صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:
كوش؛ و ار - 2

صفحه 4:
شگران. فتح بایل بدون 14 اكتبر سال 04

صفحه 5:
۳ 02200 sy, Leak 4S ai ‏فار‎ ‎Br ۳ ۱ ۳ sap esbengs Gut ۳ oe ‏د. أو قبل از آنكه با محركك اين طغيان‎ 4 ۱۳ ‏عم او را‎ 2

صفحه 6:

صفحه 7:

صفحه 8:
| se ‏ی‌گذارم. اما از آنجا که از‎

صفحه 9:

صفحه 10:

صفحه 11:
1 = a 5005 ر حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸ پیش از شاهنشاهى هخامنشى نكاشته شدهاست. نيمه نخست اين لوح از زبان رويد ان و خط ميخى اكدى (بابلى نو) نوشته شدهاست. اين

صفحه 12:
قرار دادن چهره یک پیرمرد سالخورده در این نگاره اشاره به شخص نیکو کار و یکتا پرستی دارد که رفتار و ظاهر مرتب و پسندیده اش سرمشق و الگوی دیگر مردمان بوده است و ديكران تجربيات وى را ارج مى نهادند. بنابراين قرار دادن چهره ی یک پیرمرد به عنوان سر نگاره نشان از خرد و تجربه ی پیرمرد دارد. چهر ی یک پیرمرد دست راست پیرمرد دست راست نگاره به سوی آسمان دراز شده است که اشاره به ستایش و پرستش "دادار هستی اورمزد " خدای واحد ایرانیان دارده که زرتشت در ۴۰۰۰ سال به وجود "فره وهر " (روح) و "اهور " (خدا) اعتقاد داشته اند. ی آن را به جهان هدیه نمود» و عجیب آنجاست که پیش از زرتشت. آریا

صفحه 13:
حلقه ای که در دست چپ پیرمرد است ‎xe‏ چنبره ای (حلقه ای) در دست چپ نگاره وجود دارد که نشان از عهد و پیمانی است که بین انسان و اهورامزدا بسته میشود و انسان باید خدای واحد را ستایش کند و هميشه در همه امور وی را ناظر بر کارهای خود بداند. مورخین حلقه های ازدواجی که بین جوانان رد و بدل می شود را بر گرفته شده از همین چنبره میدانند و آن را یک سنت ایرلنی میدانند که به جهان صادر شده است. زیرا زن و شوهر نیز با دادن چنبره (حلقه) به یکدیگر پیمانی را با هم امضا نموده اند که هميشه به یکدیگر وفادار بماند. بالهای نشان فره وهر بالهاى كشيده شده در دو طرف نگاره اشاره به دیس پرواز به سوی پیشرفت و ترقی در میان انسانهاست و در نهایت امر رسیدن به اورمزد دادار هستی خدای واحد ایرانیان است.

صفحه 14:
سه ردیف پر بر روی بالهای فره وهر ‎xe‏ سه قسمتی که روی بالها به صورت طبقه بندی شده قرار گرفته است اشاره به سه دستور جاودانه پیر خرد و دانش جهان "اشو زرتشت " دارد که بعدها به نشان اضافه شد که بی شک میتوان گفت تا میلیونها سال دیگر تا جهان در جهان باقی باشد این سه فرمان پابرجاست و هميشه الگو و راهنمای مردمان جهان است. این سه فرمان که روی بالهای فروهر نقش بسته شده همان کردار نیک گفتار نیک و پندار نیک ایرانیان است. بالهای "فره وهر" برای پروازه پیشرفت و تعالی انسان به سوی اهورامزدا از این سه ردیف پر تشکیل شده و بالهاى انسان تنها با حمايت اين سه ردیف پر (کردارنیک. گفتارنیک. پندارنیک) توانایی پرواز و پیشرفت را دارد. حلقه ای که کمر پیرمرد را دربرگرفته است در میان کمر پیرمرد ایرانی یک چنبره (حلقه) بز رگ قرار گرفته شده است که اشاره به "دایره روزگار " و جهان هستی دارد که انسان در این میان قرار گرفته است. و مردمان موظف شده اند در ميان اين چنبره روز گار روشی را برای زندگی ب رگزینند که پس از مرگک روحشان شاد و قرین رحمت و آمرزش الهی قرار بگیر

