صفحه 1:
فرانسیس بیکن

صفحه 2:
زندكينامه ى کون ‎ep,‏ وک یک حي عسل فا ‎re eg NCL‏ ملق يد جک در ودس سف + عسيل معروف به ره پردلی هار ملكهالزابث و يكى از مقتدرترين مردان تكليسى بود. _. 1 در 14م هر سن مواد الى يكن واره ريج در ریت كلح رید و ۱۵۶ در آن ‎py SNA alte‏ ها تحصيل كرد ودر هين حال تحصيلات فى 30301 ل دعو موود توص سدع قر عد درل ۱۵ يدري هد کشت رو ‎cae‏ ال ندیه ونر رسال :الها م درانجم ,تیه كه اتجمنى رکه چاه لیب ویب درس ها ‎ ‎ ‎ ‎ ‏احشار دید درش تسد داشت که اوق ‎peat bg pl aly‏ دهد ولی ماو براین کار مبقت گفت ی بآ و این رو لمات حقوقی شود رتیل کرد وب وک دعاوى مشخول كردي ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‏رات یکن هد مدلرج یی نادمه نت ود 1۵ م۵ نز ماد عضریت مجلس عرل رهگ ‎ ‎ ‎ ‏رسال 114 م جندير وش سای و قشاییمتتر کرد ‎oy WM‏ گت کاب بت الق ياسى؛خود و تخ ترد ود مجلس موا تام د خوست ایک وج را بای کرد متام تم مصولى ملكه ‎wef‏ ‎ef SABA ee ‏خش سل‎ ss sg ON DL ‏یک‎ ‏سال 11م وا وتاب در پجه و هت سالگ به مقام صداات عظماى ذكستان دست يقت ‎ ‏سك ارت د نها رامع داشت مهم كردي وق ابن لها ا رفش اواخر ععر شوب یار ناس گرد نش وه ليت و رعش يدث در رن ات ‏که مر تاد ار مورعا ا کسک‌های لاش با مهم هرارق خی سای یک تاو حیت و باه او گنک ند که اب ‎ha‏ اسكس يوست و دو محکویت اوقت ای کرد داد ی فا جو ارده وغبراخلاى يكن دحا جاد كاب وه ده ات ولي © يكن فر دير ليسي عات با منت هم زار ما وق ابر مورك ارق هوت لسن عل مل و ول سای وگن بك از كايا ين ‎ ‎ ‎ ‎poe Ce sas ‎ ‎

صفحه 3:
علم پیش ازبیکن در سرتاسر قرون وسطاء تعليم و تربيت, عمدتاً محدود به روحانيون بود. در دوران. مدرن. اوليدى ارويا (قرون شانزده وهفده میلادی) نهاد. کلیساء اتحصار, سیستم آموزش و برورش مرا در اختيار داشت و به توسعهى آن به جديت دامن م زد اما ابن روند به تایج ناخواسته منجر نمد. کلیسا هدف را بر تعلیم, کشیشان گذارده بود تا ایشان را هنگام مباحته در برابر مدافعان جنیش اصلاح گری آماده سازد. گسترش تعلیم و ترییت ‎oe‏ طلاب را برای اشغال مقام‌های مختلف اداری در پایتخت. ممالک ارویایی آماده می‌کرد و اين روند. محصلین جدید و جامعه‌ی کتابخوان نوینی را به جوامع ارویلی عبت رضه داشت؛ درس خوانده‌هایی که بدنبال مقام ثابت و درازمدت در سلسله مراتب کلیسا نبودند. بلکه طرف, توجه شان دستگاه‌های حکومتی؛ داد و ستدهای تجاری و زندگی روزمره بود به طوركل در أوايل قرن هقده مبلادى, جدلها براي ثبل به حقيقت در جارجوب فلسفوى اسكولاسيى ارسطويى بود ابن نظام,حاکم بر آموزش و پروریش و مراکز دانشگاهی بود و بطور رسمى بر جهان, فکری درس خواندهها سلطه داشت برانتان‌ی فرن هفدعم:دیدگاهتوناین کولاسی قیتن و وان ونمسری او درمسحه ره حواندهپودو آنآنیرید جدیدی بود که می‌کوشید آموزش‌های دین مسیحیت را در قالب واژه‌ها و مقاهیم ارسطویی بیان نماید. ارسطوییان. برای اثبات يى عقيده در قرم جدل. سه شالوده را ميا قرار مىدادند: 1مرجعيت. #عقل و3 تجرية نخستين مرجعيتٍ ماوراء الطبیعه بود. به اين معنا که در آنچه از سوی باری تعالی مُنرّل شده و شالوده‌ی حقیقت است, تردید زیت در مرحله‌ی دوم. مراجع قلسفی - فکری طبیعی قرار داشتند که در دانشگاه‌های اروبا حضور داشته, تدریس می‌کردند. اس و ‎JSS gull‏ همین سنت. استند به مراجع است که می‌گوید انسان‌ها در هر عصری: وازتان مراجعی هستند كه در بوتدى تریخ محک خورده‌ان. این مراجع. در فرون شانزده و هفده ميلادى. اول از همه. لاسفی بونان و مفسرین‌شان بودند دومین منبع در جَدَل عقل است. دو نوع روش استدلال را می‌توان از یکدیگر تمیز داد. اول استقراء. دوم قباس سومین و در درجه‌ی اهمیت, بایین‌ترین جزء ذل, تجربهبود. منطور از تجربه, همان بازگویی و به تصوير کشیدن اصول مراجع و نتایج منطق قیاس بود. از دید اروبایبان, ارسطو جهانی را که آشفته, بی‌ترتیب و ازهم‌گسیخته به نظر می‌آمد, به انسجام کشیده و به نظم آراسته بود

صفحه 4:
اثار بیکن کستابسقا-لتکه رلجع بسه ادبیانبسود -1 كتابيسيشر فده لنشر لجع بسه ادبیانف لسفی‌بود -2 ارغنون‌جدید -3 تاریخ هانریهفتم -4 لحیای‌کپیر -5 رد فلسفه‌ها -6 لفکار و نتایج -7 آتامتسرنو -8

صفحه 5:
اراء وافکار بیکن لحتمام به علمولصرار در تحقيقو سلطه بر طبيعت 1 لعتمام به عملت ولنابوعلمبر توليد كارو كمكبهه لسايث نساالاازم و ملزوم -2 2 * بودزعلمو عمل فايده جو نبودزعلح تامإدر حقيق كه جار دسنير و تجاربصفيد برلىئفولي خرده گیری‌هاو بش کنی‌ها 4 58 به اکثر معلومات اسلافش با شکك و تردید نگریست وهمانند خلف دانايش د کارت شک را * وسیله و مقدمه وصول به یقین شناخحت. که تاکید کرد روش جدید باید با شکک آغا شود. اصول اولیه ای که بدون تحقیق کافی پذیرفته شده اند باید از نو آزمایش و مورد بررسی قرار كيرند. از ارسطو انتقاد کرده و به یافته ها و گفته های ان اعتماد نکرده است و آنها را تکرار مکررات دانسته. تمدن و صنعت جدید را غیه الغایات فلسفه خود قرارداده از حکمت مدرسی انتقاد کرده و آنها را الهی- و حتا خرافاتی وبا وشاعرخوانده وگاهی شعبده باز و دجال . او به جدایی طبیعیات و الهیات معتقد بوده

صفحه 6:
احیای کبیر مشغله بزركك بيكن در زندكى اين بود كه به جنبشى عقلى دست يابد كه از رازهای طبیعت پرده بردارد. و انسان را ير طبيعت مسلط كند.اين اشتغال خاطر را وىداحياى ‎ate eS‏ احیای کیر به شش بخش تقسیم میشود: ۱.طبقه بندی علوم. ؟.ارغنون جديد؛قواعد براى تفسير طبيعت. .پدیدارهای عالم؛یاتاریخ طبیعی و تجربی برای بنیاد نهادن فلسفه. ۴نردبان عقل. ۵پیشگامان؛یا یشینیهای فلسفه جدید. .*.فلسفه جديدؤيا علم فعال (الف أطبقهبندى علوم اوبرای نفس یا ذهن ۳قوه مهم قايل است ١-حافظه‏ ؟- متخيله ۳- عاقله وعلوم را به "طبقه ى بز ركك : تاریت(مربوطبه حافظه) -1 ۰ شع ر(مربوطبه متخيله) -2 ۰ فسلسفه(مربوطبه عاقله) -3 .

صفحه 7:
: تاریخ به شعبههای فرعی تاريخ مدنى (خاطراتء آثارباستانى و تواريخ كامل تاريخ روحانيت و .تاریخ ادبیات) که به بررسی تاریخ انسان میپردازد و تاریخ طبیعی(تاریخ:مخلوقاتی ‏ عجایب وهنر) که رویدادهای طبیعت را ضبط میکند تقسیم میشود تاریخ طبیعی نقش مهمی در علم ایفا میکند زیرا در آن واقعیتهایی .كه به كار استقراء ميآيند» كرد آورى ميشود

صفحه 8:
اقسام شعر ‎eee‏ ۵ کنایهای

صفحه 9:
اقسام فلسفه اولی-:اصل مشت رک همه ی علوم ۰ الهی:موضوعش خداوند است * طبیعی:قدرت خدا را آشکار می کند بدون خرافات.به اشاخه * نظری وعملی تقسیم می شود اودین و فلسفه را جدا می داندوحوزه های وحی و عقل * راهمچنین و البته ایمان را بالاتر از عقل می گیرد

