صفحه 1:
صفحه 2:
6 سطه
2
سى ذ
نهم انو ده
!9
منو ول
“تمت
ف
| 8 وين
۱ بیرستان
0 ن رسولیا
ليان
صفحه 3:
اريخ ادبيات
در زندكى شناخت و بررسى احوال و باطن انسان ارزشمند است. ما
اين نكته را نوشته ايم اگر مى خواهى به آن عمل كن و اكر نمى
خواهى عمل نكن
مطالعه: نهاد / مطالعه دل : تركيب اضافى / دل: مجاز از وجود
انسان/ بخوان و نخوان: تضاد/ مطالعه. خواندن . نوشتن: مراعات
نظير/ واج آرليى: صامت هاى «ن» و «خ» /خواهى ... خواه: حرف
ربط براى بيان تساوى/ بيت؟ جمله است.
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی(۱۰۵۴-۱۱۳۳هسق)در عظیم آباد
هندوستان متولد شد و از شاعران بزرگ فارسی زبان.به شمار می
رود. اودر آثار خویش, اندبشه ی لطیف عرفلنی را با مضامین
پیچیده در آمیخته و اشعار زیبلیی آفربده است.از آثار او علاوه بر
دیوان اشعار می توان به مثنوی های«عرفات.طلسم حیرت. طور
معرفت. محیط اعظم» اشاره کرد.
صفحه 4:
صفحه 5:
el hatin Bg ملد سب وتاب فان
بر رابطريا خودى تيازمند Moly ایوگ هست: ور ملك فانرا یر و
i oe
wily bron Tevet elke tu Sole
ی ارب دس پیز درف اس تک بد ؤجدال یات میکن تا sen gba
از نان اد ويترسعالى مسر در رم درگان بر وی كشو اه
دوستان دانقق: مب رشان دهد ه راهان خب مایم
Liat AL ل يزه ايل جم تند سبحا دا حم
BVP LI ot 5 Mig be سا لا با یت مم مق
ig Wise a Gain zen) Seal Taverne Tp
آویم دای سوی فا ری ردام
؟ دانش های ادبی
زبان و دیدگان
نوجوانی تولد دوباره انسان/
/دیگران مانند
/آنها (دوستان واقعی) مانند آبینه
تب و تاب
صفحه 6:
نقش تو
اكر آينه عيب هاى تو را به درستی نشان داد. غرور را از خود دور
کن و خودت را اصلاح كن
۱
و 19
راست: قید/ خود: مفعول | آبینه شکستن: نهاد/ خطا: مسند.
MRT Sh cmon andere rae Roe و ۱
ترك غرور/ تلميح به حدديث«المؤمنٌ مرلَةٌ المؤمن»/ واج 1
00000 MI Lenton ey
اس نیستند,چون تفاوت معنایی ندارند.
صفحه 7:
حکیم نظلمی شاعر و داستان سرای معروف ایرانی در
هجری قمری است. وی بین سالهای ۵۲۰
تا ۵۴۰ هجری قمری در شهر گنجه (واقع در جمهوری
آذربایجان کنهنی) به دنیا آمد. در جولنی به تحصیل
ادب. قصص و تاريخ يرداخت.
. وی سرانجام بین سالهای ٩۵۹ا ۶۰۲
هجری قمری وفات یافت. نظامی علاوه بر
دارای پنج مثنوی می باشد که عبار تنداز:
Qa
2(
۳
نیا هفت کنبد یا بهرام نامه که شاهکار
نظامی است.
۱۵ : که بخش اول ن معروفبه شرفنامه
و بخش دوم آّن معروف به اقبالنامه يا خردنامه می
باشد.
امه هو رم لجوج وود
صفحه 8:
CER gaa gos
گه خود پسندی و پندار نیست
چو بفروختی, از که خواهی خرید ؟ متاع جوانی به بازار نیست
غنیمت شمر. جز حقیقت مجوی که باری است فرصت. دگربار نیست
مپیچ از ره راست بر راه كج چو در هست. حاجت به دیوار نیست
ز آزادگان. بردباری و سعی بیاموز, آموختن عار نیست
به چشم بصیرت به خود , در نكر تورا تادر آبِي
همی دانه و خوشه. خروار شد
زنگار نیست
ز آغان هر خوشه خروار نیست
همه کار ایام درس است و پند دریفغا که شاگرد هشیار نیست
صفحه 9:
کار و شایستگی است گه خود پسندی وپندار نیست
گه: زمان(مخفف گاه)/ شایستگی: لیاقت/ خودپسندی: غرور و خود
خواهی/ پندار: گمان. خودپسندی
جوانی زمان تلاش و کوشش و نشان دادن شایستگی هاست. نه زمان
غرور و خیال پردازی.
جوانی: نهاد/ گه(در هر دو مصراع): مسند/ کار و شایستگی: مضاف
الیه | است و نیست : فعل اسنادی | خود پسندی و پندار: مضاف الیه.
کار پندار: ساده| جوانی. شایستگی: وندی/ خودپسندی: وندی مرکب
صفحه 10:
چو: حرف ربط | بفروختی: ماضی ساده| که(چه کسی):ضمیرپرسشی.
متمم| خواهی خرید: فعل مستقبل| متاع جولنی: نهاد/ بازار: متمم|
نیست: فعل غیر اسنادی.
فروختن و خریدن و متاع و بازار: مراعات نظیر/ بازار: استعاره از دنیا/
متاع جوانی: اضافه تشبیهی | فروختن و خریدن: تضاد/ پرسش انکاری
صفحه 11:
قدر جوانی ات را بدان و جز حقیقت در جست و جوی چیز دیگری
نباش . زیرا . فرصت انسان یک بار است و تکرار نمی شود.
حقیقت: متمم | مجوی: فعل نهی | که: حرف ربط | فرصت: نهاد | «ی»
در «باری» : «ی» وحدت است!/ است و نیست: فعل غیر اسنادی|
دگربار: قید.
صفحه 12:
ازره راست بر راه كج جودر هست,. حاجت به ديوار نيست
ره راست و راه كج: متمم(تركيب وصفى / مبيج: فعل نهى | جو: حرف ربط /
در و حاجت : نهاد/ دبوار: متمم | هست و نیست: فعل غیر اسنادی(تضاد)|
راست و کج: تضاد/ در و دیوار: تناسب از در وارد شدن:کنایه از انجام
کاری از راه درست آن/ از ديوار وارد شدن: کنایه از انجام کاری برخلاف
اصول آن امصراع دوم ضرب المثل است.
صفحه 13:
از انسان های آزاده. شكيبايى و تلاش را ياد بگیر آموختن عیب و
ننگ نیست.
آزادگان: متمم / بردباری و سعی: مفعول | بیاموز: فعل امر/آموختن:
era] نهاد/ عار: مسند/ آزادگان و آموختن : وندی (مشتق)/ بردباری: وندی
مرکب / Alor اول چهار جزئی با مفعول و متمم/ جمله دوم سه جزئی
با مسند.
صفحه 14:
آیینه: متمم/ «را» فک اضافه| تو: مضاف الیه (تا در آيينة تو) / زنگار:
نهاد/ نیست(وجود ندارد): فعل غیر اسنادی /آیینه: استعاره از دل /
صفحه 15:
خروار: خربار(واحد اندازه گیری وزن. معادل۳۰۰کیلوگرم)/« همی»:
در اینجا به معنی «قطعاً » و «همانا » است.
) قطعا با جمع شدن دانه ها و خوشه ها , خرمن به وجود می آید. هیچ
دانه و خوشه ای در آغاز . خرمن و خروار نبوده است.
همی: قید تأکید/ دانه و خوشه: نهاد اخروار(در مصراع اول و دوم):
مسند / هر خوشه: نهاد(هر: وابسته پیشین. صفت مبهم | خوشه:
هسته) ادانه. خوشه.خروار: مراعات نظیر / خوشه و خروار: تکرار!
واج آرایی صامت«خ».
این بیت.ضرب المثل «قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود» را
به ياد مى آورد.
صفحه 16:
روزگار . سراسر درس و عبرت است امّا . افسوس که انسان آگاه و
هوشیاری وجود ندارد.
درس و پند: مسند/ دریغا: شبه جمله(صوت) | شاگرد: نهاد اهشیار:
صفت/ نیست: فعل غیر اسنادی | بیت ۴ جمله است.
درس شاگرد: مراعات نظیر/ شاگرد: مجاز از انسان | تلمیح به حدیث
علی(ع) : «ما اکثر العبر و اقل الاعتبار» عبرت ها چه بسیارند و
عبرت پذیران,چه اندک.
صفحه 17:
پروین اعتصامی
رخشنده اعتصامی معروف به پروین
اعتصامی شاعرچر آوازةٌ زبان فارسی است که
در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر
تبریزبه دنا آمد. سروده های او در ز
اجتماعی. اخلاقی و انتقادی است و حالتی
اندرزگینه دارد. دیوان اشعار وی بللغ بر ۲۵۰۰
بیت است. وی در فروردین ۱۳۲۰ شمسی به
علت ابتلا به بیماری حصبه درگذشت و
درشهرقم کنار صحن حضرت معصومه(س) به
خاک سپرده شد.
صفحه 18:
مى دانيم كه جملة پرسشی . جمله ای است که در بارة یک عمل یا واقعّت سوال
می کند. مانند:
چه کسی کتاب مرا برداشت؟
جمله های پرسشی به دو صورت به کار می روند.
پرسش عادی: هدف از این نوع جمله های پرسشی. دست يافتن به جواب
مناسب برای موضوعی است که از آن آگاهی نداریم.
۲)پرسش انکاری: هدف از اين جمله ها. ندانستن موضوعی نیست.(چون گوینده
و شنونده هر دو جواب را می دانند)بلکه تأکید بر معنی و مفهوم است. این
جمله هاء در اصل یک جملة خبری منفی هستند. مانند: فضل خدای را که تواند
شمار کرد؟ یعنی: کسی نمی تواند نعمت های خدا را بشمارد.
صفحه 19:
این بخش تکلیف شماست. به دقت بخوانید و به سوالات پاسخ دهید.
بيج ايه اتب رنه کنیع وت ۳
8 با ذکر دئیل. کوتههای پرسش را در بیتهای زیر مصخص كتيده
3 یا کد داند کد پر آرد کل سد پرگ از خار؟
عوفت چیست ۶ حویزیت کنام 5
کن تیک Job اتدر od باب
ود کردة خوده چه رده ای سود؟
که تواندکد دهد میوغ الوان از
خار بر زتی وین سان ام
هر كب كه روى يه جامة خواب
كان دوته به علم تو جه اقزود؟
صفحه 20:
صفحه 21:
باغبان نیک اندیش
روزی خسروی به تماشای صحرا بیرون رفت. باغبانی
پیر و سالخورده را دیدکه سرگرم کاشتن نهال درخت بود.
خسروگفت:«ای پیرمرده در موسم کهنسالی و فرتوتی»
کار ایام ae پیشه کردهای. وقت آن اسث که دست از
اين ميل و آرزو بردارى و درخت اعمال نيك در يهشت
بنشانی, چه جای این حرص و هوس باطل است؟ درختی
که تو امروز نشانی, میوة آن كجا توانی خورد؟»
باغبان پیر و پاک دل گفت:« دیگران نشاندنده ما خوردیم»
آکون ما بنشانيم تا دیگران خورنده:
بازنویسی از مرزبان نامهء سعدالاین وراوینی ۱-46
aX
واژگان: نیک اندیش: خیر خواه| خسرو :
پادشاه/ سالخورده: پیر | موسم: هنكام /
فرتوتی : پیری | پیشه: شغل | میل: علاقه|
آرزو : خواسته | اعمال: کارها(جمع عمل) |
بنشانی: بکاری/ حرص: طمع. زیاده خواهی /
هوس: خواهش نفس
حرف«ی» درپایان«روزی. خسروی. باغبانىك
نشانه نکره است/ باغبان بير و سالخورده: دو
تركيب وصفى / پاک دل: صفت مرکب | درخت
اعمال نیک : اضافة تشبیهی | چه جای این
حرص و هوس باطل است؟: پرسش انکاری |
مرزبان نامه : کتابی است به شیوهی «کلیله و دمنه» که مرزبان بن رستم. یکی از اسپهبد آن
مازندران.در اواخر قرن چهارم آن را به زبان مازندرانی کهن (طبری)
بود و سعدالدّین
وراوينى در قرن هفتم آن را به يارسى درى بركرداند. اين كتاب. مشتمل بر داستانها و
تمثيل از زبان حيوانات است.
صفحه 22:
