صفحه 1:
Wey en Te!
كرداورندهايمان امينى
استاد:مهندس صفر صفر زاده
صفحه 2:
لوثى كان در 8٠ فوريه سال ۱۹۰۱ در جزيره "أوزل" در استونى که
در آن هنكام جزئى از امبراطورى روسيه بود.تولد يافت. وى
از همان اوان جوانى در رسم و نقاش داراى استعداد فوق.
العاده اى بود و در جندين مسابقه از مريفان فود بيش
گرفت. قبل از آنکه دبيرستان فود را به ايان برسائد Go
دانست که در آینده چه رشته ای را دنيال فواهد کرد وبا
ورود به دانشگاه پنسیلوانیا در رشته معمارى أغاز يه
تمصیل کرد تا آنکه به سال ۱۹۳۴ از دانشکده هنرهای
زيباى این دانشگاه فارغ انتحصیل شددر مدرسه, وی بیشتر
به شيوه “يوزار” (مدرسه هنرهاى زيباى باريس) كه شیوه
معمول آن زمان در دانشكده هاى هنر و معمارى ايالات
متمده og) تعلیم بنه سازی, فضاهای بزرگ و
مجم هاى هندسى متوازن عواملى بود كه در آن زمان 69 را
از پیوستن به نمضت های در مال توسعه مکاتب مدرق
معماری Cuts jb
Gig) كان نه در قالب معمارى اركانيك رايت جاى مى كيرد و نه در قالب معماری مدرق
لوكوريوزيه و ميس بلكه وى در يى آن يود كه معمارى راء به راهى اساس) براى فود دوياره
تعريف كند سبك بين المل تنارو يا متعصب سبكى بود كه لویی از آق تبعیت مي کرد. سبك
معماری لویی , الهام گرفته از معماری گذشته بود در عين اينكه امجام بتنى سنكين او مى تواند
یکی از بارزترین شاقصه های معماری های او باشد. . و در كارهاى أو جيزى ينهان نميشد همه
هيز رو بود اتصالاتء مصالم و ... (بروتاليسم) شايان ذكر است که وی تا ۵۰ سای سیک
جزيه مجمهاى رايت , سادئّى ميس وتدروهه ,
تکنولوژی زمان , بتز مسلم است . وى در رابطه با نقش معمار به عنوان يك منرمند گفته
Cul " فلق هنر بر أوردن يك نياز نيست, بلكه افريدن یک نازاست.
صفحه 3:
ا __—. |
۳
ab اصل ثابت لويى كان
= امساس تر کیب درکل بنادر زمینه 6 فلسفي
۰ استفاده از مواد و مصالم سافتمانی, متناسب با طبیعت آنها
© امساس فضای معماری به عنواق هدفه اصلی امساس فضا
* اهمیت نور به منزله 6 بفشى از طرم نور طبيعى
ری سم
کان دربره تور و روشنایی نوشته است که ۰ " نور و روشنایي
مضور همه جيز را باعث مى شود . اجسام از نور مشتق مى
شوند یا به تعبیری دیگر, هر گاه تور مصرف شود جسم alo
می آید . ابسام هماق ها هستند که به سیب وجوشان سایه
به وجود مى آيد و سايه به نور تعلق درد . نور به جانب جسم
rif Go CAS jo و جسم به جانب نور و اين امر مميط و جو
سازندگی را به وود می آور . فرم به فود م كويد : من بايد
چیزی بسازم.
صفحه 4:
۳ به عنوان یکی از
بربسته ترين كارهان مجتمع كامل و ب عيب به واسطه ريفته شدن بتون با
هنح كلا coy) مرمر جوامر نشان شده سفيد در مكان سافته شد ببيزى
كيرد اما ممجنين به که هست نه تنها يك اظهار قدرت و مضور نوكرائن و
عنوان يك اثر تاريفم مدرنيستى مست اما بيشتر يك عهد و بيمان به مصالم
gp clita مکومت وارزش مان ممل م باشد جرم قالص (قهم عمود)
اليك مجلس ملى مقياس شده تاريفى و دريابه مصنوعى
)9 اطراف سافتمان به عنوان یک عایق و مداکننده طبیعی
و سیستم فنک کننده عمل می كند كه ممجنين شروع.