صفحه 10:
بت ها بیکن خطاهای ذهن انسان را بت می نامد * :چهار گونه بت وجود دارد بتهای قبیله» غار» بازار و نمایشخانه بیکن با ذ کر این چهار بت اشاره می کند که این ها مسائلی هستند که باعث گمراهی انسان در کسب معرفت حقیقت می شوند و بايد مواظب آنها بود و تا حد امکان از آنها بود و تا حد امکان از آنها دوری کرد و در راه و طریق علمی به دور از پیش داوری و .مسائل شخصی, محیطی و تعالیم گذشتگان قدم گذاشت

صفحه 11:
بتهای قببله خطاهایی هستند که از ما موجودات انسانى: با همه ناتوانيها و كمبودهايى كه واجد هسنيم: ,حواس خود رنج میریم ميكيرند اولاء ما ل كاستيهاى حواس يا هيج اطلاعى درباره وقايع يا فرايندهاى طبيعى كه ديوار به ديوار ما هستند: تميدهند, يا اطلاعات نادرستى ميدهند از اين رو: ما به بيك روش مصحح نيازمنديم. ثانياه بسيارى از بحثها و استدلالهاى ما آميخته به عواطف است. مثل وقتى كه درباره خدا بحث ميكنيم.ثالثانما غالبا از موارد خلاف غفلت ميكنيم.رابعاء ما به خيالات خود ميدان ميدهيم كه ياغيانه بتازند.نخامساء برخى اوقات ما در برابر اطمينان خخاطر ناشى از اين باور كه تصورات خیالی اختراعی ذهن ما بايستى در عالم واقع صادق باشنده سر تسليم فرو مي وريم :که تشات گرفته از ناتولنوحولس؟-تسر تيبو ن_ظامی شا زآنچه هستسرلی‌جهانق ایلشد- بسه کسا رگیریتسمم لمور بسرلعت ی تعقید ‎Dig‏ ‏بسذيرفته شدم خود؟- خطاهاوعقل_ش ركه بسیشتر بسا لمور مشتسحریکشود تا منفیورحا که بساید بسیطر فیساشد ۵- هم لنكارئهمه جيزها یه همتوسطذهز- دخاسللرادم و عواطف

صفحه 12:
بتهایفار-2 بتهائغار:بتهائغار خطاهائناشواز خصايصفردهها هستند مثاد 2 هر يكلز مانظ ركام خا صخود را به زندكودارد و تمايزدارد که هر کسرچیگر نسيز در ليرنظ ركام سهيم با شد لمورىوكه برلیها ظاهرا بللهتا حقیقلشته و حاتز لهمیتاند بسرلعمیگرلن آنقدر بسدیهیو حائز لهمینسیستند وشخاصبه مقتضای‌لبیعت لختصاصی‌خود به آندجار می‌سوندوطبیعتو اوضاع فردی هرشخصی|ورا همانند ساختمان‌غارلفلاطون‌که غارنشینانرا مجبور میکند کسه سایه هارا حقيق بسپندارند آنها را از دررکلحقایق‌غافل ‎tS‏

صفحه 13:
بتهای‌ب ازار-3 ‎cle.‏ بازار خطاهای ناشی از سوء استعمال زبان است ‏زبان ما به واسطه الفاظی که برای اشیای معدوم وضع میکند» از خود سلب صلاحیت میکند.مثلا ارسطویبان از جوهر و قوه حرف میزننده بدون آنکه مشخص کنند چگونه پی به هویت این مقولات بردهاند.خلاصه آنکه ما در گفتار و تفکر به خطا اشیاء را .اسمگذاری ميکنیم بر اساس این فرض که اسم شاهاسی بر وجود شیء مذ کور است بتهایی که به واسطه ی کلمات برفاهمه ی بشرتحمیل میشوند ‏:كه انوع هستند ‏لسامیشیاعی‌کسه وجود ندارند ویاماباضاء خارجین دارندومولد خيا لد مانند -1 ‏خل یا "مدایسیارلت ‏لسامیشیایی‌ک» وجود دایندلما مبهمندو تعربفدرستین دارندمانند واژهی -2 ‎

صفحه 14:
بتهاین مایشخانه-4 خطاهای برخاسته از مکاتب عدیده فلسفی عهد بیکن هستند. وی از اینان سه .مکتب را برمیشمارد: ۱سخرافی؛ ۲- تجربی و۳- عقلی مکتب خرافی درباره موجودات موهوم و نهانی بحث میکند یا در تفسیری بیپایه از انجیل غور میکند.متکلمان و روحانیان نمایندگان این فلسفه ضلالت 37 ‎LL Sy ad‏ به زعم بیکن بیش از اندازه به تجربه و نتایج عملی آنی «تجربههای محدود بها میدهند ‏:خطاهای شاخص تجربی عبارتند از ‏گردآوری واقعیات بدون هیچ تلاشی برای دستیابی به ب بر مبنای شماری اند ک از تجربیات ‎ ‏تعميم» يا تعميم دادن