صفحه 15:
دو سر حلقه که به پایین آویزان گشته است ‎xe‏ ان از دو عنصر باستانی ایران دارد. یکی سوی راست و دیگری سوی چپ. نخست سپنته مین و" که همان نیروی الهی اهورامزدا است و دیگری "انگره مينو" كه نشان از نیروی شر و اهریمنی است. انسان در میان دو نیروی خیر و شر قرار گرفته است که با کوچکترین لرزشی به تباهی کشیده می شود و نابود خواهد شد. پس اگر از کردار نیک گفتار نیک؛ پندار نیک بيروى كند هميشه نيروى سينته مينو در كنار وی خواهد بود و او به كمال خواهد رسید و هم در این دنا نیک زندگی خواهد کرد و هم در دنیای پسین روحش شاد و آمرزیده خواهد بود. دو رشته از چنیره (حلقه) به راست (خیر) و چپ (شر) کشیده شده است که ن قسمت دم که سه ردیف پر دارد بز همانند قسمت بالها به سه ردیف پر تقسیم شده. انتهای لب اد سالخورده باستانی ایران به صورت سه طبقه بنا گذاشته شده است. که اشاره به بالها به سه ردیف پر تقسیم ‎ae ld sles‏ .2 نی ایران به صور: اره ب ار نیک و پندار نیک دارد. پس تنها و زیباترین راه و روش ‎SS‏ زندگی کردن و به کمال رسیدن از دید "اشو زر " همین سه فرمان است که کردار یکت دیده می شود

صفحه 16:

‏a کوروش کبیر ورود خروج ف هر س ت کوروش که بود؟ تبارنامه کوروش همسر و فرزندان وصیت نامه کوروش منشور حقوق بشر وفات کوروش نماد فروهر کوروش کوروش دوم که به کوروش بزرگ و کوروش کبیر مشهور است ،بنیان‌گذار و نخستین ش&&اه شاهنش&&اهی هخامنش&&ی ب&&ود ک&&ه در بین سال‌های ۵۵۹ت&&ا ۵۲۹پیش از میالد ،بر نواحی گسترده‌ای از آسیا حکومت می‌کرد .کوروش در استوانه خود که در بابل کشف ش&&ده ،خ&&ودش را «فرزن&&د کمبوجی&&ه ،ش&&اه ب&&زرگ آنش&&ان ،ن&&واده کوروش ،شاه بزرگ انشان ،نواده چیش‌پیش ،شاه بزرگ انشان ،از خانواده‌ای که همیشه پادشاه بوده‌است» معرفی می‌کند .به گفته هرودوت ،کوروش نسب شاهانه داشته‌است و به‌جز کتزیاس ،دیگر نویسندگان یونانی ،ماندانا دختر آستیاگ را مادر کوروش دانسته‌اند و گزارش داده‌اند که کوروش حاصل ازدواج کمبوجیه یکم و ماندانا بوده‌است .برخی از مورخان امروزی این روایت را معتبر می‌دانند اما برخی دیگر اعتقاد دارند رواج این روایت ریشه‌های سیاسی داشته‌اس&&ت و ه&&دفش این بوده که از بنیان‌گذار شاهنشاهی هخامنشی ،مردی نیمه‌مادی بسازد تا مادها را با فرمانروایی پارس‌ها آش&&تی ده&&د و اص&&وًال رابطه‌ای بین مان&&دانا دخ&&تر آس&&تیاگ و کوروش قائل نیستند و آن را افسانه می‌دانند. درباره کودکی و جوانی کوروش و سال‌های اولیه زندگی او روایات متعددی وجود دارد؛ اگرچه هر یک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند ،اما شرحی که آنها درباره ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند ،بیشتر شبیه افسانه‌است .هرودوت در مورد دستیابی کوروش به قدرت ،چهار داستان نق&&ل می‌کن&&د .ولی فقط یکی از آنها را معتبر می‌داند .طبق نظر گزنفون از قرن پنجم تا چهارم پیش از میالد مسیح یک سلسله داستان‌های متفاوت درباره کوروش نقل می‌شده‌است. کوروش ابتدا علیه شاه ماد طغیان کرد و سپس به پایتخت حکومت ماد در هگمتانه یورش برد و با کمک‌هایی که از درون سپاه ماد به او شد ،هگمتانه را فتح کرد. سپس کرزوس ،شاه لیدیه را شکست داد و به‌سوی سارد لشکر کشید و پس از دو هفته ،شهر سارد به اشغال نیروهای ایرانی درآم&&&د .ک&&&وروش مسئولیت فتح دیگر شهرهای آسیای صغیر را به فرماندهانش واگذار کرد و خود به اکباتان بازگشت و به‌سوی «پارت»« ،زرنگ»« ،هرات»« ،خوارزم»« ،باختر»« ،س&&غد»« ،گن&&دار»« ،ثه‌َت ‌ گوش» و «َاَر خواتیش» لشکر کشید .جزئیات این جنگ‌ها در تاریخ ثبت نشده‌است و اطالع کمی درباره کیفیت این نبردها وجود دارد. در بهار سال ۵۳۹پیش از میالد ،کوروش آهنگ تسخیر بابل را کرد و وارد جنگ با بابل شد .ب&&ه گ&&واهی اس&&ناد ت&&اریخی و عقی&&ده پژوهش&&گران ،فتح باب&&ل ب&&دون جنگ بوده‌است و توسط یکی از فرماندهان کوروش به‌نام گئوبروه در شب جشن سال نو انجام شد .هف&&ده روز پس از س&&قوط باب&&ل ،در روز ۲۹اکتبر سال ۵۳۹ پیش از میالد ،خود کوروش وارد پایتخت شد .تصرف بابل نقطه عطفی بود که باعث ایجاد تعادل بین قدرت‌های درگیر در آسیای غربی ش&&د و زمین&&ه بازگش&&ت یهودیان تبعیدی به میهن‌شان در اسرائیل را فراهم کرد .کوروش همچنین دستور داد که پرستش‌گاه اورشلیم را بازسازی کنند و ظروف و اشیای طالیی و نقره‌ای را که نبوکدنصر از اورشلیم ربوده بود ،به یهودیان تحویل داد. استوانه کوروش پس از شکست دادن نبونعید و تصرف بابل ،نوشته شده و به منزله سند و شاهد تاریخی پرارزشی‌است .در سال ۱۹۷۱میالدی ،سازمان ملل متح&&د استوانه کوروش را به همه زبان‌های رسمی سازمان منتشر کرد و بدلی از این استوانه در مقر سازمان ملل در شهر نیویورک قرار داده شد. همسر و فرزندان همسر کوروش بزرگ کاساندان (کاسادان) نام داشت ،او از تبار هخامنشیان بود ،از پدرش با نام فرناسپ و برادرش با نام اوتانا یاد شده است .مقبره کاساندان در پاسارگاد و در کنار آرامگاه کوروش بزرگ میباشد .کوروش کاساندان را بسیار دوست می‌داش&&ت ،چن&&ان ک&&ه پس از مرگش ،ک&&ورش آنچن&&ان ک&&ه شایس&&ته او ب&&ود ،س&&وگواری کرد و سراسر امپراتوریش نیز چنین کردند. کوروش بزرگ دارای سه دختر با نام های آتوسا(به اوستایی هئوتسه به معنی خوش اندام) ،رکسانا(روشنک) و آرتیسونه (آرتیستون) و دو پسر با ن&&&ام های کمبوجی&&&ه دوم و بردیا بود. _ در زمان کوروش بزرک کمبوجیه با والیتعهدی حاکم بابل بود و بردیا برادرش نیز که نزد مردم محبوب تر بود حاکم بعضی از ایاالت شرقی ایران مثل خوارزم ،باختر ،پارت و کرمان شده بود .کمبوجیه برادرش را رقیب خود میدانست آنطور که در روایت کتیبه بیستون داریوش بزرگ آمده او را مخفیانه کشت .کمبوجیه قتل برادر را مثل رازی ک&&ه فق&&ط چند تن از نزدیکانش آن را میدانستند مخفی نگهداشت و پس از او سلطنت را در دست گرفت. _ با آنکه در هیچ دوره و زمانی در پارس سابقه نداشت ،برادر با خواهر وصلت کند ،باوجود این کمبوجیه به این خیال افتاد که ب&&رخالف شرع و آئین ق&&ومی خ&&ویش ،با خ&&واهر خود آتوسا ازدواج کند .پس قضات شاهی را احضار کرد و پرسید «آیا در پارس قانونی هس&&ت ک&&ه اگر وی بخواه&&د ازدواج بین خ&&واهر و ب&&رادر را مجاز سازد؟» داوران ش&&اهی پاسخی متناسبی یافتند که نه خالف واقع بود و نه جان آنها را به خطر می‌انداخت .آنها هر چند نتوانسته بودند ،قانونی پیدا کنند که چنین امری را تجویز کند ولی قانونی یافتند ک&&ه به پادشاه ایران اختیار می‌داد ،به آنچه دلخواه اوست ،رفتار کند .کمبوجیه نه یک بار بلکه دو دفعه ،از حق جدید ،اس&&&تفاده کرد و با خ&&&واهر ج&&&وان‌ترش رکسانا هم ازدواج کرد. رکسانا در سفر مصر همراه او بود. کمبوجیه در بهار سال ۵۲۲پیش از میالد ،در پایان سه سال دوری از وطن بخاطر خبرهای بدی که از ایران می‌رسید و طغیان بدفرجامی که در آنجا روی داده‌ب&&ود و حض&&ور او را در آنجا الزامی می‌کرد ،روی به ایران آورد .او شنیده بود که یکی از مغان اهل ماد خود را بردیا پسر کوروش معرفی کرده و ب&&ر تخت س&&لطنت نشس&&ته و مردم هم&&ه ب&&ه طرف او رفته‌اند .کمبوجیه در موقعیت بسیار دشواری واقع شد چون خود می‌دانست که بردیا را کشته ،ولیکن نمی‌توانست این مطلب را علنًا ابراز کند .او قبل از آنکه با محرک این طغیان که مردم او را بردیا پسر کوروش می‌خواندند ،روبرو شود در بین راه در حدود دمشق بطور مرموزی مرد. _ آتوسا دختر کورش بزرگ و همسر پادشاه هخامنشی داریوش یکم و مادر خشایارشا برجسته‌ترین زن در تاریخ ایران قدیم است. آتوسا خواندن و نوشتن را به خوبی می‌دانست ،و نقش تصمیم گیرنده در آموزش خود و دیگر درباریان داشت .پس از درگذش&&ت کمبوجی&&ه در راه بازگش&&ت از مصر ،داریوش یکم با آتوسا ازدواج می‌کند. این ازدواج چند دلیل داشته‌است: _1ازدواج با آتوسا که از سالله هخامنشی بود حکومت او را قانونی جلوه می‌داد. _2از آنجا که آتوسا باهوش ،بافرهنگ ،با قدرت و تفکر سیاسی بود در موقع لزوم کمک خوبی برای داریوش شاه به حساب می‌آمد. _ آرتیستونه(آرتیستون) یکی از دختران کوروش بزرگ و از همسران داریوش بزرگ و خواهر کوچک آتوسا اس&&&ت .