درس 17 ام مطالعات اجتماعی پایه سوم دوره اول متوسطه

صفحه 1:
دوره ‎ey wie?‏ ۲ مطالعات اختماعی یسب ‎al‏ ام موم دور اول سمط ‎Wipf hele wy‏ 

صفحه 2:


صفحه 3:
گروهی ازافراد که در یک محدوده سرزمینی مشخص: براق مدتى طولانى ؛ اجهت ‎eS‏ نبازهایشان کنار هم زندگی می کنند. و سرانجام » خود را به عنوان یک واحد اجتماعی متمایز از گر ‎ade‏ دیگر » سازمان داده اند 

صفحه 4:
شيوة مشترک زندگی یا تمام بباخته ها و اندوخته های یک ملت با یک قوم ا کی مرک اعصای یک حامته ال ار ل 2 ا 0 باورها هنرهاء قوانين. اخلاقيات. عادات و هرهه كه فرد به عنوان عضوى از جامعه از جامعه ی خویش فرامی‌گیرد(اکتساب می کنند) تعریف ۹ اسی و مهم در تعریف فرهنگ» اکتسابی بودن است " 

صفحه 5:
از اين ريشه, واژه‌های "هنگ" به‌معنای قصد و آهنگ, ان" و هیختن " به‌معنای بیرون کشیدن و برآوردن» "آهنگک" به‌معنای قصد و اراده و نیز موزونی ساز و آواز "آهنجیدن" به‌معنای نوشیدن و کشیدن, "آهنگیدن". "آهیختن " به‌معنای کشیدن و برآوردن و نمونه‌های دیگری وجود دارد. از همین ریشه فرهیختن را داریم به‌معنی ترییت کردن؛ ادب آموختن, تأدیب کردن و فرهخته و فرهنجیده را به‌معنای. ادب آموخته و فرهنگ و فرهنج را. در واژه‌نامه‌ها فراهختن و فراهیختن به معنای ادب کردن آمده است 

صفحه 6:
فر هنک در لغت نامه در لفت نامه های فارسی در ذیل فرهنگ معانی «علم و دانش ادب و تربیت. آثار علمی و ادبی یک قوم یا یک ملت .كتاب لغت, نیکویی پرورش و بزرگی, هنر. حکمت و عقل و نیز شاخ درختی که بخوابانند و بر آن خاک ریزند.» معادل انگلیسی فرهنگ !1 آالا0 می باشد که به معنای پرورش گیاهان. رشد و نمو, آداب و رسوم یک ملت است. در فرهنگ اکسفورد فرهنگ به معنای تهذیب نفس. سلیقه و آداب به کار رفته است. 

صفحه 7:
رابطه مقابل جامعه (جسم یاببخت افزار) وفرهنگ (روح با نرم افزار) a WAIT IAEA ‏عامع يرون‎ 

صفحه 8:
25-5 ك1 سحت مى شود. ‎PERS re) reel)‏ 

صفحه 9:
me = از تولدتا آخر ‎Pattee‏ ‏كه افراد از طريق آنء نحوه 00 ‎RNS‏ 5 ل مى يابند. 

صفحه 10:
ییاز بايد بتواند به 3 3 3 9 ‎ch‏ ‏صورت موثری با دیگران ارتبا ‘ یگران ارتباط برقرار کند. و توانایی خواندننوشتن و ۱ ‎aan‏ ‏۳.فردبایدبتواند نیازهای بدنی خ ضاى ته رابه ای قبول جامعه بر آورد. بدنی خود.مانندقضای حاجت. رابه شیوه های قابل ۶.فرد باید ارزشها و اعتقادات اساسی جامعه را در ذهن خود متمر کز(نها : 6 ۱ افر ارزشها و اسی متمر کز(نهادینه) کند. 

