داخل ديواره هاى
قلب تشكيل مى دهند. ابن
دي مس
es 50001000
صفحه 4:
فهم فيزيولوژي عضله مخطط اسكلتي زمینه اي براي مطالعه عضله قلبي و
عضله صاف است . اعمال عضله عبارت از کوتاه شدن و ایجاد نیرو است.
ee a ee ee
حرکات و وضعیت مناسب را ایجاد کند. نيرويي که در عضله تولید مي گرد با
باري که بر آن تحمیل مي شود تنظیم مي گردد و اگر انقباض همراه با کوتاه
شدن عضله باشد میزان نيروي داخل عضله متناسب با وزن وزنه و سرعت
کوتاه شدن آن تنظیم ميشود.
سلولهاي عصلا ت اسكلتي, سلولهايي طویل, مخطط, بدون انشعاب و
pe bunch ieee
صفحه 5:
همه عضلات اسکلتی از تعداد زیادی فیبر تشکیل شده است که غشای فیبر
عضلانی سارکولم نام دارد. سارکولم در انتهای فیبرهای عضلانی به صورت
دسته هایی تجمع پیدا می کند و تاندون عضله را تشکیل می دهد. هر فیبر
عضلانی خود از تجمع میوفیبریل ها تشکیل شده است که هر میوفیبریل از
حدود 1500 فیلامان میوزین(ضخیم) و 3000 فیلامان اکتین (نازک)
تشکیل شده است. فضای بین میوفیبریل ها توسط مایعی به نام
سازکوبااسم احاطه شدة است. در ساركويلاسم ع
ساركويلاسمى وسيعى وجود دارد.
صفحه 6:
tin bing ite
AtP-binding ce
‘ov La
Light ماع
© CSLS/The University of Tokyo
۱ 3
“roparin Cine Ca)
یت
3 ابي =
See a Oke ©
‘Troponin ¢
صفحه 7:
لسع ا
صفحه 8:
آرايش فضايي فیلامان هاي ضخیم و نازك مسئول ظاهر
مخطط عضله مي باشد. به این صورت که قسمتي از
میوفیبریل که حاوي فقط فیلامان هاي نازك است به صورت
نوار روشن ديده مي شود كه به آن نوار 1 كويند در حاليكه
قسمتي از فببريل كه اوه فيلامانهاي نازك و ضخيم است
see AAT
Z tine 3 line
Thick filaments
Thin filaments
a
Caen ی tend
صفحه 9:
همچنان که شکل اسلاید قبل نشان می دهد خط 2 نوار پرونئینی
ای است که باند آ را به دو نیم تقسیم می کند به عبارتی هر نیمه
نوارً در یک سمت خط 2 قرار میگیرد. فاصله بين دو خط 2 را
ساركومر مئ تامند كه واحد عملى اتقباصى ميوفييريل محسوب
می شود به اين ترتیب هر سارکومر محتوی دو نیمه نوار و یک نوار
می باشد که توسط خط از سارکومر بعدی جدا می گردد. در
صورت کشیده شدن فیلامن های نازک ناحیه ای در مرکز فیلامن
های ضخیم آشکار می گردد که تنها از فیلامن های ضخیم تشکیل
شده H-zoneasl yl cowl را می نامند. فیلامن های ضخیم
یک سارکومر در ناحیه ای موسوم به خط ۷به هم متصل می
شوند اتصال خط ,2 به خط "توسط پروتئین ویژه ای به نام
جنانا صورت می گیرد. تیتین پروتئینی ای فوق العاده بزرگ و
رای است که به ورن يك قر عمل متكت ويك غبار أباعك
حفظ فيلامنت هاى ضخيم در ساركومر مى شوند.
صفحه 10:
نباض عضله مخطط اسکلتی
- در زمائى كه عضله منفبض مى شود حالهای زیر در يك ساركومر صورت می گید:
خطوطا 2 يهم تزديك ميشوند نابراين فاصله دو خط :2 (ساركومر) كاعش مييايد
لا عرض باند 3 کاهش میابد(اند 7 در زمان انقیاض كوتاه مى شود
لا عرض نواحی 3 کاهش he
2
ی در عرض باند ۸ صورت ثمیگیرد. نارای پهنای بند ۸ تحت تأثیر انباض قرارنمیگیرد.
