الهیات، دین و معنویت

بابیت و بهاییت

babit_va_bahaeyyat

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.






  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [0 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “بابیت و بهاییت”

بابیت و بهاییت

اسلاید 1: باسمه تعالی بابیت و بهاییتاستاد:حجة الاسلام دکتر محسن اکبری تبریزیدانشجو: ندا مرادی

اسلاید 2: كليات بحث: چکیده مقدمه تاریخچه بابیت و شرح حال باب سرگذشت باب بعد از ادعای بابیت عقاید انحرافی بابیت میرزا حسینعلی بهاء و مسلک بهائیت فرقه های بابیت و بهائیت عقاید انحرافی بهائیت حمایت رژیم پهلوی از بهائیتهدايت بهاييان از جانب قرآننتيجهطرح سوالمنابع

اسلاید 3: چكيده:بابیت انشعاب از شیخیگری و بهائیت منشعب از بابیت است. با بررسی دقیق و محققانه  می توان به این نکته مهم و اساسی رسید که همه این فرق را پشت پرده معاندین اسلام و استکبار و استعمار طراحی و هدایت می کند؛ بنابراین ضروری به نظر می رسد که نسبت به این فرق ضاله آشنایی کافی و اطلاعات لازم را داشته باشیم تا در برابر کید و مکر دشمنان اسلام دچار مشکل نشویم. در این تحقیق سعی بر این است که ردپای استعمار به نوعی در شکل گیری این فرقه بطور مستند نمایانده شود و برای جویندگان حقیقت روشن شود که استعمار با شناسایی نقاط قوت و ضعف، چگونه در براندازی اسلام طرح  ارائه می دهد و برای پیاده شدن آن با تمام قوا هزینه می نماید.در این پژوهش برآنیم تا چگونگی شکل گیری بابیت و بهائیت، حمایت جدی استعمار روس و انگلیس در شکل گیری آن و در نهایت پشتیبانی جدی انگلیس و صهیونیسم جهانی جهت ادامه حیات بهائیت این فرقه منحط و ضاله را بنمایانیم و ثابت کنیم که استکبار جهانی و صهیونیسم چگونه با تمام قوا، بهائیت را مورد حمایت شدید خود قرار می دهد و در دوره های مختلف تحت حمایت آنان اهداف خصمانه و اسلام ستیز خویش را پیش می برند.در این تحقیق سعی بر این است جهت تنویر افکار عموم مسلمین و جهان اسلام، نحوه شخصیت سازی توسط استعمار، شخصیت و شرح حال سید علی محمد باب شیرازی، افکار التقاطی و عقاید انحرافی وی،در نهایت نوع برخورد علمای اسلام با ایشان و اجرای حکم توسط امیرکبیر و همچنین شخصیت و شرح حال اجمالی میرزا حسینعلی بهاء، چگونگی شکل گیری شخصیت ایشان، حمایت جدی از جانب انگلیس و صهیونیسم، حمایت رژیم پهلوی از بهائیت با توصیه انگلیس و اسرائیل، عقاید انحرافی بهائیت، فرقه های بابیت و بهائیت و نحوه ادامه حیات و حمایت از جانب استعمار مورد تبیین و بررسی قرار گیرد.

