اندیشه های ناپایدار (سخنان کوتاه مهدی اقبالی مهدی آبادی) شماره دو

اندیشه های ناپایدار (سخنان کوتاه مهدی اقبالی مهدی آبادی) شماره دو

اسلاید 1: اندیشه های ناپایدارنویسنده : مهدی اقبالی مهدی آبادی

اسلاید 2: اندیشه های ناپایدار 2اندیشه های ناپایدار1 اندیشه های ناپایدار 3اندیشه های ناپایدار 4اندیشه های ناپایدار 5

اسلاید 3: زندگی تهی بی آرش به چم مرگ با چشم باز است.نیاز به دریافته شدن داشته باشیم نه به دیده شدن همان گونه که می توانیم زیبایی را دریافت کنیم، می توانیم جدا از رفتار را هم درست انگاری کنیم.بی دانش تهی مغز ترش کمتر از با دانش بی خرد است.بهترین آهنگ جهان هستی، خنده کودک است.دیروز را ارج می نهم، در امروز زندگی می کنم و به فردا امیدوارم.نیک بخت شدن، تنها رنج نبردن نیست ونکه رنج ندادن هم هست.کوچک بودن جا برای بزرگ شدن دارد ولی بزرگ بودن همیشه بزرگ ماندن نداره.برای ماندن، جداییها را به فراخور دل ساماندهی کنیم نه فراخور گز.راستینگی، نماد درستی و راستی است ولی درستی و راستی زیر ساخت راستینگی است.

اسلاید 4: خود فریبی از نادانی آدم است ولی خودباوری از آگاهی آدم است.آدمها برای یادگیری گاهی بجز اندیشیدن به پنداشت هم نیاز دارند.شایستگی را ما می آفرینیم و به آن پنداره می دهیم.آرایش بیرون دیدنیست ولی آرایش درون شنیدنیست.برای شناخت من، باید شناخت من را هم شناخت.سکوت ترسناک، سکوتی است که از دلواپس نبودن باشد.ترس دشمن هوشمندی است.آدم زنده به چم دلاوری هوش و دلیری گفتگو. با مهرورزی جهان کوچک می شود و دل بزرگ.زندگی راستین به چم راستینگی را بپذیریم و به راستینه باور داشته باشیم.

اسلاید 5: در تاریخ پیوندهای پنداری ماندگارتر از پیوندهای خونی آگاشته شده.نه از رفتنها اندوهگین باش نه از آمدنها شادمان چون زندگی گرد است.هوده هر کسی را به ناگزیر باید پاسداشت نه به گفتار.بیدادگری به چم شماری ستمدیده، نگهبان پاسخگو و شماری پاسخور در برابر ستمدیده.بر خودمان چیره شویم تا دیگران بر ما چیره نشدند.آرامش بیرون پیش از آرامش درون پنداری بیش نیست. سرانجام در داوری کردنشان خوبیهایمان را از یاد میبرند و بدیهایمان را دوباره گویی می کنند.زین پیس دروغ چوپان هم ناپیدا شده چون گرگها رام شدن و سگها سرکش.ترس از دشمن راستگو کمتر از دوست درو است.کوتاه بگویم سرنوشت در چم اندیشه است.

اسلاید 6: یادمان باشد درستی و راستی سوای از دیدگاه من و تو همیشه هست.برای بازداشتن از واهشتن هر کاری گمان را سودمند نپنداشتم.با چشم سر، سر بینی و با چشم دل، دل.نیک بختی در ندارد که دنبال کلیدش بگردیم.جای ما هیچ جا خالی نیست، جای ما همان جائیست که خود خواستیم و هستیم. چه با خشنودی دم فرو ببندیم چه به خاموشی خوشنود باشیم، درد تنها با فریاد شناخته میشود.زندگی به چم اندیشه است هر سال نو، اندیشه ی نو.گوش شنوا، آوای اندیشه آدمهای آرام را بلند می شنود.آدمها آنچه در اندیشه ات هستند، نیستند.نیرومندترین نیروی پایدار پس از خرد در آدم نابخردی است.