صفحه 15:
آتلانتيس نويا مدينه ى فاضله ى بيكن * بيكن نيز مانند ارسطوء ابن سينا وفارابى مدينه ى فاضله اى دارد كه با يكك داستان تمثيلى بيان می شود. آتلانتیس نوه آخرین اثر فرانسیس بیکن است. بیکن در این کتاب به ترسیم جامعه‌ای پرداخته است که تکن وکرات‌ها بر آن حکومت می کنند. نگرش اندیشه‌ی بیکن و د رک استیلاجویانه‌ی وی از نسبت انسان و طبیعت کاملاً در اين اثر نیز خودنمائی می کند. کتاب «آتلانتیس نوی فرانسیس پیکن ساختاری داستانی دارد و بیان ماجرای مسافرانی است که کشتی آن‌ها دستخوش طوفان می گردد و آن‌ها از جزیره‌ای سرسبز؛ خرم و آباد سر در می‌آورند که همان آتلانتیس نو است. در این کتاب نام بیانگذار این مدینه ی فاضله «سلیمان؛ می‌باشد و پارلمان آتلانتیس نو نیز «خانه‌ی سلیمان؛ نامیده شده است. در اين اثر فرانسيس بیکن» غیر از روح تکنو کراتیک حاکم بر آن» رگه‌هایی از بهود گرایی نیز دیده می‌شود. در آتلانتیس نوء مهندسان و معماران و منجمان و زیست‌شناسان (در یک عبارت خلاصه تکنو کرات‌های عالم مدرن) حکومت می‌کنند. بیکن در این رساله‌ی خود از برخی اختراعات (نظیر زیردریایی و هواپیما) که در دوران او وجود آن‌ها جزو رویاهای خیالبافنه بو نیز سخن گفته است.

صفحه 16:
یکی از ارکان مهم این جامعه خانه سلیمان است که سازمانی است از حمایت شاه برخوردار و وقف يافتن«معرفت علل و حرکات نهانی اشیاء و گسترش مرزهای امپراطوی بشر بحدی که همه امور ممکن را تحت نفوذ قرار دهد.» است.بدین ترتیب خانه سلیمان نمایانگر ظهور انديشه یک علم نهادی شده برخوردار از حمایت سیاسی عامه است.این اندیشه یکی از سرچشمههای الهام انجمن سلطنتی بود. سازمانی انگلیسی که کل معرفت خطه آن بود. تسهیلات خانه سلیمان جالب توجه است.در این خانه غارها و معادنی است که در دل زمین فرو میرونده برجی دارد که نیم مايل ارتفاع دارد و برای بررسی هوا و پدیدههای نجومی بنا گردیده است. دریاچههای آب شیرین و شور آزمایشگاههای شیمی برای مطالعه گیاهان و ادویه ادوات مکانیکی» ابنیهای برای مطالعه نو شامل تجزیه نور ‎LS GS‏ همه انواع کلکسیون شامل فسیلها؛ و آزمایش از هر نوعی» شامل آزمایشات مربوط به پروازه از دیگر امکانات خانه سلیمان است.از همه مهمتر خانه سلیمان» گرد آوردن و پراکندن هر نوع علمی را که میداند و میخواهد بپژوهده مجاز میشمارد.

صفحه 17:
درپایان چیزی که توجه مرا جلب کرد توجه بیکن در مدینه فاضله اش به اطلاعات و دانش به عنوان سرمایه و حتی کالای قابل معامله و اکتسابی بود.چنانکه عده ای که مامور جمع آوری علوم از دیگر .ملل بودند را ”باز ركانان نور“ مى نامد چیزی که حدود ۴۰۰ سال يس از او جامعه ى اطلاعاتى مى ناميم؛ به . نوعى توسط بيكن مطرح شده .نظريه اى كه آنرا مطرح شده توسط مانوئل كستلز ميدانيم