در زمان اقباض لول هیچیک از فیلامتتهای تتباضی ضیم و نازک تفیبر نمیکند بلکه کوتاه شسدن عضله بملت لشزش
این فبلامنتها رویهم است.
zoned
eee بخ
parce
Sones 4
حب ووو م مر 5
لي لهم
صفحه 11:
انواع انقباض عضلانی
دو نوع انقباض در عضلات بوجود میآید:ایزومتریک و |
ایزومتریک نامیده میشود. در اين انقباض, طول عضله حنی با
بر وزن بار غلبه كند اتقباض ايز
وتونيك. أكر نيروى عضله كمشر از نيروى بار باشد انقباض
ايش نيرو تغيير نمىكند. اكثر يرو به اندازة كافى باشد به طوريككه
نيك صورت مى كيرد. يس در أنقباض ایزوتونیک عضله کوتاه میشود اما تانسیون [نیرو) عضله
ثابت مىماند. جند اختلاف اساسى بين دو نوع انقباض فوقلذکر وجود دارد:
-١ انقباض ايزومتريك نياز به لغزيدن ميوفيبريلها در بين يكديكر ندارد.
۲- انقباض ایزوتونیک از انقباض ایزومتریک طولالیتر است
¥ تونیک کار خارچی (جابجایی بار) صورت میگیرد.
زمانيكه تارهاى عضلانى در بربر یک وزنه مقبض میشوند.آن بخشهایی از عضله که منقبض نمیشوند(یعنیتاندونا یانههای
سارکولمایی یا نقاطى که تار عضلانی به تاندون متصل میشوند و حتی شاید بازوهای لولایی پلهای عرضی) همگام با افزایش نیرو
قدری کشیده میشوند.
متعاقبٌ عضله میباید ۳ تا 1۵ بیشتر کوتاه شود تا کشیدگی اين اجزا را جبران کند. اجزایی از عضله که در طی اثقباض
كشيده مىشوند عناصر ارتجاعى سرى ناميده مىشوند. بتابراين شايد بتوان ادعا نمود كه حتى در انقباضهای ایزومتریک که طول
تغيير نمىكند كوتاه شدن (در سطح ساركومر) وجود دارد. حال به مكانيزم هر يك از دو انقباض مى بردازيم.
ala اب
صفحه 12:
همجنار] کی كفني نيد رانقيئ ابزومتريك نوعي از انقباض است که در طول روند
pluil وج مي شود. مثال عملي آن در موقعي است که
شخص سعي مي 06 وزنه اه یی را از روي زمین بردارد . براي این عمل
حداكثر زيروي ناشي از اثقياض در عضله به وجود في آبد. اها به دليل آناكه
نيروي حاصله , از نيروي وزن وزنه كمتر مي باشد عضله كوتاه نشده و وزنه
بلند نخواهد شد . براي مشاهده انقباض ايزومتريك مي توان تكه اي از عضله
مخطط را برداشته يك انتهاي آن را به مبدل نيرو و انتهاي ديكر آن را به يك سر
اهرم وصل نمود . قبل از تحريك نمودن عضله مي توان توسط اضافه كردن
وزته أي بر سر ديكر أهرم: عضله زا تحت كشش قرار alo و.طول عضله رآ
افزايش :داد.. سپس با قرار دادن گیره ای: عصله را در طول جدید ثابت نگه
داشت. وزئه اي که سیب کشیده شدن عصله مي گردد به نام پیش بار اطلاق
مى كردد و حال اكر به عضله اي که دو انتهاي آن در طول مشخصي ثابت شده
است يك تخريك الكتريكي :اعمال كردد مشاهده مي شر 1
انقباض در عضله بالا رفته و به حداكثر مي رسدء سپسر
انقباض خارج مي شود ميزان اين نيرو نيز كاهش مي ي
تمام مراحل انقباض و رفع آن طول عضله تغيبر نميكند
۸۳
صفحه 13:
الخكض
ایزو او قو اتلك طول عضله كوناه مي شود در حاليكه نيروي حاصل ان
ض در طول روند انقباض ثابت مي ماند. براي مشاهده این انقباض, قطعه
أي از عضه مفطط را پرداشته ويك سر آن را به فبدل برو و سر درك ر آن را
به اهرم وصل مي نماییم. به سر دیگر اهرم وزنه کوچكي به نام پیش بار قرار
