برنامه‌ریزی

آشنایی با اصول برنامه ریزی و برنامه ریزی فرهنگی

صفحه 1:
efi اما ى با اصول 2000 . ۳ اساد: ثاب | ‎Gest‏ وا سد مر مر 2 2 دس نيرت برق

صفحه 2:
فصل اول : فرهنگ فرهنگ واه ای فارسی مرکب از دو جزء ” فر ” و ” هنك ” است . فر بيشوند وبه معناى جلو .بالاوبيش أمده است .قرعلاوه بر بيشوندء اسم نيز هست ويه معنى شكومدرخشتدكى وبزركى به كار رفته است.” هنك "ريشه ای اوستاییدارد وبه معنی کشیدن وسنگین وزنی است. واژه مرکب فرهنگ ازلحاظ لفوی به نی بالا کشیدن و بیرون کشیدن است که لته هیچگاه در ادبيات فارسی به این معنی به کار نرفته است. در ادب فارسی فرهنگ به معانی مختلفی چون دانش » علم ۰ معرفت ۰ ادب ۰ تربیت ۰ هنرآموختن و به کاربستن ۰ آموزش و پرورش , آداب » بينش و ایدئولوژی مذهبی آمده است. فردوسی فرهنگ را همسنگ با دانش وهنر می داند ومی گوید : ز دانا بپرسید پس دادگر که فرهنگ بهتر بود یا گهر چنین داد پاسخ بدو رهنمون که فرهنگ باشد ز گوهر فزون که فرهنگ آرایش جان بود ز گوهر سخن گفتن آسان بود گهربی هنر زار وخوار است وسست به فرهنگ باشد روان تندرست

صفحه 3:
فرهنگ در زبان فرانسه ۲لا]آلا و در زبان انگلیسی ۳6لا]الان) بیان شده است . ۲لااما از نظر ريشه لغوی به معنی کشت و زرع به کار می رود ودر ادبیات فرانسه معنی لین کلمه از پرورش گیاهان به پرورش حیوانات و بالاخره پرورش انسان تعمیم یافت. در زیان عربی اصطلاح ثقافه را معادل فرهنگ قرار داده اند. لین لفت از نظر ریشه ای به معنی آموختن .ماهر شدن و یافتن آمده است. در هر حال بليد دانست كه فرهنگ مفهومی مبهم وپرمعنا دارد و سال ها است که علی رغم ارئه تعاریفد متنوع از ن . هنوز تصویری روشن از لین مفهوم که همگان برلن اتفاق نظر داشته باشند ارلئه نشده است. تعاریف مختلفی که از فرهنگ ارائه شده بالغ بر سیصد فقره است » که برخی از آنها عبارتد از : مارکارت مید ؛ فرهنگ عبارت است از مجموسه ای از رفتارهای آموختتی » باورها , عادات و ستن که مشترک ميان گروهی از افرد است ویه کونه ای متولی توسط دیگران که وا آن جاممه می شوند آموخته و به کر گرفته می شود.

صفحه 4:
فرهنگ از نظر ادواردتایلور (19/۱0۲) عبارت است وهر توانایی که انسان به عنوان عضو جامعه كسب مى پایه های این تعریف مبتنی است مجوعه ای پیچیده شامل باورها ء هنرهاء اخلاق . عادات جهانی بودن توجه به عمومیت های فرهنگی توجه به تشابهات به جای اختلاقات در مقلبل دیدگاه کل نگر تایلور عده ای همچون بواس (8035) ومالینوفسکی(/۷13100۷۷5/6) دیدگاهی نسبی گرا در فرهنگ دارند و معتقدند که : ۱-هر جامعه دارای فرهنگ وی ۲- هیچ فرهنگی را نمی توان بر فرهنگ دیگری ترجیح داد. خود است که هویت . وحدت وتداوم آن جامعه را تضمین می کند.

صفحه 5:
ژاک ید(۷6 86) فرهنگ را رفتار ویژه نوع بشر وجزء لاینفک رفتار می داند. او فرهنگ را به طور مشخص مجموعه ای از بان ,فکار ‏ اعتقادات , سنن ‎٠‏ قراردادها . سازمان ها بزاربروش های کار آثار مذهبى ‎٠‏ مراسم اجتماعی وغیره می داند که بقاء وکاربرد آن بستگی به قابلیتی دارد که اتحصارً در اختیار انسان است . دکتر شریعتی فرهنگ را مجموعه ای از ساخته ها و اندوخته های معنوی تعریف کرده است و آن را با تمدن و ایدئولوژی + مرتبط ولی متفاوت دانسته است. ادوارد ساپیر(۲ 5301 0۷3۲0) می گوید فرهنگ عبارت است از سیستم ضمیر ناخودآگاه . رها وحالت های متکی بر در دایره المعارف میرات آمریکا فرهنگ به این شکل تعریف شده است : باورها ‏ رفتارها ءزبان وتمام راه های زندگی در یک گروه از مردم در یک زمان خاص .بر اساس این تعریف فرهنگ شامل اعتقادات » مراسم , رسوم کارهای هنری , اختراعات , تکنولوژی وسنن یک جامعه است.

صفحه 6:
فرهنگ همانند پیاز از چند لایه تشکیل شده است برای درک و شناخت آن ‎ub‏ لایه لایه آن را مطالعه کرد , در لایه خارجی فرهنگ اسمان خراشها , نوع لباس و ... می باشد لایه ارزشها و هنجارها در درون فرهنگ عمیقترین لایه را تشکیل می دهد و لایه بیرونی متاثر از لایه درونی است. تاکنون بالغ بر ۱۶۰ تعریف از فرهنگ شده ‏

صفحه 7:

صفحه 8:
تفاوت فرهنگ وتمدن مت © - © * فرهنگ سازنده وکمال دهنده فرد است» فردیت ومن أذمى را مى سازد ولی تمدن انسان را در سازمان اجتماعی وگروه * _ تمدن نیازمند فرهنگ است.تمدنی پایدارو سازنده است که استوار بر فرهنگ آن ملت باشد. فرهنگ سازنده تمدن است ولی تمدن جلوه گاه فرهنگ است. * _ فرهنگ جنبه آفرینش . دیرندگی ۰ معنوی , ذهنی . بنیادی وچونی دارد ولی تمدن جنبه تقلیدی ۰ علمی ۰ عینی وچندی دارد.