به فلق فضائی که جذاب و وضعیت های نور رسانی هی
a,
شکل های مندسی مختصری از برپئی اشکال و تصاویر در فرمنگ سنتی بنگالی هستند که در فلق یک اتعلا ویگانگی هویت ها فرمنگي
قديم و جديد معنى مى شوند و به علاوه سرويس دان روشنائى ديوارها و يك سيستم كنترل مميطى طبيع
ک براى درون . براى كان نور يك جنبه (نمود) مهم در Gol يك سافتمان بود , نه فقط به عنوان يك روش براى روشن سافتن . یک مکاق
. اما بيشتر روشنائى (لاراكى , تصورى , فيالى ) به عنوان يك فالق مكان.
صفحه 5:
در مجلس من یک عامل توردهنده به دروتي طرم را معرفى و مطرم کردم. اكر شما يك سرى ستون
ها را ببينيد شما مى توانيد بكوئيد كه انتفاب ستون ها يك انتفاب در نور است. ستون ها
مانند سه بعدى هائى مكان هاى روشنائى را تنظيم Go کنند. هم اكنون درباره آن دقيقا در
معكوس فكر كنيد و فكر كنيد كه ستون ها تهى و فيلئ يزركتر مستند و ديواره هايشان مي
توانند تور فودشان را بدهند. آن كاه تهى ها اتاق هائى مستند و ستون سازنده روشنائی
هست و می تواند نور را روى اشكال مجتمع بيرد و يشتيبان مكان ها باشد و نور رابه مکاق
بدهد من ذر حال كاركردن براى توسعه عامل به اين قبيل وسعت و اندازه هستم که آق یک
sles شاعرانه شود جائى كه زيبائى فودش را فارج از مكانش در تركيب دارد در اين روش أن
قابل قياس با ستون سه بعدى مى شود كه مثل يك روشنائى دهنده عمل مي کند که مق در
بلا به آن اشاره كردم. سفنان لويى كان
610775
صفحه 6:
این پروژه بی شباهت به کارهای دیگر او در بنگلادش نبود او با تمدنى كرفتار
سنت های هندی موابه بود مانند آب و هوای خشک در یک بیابان .این
بروزه براى كان بسيار بيشتر از مل يلانى كارامد و فاص براى كلاس ها بود
او شروع به تمقيق درباره طرامي زير سافت های آموزشی كرد و كلاس Lo
اولين مرمله براى يلاكيرى دانش جويان ممسوب مى شد .
رويكرد كنمكاوانه و حتى نقادانه ى كان بر سيستم مثد هاى أموزشى بر طرامى او بسيار تاثير كذار
بود تا آن جا كه او كلاس ها رابه عنوان تنها مركز فكرى كادميك نمى شنافت ؛ كلاس ها تنها
نشان دهنده . بيدمانى تشريفاتى براى شروع يادكيرى بود بلکه در طرامی کان کوریدورها و میدان
la مراكز بديد يادكيرى بودند . بازنكرى كانسيجوال او به مد هاى أموزش. مدرسه را به شكل يك
موسسه تبدیل کر جايى كه اموزش. كوشش نظم يافته و تلفيقى در ارتياطى موثر با ديكران بود
واين تعامل, در محيطى فارج از كلاس ها اتفاق مى افتاد . در بيشتر ره ها مشایمی که او درطراهي.
سافتمان مجلس ملى بنكلادش به آن ها دست يافته بود تكنيك هاى مشابه موسسه ى امور ادارى
هنر را اجرا كرده بود مثل تركيب كردن مصالح بومى ( آجرو يتن ) و بوسته هاى بزرك وهندس
بيرون كشيده اى كه درغالب تجليلى از معمارى محلى هندى فود نمايى مى كند .در اين ميان تنها.
xia كان در تركيب معمارى مدرن و سنت هندى بود كه توانست به فويى ياسفكوى معمارى
موسسه ی آمور ادارى هنر هندى باشد و آن رابه سافتى فافر تبديل كلد .
