صفحه 1:
اداره کل ورزش و جوانان
استان خراسان جنوبی
زمستان ۱۳۹۰
صفحه 2:
انسان. موجودی اجتماعی است. یعنی بخش قابل ملاحظه ای از
مشخصات و مختصاتش وابستگی متقابل با زب هی او دارد.
یعنی نمی توان گفت چون آن خواص یا خصلت دبوده. انسان
زندگی جمعی را برگزیده یا چون آدمی در جمع می(ت. آن ویژگی ها
در وی پدیدار شده است
ویژگی هایی مانند ابراز شادمانی یا بیان غم ها نیز از اين دسته اند
که معلوم نیست چون آدمی برای تکمیل خوشی های خود نیازمند به
اشتراک گذاشتن آنها با دیگران است که همین انگیزه می تواند ريشه
پیدایش بسیاری از جشن ها و پایکوبی های دسته جمعی به شمار رود)
زیست اجتماعی را سازمان داده یا آنکه شادی ها و سرور جمعی انسان ها
خود معلول اجتماعی بودن آنهاست ون نیاز آدمی به
وجود و حضور همدرد و غمخوار برای تحمل دردها و رنج های خود (که
پایه و مایه ظهور سوگواری های گروهی محسوب می شود), است که
انگیزه حیات جمعی را فراهم آورده یا زبستار گروهی آدمیان باعث شده
_تا به تشریک آلام و اندوه خود با سایر همنوعان بپردازد
ی هر روی. همان گونه که همراهی و همگامی با شادمانی های آدمیان, از
هایشان. اقدامی مبتنی بر
زاکت. تعاون و در یک کلام امری انسانی مجسوپ می,شود. همدردی و
شدن در تحمل مصائب انسان ها نیز از تسلیت شفاهی گرفته تا
اری در برپایی مراسم سوکواری آنها, کردار و رفتاری نوع دوستانه و
پوشیده است که
صفحه 3:
سوگ حالت اندوه و ذ
ee ers
,چیزی است
مرگ عزیزان یکی از دردناكترین تجربیاتی كه هركس ممكن
است در خود با آن روبرو شود
ماتم او بهایی است که باید به خاطر دوست داشتن پرداخت
صفحه 4:
هر شخص به روش خاص خود و به شیوههای واحد با پدیده سوگ روبرو
میشود. ما نباید از افراد انتظار داشته باشیم به يك گونه و یا مثل ما
سوگواری کنند. در سوگ حوزههای مختلف جسمی,رفتاری فکری؛
احساسی و... ممکن است درگیر شود مانند کمخوابی#کابوس شبانه.
کماشتهایی. بىقرارءلم بغلكردنء نوازشکرآدین آنهای جک رجوی والدین
ازدسترفته» تنهاافخوابين, كو ۰ کریهگلدن لاتتبردن, از
فعالیتهای معمول لاشاپخش. آرّزروی مر" اكاشكرى)إسكوت ممتد و
طولانی» افت ae = >
تصمیمگیری افکار خودنخریییْ» احساس در ‘
ناتوانی» نومیدی, تنهایی ترس و اضطواد
ILS تنگی نفس, آهکشیدن زیاد» خ
و سنگینی در بدن» ضعف عد
,درد معده
صفحه 5:
جریان سوگ امری است شخصی/فردول و 3و ۱ 13 1 39 پا مگ شخصی که به
او تعلق خاطر داریم بستگی به عوامل ی د ال کر نگی ولو ع|برگ
رابطه شخص بازمانده با متوفی» تجارب فردی» شخصیت فرد. و میزان حمایتی که او
می تواند از اطرافیان بگیل1 در جریا ار بت دالن فردی که ار علاقمتايم
عواطف و احساسات بسیا ۳ ۰ آگاهی از اینکه مانیز ممکن است
در چنین شرایطی, دچار بر [ 1 رای ود
اين تجربه خارج از توان ماست» "۳ و ۲ ۳ ی
تسهیل کند.
4 به اينكه كنترل كامل
زاین دوراق ذشوار را
صفحه 6:
تدس 4
daly دوران سوگ
= =
۲ 13
A a 28 7
ت کی ۹۶4 برآی دورانِ سوگ مراحلی را عون 5
نْ مراحل عبارتند از:
A 35 ین
cS
صفحه 7:
د دورى كزينى
TS | lanl Gee ge (ae Ll
لإراكلة؛ قر اليا كوش كير كشته op) 2 atl NGL oS aw ممکن است
خوا ال ييا یآ
اله / 8 ابو
صفحه 8:
صفحه 9:
۴ چانزنی
میل به دیدار يا جستجوی فرد از دست رفته» از دیدگاه جان بالبی این آمر:
ات رل لت رخ بت بخاطرات وی
صفحه 10:
,۴ افسردگی
تفاوتی» و بی حسی (کرختی) در فرد:
زنده نمىبودم و اين روز را نمى:
5200
صفحه 11:
صفحه 12:
صفحه 13:
- در,کنار او بنشینید» او را در يد و به او دا بدهید.
ال او را در آغوش ب و به او دلگرمی
لل أز'دست رفته صريح و مستقيم صحبت كنيد.
سس اك آحساس می کتیقل له گریه دارید. دداری نکنید.
2 در باةپیمدهای آنچه پیش تفت حرفهای او در این زمینه گوش
دهید.
أن يد درن ددن يلاوو سا ا نید 5
د و اندوه او را کوچک eo
se 5
#
صفحه 14:
at
بايد توجه داشت كه غمخوارى . اظهار همدردی و تلاش pe ES (sl yp
داغدیدگان. خود آدابی دارد که رعایت آنها می تواند ما را در رسیدن به
اهداف انسانی و عاطفی مان یاری دهد و توجه نکردن به اصول این فر آیند و
فقدان مهارت های کافی در این زمینه می تواند خود مساله آفرین ومشکل زا
باشد. برای توجه بیشتر به موضوع. به صورتی خلاصه به ذکر چند قاعده کلی
در این حوزه بسنده می کنیم
صفحه 15:
اظهار همدردی و آرزوی خوب برای فرد داغدار
دنبال داشته باشد. مثلا معني دیگر عبارت هایی مانند «انشااء
«انشاا... دیگر غم نبینید» آن است که انشااء.. دفعه دیگه نو se 0
تر بمیرید تا غم دیگری را به چشم نبینید. به جای چنین مضامینی. عبارت هایی مانند
خداوند به شما صبر دهد. خداوند به خاطر صبرتان به شما اجر دهد. يا خداوند به شما سلامت
دهد یا آرزومند سلامت شما هستیم. می توانند مناسب تر باشند. به یاد داشته باشیم که دعا
و آرزو برای طول عمر داغدیدگان. هرچند ممکن است تلوبحا و ۶ eee به معنای ایجاد
امكان تحمل
ت ها و تجربه داغ هاى ديكر باشد اما اثر مثبت آن بيشتر است
صفحه 16:
۹
ق,د دآغدیده را از بروز احساسات
منع نکنید
در تلاش برای تسلای خاطر داغدیدگان نبایدآنها را از ابرز احساساتی مانند گریه منع کرد
واکتش قانی مانتت کریه» در تلطیف اخساسات و تخفیف فشارهای روانی فرد داغذینده و ۰
بسیار موثرند و فردی که برای تسلای سوگواران تلاش می کند نباید مانع چنین واکنش هایی
شود بلکه در صورت بروز عکس الحمل هایی مانند داد و فریاد و احین واردکردن آسیب به ود
است كه بايد براى بازداشتن فرد هيجان زده اقدام كرد. در بسیاری از مورد حتی تشویق فرد به
ابراز احساسات به خصوص گریه » مى تواند نقش موثر و مثبتى در آرامش و تسلاى
خاطر وی ليفا كند
صفحه 17:
ببيند). همان بهتر كه رفت».
a ee cea 1 |
صفحه 18:
صفحه 19:
me.
موضوع را عوض, نکنند
2
leg MM Ge Lele ae ME ot Lc. canting gee لكر و انساد
فرا نادرشت که در پسیاری از موارد با اکامی مواجه می شود و در پاره ای
Sg Pee 1
"منطقى تر روش
زمانى و مكلى موجزة و كزايش به ايجاد
بی مواجهه و رویارویی با صاحب عزاه پ
پرای سوکواران آرزوی صبر و سلامت و 1
ik. dee 7 ا 5
ete 3 با فرد یا آفراد از فِسّت رفته از تمركزيين
بزرگداشت ۳ فقيد و بأسدانث وحفظا نار خط
0 دوست"تتى داشته
صفحه 20:
é
ete Gt
»- پيانيم JES
>
۷
تسو
عي
صفحه 21:
* %
احساسات و عواطف خود را یقی که می توانید ابراز
كنيد و در باره فرد از دست ره با دیگران صحبت کنید و غم
سنگین خود را بیرون ریزید. اگر دوست دارید می توانید
احساسات خود را بنویسید و مطالبی كه می خواستید به فرد از
دست رفته بكوييد و هيج كاويفيصت آن را نيافتيد به روى كاغذ
بياوريد
«
صفحه 22:
صفحه 23:
به سلامت جسمی خود اهمیت دهید.