صفحه 9:
) خصوصیاتف رهنگاز دیدگام هرسکویتس5]] ۳۱6۳5۱۷۷(

صفحه 10:

صفحه 11:
کارکردهای فرهنگ

صفحه 12:

صفحه 13:
eee ‏فرهنكى‎

صفحه 14:
فرآیند فرهنگ پذیری

صفحه 15:
متغیرها و روندهای فرهنگ پذیری

صفحه 16:
تواوری های جوامع دیگر را به سختی مي ‎Sees ee‏ وعدم رفت و بل آن ات 21 Ug aly ae ie ae + ‏مافرت های ار آاگیبتبرش‎ Spell sd گروه های اجتماعی و فرهنگ پذیری در اثر تهاجم سياسى و نظام جامعه ديكر را اشقال مى كنند بيه أساتى فرهتكشان يذيرفته نمى شود . ارباط دو سويه فرهنكى ‎seal‏ ‏می شود. به لیل سیل, سيان عاتن سا وسمجور به کوج شنه ان ‎Git dbo Ur ag oot‏ ‎Spc bas Sa‏

صفحه 17:
نتایج فرهنگ پذیری الحاق خاموشی

صفحه 18:
برلثر مطالعه . كتاب خواندن ‎٠‏ تمرين وآموزش عملى انباشته مى شود جز مز راه أموزش مستقيم ودر سطح محدود قابل وأكذارى به ديكرى نيست. مجموعه ای از کالاهای فرهنگی ‎im tT ate‏ كتلرش هاى علمى » كتاب ها و...قابل اتتقال وخريد وفروش انست وآثار أموزشى بر داردكان أن دلوف از طريق مدارك تحصيلى ورسمى مانند دييلم آموزشى ويا . واختراع توجيه مى شود.

صفحه 19:
عوامل اجتماعی موثر بر تحولات فرهنگی الكوى يارسونز : يارسونز جامعه شناس آمريكابى مدل ساختارى نسيتاً ساده اى براى تحليل عوامل موثر بر فرهنك به عتوان نهاد اجتماعی ارائه کرده است. بر اساس نظریه وی چهار موضوع عمده وجود دارد که تاثیر آنها بر یکدیگر حرکت کلی جامعه را شکل می دهد. این چهار موضوع در مدلی تحت عنوان ۸9 ‎es} 044 all pj &4y0 4 (Adaptation/Goal/Attainment/Legitimaey)‏ ‎-١‏ انطباق با محيط وسازكارى جامعه با شرايط فيزيكى ( وظيفه نهاد اقتصاد) ‏۲- حفظ اهداف كلان جامعه و انطباق حركت جامعه با اهداف ( وظيفه نهاد سياست) ‏1- يكبارجكى جامعه به ساختار امنيتى ومشروعيت نظام باز مى كردد ( وظيفه نهاد ۴- حفظ الوهای کیفی[ وظیفه نهد فرهنگ) ‏اين جهار نهاد در تعامل با يكديكر موجب حركت جامعه به سوى اهداف متعالى خواهند شد. ‎ ‎

صفحه 20:
فرهنگ عمومی + هم در جوامع مختلف » نظام های فرهنگی متفاوتی موجودند و هم در بطن ودر درون یک نظام فرهنگی بزرگ و وس » خرده فرهنگ ‎cl‏ کوچکتر جای گرفته اند. وجود خرده فرهنگ ها وفرهنگ های گروهی وسازمانی متنوع در یک جامعه طبیعی و لازم است ولی در میان ملت وجامعه بزرگ واصلی بسیاری از ارزش ها » باورها ء هنجارها والگوهای رفتاری جنبه عام دارند , همه آنها را پذیرفته لند و همه در زندگی و رولبط اجتماعی از کنند. این جنبه های عام فرهنگ در میان یک جامعه بزرگ پا ملت را می توان به عنوان فرهنگ عمومی جامعه مورد مشاهده ومطالعه قرار داد. ‎٠»‏ بليد توجه کرد که ممکن است در یک جامعه افرادی با گرلیش های ترقی خواهانه والگوهای فکری متعللی وجود داشته باشند » ولی سرنوشت و مسیر حرکت آن جامعه ربطی به آنان نداشته باشد یا تأثیر ناچیزی داشته باشند . به همین دلیل شناخت دقیق فرهنگ عمومی ‎Gly‏ ‏ارقاء وتحول آن و قرار دادن جامعه در مسیر رشد وتوسعه , اهمیت زیادی دارد. ‎ ‎ ‎

صفحه 21:
فرهنگ و تفکر سیستم پدیده فرهنگ مانند سایر پدیده های موجود در جهان هستی یک کلیت يا یک سیستم است.در تفکر سیستمی فرآیند وتاثیری که از پیهند و رابطه متقلبل اجزا با هم وبا کل عم حاصل می شود اهمت درد نذا یک نموه ونماد فرهنعی در شرلبط و وضعیت های مختلف از ارزش ۰ مفهوم واعتبار متفاوتی برخوردار می شود. با نگاه سیستمی به فرهنك ء ارتباط وبيوند بين اركان وعناصر تشکیل دهنده آن با کل مجموعه اهمیت پیدا می کند و به همین دلیل اجزاء آن را نمیتوان جدا از وضعیت ومحیط سیستم ارزیابی وبررسی کرد. 7 عدم برخورداری از تفکر سیستمی در مقوله فرهنگ مساله ساز بوده وبعضا باعث تنش ۰ آسیب و ناکامی در درون یک جامعه و موجب قهر» کین وستیز در بین جوامع می شود. تفلید وکپی برداری سطحی وظاهری از برخی از نمودهای فرهنگ دیگران یکی از نتایج نداشتن تفکر سیستمی در مقوله فرهنگی است ۰ که باعث می شود یک مفهوم وسمبل فرهنگی قدرتمند و با ارزش به صورت مجرد درمحیط فرهنگی بیگانه مطرح که گاها نیز حالت مضحک ومسخره به خود می گیرد.

صفحه 22:
فرهنگ سطوح رلایه های مختلفی دارد آاب و سئنبهرهاهنجاره والگوهای رناری قال رويت ؛ شناخت و بررسي ال با 6 Pe ياورها وأسطوره هاى ذهتي > سطع غير قابل رويت

صفحه 23:
فصل دوم : آشنایی با برنامه ریزی برنامه ریزی قدمتی هم پای قدمت زندگی اجتماغی انسان دارد. از همان اشا انسان بر خسب: طلوع وغروب خورشید برنامه های شکار , کشت وذرع و خواب خود را تنظیم می کرد. آنقلاب صنعتی این آهنگ ثلبت برنامه ریزی را به هم ريخت ولى به نوبه خود باعث شد نكرش ديكرى در استفاده از زمان ونحوه رسيدن به اهداف به وجود آید. در اوايل قرن بيستم در منلبع علمى واثّه برنامه ريزى جاى مهمى را به خود اختصاص داد. تیلور وفایول از جمله دانشمندلنی بودند که در امر مدیریت وبرنامه ریزی صاحب نظر بودند و پدیده برنامه ریزی را به طور خاص مورد بررسی قرار دادند. برنامه ریزی رکن پراهمیت مجموعه وظلیف مدیریت است که در صدر وظلیف مدیریت هم قرار دارد.

صفحه 24:
رابطه مدیریت و برنامه ریزی Innova

صفحه 25:
تشبیه وظایف مدیریت به هرم Sh) ‏برنامه‎ سامان دهی ایجاد انگیزه “توأورى كنترل

صفحه 26:
تعاریف برنامه ریزی

صفحه 27:
بونامه ريزى برنامه خروجی فرآیند برنامه ریزی است . برنامه بيانى روشن ‎٠‏ مستند ومشروح از مقاصد وتصمیمات oi

صفحه 28:
اهمیت برنامه ریزی

صفحه 29:
اعداف برنامه ریزی

صفحه 30:
Ge ‏و‎ ۳ مک سس خود را با رشد مورد نظر داد 0 را به سوى رشد اقتصادى كلان مى برد و أز به هدر

صفحه 31:
مراحل برنامه ریزی :

صفحه 32:

صفحه 33:
انواع برنامه ریزی :

صفحه 34:
(Strategy) (31x! تعابیر گوناگون وگاه ناسازگاری از استراتزی ومدیریت استراتژی وجود )25 ‎dy‏ تعبيرى اين تعاريفه مانند هنر است که قابل شناسایی است ولی تعریف و توضیح آن مشکل است. استراتژی الگویی بنیادی از اهداف فعلی و برنامه ریزی شده » بهره برداری وتخصیص منابع و تعاملات یک سازمان با بازارها ءرقبا و دیگر عوامل محیطی است . ۰ یک استراتژی باید سه چیز را مشخص کند: كدام اهداف بايد محقق گردد؟ روی چه جبز بايد تموكو ‎as‏ جكونه یدابع تخصیص یبد وجه قعاليت هابى بايد اتجام شود ؟.

صفحه 35:
دلایل به کار گیری برنامه ریزی استراتژیک ۲ برنامه ريزى لستراتزيف براى سحيط هاى بد شدت بييحيدة و متغير طراحى كيده لست . ؟- برنامه ريزى استراتزيك براى كسب نتيجه است و بخشى از مدیریت نتیجه گرا را تشکیل مى دهد . ۳ يك ليزار اشاسى براى اعمال مدير ۴- برنامه ريزى استراتزيك خود را تطبيق مى دهد. ۵- براى يشتيبانى مشتريان لازم است . ع- برنامه ريزى استراتزيك ارتباطات را گسترش می دهد.

صفحه 36:
مزایلی برنامه ریزی استراتژیک ‎-١‏ قبل از بيش أمدن مشكلات احتعالى از وقوع أنها خبر مى دهد. :1 به علاقمند شدن مديرآن به سازمان كمك مى كند. ‏- تغييرات را مشنخص كرده و شرليط عكس العمل در برابر تغييرات را فراهم مى كند. - هر نيازى را كه برلى تعريف مجدد سازمان ضرورى آست تعبين مي كند. ‏3 براى دستيابي به اهداف أز بيش تعيين شده يستر مناسب إيججاد مى كند. ‏ع- به مديران كمك مى كند که درک روشن تری از سازمان داشته ياشئد. ‎ ‏0- شناخت فرصت هاى بازارأبنده وا أسان تر مي ‎AS‏ ‏ات ديد هدفمند از مسائل مديريت ارائه مي کند ‎lA‏ برلى بازنكرى اجراى برتامه و كتترل فعاليت ها اله مى كن ‎-٠١‏ به اخذ تصميم در راستاى أغداف تمبين شد کمک مي کند ‏به نحو موثرترى زمان ومنابع را به فرصت هايتعيين شده تخصيص مى دهد. ‏۲- هماهنگی در اجای تاكتيك ‎ole‏ كه برنامه را به سرانجام مى رساند به وجود مى أورد ‎HILLS ap EW‏ داخلى كاركتان به وجود مى أورد. ‏*1- ترتيب دهي لولويت ها را د قالب زماتى برثامه فراهم مي ورد ‎١8‏ سمزيتى برلى سازمان در مقابل رقب يه دست مى دهده ‎ne ‏براى تعيين‎ te ‏اتفكر أبنده ذكر رأ تشويق مى كند.‎ ‎ ‎ ‏اقراد اائه مى دهد و به موجب أن باعث اذ ‎ ‏انگیزه می گردد. ‎

صفحه 37:
اجرای تشکیل دهنده و يا عوامل اجرا کننده فرایند بر نامه ریزی استراتزیک. ‎٠‏ كميته راهبرى ‎٠‏ کمیته بر نامه ریزی استراتژیک » مدیریت برنامه ریزی استراتژیک

صفحه 38:
روش های اجرایی برنامه ریزی استراتژیک ۱- تدوین چشم انداز ۲- تدوین ماموريت ۳- ارزش ها و اصول ۴- اهداف جسورانه ری ۵- ارزیابی درونی وبیرونی ۶- استراتژی های سازمان و موضوعات استراتژیک ۷- اهداف کلان ۸- سنجش وارزیبی عملکرد بهینه کاوی ۱۰- تحلیل فاصله ۱- اهداف خرد ۲- استراتژی های عملیتی ۳- برنامه های اجرایی ۴- ارزیابی فرآیند برنامه ریزی استر

صفحه 39:
تفاوت های برنامه ریزی استراتژیک و برنامه ریزی تاکتیکی ۱- برنامه ریزی تاکتیکی به طور کلی در سطوح میلنی و پلیه ای ساز ریزی استراتژیک در سطوح عالی شکل می گیرد. ۲- در برنامه ریزی تاکتیکی بیشتر بر منافع فعلی سازما استراتژیک به منافع آینده توجه می شود ۳- برنامه ریزی تاکتیکی کوتاه مدت است و برنامه ریزی استراتژیک بلند مدت است . ۴- در برنامه ریزی تاکتیکی بیشتر بر روش های تجربه شده و دستاوردهای گذشته تاکید می شود در حالی که در برنامه ریزی استراتژیک بر روش های نو و تجربه ‏ ۵- برنامه ریزی تاکتیکی نسبت به برنامه ریزی استراتژیک مخاطره کمتری دارد. ۶- تاکید بنامه ریزی تاکتیکی بر کرایی است در حالی که برنامه ریزی استراتژیک بر اثربخشی تاكيد دارد. انجام می شود ء در حللی که برنامه تاكيد مى شود , در حللى كه در برنامه ریزی

صفحه 40:
نظریات تبیین رابطه میان فرهنگ و برنامه ریزی فرهنگ قابل اندازه گیری نیست پس نمی توان آن را کمی ودر چهارچوب بر نامه در آورد فرهنگ یک واقعیت اجتماعی است که قابل مطالعه و بر نامه ریزی در آن میسر و ضروری است فرهنگ و حفظ ارزش های اصیل و میراث مادی ومعنوی فرهنگی از اساسی ترین عوامل پایداری نظام اجتماعی و حکومت است و برنامه ریزی به ‎bar bw‏ عناصر فرهنگی و ارزش های مورد انتظار میسر و حکومت موظف به دخالت در عرصه های فرهنگی است

صفحه 41:
کارکرد های نظام فرهنگی در سطلح کلان * تغيير و نوآوری اجتماعی فرهنگ ابزاری (بعد تغییر دهنده) * تداوم اجتماعی فرهنگ هنجاری (بعد نظم دهنده)

صفحه 42:
sa بر و ویژگی برنامه ریزی فرهنگی * طراحی مجموعه ای از رفتارها,کنشها و واکنشها , _ کات را مات ار و با اه محتمل و یا متصور * ویژگیهای برنامه ریزی فرهنگی 1- دشوار و پیچیده است 2- زمانبر است 3- تمام طیف جامعه را در برمیگیرد 4- چند وجهی است 5- با عوامل متعدد درگیراست 6- درصد شکست آن بالاست