فرانسیس بیکن زندگینامه ی بیکن فرانسیس بیکن در 26ژانویه 1561م در نزدیکی لندن ،به دنیا آمد .پدر او نیکال بیکن در بیست سال اول سلطنت الیزابت ،مهردار سلطنتی بود .مادر بیکن ،لیدی آن کوک ،خواهر زن سر ویلیام سسیل معروف به لرد باردلی خزانه دار ملکه الیزابت و یکی از مقتدرترین مردان انگلیسی بود. در 1573م در سن دوازده سالگی بیکن وارد کمبریج در ترینتی کالج گردید و تا 1576م در آن جا ماند و فلسفه اسکوالستیک را در آن جا تحصیل کرد و در عین حال تحصیالت قضایی خود را در همان جا آغاز نمود. بیکن در سال 1576م کالج را رها کرد و از طریق سرآمیاس پولت ،سفیر کبیر انگلستان در دربار هانری سوم که دوست پدرش بود ،به دربار فرانسه راه یافت. در سال 1578م پدر بیکن ناگهان درگذشت و او به انگلستان احضار گردید .پدرش قصد داشت که اموالی را مادام العمر به فرانسیس تخصیص دهد ولی مرگ او بر این کار سبقت گرفت. پس بیکن بر آن شد که در صدد پیدا کردن شغل پر سودی بر آید و از این رو معلومات حقوقی خود را تکمیل کرد و به وکالت دعاوی مشغول گردید. در سال 1580م در انجمن «گرنر این» که انجمنی مرکب از حقوق دانان بود عضو فعال و موثری گردید. جاه طلبی و بلند پروازی بیکن با دادرسی های توام با موفقیت خرسند نمی گردید .آن چه او می خواست احراز یک مقام سیاسی در دربار بود .عموی فرانسیس ،بورلی ،مقام مهمی در آن جا اشغال کرده بود با این حال بیکن جزء عنوان متوسطی را نتوانست تحصیل نماید و آن «مشاور فوق العاده ملکه» بود. این ناکامی باعث شد که بیکن سعی کند از راه پارلمان وارد حیات سیاسی شود ،در نتیجه در 1584م به عضویت مجلس عوام انتخاب گردید و به عنوان مشاور «ارل اسکس» (یکی از چهره‌های سیاسی معروف انگلیس) مشغول به کار گردید. ترفیعات بیکن در مدارج سیاسی انگلستان ادامه یافت و در 1586و 1588م نیز مجدادًا به به عضویت مجلس عوام برگزیده گردید. در سال 1595م چندین نوشته سیاسی و قضایی منتشر کرد . در سال 1597م نخستین چاپ انگلیسی کتاب «تتبعات اخالقی و سیاسی» خود را منتشر نمود و در مجلس عوام از تمام درخواست های کمک خرج دربار پشتیبانی کرد و سرانجام مشاور معمولی ملکه گردید. بیکن در سال 1607م معاون دادستان و شش سال بعد دادستان کل انگلستان گردید. در سال 1616م رایزن سلطنتی و سال بعد از آن مهردار سلطنتی گردید و نهایتًا در پنجاه و هفت سالگی به مقام صدارت عظمای انگلستان دست یافت. در سال 1621م به اخذ رشوه در محاکماتی که سمت قضاوت در آن‌ها را بر عهده داشت ،متهم گردید و البته این اتهام را نیز پذیرفت. در اواخر عمر مغضوب دربار انگلیس گردید و خانه‌نشین شد و به تألیف و پژوهش پرداخت .در دوران فعالیت‌های سیاسی غیر از مورد پذیرش رشوه از طرف او ،رفتار ناجوانمردانه و غیراخالقی هم از او دیده شده که مورد انتقاد بسیاری از مورخان تاریخ فلسفه قرار گرفته است .ماجرا مربوط به «ارل اسکس» یکی از رجال معروف آن زمان بریتانیا است که حمایت‌ها و کمک‌ های او نقش بسیار مهمی در ارتقاء شغلی و سیاسی بیکن داشته است ،اما بیکن در زمانی که اسکس مغضوب دربار انگلیس گردیده بود ،نه تنها از او حمایت و یا به او کمکی نکرد ،بلکه به صف مخالفان اسکس پیوست و در محکومیت او نقش بازی کرد .درباره‌ی این رفتار ناجوانمردانه و غیراخالقی بیکن صدها جلد کتاب نوشته شده است دورانی که بیکن در دربار انگلیس به فعالیت سیاسی می‌پرداخت هم زمان بود با آغاز شکل‌گیری امپراطوری استعماری دولت انگلستان علیه ملل و دول آسیایی و بیکن یکی از کارگزاران این رفتارهای استعمارگرانه‌ی دولت انگلستان بود. .فرانسیس بیکن در نهم آوریل سال 1626م در شصت و پنج سالگی درگذشت • علم پیش ازبیکن در سرتاسر قرون وسطا ،تعلیم و تربیت ،عمدتًا محدود به روحانیون بود .