پاور پوینت چگونگی آشنایی شمس بر مولوی وتاثیرات این آشنایی جزوه ده مقاله برتر درکشور(60اسلاید)

صفحه 1:
pA رام لك 5 

صفحه 2:


صفحه 3:


صفحه 4:
پاور پوینت شور مولوي 00 00 200500 جزوه ده مقاله 11 درکشور ۲ اراثه ۱ 10001 تعداد اسلاید ها :ه ۶ به فلم محمد قايق مجيدى دمكلان لمأ 

صفحه 5:


صفحه 6:
«به خدا کز غم عشقت نگریزم نگریزم وگر ازمن طلبی جان نستیزم نستیزم قدحی دارم وبرلب به خدا تا تونیایی ر.. هله تاروز قیامت نه بنوشم نه بریزم . 

صفحه 7:
به آموزش بدبين نيستم برشر چه همی لزری می دان که همان ارزی زین روی دل عاشق از عرش گزون باشد مولانا 

صفحه 8:


صفحه 9:
مقاله دیدار شمس و مولانا جزو ده مقاله برتر در همایش مولانا شناسی در تبريز در تاريخ : ۱۳۸۶ ۰۹ به انتخاب : محمد فایق مجیدی 

صفحه 10:
-دراین مقاله ازنظرمولوی شناسان بزرگ مانند آنه ماری شیمل واقبال [اهوری .عبد الکریم سروش .کریم زمانی .اصك بره کی . استگاده شده است . 

صفحه 11:
شمس برمولانا اثر گذ اشته ومحمد مولانا برافراد زیادی آثر گذاشته ومن گلچینی نموده ام ازبرجسته ترین این افراد ردب درشرق وغرب . 1 53 

صفحه 12:
ازسال ۳۷۰اناسال ۱۳۸۰درایران ۷۰۰مقاله درباره مولانا نوشته شده است - تز دکتر مصطفی گرجی- - دوکلمه ۲۱۲۱ ۲۱۵۷۷۱۸۱۵ را اگردر وبگرد 000916 بنویسم بیش از۳۶۸۰۰ بار اين دوكلمه دراينترنت تكرار شده است. ‏ . - (سال 87"ا) 

صفحه 13:
سخن از مولانا درحقیقت سخن ازدریای کرانه نایدید است . آب دريا رااگرچه تمامی نمی توان کشید ولى به قدر تشنكى می توان ازجای بوداشت وجشيد. د 16 هال ههان ]زا ‎J‏ 

صفحه 14:
ازقرآن بوی خدامی آید وازحدیث ‎٠‏ بوی محطفی وازکلام مابوی ‎aul pla‏ (اخلاقی 0۸.1۲).براین اساس تامل 

صفحه 15:
غزل دولت عشق که بااین بیت آغازمی شود : عرده بودم زنده شدم گریه بودم خنده شدم دولت عشق آمدومن دولت یابنده شدم به نظ عبدالکریم سروش این غزل گفتگوی میان شمس ومولانا 

صفحه 16:
1۱۱ a ‏اللا‎ مولانادرقونیه به آموزش وآفرینش های ادبی وفیلسوفا نه پرداخت امااین تصادفی نبود . . مول‌نا به محض مشاهده شمس تبریزی بارقه عشق وحقیقت رادرجضره اودید وشیفته معنوي وی گشت چنانکه شمس تبریزی دربکیه عمرمرشد وقاندروحانی مول نا گرد ید . )6 

صفحه 17:
1۱۱ a ‏اللا‎ مولانا شمس تبریزرایافت و او را نمادی ازوالایی . استقامت ‎wok.‏ ‏:كمال .معرفت وتقوا ... يافت وبازشناسايى كرد . 

صفحه 18:
1۱۱ a ‏اللا‎ مولانا درمورد شمس می فرماید: شمس نبریزی که نورمطلق است آفتاب است وزانوار حق است خوشتر آن باشد که سر دلبران ۱ كفته آيد در حدیت دیگران . 

صفحه 19:
1۱۱ a ‏اللا‎ مولانا شمس را آفتاب می خواند بادبان کشتی وجودی نامید جان جان جان مى كويدش 5 و وجود غريبى مى خواند . ؛ در كيتى يون اونمی توان یاقت . 

صفحه 20:
1۱۱ a ‏اللا‎ مولانا درمورد شمس می فرماید: مولانا اورانوری می داند که به حضرت موسی :پروردگار منم . 

صفحه 21:
1۱۱ a ‏اللا‎ مولانا درمورد شمس می گرماید : مولانا شمس رامعشوق خضر می داند وازوی نقل شده است که : (بودرحجره مدرسه هم به دست مبارك ذود است که مقام معشوق خضر عليه السلام) 

صفحه 22:
‎aa‏ لانالالانانا ‏خداوند گار به کسانی که مدعی اند شمس فلک داد تبربزی رادیده اند وشناخته اند: با طعن گزنده ای چنین نضیب می زند: اين مردمان مى كويند که ما شمس الدین تبریزی را دیدیم عااورا دیدیم ای خواجه کجا دیدی. یکی که برسربام اشتری رانمی بینید می گوید من سوراخ سوزن رادیدم ورشته گذرانیدم. خوش گفنته اند آن حکایت راکه خنده ام ازدو جیز آید بکی زنگی که سرفای انگشتی » کند يا کوری که سر از دریچه بدر آ ‎ ‎ ‎ 

صفحه 23:
1۱۱ a ‏اللا‎ مولانا درمورد شمس می فرماید: ما درباره شمس شناسنامه ای مغشوش آشفته وآکنده از ابهام دردست داریم. 

صفحه 24:
1۱۱ a ‏اللا‎ اما شاید درباب شناخت شمس همان جملات معروگ خودش بسنده باشد که فرمود: آن خطاط سه گونه خط نوشتی .یکی او خواندی .لاغیر : یکی هم آوخواندی هم غير ويكم نه اوخواندى ونه غير آن خط سوم منم که سخن گویم . نه من دانم ونه غير من . 0 

صفحه 25:
‎tafe‏ اللا 0غ لالالالالانا ‏شمس مردی است پرخاشگر .بی لس سنتكير واهل نوشتن نیست وخود قرا ‏من عادت نوشتن نداشته ام هرگزسخن را چون نمی نویسم درمن مى ماندو مراروى ديكر مى دهد . ( ملفوظات شمس ) ‎ ‎ 

صفحه 26:
1۱۱ a ‏اللا‎ پیوند شمس و مولانا فریدون سپهسالار نخستین آشنایی آن دوره درسال 12۳درقونیه می داند اما شمس می گوید: که شانزده سال پیش از آن دوران دردمشق مولانا رامی شناخته وسلامی میانشان تعاطی شده است (باكسى كم اختلاط كنم .باجنين صدرى كه همه ۲ إلم واغلبير كنى نيابى شانزده سال بود كه ' علیکی بیش نمی کردم ورفت) 

صفحه 27:
1۱۱ a ‏اللا‎ پیوند شمس و مولانا آنه ماری شیمل می كويد :شمس با سقراط که بدون برجای گذاشتن هیچ نوشته ای الهام بخش گران بهاترین نوشته های افلطون بود :همانند شده است . اونیزجام شفادت رااز دست کسانی نوشید که آتش درونی اورا درك نكردند شمس هميون بارقه اى بودكه اتش را 0 در جراغ اقروخت ابن جراغ مولوى بود 

صفحه 28:
1۱۱ a ‏اللا‎ مولانا به نظر دکتر حبیب نبوی: مولوى در دو اثر گرانبهای خود چنان نایی است که دیگری در وی می دمد و آن نوازنده که نای وجود مولانا را به نغمه و سرود در می آورد همان مخاطب اوست چنان که خود گفت ۱ ‎A‏ مراچونی بنوازید شمس تبریزی. ‏ ۱ 

صفحه 29:
1۱۱ a ‏اللا‎ شمس به نظر دیگران سلطان ولد که شمس را شخها می شناخت او را مردی حاحب فضل و علم و عبارت وتحریر می خواند 

صفحه 30:
1۱۱ a ‏اللا‎ افل کی از قول مولوی گفته شده که : شمس به ‎ole‏ روز احاطه داشت .ققه خوانده بود با علماى زمانه خويش نشسته بود و حتى رياضيات ونجوم نيز مى دانسته است (مناقب حص 1۲۳۵-1) 

صفحه 31:
1۱۱ a ‏اللا‎ فرانکلین دی لونیس مولانا یژوه غربی: حسد شاگردان مولاناو حسدعل! الدین پسر مولانا نسبت به شمس را عامل هرسه غیبت او ومی داند 

صفحه 32:
9 Da: De 1۱۱ a ‏اللا‎ به التخاب: محمد فايق مجيدى سميع رفيع شمس بر مولانا تاثير می گذارد و مولانا بر شاعر بلند آوازه سمبی رقیع که در باره مولانا می گرماید : مثنوی مولانا جلا الدین بدون مبالغه وبی شک وتردید جامع ترین اثر منظوم عرفانی. یکی از بزرگترین شاهکار های ‎gual‏ جهان است در 

صفحه 33:
7 00000 AT ‏سميع رفيع درشهر كابل‎ ‏ديده به جهان كشوده است و‎ اکنون مقیم آلمان می باشد 

صفحه 34:
۱ ms 14 7 000 ۲ ۱1 ۲۵ به التخاب: محمد فايق مجيدى لسميع رقيع نو بسنده پاکدلی است كه همواره در بجه هاى روشن از سعادت بشری وأ به روى أنسانها مى كشايد آزاددكى را ييشه مى كند و از قريب ورى مى گریزد خود می ‎aise‏ تا راه رستكاري . 3 دیگران را تابناط بسازد 9 

صفحه 35:
۱ 14 7 000 ۲ ۱1 ۲۵ به التخاب: محمد فايق مجيدى سمبع رفيع در رشته هاى ادبيات تعليم و تربیت روان شناسی موسیقی هنرهای زیبا و جامعه شناسی تححیلات ‎ala ale‏ او کنابی به نام قال نا Me & حال در باره مولانا نوشته است ۱ 

صفحه 36:
1 i 11۵۱ به التخاب: محمد فايق مجيدى _ ‏ماري شیمل‎ ay ‏مارى ث‎ 2 Liga ‏یکی از مولوی شناسی آلماني‎ 1 ۱ ‏بود‎ 0 

صفحه 37:
= 11۵۱ به التخاب: محمد فايق مجيدى آنه ماری شیمل صاحب تالیغات بی شماری است که نعدادانضا از حد می كذرد 

صفحه 38:
= 11۵۱ به التخاب: محمد فايق مجيدى آنه ماری شیمل صاحب تالیغات بی شماری است که نعدادانضا از حد می كذرد 

صفحه 39:
1۱۱ a ‏اللا‎ به التخاب: محمد فايق مجيدى او می نویسد :از سرا پای مثنوی پیدا است که عارف عاشق جلال الدین مولوی رابا قرآن انس بسیار بوده است در کل مثنوی بیش از هزار بار به 

صفحه 40:
1۱۱ a ‏اللا‎ به التخاب: محمد فايق مجيدى شمس بر مولانا اثر مى كذارد و مولانا بر عبدالكريم سروش 

صفحه 41:
ااإلالالا للا الل ‎AAA) AAA‏ مولانا قرآن را آينه احوال انسان مى داند 

صفحه 42:
لالالالانا لأنانا 0 ۱1۱۱۹۱۱۱ به نظر او قرآن از ابتدا تا انتخا درس نگی سببيت به عردم عى آموزد وبه آنان نشان می دهد که اسباب و علل هییج کاره اند وخدا همه کاره است . 

صفحه 43:
1۱۱ a ‏اللا‎ به التخاب: محمد فايق مجيدى مولانا بوشمس تاثير مى كذارد و مولانا بر علامه اقبال [اهورى 

صفحه 44:
1۱۱ a ‏اللا‎ به التخاب: محمد فايق مجيدى > علامه اقبال لاهورى شاعر متفكرو استاد ياكستانى است وى آخرين شاعر بزرك توانايى است كه در شبه قاره هندوستان زبان به شعر پارسی كشوده بوهمه ‎pint‏ مقدم بر طوت ‎gil ya‏ 

صفحه 45:
1۱۱ a ‏اللا‎ به التخاب: محمد فايق مجيدى اقبال مجموعه های را به نام ‎oles‏ مشرق زبور عجم اسرار و رموز خودی ارمغان حجاز و جاوید نامه آگرید 

صفحه 46:
1۱۱ a ‏اللا‎ شمس برمولنا تاثیر می گذارد ومولانا بر آقای کریم زمانی کریم زمانی جامع ترین شرخ را بر مثنوی معنوی به زبان کارسی نوشته ال 

صفحه 47:
‎tafe‏ اللا 0غ لالالالالانا ‏شمس برمولانا تاثیر می گذارد ومولانا او کنا ‎a‏ چب: ‎lita is‏ ‎wu‏ ديكر به ص گر عشق را ‎fs‏ ۲ به يور طبع ‎ ‎ 

صفحه 48:
1۱۱ a ‏اللا‎ “ إنا نات گذارد ‎Li‏ ‏قيس موسي “الس طقةا- ولا ‎ees‏ مر تارك و كمالات ‎lal‏ رات رین شام ‏ییموده معران حقا انا بالاترين ب 3 9 ب امكان با ‎a aid,‏ ‎ ‎ 

صفحه 49:
1۱۱ a ‏اللا‎ شمس برمولانا تاثیر می گذارد ومولانا بربدبع الزمان گروزان فرکه در باره مثنوی می فرماید : بدون تردید و بدون مبالغه مثنوی مولوی جامع ترین اثر منظوم عرفانی و یکی از شاهكارفاى ادبى جهان است ‎٠‏ 

صفحه 50:
1۱۱/۵۱ 1 الالالال انا تا ‎is‏ كدارد ومولانا شمس ‎lage‏ | 6 و ‎es‏ تساه بیپراعود اگم امروز از یکی از صمحتان های دور دست ب دست با ما تماس یگیرند و بخواهند كه يه امروز ققط ‎das apelin‏ کیت ملس ‎ail!‏ بوايشان بكرستيم بنده كمان دارم كه شاهنامه گردوسی و مثنوي معنوی مولانا جلال... ‎Qu all‏ را می نوان اختیار کرد ‎ ‎ 

صفحه 51:
1۱۱ a ‏اللا‎ شمس برمولانا تاثیر می گذارد ومولانا برعبد الحسین زرین کوب که به نظر آقای محطفی کرجی (محقق) : عبد الحسین زرین کوب سلسله جنبان جریان جدید مولوی پژوهی بود . 

صفحه 52:
1۱۱ a ‏اللا‎ شوس برمولانا ‎al‏ می گذارد ومولانا ۳ ‎oe‏ ‏مونا اش ‎fea els lad Cogs aed‏ دقار ‎Se‏ ‏خواهد شد با 5 عدن چنان که خود دشن سل ‎on mia‏ شد دلت با آن عدن هین بگو مهراس از خالی شدن اسر قل زین آمدش کای راستین کم نخواهد شد بكو درياست اين 

صفحه 53:
1۱۱ a ‏اللا‎ متحل چون شد دلت با آن عدن هين بكو مفراس از خالی شدن امر قل زین آمدش کای راستین نذواهد شد بكو درياست اب 

صفحه 54:
‎tafe‏ اللا 0غ لالالالالانا ‏- اگر عمري باقی باشد می خواهم این پژوشش را آد] دامه دهم 0 ‎gyal‏ .كرد قارسءلو .ود بكر ‎a I‏ كايا در حد وسع ذو مورت بو = ار دی لكنرو 5 ‎ee‏ و نمايم ‎١‏ ‎ ‎ 

صفحه 55:
‎tafe‏ اللا 0غ لالالالالانا ‏- اگر عمري باقی باشد می خواهم این پژوشش را آد] دامه دهم 0 ‎gyal‏ .كرد قارسءلو .ود بكر ‎a I‏ كايا در حد وسع ذو مورت بو = ار دی لكنرو 5 ‎ee‏ و نمايم ‎١‏ ‎ ‎ 

صفحه 56:
1۱۱ a ‏اللا‎ - به امید روزی که همه از مشرب مولانا بضره ببریم و به قول فمکار خوبم خانم تفا حیدری : ((هییج ترازویی خطا نکند به عمد و فبیج حاکمی مردمان سرزمینش را نردبان توقی خویش نسازد قاخی ای وجدانش را در كيف رمز دار در بستوهاى دست در ند هیچ اعتمادى به خيانت نيانجامد. و شبيخ يايى برهنه به ميدان 

صفحه 57:
1۱۱ a ‏اللا‎ و هییج دستی به هبيح روبی چنگ نیاندازد و شيح گونه ای در فرم بی پناهی و حیرانی نسوزد و هیچ چشمی به دنبال گمشده ای خون نگرید و هیچ شانه ای باری فراتر از توانش بر نگیرد و هیچ كردنى طعم تلخ طناب را نچشد و شيح گلوله ای گلوبی را تعقیب نکند و هیچ جنگی خواب ارام کودکان را نیاشوبد و هییج انسانی برای پرنده ای قفس نسازد وشبیج مرزی بین انسان ها . خندق جدایی نشود) 

صفحه 58:
1۱۱ a ‏اللا‎ و هییج دستی به هبيح روبی چنگ نیاندازد و شيح گونه ای در فرم بی پناهی و حیرانی نسوزد و هیچ چشمی به دنبال گمشده ای خون نگرید و هیچ شانه ای باری فراتر از توانش بر نگیرد و هیچ كردنى طعم تلخ طناب را نچشد و شيح گلوله ای گلوبی را تعقیب نکند و هیچ جنگی خواب ارام کودکان را نیاشوبد و هییج انسانی برای پرنده ای قفس نسازد وشبیج مرزی بین انسان ها . خندق جدایی نشود) 

صفحه 59:


صفحه 60:
1۱۱ a ‏اللا‎ واين یایان نیست آغاز جلا الدين بلخی است.