آشنایی با اصول ربانهم رزیی و ربانهم رزیی رفهنگی استاد :جناب آاقی دکتر رضایی نش ج تض می پ س دا و :ید رم ی ر ور رشته :دمرییت شهری فصل اول :فرهنگ • فرهنگ واژه ای فارسی مرکب از دو جزء ” فر ” و ” هنگ ” است .فر پیشوند و به معنای جلو ،باالوپیش آمده است .فرعالوه بر پیشوند ،اسم نیز هست و به معنی شکوه،درخشندگی وبزرگی به کار رفته است ”.هنگ ”ریشه ای اوستایی دارد و به معنی کشیدن وسنگین وزنی است .واژه مرکب فرهنگ ازلحاظ لغوی به معنی باال کشیدن و بیرون کشیدن است که البته هیچگاه در ادبیات فارسی به این معنی به کار نرفته است. • در ادب فارسی فرهنگ به معانی مختلفی چون دان ش ،علم ،معرف ت ،ادب ،تربی ت ،هنرآموخت ن و به کاربستن ،آموزش و پرورش ،آداب ،بینش و ایدئولوژی مذهبی آمده است. • فردوسی فرهنگ را همسنگ با دانش وهنر می داند ومی گوید : که فرهنگ بهتر بود یا گهر • ز دانا بپرسید پس دادگر که فرهنگ باشد ز گوهر فزون • چنین داد پاسخ بدو رهنمون ز گوهر سخن گفتن آسان بود • که فرهنگ آرایش جان بود • گهر بی هنر زار وخوار است وسست به فرهنگ باشد روان تندرست • فرهنگ در زبان فرانسه Kulturو در زبان انگلیسی Cultureبیان شده است Kultur .از نظر ریشه لغوی به معنی کشت و زرع به کار می رود ودر ادبیات فرانسه معنی این کلمه از پرورش گیاهان به پرورش حیوانات و باالخره پرورش انسان تعمیم یافت. • در زبان عربی اصطالح ثقافه را معادل فرهنگ قرار داده اند .این لغت از نظر ریشه ای به معنی آموختن ،ماهر شدن و یافتن آمده است. • در هر حال باید دانست که فرهنگ مفهومی مبهم وپرمعنا دارد و سال ها است که علی رغم ارائه تعاریف متنوع از آن ،هنوز تصویری روشن از این مفهوم که همگان برآن اتفاق نظر داشته باشند ارائه نشده است .تعاریف مختلفی که از فرهنگ ارائه شده بالغ بر سیصد فقره است ،که برخی از آنها عبارتند از : • مارگارت مید :فرهنگ عبارت است از مجموعه ای از رفتارهای آموختنی ،باورها ،عادات و سنن که مشترک میان گروهی از افراد است و به گونه ای متوالی توسط دیگران که وارد آن جامعه می شوند آموخته و به کار گرفته می شود. • • فرهنگ از نظر ادواردتایلور ( )Tylorعبارت است از :مجوعه ای پیچیده شامل باورها ،هنرها ،اخالق ،عادات وهر توانایی که انسان به عنوان عضو جامعه کسب می کند. پایه های این تعریف مبتنی است بر : جهانی بودن توجه به عمومیت های فرهنگی توجه به تشابهات به جای اختالفات • • • در مقابل دیدگاه کل نگر تایلور عده ای همچون بواس ( )Boasومالینوفسکی( )Malinowskiدیدگاهی نسبی گرا در فرهنگ دارند و معتقدند که : -1هر جامعه دارای فرهنگ ویژه خود است که هویت ،وحدت وتداوم آن جامعه را تضمین می کند. -2هیچ فرهنگی را نمی توان بر فرهنگ دیگری ترجیح داد. • ژاک ید( )Jack Yedفرهنگ را رفتار ویژه نوع بشر وجزء الینفک رفتار می داند .او فرهنگ را به طور مشخص مجموعه ای از زبان ،افکار ،اعتقادات ،سنن ،قراردادها ،سازمان ها ،ابزار،روش های کار ،آثار مذهبی ،مراسم اجتماعی وغیره می داند که بقاء وکاربرد آن بستگی به قابلیتی دارد که انحصاراٌ در اختیار انسان است . • دکتر شریعتی فرهنگ را مجموعه ای از ساخته ها و اندوخته های معنوی تعریف کرده است و آن را با تمدن و ایدئولوژی ،مرتبط ولی متفاوت دانسته است. • ادوارد ساپیر( )Edvard sapirمی گوید فرهنگ عبارت است از سیستم رفتارها وحالت های متکی بر ضمیر ناخودآگاه . • در دایره المعارف میراث آمریکا فرهنگ به این شکل تعریف شده است :باورها ،رفتارها ،زبان وتمام راه های زندگی در یک گروه از مردم در یک زمان خاص .بر اساس این تعریف فرهنگ شامل اعتقادات ،مراسم ،رسوم کارهای هنری ،اختراعات ،تکنولوژی وسنن یک جامعه است. فرهنگ همانند پیاز از چند الیه تشکیل شده است برای درک و شناخت آن باید الیه الیه آن را مطالعه کرد ,در الیه خارجی فرهنگ اسمان خراشها ,نوع لباس و ...می باشد الیه ارزشها و هنجارها در درون فرهنگ عمیقترین الیه را تشکیل می دهد و الیه بیرونی متاثر از الیه درونی است تاکنون بالغ بر 160تعریف از فرهنگ شده است. :خالصه تعاریف مختلف فرهنگ تعاریف مختلف فرهنگ تفاوت فرهنگ وتمدن سنج یده دیر پا عمی ق • • • بنیاد ی فرهن گ بالند ه امور سطح ی فزاین ده زائید ه نو خاص زودگذر زودیا ب تمدن تغییر پذیر ناپایدار فرهنگ سازنده وکمال دهنده فرد است ،فردیت ومن آدمی را می سازد ولی تمدن انسان را در سازمان اجتماعی وگروه جلوه می دهد . تمدن نیازمند فرهنگ است.تمدنی پایدارو سازنده است که استوار بر فرهنگ آن ملت باشد .