اسلاید 4: مقدمه:تاریخ اسلام از صدر تاکنون با فراز و نشیب های فراوانی روبه رو بوده است که باعث ایجاد شکاف و مشکلات خاصی برای اسلام و مسلمین بوده است. از جمله تهدیدهای جدی برای اسلام، از یک طرف برخی از طرفداران ادیان و مذاهب و از طرفی دیگر تعدادی از به ظاهر مسلمانانی که اسلام را به خوبی درک نکرده بودند و یا به تعبیری تفسیر به رای می کردند که با مبانی متقن و قوی قرآنی و روایی مطابقت نداشته است.در یک بررسی کلی نیز می توان به این نتیجه دست یافت که از سیاست های کلی معاندین اسلام که با برنامه های هدفمند دین مبین اسلام مشکل جدی داشتند تمرکززدایی حکومت اسلامی و ایجاد تفرقه و شکاف عمده در خیمه اسلام بوده است در این راستا از برنامه های عمده آنان، یافتن افرادی کج فهم و تربیت آنان برای پیاده کردن اهداف شوم خود می باشد.به طور کلی فلسفه تاسیس فرق انحرافی متعدد در طول تاریخ اسلام و ایجاد شکاف در امت واحد اسلامی، تمرکززدایی در جهان اسلام و تبدیل حکومت متمرکز اسلامی به دولت های کوچک تحت سلطه استعمار جهت نیل به سیاست های از پیش تعیین شده خویش بوده است و این ادعا در آثار و منابع متعدد تاریخی قابل اثبات می باشد که از جمله آنها می توان به خاطرات مستر همفر و کینیاز دالکورکی اشاره نمود.از فرق انحرافی ساخته و پرداخته استعمار به یقین دو فرقه ضاله وهابیت و بهائیت است که در پیاده کردن اهداف استعماری نقش محوری داشته اند ، از یک منظر می توان گفت که این دو فرقه به منزله دو غده سرطانی در جهان اسلام بودند که وهابیت در بین اهل سنت و در مخالفت با دیدگاههای عمده علمای سنی و بهائیت در میان اهل تشیع و در مخالفت با مبانی فکری اصیل شیعه ایجاد شدند و تاکنون مشکلات زیادی را برای عالم اسلام به وجود آورده اند و همچنان مورد حمایت جدی معاندین اسلام و صهیونیسم جهانی می باشند.

اسلاید 5: تاریخچه بابیت و شرح حال باب بنیانگذار فرقه بابیه سیدعلی محمد شیرازی است. از آنجا که او در ابتدای دعوتش مدعی بابیت امام دوازدهم شیعه بود و خود را طریق ارتباط با امام زمان می دانست، ملقب به «باب» گردید و پیروانش «بابیه» نامیده شدند. [1] سیدعلی محمد در سال 1235ق. در شیراز به دنیا آمد. در کودکی به مکتب شیخ عابد رفت و خواندن و نوشتن آموخت. شیخ عابد از شاگردان شیخ احمد احسایی(بنیانگذار شیخیه) و شاگردش سیدکاظم رشتی بود؛ بنابراین سیدعلی محمد باب از همان ابتدا با شیخیه آشنا شد، به طوری که چون سیدعلی محمد در سن حدود نوزده سالگی به کربلا رفت در درس سیدکاظم رشتی حاضر شد. در همین درس بود که با مسائل عرفانی و تفسیر و تاویل آیات و احادیث و مسائل فقهی به روش شیخیه آشنا شد. [2]سیدکاظم رشتی افکار و عقاید غلوآمیزی در باره ائمه طاهرین(ع) داشت و آنان را مظاهر تجسم یافته خدا  یا خدایان مجسم می انگاشت و می گفت: باید در هر زمانی یک نفر میان امام زمان(عج) و مردم باب و واسطه فیض روحانی باشد. این گونه عقاید توجه سید علی محمد را به خود جلب کرد و از مریدان خاص وی گردید و از همانجا بود که فکر دعوی بابیت در ذهن او راه یافت. [3]قبل از رفتن به کربلا، مدتی در بوشهر اقامت کرد و در آنجا به ریاضت کشی پرداخت. در هوای گرم بوشهر بربام خانه رو به خورشید برای تسخیر خورشید اورادی می خواند و حرکات مرتاضان هندی را تقلید می کرد.[4]پس از فوت سیدکاظم رشتی، در سال 1260ق سیدعلی محمد نخست ادعای ذکریت و بعد ادعای بابیت(یعنی باب علوم و معارف خدا و راه اتصال به مهدی موعود«عج») و سپس ادعای مهدویت نمود و به تدریج ادعای نبوت و شارعیت کرد و مدعی وحی و دین جدید گردید، و بالاخره این ادعا را به ادعای نهایی ربوبیت و حلول الوهیت در خود پایان داد. [5]   بنابراین با توجه به مطالب ذکرشده می توان گفت که بابیت انشعابی از شیخیگری است.

اسلاید 6: سرگذشت باب بعد از ادعای بابیت ابتدای امر هیجده تن از شاگردان سیدکاظم رشتی که نزد بابیان به حروف حی(ح=8، ی=10) مشهورند به باب ایمان آوردند، و هرکدام در نقطه ای به تبلیغ مسلک بابیگری پرداخته، جمعی را به آئین او درآوردند. خود باب را نیز از عراق به مکه رفت و در آنجا دعوی مهدویت خود را آشکار ساخت. سپس به بوشهر بازگشت و در آنجا اقامت گزید. [6]  فعالیت بابیان، علمای شیعه و نیز حکومت قاجار را نگران ساخت. از این رو به دستور حکمران فارس، باب را از بوشهر به شیراز منتق کردند، ولی او دست از فعالیت های تبلیغی خود برنداشت، لذا به دستور حاکم شیراز مجلس مناظره ای بین او و علمای شیعه ترتیب داده شد، و او از عقاید خود اظهار ندامت کرد. وی را به مسجد بردند و او در جمع مردم دعاوی خود را تکذیب و استغفار کرد. [7]  وی در جمع مردم شیراز گفت: «لعنت خدا برکسی که مرا وکیل امام غایب بداند. لعنت خدا بر کسی که مرا باب بداند».[8]اما پس از چندی بار دیگر همان ادعا را تکرار و تبلیغ می کرد. از این رو، او را دستگیر و زندانی کردند. پس از مدتی از شیراز به اصفهان منتقل گردید و از آنجا به آذربایجان منتقل شد و در قلعه جهریق- نزدیک ماکو- زندانی کردند(1236ق). سپس از آنجا وی را به تبریز بردند،[9]  وی در تبریز ادعای مهدویت کرد و خود را امام زمان خواند و بابیت را که قبلا ادعا کرده بود به «بابیت علم خداوند» تاویل کرد. او در مجلس علما نتوانست ادعای خود را ثابت کند و از پاسخ مسائل دینی فروماند و جملات ساده عربی را غلط خواند. از این رو بار دیگر توبه نامه نوشت[10]؛ اما طولی نکشید که ادعای پیامبری کرد و کتاب «بیان» را کتاب آسمانی خویش اعلام کرد. او خود را برتر از پیامبران و ناسخ اسلام دانسته و مدعی شد که با ظهور او قیامت برپا شده است. [11] علی محمد باب نسبت به مخالفان عقیده اش، خشونت شدیدی را سفارش نمود و وظیفه فرمانروایی بابی را این می داند که جز بابی ها کسی را بر زمین باقی نگذارد و غیر از کتابهای بابیان، دیگر کتب باید همه محو و نابود شوند و بابیان جز کتاب بیان و دیگر کتب بابیان را نیاموزند. پس از مرگ محمدشاه قاجار در سال 1264ق مریدان علی محمد باب آشوبهایی در کشور پدید آورده و به قتل و غارت پرداختند. میرزا تقی خان امیرکبیر به جهت فرو نشاندن فتنه بابیان در صدد اعدام علی محمد باب برآمد. درنهایت سیدعلی محمد باب را در حضور ناصرالدین میرزا در مجلس علما محاکمه کردند و سرانجام به جرم ارتداد از دین و افساد در میان مومنین به همراه یکی از پیروانش به نام محمدعلی زنوزی در 28شعبان 1266ق در تبریز تیرباران شدند. [12]

اسلاید 7: عقاید انحرافی بابیتسیدعلی محمد باب آرا و عقاید متناقضی ابراز داشته است اما از کتاب بیان که آن را کتاب آسمانی خویش می دانست، برمی آید که خود را برتر از همه انبیای الهی و مظهر نفس پروردگار می پنداشته است و عقیده داشت که با ظهورش آیین اسلام منسوخ و قیامت موعود در قرآن، به پا شده است. [13]علی محمد باب خود را مبشر ظهور بعدی شمرده و او را «من یظهره الله» (کسی که او را خدا آشکار می کند) خوانده است و در ایمان پیروانش به او تاکید فراوان دارد. او نسبت به کسانی که آیین او را نپذیرفتند خشونت بسیاری سفارش کرده است و ازجمله وظایف فرمانروای بابی را این می داند که نباید جز بابیها کسی را بر روی زمین باقی بگذارد. باز دستور می دهد غیر از کتابهای بابیان همه کتابهای دیگر باید محو و نابود شوند و پیروانش نباید کتاب بیان و کتابهای دیگر بابیان، کتاب دیگری را بیاموزند. [14]در تالیفات سیدعلی محمد باب نیز این انحرافات به چشم می خورد، از جمله نخستین کتاب وی تالیفی است در تفسیر سوره یوسف که بابیان آن را «قیوم السماء» می خوانند. «بیان» مشهورترین کتاب او به عربی و فارسی است. سبک تالیف او مخلوطی از عربی و فارسی است؛ عربی نویسی او غالبا با موازین نحو و دستور زبان مطابقت ندارد. نزد بابیان این کتاب به صورت کتاب وحی و شریعت و احکام آسمانی تلقی می شود. در این کتاب انحرافاتی وجود دارد که به مواردی از آن اشاره می شود:در باب چهارم از واحد ششم کتاب«بیان» آمده است: در چهار منطقه نباید کسی جز بابی وجود داشته باشد: در فارس، خراسان، آذربایجان و مازندران.در باب هیجدهم از واحد هفتم آمده است: اگر کسی دیگری را محزون سازد، واجب است که نوزده مثقال طلا به او بدهد. و اگر ندارد، نوزده مثقال نقره بدهد.در باب نوزدهم از واحد هشتم آمده است: برهرکس از پیروان باب واجب است که برای طلب اولاد ازداج کند، اما اگر زن کسی باردار نشد، حلال است برای حامله شدن او از یکی از برادران بابی خود یاری بگیرد، نه از غیربابی.در باب چهارم از واحد هشتم آمده است: هرچیزی بهترین آن متعلق به نقطه(یعنی خود باب) و متوسط آن به متعلق به حروف حی(هجده تن از یاران باب) بوده و پست ترین آن برای بقیه مردم است. [15]

اسلاید 8: میرزا حسینعلی بهاء و مسلک بهائیتمیرزا حسینعلی بهاء در سال 1233ق در دهکده­ای از توابع نور مازندران متولد شد و در حوالی سال 1310ق در عکا در اثر بیماری درگذشت و در همانجا به خاک شپرده شد. [16] پدرش از منشیان عهد محمدشاه قاجار و مورد توجه قائم مقام فراهانی بود و بعد از قائم مقام از مناصب خود برکنار شد و به شهر نور برگشت. [17] میرزا حسینعلی بهاء تحصیلات مقدماتی و خواندن و نوشتن و مقداری عربی را طبق سنت رایج زمان زیر نظر پدر و تعدادی از معلمان آموخت. سپس به خدمت دولت در سمت منشی گری و دیوان درآمد، و پس از چندی به حلقات درویشان پیوست و مانند آنها زلفها و گیسوی بلند گذاشت و لباس قلندری بر تن کرد. [18]با ظهور غوغای باب، میرزا حسینعلی و برادر ناتنی اش یحیی صبح ازل و تنی چند از خاندانش به باب پیوستند، و پس از اعدام باب، یحیی صبح ازل دعوی جانشینی او را کرد. میرزا حسینعلی در آغاز تسلیم او شد. اما پس از مدتی، رقابت با برادر را آغاز کرد و نخست ادعای «من یظهره اللهی» - که در سخنان باب آمده بود- کرد و به تدریج بر ادعاهای خود افزود تا به ادعای رسالت و شارعیت و حلول خدا در او رسید و خود را «الهیکل الاعلی» نامید و مدعی شد که سیدعلی محمد باب زمینه ساز و مبشر ظهور وی بوده است. سفارتخانه ها به ویژه سفارت روس با صراحت از برادرش حمایت می کردند و دولت را از تصمیم شدید علیه آنان تهدید می کردند.[19]

