صفحه 1:
1۳ Reeser icae
RST ee ee perenne eco]
TCL SBS ree
درس بردازش زبان طبيعى
اتاد Hop
دكتر عبدالله زاده
صفحه 2:
ساحتان حمله
a
گروه فعلی
ees
كروه قيدى
6:6 گرامر
منابع
es es es es rs 1ك
صفحه 3:
فعل
4 تعریف فعل
22 SOE, FS ON rer ا ا ا geo
شود. به تنهايى و يا به كمك وابسته هايى بر جهار مفهوم دلالت مى
2S
Les BIC Sw Re) تم
الف) انجام دادن يا انجام كرفتن كارى
ب) واقع شدن كارى بر كسى يا جيزى
يذيرفتن حالتى يا صفتى
م8
صفحه 4:
ES)
&
فعل
۰ در فعل مفهوم شخص وجود دارد یعنی گوینده فعل را به خود نسبت دهد
یا به شخص دیگری
Ser a (Ol و
ب) دوم شخص يا شنونده یا مخاطب
Sed (an ل
در فعل مفهوم مفرد یا جمع بودن و جود دارد
فعل زمان را نیز نشان می دهد
Beers ery
eee Ba (or
eas) Ole 5
صفحه 5:
صفحه 6:
رل
pe eee Ene Pe DN eer ا |
ساختهای زمانهای گذشته و مستقبل
Pern اجزائى كه بن
از بن می اید
خورد 3
خورد
فى خورد
می ay 5
eo apres
خورد م باشید
rs ه بوده ايم
خواهی خورد
صفحه 7:
OE yee eye
cele! دم
اول شخص
دوم شخص
سوم شخص
اول شخص
2-0-6
2220007
مفرد يا جمع
3
در فعلی که زمان حال را
نشان می دهد
خورم
ee
ears
PERN PEEP Can nn
را نشان می دهد
تررم
خوردی
تررد
0
خورديد
رز ری
صفحه 8:
01 0
| مصدر: کلمه ای که مفهوم اصلی فعل را بی آنکه زمان و شخص آن
ا ۲
بن ماضى + دن SS eae eS
#ه مصدر جعلى: از كلمه اى مثل اسم فعل بسازيم مصدر آنرا جعلى كويند.
(((اسم - ين مضارع) + يد - بن ماضى) + َن - مصدر)
جرب + يد + دن 06
صفحه 9:
01 0
اجزای پیشین: بسیاری از افعال علاوه بر شناسه اجزای دیگری هم دارند
كت ام ی" نت 4" زر در قديم کم 3 ee ر چرن در كت ery مى آیند
آنها را اجزای پیشین مینامیم.
ساختمان فعل: فعل در زبان فارسی از جهت ساختمان به دسته های زیر
تقسیم می گردد.
فعلهای ساده: مصدر آن بیش از یک کلمه تباشد: آفریدن گرفتن
افتادن» فرو رفتن
فعل مرکب: فعلی که از ترکیب یک صفت یا اسم با یک فعل ساده ساخته شده باشد:
۱
Fey cere Cone e eC Up rye ate ope fe Cpe ا ا Ape Tne eset
صفحه 10:
0۰-۷ فعلهاى ساده
در فعلهاى ساده فارسى يس از حذف “َن" از مصدرء بن ماضى باقى مى ماند و از
ee ا ا ا ال eee tes nares
ao
فطهایی که مصدر آنهابه "- یدن" ختم می شود. در این فطها پس از حذف "ید"
| ae eee Teeter)
تالیدن - نالید - نال بریدن - برید - بر
صفحه 11:
0۰-۷ فعلهاى ساده
فعلهايى كه مصدر آنها به “ - دَن” ختم مى شود. در اين فعلها يس از حذف “-د” از
ماضى بن مضارع به دست مى آيد:
By Sn SA Rs
استثناهای این گروه عبارتند از:
1 1 ارب ار aug
بردن برد بر ردن > رد رن
esse oo
2503557 کر
۳
صفحه 12:
0۰-۷ فعلهاى ساده
. فعلهایی که مصدر آنها به " - ادن" ختم می شود. در اين فعلها پس از حذف "اد" از
بن ماضى بن مضارع به دست مى آيد:
eo ا ا ل
استثناهای این گروه عبارتند از:
دادن - داد - ده
Yee CSI Os ۳
re en re ever دخ
Shes oe
Bees
(yey = eae Sern ea
استثناهاى اين كروه
درودن - درود ت درو
صفحه 13:
0۰-۷ فعلهاى ساده
1 ade ean era ee!
