اندیشه های ناپایدار (سخنان کوتاه مهدی اقبالی مهدی آبادی)
اسلاید 1: اندیشه های ناپایدارنویسنده : مهدی اقبالی مهدی آبادی
اسلاید 2: اندیشه های ناپایدار1 اندیشه های ناپایدار 2اندیشه های ناپایدار 3اندیشه های ناپایدار 4اندیشه های ناپایدار 5
اسلاید 3: عشق را نشناختن جاهلیستجاهلی خود نشان از کاهلیستدر این سودای عشق و عاشقیمنطق در عشق داشتن عاقلیست
اسلاید 4: برای من آشکار شده که خو گرفتن با خرد پیوند وارون دارد.زیرکی یک آرمان ویژه به فرد نیست ونکه بایستگی زندگی همبودین هر انسان است.برای زندگی والاتر، در مغز باید دگرگونی برپا داشت نه در خیابانها.گروهی از آدمها هستند نیایش نمی کنند ونکه خواهش می کنند.اگر از دستمایه ای هیچی ندانیم خیلی بهتر است تا کم بدانیم.به ژرفای آدمها نمی شود پی برد هرچند بزور چون کارهای باور نکردنی هر آدمی سرچشمه ی آزادی اش می باشد.خود سالاری زمانی دریافته می شود که هنگامی هستی، توانگر باشی.بزرگ بودن هر اندیشه ای به پیگیری کردن آن در دیرباز نیست ونکه به آسوده شدن از آن است.شک کردن به چم جنبیدن است، آنگاه نخست در خودمان شک می کنیم تا از خودمان بجنبیم.جهان آرایی به چم هما وردی در بازی بدست آوردن فرمانروایی است.
اسلاید 5: انبوهی از کارهای سودمند گاهی خردمندانه ی ویژه ای نیستند.آزادی در همبودگاه به چم هم اندیشی و بیشماری، و در خود به چم خودسالاری است.هنگامیکه دیر زمانی در یاوه ها بمانیم بی گمان یاوه را درستی و راستی می بینیم.از کار بد آدمها شگفت زده نمی شوم تنها شگفت آور است چرا خودشان از کارشان شگفت زده نمی شوند.جاه پرستی همان بت پرستی است.یگانه ترازوی سنجش و داور کارهای ما، کامیابی و پیروزی ما نیست.هر آدمی نیمه تاریکی دارد که تنها خودش می داند و هیچگاه دیده نمی شود.خنده درست، خنده ای است که آخرین فردی باشیم بخندیم.اگر خدا می خواست آدمها تنها پیروی کورکورانه کنند، جور دیگری می آفریدشان.سروده ی خوب سروده ای است که نیاز به روشن سازی سراینده نداشته باشد.
اسلاید 6: در جهان امروز کشور دار کم داریم ولی دلباخته کشور داری کردن زیاد است.شورش زمانی ارزشمند می شود که دادگر، ستمگر شود.کردار بد هر انسانی برآمده از باور بد اوست.برخی به نادانی خودشان پذیرا هستند ولی به خارج از نادانی خود نه.میزان آدمی گری به توانایی اندیشه بستگی دارد.از کسیکه آبشخور خوراکی اش باور های دینی اش هست باید دوری کرد. باید راستینگی، واژه ها را دگرگون کند آنگاه می بینیم که واژه ها راستینگی را دگرگون کردند.بسیاری هستند که نیش را در چارچوب نوش می زنند.چشم بندی آسان است ولی راه خرد را بستن سخت است.دلباخته، دلباختگی را می آفریند و دلبر همان دلباختگی است که دلباخته را آفریده.
اسلاید 7: اگر ما می توانیم خرد را کوچک بشماریم و بزرگ بپنداریم این نشانه توانگری ماست نه ناتوانی ما.نابخردی و ارزشمندی آدمها بر وزن اندیشه ی آنهاست.اندیشیدن به پلیدی و نیکویی برتر از اندیشیدن به خوب و بد است چونکه اندازه در پلیدی و نیکویی، سنجیدن است و در خوب بد ویژگی است.اندازه ی بی خردی آدمها را از وابستگی به کارهاشون می شود دریافت. مهرورزی بی چون وچرا برای ساختن آدمهاست، نه برای تاختن بر آدمها.در جهان دو جور آدمی هست: 1- هستند گرچه نیستند. 2- نیستند ولی هستندهیچ پایبندی نیست که هر پایان تلخی سرآغاز شیرینی داشته باشد.اندازه بی خردی به دانایی این است که هر چه دانایی اندک باشد بی خردی گسترده تر.در راه دلدادگی هم با مغز راه برو نه با پا.چونکه یکی را بدست آوردیم تلاش کنیم خودمان را از دست ندهیم.
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.