صفحه 11:
عوامل اجتماعی شدن ۱-خانواده:در همه ی فرهنگ ها خانواده عامل اصلی اجتماعی شدن کودک در دوره بل طقولیت است که به دو صورت است ۱-آگاهانه. ۲- ناآگاهائه ۲- همسالان( گروه های دوستان)به ویژه در دوره ی نوجوانی ۳- مدارس : ۱- برنامه ی آموزش رسمی. ۲-برنامه ی آموزش پنهان ۴- رسانه های همگانی(ماهواره.رایانه واینترنت, گوشی, تلویزیون و...) ۵-سابر عوامل: گروه های شغلی و صنعتی انجمن های داوطلبانه, کلیس و مسجد و . 

صفحه 12:
١-زبان‏ گفتاری(صوت ومعنا) ۳- زبان نوشتاری(ثبت نوشته ها) ۳-زبان جسمانی(ح کات »ایما واشاره) ۶-اشیامادی ودست ساخته ها هنجارها باید ونباید پر نی خوب وید زشت و[ زیبا و مطلوب يا نامطلوب دانستن امور . . 1- زمينة شكل گیری هنجارها 2-جهت دهندة رفتارها 3-افراد بر مبنای ارز شهابى كه به آنها معتقدندعمل میکنند. انواع ارزشها:اجتماعی - فردی gh هنجارهاء نماذها و ارز شها بر مبنای عقاید شکل میگیرد ۱ (مثلا:مسلمان وغیر مسلمان) 

صفحه 13:
BO ee. DANGER! ‏هنجارها:‎ | ‏«فتارهای معینی هستند که در یک گروه یا جامعه پذیرفته شده و متداول اند‎ | ‏یاقواعدوشیوه های مجرد قبول یک جامعه اند برای انجام دادن کارهای مختلف‎ | ‏مانند؛ سلام کردن هنگام به هم رسیدن- امترام به بزرگان‎ | ‏آب و رسوم اجتماعی. مناسک‎ عامل ادامه زند گی اجتماعی سامان بخشیدن به روابط اجتماعی عامل پذیرش وعضویت افراد در جامعه. 

صفحه 14:
Zo ‏ارزش دانستن و اعتقاد به آنها‎ ~, 9 ‏حفظ آبر‎ ‏هته‎ ‎a ‏ترس از مجازات‎ ‏ات جار انها‎ سرزنش خود یادیکران, پوزخند, تمسخر. طردکردن و محروم نمودن, متلک متلک گفتن با مجازاتهای رسمی و قانونی باشد. 

صفحه 15:
فرهنگ عمومی یا کل یا مسلط يا عامه ويا حتى با نام ملى: فرهنك عمومى وجوه يا ابعاد يا قلمروهايى از فرهنكد است که با در ارتباط می‌باشد. یا همان شیوه ی زندگی رايع در بين مردم جامعه گروهی کوچک تر از جامعه. خرده فرهنگ منسوب به فرهنگ وسیع تر است . زیرا بسیاری از هنجارها و موازین فرهنگ بزرگ تر را می پذیرد . اما از سوی دیگر . خرده فرهنگ از فرهنگ ‎JS‏ جامعه متمایز است . زیرا برخی هنجارها و موازین خاص خود را دارد. 

صفحه 16:
رسوم اخلاقی؛ عبارت از رسومی هستند که ویژگیهای معناداری ار رفتارهای درست و نادرست را در بر می گیرند. رسوم اخلاقی هر جامعه در نظام حقوقی و آموزشهای مذهبی آن ‎See‏ قوان بخشی از رسوم اخلاقی هستند که به صورت قواعد و مقررات در آمده اند . هر کس برخلاف این مقررات رفتار کند. با مجازات قانونی روبه رو می شود. مان نوجودقوانین و مقررات قاطع و دقیقی برای آدمکشی ‏ دزدی » آدم ربایی » فحشا ؛ اعتباد ارزشها , احساسات ریشه دار و عمیقی است که اعضای جامعه در آن شریک اند . ر مد نس سكت این ارزشها اعمال و رفتارجامعه راتعین می کند. ۱ | | مانند:حفظ موازین دینی » رعایت حقوق والدین حفظ ادب و احترام به بز رگترها 

صفحه 17:
‎us‏ کردن در فرهنک های متفاوت ‎ 

صفحه 18:


فص نه ل م ردس17 گروهی ازافراد، که در یک محدوده سرزمینی مشخص، برای مدتی طوالنی ؛ جهت رفع نیازهایشان کنار هم زندگی می کنند. و سرانجام ،خود را به عنوان یک واحد اجتماعی متمایز از گروههای دیگر ،سازمان داده اند . افراد جامعه انسانی دارای فرهنگ مشترکی ه)ستند **تفاوت یا مرز بین تعریف جامعه انسانی وحیوانی در فرهنگ است** فرهنگ را ادوارد تایلور ( ،)۱۸۳۲-۱۹۱۷مجموعه پیچیده‌ای از دانش‌ها، باورها هنرها ،قوانین ،اخالقیات ،عادات و هرچه که فرد به عنوان عضوی از جامعه از جامعه ی خویش فرامی‌گیرد(اکتساب می کنند) تعریف .می‌کند کلمه اساسی و مهم در تعریف فرهنگ ،اکتسابی بودن است که فرهنگ را از رفتارهای برخاسته از وراثت و ویژگیهای زیستی متمایز می کند.  ‏ فـر یا «فره» به معنای -1پیش،جلو و فرا -2بزرگی ،شکوه عظمت ‏ ‏ هنگ ،هنج از اين ريشه ،واژه‌هاى ' َهنگ' به‌معناى قصد و آهنگ، 'هنجيدن' و هيختن' به‌‌معناى بيرون کشيدن و برآوردن، 'آهنگ' به‌معناى قصد و اراده و نيز موزونى ساز و آواز، 'آهنجيدن' به‌معناى نوشيدن و کشيدن' ،آهنگيدن' ، 'آهيختن' به‌معناى کشيدن و برآوردن و نمونه‌هاى ديگرى وجود دارد. از همين ريشه فرهيختن را داريم به‌معنى تربيت کردن، ادب آموختن ،تأديب کردن و فرهخته و فرهنجيده را به‌معناى ادب آموخته و فرهنگ و فرهنج را .در واژه‌نامه‌ها فراهختن و فراهيختن به‌ معناى ادب کردن آمده است  ‏ جامعه بدون رفهنگ وجود ندارد مع ج نم بدون جا ه هب و ود ی آید. و رفهنگ هم ف ر ه ن گ آ م و خ ت ن ی ا ست از طریق ژن به ارث نمی رسد بلکه از راه آموزش و تربیت از نسلی به نسل دیگر منتقل میشود فرهنگ در جریان (فرایند)اجتماعی شدن آموخته می شود. مانند داستان تارزان هدفهای بنیانی فرایند اجتماعی شدن را می توان به شرح زیر خالصه کرد: .1شخص باید مهارتهای ضروری را که برای زندگی در جامعه ضروری است فرا بگیرد. .2شخص باید بتواند به صورت موثری با دیگران ارتباط برقرار کند .و توانایی خواندن،نوشتن و سخن گفتن پیدا کند. .3فردبایدبتواند نیازهای بدنی خود،مانندقضای حاجت رابه شیوه های قابل قبول جامعه برآورد. .4فرد باید ارزشها و اعتقادات اساسی جامعه را در ذهن خود متمرکز(نهادینه) کند. عوامل اجتماعی شدن -1خانواده:در همه ی فرهنگ ها خانواده عامل اصلی اجتماعی شدن کودک در دوره ی طفولیت است که به دو صورت است -1آگاهانه -2 ،ناآگاهانه -2همساالن( گروه های دوستان)به ویژه در دوره ی نوجوانی -3مدارس -1 :برنامه ی آموزش رسمی-2 ،برنامه ی آموزش پنهان -4رسانه های همگانی(ماهواره،رایانه واینترنت،گوشی،تلویزیون و)... -5سایر عوامل :گروه های شغلی و صنعتی ،انجمن های داوطلبانه ،کلیسا و مسجد و . ... الیه های فرهــنگ ‏ نمادها ‏ -1زبان گفتاری(صوت ومعنا) -2زبان نوشتاری(ثبت نوشته ها) -3زبان جسمانی(حرکات ،ایما واشاره) -4اشیامادی ودست ساخته ها ‏ هنجارها باید ونباید ‏ ‏ ‏ ارزش ها:یعنی خوب و بد ،زشت و زیبا و مطلوب یا نامطلوب دانستن امور مختلف. ‏ ‏ ‏ هنجارها زمین ٔٔ گیری هنجارها شکل گیری ه شکل ه --1زمین 1 رفتارها هٔٔ رفتارها دهنده جهت دهند-2جهت 2 که شهایی که ارز شهایی مبنای ارز بر مبنای افراد بر-3افراد 3 میکنند. معتقدندعمل میکنند. آنها معتقدندعمل به آنها به ‏ انواع ارزشها:اجتماعی -فردی ‏ عقاید:باورها ‏ هنجارها ،نمادها و ارز شها بر مبنای عقاید شکل میگیرد (مثال:مسلمان وغیر مسلمان) ‏ ‏ نمادها: نماد ،نشانه یا نماینده یک پدیده دیگر است. عامل ادامه زندگی اجتماعی اهمیت وتاثیر هنجارها: سامان بخشیدن به روابط اجتماعی عامل پذیرش وعضویت افراد در جامعه. ارزش دانستن و اعتقاد به آنها حفظ آبرو احترام ترس از مجازات انواع مجازاتها سرزنش خود یادیگران ،پوزخند ،تمسخر، طردکردن و محروم نمودن ،متلک گفتن یا مجازاتهای رسمی و قانونی باشد.  فرهنگ عمومی یا کل یا مسلط یا عامه ویا حتی با نام ملی: ‏ فرهنگ عمومی وجوه یا ابعاد یا قلمرو‌هایی از فرهنگK است که با عامه مردم در ارتباط می‌‌باشد. یا همان شیوه ی زندگی رایج در بین مردم جامعه ‏ ‏ ‏ خرده فرهنگ یافرهنگ توده: گروهی کوچک تر از جامعه. خرده فرهنگ منسوب به فرهنگ وسیع تر است ،زیرا بسیاری از هنجارها و موازین فرهنگ بزرگ تر را می پذیرد ، اما از سوی دیگر ،خرده فرهنگ از فرهنگ کل جامعه متمایز است ،زیرا برخی هنجارها و موازین خاص خود را دارد. رسوم اخالقی ،عبارت از رسومی هستند که ویژگیهای معناداری ار رفتارهای درست و نادرست را در بر می گیرند .رسوم اخالقی هر جامعه در نظام حقوقی و آموزشهای مذهبی آن متبلور می شود. قوانین بخشی از رسوم اخالقی هستند که به صورت قواعد و مقررات در آمده اند .هر کس برخالف این مقررات رفتار کند ،با مجازات قانونی روبه رو می شود. مانند:وجودقوانین و مقررات قاطع و دقیقی برای آدمکشی ،دزدی ،آدم ربایی ،فحشا ،اعتیاد ارزشها ،احساسات ریشه دار و عمیقی است که اعضای جامعه در آن شریک اند . این ارزشها اعمال و رفتارجامعه راتعیین می کند. مانند:حفظ موازین دینی ،رعایت حقوق والدین حفظ ادب و احترام به بزرگترها ‏ ‏ ‏ آداب و رسوم ،به آن دسته از شیوه های رفتاری عادی اطالق می شود که در جامعه رواج دارد. مانند:سه وعده غذا خوردن در شبانه روز دید و بازدید دوستانه اپیان