فرهنگ سازنده تمدن است ولی تمدن جلوه گاه فرهنگ است. فرهنگ جنبه آفرینش ،دیرندگی ،معنوی ،ذهنی ،بنیادی وچونی دارد ولی تمدن جنبه تقلیدی ،علمی ،عینی وچندی دارد. (خ صوصیاتف رهنگاز دیدگاه هرسکویتس)Herskwits فرهنگ عام ولی خاص است فرهنگ اجباری ولی اختیاری است فرهنگ متغیر ولی ثابت است عناصر تشکیل دهنده فرهنگ سنت های عامه هنجارها نمادها نقش ها بینش ها ارزش ها علوم وفنون ساختارها آداب وشعائر واخالقیات کارکردهای فرهنگ اجتماعی کردن آموزش افراد و پرورش نهادینه سازی ارزش ها نظارت اجتماعی هنجارها وآداب و رسوم اعتقادات نظام وباورها زندگی خانوادگ کارکرد در ی نظام فرهنگی تامین نیازهای فیزیولوژیک ایجاد ارتباط اجتماعی دادن هویت فرهنگی خاص حفظ وتداوم بقای جامعه همبستگی وانسجام اجتماعی خاستگاه فرهنگی زبان و ادب دین آئین،معیشت و اقتصاد تاریخ و رویداد پیرامون وجغرافیا تحوالت فرهنگی پخش شدن عناصر یا صفاتی از فرهنگی به فرهنگ دیگر یا جریانی یک سویه وغیر هم سطح از فرهنگ قوی تر به فرهنگ ضعیف تر دگرگونی های چند سویه ای که برآیند آنها در جهت ارتقای فرهنگی خواهد بود تدریجی تکامل تراوش فرهنگیفرهنگ پذیری دگرگونی فرهنگی تاثیر اعمال شده یک فرهنگ در فرهنگ دیگر یا تاثیر متقابل آن دو فرهنگ بر یکدیگر به گونه ای که دگرگونی حاصل شود فرآیند فرهنگ پذیری تماس ارتباط همانند گردی برآورد و ارزیابی ادغام وسازگاری ترتیبات ابتدایی پذیرش کامل یا جزیی متغیرها و روندهای فرهنگ پذیری میزا ن تمایز وتفاو شرای ت ط فرهن وشد موقعی گی ت تما های س فراد ستی و کارگ فرود زاران ستی تما جه س ت جریا ن تما س جانشینی افزودنی در هم آمیزی فرهنگ زداینده بنیانگذاران ه طرد کننده گروه های اجتماعی و فرهنگ پذیری • • نوآوری های جوام ع دیگ ر را به س ختی م ی پذیرن د ومتعصبند. موقعی ت جغرافیای ی وعدم رفت و آمد از دالیل آن است. • موقعیت مکانی مانند بنادر ویا مسافرت های افراد آمادگی پذیرش فرهنگی را ایجاد می کند. گروه های بسته گروه های مهاجم گروه های باز گروه های مهاجر • در اث ر تهاج م س یاسی و نظامی جامعه دیگر را اشغال می کنند .به آسانی فرهنگشان پذیرفته نمی شود .ارتباط دو س ویه فرهنگی ایجاد می شود. ب ه دلی ل س یل ،خشکسالی ،کار، سیاسی و...مجبور به کوچ شده اند. ای ن افراد الزام ٌا ب ه دلیل انطباق فرهنگ جدید را می پذیرند. نتایج فرهنگ پذیری • دو فرهنگی که با هم درتماس درآمده اند از هم باز شناخته نشوند و فرهنگ واحدی را شکل دهند .درمورد جوامع وگروه ها احتمال این امر زیاد نیست ولی در مورد افراد چنین احتمالی اغلب رخ می دهد. • یک فرهنگ استقاللش را از دست می دهد اما به عنوان خرده فرهنگ طبقه یا جامعه ای متکثر به حیات خود ادامه می دهد. الحاق • یک فرهنگ چنان خصوصیاتش را می بازد که دیگر نمی تواند به حیات خود ادامه دهد و فرو می کشد .جنگ ،بیماری های ناشناخته یا اشتغال افراد از یک فرهنگ به فرهنگ دیگر از علل بروز چنین وضعی است. خاموشی • در فرهنگ تعادل سازی درونی یا بیرونی تازه ای به وجود می آید. دگرگونی ادامه پیدا می کند ولی از سرعت آنکاسته می شود.ساختارهای تازه ای به وضع موجود افزوده می شود بی آنکه ساختارهای قبلی از میان برداشته شود. انطباق سرمایه فرهنگی • بر اثر مطالعه ،کتاب خواندن ،تمرین وآموزش عملی انباشته می شود .جز از راه آموزش مستقیم ودر سطح محدود قابل واگذاری به دیگری نیست. حالت ذهنی و درونی ( غیر مادی) • مجموعه ای از کاالهای فرهنگی مانند آثار هنری ،گزارش های علمی ،کتاب ها و. ...قابل انتقال وخرید وفروش است وآثار آموزشی بر دارندگان آن دارد. حالت عینی و برونی ( مادی) • از طریق مدارک تحصیلی ورسمی مانند دیپلم آموزشی و یا امتیاز کشف واختراع توجیه می شود. نهادی و سازمان یافته عوامل اجتماعی موثر بر تحوالت فرهنگی • • • • • • الگوی پارسونز :پارسونز جامعه شناس آمریکایی مدل ساختاری نسبت ٌا ساده ای برای تحلیل عوامل موثر بر فرهنگ به عنوان نهاد اجتماعی ارائه کرده است .بر اساس نظریه وی چهار موضوع عمده وجود دارد که تاثیر آنها بر یکدیگر حرکت کلی جامعه را شکل می دهد .این چهار موضوع در مدلی تحت عنوان Agil ) (Adaptation/Goal/Attainment/Legitimaeyبه صورت زیر ارائه شده است : - 1انطباق با محیط وسازگاری جامعه با شرایط فیزیکی ( وظیفه نهاد اقتصاد) - 2حفظ اهداف کالن جامعه و انطباق حرکت جامعه با اهداف ( وظیفه نهاد سیاست) - 3یکپارچگی جامعه به ساختار امنیتی ومشروعیت نظام باز می گردد ( وظیفه نهاد امنیت) -4حفظ الگوهای کیفی ( وظیفه نهاد فرهنگ) این چهار نهاد در تعامل با یکدیگر موجب حرکت جامعه به سوی اهداف متعالی خواهند شد. نهاد اقتصاد نهاد سیاست نهاد امنیت نهاد فرهنگ فرهنگ عمومی • هم در جوامع مختلف ،نظام هاي فرهنگي متفاوتي موجودند و هم در بطن ودر درون يك نظام فرهنگ ي بزرگ و وس يع ،خرده فرهن گ هاي كوچكت ر جاي گرفته اند .وجود خرده فرهنگ ها وفرهنگ هاي گروهي وسازماني متنوع در يك جامعه طبيعي و الزم است ولي در ميان ملت وجامعه بزرگ واصلي بسياري از ارزش ها ،باورها ،هنجارها والگوهاي رفتاري جنبه عام دارند ،همه آنها را پذيرفته اند و همه در زندگي و روابط اجتماعي از آنها پيروي مي كنند .اين جنبه هاي عام فرهنگ در ميان يك جامعه بزرگ يا ملت را مي توان به عنوان فرهنگ عمومي جامعه مورد مشاهده ومطالعه قرار داد. • بايد توجه كرد كه ممكن است در يك جامعه افرادي با گرايش هاي ترقي خواهانه والگوهاي فكري متعالي وجود داشته باشند ،ولي سرنوشت و مسير حركت آن جامعه ربطي به آنان نداشته باشد يا تاثير ناچيزي داشته باشند ،به همين دليل شناخت دقيق فرهنگ عمومي براي ارتقاء وتحول آن و قرار دادن جامعه در مسير رشد وتوسعه ،اهميت زيادي دارد. فرهنگ و تفكر سيستمي • • • • پديده فرهنگ مانند ساير پديده هاي موجود در جهان هستي يك كليت يا يك سيستم است.