مي دهیم اين وزنه سبب کشیدن شدن عضله يا به عبارتي دادن طول جديدي
به عضله در زمان قبل از انقباض مي شود. عضله را در طول جدید ثابت
نموده و وزنة دومي را بر 3
روي وزنه اول اضافه مي نماییم. از آنجايي که توسط وسیله اي , طول عضله
را تابت تموده ایم: اثز وزنه دوم تا قبل از تحريك به هیچ وجه زوي عضله
اعمال نمي كردد. حال اگر عضله توسط محرك الكتريكي تحريك گردد تمایل
دارد وزنه ها بات تجايد . درانندا سرهای میو نا سمتصل گشته
وبا تم شدن خود سیب کشیده شدن عناصر الاستیکیا همان
1 قبلا بحث شد ) و ثيروي ناشي از انقياض را به وجود oS
همان انقباض ايزومتريك است, ا
صفحه 14:
تونوس ماهیچهای یا کشنگ ماهیچهای (به انگلیسی: tone ۱/5616 با ۵5ا(۲۵۲) انقباض خقیف و پیوستةٌ
ماهبچه است که در ماهیچههای اسکلتی باعث حفظ وضفیت ظاهری بدن میشود و به بازگشت خون به قلب کمک
میکند.
کشنگ در یک ماهیچه اسکلتی عبارت است از میزان سفتی و قوام آن ماهیچه در حالت استراحت. کشنگ ماهیچهای
پیانگر انقباض باقیمانده پا سفتی طبیعی در ماهیچه اسکلتی است,
> علل فیزیولوژی کشنگ ماهیچهای
توتوس ماهیچهای نشات دهتده وجود بتانسیل عمل در قیبرهای آن ماهیچهاست که این پتانسیل عمل خود وابسته به
پیامهایی است که از طریق نورونهای حرکنی ناحیه شاخ پیشین نخاع به ماهبچه ارسال میگردد. تصور بر اين است
که دو عامل در تحریک نورونهای حرکتی نخاع جهت ایجاد تونوس ماهیچهای نقش دارند که lan he
*_ پیامهای ارسالی از عفز
*_ پیامهای ناشی از دوک عاهیچهاکه
صفحه 15:
منشاء انرژی ان
منشاء اوليه و اصلى انرزى براى انقياض عضلانى ۸11 است. انرزى شيميابى به صورت كلوكز و اسيدهاى جرب به عضله
میرسد و به صورت کلیکژن ذخیره میشود این مود به ۸17 تبدیل میشوند تا مورد اتقادة عضلات قرار گیرند به طور کلی
سه منشاء فسفات برانرى براى حفظ ذخاير 472 و در نتيجه انرى عضلات اسکلتی وجود درد: ۱- کراتین فسفات (اترزى کوتاه
مدت) ۲س كليكوزن (كليكوليز غيرهوازى - انرژی مبان مدت) “ال تنفس سلولى در ميتوكتدرى قببرهاى عضلانی (سوخت هوازی
كلوكز و اسيدهاى جرب و تبديل آنها بد و00 و آب (انرزى درازمدت)-
كراتين فسفات: كراتين فسفات يا 0:8 منبع الرزى فورى در عضله است كه در كوتاهمدت از يين مىرود ج+ م۸۴۸6
(02 +418 . آنزيم كراتين فسفوترانسفراز در انتقال باند فسفات بر انرزى از روى كراتين به 4398 نقش مهبمى ايفا م ىكند.
با توجه به اينکه 62۳ سریاً تحليل مىرود نياز بد ضبع انرزى ديكرى در عضله وجود نارد. با كمى نأخير. حدود "١ ثانيد بمداز
شروع ورزش» كليكوليز بىهوازى آغاز gta كليكوزن متابوليز شده و به سید لاكتيك تبدیل میشود که در این مسیر هر ملکول
کلوکز دو ATP آرد میکند و پس از یک دقيقه سوخت و ساز هوازى إتنفس سلولى) آغاز و از طريق جرخة كريس ۳۸ ملكول
ATP به محيط افزوذه مىشود در وزشهای سنکین که نیز به ۸1 بالاست همزمان با سوخت هوازى. كليكوليز بىهوازى نيز
ادامه مىيابد و موجب توليد بيشتر اسيدلاكتيك و فسفات برائرزى 20) مىشود. كه اين ملكولها به نوبة خود باعث مح دوديت دورة
ورزشی میشود.