و "خ" به "ز" تبدیل می شود:
با را ار سره رت بر
استثناهای این گروه عبارتند از:
Oe Cee hele tS Onto اخت
گسیختن گسیخت گسل
2
صفحه 14:
0۰-۷ فعلهاى ساده
ا فعلهایی که مصدر آنها به " -
بن ماضى بن مضارع به دست مى آيد:
0 reser cP
یستن > زیست زیآراستن > آراست آرا
ا ل ۰ re
Ber Rage per ents aap Ope
الف) اكّر مصوت باقى مانده آ يا آ باشد در بن مضارع حرف صامت “ه " افزوده مى شود
sable
1 reve eee Pees on
"۳
صفحه 15:
0۰-۷ فعلهاى ساده
ay که مصدر آنها به * مشتن" ختم می شود. در اين فعطها لت" حذف و اش" به
#ر* تبدیل می شود:
Zope Aes ا Be aes Kp
استثناهای اين گروه عبارتند از:
را ار
نوشتن - نويسافراشتن > افراز
سرشتن + سرشکشتن + کش
ee hfs 3 آنها به “ -فتن” ختم مى شود. در اين فعلها “ت” حذف:و “فت”ابه
30
تافتن > تافت + تابيافتن + يافت » ياب
استثناهای اين گروه عبارتند از:
بافتن - بافشکافتن + شکاف
شکفتن - كم
صفحه 16:
مشتقات فعل همه ساختهایی است که از ین ماضی و بن مضارع ساخته می شوند. مشتقات
فعل بر دو دسته است:ٍ
۳
[0 eerie P yen ye ey
۱
ماضی استمراری
ماضى بعيد
ماضی ابعد
pen
ماضى تقلى مستمر
ماضى ملموس (ناتمام)
ماضى ملموس نقلى
ماضی التزامی
مستقبل
0 pera re tee a
ساختهای فعلی که با بن مضارع ساخته می
شوند
مضارع ساده
مضارع اخباری
مضارع التزامی
مضارع ملموس (نتمام)
2B
صفحه 17:
Tee ete ete Bett ee Te ene
Seti
بن ماضی + های بیان حرکت
بن ماضی + گار
بن ماضی + گر
بن ماضی + کار
بن ماضی + تن
پیشوند + بن ماضی
7
خرید + ار
خورد + ه
cee
ca)
۳
[ee ad
بر + آورد
صفحه 18:
ساختهاى اسمى و صفتى كه با بن مضارع ساخته مى شوند مثال
بن مضارع + -نده ارو + نده
بن مضارع + 1 دل
Tos
أموز + كار
0
0 توان + كر
بن مضارع + گر ee
emerson ساز + مان
eee
سر بو سوخت + و + سوز
بن ماضی + و + بن مضارع
صفحه 19:
Sate BP chs Rie per Pa TOD Ol PVE pet COE ESP |
6
نسرین نامه را نوشت. نسرین نامه نوشت. را نشانه مفعول است که می توان حذف
00
BBE Ey ا ال
ee an ae eet eS) Re eee a eS ae ener |
باران باريد. (لازم) / كودك از ديده لشك
J
. (لازم) / او آبرا به زمین
صفحه 20:
فعل معلوم و مجهول
فعل معلوم: فعلی که فاعل آن معلوم باشد:
شاگردان آمدند.
شاگردان معلم را در خیابان دیدند.
ا 00
دس
fe OTE ne OP ee re) نب 1
*شدن" ساخته می شود,
دیده شوم - دیده شوی - دیده شوند
صفحه 21:
فعل تام و ربطی
فعلهايى كه در زبان به كار مى بريم مانند خوردنء رفتن» ديدن و جز
اشتن حالتی مخصوص دلالت می کنند را فعل تام
4 فعل تام:
ee eres Tar Te
یا خاص گو؛
3 ار را
چیزی به چیزی" به کار می روند و معنای آنها با آوردن صفت یا کلمه لی دیگر
eye
لته لب
oa ار
ین فعلهای ریطی:
مانند "است؛
و مشتقات آن. كشتن و كرديدن هم اكر به
صفحه 22:
وجه فعل
فعل را از جهت اينكه خبرى را برساند يا وقوع و حالت آئرا با شك يا
۱
اشود:
وجه اخبارى:
خورم - می خورم - خواهم خورد
وجه التزامى:
ا
وجه اخبارى:
5-
صفحه 23:
له طده له له
ral
اسم کلمهاي است که براي نامیدن شخصي یا حيواني یا چ
مفهومي به کار ميرود؛ و ننها اسم ميتواند مسنقلا و نه به جانشيني
از طرف کلمه دیگر, نهاد جمله واقع شود. معروفترین تقسيمبندي اسم
عبارتند از :
جامد و مشتق
خاص و عام
ل
ea eae
ذات و معني
صفحه 24:
بندي جامد و مشتق. اسم از لحاظ بودن و با نبودن بن فعل
dss Util 59 ۱
اگر ين فعل در ساخت اسم باشد مشتق است
Ju = all را
ers و
4 اگر بن فعل در ساخت اسم نباشد جامد است
0
صفحه 25:
اسم خاص و عام
cs! را
بح
کر
افرادي خاص دلالت كند و يا شامل همه افراد
etal ple pal ged ل ل ge yas -O
Pay Sere oe on ال
Frege bere ا
» فرانسه» خوزستان
صفحه 26:
اسم مفرد و جمع / اسم جمم
اسم از حیث شماره بر سه گونه مفرد» جمع و اسم جمع است.
4 نشانههاي جمع شامل هاء ان. ین» ونء ات و جات ميباشند. انسانهاء
مذرانة ی ار ور
eee ae eB تا اد 4
ل pete Woo)
در بهاران؛ درختها و حتي سنگها نیز با گنجشکان و دیگر حیوانات
هم آوا ميشوند.
صفحه 27:
اسم ساده و مركب
| اسم از حیث ساختمان به ساده و مرکب تقسیم می شود.
4 اسمی که دارای یک جزء باشد و نتوان آنرا به دو بخش یا بیشتر تقسیم
ااا RO
بسیط گویند:
els sauna
UA aia ees ol
بيشتر بدست آمده باشد را مركب كويند:
قلمدان < قلم + دان
خدايرستى - خدا + يرست + ى
صفحه 28:
أسم ذات و معنی
اسم را از حيث داشتن يا نداشتن وجود خارجي به ذات و معني تقسيم ميكنند.
ياره اى از اسمها به طور مستقل در خارج از ذهن وجود دلرند را اسم ذات كويند.
ادء كاغذء خانه» ميزء دختر
» ای از اسمها به طور مستقل در خارج از ذهن وجود تدارند و وجود آنها وابسته
ا ا ا ل م ل ل
فت.اين نوع از اسم ها را اسم معنی گویند.