در دورانِ مدرنِ اولیه‌ی اروپا (قرون شانزده وهفده میالدی) نهادِ کلیسا ،انحصارِ سیستم آموزش و پرورش را در اختیار داشت و به توسعه‌ی آن به جدیت دامن می‌زد اما این روند به نتایج ناخواسته منجر شد .کلیسا هدف را بر تعلیمِ کشیشان گذارده بود تا ایشان را هنگام مباحثه در برابر مدافعانِ جنبش اصالح گری آماده سازد .گسترش تعلیم و تربیت پیوسته طالب را برای اشغال مقام‌های مختلفِ اداری در پایتختِ ممالک اروپایی آماده می‌کرد و این روند ،محصلین جدید و جامعه‌ی کتابخوان نوینی را به جوامع اروپایی عرضه داشت؛ درس خوانده‌هایی که بدنبال مقامِ ثابت و درازمدت در سلسله مراتب کلیسا نبودند ،بلکه طرفِ توجه شان دستگاه‌های حکومتی، .داد و ستدهای تجاری و زندگی روزمره بود به طورکلی در اوایل قرن هفده میالدی ،جدل‌ها برای نیل به حقیقت در چارچوب فلسفه‌ی اسکوالستیک ارسطویی بود .این نظام، .حاکم بر آموزش و پرورش و مراکز دانشگاهی بود و بطور رسمی بر جهانِ فکری درس خوانده‌ها سلطه داشت در آستانه‌ی قرن هفدهم ،دیدگاه توماس آکواینس قدیس و پیروان ومفسرین او درمسیحیت ریشه دوانده بود و آن آمیزشِ جدیدی بود که می‌کوشید آموزش‌هایِ دین مسیحیت را در قالب واژه‌ها و مفاهیم ارسطویی بیان نماید .ارسطوییان ،برای اثبات یک .عقیده در ُفرمِ جدل ،سه شالوده را مبنا قرار می‌دادند1 :مرجعیت2 ،عقل و 3تجربه نخستین مرجعیِت ماوراء الطبیعه بود ،به این معنا که در آنچه از سوی باری تعالی ُمنَز ل شده و شالوده‌ی حقیقت است ،تردید جایز .نیست در مرحله‌ی دوم ،مراجِع فلسفی -فکری طبیعی قرار داشتند که در دانشگاه‌های اروپا حضور داشته ،تدریس می‌کردند .اس و اساس َجَدل همین سنتِ استناد به مراجع است که می‌گوید انسان‌ها در هر عصری ،وارثان مراجعی هستند که در بوته‌ی تاریخ محک خورده‌اند .این مراجع ،در قرون شانزده و هفده میالدی ،اول از همه ،فالسفه‌ی یونان و مفسرین‌شان بودند. .دومین منبع در َجَدل عقل است .دو نوع روشِ استدالل را می‌توان از یکدیگر تمیز داد .اول استقراء ،دوم قیاس سومین و در درجه‌ی اهمیت ،پایین‌ترین جزء َجَدل ،تجربه بود .منظور از تجربه ،همانا بازگویی و به تصویر کشیدنِ اصول مراجع و نتایج منطق قیاس بود .از دید اروپاییان ،ارسطو جهانی را که آشفته ،بی‌ترتیب و ازهم‌گسیخته به نظر می‌آمد ،به انسجام .کشیده و به نظم آراسته بود آثار بیکن کتاب مقاالت که راجع به ادبیات بود 1- کتاب پیشرفت دانش راجع به ادبیات فلسفی بود 2- ارغنون جدید 3- تاریخ هانری هفتم 4- احیای کبیر 5- رد فلسفه‌ها 6- افکار و نتایج 7- آتالنتیس نو 8- اراء وافکار بیکن احتمام به علم واصرار در تحقیق و سلطه بر طبیعت 1- اهتمام به عمل(توانایی علم بر تولید کار و کمک به اسایش انسان)الزم و ملزوم بودن علم و • 2- عمل فایده جو نبودن علم(تامل در حقیقت)تجارب منیر و تجارب مفید برای فواید آنی و آتی • 3- .خرده گیری ها و بت شکنی ها • 4- به اکثر معلومات اسالفش با شک و تردید نگریست وهمانند خلف دانایش دکارت شک را • وسیله و مقدمه وصول به یقین شناخت که تاکید کرد روش جدید باید با شک آغا شود. اصول اولیه ای که بدون تحقیق کافی پذیرفته شده اند باید از نو آزمایش و مورد بررسی قرار گیرند .از ارسطو انتقاد کرده و به یافته ها و گفته های پیشینیان اعتماد نکرده است و آنها را تکرار مکررات دانسته .تمدن و صنعت جدید را غیه الغایات فلسفه خود قرارداده از حکمت مدرسی انتقاد کرده و آنها را الهی و حتا خرافاتی ویا وشاعرخوانده وگاهی شعبده باز و دجال . او به جدایی طبیعیات و الهیات معتقد بوده احیای کبیر مشغله بزرگ بیکن در زندگی این بود که به جنبشی عقلی دست یابد که از رازهای طبیعت پرده بردارد. و انسان را بر طبیعت مسلط کند.این اشتغال خاطر را وی«احیای کبیر»مینامد احیای کبیر به شش بخش تقسیم میشود: .1طبقه بندی علوم. .2ارغنون جدید؛قواعد برای تفسیر طبیعت. . 