صفحه 1:
صفحه 2:
on ۱
ی
| ات دبير بت
الله es
ليان
صفحه 3:
صفحه 4:
خورد / می رفتم / آورده است / دیده بودند / نوشته باشی/
داشتیم می خواندیم
صفحه 5:
صفحه 6:
مفرد
اول شخص
دوم شخص
سوم شخص
صفحه 7:
فعلی است که بر انجام گرفتن کاری در زمان گذشته دلالت می کند و نشانة
.خاصی ندارد
ساخت ماضی ساده: (ين ماضی + شناسه) مانند
خوردیم | خو
نكته:كاهى در قديم براى تأكيد يا زينت بخشيدن به فعل ماضى ساده. به ابتداى
٠آن بيشوند «ب» مى افزودند
بگفت ای هوادار مسکین من برفت انكبين يار شيرين من
صفحه 8:
فعلی که در زمان گذشته به تکرار و استمرار انجام شده است
#ساخت ماضی استمراری: (می+ ماضی ساده) مانند
بم | مى را
re 3 ۳
اهی در قدیم به جای «می » از پیشوند « همی » استفاده می کردند:
همی کشت و
myer 1 Be
ی گفت ای دریغا که باید کشتن و هشتن در این دشت
گاهی در قدیم به جای «می » در | از پسوند «ء آخر ذ
5 ای «می » در اول فعل . از پسوند «ی » در آخر فعل
صيّادان هر روز به آنجا آمدندى و شكار كرد
صفحه 9:
.فعلی که در گذشته انجام شده و اثر آن تاکنون باقی است
ساخت ماضی نقلی: صفت مفعولی+(ام -ای-است-ایم-اید-اند)
رفته ام| رفته ای | رفته است - رفته ایم/ رفته اید/ رفته اند
نکته: گاهی در قدیم شکل کامل ماضی نقلی (رفته استم | رفته استی |
: رفته است / و...) مورد استفاده قرار مى كرفت
شنيدستم كه شهبازى كهنسال 0 کبوتر بچه ای را کرد دنبال
یادآوری: صفت مفعولی- بن ماضی +ه
صفحه 10:
. فعلی است که در زمان گذشته دور ( قبل از فعلی دیگر) انجام شده باشد
ساخت ماضی بعید: صفت مفعولی + (بودم ء بودی . بود » بودیم : بودید . بودند )
رفته بودم | رفته بودی | رفته بود - رفته بودیم | رفته بودید | رفته بودند
گفته بودم که بیایی غم دل با تو بگویم | چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
صفحه 11:
فعلی است که در گذشته با شک و تردید يا آرزو انجام شده باشد
ساخت ماضی التزامی: صفت مفعولی + (باشم . باشی . باشد . باشیم . باشید . باشند)
رفته باشم | رفته باشی | رفته باشد - رفته باشیم / رفته باشید | رفته باشند
دیشب صدای تيشه از بیستون نیامد
شاید به خواب شیرین فرهاد رفته باشد
صفحه 12:
فعلی که به جریان انجام عملی در گذشته به همراه کاری دیگر دلالت دارد
ساخت ماضی مستمر: ماضی ساده از مصدر داشتن + ماضی استمراری فعل اصلی
داشتم می رفتم | داشتی می رفتی | داشت می رفت
داشتیم می رفتیم| داشتید می رفتید| داشتند می رفتند
نکته: در ماضی مستمر,گاهی بین فعل کمکی و فعل اصلی فاصله می افتد که نباید
:مارا به اشتباه بیندازد
داشتم به مدرسه می آمدم که او را دیدم. ( داشتم می آمدم - ماضی مستمر )
صفحه 13:
می خوریم / می زنند / برود / دارم می نویسم
صفحه 14:
صفحه 15:
20
شمار اول شخص دوم شخص سوم شخص
aL s مفرد م
صفحه 16:
فعلی است که از انجام گرفتن کاری در زمان حال خبر می دهد
:ساخت مضارع اخباری : (می+ بن مضارع + شناسه) هانند
می خورم | می خوری | می خورد - مى خوريم / مى خورید / می خورند
نکته ۱: گاهی در قديم به جای «می » از پیشوند « همی » استفاده می کردند:
او خانه همی جوید و من صاحب خانه // هر در که زنم صاحب آن خانه توبی تو
:نکته ۲: گاهی فعل مضارع اخباری بدون پیشوند (می یا همی) می آید. مانند
زین گفته سعادت تو جویم // يس ياد بكير هرجه كويم
نکته ۴: گاهی مضارع اخباری به جای فعل آینده به کار می رود. مانند: فردا به
مسافرت می روم -(خواهم رفت)
ءنکته ۴: فعل های (است. هست. نیست) مضارع اخباری به حساب می آب
صفحه 17:
.فعلی است که انجام کاری را در زمان حال با شک وتردید . شرط یا آرزو بیان می کند
#ساخت مضارع التزامی: (ب + پن مضارع + شناسه). مانند
پنویسم| بنویسی | بنویسد "- بنویسیم| بنویسید/ بنویسند
:نکته: فعل مضارع التزامی گاهی بدون پیشوند (ب) می آید. مانند
همای اوج سعادت به دام ما افتد اگر تورا گذری بر مقام ما افتد (بیفتد)
صفحه 18:
.فعلی است که جریان انجام کاری را در زمان حال بیان می کند
:ساخت مضارع مستمر: (صرف فعل کمکی «دارم» + مضارع اخباری) . مانند
دارم می بينم / داری می بینی/ دارد می بیند.
داریم می بینیم| دارید می بینید| دارند می بینند
: در مضارع مستمرگاهی بین فعل کمکی و فعل اصلی فاصله می افتد. مانند
.برای موفقیت در امتحانات دارم می کوشم
. دارم برای موفقیت در امتحانات می کوشم
صفحه 19:
.فعلی است که بر وقوع کاری در زمان آینده دلالت میکند
ساخت فعل مستقبل: (خواه + شناسه + بن ماضی). مانند
خواهم نوشت | خواهی نوشت / خواهد نوشت
خواهیم نوشت | خواهید نوشت! خواهند توشت
:نکته: گاهی به جای فعل آینده. مضارع اخباری به کار می رود. مانند
دوستم هفتة آینده به شیراز می رود-(خواهد رفت)
صفحه 20: