صفحه 1:
صفحه 2:
بود.مرد.همین طورعه از پیش شتر
eda eee re -e ew)
ناچا | |
سر ناچاری ee 9 im وبز ee
5 .دودستش 2
لای_ جاه و روییده Woy ودوپایش
7 يى در درون جاه قرار
داد. 02 ازمد تى بهتر كه DP) حول 93
ش خود: es 0 دو
پای خودرابرسر جهارمار گذا شته
است سر 2 مک ن آورده
بودند.به قعر
انداخت:دید که alk مس ا
خودرا اباز کزّده.است ومنتظر است
صفحه 3:
اند ده او دست در ان ها زده
است .مرد بیچاره,در این ailro راه
گریزیاز چاه و جانوران خطرناک
موجود در آن بودءكه نكاهش به لانه
ى زنبور عسلى افتاد كه مقدارى
ا كر ان بد 2( ازآن جه
تهدیدش میکرد,دست به عسل
۳ از ان رابه لب
مرد غافل
صفحه 4:
ل ا 5
وموش ها پیوسته, مشغول جویدن
وبريدن شاخه ها هستند.همين aS
شاخه ها بريده 0 5
سر.به ته چاه سرنگون شدوخوراک
.ازدها شد
صفحه 5:
تدشت. مجحشمس به طبلى G9!
در زبير درختى رها شده بود ۳5
بادى مى وزبد, شاخه های درخت
به طبلوصدای بلند وسهمناکی به
گوش روباه می آمد.روباه که
9
صدای برخوردشاخه های درخت
باطبل را می 0 كمان
افتاد که پوست وگوشت
طبل,حتمابه فراخورصدای پلندی
.است که از ان بر می 1"
صفحه 6:
روباه به طمع افتادوسعی درد به
طبل را پاره کند.اين کار را هم کرد
وپس از مدتی تلاش و زحمت, که
طبل را درید, چیزی به جز اندکی