10 صفحه
550 بازدید
12 فروردین 1401

برچسب‌ها

صفحه 1:

صفحه 2:
اراده الهی اراده الهی اراده در برابر کراهت وصف موجود قادر مختار, و آخرین جزء علت تامه فعل می‌باشد. ۱ - مفهوم اراده «اراده» مصدر باب افعال از ريشه «رود» به مفهوم خواستن, قصد كردن و عزم است. ۲ - اراده الهی در منابع اسلامی اراده از صفات ثبوتیه خداهند. و «مرید» از اسماء الهی است. گفت و گو درباره حقیقت اراده الهی. وصف ذات‌یا فعل بودن. قدییم یا حادث بودن: ارتباط اراده‌با دیگر صفات الهی. گستره آن و نیز بحث درباره گوهر اراده انسان. و چگونگی یبط آن‌به اراده الهی در کلام و فلسفه اسلامی سابقه‌ای دیرین دارد و در منلبع اصلی معارف اسلامی مورد توجه بسیار قرار گرفته.تا آن‌جا که لفظ اراده و مشتقات آن ۱۳۷بار در قرآن آمده و کانون سخنان فراوانی از امامان معصوم (علیهم‌السلام) قرار گر

صفحه 3:
اراده انسان متکلمان و فیلسوفان مسلمان اراده انسان را از شئون نفس و در زمره کیفیات یا افعال لّن دانسته و درباره گوهر ن به گفت وگو پرداخته‌اند: «جمهور اشاعره» ّن را صفتی دانسته‌اند که مرجح یا مخصص یکی از دو طرف فعل و ترک است ون را وصفی مغلیربا علم و قدرت‌به شمار آورده‌اند شمار زیادی از «معتزله» آن را از سنخ ادراک‌به شمار آورده. ن گاه اراده را به «اعتقاد نفع» و کراهت را به «اعتقاد ضرر» تفسیر کرده‌اند. برخی, آن را «شوق» و کسانی «شوق موٌکد» دانسته‌اند. دسته‌ای از حکیمان. ‎Aa!) ol‏ «عزم» تعریف کرده و سپس در مقام فرق گذاری میان «عزم» و «شوق» عزم را «میل اختیاری» و شوق را «میل طبیعی» دانسته‌اند.با اين استدلال که: گاه اراده انسان به انجام دادن کاری تعلق می‌گیرد که به آن شوق ندارد بسان خوردن داروی تلخ و زملنی کاری را که‌به آن اشتیاق دارد. ترک می‌کند همانند ترک کردارهای لذت بخش حرام از سوی مومنان.

صفحه 4:
- اراده از دیدگاه عارفان بسیاری از عارفان «اراده» را نخستین منزل سلوک و حالتی در نفس عارف می‌دانند که از سنخ شوق و میل مفرطبه پرواز است.با پیدلیش لین حالت در سالک. باطن وی آهنگ عالم قدس می‌کند تا به فیض اتصال نایل آید. تا زمانی که عارف در لین منزل هست‌به او «مرید» گفته می‌شود. از دید برخی عارفان. «اراده»به ترک اراده و خود را در برابر خدا ندیدن وبه هیچ انگاشتن تفسیر شده است. بدین سان «مرید» کسی است که در خدا «فانی» و از خود فارغ شده است.

صفحه 5:
اراده خداوند اراده به هیچ‌یک از معانی بر خداوند منطبق نیست. زیرا با تغییر. تدریج و زوال همراه است. با این حال در اطلاق نام «مرید» بر خداوند و اتصاف وی به صفت «اراده» اختلافی نیست. اراده ‎call‏ در آيات در قرآن کریم آیات بسیاری بر مریدبودن خدا دلالت دارند؛ از جمله : «انّما أمره إذا أراد شيئا أن يقول له كن فيكون؛ فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند به آن می‌گوید «باش» آن نیز بی درنگ موجود می‌شود» و «ِنْالّه یفعل ما برید؛ خداوند هر آن چه را اراده کند. انجام می‌دهد.

صفحه 6:
معنای اراده 19 معنای اينکه خداوند متعال فرمود: «ذا اراد شیئا» این است که: «ذا راد ایجاة شیع؛ وقتی اراده کند ایجاد چیزی را» و لین معنا از سیاق آیه استفاده می‌شٌود. و در عده‌ای از آیات دیگر که متعرض لین حقیقتند. به جای «اراده» کلمه «قضاء» آمده؛ مانند آیه «ذا قضی آمراً فاتما یقول‌له کن فیکون» و هیچ منافلتی هم ندارد. برای اینکه قضابه معنی حکم است و حکم و قضا و اراده در خدای تعللی میک چیز است. برای اينکه اراده از صفات فعل و خارج از ذات خدای تعللی است و از مقام فعل او انتزاع می‌شود و معنلیش اینست که:[۲۱] هر چیز موجود را که در رابطه‌با اراده خدای سبحان فرض کنیم. طوری است که هیچ چاره‌ای جز هست شدن ندارد. (پس چیزی که قابل وجود یافتن باشد. متعلق اراده خدای تعللی قرار می‌گیرد..نه چیزی که قابلیت هست شدن را نداشته باشد و همجنين لين شئ. قبلاً لباس وجود رابه تن نکرده و با اراده خدای تعالی است که لباس وجود و هستی یافتن را به تن می‌کند)

صفحه 7:
- اراده خدا در روایات روایات زیادی نیز اصل صفت اراده را برای خداوند اثبات می‌کند. برای نمونه در خلال حدیثی از امام رضا (علیه‌السلام) آمده است: «الارادة من الخلق الضمیر وما يبدو لهم بعد ذلك ولمًا عن الله فارادته احدلثه لا غیر ذلک..؛ اراده خلق. همان تصور فعل است و آنجه كه دريى او ولقع می‌شود (اعتقاد نفع. تصدیق. شوق و حرکت) ولی اراده خداوند ایجاد فعل است فقط».

صفحه 8:
- افسام اراده الهى اراده الهی به لحاظی‌.به تکوینی و تشریعی تقسیم شده است؛به لین بیان که فعل یا ترک فعل مورد نظر مُرید در خارج‌به دو گنه محقق می‌شود: گاهی مرید خود مستقیم و بی‌واسطه برای تحقق خواسته‌اش اقدام می‌کند و برای مثال برای رفع تشنگی‌اش لب می‌نوشد. و گاهی کسی را برای تحقق خواسته‌اش روانه می‌کند و برمی‌انگیزاند. برای مثال به او لمر مى كند كه برايش آب بیاورد. اراده نوع اول را «تکوینی» و اراده نوع دوم را «تشریعی» نام نهاده‌اند. بدین سان. تعلق اراده خداوندبه افعال خهیش را اراده تکوینی و امر و نهی‌اش نسبت به کار اختیاری فاعل مختار دیگر را اراده تشریعی گویند.

صفحه 9:
T%DB%B1%D8% %84%D9%87

صفحه 10:

39,000 تومان