صفحه 1:

صفحه 2:
۰ در یکی از روز های بهار سال 29هجری به دنیا آمد. (hE ce mE "0

صفحه 3:
حسن به مكتب میرود وفردوسی لقب 0 ‏ا‎ RUE Cea ie ‏محول کرده بود.‎ ‏لین معبر به صورتی تصادفی صدای اذان را‎ 3 ۳

صفحه 4:
* و از آنجای که مردم انفاس قدوسی ومتبرکه آن پیر اعتقاد دانستند که ار هرد بير سالخورده پرهیزگار معتقد است که حسن به فردوس یا بهشت میرود واين نام بر سر زبان ها پیچید ویدر ومادر واهل خانه وهمسایگان وحتی مکتب دار و هم را فردوسی بخوانند.

صفحه 5:
ماخذ آن شاهنامه بود آورده نشده بود به همین علت

صفحه 6:
سپسالار از فردوسی حمایت کرد و از او خواست دبکر داستان هایی که در شاهنامه ابو منصوری نیامده ببابد وبه نطم در آورد.

صفحه 7:

صفحه 8:

صفحه 9:
حادثه ای که تصمیم فردوسی را برای 2 ادامه تحصیل در مدرسه تغییر داد

صفحه 10:
در همان زمان ها فردوسى در دهى به اسم كشمهين برای دفاع از ييرمرد ودخترش رودابه در مقابل يكى از صاحب منصبان ترك مجبور به مبارزه شد و آن بير مرد ودخترش را از دست أن مرد نجات فى دهد كه در همان زمان بود كه يا رودابه آشنا شد وبعد از مدتى با او ازدواج كرد فردوسى در سياه ابومنصورى محمد ب سياهى بود از جندين سياه سامانى .

صفحه 11:
سعدا 3 نحلم در أورد.

صفحه 12:
سه ‎Bou!‏ ویک تتاهنامه يكى از برركا زا كان الإ ستبهسالاران خراسان يدانا ]الو ۱ ۱ جمع آوری کهن ترین مدارک تاره فا ‎re‏ ‏دستور سپهسالار خراسان تعدلاي از تاریج شتاسان ایرانی که ان پهلوی آشنا بودند دعوت شدی ۲ ب تکارش او ۱۱۳۱۵ »گمازدند و همت این گروو ۲۲ وتصوری تگاشته شا امروزه نها 93| توجو: 1 شاهنامه بس از ابومنصور ‎BM‏ ‏دقیقی سپرده شد و دقیکی ۰ كرفت شاهنامه را به ‎ais ele‏ در آورد اما دقیقی 1000 بیت از ابتدای شاهنامه را سرود و زود مُکام‌از: ميان رفت و اينجاست كه فردوسی همّت گماشت و این ثاهنامه تهانی را به مدت سی سال به پایان رساند و به احترام دق ۳ .سروده شده را در آغاز کار خود جای داد

صفحه 13:
* فردوسی از سن 40 سا لگی شروع به سرودن شاهنامه کردرودلیه نیز متون پهلوی را میتوانست بخواند برای همین فردوسی با رودابه نیز مشورت میکرد و رودلیه نکاتی را به خاطر آو می آورد و داستانهایی را که شنیده بود برای لو میخواند فردوسی نیز در مقدمه منظومه بیژن ومنیژه اشاره می کند # ۰ بدان سروین گفتم لی ماهروی مرا امشب این داستان با ز گوی * مرا گفت کز من سخن بشنوی پهلوی

صفحه 14:

صفحه 15:
ژغرصه نایدید شده اس بها جو 811 8 حو كم علد اوداز

صفحه 16:
سای اسلی د شاشنامه موضوع این شاهکار جاودان, تاریخ ایزان قدیم, از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا سرنگوني حکومت ساسانیان به دست اعراب است که به سه دوره اساطیری, پهلوی و تاریخی تقسیم می

صفحه 17:
an am ‏دوره‎ nee Peer ene OE Re coris Re kes ACs a ‏ا‎ ‎1 DSA Se Sosren Renee es 3

صفحه 18:
2 سباوش يشير كيكاووس؛ 3 ‎Py cn‏ رستم : خونخواهى او ‎ae‏ زمين مى رز ‎Ree‏ ‎ried‏ ا ا ار ‎he. aes,‏ ایرانیان َو می کندو اسفندیار به دست Pah SR ‏ل‎ oo) ote WR, Pa a