خواب.و استزاحت کاقی» تغذیه مناسب و
ورزش روزانه خود را جدی بگیرید. از
روی آوردن به مواردی که باعث طولانی
تر شدن اين مرحله می شود اجتناب کنید.
رویارویی مستقیم با این درد بیشتر از
فراموش کردن آن از طریق پناه بردن به
موارد تا فتعارف اثز بخش اننت.
صفحه 24:
و احساسات
اوه دست 4 فته lee
به هيج كس حتى Lah Goa 1 بر
کند Biases
صفحه 25:
یاد داشته باشید که بهبود آثار عاطفی نیاز به
بسیار دارد و انتظار نداشته باشید که به سرعت
ضعیت سابق برگردید
صفحه 26:
در خاتمه بايد به اين موضوع اش
مرگ را هم اکنون برای خود و
عزیزانمان با برنامه قبلی
بپذبريم , قبل از آنکه بدون
آمادگی, ما را فراگیرد
صفحه 27:
اداره کل ورزش و جوانان
استان خراسان جنوبي
زمستان 1390
انسان ،موجودی اجتماعی است .یعنی بخش قابل مالحظه ای از
مشخصات و مختصاتش وابستگی متقابل با زیست گروهی او دارد.
یعنی نمی توان گفت چون آن خواص یا خصلت ها موجود بوده ،انسان
زندگی جمعی را برگزیده یا چون آدمی در جمع می زیسته ،آن ویژگی ها
در وی پدیدار شده است
ویژگی هایی مانند ابراز شادمانی یا بیان غم ها نیز از این دسته اند
که معلوم نیست چون آدمی برای تکمیل خوشی های خود نیازمند به
اشتراک گذاشتن آنها با دیگران است (Cکه همین انگیزه می تواند ریشه
پیدایش بسیاری از جشن ها و پایکوبی های دسته جمعی به شمار رود)
زیست اجتماعی را سازمان داده یا آنکه شادی ها و سرور جمعی انسان ها
خود معلول اجتماعی بودن آنهاست و نیز پوشیده است که نیاز آدمی به
وجود و حضور همدرد و غمخوار برای تحمل دردها و رنج های خود (که
پایه و مایه ظهور سوگواری های گروهی محسوب می شود) ،است که
انگیزه حیات جمعی را فراهم آورده یا زیستار گروهی آدمیان باعث شده
تا به تشریک آالم و اندوه خود با سایر همنوعان بپردازد
به هر روی ،همان گونه که همراهی و همگامی با شادمانی های آدمیان ،از
تبریک لفظی تا مشارکت در برگزاری جشن هایشان ،اقدامی مبتنی بر
نزاکت ،تعاون و در یک کالم امری انسانی محسوب می شود ،همدردی و
سهیم Cشدن در تحمل مصائب انسان ها نیز از تسلیت شفاهی گرفته تا
همکاری در برپایی مراسم سوگواری آنها ،کردار و رفتاری نوع دوستانه و
بغایت مطلوب به شمار می رود
سوگ حالت اندوه و ناراحتى شديد درونى در واكنش به ازدستدادن شخص ،يا
عقيده و فكر خاصى است .یا در واقع سوگ پاسخ هيجانى ما نسبت به ازدستدادن
.چیزی است
مرگ عزيزان يكى از دردناكترين تجربياتى كه هركس ممكن
است در طول زندگى خود با آن روبرو شود
ماتم اوج اندوه انسانی است؛ بهایی است که باید به خاطر دوست داشتن پرداخت
هر شخص به روش خاص خود و به شيوههاى واحد با پديده سوگ روبرو
مىشود .ما نبايد از افراد انتظار داشته باشيم به يك گونه و يا مثل ما
سوگوارى كنند .در سوگ حوزههاى مختلف جسمى ،رفتارى ،فكرى،
احساسى و ...ممكن است درگير شود ،مانند كمخوابى ،كابوس شبانه،
كماشتهايى ،بىقرارى ،بغلكردن ،نوازشكردن آنها ،جستوجوى والدين
ازدسترفته ،تنها نخوابيدن ،گوشهگيرى ،گريهكردن ،لذتنبردن از
فعاليتهاى معمول لذتبخش ،آرزوى مرگ ،پرخاشگرى ،سكوت ممتد و
طوالنى ،افت تحصيلى ،كاهش توجه و تمركز ،فراموشكارى ،اشكال در
تصميمگيرى ،افكار خودتخريبى ،احساس خشم ،اندوه ،گناه ،درماندگى،
ناتوانى ،نوميدى ،تنهايى ،ترس و اضطراب ،سرگيجه ،احساس خستگى و
كسالت ،تنگى نفس ،آهكشيدن زياد ،خشكى دهان ،تپش قلب ،احساس كرختى
و سنگينى در بدن ،ضعف عضالنى ،احساس گرفتگى و خفگى در گلو و
.درد معده
جریان سوگ امری است شخصی/فردی و نحوه رو به روشدن با مرگ شخصی که به
او تعلق خاطر داریم بستگی به عوامل متعددی دارد .نظیر چگونگی وقوع مرگ،
رابطه شخص بازمانده با متوفی ،تجارب فردی ،شخصیت فرد ،و میزان حمایتی که او
می تواند از اطرافیان بگیرد .در جریان از دست دادن فردی که به او عالقمندیم،
عواطف و احساسات بسیاری برانگیخته میشوند .آگاهی از اینکه ما نیز ممکن است
در چنین شرایطی ،دچار برخی از این عواطف بشویم و اذعان به اینکه کنترل کامل
این تجربه خارج از توان ماست ،شاید بتواند تا حدودی گذر از این دوران دشوار را
تسهیل کند.
دکتر الیزابت کوبلر در ۱۹۶۹برای دوران سوگ مراحلی را عنوان کرد.
این مراحل عبارتند از:
فرد در ابتدا ممکن است وقوع چنین فاجعه ای را انکار کند .این مرحله
ممکن است بسیار کوتاه یا طوالنی باشد .در این مرحله ،فرد اغلب گوشهگیر گشته
و خود را از روابط اجتماعی کنار می کشد .و باور موضوع برای وی مشکل
است.
در این مرحله فرد مصیبت دیده نسبت به خود ،فرد از دست رفته ،یا همهی
جهان احساس خشم و عصبانیت می کند (چرا چنین کاری شد؟ چرا من باید عضو
خانواده خود را از دست بدهم؟ چرا خدا جگرگوشه ام را از من گرفت؟و)........
میل به دیدار یا جستجوی فرد از دست رفته ،از دیدگاه جان بالبی این مرحله با
اشتغال ذهنی در باره فرد از دست رفته و جستجو و یادآوری خاطرات وی همراه
است( .اگر پدرم/برادرم/زنم/دوستم زنده می ماند ،از او بهتر نگهداری میکردم،
دوست بهتری می شدم ،از او معذرتخواهی میکردم .خدایا یک شانس دیگر برایم
بده!)
در این مرحله اندوه و مصیبت ممکن است به صورت احساس افسردگی ،بی
تفاوتی ،و بی حسی (کرختی) در فرد ظاهر شود( .زندگی بی حاصل است .کاش
زنده نمیبودم و این روز را نمیدیدم!)
