تعداد اسلایدهای پاورپوینت: 18 اسلاید این پاورپوینت جهت نمره گرفتن طراحی شده و بسیار برای درس تاریخ مناسب است

nastaran

صفحه 1:
‎els‏ هاى ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 2:
حادثه عظیم و اثر گذار قیام امام حسین(ع) که با شهادت آن حضرت و یاران فداکارش همراه شد, سبب اعتراضات و قیام‌های متعددی در اراس از اعتراضات فردی زید بن ارقم, انس ‎Fee‏ ‏ازدی گرفته تا سخنرانی‌های امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) و تا = قیام مردم مدینه(واقعه حره) قیام توابین و قیام مختار, همگی از جمله اعتراضات و قیام‌های پس از شهادت امام حسین(ع) محسوب می‌شوند. این اعتراضات و قیام‌ها - که مثاثر از حادثه کربلا بودند- هر چند سرکوب شدند؛ اما زمینه‌های سقوط حکومت بنی‌امیه را فراهم کردند. ما در این جا به طور مختصر به برخی از این اعتراضات و قیام‌ها اشاره می‌کنیم.

صفحه 3:

صفحه 4:

صفحه 5:
اعتراض زید بن ارقم و انس بن مالک و عبدالله بن عفیف * از جمله فریادهای اعتراضی که پس از واقعه کربلا علیه نماینده یزید در کوفه بلند شد, فریاد اعتراضی بود از سوى «زید بن ارقم انصاری». وی هنگامی که دید ابن زیاد با چوب بر دندان‌های مبارک امام حسین(ع) می‌زند, گفت: «و الذی لا اله غیره لقد رايت شفتى رسول الله(ص) على هاتین الشفتین یقبلهما» به خدا قسم دیدم دو لب رسول‌الله(ص) بر این دو لب بود و بر آن بوسه می‌زد .آن‌گاه گریست ابن زیاد به او گفت: برای چه می‌گریی؟ خدا چشمت را گریان دارد به خدا سوگند اگر نه اين بود که پیری خرف شده‌ای گردنت را می‌زدم.

صفحه 6:
او از نزد ابن زیاد بیرون رفت. وی به مردم می‌گفت: «قتلتم ابن فاطمه, و آمرتم ابن مرجانة, فهو یقتل خیارکم, و یستعبد شرارکم, فرضیتم بالذل, فبعدا لمن رضی بالذل» پسر فاطمه(س) را کشتید و پسر مرجانه را امارت دادید ‎len olen G‏ را تكتشد و اشراز شما زاارده كند. به دلب رصا دادية بس ملعون باد كسى كه به خوارى رضايت دهد. ار حمل كشا ‎eo‏ = که عم با را بران مش قیت کرد اس نس مالك = است که خود یکی از راویان قضیه می‌باشد. او می‌گوید: هنگامی که سر حسين(ع) را پیش عبيدالله بن زياد آوردند, حاضر بودم. ابن زياد با چوب دستى كه همراه داشت شروع به كوبيدن به دندانهاى حسين(ع) كرد و می‌گفت؛: جه «نيكو دندان» بوده است. كفتم: به خدا سوگند همانا كه من خود دیدم رسول خدا(ص) همین جای چوب دستی تو را می‌بوسید.