اسلاید 7: خود اسیر یار کردن بندگیستیار را بندگی کردن بردگیستدوران بردگی پایان آمده استبی یار بودن نشان از آزادگیست

اسلاید 8: همیشه راستی و درستی با کسیکه زورمند است و خوب سخن می گوید نیست. از آدمهایی که خودشان را سنجش نمی کنند باید ترسید.داشته ها و نداشته ها برایند خواسته هاست و نخواسته ها هم برایند ندانسته هاست.برای نگهداری از هر سامانی نباید نوآفرینی را نادیده گرفت.همیشه چیزهای خوب جاهایی بودند که بسیاری جستجو کردن ولی بکار نبردن.تا زمانیکه بزرگسالی را نشناختیم از کودکی بیرون نیاییم.کاری که در زمان زندگانی کارایی نداشت، در زمان مرگ هم نخواهد داشت.هیچ چیز بر سرنوشت و خوی نیک برتری ندارد.سهش ها با خرد آدمها همکاری دارند نه پیکار.توانگری فرمانروا بستگی به بی خردی توده دارد.

اسلاید 9: اگر سرنوشت به اندیشیدن باشد، راه نرفته را سخت و فردای نیامده را بخت نپنداریم.شاید بیدادمندی باشد ولی همیشه نخستین ها و واپسین ها دیده می شوند.چشمهای هوش به خواب نیاز ندارند پس همیشه باز نگهداریم.خودستایی پنهان در چارچوب فروتنی، همان دورویی است.بزرگترین یافته هر آدمی، پی بردن از گماردگیش بر روی زمین است.داشتن توانایی بازسازی، کار سختی است ولی توانایی سنجش سخت تر است.تنها زندانی که کلیدش دست خودمان است، زندان اندیشه است.دانش، گنجایش دانایی نیست، دریافت نادانی است.با کنارگذاشتن خرد سنجش گر، جشن دیگران سوگواری ما می شود.نام و نشانمان را از باورهایمان جدا کنیم تا دگرگونی را دریافت کنیم.

اسلاید 10: نسک زندگی را باید با چند سان خواند، نه چند بار.هوش بسته شده، اندیشه گندیده پدید می آورد.خودسالاری پنداری به چم در برابر پایبندانی اندیشه دیگران، پشتیبان اندیشه خود باشیم. نگهبان اندیشه هم باید آزاده باشد.برای نگهداری جایگاه خوب در اندیشه دیگران نباید پافشاری بیخردانه داشت.جای شوربختی دارد که درنمای امروزین بیدار ولی در درون روزگار سنگ خوابیده.یگانه شدن، تک زیستن و تک بودن نیست، تنها فراموش نکردن است.همیشه کوشش دارم چاله های درون هوشم را با یاوه پر نکنم.شاید آرامش من با هماوایی با تو باشد ولی رشد من با نپذیرفتن هر چیزی از تو بدست می آید.اگر روزی باورم با تو یکی شد شرمنده ی آدمی گری ام.

اسلاید 11: چه بسا شمار بیشتری با مردم باشند ولی بیشینه چرایی سزاواری نیست.دانه پیراسته نشده سازش و برابری، میوه ای خواهد داد به نام جفا و نابرابری.جهاندار خوب کسی است که درخواست بازنشستگی زود هنگام کند.چون تنها زندگانی بدون بازپرداخت است پس تنها پیش آمد زندگانی را از دست ندهیم.نادانی من، دوزخ سوزنده را می سازد.بدانیم تنها چیزی که پایان ندارد دانستن است.آشکارا همه آدم هستیم ولی در نهان آدم بودن سخت است.چه بسا آرمان نهایی دلدادگی یکی شدن باشد.اگر درست دریافته شود زندگی می تواند جشن باشد.خوشبختی راه است نه آرمان.

اسلاید 12: گویند آزادی میوه جنگ و پیروزیستخود نشان از سروری و بهروزیستانتظار پیروزی و درخت جنگ را نخست غم است و آخر تیره روزیست

اسلاید 13: بهترین سان دگرگونی درونی سنجش خویش است.برای درآمدن به هرجایی هم خرد هم سهش را با خود ببریم.تنها چیزی که نمی شود به کسی پیش کش کرد، آزادی است.اگر تنها برای خودت می خواهی زندگی کنی، پنهایی زندگی کن.چه بسا آنچه دیگران گمان کردند بودم ولی هیچگاه آنچه خواستند نشدم. تنها با برپایی دادگری، پیوستگی هنجارهای رفتاری نیکو فراگیر می شود.نخستین نشانه آزادی این است که با مغز خودمان اندیشه کنیم.ارزیابی اندیشه های همگانی روش خوبی است ولی در زمانی کوتاه.ما تنها کدیور دل خودمان هستیم، دیگر هیچ.گاهی از خودمان هم پوزش بخواهیم.