0 ieee ney ener ye eee eee
0
در جمله فوق هوش. نیرو و اختیا
3 ك0
اسم معني هستند.
32000100
ل
در جمله فوق لطف و شفقت اسم معني هستند.
صفحه 29:
انواع ديك راسم
4 اسم صوت:
Ge racine اكت
۳
دست رکه باخیه کتبیه مخت
صفحه 30:
dx
eer
قيدى
تمیزی
وصفی
جامد
(خود) خويش (خويشن)»
0
خی شخصی مشترک مشترک مشترک
eas
الم
تقسیمات فرعی
Re | Gee ل د
صفحه 31:
کار برد اسم
4 اسم در جمله؛ نقشهاي كوناكوني را مييذيرد. كه عبارتند از:
la uriag م
نش ملد و
نش متّمي ۰ 0 نقش بدلي
6- نقش قيدي 0 نقش ندايي
صفحه 32:
کار برد اسم
ا ل ا ا
Diese BI )0 ۱
وابستههايي ميتواند نهاد جمله باشد.
توع نهاد
كننده كار (فاعل) است
پذیرنده کار (در اصلء مفعول) است
,دارنده صفت و حالتی است
تسبت دهند.
وجود و هستی را به آر
مالکیت را به آن نسبت دهند
ee
.نادر كشته شد
Rey 7
ا ا
ee
صفحه 33:
مطابقت فعل با نهاد
اگر نهاد جاندار باشد» فعل در جمع و مفرد با آن مطابقت دارد:
هما آمد- هماو بابك آمدتد
ده ار باشدء فعل را هم مفرد و هم جمع مى توان آورد:
شاخه ها شکست - شاخه ها شکستند
reed ل ا ل هفته ها معمولا فعل را
م
سالها گذشت. ولی وعده ها انجام نیافت.
ا ا
كاهى از روى احترام براى نهاد مفرد؛ فعل جمع مى آورند:
استاد شریف آوردند. پدرم فرمودند.
اگر نهاد اسم جمع باشد معمولاً فعل آترا هم جمع و هم مفرد می توان آورد:
Bercy enon TOCA Roe
برخی از اسمهای جمع فقط با فعل مفرد می آبند: گله مشغول چرا شد - قافله گذشت.
صفحه 34:
eS
نقش مسندی / مفعولی / متممی
نقش مسندی:
خراسان؛ استان است. کاظم برادر من است.
انقش مفعولى: مفعول اسمى است كه همراه فعل متعدى مى آيد و كار بر آنء واقع مى شود:
سعید را دیدم.کتایی خریدم.
در زبان فارسى امروزى مفعول به جهار صورت مى آيد:
eS eee) ا ا ا ا ل اك ل
ما
ذم CTO Oe er on 0
ee
بارا" و “ى": اتوبوس مردى را در خيابان زير كرفت.
مفعول نیز مانند نهاد می توان ضمیر یا صفت جانشین اسم باشد:
که را دیدی؟ او را دیدمدانشمندی را ددم
صفحه 35:
Be eee ا neree ewe eee oe
توضیحی در باره فعل می دهد:
معصوم از خانه به مدرسه رفت.
منصور مشقهایش را در کلاس با خودکار در دفترش نوشت
متمم نیز مانند نهاد و مفعول گاهی ضمیر یا صفت است نه اسم:
علی از من کتابی گرفته است.
۱ er)
صفحه 36:
ندايى
تميزى
قيدى
اضافى
pies
کاربردها و نقشهای اسم در جمله
9
پذبرنده کار
سم
eae
(9
57
بع صنت
نم ی
zh A) تتجات تر كر
2 3 6
جر acer
رت | هر
و كه
574 ۲
5 5
Eine
5 =)
اسطعطواثار عيدى بوز. مرجع دن اس دایز
2
1
فرزندی
صفحه 37:
صقب
4 صفت: واژه یا گروهي از واژههاست که در باره اسم توضیح داده و يكي از
0ك حالتء مقدارء شماره و مانند آن بيان ميكند.
4 صفت از حيث مفهوم به انواع زير تقسيم ميشود:
بياني
6 ع4
Ce ee ee SS
صفحه 38:
ام
حجم مقدار» ارزش و جز آن را ميرساند:
زيبايي
gee بزرگ
oe he eS ae ne eee
Ss فلزي
سورض
er صفت بياني شامل پنج گونه است:
ole cis
gece 4
2ت
2
4 صفت لیاقت
صفحه 39:
ار
0 ا ل ا ا ا STOO
0 کلمات ديگري تر کیب شده و صفتهاي اشاره مرکب
بايد توجه نمود كه اكر اين كلمات با اسم همراه نشوندء جزء ضماير اشارهاند.
در ار
Sate tear tor on ria arena wriaeS ۱
arene an ا PS le
اینگونه دلاوريها در خور اوست.
رل
۱
صفتهاي اشاره بدرن کسره به اسم بعد از حود متصل ميشوند.
صفحه 40:
eo
صفت شمارشي(عددي)
انگر شماره و تعداد چيزي است. صفتهاي شمارشي به چهارگونهاند:
شمارشي اصلي: اعدادي که بدون افزودن پیشوند یا پسوندي» شماره معدود خود را بیان
ميکنند. عموما به صورت پیشین به کار ميرود.
چهار کتاب فوق» اثر جامي است.
هفتصد سال از مرگ مولانا ميگذرد.
جهارده + - + فروردين تاريخ آغاز بهكار دانشكاه است.
Bye eee eres tee eee ee cre sie tae
ايا ا ل ا ال Se ene
پا
» كجا بودي؟
در سوّم + - + ماه
Benepe eee ee!
صفحه 41:
3
6
صفت شمارشي(عددي)
0 صفت شمارشي اا ا ا
00 SIN Een ep aren Sere
Pe Seer ا arr nrsy
اشى ازء خواب آلودكي
7 7 000
10700
pee eee Aree Pere SE ee Terie
آنیء از او تشکر کردند.
دوبدو, نزد حاکم رفتند. در این جمله دوبدو در نقش قيدي است.
صفحه 42:
م
Tee ا ا ا اد
و
۳
op he yee yt a جاه كذاره كدلدين:
eee
کدام ورزش را بیشتر دوست دارید؟
لت تس سرا
هیچ كسي بهتر از او ميشناسي؟
صفحه 43:
<r
BOWS ea ال ا re eo. Spee eee ey
موصوف را ميرساند. اين نوع صفت با تغيير آهنك كفتار بيان شده و از نوع
سم |
عجب هوايي!
صفحه 44:
انواع صفتها
از حیث جایگاه نسبت به موصوف
بسين
اشاره 00 9 ۷۹ مشي
a 2 بیع . شمارشی يرس
1 ترتیبی تست
كنا درس بردازش زبان طبيعي: استاد: دكتر اخمد عبدلله زاده توسط: شهريار عيمى يور. مرجع: دستور زيان فازسى تاليف كبوى و انور
صفحه 45:
د 5
نی ال
ele) ۱
4 اسمي را که ضمیر به جاي آن نشسته مرجع ضمیر گویند.
Dieses ty |
رب رو یس Ge
ضمير مشترك
خود. خویش و خویشتن
ضماير اشاره؛ يرسشيء تعجبي و مبهم در بخش صفت |
gh) ا ۱
0
صفحه 46:
10
de
۳
قيدى
ae)
3
a
1
تهاد
(خود) خويش (خويشن)»
رديف
as
شخى شخصى مشلرىك 2
ضمايس
Re | Gee ل د
کاربرد ضمير
صفحه 47:
<r
Bee EE Werle te eure Le ue ا ED ee)
باره آن مى دهد. به عبارتى فعل را به مفهوم جديدى وابسته و مقيد مى كند:
رضا تند رفت.
به علاوه كلمه اى كه به مفهوم صفتء مسندء قيد و يا مصدر جِيزى مى افزايد
ا ا ا ل اك
شاكرد بسيار كوشا
أو بسيار كوشاست
Sorte ee
صفحه 48:
DS Per CC TED ele eRe I eee |
هرگز» هنوز. البته» احیان اتفاقًء حتیالمقدور» فی الفور
من هرگز اورا ندیده ام
ای درل ار ار سر
ees
لا ۱ ۱
أحمد خوب مى نويسد
صفحه 49:
a 2 db od
الك الك الك الى اله
اقسام قید از جهت معنی
قيد زمان: شب باران آمد - بعضى وقتها باران مى بارد
قید مکان: حسین اینجا نشسته بود و احمد آنجا.
زا لا
قيد حالت: حالت فاعل يا مفعول را بيان مى كنند:
مرد مجروح افتان و خيزان خود را به يشت درخت رسانيد.
قید تاسف: افسوس که دوستان خیلی زود رفتند - متاسفانه نتوانستم شما را ببینم
قید تعجب: عجبا! عمر آدمی چه زود به پایان می رسد
قید تصدیق و تاکید: حتما به دیدار شما خواهم آمد
ue ee Ed ا BS ی
Be ees cen ese be Reine
صفحه 50:
لد لد ده که ده له له
م
براى بيان حالات روحى و درونى جون شادىء تعجبء دردء افسوس و مانند
آنها از كلماتى همجون به وهء آدء آوخ و جزء آنها استفاده مى شود كه به آن
ere Eee eed |
اقسام شبه جمله:
Berne nie ار ees
شبه جمله تحسین و تشویق: خوب. آفرین» مرحباء به به» بارک ال
شبه جمله درد و تاسف: آهء واويلاء واى» دريغ.
شبه جمله تعجب: به» وه اوه عجب. شگفتا
nene ten) ا ا ل
شبه جمله امرء يا اللهء بسم اللهء خاموش: خفه
شبه جمله احترام و قبول: چشم؛ قربان, ای بچشم
شبه جمله جواب و تصدیق: بله آری, البته» ای» ای وال
صفحه 51:
کار
جانشین جمله است و همراه حرف اضافه به کار می رود و متمم می گیرد:
مرحبا به این فکر و ادراک
جانشین جمله پایه است و همراه حرف ربط می آید و جمله پیرو می گیرد:
افسوس كه افسانه سرايان همه خفتند!
اى كاش كه هر روز شما را مى ديدم!
ee ner) ا ا ا ا ا لق
دارد:
ارد:
ا 0
آفرين! خوب نوشته اى
صفحه 52:
کار برد e ۳
4 بی همراهی حرف اضافه و حرف ربط به کار می رود و نقش قیدی پیدا می
كند:
۱ ا ا ل ا Ie
ا ا ا bar) |
خوشا شيراز و وضع بى مثالش خداونداء نككه دار از زوالش.
صفحه 53:
حرف
او بعضنى از كلمه ها معنى مستقلى ندارند و در سخن براى ييوند دادن كلمه ها يا
ا ا ل ا زر
دادن نقش كلمه اى در جمله به كار مى روند. اين كلمه ها را حرف مى كويند.
ey
صفحه 54:
حرف ربط
0 DIC Dene Bie Soa
Bo)
۱۳ arses ne eo tea e arenes
| حرفهای ربط مرکب: مجموعه ای از دو یا چند کلمه که معمولاً یکی از آنها
حرف ربط یا حرف اضافه ساده است:
همین که خورشید طلوع کرد حرکت کردیم.
ياره اى از حروف ربط مركب عبارتند از:
ا ل ل ۱
0
صفحه 55:
4
ANG) حرف
pee) ees رل pn
و نظایر آنها نسبت می دند.
حرفهاى اضافه از جهت ساختمان بر دو قسمند:
الف) حرفهای اضافه ساده: از یک واژک ساخته می شوند مانند:
از» الاه باء بر» برای» بی» حزء در» مگرء مثل» - (کسره
اضافد)
ب) از يك حرف اضافه ساده با كلمه هاى ديكر مانند اسمف صفت و حرف
ساخته مى شوند. مانندء
از برای» به مجرد
صفحه 56:
حرفهای نشانه» حرف هایی هستند که برای تعیین نقش کلمه در جمله می آیند.
حرفهای نشانه سه دسته اند
نشانه نداء خداد » پروردگار ؛ دلا - .. خدا.. برادر . اقا
ربء علی. حسين
نشانه مفعولی: کتاب . برداشتمء قلم شما آوردم
نشانه موصوف و صفت: کسره که در آخر موصوف می آید:
دپ
صفحه 57:
حذف فعل: که بود آمد؟ علی (علی بود) او نه چیزی زیاد دارد و نه چیزی کم
حذف نهاد: برو (تو برو) - كتابها را باز كنيد ( شما دائش آموزان كتابها را باز
م
حذف مسند: احسان غایب است نه علی. (احسان غایب است نه علی غایب است)
حذف مفعول: از احمد كتابى كرفتم و خواندم. (از احمد كتابى كرفتم و كتاب را
خواندم)
يي ل ال ا ا لل ك6
رسيم
حذف قيد: ديروز به باغ رفتم و دو ساعت در آنجا كردش كردم. (ديروز به باغ
۷ 55439 py
صفحه 58:
| eee eke Sore
حذف حرف ربط: بيا بريم كتابخانه (بيا تا به كتابخانه برويم)
حذف همه اجزاى جمله: حمزه امروز به دبيرستان نيامده است؟ نه (نه. حمزه
امروز به دبيرستان نيامده است)
ener Ee eRe ا ا ١
6 لت 2 ا ل ل eee ees
صفحه 59:
4
در زبان فارسى ينج واحد وجود دارد كه عبارتند از:
(Sentence) 4s
(clause) =
(phrase) +58
(word) 441s
(morpheme) 5s
BO ere Seer eres rae CMPD ee enc
گونه است:
جملات هسته ای
جملات خوشه ای
صفحه 60:
Depew Wace IP cr Warp Pee 4 0
است و تعدادی و ابسته که وجود آنها اختیاری است.
هسته م
7 75
oe اک
ييشرو 2 oe
0
سس | اگز او تلفن کرد
پیشرو و پیرو
0(
5 7 اگر او تلفن کرد
ee DIY
تو حتماً برو
تو حتماً 00
Per hi ee eae
تو حتماً برو ie) د g
Ene
صفحه 61:
art Lees رل لد وا را رد ار
و ابسته طبقه بند مقید (00۱1۲00).
ملاک صوری برای تشخیص بند مقید از آزاد بودن یکی از عناصر کپیوند دهنده"
بند مقید و نیود آن در بند
ح سر ۶
بطوری که چنانکه» وقتی که» هنگامی که اگر» هرگاه. که چون» زیراء برای اینکه.
تاء والاء و امثال آن.
RE pera Sie OTe ESS er er eee ree Cu Ecc
وغ میگویی" 2 "من می دانم که تو دروغ میگویی"
"من می دانم تو دروخ میگویی"
ش از 0 یا ۶" نمی باشد.
هسته می تواند بیش از یکی باشد. مانند: اگر او تلفن کرد تو حتما برو و اورا ببین.
ee 2 ترا
0 ce
صفحه 62:
4 جمله خوشه ای: از اجتماع جملات هسته ای تشکیل می شود. معمولاً جملات
ا nye ار ۱
| حداقل ساختمان يك جمله خوشه اى دو جمله هسته اى است كه يكى از آنها
بايد الزاماً داراى وابسته باشد.
5 ran 5 55
معمولا آنها از چنین اگر شما فایده این
طرحی استقبال نخواهند | اگر چه به نفع آنها باشد | طرح را بطور عینی
3 ۳
صفحه 63:
ا ا ا ا ا
است و خود در ساختمان بالاتر یعنی جمله بکار می رود.
(۱
: آن عنصر ساختمانى بند كه محل كاركرد ككروه اسمى
است باستتناء آن زیر طبقه ای از گروه اسمی که دارای عنصر را
باشد.
4 متمم (م): آن عنصر ساختمانی که محل کارکرد گروه اسمی است.
اسناد (): عنصر ساختمانی بند که محل کارکرد (۳06101]) گروه
فعلی است و یا به عبارتی گروه فعلی همیشه در جایگاه اسناد قرار می
4 ادات (د): آن عنصر ساختمانی که محل کاکرد گروه قیدی است. گاهی
نيز كروه اسمى مى تواند جايكاه ادات را اشغال كند.
4 مسندالیه (مس
صفحه 64:
در گوشه و
كنار مملكت
308
ره
مستداليه
مقررات ورود جاى به
رل
استاد
صفحه 65:
| ا PES Ss
اسناد فقط با مسندالیه از نظر شخص و عدد مطابقه میکند نه با متمم
56 مسندالیه
غريبه ها اورا مینامیدند
وقتى مسنداليه و متمم از نظر شخص و عدد يكسان باشند و علامت “را” هم
Peep ا ل ا ل ل
قرار مى كيرد.
اسناد اسناد ais مسندالیه
30 راننده اى | اتومبيل لد
صفحه 66:
0 ل نك
0 تمام كروه هايى كه با حرف اضافه شروع مى شوند از نوع كروه قيدى هستند و
جايكاه ادات را در ساختمان بند اشغال ميكنند. مثال:
به طرفدارى او» از طرف مردم؛ براى كسب اطلاعات بيشترء به من» با نظارت
01
اگر حرف اضافه حذف شود بالقوه وجود دارد و می توان آنرا افزود.
۳۳ اسناد
eam )) 4
صفحه 67:
دستگاه مطابقه
هسته گروه اسمی که در
اهسته كروه اسمى كه ذو
جايكاه مسنداليه قرار
میگیرد بی جاندار
اگر "جنابعالی |
حضرتعالی/ سرکار" در
جایگاه مسندالیهباشد»
اسناد الزاماً جمع ات
"۳ درس پزهازش زبان طبيمي اساد: دنر احمذ ده زاده ترسطلزشهریار عیسی پور. مرجم: ترصیك ساختمان دنلوری زیان فازسی Pere
صفحه 68:
Ses مطايقه
4 مثل:
برگها می ریزند / مسند الیه جمع» اسناد جمع - برگها می ریزد / مسند الیه جمع اسناد مفرد
ev a en SE EBS مر( رل
در زیر طبقه اتسان:
الف) اول شخص: من رفتم - مارفتیم
اب) دوم شخص: جنابعالى فرموديد مسند اليه مفرد؛ اسناد جمع
سركار اينطور خواستيد مسند اليه مفردء اسناد جمع
pee Pp Seer) ا ا See Es Cg
صفحه 69:
مسند اليه ساده و تركيبى
مسندالیه ساده: جایگاه مسندالیه می توان بوسیله یک گروه اسمی پر شده باشد.
مسندالیه ترکییی: جایگاه مسندالیه می توان بوسیله بیش از یک گروه اسمی بر
cree
SS ee eB ere SPS eae ete S Eel ees)
oes م
مطابقه بین مسندالیه ترکیبی و اسناد:
الف) مطابقه از نظر عدد (در حالت زنجيرى): وقتى مسند اليه تركيبى بصورت
زنجیری باشد (با حرف ربط به هم پیوند خورده باشند)» هميشه مانند مسندالیه
جمع عمل مى كند.
او و رفقايش اينجا بودند - على و حسن رفتند
صفحه 70:
مسند اليه ساده و تركيبى
ب) مطابقه از نظر شخص (در حالت زنجيرى): اكر بين كروههاى اسمى از نظر
شخص هم آهنكى موجود نباشد به شكل زير است:
Sy eerie ا ل ا ا ا ١
بزرگ او رفتیم
+ . چنانچه ضمیر اول در بین گروهها نباشد ولی ضمیر دوم شخص باشد آن ضمیر
حاکم است: تو و برادر بزرگ او رفتید
. اكر ضمير اول شخص و ضمير دوم شخص نباشد اسناد بصورت سوم شخص
خواهد بود
مثال: من و تو رفتیم / من و شما رفتیم / من و او رفتیم / من و آنها رفتیم
تو و او رفتید / تو و منوچهر رفتید / تو و رفقایت رفتید
ال ا ل
0
صفحه 71:
مسند اليه ساده و تركيبى
در متالهای زیر "با من» با توء با او ..." جزو مسندالیه نیست. بلکه گروه قیدی
۱ oles eT ae Se he ae De need ee SVC
لسار ري رسا سار ا
OH pert, ار ار ار ار
مورد مسندالیه زنجیری است:
ما مردم ملل متحد عزم نمودیم
آقای احمدی رئیس اداره شما اینجا است
Terres ی(
صفحه 72:
32
TG CIE eS | ا ا ا ا ا ل ا Pesto
است و خود در ساختمان بالاتر يعنى بند بكار مى رود.
اک
4 گروه فعلی
# گروه اسمی
4 رد 2
صفحه 73:
ار
| بزرگترین گروه فعلی در فارسی از شش عنصر ترکیب شده است:
نام عنصر علامت اختصاری
عنصر سازنده منفى
افعال ناقص
ee
01
Pes ees
Cl Ele lade
ESOS fa
6
صفحه 74:
4
لد بت
ee ae,
00 Ee cry
علامت اختصارى
ا ك2
In
صفحه 75:
a "0 ا
ل ا
فرمول ساختمانى كروه فعلى را در فارسى ميتوان جنين بيان كرد:
)© (ق) (ع) ف (۵) (ع)
ا eS ee pee ED ENE SOD
فعل واژگانی اجباری است:
| | ات || ٩ | 2
75 تا | له
داشت | د 5
2
ات ار
No | وه
5
ia
5
صفحه 76:
Vd ad
06 كروه (۰
كّروه اسمى فارسى از يك كلمه يا بيشتر ساخته شده و در جايكاه مسنداليه» متمم
و كاهى ادات قرار مى كيرد.
مسنداليه متمم ۳
این نشریه دوستدار ان
۳ ی | سیر حلت ترجه است
سازمان ملل مد بسيار جالب توج =
۳0 ادات اسناد
سس خانه خودش 3
صفحه 77:
ساختمان كروه اسمى
گروه اسمى از يك هسته و تعدادى وابسته كه در دو طرف هسته قرار مى كيرد
dies اسر
ملاكهاى تشخيص وابسته ييشروء هسته و وابسته يى رو از يكديكر “كسره
[ ا
۱ ا ل ا ا ا cer rer
530
ب - اولين كلمه اى كه يس از آن اضافه قرار مى كيرد هسته است.