2 که تولید میشود به چه مصرف میرسد؟ در یک انتباض ایزومتریک عمدتاً صرف چرخش بل عرضی (۶۵//), پمپ سدیم -
پناسیم (۱۰) و پمپ کلسیم در 5[8 (۲۵/- ۳۰) میشود.
شکسته شدن ملکولهای ۸7۳ و سایر واکتشهای شیمیایی حرارت
طیمی بدن بشمار میآید
تولید میکند که اساس تأمین انرژی موردنیاز برای حدارت
صفحه 16:
فعال شدن عضله مخطط اسکلتی؛ انتقال عصبی عضلانی :
به منظور إيجاد اقباض» در ابتدا بايد بتالسيل عمل در عضله توليد ككردد. در واقع فيرهاى عضله مخطط اسكلتى توسط
فيرهاى عصبى ميليندار كد از نورونهاى حركتى شاخ قدامى نخاع خارج مىتردند. عصبكيرى مى شوند. بد عبارت ديككر فعالييت
عضله توسط عصبكيرى سلولهاى عضلانى كتترل م ىكردئد سلولهاى عضله مخطط اسكلتى هركز به صورت فببرهاى منفرد
مجزا منقبض نمىشوند بلكه تعنادى از سلولهاى عضلانى تقربياً به طور همزمان متقیض میگردن. این مسئله ره به این نک
دارد كه هر فيبر نورون حركتى يا اكسون در انتجاى خود به شاخههاى متعدد يه نام باياندهاى عصبى تقسيم كشته و هر يايانة
نورون حرکتی یک سلول عضلانى را عصب میدهد > بنابراين تعداد زيادى از سلولهاى عضلانى توسط بايانههاى يك
فیبر نورون حرکتی عصبکیری میشوند. یک نورون حرکتی و کروه پیرهای عضلانی که توسط
به نام واحد حرکتی . اطلاق میگردند.
نورون عصبکیری میشوند
صفحه 17:
واحدهای جرععی, خوچکترین مت عضله هسفند کم میتونندبه طور مستقل مقبض فردند داد ملولهای عفله که در هیر
واحد حرکتی قراردارد در عضلات مختلف متفاوت میباشد. یک نورون حرکتی ممکن است به یک فیبر (عضلات کوش مسانی).
اسه يا ينج فيبر إعضالات خارجی چشم). دو تا سه فیبر (عضلات حنجرم) ی به بیش از هزار قیبر عضلانی (عضله چهار سر ران يا
عضلة ساق يا) عصبدهی کند. با وجودیکه پاسخ واحد حرکتی همه يا هيج است ولی شدت پاسخ کل عضله توسط تعدد واحدهای
حرکتی فعال شده بین میکردد. در مواردی از دست دادن برخی از تارهای عصبی در یک عضله موجب میشود که فیبرهای
عصبى باقيماتده جوته زده و بسیاری از تارهای عضلانی فلج شده را عصبدهی کنند در این صورت اندزةواحد حرکتی افزایش
یافته و یک واحد حرکتی بزرگ (حتی نا بنج برابر حالت طبيمى) موسوم aly! macro motor unit As تصود (مویژه در صرایط
باتولوزيك متل فلج اطفال ) . هر چند در چنین مواردی عضله کارایی خود را بدست میآوره لکن کنترل شخص بر قدرت عضلانی
کاهش مییاید. قدرت کلی اتقياضهاى عضلانى که تحت کتثرل دستگاه عصبی است از دو راه عمده درجه بندی میشودد
(-تمداد نورونهای حرکتی فمال شده و در نتیجه تعداد فیرهای عضلانی عضلهای که تحریک میشود.