3پدیدارهای عالم؛یا تاریخ طبیعی و تجربی برای بنیاد نهادن فلسفه. .4نردبان عقل. .5پیشگامان؛یا پیشبینیهای فلسفه جدید. .6.فلسفه جدید؛یا علم فعال )الف :طبقهبندی علوم اوبرای نفس یا ذهن 3قوه مهم قایل است-1حافظه -2متخیله -3عاقله وعلوم را به 3طبقه ی بزرگ • تاریخ(مربوط به حافظه) • 1- شعر(مربوط به متخیله) • 2- فلسفه(مربوط به عاقله) • 3- اقسام تاریخ :تاریخ به شعبههای فرعی تاریخ مدنی(خاطرات،آثارباستانی و تواریخ کامل،تاریخ روحانیت و .تاریخ ادبیات)که به بررسی تاریخ انسان میپردازد و تاریخ طبیعی(تاریخ:مخلوقاتی ،عجایب وهنر)که رویدادهای طبیعت را ضبط میکند ،تقسیم میشود تاریخ طبیعی نقش مهمی در علم ایفا میکند زیرا در آن واقعیتهایی .که به کار استقراء میآیند ،گردآوری میشود اقسام شعر نقلی • نمایشی • کنایهای • اقسام فلسفه اولی :اصل مشترک همه ی علوم • الهی:موضوعش خداوند است • طبیعی:قدرت خدا را آشکار می کند بدون خرافات.به2شاخه • نظری وعملی تقسیم می شود اودین و فلسفه را جدا می داندوحوزه های وحی و عقل • راهمچنین و البته ایمان را باالتر از عقل می گیرد بت ها بیکن خطاهای ذهن انسان را بت می نامد • :چهار گونه بت وجود دارد بتهای قبیله ،غار ،بازار و نمایشخانه بیکن با ذکر این چهار بت اشاره می کند که این ها مسائلی هستند که باعث گمراهی انسان در کسب معرفت حقیقت می شوند و باید مواظب آنها بود و تا حد امکان از آنها بود و تا حد امکان از آنها دوری کرد و در راه و طریق علمی به دور از پیش داوری و .مسائل شخصی ،محیطی و تعالیم گذشتگان قدم گذاشت :بتهای قبیله1- بتهای قبیله خطاهایی هستند که از ما موجودات انسانی ،با همه ناتوانیها و کمبودهایی که واجد هستیم ،نشأت میگیرند.اوال، .ما از کاستیهای حواس خود رنج میبریم حواس یا هیچ اطالعی درباره وقایع یا فرایندهای طبیعی که دیوار به دیوار ما هستند ،نمیدهند ،یا اطالعات نادرستی میدهند.از این رو ،ما به یک روش مصحح نیازمندیم. ثانیا ،بسیاری از بحثها و استداللهای ما آمیخته به عواطف است ،مثل وقتی که درباره خدا بحث میکنیم.ثالثا:ما غالبا از موارد خالف غفلت میکنیم.رابعا ،ما به خیاالت خود میدان میدهیم که یاغیانه بتازند.خامسا ،برخی اوقات ما در برابر اطمینان خاطر ناشی از این باور که تصورات خیالی اختراعی ذهن ما بایستی در عالم واقع .صادق باشند ،سر تسلیم فرو میآوریم :که نشات گرفته از ناتوانی حواس -2ترتیب و نظامی بیش ازآنچه هست برای جهان قایل شدن -3به کارگیری تمام امور برای تثبیت عقیده1- ی پذیرفته شده خود - 4خطاهای عقل بشرکه بیشتر با امور مثبت تحریک میشود تا منفی درحالی که باید بیطرف باشد -5هم انگاری همه چیزها شبیه هم توسط ذهن -6دخالت اراده و عواطف بتهای غار2- بتهای غار:بتهای غار خطاهای ناشی از خصایص فردی ما2- هستند.مثال هر یک از ما نظرگاه خاص خود را به زندگی دارد و تمایل دارد که هر کس دیگر نیز در این نظرگاه سهیم باشد.اموری که برای ما ظاهرا بداهتا حقیقت داشته و حائز اهمیتاند ،برای دیگران آنقدر بدیهی و حائز اهمیت نیستند وشخاص به مقتضای طبیعت اختصاصی خود به آن دچار می شوند.وطبیعت و اوضاع فردی هرشخصی،اورا همانند ساختمان غارافالطون که غارنشینان را مجبور میکند که سایه هارا حقیقت بپندارند ،آنها را از درک حقایق غافل می کند بتهای بازار3- .بتهای بازار خطاهای ناشی از سوء استعمال زبان است زبان ما به واسطه الفاظی که برای اشیای معدوم وضع میکند ،از خود سلب صالحیت میکند.مثال ارسطوییان از جوهر و قوه حرف میزنند ،بدون آنکه مشخص کنند چگونه پی به هویت این مقوالت بردهاند.خالصه آنکه ما در گفتار و تفکر به خطا اشیاء را .