صفحه 7:
عبدالله بن عفيف ازدى نيز بر عليه عبيدالله بن زياد نماینده حکومت یزید در کوفه سخن گفت. وی که نابینا بود هنگامی که ابن‌زیاد در مسجد جامع کوفه به منبر رفت و با خشم و کینه گفت: سپاس خدای را که حق و اهلش را آشکار ساخت و امیرمومنان یزید و حزب او را یاری داد و دروغگو پسر دروغگو, حسین, و یارانش را کشت!» به پا خاست و گفت: «با ابن مرجانة! الکذاب آبن الکذاب آنت وابوی ومن استعملی و آبوه, با عدو الله | تقعلون آبتاء التیین. و تکلمون بهذا الکلام علن منابر المومنین؟...» ای پسر مرجانه؛ دروغ گوی پسر دروغ گو, تو و پدرت و کسی که تو را امارت داد و پدرش می‌باشید, ای پسر مرجانه؛ فرزندان پیامبر را می‌کشی و سخن راست گویان را می‌گویی. ابن‌زیاد برآشفت و گفت: گوینده این سخنان که بود؟ و عبدالله پاسخ داد 'اى دشمن خداء کوینده ‎ol‏ سخنان متم. انن‌زیاد ‎gl pole a‏ انتظامی خود دستور داد وق را دستگیر کتند غبدالله بن غفیف با این که تابینا بود در خانه خوذ‌با لشکریان عبیدالله در کیر شد و با شمشیرش دلاورانه از خود دفاع می‌کرد تا آن که سرانجام با افزایش نظامیان: وی مغلوب شد و به اسارت درآمد. او را نزد ابن‌زیاد آوردند و او نیز دستور داد گردنش را بزنند.

صفحه 8:
افشاگری‌های حضرت سجاد(ع) و حضرت زینب(س) ‎٠‏ پس از امام حسین(ع), فرزند بزرگوار آن حضرت علی بن الحسین(ع) و خواهرش گرامی‌اش حضرت زینب(س) توانستند پیام خونین عاشورایان را به شهرهای اسلامی آن روز برسانند و مردم را به فجایع حکومت یزید و امویان آگاه سازند .سخنرانی حضرت زینب در کوفه و سرزنش آن مردم, آنها را دگرگون کرد.همچنین در اثر سخنان کوبنده حضرت زینب(س) در شام, یزید در مرکز حکومت خود در پیش دیدگان مردم رسوا شد. سخنان امام سجاد(ع) به ویژه بر منبر شام در جمع مردم و نیز روشن‌گری‌هایی که در برابر رفتار برخی از شامیان نمود مق آگاهی مردم ار اصل رافعه وگ رانت و پم برد ار عافت فاعدای که انجام داده گردید. ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 9:

صفحه 10:
قیام مردم مدینه (واقعه حره) * مردم مدینه در ذیحجه سال 63 هجری علیه بی‌عدالتی و ستم‌گری نظام اموی و حکومت یزید قيام کرد این قبام توسط یاه شام به ات ‎Biss Oks: Goole‏ * در منابع آمده است؛ پس از نصب علمان بن محمد به جای ولیذ ین غقبه به حکومت مذینه وی برای خشنود گردن بزرگان مدینه و آرام ساختن حوزه حگومت خود گروهی از بزرگان مدینه. را به شام فرستاد تا خلیفه را از نزدیک ببینند و از بذل و بخشش‌های وی برخوردار گردند. این گروه با آن که یزید به آنها بخشنش کرد و درهم و دیتار ذاد, چون به شهر باز گشتند, به ظوض تمجيد, در مشجد ييامبر[ض) شتروع :© باگوی از برید کردند و گفعند ماان ناد کسی می‌انیم که دین ندارد. شراب می‌نوشد, طنبور می‌نوازد و بردگان نزد او می‌نوازند و با سگان بازی می‌کند. سپس گفتند: که ما شما را گواه می‌گیریم که او را از خلافت خلع کردیم. مردم از یزید بیزاری جستند و او را از خلافت خلع و عثمان بن محمد والى يزيد و بنىاميه را از شهر اخراج كردبد عردم شهر با عبدالله بن حنطله عسیل الملانکه بیعت کردند غبر بهوزش مردم مدمه به دعشق رسيد بريد دوازده هرا سیاهی را به فرماندهی مسام بن عقبه ری یکی از سرداران خون ریز خوه ومعاوت خی بن سیر سوت به مجمه فرستاد اسیاه شام ندیه را محاظره كرد. مقاومت عبدالله بن حتظلة و اتسارربی فایده بود درزانن وافعه هفتجد ندر از ‎aE iM ewe Sens‏ 1

صفحه 11:

صفحه 12:
قيام توابين * يس از مرك يزيد در سال 64 هجرى و فرار عبيدالله از عراق, نا آرامى در اين منطقه حكم فرما شد. ياران أمام حسین(ع) به هدف خون‌خواهی آن حضرت به یک دیگر پیوستند. آن‌ها بخشش گناه خویش | در اين مىديدند كه به خون خواهى امام حسين(ع) قيام كنند و انتقام خون آن حضرت را ‎ne‏ .توابین معتقد بودند: گناهی که در کار قتل آمام حسین(ع) داشته‌اند. جز به کشتن قاتلان وی یا ‏کشته شدن در لين راه پاک نمی‌شود. ‏شيعيان كوفه به رياست «سليمان بن صرد خزاعى» نام حتواين» را بر خود نهادند و شعارشان خون خواقى أر امام حسين (ع) بود.در قمين رمان: در عراق (نصره وكوفة) فدرت در دست زبيريان بود. توابين به جمعأورى نيرو و سلاح يرداختند و در يادكان نخيله براى جذب نيرو تجمع كردند.توابين در 5 ربع الثانى سال 65 هجرى قيام كردند انها در مسيرشان براى كرقتن انتقام, ابتدا به كريلا رفتده و جند روز در آنجا به كريه و زارى يرداختند و از اينكه در جق آن خضرت کوتاهی کرده بودند تویه کردند. اسيدن تصميم كر قتتديه جنك ‎١‏ عبيد الله من زياد يرون توارین در «عين الورده» واقع در «جن رم شمال عراق ارده زدتد مروان بن كم حاکم آموی در دمشن, عبدالله رابه جنگ آنان فرستاده توایین در این جنگ تا برابر شکست خوردند و رهبران آنها یه جز رفاعة بن اشداد کشته شدند وی با همراه باقى مانده گزوة توابین به کوفه بازگشت: ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 13:

صفحه 14:
‎els‏ مختار ‏در زمان قیام امام حسین(ع): مختار در کوفه سکونت داشت وراز شبیعیان محسوب می‌شد. در جریان حادنة کربلا مار در ردان عببدالله بن رياد بعاسر مق برد بشن از واقعه کربلا مختار با «ساظت شوهة جواهر ى عبدالله بن عر از زندان آزاد شد او پس از ‎oll.‏ به مكه رفت و به زبيريان ببوست.اما بس از مدتى از زیریان جدا شد در از شبعيان مى خواس.: 1 ‏مم اش تفه و در ام قیام وت را كل كر فتار پس ار شکست توانین به سارمان دهی شیعیان پرداخت وررمینه‌های قیام جهینتن را فراهم کرد كروفى از شيعيان به منظور بررسى اذعا.. مختار كه جود را تمايتده محمد بن حنفيه معرفی می‌گرد, به عوار تزد محمد ين حقيه رفتدر محمد إن حتفيه أنها را ترد امام مجاداع) بردانا كسب تكليف كنت اهام تجاداع) قرموة : عمو جان أكر بتدءاف ززتكى به خاطر ما اهل بیت عصبی داشته پاش قیاع کنه) بر‌مردم ماجب ابت كه أو را ‎aus oo‏ سوس فرهود: من ابن أمر را به تو موسيارم هر كونه كه ‎lanl aS doe Giles cls vgs‏ از نزد جضرت فارج شدند ورمی‌گفتند آمام زين العابدین(ع) و مجمدین حنفیه به ما اجازه دادند. به‌هیین جهت شیعیان"کذفه پیرآمون مختار را گرفتید مهار پس از جلب حمایت شیعیان ابراهیم ین مالک اشتر را نير به نسوى خويش جلب كرد.و قيام خويش را در سال 66 هجرى با شعار «يا منصور امت» اى يارى شدة بعبران و شعار «یا ارات الحسین»آغار کرد ذراین قیام ایرائیان ساکن کوقه که به «جمراع* منهور بودند شرکت دالشتند. برخی ازمورخان تقداد آنها را 20 هزار تفر توشتهاند: ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 15:
مار دس ور داد هکس به هر تحوی در فاجعه کر لا دست راشته بای به ‎oS oui fice‏ یود از جمله کسانی که به دست مختار به قتل رسیدند می‌توان به شمر بن ذی‌الجوشن, عمر بن سعد, سنان بن انس, خولی بن یزید. حرمله بن کاهل اسدی, بجدل بن سلیم ,حکیم بن طفیل, مرة بن منقذ وزید بن رقاد اشاره کرد: مختار سرهای پرحی از آنان را نزد محمد پن حتقبه فرستاد و محمد پش از مشاهده آنها در مورد مختار دعا کرد: مختار سپس سپاهی بزرگ متشکل از ایرانیان و اعراب به فرماندهی ابراهیم بن مالک اشتر به مقابله با عبیدالله بن زیاد فرستاد. ابراهیم موقق شند عبیدالله را در خوالی موضل شکست دهد و = سن أو زا نرذ مختار فرستاد مختار سر عبيدالله رأ به حجاز تزد محمد بن حنقيه و به نقلى نزد اهام زین العابدین(ع) فرستاد. محمد بن حنفیه و امام سجاد(ع) از دیدن سر عبیدالله خوشحال شدند و به همراه خاندان رسول خدا(ص) از لباس عزا خارج شدند و بنی هاشم در مورد مختار به ثناگویی پرداختند. امام سجاد(ع) فرنود: خدا را شکر که انتقام حون سرا از دشمن گرفت و خداوتد به مختار جزاى خير دهد. و محمد بن حنفيه در حق او اين كونه دعا كرد. حدا به مختاژ جزای خیر عتایت کند او انتقام ما را گرفت: سرانجام مصعب موقق شد مختار را شکست دهد و وارد کوفه شود.:مختار که به قصر پناه برده بود سرانجام از قصر ‎DE‏ شد و به قتل رسید.