لاك تغيبر در فركائس پتانسیلهای عمل در نورونهای حرکتی
از طرفی فیبرهای ضخیمتر. میوفیبریلههای بیشتری دارند در نتیجه فدرت انقباضی افزایش مییابد بنایراین ضخامت هر فیمر نیز
تقش مهمی در شدت اتقباض دارد. در اسطلاح: محل تماس هر تاخه یا پايانه عصیی را با فیسر عضلاتی: محل تماس
حصبی - عضلانی مینامند که مجموعهای از پااند عصی و صفحه انتهایی میباند. هر کدام از پایانههای عصبی وارد فرورفتگی
تخصص یفتهای در سطح غشاء سلول عضلانی میشود. فرو رفتگی غناء سلول عضلانی موسوم به ناودان سنابسی و فضای
بين صفحه انتهایی و غشاء سلول عضلانی به نام شکاف سناپسی است. در عمق ناودان سینابسی, جين خوردكيهاى متمددى در
سلول عضلانی وجود دارد کد شکافهای [«سهصاده نام دارند. در داخل پاینههای عصبی نورون حرکنی؛ وزیک ولهای محنوی
استیل کولین وجود دارد» در حالی که در سططح چینخوردگیهای ناودان سینایسی سلول عصبیء آنزیم کولیناستراز » تجزیه کنندة
اسستیل کولین وجود نارد و زمانی که ایمپالس عصبی در طول اکسون نورون؛ حرکت کرده و به بایاثههای عصبی نورون حرکتی
برسد: استيل كولين طلى روند اكزوسيتوز وارد شكاف سیناپسی میمود
صفحه 18:
مومه موود
to noosa 9
22201
nous ie
ار
brie enowen toto» od? sbulsni etinu 1otoM SF om
Sievisnnt vont sod) oiseure set
صفحه 19:
استیل کولین بر روي رسپتور خود در سطح کانال هاي کاتيوني ares و با
تغيير شكل قضارى انها مرجب بار شدن کانال هاي بوني مت گرد
که نفوذ پذیری این کانال های وابسته به لیگاند برای ورود سدیم بیشتر از نفذ
پذیری آن ها به خروج پتاسیم است باز شدن آن ها منجر به دپولاریزاسیون
موضعی صفحه انتهایی به نام پتانسیل صفحه انتهایی می گردد. در صورتی که
پتاتسیل صفحه انتهایی به خالت آستانه پرسد سبب باز نشدن کانالهای شدیمی
سریع وابسته به ولتاژ مه J 2S با..عما. در سلولو عضلانى
به وجود می آید
Muscle cell fiber)
صفحه 20:
چگونگی عملکرد ماهیچه اسکلتی به
روایت تصویر
SKELETAL MUSCLE CONTRACTION
THE SLIDING FILAMENT MECHANISM
صفحه 21:
Smooth Muscle
Tissue
صفحه 22:
سلولهای عضلاني صاق, شلولهايي دوکي تشکل تك هنسته اي هستند که
قاقد توارهاق عرصي قايل رقت عشانه انجة در عضلات مخطط ديد مي
شود مي باشند شبکه شا کولاشمي ذر اين سلولها توشعة كافي sil ati
و فاقد سیستم لوله هاي عرضي هستند . در دیواره اندام هاي توخالي از
otis 222 Sr SSO BSNS داي لهت تیاب مبشوندر
بخش مركزي سلولي قرار گرفته است و از این جهت مشابه سلولهاي
عضلاني قلبي هستند.
عصلات صاف را اریافت پيوندي بونیله ظاهر عتطمشان مي توان
تشخيض ذاد . معدولاً به صورت دستجات همورت يا صفحات ساولی قرار
دارند . سلولهاي عضلاتي ضاق ناخیه اي اطراق هسته دارند كه توسط
شیک اندملاسمیت صاف سلولي قرار دارند . سلولهاي عضلاتن صاف
تاحیه اي اطراف هسته دارند که توسيط شبكه اندويلاسهيك ضاف و تعداد
زيادي ميتوكندري پر شده است . ميتوكندري انرژي لازم براي انقباض را
كراقة فى كن وجاركاهي براي دخيرة كلسيم را أنعاد مي كد يفيه
سیتوپلاسم محتوی فيلامنتهاي انقباضي است . فیلامنتهاي نازك شامل
اکتین و تروپومیوزین هستند ولي تروپونین ندارند. کالمودولین نقش
تروپونین را در عضلات صاف ایفا مي کند. علاوه براین, فيلامنتهاي ضخیم
میوزین وجود دارد که سرهاي مرومیوزین سنگین در تمام طول فیلامنت
صفحه 23:
در سیتوپلاسم یا غشاء سلولی نواحی متراکمی densities pl لمت۳0 وجوددارد که در وقع جايگاههيی برای سازماندهی و نحوا
قرار گرفتن 4500 فلامنتهای اکتین و میوزین هستند و نیز رای ثبت نگه داشتن فیلامنتها عمل میکنن.