زمانی است که از ماتم ،خشم ،و اندوه فرد به تدریج کاسته می شود و او شروع
به پذیرش واقعیت موجود می کند( .همهی ما میمیریم .مرگ جزیی از زندگی
ماست .عزیز ما از دست رفت ،ولی امیدوارم در دنیای دیگر آرام باشد)
تجربه احساسات پیچیده نظیر خشم ،غم ،تنهایی ،رنج ،شرم ،اضطراب ،و گناه نزد افراد سوگوار
امری شایع است ،که می تواند فشار روانی فراوانی را موجب شود .نکته اینجاست که انکار این
احساسات و اجتناب از دیدن آنها به مراتب استرس بیشتری را نسبت به رویارویی با آنها به جسم و
ذهن تحمیل می کند .توصیه مثبت اندیشی و فراموش کردن یا نادیده گرفتن احساسات منفی به فرد
مصیبت دیده ممکن است به تالش وی برای پنهان کردن یا انکار این عواطف منجر شود و فرایند
طبیعی التیام را به تعویق بیاندازد( .به عبارت دیگر ،نیازی نیست که برای فرد سوگوار بسیار تاکید
کنیم که مثبت بیاندیشد و غم و ناراحتی خود را پنهان کند ،چون اRین خود می تواند دوران سوگواری
را طوالنی تر کند)
وقتی سوگ برای مدتی طوالنی به صورت مخرب و ناتوان کننده ادامه یابد (به خصوص در افرادی
که سابقه افسردگی داشته و فاقد حمایت های اجتماعی مطلوب باشند) ممکن است خطر بیماری
افسردگی را تشدید کند که در این صورت دریافت کمک های تخصصی ضروری است.
به او نشان دهید که دوستش دارید ،نگرانش هستید ،و برای شنیدن حرفهایش آمادهاید.
در کنار او بنشینید ،او را در آغوش بگیرید و به او دلگرمی بدهید. در باره فرد از دست رفته صریح و مستقیم صحبت کنید. اگر احساس می کنید نیاز به گریه دارید ،خودداری نکنید. در باره پیامدهای آنچه پیش آمده سوال نکنید ،اما به حرفهای او در این زمینه گوشدهید.
از پند و اندرز دادن یا ارایه راه حل های سریع خودداری کنید. -درد و اندوه او را کوچک جلوه ندهید.
باید توجه داشت که غمخواری ،اظهار همدردی و تالش برای تسالی خاطر
داغدیدگان ،خود آدابی دارد که رعایت آنها می تواند ما را در رسیدن به
اهداف انسانی و عاطفی مان یاری دهد و توجه نکردن به اصول این فرآیند و
فقدان مهارت های کافی در این زمینه می تواند خود مساله آفرین ومشکل زا
باشد .برای توجه بیشتر به موضوع ،به صورتی خالصه به ذکر چند قاعده کلی
در این حوزه بسنده می کنیم
اظهار همدردی و آرزوی خوب برای فرد داغدار نباید در بطن خود خواسته بدی را برای وی به
دنبال داشته باشد .مثال معنی دیگر عبارت هایی مانند «انشاا… غم آخرتان باشد» یا
«انشاا… دیگر غم نبینید» آن است که انشاا… دفعه دیگه نوبت خودتان باشد یا هرچه سریع
تر بمیرید تا غم دیگری را به چشم نبینید .به جای چنین مضامینی ،عبارت هایی مانند
خداوند به شما صبر دهد ،خداوند به خاطر صبرتان به شما اجر دهد ،یا خداوند به شما سالمت
دهد یا آرزومند سالمت شما هستیم ،می توانند مناسب تر باشند .به یاد داشته باشیم که دعا
و آرزو برای طول عمر داغدیدگان ،هرچند ممکن است تلویحا و غیرمستقیم به معنای ایجاد
امکان تحمل مصیبت ها و تجربه داغ های دیگر باشد اما اثر مثبت آن بیشتر است
در تالش برای تسالی خاطر داغدیدگان نباید آنها را از ابراز احساساتی مانند گریه منع کرد.
واکنش هایی مانند گریه ،در تلطیف احساسات و تخفیف فشارهای روانی فرد داغدیده و سوگوار
بسیار موثرند و فردی که برای تسالی سوگواران تالش می کند نباید مانع چنین واکنش هایی
شود بلکه در صورت بروز عکس العمل هایی مانند داد و فریاد و احیانا واردکردن آسیب به خود
است که باید برای بازداشتن فرد هیجان زده اقدام کرد .در بسیاری از موارد حتی تشویق فرد به
ابراز احساسات به خصوص گریه ،می تواند نقش موثر و مثبتی در آرامش و تسالی
.خاطر وی اRیفا کند
به هیچ وجه نباید به زعم ایجاد آرامش در افراد داغدیده ،به گونه ای از مرگ عزیزشان
ابراز رضایت کرد .مثال این عبارت که «راحت شد» یا «آنگونه زندگی به چه دردش می
خورد» یا «با توجه به اتفاق هایی که قرار بود برایش بیفتد (مثال مصیبت های زیادی
ببیند) ،همان بهتر که رفت».
برای افراد مذهبی ،تذکر این نکته ها که به هر حال اتفاق رخ داده به گونه ای
خواست و تقدیر الهی بوده و کسی از حکمت آن مطلع نیست ،آرامش بخش است زیرا
ابراز رضایت مستقیم از مرگ بستگان یا دوستان نیست بلکه ابراز رضایت از اراده
پروردگار است.
مطلقا نباید با قصد گرم کردن مجلس عزاداری ،بر زخم داغداران نمک پاشید .عده ای
می پندارند که بدین گونه اوال با به گریه انداختن عده زیادی بر همدردان صاحب عزا
می افزایند و از این طریق به تسهیم تحمل غم و تسکین آالم وی کمک می کنند و از
سوی دیگر با تشدید و تحریک احساسات سوگواران اصطالحا به آنها در «خالی شدن از
غم» و رسیدن به آرامش یاری می رسانند
•عوض کردن موضوع با قصد جلب توجه صاحبان عزا به موضوعات دیگر و ایجاد
فراموشی ،عملی نادرست که در بسیاری از موارد با ناکامی مواجه می شود و در پاره ای
از موارد به واسطه کودک صفت پنداشتن سوگواران ،تاثیر خوبی بر آنها ندارد و اگر در
موارد کمی نیز با موفقیت انجام شود .در بازگشت خاطره سوگ ،تاثیرات منفی
شدیدتری در پی خواهد داشت.
•منطقی ترین روش هدایت فضای ارتباطی به کارگیری عناصر سازگار با شرایط
زمانی و مکانی موجود و گرایش به ایجاد فضای مطلوب تر است .این به آن معناست
که در پی مواجهه و رویارویی با صاحب عزا ،پس از سالم ،مستقیما مصیبت را به وی
تسلیت گوییم .برای سوگواران آرزوی صبر و سالمت و برای درگذشته طلب رحمت و
مغفرت کنیم و در صورت مناسب بودن شرایط برای ادامه گفت وگو ،با ذکر خاطرات یا
پرسش از خاطرات با فرد یا افراد از دست رفته ،از تمرکز بر عزاداری بکاهیم و بر تاکید
بر بزرگداشت فرد یا افراد فقید و پاسداشت و حفظ آثار ،خاطرات ،بستگان و آنچه که
دوست می داشته اند ،بیفزاییم.
احساسات و عواطف خود را به هر طریقی که می توانید ابراز
کنید و در باره فرد از دست رفته با دیگران صحبت کنید و غم
سنگین خود را بیرون ریزید .اگر دوست دارید می توانید
احساسات خود را بنویسید و مطالبی که می خواستید به فرد از
دست رفته بگویید و هیچ گاه فرصت آن را نیافتید به روی کاغذ
بیاورید
چ
ی
R
ز
ا ی
ب
ه
گ
یا
ر
د
ب
ا
ا
و
ا
د
و
.
عالی ر
ک
ا
س
ر
ت
ه
ا
ق
ک
ن
ی
ر ا پی م
د
ش
ت
و
ر
ک
ب
ی
گ
ی
د
ر
ا
ی
د
ش
ت
ی
د
آ
ن
به سالمت جسمی خود اهمیت دهید.
خواب و استراحت کافی ،تغذیه مناسب و
ورزش روزانه خود را جدی بگیرید .از
روی آوردن به مواردی که باعث طوالنی
تر شدن این مرحله می شود اجتناب کنید.
رویارویی مستقیم با این درد بیشتر از
فراموش کردن آن از طریق پناه بردن به
موارد نا متعارف اثر بخش است.
به هیچ کس حتی خودتان اجازه ندهید برای عواطف و احساسات
شما تعیین تکلیف کند .بپذیرید که می توانید از فرد ازدست رفته عصبانی
باشید ،می توانید بر سر زمین و زمان فریاد بزنید و می توانید هر آنقدر
که نیاز دارید گریه کنید .هیچ کس نمی تواند به شما بگوید “دیگر بس
است!” همچنین خندیدن نیز گناه نیست .هیچ کس حق ندارد به شما بگوید
این کار “بد” است!
به یاد داشته باشید که بهبود آثار عاطفی نیاز بهزمان بسیار دارد و انتظار نداشته باشید که به سرعت
به وضعیت سابق برگردید.
در خاتمه بايد به اين موضوع اشاره كنيم كه
.