در تفكر سيستمي فرآيند وتاثيري كه از كيفيت پيوند و رابطه متقابل اجزا با هم وبا كل سيستم حاصل مي شود اهميت دارد ،لذا يك نمونه ونماد فرهنگي در شرايط و وضعيت هاي مختلف از ارزش ،مفهوم واعتبار متفاوتي برخوردار مي شود. با نگاه سيستمي به فرهنگ ،ارتباط وپيوند بين اركان وعناصر تشكيل دهنده آن با كل مجموعه اهميت پيدا مي كند و به همين دليل اجزاء آن را نميتوان جدا از وضعيت ومحيط سيستم ارزيابي وبررسي كرد. عدم برخورداري از تفكر سيستمي در مقوله فرهنگ مساله ساز بوده وبعض ٌا باعث تنش ،آسيب و ناكامي در درون يك جامعه و موجب قهر ،كين وستيز در بين جوامع مي شود. تقليد وكپي برداري سطحي وظاهري از برخي از نمودهاي فرهنگ ديگران يكي از نتايج نداشتن تفكر سيستمي در مقوله فرهنگي است ،كه باعث مي شود يك مفهوم وسمبل فرهنگي قدرتمند و با ارزش به صورت مجرد درمحيط فرهنگي بيگانه مطرح كه گاه ٌا نيز حالت مضحك ومسخره به خود مي گيرد. هن جا رها پايه رس،ال ها وم گو ي ها، اسا آئيس ي ي ن رفت هاو ار يري، شه وم هن ها عيا ير رها واد فره ين بيا گ اجت ت مانن ما د جهاع ي ن فرهنگ سطوح والیه های مختلفی دارد بين ي وشن اخ ت اسا س ي ‏A مدل B مدل آداب و سنن ،هنرها ،هنجارها والگوهاي رفتاري قابل رويت ،شناخت و بررسي • سطح قابل رويت باورها واسطوره هاي ذهني • سطح غير قابل رويت فصل دوم :آشنایی با برنامه ریزی • • • • برنامه ريزي قدمتي هم پاي قدمت زندگي اجتماعي انسان دارد .از همان ابتدا انسان بر حسب طلوع وغروب خورشيد برنامه هاي شكار ،كشت وذرع و خواب خود را تنظيم مي كرد. انقالب صنعتي اين آهنگ ثابت برنامه ريزي را به هم ريخت ولي به نوبه خود باعث شد نگرش ديگري در استفاده از زمان ونحوه رسيدن به اهداف به وجود آيد. در اوايل قرن بيستم در منابع علمي واژه برنامه ريزي جاي مهمي را به خود اختصاص داد. تيلور وفايول از جمله دانشمنداني بودند كه در امر مديريت وبرنامه ريزي صاحب نظر بودند و پديده برنامه ريزي را به طور خاص مورد بررسي قرار دادند. برنامه ريزي ركن پراهميت مجموعه وظايف مديريت است كه در صدر وظايف مديريت هم قرار دارد. به کارگم اردن ‏St ‏a ‏ffi ‏ng سازما ن دادن راهنم ایی بودج Or کردن ه ga Dirبندی niz ‏ing Bu ect ‏dje ing ‏tin ‏g رابطه مدیریت و برنامه ریزی برنامه هماهن ریزی گ کردن گزار Pla Coش nin ordدادن g ‏Re ina ‏tin ‏po g ‏rti ‏ng سازمان دادن ‏Organi ‏zing کنترل ‏Contro ‏ling ایجادانگیزه ‏Motiva ‏ting برنامه ریزی ‏Planni ‏ng نوآوری ‏Innova ‏iting تشبیه وظایف مدیریت به هرم برنامه ریزی سامان دهی ایجاد انگیزه کنترل نوآوری تعاریف برنامه ریزی یک نکته : برنامه ریزی برنامه خروجی فرآیند برنامه ریزی است . برنامه بیانی روشن ،مستند ومشروح از مقاصد وتصمیمات است . برنامه اهمیت برنامه ریزی برنامه ریزی افزا ی ش احت ما ل رس ید ن به مت هد مر ف کز شد ن بر طر ق دس تیاب ی به هد ف افزا ی ش منف ع ت اقت صا به د حد ی اق مه ل یا رس سا اند خت ن ن ضا ابزا یعا ر ت ی وای برا جا ی د هدف و تجزیه کنت بررسی راه های مختلف برای رسیدن به است وتحلیل نتایج آنها رل اند ارد اهداف برنامه ریزی رضائیان( ) کا ه ش تاثی ر تغی یرا ت تعی ین مس یر انتخاب یک استراتژی خاص از میان راه های ممکن برای نیل به هدف ( علی محمد اقتداری) رابینز( ) کنت رل موث ر محاسن برنامه ریزی برنامه ریزی در سطوح مختلف کمک می کند تا طرح های آینده به طورمنظم انجام شود وحداکثر نتایج را به دست آورد اهداف سازمان را فقط در چارچوب برنامه ریزی می توان تحقق بخشید برنامه ریزی روحیه گروهی را باال می برد ودر نتیجه کارائی سازمان افزایش می یابد با رشد سریع تکنولوژی ،تنها در چارچوب برنامه می توان خود را با رشد مورد نظر تطبیق داد برنامه ریزی زمینه را برای اجرای تصمیم ها فراهم می کند برنامه ریزی موجب بودجه بندی می گردد ودر نتیجه ابزار کنترل را به دست مدیریت می دهد برنامه ریزی به طور مستقیم ما را به سوی رشد اقتصادی کالن می برد و از به هدر رفتن منابع جلوگیری می کند مراحل برنامه ریزی : ک سباطالعات3- ک املدرباره ف عا لیتهای ض روری -1شناسایی مقتضیات موجود ( فرصت ها ومحدودیت ها ) ت عییناهداف2- ک وتاه مدت ارائه ف رضیه 5- هاییب ر م بنای یش ینیوضعیت پ ب آینده ط بقه ب ندی4- وتحلیلاطالعات اب ديل8- انتخ ب م ناسب جستجوی6- ب دیلها وبرنامه هایجایگزین ارزيابي7- ب ديلهايگ وناگون ت دوین9- ب رنامه هایف رعی و پ شتیبانی ارزیابی12- م یزانپ یشرفت ک ار ت نظیم 10- ت وا لیف عا لیتها وجداولزمانی ب یانک ردن11- ب رنامه ها در ق ا لب ارقام ب ودج ه و ب رنامه ت خصیص م نابع ما لی مراحل مختلف برنامه ريزي در سطح كالن تعیین هدف پیش بینی بودجه بندی اتخاذ تصمیم ورهبری انواع برنامه ریزی : از جنبه سلسله مراتب استر اتژی ک از جنبه افق زمانی می ا ن م د ت بلن د م د ت از جنبه ماهیت فیزی کی تاكتيك ي سازما نی فرآین د مالی وظیف ه ای ک وت اه م د ت عموم ی استراتژي ()Strategy • تعابير گوناگون وگاه ناسازگاري از استراتژي ومديريت استراتژي وجود دارد ،به تعبيري اين تعاريف مانند هنر است كه قابل شناسايي است ولي تعريف و توضيح آن مشكل است. • استراتژي الگويي بنيادي از اهداف فعلي و برنامه ريزي شده ،بهره برداري وتخصيص منابع و تعامالت يك سازمان با بازارها ،رقبا و ديگر عوامل محيطي است . • يك استراتژي بايد سه چيز را مشخص كند : كدام اهداف بايد محقق گردد؟ روي چه چيز بايد تمركز كرد؟ چگونه بايد منابع تخصيص يابد وچه فعاليت هايي بايد انجام شود ؟ داليل به كار گيري برنامه ريزي استراتژيك • • • • • • -1برنامه ريزي استراتژيك براي محيط هاي به شدت پيچيده و متغير طراحي شده است . -2برنامه ريزي استراتژيك براي كسب نتيجه است و بخشي از مديريت نتيجه گرا را تشكيل مي دهد . -3يك ابزار اساسي براي اعمال مديريت است . -4برنامه ريزي استراتژيك خود را تطبيق مي دهد. -5براي پشتيباني مشتريان الزم است . -6برنامه ريزي استراتژيك ارتباطات را گسترش مي دهد. مزاياي برنامه ريزي استراتژيك • • • • • • • • • • • • • • • • • -1قبل از پيش آمدن مشكالت احتمالي از وقوع آنها خبر مي دهد. -2به عالقمند شدن مديران به سازمان كمك مي كند. -3تغييرات را مشخص كرده و شرايط عكس العمل در برابر تغييرات را فراهم مي كند. -4هر نيازي را كه براي تعريف مجدد سازمان ضروري است تعيين مي كند. -5براي دستيابي به اهداف از پيش تعيين شده بستر مناسب ايجاد مي كند. -6به مديران كمك مي كند كه درك روشن تري از سازمان داشته باشند. -7شناخت فرصت هاي بازار آينده را آسان تر مي كند. -8ديد هدفمند از مسائل مديريت ارائه مي كند. -9قالبي براي بازنگري اجراي برنامه و كنترل فعاليت ها ارائه مي كند. -10به اخذ تصميم در راستاي اهداف تعيين شده كمك مي كند. -11به نحو موثرتري زمان ومنابع را به فرصت هايتعيين شده تخصيص مي دهد. -12هماهنگي در اجراي تاكتيك هايي كه برنامه را به سرانجام مي رساند به وجود مي آورد. -13قالبي براي ارتباطات داخلي كاركنان به وجود مي آورد. -14ترتيب دهي اولويت ها را در قالب زماني برنامه فراهم مي آورد. -15مزيتي براي سازمان در مقابل رقبا به دست مي دهد. -16مبنايي براي تعيين مسئوليت افراد ارائه مي دهد و به موجب آن باعث افزايش انگيزه مي گردد. -17تفكر آينده نگر را تشويق مي كند. اجزای تشکیل دهنده و یا عوامل اجرا کننده فرایند بر نامه ریزی استراتژیک • کمیته راهبری • کمیته بر نامه ریزی استراتژیک • مدیریت برنامه ریزی استراتژیک روش هاي اجرايي برنامه ريزي استراتژيك • • • • • • • • • • • • • • -1تدوين چشم انداز -2تدوين ماموريت -3ارزش ها و اصول رفتاري -4اهداف جسورانه -5ارزيابي دروني وبيروني -6استراتژي هاي سازمان و موضوعات استراتژيك -7اهداف كالن -8سنجش وارزيابي عملكرد -9بهينه كاوي -10تحليل فاصله -11اهداف خرد -12استراتژي هاي عملياتي -13برنامه هاي اجرايي -14ارزيابي فرآيند برنامه ريزي استراتژيك تفاوت هاي برنامه ريزي استراتژيك و برنامه ريزي تاكتيكي • • • • • • -1برنامه ريزي تاكتيكي به طور كلي در سطوح مياني و پايه اي سازمان انجام مي شود ،در حالي كه برنامه ريزي استراتژيك در سطوح عالي شكل مي گيرد. -2در برنامه ريزي تاكتيكي بيشت ر بر منافع فعلي سازمان تاكيد مي شود ،در حالي كه در برنامه ريزي استراتژيك به منافع آينده توجه مي شود. -3برنامه ريزي تاكتيكي كوتاه مدت است و برنامه ريزي استراتژيك بلند مدت است . -4در برنامه ريزي تاكتيكي بيشتر بر روش هاي تجربه شده و دستاوردهاي گذشته تاكيد مي شود در حالي كه در برنامه ريزي استراتژيك بر روش هاي نو و تجربه نشده اصرار مي شود. -5برنامه ريزي تاكتيكي نسبت به برنامه ريزي استراتژيك مخاطره كمتري دارد. -6تاكيد برنامه ريزي تاكتيكي بر كارايي است در حالي كه برنامه ريزي استراتژيك بر اثربخشي تاكيد دارد. نظریات تبیین رابطه میان فرهنگ و برنامه ریزی • فرهنگ قابل اندازه گیری نیست پس نمی توان آن را کمی ودر چهارچوب بر نامه در آورد • فرهنگ یک واقعیت اجتماعی است که قابل مطالعه و بر نامه ریزmی در آن میسر و ضروری است • فرهنگ و حفظ ارزش های اصیل و میراث مادی ومعنوی فرهنگی از اساسی ترین عوامل پایداری نظام اجتماعی و حکومت است و برنامه ریزی به شرط حفظ عناصر فرهنگی و ارزش های مورد انتظار میسر و حکومت موظف به دخالت در عرصه های فرهنگی است کارکرد های نظام فرهنگی در سطح کالن • تغییر و نوآوری اجتماعی دهنده) • تداوم اجتماعی فرهنگ ابزاری (بعد تغییر فرهنگ هنجاری (بعد نظم دهنده) تعریف mو ویژگی برنامه ریزی فرهنگی • طراحی مجموعه ای از رفتارها,کنشها و واکنشها , اقدامات وتدابیر برای مسائل فرهنگی براساس یک آینده محتمل و یا متصور • ویژگیهای برنامه ریزی فرهنگی -1دشوار و پیچیده است -2زمانبر است -3تمام طیف جامعه را در برمیگیرد -4چند وجهی است -5با عوامل متعدد درگیراست -6درصد شکست آن باالست 42

51,000 تومان