اصری که بعد از هسته قرار می گیرند وابسته های پی رو هستند که همه به هم اضافه
ام
yes ae ee
0 EB era neers) اين يكف نشرية
صفحه 78:
4
پیش رو 6
این
ol
eee Siecle
عناصر ساختمانى وابسته هاى بيشرو
رت
يك
بيش رو ©
مر 1
ای
صفحه 79:
ی رو 1
=
eee Siecle
POPE ee re ee |
eee
برد
@
که بسیار زننده بود
| pray
صفحه 80:
ساختمان كروه اسمى
ل ل
0 ا ل ل ل ا IPED Se OT
عنصر ديكرى نمى توان بين آنها قرار داد. معمولاً يك واحد معنايى را تشكيل
ye eS eee Oe ce ا ا Sree)
مانند: “رئيس جمهور”
عنصر ساختمانى ©: معمولاً صفت هسئند.
عنصر ساختمانى 3©: سه زير طبقه مى تواند در اين جايكاه بيايد كه عيارتند از
كروه اسمى؛ زير طبقه ضمائر» يك زير طبقه يك عضوى ديكر كه وازك مقيد
“-اى” /أ/ مى باشد.
صفحه 81:
امتحانات داخلی دوره شبانه هتر سرای عالی :
4
4
4
0۰۷ كروه 06
مثال زير طبقه ضمائر:
ده
میز تحریر فلزی ت / ش / - مان ....
مثال زير طبقه اسمى:
لباس سياه هرمز كيف خالى رضا
ل ۱
\
بر ل ترا تک رس رن ی رل بر رن
wes دك
خير مقدم گرم او < خیر مقدم گرم + ای
۱ ee eos ee
صفحه 82:
ساختمان كروه اسمى
4 عنصر ساختمانى *6: تنها عنصرى كه در اين جايكاه قرار مى كيرد “را” است.
| ال ل ا ا ۳
ا ل 0
4 عنصر ساختمانی ا ای که در این جایگاه قرار می گیرد از نوع جمله بند
Stee STC TES Ie) ا ل ا ا
یک کلمه به عنوان وابسته پیرو برای هستة گروه اسمی به کار رفته است,
اسر ار را یاس بر رس رب ان را
در اين مجموعه منتشر كرده اند.
نكته تازه اى كه به آن اشاره كرديد بسيار جالب است.
مبارزة دائم دولت با قاجاقجيان سيكار خارجى وارد مرحله جدى ترى شده است
صفحه 83:
E ای we
ساختمان کروه قیدی
كروه قيدى فارسى از يك كلمه يا بيشتر ساخته شده است. و در جايكاه ادات را
اشغال ميكند.
طبقه بندی گروههای قیدی
دارای حرف اضافه
مه
صفحه 84:
ساختمان گروه قیدی
4 گروه قیدی با علامت:
۱ ter ret CARNES
كروه قيدى با حرف اضدافه: ييوند + دنباله (كروه اسمى)
ا / (رابطه) + حرف اضافه
زیر/ نظر آقای دکتر فرزان
عطف . / نامه شماره 6000
. طرف/ اين وزارتخانه
بارة/ شهريه اين نيمسال
قبل . / كنفرانس
0
صفحه 85:
ساختمان گروه قیدی
کرد رل رت 9 1 9
Tee Dee LenS tee LE eS Eee B'S)
به وسیلة معنی است مانند:
هميشه. همواره هنوز» اکنون» فقطء هم نیز بس» با هم هر گز» شاید» اینطور»
بله, آره» خی نه نخیر و ...
CBE end cr ا
«0
1۱ IS ae rer Leer cacy i ee rear Cappy
تاء والاء مكرء وكرتك اما وار
صفحه 86:
نظريه ايكس - تيره
مر ل ل رن كر
در حقيقت آنجه مورد نظر است مجموع ويزكيهايي است كه در همه زبانها
اك
۳
ED Tere.) ال 0
است كه هر كدام به نوعي در تكميل آن كوشيده اند.
م
رات ری ری اس رو رف شار 0
رل
ات
صفحه 87:
رل 7
این نظریه جمله مورد نظر شما را به شکل زیر در مي آورد:
XP = (YP) X' Specifier rule
X'— YP X' Adjunct rule
ار
X'—> X(YP) Complement rule
۴ را معمولابه شکل»(" نیز نشانميدهند و بسه آنگرم فسرلفکنبیشینه گفته مي
ere
ا re Or Te ee ا
رت ات
قاعده دوم گره یک نیره را به گره ۷0 و یک
گره یک تیره را به گره صفر تیره (266) یا بدور
گره بدون تیره همان هسته گروه مي باشد
wath aX jai lel S site
باز ويسي کرده است. و قاعده سوم نیز
تیره و گره ۷۳ بازنويسي مي كند.
در ۱۳
صفحه 88:
رل 7
4 در زير مي توانيد اين قوانين را در ساختار درختي مشاهده كنيد.