صفحه 16:

صفحه 17:
‎els‏ عبدالله بن زبیر ‏* عبدالله بن زیبر از مخالفان خلفای زمان خود و فرزند زیبر بن عوام و از تیره عبدالعزی قریش بود. مادرش اسما دختر ابویکر و خواهر عايشه بود. پس از کشته شدن حسین بن.علی, عبدالله به‌طور پنهانی شروع به جمع‌آوری حامي كرذ. سياهى از مدینه به فرماندهي برادرش عمرو, به مکه فرستاده شد تا عبدالله را دستگیر نماید. آما عمرو شکست خورد و دستگیر و زندانی شد و شلاق خورد تا درگذشت و جنازه اش به دار آویخته شد (سال ۶۱ هجری/۶۸۱ میلادی). ‎So lus‏ از یزید تبعیت نمی‌کرد و از عبدالله بن حنظله (معروف به ابن غسیل) که توسط گروهی از انضار مدینه به رهبری بزگزیده شدو نود پیروی می‌نعود. نزید که متوجه غقلت خور شده بودء سپاهي زاب فرماندهن مسلم بن عقبه به مدینه گسیل داشت. سر انجام سپاه شام لشکر مدینه را در جنگ حره (۲۷ ذی الححه ۶۳ هجری/۲۷ اوت ۶۸۳ میلادی) شکست دادند و در شهر پیامبر خون ریزیها کردند. (به عقیده سياه شام به دنبال ریختن خون مسلمانان نبودند) به هر حال بعد از فتح مدیته مسلم پن عقبه به علت بیماری درگذشت و سپاه شام به فرماندهی حصین این نعیر به سمت مکه پیشروی کرده و عبدالله بن زبیر را محاصره نمودند (۲۶ محرم ۶۴ هجری/۲۴ سپتامبر ۶۸۳ میلادی). محاصره ۶۴ روز به طول انجامید که خبر مرگ یزید منتشر گردید و سپاهیان شام, عقب‌نشینی نمودند. حصین از عبدالله خواست که با وی به شام برگردد اما وی نپذیرفت و در مکه ماند. ‎ ‎ ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 18:

39,000 تومان