اسلاید 14: تنها خبری که دروغ نیست، خبر مرگ است.فریب از درون باور به بیرون می آید. درستی و راستی همیشه بوده و هست تنها باید هویدا شوند.با ناهمراهان اندیشه هایم دشمنی نمی کنم چون برای اندیشه هایم چرایی دارم.بدانیم که هوشمان هم به گردگیری پیاپی نیاز دارد.هر چه خواسته آدمها کرانمندتر باشد آزادیشان بیشتر است.هیچ کار جدای از منش، درست انگاشته نمی شود. پیوند فریب خوردن با باور کردن سر راست است هر چه باورپذیری بیشتر باشد فریب خوردگی آسانتر می شود.آدم بودن در گروه ساده است ولی آدم ماندن در تنهایی سخت است.زمانی ما داشته هایمان را داریم و زمانی داشته هایمان ما را.

اسلاید 15: نادانی به چم اندیشه نکنیم ولی انجام بدیم و بی خردی به چم انجام بدیم سپس اندیشه کنیم.درستی و راستی چیزیست که هیچ چند و چون دیگری نمی شود برایش انگاشت. با چاره اندیشی سرنوشت همراه ماست نه پشت سر و نه جلو تر از ما.با بیخرد نباید دشمنی سخت کرد چون به پذیرش زودگذر نیاز دارد. شایسته است ناهمسانی آدم و جانور گاهی در باز کرد لغزشها باشد.هیچ رخدادی را بر پایه باورمان گزاره نکنیم.کامیابی من میخواهم هاست نه بازگویی من می توانم ها.گستاخی و وارستگی خدادادی نیستند ونکه بدست آمده هستند.ارزش پیشکش، بزرگی دهنده و گیرنده آنرا نمایان میکند.هم رنگ مردم و هم رنگ من، نه تنها همرنگ مردم.

اسلاید 16: گمان به چم چیزی که با خرد ناسازگار باشد.سخت است که در گروه خودت باشی، ولی باش.سنگدل ها ترسوتر از دیگران هستند تنها دیرتر آشکار می شود.ناهمسانی لغزشهای دیگران با لغزشهای ما این است که ما تنها توانایی داریم درباره لغزشهای دیگران سخن بگوییم. هر راه رفته ای را آزمون نکن چون راه دوری نخواهی رفت.اگر روشن بینانه به ناسازگاری بین خود و دیگران نگاه کنیم ناسازگاری نمی بینیم تنها دیدگاه ناهمگون است.به جای وارسی همدیگر، همکاری کنیم چون در همکاری مهار هم هست.این چرخه رد نکردنی است که کودک دیروز میانسال امروز وانگار که کودک فرداست پس دور اندیشی کنیم!چه بسا اشویی را تاریخ آشو ساخته است.هر آدمی می تواند به جای یک تن یک اندیشه باشد.

اسلاید 17: گروهی که به خواب گمراهی گرفتار است فرهنگ تهی دستی را پرورش می دهد. زمانی که به کار برده می شود برای داوری دیگران، به زمان رسیدن به آرمان افزوده می شود.هنگامی به چیزی سهش داشتاری پیدا کردی به پیشینیان هم اندیشه کن.اگر زیاد به ناخوشی اندیشه کنی خوشی فراموش می شود.اگر مردم جهان یک دم اندیشه می کردند بسیاری فرمانروایی نمی کردند.اگر نبودیم و در نبودنمان دگرگونی پدید نیامد، همان بهتر که نباشیم.آزادی ولی زمانیکه بفهمی که ترس، پنداری بیش نیست.فراخ منشی همان اندیشه روشن نیست چه بسا کنش اندیشه روشن است.ریشه گمان دانستن، در ژرفترین رویه نادانی است.امید بی بنیاد به کسی دادن، همان درویی است.