vimentin , desmin Lawl, as (shane dd نیز به این جایگاهپا متصل میشوند. این اتصال به منظور کمک به نشمه داشتن
فيلامنتها در كنار يكديئر و نيز در جهت تقویت اقباض و کوتاه شدن سلولهای عضلانی عمل میکند. همچنین در پروتتین مهم
دیگر که در اسکلت سلولی نقش دارند موسوم به ممسععفله0 و هندهوله) به مزان زیادی در سلولهای عضلانی صاف بیان
مىشولد
إجسام متراكم هوجنين حاو 0 اكتبنين: زيف بروصين اتصالى به اكتبن) بدسحد ايبن اجسام :واكم متشابدينا خطوط. ۶ یر
عضلات مخطط عمل م ىكنند.
همجنين جين خورد ثييها و فرورفتتيباى بيشمار غشاء بلاسمانى در محيط سلول وجود دارد كه به صورت حفره يا كيسه بودهو
معروف به 6878018 هستئد كد به نظر مى رسد از طريق آنها لیم موردناز بای انتباض راد سلول ميشود و نقش سیستم
وهای عرضی را یا مين این چینخوردگیها و فررفتگیها lod glans alta عرضی در عضلات مخطط ipl sath
مختلف عضلات صاف در بدن وجود دارد كه به عضلات صاف تكواخدى (افقنا ©8[1هفة) وعضلات صاف جندواحدى (rlti
(أقهنا - طبه بندى مى شولد
صفحه 24:
فعالیت الکتریکی سلول عضله صاف:
غشاء سلولحاى عضله صاف داراى فعاليتهاى الكتريكى متعددى الست. بتانسيل استراحت غشاء از يك سلول عضلة صاف ده
عضلة صاف دیگر متفاوت است و عمدتً بستگی به شرایط لحظهای عضله دارد ولی به طورکلی در حالث استراحت (عصناممع)
بتانسيلى حدود +7 تا 8١ - ميلى ولت يا بد طور متوسط حدود ۳۰ میلیولت دیلاریزتم از پانسیل غضاء عضلات اسکلتی را
نشان میدهند.
اساس تشكيل يتانسيل استراحت غشاء در سلولهای عضله صاف همانند ساير سلوها مريوط يد نفوديذيرى متفاوت غشاء يد يونها.
و تحضور پمپ eds پتسيم - آدنوزین تزیفسفاتز است. همانطوز که بیان شد دامته پانشیل استراحت gga lds 12-۸ ۳۰
میلیولت بوده و دقيقاً نمىتوان مقدار معينى را براى بتانسيل غشاء تعريف نمود (علت آن بعداً توضيح داده خواهد شد).
از نظر فمالمت التتتريكى. سلولهاى عضلات صاف تكواخدى همجون عضلات صاف جدار رودة لولة كوارش تقرسا نه طور مداوم
دستخوش فدلیتالکتریکی است و در مجموع دو نوع فماليت التتتركى عمده در أنها قالى مشاهده مى شود
۱« پتانسیل امواج آحسته اك بتانسيلهاى عمل
Bre] سس
صفحه 25:
فعالیت مکانیکی عضله صاف:
واحد انقباضی عضله صاف: پروتینهای اصلی شرکت كننده در بديدة القياضء در تمام عضلات صاقه ب«
منهاى اكتين و
ميوزين مىبائند. حمائند عضله مخطتا إين بروتئينها يه صورت فيلامايهاى ضخيم و ثزك دستديندى مىكردئد اكر جه تنشايهات
تا ين عتلشر التراضتي :در قله تاف نو سهلد سكسا جود نارد لما للاقات کب و کیئن تور ود طردقیلانان تاک
عضله صاف از مولكولهاى كروى بروتئينى با وزن مولكولى 5١ كيلو دالتون تشكيل شده است. ناكنون هو و پا شاید سه ايزوفرم
عقله ساف مشاهده له است. ملکلهای کروی کین عمدتاًپلیمریزه ده و تشک فلامن تازک را میده. ام در بدهى لز
یزفمهای عضله صاف» ابن مولكولها به صورت كروى شكل يليمريزه نشده ظاهر مىشوند. هر مولكول ميوزين عضله صاف در
فيلامان ضخيم شامل دو زنجيره سكين و جهار زنجيره سيك الست. اما هر يك از إين مونومرها در هر يك از ايزوفرومها يا
فيلامان ضخيم موجود در عضله اسكلتى متفاوت است. تصور مى شود كه آرايش فضابى مولكوهاى ميوزين» يه همان صورتی است
كه د رعضله مخطلط موباشد. به عبارت a Ses عرضى مولكولهاء در مجاورت تقاط فعال مولكولهاى اكشين فبلاصان تنازك
قرار مىكيرد. اكر جه فبلاماتهاى تازك و ضخيم در سلو ل هاى عضله صاف وجود دارند. ام نظم و ترتيب قرار ككرفتن أنهها به أن
صورتینیست كه در عضله مخطط مشاهده م تود (يه قرم ساركومر منفلم 2(
صفحه 26:
تعاملهاى بيوشيميايى اكتين و ميوزين (اساس مولكولى انقباض):
فعاليت مكانيكى عضله صاف تابع همان قوانين كلى انفباض عضله مخطط يعنى براساس مدل لفزيدن يك فيلاصان بر روى
دیگری است. اما اختلافاتی نیز وجود دارد. عضله صاف دارای ساختمانهای آکتین؛ مبوزین و تروبومبوزین بوده اما فاقد تروبونین
است. براى انجام اتقباض همائتد عضله مخطط نياز به افزايش كلسيم سيتوزول است. منيع كلسيم از يك عشله به عضله اف
ديكر تغيير مىنمايد. در تعدادى از عضلات صاف تعداد زيادى ساركوبلاسميك رتيكولوم وجود دارد. زمانی که سلول عضلانی صاف
تحريك مىشود يون كلسيم ار ابن شبکه آزاد مىشود. مكانيزم دقيق آزاد شدن كلسيم هنوز مملوم نيست, اما احتمالً مىتوان كفت
كه حداقل دو مكانيزم در این عمل دخالت دارند. در طول تحریک غشاء سلول, يك جريان مختصر رو به داخل كلسيم از طريق
كاتا هاى كلسيم وجود دارد. اين جريان» رو بد داخل كلسيمى خود باعث القاء آزاد شدن كلسيم از مشايع داخل تسلولى م ىكردف
یه عبارتی ورود کلسیم از طرینی کانلهای کلسیمی موجود بر روى غشاء موجب رهايش كلسيم از ذخاير داخل سلولى مىشود.
صفحه 27:
خلاصه: مقایسك سلولهای عضلانی اسکنتی, قلبی و صاا
عحلات انعتی
oie oye Me) نه قرم
SAUDE
Sey LL TT SRY
ES eS poe ut
قد كلسيم | 59يه سلركويلاسم ره dean
شیدین تخریک عمسی متقض تم قود و كر
Mee send ALS Ue eee
a ds (تعل) میدید
Re ph BS eT
fa Sh ae
lee alee A الاو
Sid ort A
=
متا سین ینب نوم سکم ار زد
she ops heey ATT SR
محتوى ترون در متا زک هد
IC™ 5رد اي شرع لو از طريسق
اااي ose ila a
يفون تحويك عصبى في ميض مراشود نسيل عسل
تر ساولياى مولد ضريان قلي Ui قود
أتمالات شكاقارى در دسكياك بناننى وجود تأرقد و
عله لى به نون منسی تیم عم م كتد
نظو برعت تقاض متونا لنت
در سیک یی طولت رد
age تع
نه طور تومو قران رد ولى توسطط مضت
عسات Se ot (Spi
أعضلات ماف
معط لمستنه أكتين سمش أز مسوزين وجوة ترد أكين تر
اجام مترا قار اود
sag TT, 2 omy ar yas SR
ing 7 تال به تسم بنیکامودولن هستد که
أحتالاً در فيلامتهلى شتتيم قرا لود
hah ten el SR ee a 7
EE arm
lass ale id se lity lt Se ae
عص امین برد وب تخریی نش
أتمالات تكافار ديده مرشود حر عفلات صاف أخشانى با
اتكبواهدى و به سورت سنموتوم عمل م كتد
ار ظرسرعت لاش آهسته ات
صفحه 28: