صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
انسان بنده خالص نمی شود
الک a eee سک با در روبق
باشد
چون تعریف و تکذیب آنما واقعیت را تغییر نمی دهد
پس خوشحال نباشیم به تعریف کسی .
زیرا که تعریف وثناگوئی دیگران ازما. نه مقاممان را در نزد
خدا زیاد کرده و نه بی نیازمان از درگاه خداوند می گرداند
صفحه 4:
اخلاص به معنای پیراستن نیت و اعمال و اهداف از
هرگونه آمیختگی با غیر خدا و بیزاری از آن است .
به معنای دیگر اخلاص آن است که جز ذات اقدس
.خداوند چیزی مورد توجه انسان نباشد
د
صفحه 5:
ای كاش كه مى ريخت شبی سبز ,
خدا یک جرعه ز اخلاص ,به کام دل ما
صفحه 6:
تعریف اخلاص: اخلاص مقابل ریا است و عبارت است
از خالی ساختن قصد انجام کار برای غیرخدا .
امام صادق(غلیه السلام) مسفرمایند:
«لابد للعبد من خالص النیه فی کل حرکه و
Seg SLE sera ag سور لو لم يكن
قد وصفهمالله تعالى بقوله: ان هم الا کالاعام بل هم اصل و قال: اولتک هم
الغافلون...؛
شرع شدای مدااین است که بر هر چرکت وسکوی سش رایرای +دا علاس
ساره ریراااگی ین نکن عافل است وتافلان راشای Ore eI توضيف
فرموده: اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه تر هستند و نیز فرموده: اینان همان
کسانی هستند که غافلند»
سس سم روج 2 رابت ۳۳8
صفحه 7:
مخلصین می گویند: خدایا یک موقعی با چیزهایی که مثل
آب نیات و شکلات هستند سرما گرم نشود. ما خودت رامی
کسی که خواهان گوهر اخلاص است
همه توان و تلاش خود را برای رسیدن به آن به کار گیرد و سهمی
برای خود و غیر خدا در نظر نگیرد؛ زیرا در آنان را شریک خدا قرار
داد اس و
خداوند نیز آن عمل ناخالص را نمی پذیرد و سهم خویش را
به دیگران می بخشد.
اما خداوند کسی را که به گوهر اخلاص دست یافت و وجودش را
وقف او ساخت. مخصوص خویش قرارمی دهد و مشمول رضوان
خداوند می شود.
صفحه 8:
پس از رحلت مرحوم علامه مجلسي, ایشان را در خواب دیدند و
پرسیدند چه چيزي موجب نجات شما شد و از بين اين همه خدمت هايي
که انجام داده ايد كدام براي شما نافع تر بود؟
اسان در وید هچ کدام ار کارهایي که انكام بان آن آتری اكه
انتظار داشتم به همراه نیاورد و هنگام حساب, هر کدام نقص و ایرادی
داشت.
روزی از کوچه ای رد مي شدم و سيبي در دستم بود. در اين حال زني
هم در حالي که بچه اي در بغل داشت از آتجا عبور مي کرد. کودک
نگاهش به سيبي که در دستم بود افتاد و من از حرکات او فهمیدم تلاش
دارد سیب را از دست من بگیرد. مادرش که متوجه شد, او را منع کرد و
دستش را کشید. من براي شاد کردن آن کودک, جلو رفتم و آن سیب را
ariel cs oe کار 0
كان بود که هیع شاف او اسف coolest has Mtl خود رأ
به رخ دیگران کشیدن و ... نداشت! آن سیب را فقط براي رضاي خدا
دادم ار
صفحه 9:
صفحه 10:
بالاترین مرتبه اخلاص, آن است که:
هرگاه سس کل sen sel ظر اوفعض ey ای بان
ان هلر نی اه ف ل ل له ی رو
مگر کسانی که در دریای عظمت الهی غرق گشته اند و حیران محبت اویند.
مگر اینکه از همه خواهش های نفسانی دست بردارد و پشت پا بر هوا و هوس
زند و دل خود را مشغول فکر و افعال پروردگار خود کنی.
وقت خود را به مناجات او صرف کنی تا نور جلال و عظمت او بر دل تو پرتو
افکند و محبت و با او در دل تو جای گیرد.
از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است:
به درستی که برای هر حقی حقیقتی است و انسان به حقیقت اخلاص نمی
رسد,مگر اينکه تمجید و ستایش مردم را (بر کارهای خود) دوست نداشته باشد.
و از امام صادق (ع) روایت است:
انسان بنده خالص نمی شود, مگر اینکه تعریف و تمجید و تکذیب او از طرف
مردم در نظرش یکسان باشد. چون می داند که تعریف و تکذیب آنها واقعیت را
تفییر نمی دهد. پس خوشحال نباش به تعریف کسی, چرا که تمجید. مقام انسان
را در نزد خدا زیاد نمی کند و بی نیازش نمی سازد از آنچه برایش مقدر گردیده
است.
صفحه 11:
صفحه 12:
احلاص در کلام ولایت
er ae oa OS ST ore ee)
5
:فرمايد
ار
عشق عمل به وظيفه انجام ذهد. انسان براى
هواى نغسء براي رسيدن به مال: به ثروت: به
مقام, نام نيى, قضاوت تاريخ, براى انكيزه هاى
تفسانى, براق اشباع صفت بليد حشدء طمع,
حرص, زیاده طلبی و افزون طلبی: کار نکند!
کار را برای خدا ومحض انجام وظیفه بکند. این
ea igre eae Nene nay بيش مق
رود. اين گونه کاری مثل شمشیر برنده, هر
city راز تشر راهبرجن دارد
ما در دوران انقلاب اسلامی, آن اخلاص را
Bi (hein re Corer)
0
صفحه 13:
واْعمل الحایص الذٍی لا ثریة آن دک ss Se al J) ssl athe
Ae ef cual Ol yall> deel جز از خداوند $e و جلّ انتظار ستایش نداشته
باشی .
الکافی ج 2 ص 16
ااخلاص دارای مراتبی است که نخستین مرتبه آن ae است از اينکه
از ربا و تظاهر و خودنماین خالص باشد. بتابر اين : اگر کسی به قصد د
ايا بر آورده شدن حاجت , عبادت كند عملش صحيح Beil و انضمام oa
صفحه 14:
ee Sere
[۱ Fr PR cP
Panes cg meee i ene aici a ecm
Peet SE Serre RUPT ITS FPN eT Sr SowT Bice Shree bey
ولی تفاوت های جدی و ملموسی میان درجات و مراتب نور می توان
9 نس
RA etrentt ا ال ل pred
Breer) Riel Re BSCS) ESS eee ا ric
lee aS eee aed
ذشت.
Pe ber eeevrd tr aes ire eer ges | 1۱
مشترک هستند. ولی در سطوح مختلف چنان متمایزند که گاه آدمی در
RUN er eae): Seer BOATS ae] ke MEes ca) |
cc م Poe Tei
ae pre 0
پیرامون چند و چون اخلاص و راههای شناخت آن بحث می کند.
مهارت های زندگی
اخالص { {
انسان بنده خالص نمى شود
مگر
اینکه تعریف و تکذیب مردم نسبت به او در نظرش یکسان
باشد
چون تعریف و تکذیب آنها واقعیت را تغییر نمى دهد
پس خوشحال نباشیم به تعریف کسى ،
زیرا که تعریف وثناگوئی دیگران ازما ،نه مقاممان را در نزد
خدا زیاد کرده و نه بى نیازمان از درگاه خداوند مى گرداند
اخالص به معنای پیراستن نیت و اعمال و اهداف از
هرگونه آمیختگی با غیر خدا و بیزاری از آن است .
به معنای دیگر اخالص آن است که جز ذات اقدس
.خداوند چیزی مورد توجه انسان نباشد
ای کاش که می ریخت شبی سبز ،
خدا یک جرعه ز اخالص ،به کام دل ما
تعریف اخالص :اخالص مقابل ریا است و عبارت است
از خالی ساختن قصد انجام کار برای غیرخدا .
امام صادق(علیه السالم) مىفرمایند:
«البد للعبد من خالص النیه فى کل حرکه و
سکون اذ لو لم یکن بهذا المعنى یکون غافًال والغافلون
قد وصفهمالله تعالى بقوله :ان هم اال کاالنعام بل هم اضّل و قال :اولئک هم
الغافلون...؛
شرط بندگی خدا این است که در هر حرکت و سکونى نیتش رابرای خدا خالص
سازد زیرا اگر چنین نکند ،غافل است و غافالن را خداوند تعالى اینگونه توصیف
فرموده :اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه تر هستند و نیز فرموده :اینان همان
کسانى هستند که غافلند»
(میزانالحکمه ،محمد محمدى رىشهرى ،ج ،3روایت )4748
مخلصین می گویند :خدایا یك موقعی با چیزهایی که مثل
آب نبات و شکالت هستند سرما گرم نشود ،ما خودت را می
خواهیم.
کسی که خواهان گوهر اخالص است
همه توان و تالش خود را برای رسیدن به آن به کار گیرد و سهمی
برای خود و غیر خدا در نظر نگیرد؛ زیرا در آنان را شریک خدا قرار
داده است و
خداوند نیز آن عمل ناخالص را نمی پذیرد و سهم خویش
را به دیگران می بخشد.
اما خداوند کسی را که به گوهر اخالص دست یافت و وجودش را
وقف او ساخت ،مخصوص خویش قرارمی دهد و مشمول رضوان
خداوند می شود.
حکایتی در باره اخالص
پس از رحلت مرحوم عالمه مجلسي ،ايشان را در خواب ديدند و
پرسيدند چه چيزي موجب نجات شما شد و از بين اين همه خدمت
هايي که انجام داده ايد کدام براي شما نافع تر بود؟
ايشان فرمودند :هيچ کدام از کارهايي که انجام دادم آن اثري را که
انتظار داشتم به همراه نياورد و هنگام حساب ،هر کدام نقص و ايرادی
داشت.
روزی از کوچه ای رد مي شدم و سيبي در دستم بود .در اين حال زني
هم در حالي که بچه اي در بغل داشت از آنجا عبور مي کرد .کودک
نگاهش به سيبي که در دستم بود افتاد و من از حرکات او فهميدم
تالش دارد سيب را از دست من بگيرد .مادرش که متوجه شد ،او را
منع کرد و دستش را کشيد .من براي شاد کردن آن کودک ،جلو رفتم
و آن سيب را به او دادم .در اين دنيا به من گفتند کار صد در صد
خالص تو همين يک کار بود که هيچ شائبه اي از تملق سلطان ،شهرت
و فضل علمي خود را به رخ ديگران کشيدن و ...نداشت! آن سيب را
فقط براي رضاي خدا دادم تا دل آن کودک شاد شود.
جایگاه اخالص
مهم ترین شرایط عبادت اخالص در نیت است.
اهمیت اخالص،تا آنجاست که عمل بی اخالص ،نه تنها شخص را به خدا نزدیک
نمی کند ،بلکه موجب دور شدن از خدا می گردد .
حذیفة بن یمان می گوید:
از پیامبر اکرم (ص) معنای اخالص را پرسیدم .حضرت فرمود :من از جبرئیل و
او از خدا سؤال کرد .خدای سبحان نیز فرمود :اخالص سری است از اسرار من
که در دل محبوب خود قرار می دهم.
اخالص محور اساسی در نیت است ،حکمتی ملکوتی دارد که کسی جز محبوب
خدا به آن نمی رسد.
یکی از راه های شناخت هرچیز ،شناخت طرف مقابل آن است .ریا در مقابل
اخالص که صفتی پسندیده و نیکوست ،قرار دارد .ریا ،یعنی اینکه به مردم نشان
دهد برای خدا کار می کند ،در حالی که برای خدا نباشد .ریا باطل کننده عمل
است.
در خطبه شعبانیه از رسول خدا (ص) آمده که خدا را با نیت های صادق و قلب
طاهر بخوانید.
امام صادق علیه السالم میفرماید :برای ریاکار ،سه نشانه است که عبارتند از:
-1بهجت و نشاط دارد ،وقتی که مردم او را می بینند.
-2کسالت پیدا می کند ،وقتی تنهاست.
-3دوست دارد ثنا کرده شود در جمیع امورش.
باالترین مرتبه اخالص
باالترین مرتبه اخالص ،آن است که:
هرگاه شخص عملی را انجام می دهد ،نظر او فقط رضای حق تعالی باشد.
این مرتبه از اخالص ،اخالص صدیقین است و به این مرحله نمی رسد،
مگر کسانی که در دریای عظمت الهی غرق گشته اند و حيران محبت اویند.
مگر اینکه از همه خواهش های نفسانی دست بردارد و پشت پا بر هوا و هوس
زند و دل خود را مشغول فکر و افعال پروردگار خود کنی.
وقت خود را به مناجات او صرف کنی تا نور جالل و عظمت او بر دل تو پرتو
افکند و محبت و با او در دل تو جای گیرد.
از پیامبر اکرم (ص) نقل شده است:
به درستی که برای هر حقی حقیقتی است و انسان به حقیقت اخالص نمی
رسد،مگر اینکه تمجید و ستایش مردم را (بر کارهای خود) دوست نداشته باشد.
و از امام صادق (ع) روایت است:
انسان بنده خالص نمی شود ،مگر اینکه تعریف و تمجید و تکذیب او از طرف
مردم در نظرش یکسان باشد .چون می داند که تعریف و تکذیب آنها واقعیت را
تغییر نمی دهد .پس خوشحال نباش به تعریف کسی ،چرا که تمجید ،مقام انسان
را در نزد خدا زیاد نمی کند و بی نیازش نمی سازد از آنچه برایش مقدر گردیده
است.
اخالص و رهایی از دام شیطان
تا زمانی که در شخص مرتبه اخالص وجود
نداشته باشد ،از شر شیطان رها نخواهد
شد .زیرا خود شیطان لعین ،به عزت رب
العالمین قسم یاد کرده است که همه
بندگان را گمراه می سازد ،مگر اهل اخالص
را .چنان که از زبان او ،در قرآن مجید آمده
:است
به عزت و جالل تو قسم که خلق را تمام
گمراه خواهم کرد ،مگر خاصان از بندگانت
.که برای تو خالص شدند
اخالص در کالم والیت
مقام معظم رهبری درباره اخالص چنین می
:فرماید
اخالص ،یعنی اینکه انسان ،کار را برای خدا و به
عشق عمل به وظیفه انجام دهد .انسان برای
هوای نفس ،برای رسیدن به مال ،به ثروت ،به
مقام ،نام نیک ،قضاوت تاریخ ،برای انگیزه های
نفسانی ،برای اشباع صفت پلید حسد ،طمع،
حرص ،زیاده طلبی و افزون طلبی ،کار نکند!
کار را برای خدا ومحض انجام وظیفه بکند .این،
معنای اخالص است .این چنین کاری پیش می
رود .این گونه کاری مثل شمشیر برنده ،هر
.مانعی را از سر راه برمی دارد
ما در دوران انقالب اسالمی ،آن اخالص را
بالعینه در زندگی مردم کشورمان مشاهده
.کردیم و شد آنچه شد
َواْلَعَمُل اْلَخاِلُص اَّلِذی اَل ُتِریُد َأْن َیْح َمَدَک َعَلْیِه َأَحٌد ِإاَّل الَّلُه َعَّز َوَج َّل
عمل خالص آن است که در آن جز از خداوند عّز و جّل انتظار ستایش نداشته
باشى .
الکافی ج 2ص 16
اخالص داراى مراتبى است که نخستین مرتبه آن عبارت است از اینکه عبادت
از ریا و تظاهر و خودنمایى خالص باشد .بنابر این ،اگر کسى به قصد ثواب و
یا بر آورده شدن حاجت ،عبادت کند عملش صحیح است و انضمام این گونه
مقاصد...
نشانه های اخالص
اخالص همانند دیگر حاالت انسانی و اصطالحات قرآنی و اسالمی ،از
مراتب تشکیکی برخوردار است ،به این معنا که همانند نور دارای
مراتب و درجاتی است که همگی در اصل نور بودن مشترک هستند،
ولی تفاوت های جدی و ملموسی میان درجات و مراتب نور می توان
یافت .از جمله می توان از درخشش نور کرمک شب تاب تا نور
خورشید سخن گفت .همه اینها در اصل نور بودن مشترک هستند ولی
تمایز و تفاوت های نور خورشید و نور کرمک شب تاب ،چنان ملموس
و محسوس است که نمی توان به سادگی از این تمایز و تفاوت
گذشت.
اخالص مانند ایمان و تقوا این گونه است .همه اینها در یک کف با هم
مشترک هستند ،ولی در سطوح مختلف چنان متمایزند که گاه آدمی در
اخالص کف آن تشکیک می کند ،چنان که در نور بودن نور کرمک این
تشکیک و تردید پدید می آید .اما نمی توان به سبب تفاوت بسیار و
چشم گیر میان کف و سقف از نور بودن آن گذشت .مقاله حاضردر
پیرامون چند و چون اخالص و راههای شناخت آن بحث می کند.