صفحه 19:

صفحه 20:
پرویز کوچکترین پسر فریدون خسروپرویز پسر هرمز ساسانی از فرزندان کاوه آهنگر رستم پسر نریمان ,پدر زال ونیای رستم پسر زال پسر رستم از تهمینه پسر کاووس,پدر کیخسرو پسر لهراسب ویدر اسفندیار

صفحه 21:
آبتین/آتبین آذرافروز آرش بهمن بیژن اردشیر اردوان ارژنگ اسفندیار أورمزد يدر فريدون يسر اسفنديار پسر کیقباد , برادر كاووس / هفتمين شاه اشكانى يسر اسفنديار يسر كيوكودرز و همسر منيزه دختر افراسياب سر سلسله ی ساسانیان هشتمین تن از شاهان اشکانی سالار مازندران در روزگار کاووس بسر گشتاسب و کتایون ششمين تن از شاهان اشكانى

صفحه 22:
آریانس آرتادخت فرع رق فرانک پور اندخت منیژه کتایون نگان زن آپارنیک سورا کردیه I بت ‎SW‏ زر اهنامه کی از شرداران مبازر و دلیر هحامنشیان باتوی دای زر کی ‎We‏ ‏وزیر خزانه داری و امور مالی دولت ایران در زمان شاهنشاهی اردوان ارم اشکانی نخستین بانوی وزیر همسر آبتین و مادر فریدون شاهنشاه آیران در زمان ساسانی دختر افراسیاب دختر قیصر روم همسر گشتاسب شاه و مادر اسفندیار دختر اسفندیار و خواهر بهمن از سرداران ساسانی همسر رستم فرخزاد دختر اردوان پنجم و سمت سپهبدی داشت و دست راست پدر بود خواهر خردمند بهرم چوببین قمسر يزدكرذ سوم

صفحه 23:

صفحه 24:
. داستان عشق زال و رودابه از زیباترین داستان های شاهنامه است رودابه که دختر مهراب ‎SSI STIS Lidl,‏ ‎MEN ies ons GS Gls Vos oo sl! olla: JL;‏ است پیوند میان اين دو ب» ۱ کاوت نژادی در ات۳ ‎BPEL‏ است و نوعی بهانه ی برای شروع یک جنگ ویرانگر به نظر ۶ رسد اما رودابه به شدت عاشق زال است و حاضر نیست لز عشفش دیس کت و تا کت شکن مرژدا يوك زیر پا می گذارد تا به هدفش برتسد«ثتفاوت رودایهد ۳ ۲۳ است این پافشاری در سودابه به گرایش اد ۱۳۳۳ در حالیکه رودابه را تا حد یک بانوی اسطورهای ۲ ۱ ۲۲ ۱

صفحه 25:
اا منيزه . رودابه و كتايون به عنوا ن لقان غير ايرانى بر عشق خود به مردانی پافشاری می کنند, که ‎al 7” —‏ پدرانشان نه تنها آنها راتائید نی کنند بلگه کاملا

صفحه 26:
فردوسی برای بیان افکار خود نبروی تخیل را به کارگرفته و گونه های مختلف ‎JUS‏ ‏:كور بردازى هاى او بازتابى هترمندانه يافته اند در این كيان كا ك1 05 الك طبيعى ترين راه هاى بيان در كفتار عامه مردم و امثال و حكم رايج در زبان و .قوى ترين راه القاى معانى است بهره كرف

صفحه 27:

صفحه 28:

صفحه 29:
? kee ‏چوبان‎ ‎۱ ۷ ere eres ‏درنندزشتتّی‎ ۳۳ Spr] ‏تس‎ ‎5: ‏هك 5 رل‎ f إند aa

صفحه 30:
فن هوشبری وبه هوش آوری

صفحه 31:
مهم ترین ومشهورترین رستم ازرودابه است

صفحه 32:

صفحه 33:

صفحه 34:
ويران شد. در سال 11.1 به اضرار رئیس و نایب ‎Ferenc Pea‏ ee ‏ری‎ Se eee PA CIPMSC A fre evry as Pi Rta) as | erate eC wus Sjlujb W¥V Sle & eee a es | eee roe ery

صفحه 35:
ee ‏کم زره دروم بای‎ » 2 a ‏از كا يللد‎ reid pe ‏اباو ديادان شا لالد‎ Sf 5 ‏لو‎ 2 7 ‏کی اد اپ بل ده ام‎ Pa ie 3

صفحه 36:
فردوسی از خسرو معتمد ‎ress‏ ‏[أدبيات ايران از استاد دكتر ذبيح الله صفا فردوسی ,چاپ محمود تصانی(موسسه خاور) ورسمهای ایران باستان بر بنیاد شاهنامه از علیقلی اعتماد مقدم. تمدن اسلام از جرجی زیدان ترجمه علی جواهر کلام تهران-امبر کیبر دم وقهرمانان شاهنامه «گرداوری و تالیف سید ابولقاسم انجوی شبرازی باستان,دکترمیرجلال الدین کزازی أزبخ مسعودی با مقابله وتصیحو حواشی استاد فقید سعید تقسی مش هنامه,حکیم ابوالقاسم فردوسی,به کوشش محمددبیرسیافی برگزیده سیاستنامه از خواجه نظام الملک طوسی ,و پشاهنامه فردوسی چاپ دوم تهران 1365 تاريخ پزشکی ودرمان جهان ازآغاز تاعصرحاضر,محمدتقی سرمدی,جلداول وین هادرشاهنامه فردوسی,تالیف معمدآادیباویل 2-7 انورى. بحسن .فرهنگ کنایات سخن ج 1و2 ازندكينامه تحليلى فردوسى از شابور شهبازى مترجم هايده مشايخ ‎Magiran.ir‏ ‎Sid.ir‏ ‎Irandoc.ir‏ ‏ای 20

صفحه 37:
ا دس تك 4 > + ‏الوم‎ ZL ۱۷۷۷۷۷ 0

بسم اهلل الرحمن الرحیم تولد فردوسی • در یکی از روز های بهار سال 329هجری به دنیا آمد. حسن به مکتب میرود وفردوسی لقب میگیرد • • • • • وقتی حسن پسر شرفشاه 5ساله شد اورا به مکتب ده باژ فرستادند. پس از 2سال شرفشاه ابولقاسم را به مکتبی که در شهر طوس بود فرستاد. پس از 3سال حسن در خواندن قرآن تبحر پیدا کرده ومکتب دار خواندن اذان را به او محول کرده بود. یک روز شیخ نجیب الدین معبر به صورتی تصادفی صدای اذان را شنید واز اطرفیان پرسید صدای کیست که به این خوبی اذان میخواند ؟ گفتند :حسن نام دارد فرزند خواجه ابومنصور محمد بن اسحاق شرفشاه وشیخ با شگفتی گفت فردوس ،فردوس این آواز فردوس است این پسر به راستی ازفردوسیان است که قران خواندنش در من پیر این چنین موثر واقع افتاده است • و از آنجای که مردم انفاس قدوسی ومتبرکه آن پیر اعتقاد داشتند دانستند که آن مرد پیر سالخورده پرهیزگار معتقد است که حسن به فردوس یا بهشت میرود واین نام بر سر زبان ها پیچید وپدر ومادر واهل خانه وهمسایگان وحتی مکتب دار و هم درسان حسن عادت کردند او را فردوسی بخوانند. فردوسی و حضور او در مجلس ادبی حکمران نیشابور • فردوسی در سن 17سالکی موفق شد به اتفاق دوستش محمدبن احمد در مجلس ادبی سپهساالر ابومنصور محمدبن عبد الرزاق حضور یابد. • در جلسه چهارم فردوسی اجازه گرفت که ابیاتی از اشعارخود را که درباره داستان بیژن وگرازان بود بخواند از 9بیت آن از میان 90بیت ایراد گرفته شد این داستان در شاهنامه ابومنصوری و کتابهایی که در ماخذ آن شاهنامه بود آورده نشده بود به همین علت • سپساالر از فردوسی حمایت کرد و از او خواست دیگر داستان هایی که در شاهنامه ابو منصوری نیامده بیابد وبه نظم در آورد. • در سن 18سالگی فردوسی قادر شده بود به زبان پهلوی بنویسد و موفق شد مستقیما وبدون واسطه از کتاب های دوران ساسانیان مطالبی استنباط کند و استنباطات خود را به رشته تحریر در آورد. • فردوسی در سال های بین 14تا 19سالگی آن داستانها را فقط برای کنجکاوی و سرگرم شدن میخواند اما در سال های بعدکه سن او باالتر رفت از آن داستانها تاویالت وتفسیر های عمیقی می نمود وآنها را به صورت مکتوب در می آورد . حادثه ای که تصمیم فردوسی را برای ادامه تحصیل در مدرسه تغییر داد • فردوسی در سن 19سالگی خواب یکی از شخصیت های تاریخی به نام رستم که در سیستان می زیسته و نام او را در کتابی به نام سیکسانیان خوانده بود را میبیند ودر آن خواب به فردوسی تبسم میکند و از آنجایی که فردوسی سالها جز قیافه های جدی وعبوس مدرسین چهره دیگری نمی دید از آ ن تبسم دوستانه خیلی خوشحال می شود و وقتی بیدار می شود تصمیم می گیرد از این به بعد به جای علوم عملی ومنطق و حکمت به افسانه های ایران زمین روی آورد. • در همان زمان ها فردوسی در دهی به اسم کشمهین برای دفاع از پیرمرد ودخترش رودابه در مقابل یکی از صاحب منصبان ترک مجبور به مبارزه شد و آن پیر مرد ودخترش را از دست آن مرد نجات می دهد که در همان زمان بود که با رودابه آشنا شد وبعد از مدتی با او ازدواج کرد • فردوسی در سپاه ابومنصوری محمد بن عبدالرزاق رفت که سپاهی بود از چندین سپاه سامانی . فردوسی انزوا پیشه میکند وبه تحصیل ومطالعه می پردازد بعد از اینکه ابومنصوری به قتل می رسد فردوسی 21ساله خیلی افسرده خاطر و دلسرد میشود و دنیای سپاهی گری را رها میکند و به مدرسه باز میگردد و دوره تحصیالت عالی را به پایان می رساند ودر سن 26سالگی پیشنهاد تدریس به او میدهند ولی او رد می کند وتصمیم میگیرد شاهنامه ابو منصوری را تکمیل وتصیح کند وآنرا نه نظم در آورد. سه سراینده ویک شاهنامه یکی از بزرگ زادگان و سپهساالران خراسان به نام ابومنصور ابن محمد در جمع آوری کهن ترین مدارک تاریخ باستانی ایران همت گماشت و به دستور سپهساالر خراسان تعدادی از تاریخ شناسان ایرانی که به زبان پهلوی آشنا بودند دعوت شدند تا نسبت به نگارش اولین شاهنامه همت .