او محب&&&وب‌ترین همسر داری&&&وش و مادر آرشام و گبریاس بوده است بطوریکه به فرمان داریوش تندیسی زرین از او ساخته شده بود. کوروش کبیر آتوسا داریوش کبیر خشایارشا اول اردشیر اول خشایارشا دوم سغدیان داریوش دوم کمبوجیه دوم رکسانا بردیا وصیت نامه کوروش فرزندان من ،دوستان من! من اکنون به پایان زندگی نزدیک گشته‌ام .من آن را با نشانه‌های آشکار دریافته‌ام .وقتی درگذش&&تم مرا خوشبخت بپنداری&&د و ک&&ام من این است که این احساس در کردار و رفتار شما نمایانگر باشد ،زیرا من به هنگام کودکی ،جوانی و پیری بخت‌یار بوده‌ام. همیشه نیروی من افزون گشته است ،آن چنان ک&&ه هم امروز ن&&یز احساس نمی‌کنم ک&&ه از هنگ&&ام ج&&وانی ن&&اتوان‌ترم .من دوس&&تان را ب&&ه خ&&اطر نیکویی‌های خ&&ود خوشبخت و دشمنانم را فرمان‌بردار خویش دیده‌ام .زادگاه من بخش کوچکی از آسیا بود .من آنرا اکن&&&ون سربلند و بلندپای&&&ه باز می‌گ&&&ذارم .اما از آنجا ک&&&ه از شکست در هراس بودم ،خود را از خودپسندی و غرور بر حذر داشتم. حتی در پیروزی های بزرگ خود ،پا از اعتدال بیرون ننهادم .در این هنگام که به سرای دیگر می‌گذرم ،شما و میهنم را خوشبخت می‌بینم و از این رو می‌خ&&&واهم که آیندگان مرا مردی خوشبخت بدانند .مرگ چیزی است شبیه به خواب .در مرگ است که روح انسان به اب&&دیت می پیون&&دد و چ&&ون از قی&&د و عالی&&ق آزاد می گردد به آتیه تسلط پیدا می کند و همیشه ناظر اعمال ما خواهد بود پس اگر چنین بود که من اندیشیدم به آنچه که گفتم عمل کنید و بدانید ک&&ه من همیش&&ه ن&&اظر شما خواهم بود ،اما اگر این چنین نبود آنگاه ازخدای بزرگ بترسید که در بقای او هیچ تردیدی نیست و پیوسته شاهد و ناظر اعمال ماست. باید آشکارا جانشین خود را اعالم کنم تا پس از من پریشانی و نابسامانی روی ندهد .من شما هر دو فرزندانم را یکسان دوس&&ت می‌دارم ولی فرزن&&د بزرگ&&ترم ک&&ه آزموده‌تر است کشور را سامان خواهد داد. فرزندانم! من شما را از کودکی چنان پرورده‌ام که پیران را آزرم دارید و کوشش کنید تا جوان‌تران از شما آزرم بدارند .ت&&و کمبوجی&&ه ،مپن&&دار ک&&ه عصای زرین پادشاهی ،تخت و تاجت را نگاه خواهد داشت .دوستان یک رنگ برای پادشاه عصای مطمئن‌تری هستند .همواره حامی کیش یزدان پرستی باش ،اما هیچ ق&&&ومی را مجبور نکن که از کیش تو پیروی نماید و پیوسته و همیشه به خاطر داشته باش که هر کسی باید آزاد باشد تا از هر کیشی که میل دارد پیروی کند . هر کس باید برای خویشتن دوستان یک دل فراهم آورد و این دوستان را جز به نیکوکاری به دست نتوان آورد .از کژی و ناروایی بترسید .اگر اعمال شما پاک و منطبق بر عدالت بود قدرت شما رونق خواهد یافت ،ولی اگر ظلم و ستم روا دارید و در اجرای عدالت تسامح ورزید ،دیری نمی انجام&&د ک&&ه ارزش ش&&ما در نظر دیگران از بین خواهد رفت و خوار و ذلیل و زبون خواهید شد .من عمر خود را در یاری به مردم سپری کردم .نیکی به دیگران در من خوشدلی و آسایش فراهم می ساخت و از همه شادی های عالم برایم لذت بخش تر بود. به نام خدا و نیاکان درگذشته‌ی ما ،ای فرزندان اگر می خواهید مرا شاد کنید نسبت به یکدیگر آزرم بدارید .