صفحه 1:

صفحه 2:
زندگی نامه ۶ فریدون مشیری در سی ام شهریور ۱۳۰۵ در تهران خابان ابران ( ‎(Jor! pus bls‏ به دنیا آمد. جد پدری او به دلیل ماموریت اداری به همدا منتقل شده بود, و پدرش ابراهیم مشیری افشار در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در همدان متولد شد, و در روزهای جوانی به تهران آمد و از سال ۱۲۹۸ در وزارت پست مشغول خدمت گردید. فریدون مشیری سالهای اول و دوم تحصیلات ابتدایی را در تهرا نجام داد و سپس به علت مأموریت اداری پدرش به مشهد رفت و بعد از چند سال دوباره به تهران بازگشت و سه سال اول دبیرستان را در دارالفنو گذراند و آنگاه به دبیرستان ادیب رفت. به گفتة خودش: «در سال ۱۳۲۰ که ایران دچار آشفتگی‌هایی بود و نیروهای متفقین از شمال و جنوب به کشور حمله کرده و در ایران بودند ما دوباره به تهران آمدیم و من به ادامه تحصیل مشغول شدم. دبیرستان و بعد به دانشگاه رفتم. با اینکه در همه دوران کودکی. .. از استخدام در ‎wl 1‏ و زندگی کارمندی پرهیز داشتم ولی... در سن ۱۸ سالگی در وزارت پست اف مشغول به کار شدم و این کار ۳ سال ادامه یافت.»

صفحه 3:
* شیری هم‌زمان با تحصیل در سال آخر دبیرستان در اداره پست و تلگراف مشغول به کار شد. در همان سال مادرش در سن ‎۲٩‏ سا در گذشت که اثر عمیقی در آو بر ‎Ie‏ گذاشت. تعیس در ‎ab sega‏ پر ركد سف لكر افد متعول تخصيل كرد ية: روزها به كار مىبرداخت و شبها به تحصيل ادامه مىداد. آز همان زمان به مطبوعات روى آورد و در روزنامهها و مجلات كارهايى از قبيل خبرنكارى و نويسندكى را به عهده كرفت. بعدها در رشته ادبيات فارسی دانشگاه تهران به تحصيل ادامه داد. اما كار اذارى از يق سو و كارهاى مطبوعاين از سوق درگ در آدامة تحصيلش مشكلاتى ایجاد می‌کرد. سرانجام تحصیل را رها کرد اما کار در مطبوعات را ادامه داد. از سال ۷ تا ۱۲۵ مستول صفحه شعر و ادب مجله روشتفگر بود. ین صفحات به تمام زمینه‌های ادبی و فرهنگی از جمله نقد کتاب. فیلم, تثاتر, نقاشی و شعر می‌پرداخت. بسیاری از شاعران مشهور معاصر, اولین پار با چاب شعرهایشان در اين صفحات معرفی شدند. مشیری در سالهای پس از آن نیز تنظیم صفحه شعر و ادبی مجله سید واه را برعهده داشت. در همان سال‌ها با مجلة سخن به سردبیری دکتر ری داشت: وی در سال ۱۳۵۰ به شرکت مخابرات ایران انتقال ‎Sey ob‏ ۷ از خدمت دولتی بازنشسته شد

صفحه 4:
* مشیری سرودن شعر را از نوجوانی و تقریباً از پانزده سالگی شروع کرد. آولین مجموعه شعرش با نام تشنه توفان در ۲۸ سالگی او با مقدمه محمد شهربار و در ۱۳۳۴ به چاپ رسید. خود او دربارة این مجموعه می‌گوید: «چهارپاره‌هایی بود که گاهی سه مصرع مساوى با یک قطعه کوتاه داشت, و هم وزن داشت, هم قافیه و هم معنا, آن زمان چندین نفر از جمله نادر نادرپور, هوشنگ اتهاج اه سیاوش کسرایی, مهدی اخوان ثالث و محمد زهری بودند که به همین سبک شعر می‌گفتند و همه شاعران نامدار شدند, زیرا به شعر گذشته بی‌اعتنا نبودند. , اخوان ثالث, نادرپور و من به شعر قدیم احاطه کامل داشتیم. یعنی آثار سعدی و حافظ و فردوسی را خوانده بودیم, در مورد آن‌ها بحث می‌کردیم و بر آن تکیه می‌کردیم.»

صفحه 5:
مشیری توجه خاصی به موسیقی ایرانی داشت و در پی همین دلیستگی طی سالهای ۱۳۵۰ تا ۷ عضویت شورای موسیقی و شعر رادیو را پذیرفت, و در كنار هوشنگ اتهاج, سبمين_بوبهانى و عماد خراسانی سهمی بسزا در پیوند دادن شعر با موسیقی, و غنی ساختن برنامه گلهای تازه دز رادنه ابران ذز آن شال‌ها داشت. علاقه به مونتیقی در مشیری به نه‌ای بوده‌است که هر پارسازی نواخته می‌شده مایه آن را مى تاشن | می‌دانسته, بلکه می‌گفته از چه ردیفی است و چه گوشه‌ای. و بارها شنیده شده که تشخیص او در مورد برجسته‌ترین قطعات موسیقی ایران کاملا درست و همراه با دقت تخصصی بوده‌است. * فریدون مشیری در سال ۱۳۷۷ به آلفان:و آهريكا بیفر کرد واهراسم شعزخوانن او در شهرهای کلن, لیمبورگ و فرانکفورت و همچنین در ۲۴ ایالت آمریکا از جمله در دانشگاه‌های برکلی و یوجرشی بة‌طور بی‌شسابقه‌اق مورد توجه فوشتذایان ازبیات رایران قرار گرفت.. در سال ۱۳۷۸ طی سفری به سوئد در مراسم شعر خوانی در چندین شهر از جمله استکهلم و مالمو و گوتبرگ شرکت کرد. معروفترین اثر وی شعر «کوچه» نام دارد که در اردیبهشت ۱۳۳۹ در مجله «روشنفکر» شد. این شعر از زیباترین و عاشقانه‌ترین شعرهای نو زبان فارسی است. با توجه به علاقهاى كه وى به عرفان و تصوف ابرانى داشت, مجموعه‌ای از ۱۰۰ ماجرا منسوب به ابو سعید ابوالخیر ‎spar dere‏ نكريستن و يكسان نكّريستن» وبا مقدمه‌ای یت ای سید ‎oan‏ دو اوایل دهه ۱۳۴۰ منتشر نمود.!1

صفحه 6:
* و در سال ۱۳۳۳ با خانم اقبال اخوا ن ازدواج كرد و اكنون دو ینت نام‌های بابک و بهار از او به یادگار مانده‌است. ۲29 لكام مما ةميعط * مشیری سالها از ببمارى زنج مى برد و در بامداد كر عقف انما ۹ خورشیدی در ۷۴سالکی در تهران درگذشت. مزار او در بهشت زهراء قطعة ۸۸ (قطعة هنرمندان), ردیف ۱۶۴, شمارة ۰می‌باش.

صفحه 7:
٠ ‏طی!ادر بارة شعر مشیری می‌نویسد: عبدالحسین زرينكوب‎ jo» ‏سال‌ها شاعری, فریدون از میان هزاران فراز و نشیب روز از میان‎ ‏هزاران شور و هیجان و رنج و درد هرروزینه آنچه را به روز تعلق دارد.‎ ‏به دست روزگاران می‌سپارد و به قلمرو افسانه‌های قرون روانه‎ ‏می‌کند. چهل سالی - بیش و کم - هست که او با همین زبان بی‌پيراية‎ ‏خویش, واژه واژه با همزبانان خویش همدلی دارد... زبانی‎ ‏خوش‌آهنگ, گرم و دلنواز. خالى از بيج و خم‌های بیان ادیبانة شاعران‎ ‏دانشگاه‌پرورد و در همان حال خالی از تأثیر ترجمه‌های شتاب‌آمیز‎ ‏.شعرهای آزمایشی نو راهان غرب.» د‎

صفحه 8:
چند نمونه از مجموعه های مشیری ۶ تشنه طوفان + گناه دریا * ابر و کوچه ‎٠‏ بهار را باور كن * از خاموشی * مروارید مهر * آهء باران * از دیار آشتی ۰ لحظه‌ها و احساس‌ها آواز آن پرنده غمگین ۰ تا صبح تابناک اهورایی

صفحه 9:
بی تو , مهتاب شبی باز از آن

صفحه 10:
تو همه راز جهان ريخته در چشم سیاهت من همه محو تماشای نگاهت آسمان صاف و شب ‎ell‏ بخت خندان و زمان رام _ خوشه ماه فرو ریخته در آب شاعه ها ذست يراورته نه موتاب همه رل داوم ید آواز شباه یادم آید : توبن گت ازین عشق حذر كن ‎١‏ ‏لِحظه اى جند بر اين آب آب , آئينة عشق گذران ا

صفحه 11:
تو که امروز نگاهت به نگاهی نگران باش فردا .كه دلت با دكران اس تا فراموش كنى , جندى ازين شهر تو حذر از عشق ؟ ندانم سفر از پیش تو ؟ باز گفتم که ‎Sale‏ و من آهوی ‎eit‏ ‎ola ob‏ سا جا گشتم و گشتم حذر از عشق ندانم

صفحه 12:
سفر از پیش تو هرگز نتوانم , نتوانم اشکی از شاخه فرو ربختر مرغ شب نالة تلخی زد و بگریخت ! اشک در چشم تو لرزید بر تو خنديد ‎all pol‏ كه دكر از تو جوابى نشنیدم پای در دامن اندوه كشيدم تم , نرمیدم _ ‎‘a‏ ‏رفت در ر ظلمت غم ؛ ان شب و شبهای د 7 bs در هم بى توء آها ‎ay‏ جه حالى من أز أن كوجه كشتم

صفحه 13:

14,000 تومان