XP (Maximal
Projection)
Specifier Na
va YP (adjunct / modifier)
X (Head) YP( complement /
argument)
صفحه 89:
صفحه 90:
كرامر وعح براى زبان فارسى
گرامر 06۶66 براي زبان فارسي:
es rere 1
جمله ----> جمله+ حرف ربط + جمله و ابسته
or et pe art bes rer pee see 00
0 eo Cre ner g ae aren bie 4
6
0000
رابطه ---- > علت - ادامه - ميان - نتيجه دنبال - طرف - زير
صفحه 91:
كرامر وعح براى زبان فارسى
ee eres
eS ۱ عام) + ( [ضمیر/ اسم خاص)) + (که
سس
گروه اسمی ----> هیچ/ این چنین/ چنین/ چنان + اسم عام + ( وابسته صفتی ) + ی
گروه اسمی ---> (خود) + اسم عام + (ضمیر) + (اسم خاص) + (که+ جمله وابسته)
گروه اسمی ---> (خود)+ (اسم عام) + ضمیر منفصل + ( که + جمله وابسته)
گروه اسمی ---> (خود) + اسم عام + ضمیر متصل + ( که + جمله وابسته)
كروه اسمى ---> خود + ضمير متصل
گروه حرف اضافه ----> حرف اضافه + گروه اسمي
صفحه 92:
كرامر وعح براى زبان فارسى
(Gite + 5) + Gide + (Aa ja) <---- (fis os §
درجه ---> [خيلي / بسیار نسبتا
گروه صفتي --> (درجه) + (صفت + (ی)) + عدد ترتيبي
(cei ose + 5) + (pat fate <---- tds os §
(aul 05 8 ) + Che <---- (glia 05 §
صفحه 93:
كرامر وعح براى زبان فارسى
کار ee
كروه فعلي ----> كروه اسمي + كروه فعلي
كروه فعلي ----> (ككروه حرف اضافه) + (فعل لازم/ فعل مجهول متعددي اول
Sa Le coer EDS ل ا eer eye
خر ۱
مسند ---> [كروه صفتي / كروه اسمي)
re ESS ا ا كد
eee eno DOr) ا ا كر
كروه فعلي ----> كروه اسمي + (را) + (كروه حرف اضافه) + فعل متعددي
گروه فعلي ----> ( گروه حرف اضافه) + گروه اسمي + (را) + فعل متعددي
Je ree ES Se oe S )1( ۱
صفحه 94:
كرامر وعح براى زبان فارسى
ضمیر --س> [من - تو- او - ما - شما - ایشان - آنها - آنان)
--> 9
ضمير -----> [خودم - خودت - خودش - خودمان - خودتان - خودشان
ضمیر ----> [یکدیگر- cee ao
cae رن إن كا شاك امن
(pm IS Sy oe pe
=O ge = Ae ألم حا سه - قد ح - eh a SS
يعضي ها - برخي - این و آن - بسیار - ديگري - دیگران - چيزي - هیچ
کمي - مقداري - همه - چند تا -
حرف ربط --> كه + و2 ...
صفحه 95:
كرامر وعح براى زبان فارسى
50 ا ل ا ا ل CNP Oe
کر ا ا
حضور اشغالكران آمريكائي در
اعراق و نصرار در حامس زدن بها
اناامني ها در اين كشور
صفحه 96:
كرامر وعح براى زبان فارسى
و رت
آأمريكائي در عراق و اصرار در دامن زدن به ناامني ها در اين كشور, افزايش
مي يابد.
نهاد: روز به روز آمار كشته شدكان ميان نظاميان آمريكائي
كروه قيدى : با ادامه حضور اشغالكران آمريكائي در عراق و اصرار در دامن زدن به
ناامني ها در اين كشور
ا
صفحه 97:
كرامر وعح براى زبان فارسى
گروه اسمی: روز به روز آمار کشته شدگان
گروه اسمی : میان نظامیان آمريكائي
گروه اسمي ---->(وابسته پیشین؟6) + (وابسته پیشین9) + (وابسته پیشین6) + (وابسته پیشین) +
كت را صفتی) +(گروه اسمی/ضمیر /ای)+(را)+ (گروه قیدی/گروه اسمی/جمله
وابسته)
ین ) ---> این + آن + هر + کدام + چه + همین
۱
5 > نفر + دست + جلد + تا +
۱
0 ا ees
صفحه 98:
۱
هفته كذشته از خونبارترين هفته ها براي نيروهاي آمريكا در عراق بود و در دركيري
هاي مختلف در اين كشور <6) سرباز آمريكايي به هلاكت رسيدند.
ا ا ل ال ا ل
Pe ree ناف
ات كشور[ 0203 ]به
00١
صفحه 99:
كرامر وعح براى زبان فارسى
در دركيري ها در غرب بغداد © سرباز آمريكائي كشته و دو سرباز ديكر نيز با
ا ل ل ۱
شهرهاي مختلف عراق به هلاكت رسيدند.
ا آمريكاني[ ۱۱۴ ]]در درگيري ها در غرب بغداد[ ۳ |کشته شدند[ ۷۳[.
]دو سرباز ديكر نيز [ 0815 ]] با دركيري با افراد مسلح در استان الانبار[ 66 ]كشته
شدند[ ۷۲ ۱۷۱
ار ار عراق به هلاكت رسيدندط /ا[.
صفحه 100:
گرامر 6۲6 برای زبان فارسی
فرماندهي نظامي آمريكا در عراق/١ [ ]]با انتشار اطلاعيه اي نيز[ 26 اعلام
کرد[ ۷۶
ار
خودروبی در مرکز بغدا [ ۱۷۴ ] ۴ ] ۲۳۴ ۸۱۳ مجروح شنز ۷۳
اك لادلا
صفحه 101:
كرامر وعح براى زبان فارسى
46
يك سرباز آمريكائي روز.... مجروح شد و مدتي بعد ازيا در آمد
صفحه 102:
كرامر وعح براى زبان فارسى
8
or 0
ار لد @ LS 0
۳ مجروح شد
يك لت
0
روز سه شتبه
صفحه 103:
ae
Fee eae OD OE erin ey Non ee Sees ees)
18665 موسسه فرهنگي فاطمي»
ا ا لت RE ONO N IE ARIS)
.09©6-* امير كبيرء
۷ ل ا الا ا ل ل ا
جاب دوم» سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشكاه (سمت)ء گر
حسن يورء حميدء “ بررسى كننده اتوماتيكى كرامر فارسى” يايان نامه كارشناسي ]0<[
۱ ا ل ا Con eee)