اسلاید 18: یکی در پی یار دیدم یکی بر سر دار دیدم آنکه بر سر دار بود آن بود در پی یار دیدم

اسلاید 19: در دام دیده با هوش می افتیم و در دام هوش با چشم. کلید زندان اندیشه، خواستن دگرگونی است.با دل اندیشه نکنیم و با چشم داوری نکنیم.ترسو نباشیم و چیزی بگوئیم که همه می دانند ولی نمی گویند.واژه های مرده نمی توانند واژه های زنده بسازند.هیچ رازی برایت آشکارا نمی شود بجز از راز ارزشمندتر باشی. خیلی جاها گذاشتم فراموشم کنند نگذاشتم خاموشم کنند.نکوهش نادان کوچک شماری و نکوهش دانا ارج گذاری در پی دارد. چون پیش آمدن آرزوی نشدنی نیست پس در گزینش آرزوی باریک بین باشیم.تنها داور دلاور و بی سویه، تاریخ است.

اسلاید 20: تنها در بیکاری به دلدادگی اندیشه نکنیم.گاهی پشت سرمان را نگاه کنیم چه بسا چیزهایی را ببینیم که زندگیمان را ساده تر می کند.فریاد آزادی خواهی بیرون میهن کمتر از ناسپاسی نیست.در برابر بیدادگری دم فرو بردن، هوشمندی نیست. اگر در آگاه کردن کوشا نباشیم تاوان نفهمی دیگران رو هم باید بدیم. خاموشی بیجا از گیرایی آدم می کاهد.من چهل سال را یکبار زندگی کردم ولی برخی یک سال را چهل بار زندگی کردن.فرهنگ پاس نداشتن هوده زنها را نمی توان جاودانی کرد چون فرگشت، نرولاسی نمی شناسد.برای پرواز در بی کران باید کرانه دید بی کران داشت.آینده آغاز شده و امید به آینده به چم کوشش است.

اسلاید 21: زمان به چم اکنون و جا به چم همین جا پس زندگی به چم همین.هیچگونه بازدارنده ای با آرزو برگرفته نشده است.آموزش میبینیم و یادمیگیریم، گاهی با لغزش و گاهی با فریب خوردن.هیچکس با روش بد به فرجام نیک نخواهد رسید.سرشت آدمی زمان خوسالاری پیدا می کند که به جای یاوه از خرد استفاده شود.نخست ریشه گندیده گیاه را دربیاوریم آنگاه دانه گل را بکاریم.با یک دارو بیماری های جدا از هم درمان نمی شوند.هیچگاه به بخت پایبندی نداشتم چون بخت به چم هیچ چیز چرایی همه چیز است.دلباختگی یکجا بودنی می شود ولی بخش کردنی نمی شود.زندگی آرمانی پیدا کردنی نیست براستی که باید آفریدش.

اسلاید 22: برای چیرگی بر هوش باید نخست بر دل چیرگی پیدا کرد.هر باوری که خریدار و فروشنده دارد، کالاست نه باور.برخی از آفریده های والا پایه تاراجگر آبروی آفریده های دیگر شده اند.تلاش کنیم ندانسته شایسته چیزی نشویم.هوش زن می تواند خورشید گیتی افروز باشد.بی خردی به چم ایستادن فرا روی خرد دیگران است.دانایی بزه به شمار آورده می شود اگر فرمانروا نادان باشد.میزان پاسداشتن اگر به میزان دارایی باشد دشنام دادن پنهانی است.ستمدیدگی از روی ترس، سزاواری را از ستمدیده می گیرد.پشیمان نمی شوی اگر یک بار به همه چیز برای دگرگونی در زندگی ات به دیده گمان بنگاه کنی.

اسلاید 23: اگر دوستت دارم را زیاد در دل نگه دارید مایه گندیدگی دل می شود. دوستی در دل است و دشمنی در سر.شادی آفریدنی است نه پیدا کردنی.اندیشیدن همانند باور داشتن نیست که با تهیدستی بلرزد. پیروز راستین کسی است که در پیکار با خودش پیروز شود.اگر نمی توانید دیدگاهتان را دگرگون کنید دست کم جابه جا شوید.آدم پیشرفته هم گاهی برای برآورده کردن نیازهای بنیادی اش می تواند سرکش شود. پایان اندوه سرآغاز هوشیاری شاید نباشد ولی سرآغاز هوشیاری پایان اندوه خواهد بود.نسک می خوانم که خیلی چیزها را خودم آزمون نکنم.واژه آدمی گری میان واژه های توانمند و داشتاری از میان می رود.

اسلاید 24: گر بر مزار دوست گذر کنی ور بر خاطر با او نظر کنی گر بصیرت همی باشد ترا بی شک به آینده ات نظر کنی