صفحه 7:
"و۲۳۳ جرک مد (ao Gas (wll plato OM رآ به توعی, انتاعی در آورد که به شکل چشمه های نور و
سیستم طبیعی سرمایش در کار اعمال شدند و فضان ذافلئ را از آب و هواى بيابائن و فشن هند ممایت مي کند
اگر چه این فلل و فرع و پوسته های هندسی همچون فیلترهایی برای تور فورشید و تهويه عمل مى كند اين
تفلل . سافت فضاهای جدیدی برای گردهمایی دانش جویاق را نيز فراهم مى كند. در آفر بايد اضافه كرد كه.
تعدادی از بلند پروازی های صنعتگران بود که کان
کان موفق به دیدن اتمام
در معمارى لويى كان بسیار می توان این بازی با پوسته ها و
.شکستن مرز پیرون و دروق رادید
صفحه 8:
GUS Gig) به یل مساسیتش خسبت به ارزشن تور در طرامي سافتماق «شاعر نور پردزی» نامیده شده است و موزه هنری
كيميل كه توسط او طرامی شده چکیده تمام طرامی Gla فوب نورپردازی با نور روز می باشد. این سافتماق هی بایست.
در زمره کلاسیک plas lo ذوران ها قرار كيرد. از قدیم نورپردازی موزه های هنری با شک و تردید فروان همراه بوده.
زيرا اشعه ماوراء بنفش موجود در نور روز. بفصوص بر نقاشى ها. مى تواند تأثا
سطم نور روز را براى روشنائى ممیط در موزه كيمبل انتخاب كرد با تصور اينكه تأثير مفرب وجود نداشته يا مد اقل
بسيار كم فواهد بود او انتظار داشت با نور روز امتياجات بيولوزيكى را ارضا نمايد. و ايجاد امساس آرامش از طريع.
كاهى به زمان. و فراهم نمودن دالت ها و امساس هاى بسيارى ديكر. اين موزه از يك سرى طاق هاى مدور بتنى متصل
به یکدیگر به طول ۲۳۰ متر و به عرض / متربا يك نوركير سقفی شفاف در امتدلدبرآمدگی هر طاق سافته شده است.
نور روز از طريق «اتصالات نور طبيعى معلق» كه در زير نوركير سقفى قرار دارد بازكردانده و تصفيه مى شود اتصالات
نور روز شامل قابى است كه صفحه ای فلزى به آن متصل شده استه و داراى سورا هاى ريز مى باشد كه ابازه نفوذ
.مقدارى ازنور روز راداده تا هر كونه كنتراست شديد ممكن بين قسمت تمتانى اتصالات و اطراف آن را تعديل نمايد
مفرب داشته باشد. كان ملايم AB
صفحه 9:
۳
اين موزه در باغى قرار دارد که اطراف آق را
زمين وسيعى اماطه کرده است.
بنابراين تصميم كرفته مى شود که
سافتمان آن در سطم افق کسترش
jl a. طرفی در مهت همامنكى با
محيط بيرامون است واز طرف امكان.
استفاده از نور طبيعى از طريق نور كير
هاى سقفى را بيشتر مى كندامكان
ايجاد سه حياط مركزى كويك و بزرك
در ينا نيز از ديكر مماسن كسترش در
Cul Gal pla
صفحه 10:
كيفيت يك كتابفانه از طريق الهام و
القاى يك ذانشكاه برتر و جذب دانش.
أموزان برتر. موثر بودن يك مدرسه را
معين مى كند. نه مثل كذشته يك انيار
انمصارى كتاب ها و مجله ها . كتابفائه
مدرق یک آزمایشگاه براى بزوهش مى
شود . يك كوشه نشينى و انزوان ساكت
وآرام براى مطالعه فواندن و تفكرو
بازتاب , مركز فكرى و عقلانى جامعه . از
ديدكاه لوي كان بشمار مى رفت." از
طبقه اول يك مجموعه بزرك يله هاى
در سال ۱۹۶۵ لویی کان توسط کلامي اكستر
سنكى به سمت طبقه اول با می رود
فیلیپس برای طرامي یک کتابفانه
کماشته شد ۰ کادمی فیلی سفتگیرو
دقيق در شناساندق نوع سافتمان که آ
ها مي فواستند بود . يك بيرون أجرى و
فشتى براى جور بودن با سافتمان هاى
اطراف و يك درونى با ليده آل براك