گماردند و همت این گروه شاهنامه ابومنصوری نگاشته شد امروزه تنها مقدمه آن موجود است شاهنامه پس از ابومنصور به دست دقیقی سپرده شد و دقیقی تصمیم گرفت شاهنامه را به جای نثر به نظم در آورد اما دقیقی 1000بیت از ابتدای شاهنامه را سرود و زود هنگام از میان رفت و اینجاست که فردوسی همت گماشت و این شاهنامه جهانی را به مدت سی سال به پایان رساند و به احترام دقیقی 1000بیت سروده .شده را در آغاز کار خود جای داد • فردوسی از سن 40سا لگی شروع به سرودن شاهنامه کردرودابه نیز متون پهلوی را میتوانست بخواند برای همین فردوسی با رودابه نیز مشورت میکرد و رودابه نکاتی را به خاطر او می آورد و داستانهایی را که شنیده بود برای او میخواند فردوسی نیز در مقدمه منظومه بیژن ومنیژه اشاره می کند : • بدان سروبن گفتم ای ماهروی داستان باز گوی مرا امشب این • مرا گفت کز من سخن بشنوی دفتر پهلوی به شعر آری از • وقتی فردوسی شروع به سرودن شاهنامه کرد یک راهنمای خوب در اختیار داشت کتاب شاهنامه ابومنصوری بود که زیر نظر و به اهتمام سپهساالر ابومنصور محمد بن عبد الرزاق تدوین شده بود. • احترام فردوسی نسبت به سپهساالر تا آن حد که در مقدمه شاهنامه 16بیت به مدح سپهساالر اختصاص میدهد وگذشته از آن زیر عنوان در ستایش ابومنصور بن محمد 20بیت دیگر به حمد وثنای آن مرد اختصاص میدهد و افسوس میخورد که ناگهان از عرصه ناپدید شده است چنان نامور گم شد از انجمن • چمن چو از باد سرو سهی از نه او زنده بینم نه مرده نشان • کشان بدست نهنگان مردم دریغ آن کمربند آن کردگاه • شاه دریغ آن کنی بر زو باالی بخشهای اصلی در شاهنامه موضوع این شاهکار جاودان ،تاریخ ایران قدیم ،از آغاز تمدن نژاد ایرانی تا سرنگوني حکومت ساسانیان به دست اعراب است كه به سه دوره اساطیری ،پهلوی و تاریخی تقسیم می شود. دوره اساطیری • این دوره از عهد کیومرث تا ظهور فریدون ادامه دارد .در این عهد ،از پادشاهانی مانند کیومرث ،هوشنگ ،تهمورث و جمشید سخن به میان می آید .تمدن ایرانی در این زمان به وجود آمد .کشف آتش ،جدا کرن آهن از سنگ و رشتن و بافتن و کشاورزی کردن و امثال آن ،در این دوره صورت می گیرد .در این عهد ،بيشتر جنگها داخلی است و جنگ با دیوان و سرکوب کردن آنها بزرگترین مشکل این عصر بوده است (برخي احتمال داده اند که منظور از دیوان ،بومیان فالت ایران بوده اند که همواره با آریاییهای مهاجم ،جنگ و ستیز داشته اند). در پایان این عهد ،ضحاک ،دشمن پاکی و سمبل بدی به حکومت می نشیند ،اما سرانجام ،پس از هزار سال ،فریدون به یاری کاوه آهنگر و با حمایت مردم ،او را از میان می برد و دوره جدید آغاز می شود دوره پهلوانی • دوره پهلوانی یا حماسی از پادشاهی فریدون شروع می شود. ایرج ،منوچهر ،نوذر و گرشاسب ،به ترتیب ،به تخت پادشاهی می نشینند .جنگ میان ایران و توران آغاز می شود .پادشاهان کیانی مانند کیقباد ،کیکاووس ،کیخسرو و سپس لهراسب و گشتاسب روی کار می آیند .در این عهد ،دالورانی مانند زال، رستم ،گودرز ،طوس ،بیژن ،سهراب و امثال آنان ظهور می کنند. سیاوش پسر کیکاووس ،به دست افراسیاب کشته می شود و رستم به خونخواهی او ،به توران زمین می رود و انتقام خون سیاوش را از افراسیاب می گیرد .در زمان پادشاهی گشتاسب، زرتشت پیغمبر ایرانیان ظهور می کند و اسفندیار به دست رستم کشته می شود .مدتی پس از کشته شدن اسفندیار، دوره تاریخی • این دوره با ظهور بهمن آغاز می شود و پس از بهمن ،همای و سپس داراب و دارا پسر داراب به پادشاهی می رسند .در این زمان ،اسکندر مقدونی به ایران حمله می کند و دارا يا همان داریوش سوم را می کشد و به جای او بر تخت می نشیند .پس از اسکندر ،دوره پادشاهی اشکانیان در ابیاتی چند بیان می گردد و سپس ساسانیان روی کار می آیند و آنگاه ،حمله عرب پیش آمده و با شکست ایرانیان، شاهنامه به پایان می رسد. شخصیت های شاهنامه ایرج کوچکترین پسر فریدون پرویز خسروپرویز پسر هرمز ساسانی پیروز از فرزندان کاوه آهنگر تاجبخش رستم سام پسر نریمان ،پدر زال ونیای رستم رستم پسر زال سهراب پسر رستم از تهمینه سیاوش پسر کاووس،پدر کیخسرو گشتاسب پسر لهراسب وپدر اسفندیار آبتین/آتبین پدر فریدون آذرافروز پسر اسفندیار آرش پسر کیقباد ،برادر کاووس /هفتمین شاه اشکانی بهمن پسر اسفندیار بیژن پسر گیوگودرز و همسر منیژه دختر افراسیاب اردشیر سر سلسله ی ساسانیان اردوان هشتمین تن از شاهان اشکانی ارژنگ ساالر مازندران در روزگار کاووس اسفندیار پسر گشتاسب و کتایون اورمزد ششمین تن از شاهان اشکانی شخصیت های زن در شاهنامه آریاتس پرین آرتادخت فرخ رو یکی از سرداران مبارز و دلیر هخامنشیان بانوی دانشمند ایرانی،دختر کی قباد وزیر خزانه داری و امور مالی دولت ایران در زمان شاهنشاهی اردوان چهارم اشکانی نخستین بانوی وزیر فرانک همسر آبتین و مادر فریدون پور اندخت شاهنشاه ایران در زمان ساسانی منیژه دختر افراسیاب کتایون دختر قیصر روم همسر گشتاسب شاه و مادر اسفندیار هما دختر اسفندیار و خواهر بهمن نگان زن از سرداران ساسانی آپارنیک همسر رستم فرخزاد سورا دختر اردوان پنجم و سمت سپهبدی داشت و دست راست پدر بود کردیه خواهر خردمند بهرم چوببین سوسن همسر یزدگرد سوم .داستان عشق زال و رودابه از زیباترین داستان های شاهنامه است رودابه که دختر مهراب پادشاه کابل و از نژاد ضحاک است شیفته زال پهلوان ایرانی می شود در حالی که فقط وصف او را شنیده است پیوند میان این دو به دلیل تفاوت نژادی در ابتدا ناممکن است و نوعی بهانه ای برای شروع یک جنگ ویرانگر به نظر می رسد اما رودابه به شدت عاشق زال است و حاضر نیست از عشقش دست بکشد او مانند یک سنت شکن مرزهای ممنوعه را زیر پا می گذارد تا به هدفش برسد تفاوت رودابه و سودابه در آن است این پافشاری در سودابه به گرایش اهریمنی ختم می شود در حالیکه .رودابه را تا حد یک بانوی اسطوره ای ارتقاء می دهند منیژه ،رودابه و کتایون به عنوان زنان غیر ایرانی بر عشق خود به مردانی پافشاری می کنند .که پدرانشان نه تنها آنها راتائید نمی کنند بلکه کامال مخالف آنها هستند در حالیکه بانو گشسب به عنوان یک زن ایرانی با تمام خصلتهای پهلوانی و سلحشوری خود بر خالف نظر پدرش عمل نمی .کند کنایات در شاهنامه فردوسی برای بیان افکار خود نیروی تخیل را به کارگرفته و گونه های مختلف خیال در تصویر پردازی های او بازتابی هنرمندانه یافته اند .در این میان کنایه که یکی از طبیعی ترین راه های بیان در گفتار عامه مردم و امثال و حکم رایج در .زبان و قوی ترین راه القای معانی است بهره گرفته است :نمونه ایی از کنایات چو بهرام زان کاخ آمد برون توگفتی ببارید از چشم خون از چشم خون باریدن :سخت خشمگین بودن به جای کسی گر تو نیکی کنی برسر زدن :سخت آزردن مزن بر سرش تا دلش نشکنی همیشه تن وجانت پر شرم باد دلت شاد و پشتت به ما گرم باد پشت گرم به کسی بودن:از حمایت کسی بر خوردار بودن چو او سی و شش پادشاه را بکشت چه دارد زگیتی به مشت در مشت داشتن :در اختیار داشتن نگر تا رازهای نهفته پزشکی درشاهنامه فردوسی پیدایش هنرپزشکی دردوران پادشاهی جمشید فردوسی درشرح پادشاهی جمشیدبه کاربردعطرهاوفرآورده های گیاهی به عنوان دارووپیدایش صنعت طب چنین :اشاره میکند که دارندمردم دگربوهای خوش آوردباز به بویش نیاز چوبان وچوکافوروچواشک ناب چوعودوچوعنبرچوروشن گالب درتندرستی پزشکی ودرمان هردردمند وراه گزند که {درتندرستی}باعلم بهداشت و{راه گزند} فن هوشبری وبه هوش آوری فردوسی بارها به استفاده از می وداروی خواب آوربه منظوربی هوش کردن اشاره می کند.درتولدرستم سیمرغ به موبدپزشک دستورمی دهد که پیش ازشکافتن پهلوی .رودابه ابتدااورابامی بیهوش کند نخستین به می ماه رامست کن زدل بیم اندیشه راپست کن درداستان بیژن ومنیژه هم به دستورمنیژه بیژن راباخوراندن داروی بیهوشی مدهوش کرده وبه .قصرمنیژه می برند عمل رستمی یارستم زاد(سزارین) مهم ترین ومشهورترین اشاره پزشکی شاهنامه شرح تولد رستم ازرودابه است که به علت درشت بودن جثه نوزادبه دستورسیمرغ موبدپزشکی اوراباشکافتن پهلوی رودابه به دنیا می آورد.فردوسی بیش ازپنجاه بیت به تشریح جزئیات تولدرستم اختصاص داده دراینجا فقط به سه بیت :آن بسنده می شود یکی مردبینا دل پرفسون بیاوردیکی خنجرآبگون بتابیدمربچه راسرزراه شکافیدبی رنج پهلوی ماه چنان بی گزندش برون آورید که کس درجهان این شگفتی ندید دربیت دوم به تابیدن سربچه که دراصطالح پزشکی امروز مانور(ورسیون=)نامیده می شود اشاره شده ‏version.است قطره چشمی درلشکرکشی کیکاووس به مازندران وجنگ بادیوسپید وکورشدن چشم سربازان ایرانی (احتماالبه وسیله ی گازاشک آورسیر)رستم دیوسپیدراکشته وموبدپزشکان باچکاندن خون جگردیوسپیددرچشم سربازان آنهارادرمان می کنند تداعی کننده وجودویتامین آ(( درجگروتاثیرمثبت آن دربینایی چنین گفت فرزانه مردی پزشک که چون خون • فردوسی توسط ابوالمظفرنصربن ناصر الدین سبسکتگین به دربار محمود غزنوی معرفی شد ولی محمود غزنوی از او حمایت نکرد و شاهنامه را بی ارزش دانست . • فردوسی که از این بی اعتنایی محمود بر آشفت و آزرده خاطر گشت و بیتی چند در هجو سلطان محمود گفت و از بیم محمود غزنین را ترک کرد وبا خشم و ترس در شهر هایی چون هرات ،ری و طبرستان متواری بود واز شهری به شهر دیگر میرفت تا اینکه در زادگاه خود طوس در گذشت .تاریخ وفاتش را بعضی 411وبرخی416هجری قمری نوشته اند . • از زمان دفن فردوسی ،آرامگاه او چندین بار ویران شد .در سال ۱۳۰۲قمری به دستور «میرزا عبدالوهاب خان شیرازی» ،والی خراسان ،محل آرامگاه را تعیین کردند و ساختمانی آجری در آنجا ساختند .پس از تخریب تدریجی این ساختمان ،انجمن آثار ملی به اصرار رئیس و نایب‌رئیسش« ،محمدعلی فروغی» و «سید حسن تقی‌زاده» ،متولی تجدید بنای آرامگاه فردوسی شد و با جمع‌آوری هزینه این کار از مردم (بدون استفاده از بودجه دولتی) که از ۱۳۰۴ هجری شمسی شروع شد ،آرامگاهی ساختند که در سال ۱۳۱۳ افتتاح گرديد .این آرامگاه به علت نشست ،در سال ۱۳۴۳دوباره تخریب و تا سال ۱۳۴۷بازسازی شد. منابع زندگی فردوسی از خسرو معتمد فرهنگ دهخدا تاریخ ادبیات ایران از استاد دکتر ذبیح الله صفا شاهنامه فردوسی ،چاپ محمود نصانی(موسسه خاور) آیین ورسمهای ایران باستان بر بنیاد شاهنامه از علیقلی اعتماد مقدم تاریخ تمدن اسالم از جرجی زیدان ترجمه علی جواهر کالم تهران-امیر کبیر مردم وقهرمانان شاهنامه ،گرداوری و تالیف سید ابولقاسم انجوی شیرازی نامه باستان,دکترمیرجالل الدین کزازی تاریخ مسعودی با مقابله وتصیحو حواشی استاد فقید سعید نفسی شاهنامه,حکیم ابوالقاسم فردوسی,به کوشش محمددبیرسیاقی برگزیده سیاستنامه از خواجه نظام الملک طوسی شاهنامه فردوسی چاپ دوم تهران 1365 تاریخ پزشکی ودرمان جهان ازآغاز تاعصرحاضر,محمدتقی سرمدی,جلداول آیین هادرشاهنامه فردوسی,تالیف محمدآبادی باویل انوری،حسن .فرهنگ کنایات سخن ج 1و2 زندگینامه تحلیلی فردوسی از شاپور شهبازی مترجم هایده مشایخ ‏Magiran.ir ‏Sid.ir ‏Irandoc.ir کشف االبیات شاهنامه فردوسی,تدوین محمددبیرسیاقی باتشکرازتوجه شما

51,000 تومان