اسمگذاری میکنیم بر اساس این فرض که اسم شاهدی بر وجود شیء مذکور است بتهایی که به واسطه ی کلمات برفاهمه ی بشرتحمیل میشوند :که 2نوع هستند اسامی اشیاعی که وجود ندارند ویاماباضاء خارجی ندارندومولد خیالند مانند 1- ”“.بخت“یا“مدارسیارات اسامی اشیایی که وجود دارند اما مبهمندو تعریف درستی ندارندمانند واژه ی 2- ”.مرطوب“این کلمه براشیاء متعددی اطالق میشود اما به شیء خاصی مربوط نیست بتهای نمایشخانه4- خطاهای برخاسته از مکاتب عدیده فلسفی عهد بیکن هستند .وی از اینان ،سه مکتب را برمیشمارد-1:خرافی -2،تجربی و -3عقلی مکتب خرافی درباره موجودات موهوم و نهانی بحث میکند یا در تفسیری بیپایه از انجیل غور میکند.متکلمان و روحانیان نمایندگان این فلسفه ضاللت آفریناند. تجربهگرایان ،به زعم بیکن ،بیش از اندازه به تجربه و نتایج عملی آنی .تجربههای محدود ،بها میدهند :خطاهای شاخص تجربی عبارتند از گردآوری واقعیات بدون هیچ تالشی برای دستیابی به یک تعمیم ،یا تعمیم دادن بر مبنای شماری اندک از تجربیات آتالنتیس نو یا مدینه ی فاضله ی بیکن • بیکن نیز مانند ارسطو ،ابن سینا وفارابی مدینه ی فاضله ای دارد که با یک داستان تمثیلی بیان می شود. • «آتالنتیس نو» آخرین اثر فرانسیس بیکن است .بیکن در این کتاب به ترسیم جامعه‌ای پرداخته است که تکنوکرات‌ها بر آن حکومت می‌کنند .نگرش پوزیتیویستی اندیشه‌ی بیکن و درک استیالجویانه‌ی وی از نسبت انسان و طبیعت کامًال در این اثر نیز خودنمائی می‌کند. کتاب «آتالنتیس نو»ی فرانسیس بیکن ساختاری داستانی دارد و بیان ماجرای مسافرانی است که کشتی آن‌ها دستخوش طوفان می‌گردد و آن‌ها از جزیره‌ای سرسبز ،خرم و آباد سر در می‌آورند که همان آتالنتیس نو است .در این کتاب نام بنیانگذار این مدینه ی فاضله «سلیمان» می‌باشد و پارلمان آتالنتیس نو نیز «خانه‌ی سلیمان» نامیده شده است .در این اثر فرانسیس بیکن ،غیر از روح تکنوکراتیک حاکم بر آن ،رگه‌هایی از یهودگرایی نیز دیده می‌شود .در آتالنتیس نو، مهندسان و معماران و منجمان و زیست‌شناسان (در یک عبارت خالصه تکنوکرات‌های عالم مدرن) حکومت می‌کنند .بیکن در این رساله‌ی خود از برخی اختراعات (نظیر زیردریایی و هواپیما) که در دوران او وجود آن‌ها جزو رویاهای خیالبافانه‌ بود نیز سخن گفته است. • یکی از ارکان مهم این جامعه خانه سلیمان است که سازمانی است از حمایت شاه برخوردار و وقف یافتن«معرفت علل و حرکات نهانی اشیاء و گسترش مرزهای امپراطوی بشر بحدی که همه امور ممکن را تحت نفوذ قرار دهد». است.بدین ترتیب خانه سلیمان نمایانگر ظهور اندیشه یک علم نهادی شده برخوردار از حمایت سیاسی عامه است.این اندیشه یکی از سرچشمههای الهام انجمن سلطنتی بود ،سازمانی انگلیسی که کل معرفت خطه آن بود. تسهیالت خانه سلیمان جالب توجه است.در این خانه غارها و معادنی است که در دل زمین فرو میروند ،برجی دارد که نیم مایل ارتفاع دارد و برای بررسی هوا و پدیدههای نجومی بنا گردیده است .دریاچههای آب شیرین و شور، آزمایشگاههای شیمی برای مطالعه گیاهان و ادویه ،ادوات مکانیکی ،ابنیهای برای مطالعه نور ،شامل تجزیه نور رنگین کمان ،همه انواع کلکسیون شامل فسیلها ،و آزمایش از هر نوعی ،شامل آزمایشات مربوط به پرواز ،از دیگر امکانات خانه سلیمان است.از همه مهمتر ،خانه سلیمان ،گرد آوردن و پراکندن هر نوع علمی را که میداند و میخواهد بپژوهد ،مجاز میشمارد. درپایان چیزی که توجه مرا جلب کرد توجه بیکن در مدینه فاضله اش به اطالعات و دانش به عنوان سرمایه و حتی کاالی قابل معامله و اکتسابی بود.چنانکه عده ای که مامور جمع آوری علوم از دیگر .ملل بودند را ”بازرگانان نور“ می نامد چیزی که حدود 400سال پس از او جامعه ی اطالعاتی می نامیم ،به .نوعی توسط بیکن مطرح شده .نظریه ای که آنرا مطرح شده توسط مانوئل کستلز میدانیم

62,000 تومان