پیکر بی‌جان مرا هنگ&&&امی ک&&&ه دیگر در این گی&&&تی نیستم در میان سیم و زر مگذارید و هر چه زودتر آن را به خاک باز دهید .چه بهتر از این که انسان به خاک ک&&ه این‌هم&&ه چیزهای نغز و زیبا می‌پ&&رورد آمیخت&&ه گردد. من همواره مردم را دوست داشته‌ام و اکنون نیز شادمان خواهم بود که با خاکی که به مردمان نعمت می‌بخش&&د آمیخت&&ه گردم .هم‌اکن&&ون درمی یابم ک&&ه جان از پیکرم می‌گسلد ...اگر از میان شما کسی می‌خواهد دست مرا بگیرد یا به چشمانم بنگرد ،تا هنوز جان دارم نزدیک شود و هنگامی ک&&ه روی خ&&ود را پوش&&اندم ،از شما خواستارم که پیکرم را کسی نبیند ،حتی شما فرزندانم. پس از مرگ بدنم را مومیای نکنید و در طال و زیور آالت و یا امثال آن نپوشانید .زودتر آنرا در آغوش خاک پاک ایران قرار دهید تا ذره ذره های ب&&دنم خ&&اک ایران را تشکیل دهد .چه افتخاری برای انسان باالتراز اینکه بدنش در خاکی مثل ایران دفن شود .از همه پارسیان و هم‌ پیمانان بخواهی&&د ت&&ا ب&&ر آرامگ&&اه من حاضر گردند و مرا از اینکه دیگر از هیچگونه بدی رنج نخواهم برد شادباش گویند. به واپسین پند من گوش فرا دارید .اگر می‌خواهید دشمنان خود را تنبیه کنید ،به دوستان خود نیکی کنید. وفات کوروش هرودوت گزارش می‌دهد که کوروش در جن&&گ با ماساگت‌ها کش&&ته ش&&د؛ ولی این دی&&دگاه را اک&&ثر مورخ&&ان جدی&&د رد می‌کنن&&د و معتقدند که داستان هرودوت ساختگی است .تنها منبع موثق کهنی که غیرمستقیم به مرگ کوروش اشاره می‌کند ،دو لوح و س&&ند گلی یافت‌شده در بابل است ک&&ه نخس&&تین آن مرب&&وط ب&&ه دوازدهم اوت ۵۳۰پیش از میالد اس&&ت ک&&ه ت&&اریخ آن «نهمین سال ک&&ورش ،ش&&اه کشورها» را نشان می‌دهد .سند دوم که مربوط ب&&ه س&&ی و یکم اوت ۵۳۰پیش از میالد اس&&ت« ،سال آغ&&از فرمانروایی کمبوجی&&ه ،ش&&اه کشورها» را بر خود دارد .این دو سند که در ظاهر اهمیت چندانی ندارند ،در واقع نشان می‌دهند که ک&&وروش در فاص&&له بین ۱۲ت&&ا ۳۱ اوت سال ۵۳۰پیش از میالد درگذشته‌اس&&ت و یا ح&&داقل ،خبر درگذش&&ت وی و ب&&ر تخت‌نش&&ینی کمبوجی&&ه در این ت&&اریخ ب&&ه باب&&ل رسیده‌است. منشور حقوق بشر استوانه کوروش بزرگ یا منشور حقوق بشر کوروش لوحی از گل پخته است که در سال ۵۳۸پیش از میالد به فرمان کوروش بزرگ هخامنشی پادشاه و بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی نگاشته شده‌است .نیمه نخست این لوح از زبان رویدادنگاران بابلی و نیم&&&ه پایانی آن سخنان و دستورهای کورش به زبان و خط میخی اک&&دی (بابلی ن&&و) نوش&&ته شده‌اس&&ت .این اس&&توانه در سال ۱۲۵۸خورش&&یدی۱۸۷۹ / میالدی در نیایشگاه ِاَس گیله (معبد مردوک ،خدای ب&&زرگ بابلی) در ش&&هر باب&&ل باس&&تانی پی&&دا ش&&ده و در م&&وزه بریتانیا در ش&&هر لن&&دن نگهداری می‌شود.این منشور یکی از بزرگترین نشانه‌های روحیه بردباری در فرهنگ ایرانی است. چهر ی یک پیرمرد قرار دادن چهره یک پیرمرد سالخورده در این نگاره اشاره به شخص نیکوکار و یکتا پرستی دارد که رفتار و ظاهر مرتب و پسندیده اش سرمش&&ق و الگ&&وی دیگر مردمان بوده است و دیگران تجربیات وی را ارج می نهادند .بنابراین قرار دادن چهره ی یک پیرمرد به عنوان سر نگاره نشان از خرد و تجربه ی پیرمرد دارد. دست راست پیرمرد دست راست نگاره به سوی آسمان دراز شده است که اشاره به ستایش و پرستش "دادار هستی اورمزد" خدای واح&&د ایرانیان دارد ،ک&&ه زرتش&&ت در 4000سال پیش آن را به جهان هدیه نمود ،و عجیب آنجاست که پیش از زرتشت ،آریاییان به وجود "فره وهر" (روح) و "اهور" (خدا) اعتقاد داشته اند. حلقه ای که در دست چپ پیرمرد است چنبره ای (حلقه ای) در دست چپ نگاره وجود دارد که نشان از عهد و پیمانی است که بین انسان و اهورامزدا بسته میشود و انسان بای&&د خ&&دای واح&&د را س&&تایش کند و همیشه در همه امور وی را ناظر بر کارهای خود بداند .مورخین حلقه های ازدواجی ک&&ه بین جوان&&ان رد و ب&&دل می ش&&ود را برگرفت&&ه ش&&ده از همین چنبره میدانند و آن را یک سنت ایرانی میدانند که به جهان صادر شده است .زیرا زن و شوهر نیز با دادن چنبره (حلقه) به یکدیگر پیمانی را با هم امض&&ا نم&&وده ان&&د ک&&ه همیشه به یکدیگر وفادار بمانند. بالهای نشان فره وهر بالهای کشیده شده در دو طرف نگاره اشاره به تندیس پرواز به سوی پیشرفت و ترقی در میان انسانهاست و در نهایت امر رسیدن ب&&ه اورمزد دادار هس&&تی خ&&دای واحد ایرانیان است. سه ردیف پر بر روی بالهای فره وهر سه قسمتی که روی بالها به صورت طبقه بندی شده قرار گرفته است اشاره به سه دستور جاودانه پیر خرد و دانش جهان "اشو زرتشت" دارد که بعدها به نشان اض&&افه شد که بی شک میتوان گفت تا میلیونها سال دیگر تا جهان در جهان باقی باشد این سه فرمان پابرجاست و همیشه الگو و راهنمای مردمان جهان است .این سه فرمان که روی بالهای فروهر نقش بسته شده همان کردار نیک ،گفتار نیک و پندار نیک ایرانیان است .بالهای "فره وهر" ب&&&رای پ&&&رواز ،پیشرفت و تعالی انسان ب&&&ه س&&&وی اهورامزدا از این سه ردیف پر تشکیل شده و بالهای انسان تنها با حمایت این سه ردیف پر (کردارنیک ،گفتارنیک ،پندارنیک) توانایی پرواز و پیشرفت را دارد. حلقه ای که کمر پیرمرد را دربرگرفته است در میان کمر پیرمرد ایرانی یک چنبره (حلقه) بزرگ قرار گرفته شده است که اشاره به " دایره روزگار" و جهان هستی دارد که انسان در این میان قرار گرفته است و مردمان موظف شده اند در میان این چنبره روزگار روشی را برای زندگی برگزینند که پس از مرگ روحشان شاد و قرین رحمت و آمرزش الهی قرار بگیرد. دو سر حلقه که به پایین آویزان گشته است دو رشته از چنبره (حلقه) به راست (خیر) و چپ (شر) کشیده شده است که نشان از دو عنصر باستانی ایران دارد .یکی سوی راست و دیگری س&&وی چپ .نخس&&ت " سپنته مینو" که همان نیروی الهی اهورامزدا است و دیگری " انگره مینو" که نشان از نیروی شر و اهریمنی است .انسان در میان دو نیروی خیر و شر قرار گرفته اس&&ت که با کوچکترین لرزشی به تباهی کشیده می شود و نابود خواهد شد .پس اگر از کردار نیک ،گفتار نیک ،پندار نیک پیروی کند همیشه نیروی سپنته مین&&و در کن&&ار وی خواهد بود و او به کمال خواهد رسید و هم در این دنیا نیک زندگی خواهد کرد و هم در دنیای پسین روحش شاد و آمرزیده خواهد بود. قسمت دم که سه ردیف پر دارد قسمت دم نیز همانند قسمت بالها به سه ردیف پر تقسیم شده .انتهای لباس پیرمرد سالخورده باستانی ایران به صورت سه طبق&&ه بن&&ا گذاش&&ته ش&&ده اس&&ت ک&&ه اش&&اره ب&&ه کردار نیک ،گفتار نیک و پندار نیک دارد .پس تنها و زیباترین راه و روش نیک زندگی کردن و به کمال رسیدن از دید "اشو زرتشت" همین سه فرمان اس&&ت ک&&ه دیده می شود

62,000 تومان