اسلاید 9: پس از باب، عموم بابیه به جانشینی میرزایحیی معروف به صبح ازل معتقد شدند و چون در آن زمان بیش از نوزده سال نداشت، میرزاحسینعلی زمام کارها را در دست گرفت. امیرکبیر برای فرونشاندن فتنه بابیان از میرزاحسینعلی خواست تا ایران را به قصد کربلا ترک کنند، او در شعبان 1267ق به کربلا رفت؛ اما چند ماه بعد پس از برکناری و قتل امیرکبیر در ربیع الاول 1268ق و صدارت یافتن میرزا آقاخان نوری به دعوت و توصیه وی به تهران بازگشت. [20]در همین سال تیراندازی بابیان به ناصرالدین شاه پیش آمد و بار دیگر به دستگیری و اعدام بابیها انجامید، و چون شواهدی برای نقش حسینعلی در طراحی این سوءقصد وجود داشت، او را دستگیر کردند. اما حسینعلی به سفارت روس پناه برد و شخص سفیر از او حمایت کرد. سرانجام توافق دولت ایران و سفیر روس، میرزاحسینعلی بهاء به بغداد منتقل شد و بدین ترتیب بهاءالله با حمایت دولت روس از مرگ نجات یافت. او پس از رسیدن به بغداد نامه ای به سفیر روس نگاشت و از او و دولت روس برای این حمایت قدردانی کرد.در بغداد کنسول دولت انگلستان و نماینده دولت فرانسه با بهاءالله ملاقات کردند و حمایت دولتهای خویش را به او ابلاغ کردند و حتی تابعیت انگلستان و فرانسه را نیز پیشنهاد کردند.[21] والی بغداد نیز با حسینعلی و بابیان با احترام رفتار کرد و حتی مقرری نیز تعیین شد. [22]میرزایحیی(صبح ازل) نیز مخفیانه به بغداد رفت. در این هنگام بغداد، کربلا و نجف مرکز اصلی فعالیت بابیان شد و در پی اختلاف بر سر ادعای «موعود بیان» یا «من یطهره الله» آدمکشی های شدیدی بین بابیان رواج یافت. نزاع بین حسینعلی و میرزایحیی بر سر این ادعا موجب افتراق بابیان به دو فرقه بهائیه(پیروان حسینعلی) و ازلیه(پیروان میرزایحیی) شد. نقل شده است که در پی این منازعات میرزایحیی برادرش بهاء الله را مسموم کرد و بر اثر آن بهاءالله تا پایان عمر به رعشه دست مبتلا بود. [23] سرانجام صبح ازل در شهر فاماگوستا که آن را به اختصار ماغوستا گویند در قبرس درگذشت. [24]

اسلاید 10: فرقه های بابیت و بهائیتبعد از اعدام سیدعلی محمد، بابیت به سه فرقه تقسیم شد و بعد از مرگ بهاءالله، نزاعی بین دوبرادر(عباس افندی و محمدعلی) به وجود آمد و به تبع آن دو فرقه دیگر افزوده شد، درنتیجه مجموعا پنج فرقه شدند: 1.      ازلیه(به رهبری میرزا یحیی نوری، صح ازل)2.      بهائیه( به رهبری میرزا حسینعلی، بهاءالله)3.      بابیه خالص(فقط رهبری سیدعلی محمد باب را قبول دارند)4.      بابیه بهائیه عباسیه(قبول رهبری عبدالبهاء عباس افندی)5.      ناقضون(اتباع میرزامحمدعلی، برادر عبدالبهاء) [25]

اسلاید 11: عقاید انحرافی بهایئتمیرزاحسینعلی بهاء پس از اعلام «من یظهره اللهی» خویش ادعای الوهیت و ربوبیت نمود. او خود را «خدای خدایان، آفریدگار جهان، خدای تنهای زندانی، معبود حقیقی»، «رب مایری و مالایری» نامید. پیروانش نیز پس از مرگ وی قبر او را قبله خویش گرفتند. او افزون بر ادعای ربوبیت شریعت جدید آورد و کتاب «اقدس» را نگاشت. بهائیان آن را «ناسخ جمیع صحائف» می دانند. او کتاب های دیگری نیز نوشته است که پر از اغلاط املایی و انشایی است. مهمترین کتاب او «ایقان» است که به خاطر وجود اغلاط بسیار در زمان حیاتش مورد تصحیح و تجدید نظر قرار گرفت.برای نمونه به چند مورد از عقاید انحرافی و احکام بهائیت اشاره می شود:1.      با ظهور سید علی محمد باب اسلام پایان گرفته و اینک دین جدید ظهور کرده و مردم باید همگی بهایی شوند. [26]2.      پنهان کردن دین(تقیه) ضروری است.3.      روزه نوزده روز است، قبل از عید شروع و به عید نوروز ختم می شود.4.      نماز جماعت باطل است مگر در نماز میت5.      قبله مرقد بهاءالله در شهر عکا است.6.   حج بر مردان واجب است و بر زنان واجب نیست. «حج» در خانه ای که بهاء در آن اقامت داشته، یا در خانه ای که سیدعلی محمد باب در شیراز در آن سکنی داشته است به جا آورده می شود.7.   اعیاد عبارت است از: عید ولادت باب، اول محرم – عید ولایت بهاء، دوم محرم- عید اعلان دعوت باب، پنجم جمادی- عید نوروز[27]، 8.      نماز پنج تکبیر دارد و در دو وقت خوانده می شود، یکی هنگام تولد و دیگری هنگام مرگ.9.   عبادتگاهها طبق وصیت بهاء باید از نه مناره و یگ گنبد تشکیل بشود. این عبادتگاهها در فرانکفورت آلمان، سیدنی استرالیا، کامپالا در اوگاندا، لیمیت در شیکاگو، پاناماسیتی در پاناما و دهلی در هندوستان است[28].همچنین در فروع تعالیم بهائیت به احکامی برمی خوریم که بعضی از آنها عبارت است از: ·    ازدواج با محارم غیر از زن دیگران حلال می گردد!)·        معاملات ربوی آزاد و حلال است.·        تمام اشیاء حتی خون، سگ، خوک، بول و .... پاک است.·        حجاب زنان ملغی می باشد.·        دخالت در سیاست ممنوع می باشد. [29]

اسلاید 12: در بررسی عقاید، احکام و تاریخ بهائیت به روشنی معلوم می گردد که استعمار بر اساس برنامه و طرح از پیش تعیین شده ای، به مرور و در مراحل مختلف، به منسوخ اعلام نمودن دین اسلام و نفی و انکار نبوت، امامت، معاد و تعالیم و قوانین و احکام مقدس و نورانی قرآن پرداخته است. آنان ابتدا ادعای نیابت خاص حضرت حجت(عج)، پس از آن ادعای مهدویت، سپس ادعای نبوت و در آخر ادعای الوهیت و نسخ اسلام می نمایند! در پی آن به هدم و نابودی آثار اسلام فرمان می دهند و به ساختن کعبه جدید! در شیراز اهتمام می ورزند و با آداب و ذکر و زیارتنامه های استعمار ساخته به طواف برگرد آن می پردازند! و مطابق با خواست و اهداف استعمار، به رفع حجاب و پوشش زنان فرمان می دهند و چون همواره از تعالیم و آموزه های سیاسی اسلام و تشیع رنج برده اند، از اصل ورود و دخالت در سیاست را ممنوع اعلام می نمایند.به این ترتیب همه زمینه ها آماده و مهیا می شود تا مبانی و ارکان اعتقادی و ارزش های اخلاقی و پایبندهای معنوی متزلزل شوند و وحدت و یکپارچگی مسلمانان به تفرقه و تشتت تبدیل گردد و از قدرت بی نظیر مذهب تشیع و مراکز علم و فقاهت و مراجع و فقها و علمای بیدار و آگاه که مدافعان راستین اسلام و سنگرهای مستحکم دفاع از هویت دینی و استقلال و شرف و اعتلا و اقتدار مسلمانان می باشند، کاسته شود و راه های تاخت و تاز و سلطه استعمار خارجی صاف و هموار گردد. [30] بهائیت در نهایت یکی از بارزترین جریانات حامی صهیونیزم و استعمار غرب و برنده مسابقه خدمت به آمریکا، انگلیس و اسرائیل شد و از همین رو همواره مورد پشتیبانی آنها قرار گرفته است. این جریان برای نابودی ایران با هر دولتی همراه شد تا آنجا که عباس افندی جانشین حسینعلی بهاء در جنگ جهانی اول جمال پاشا فرمانده ارتش عثمانی را برای حمله به ایران تشویق نمود. سرانجام این خیانت ها و خوش خدمتی ها به قشون بریتانیا دریافت لقب «سر» و «نایت هود» از دربار لندن است. [31] آئین بهائیت از ابتدای تاسیس در میان مسلمانان به عنوان یک انحراف اعتقادی(فرقه ضاله) شناخته شد. ادعای بابیت و سپس قائمیت و مهدویت توسط سیدعلی محمد باب با توجه به احادیث قطعی پذیرفته نبود. ویژگیهای مهدی در احادیث اسلامی به گونه ای تبیین شده که راه هرگونه ادعای بیجا را بسته است. در احادیث ادعای بابیت امام غایب به شدت محکوم شده است. ادعای دین جدید توسط باب بهاءالله با اعتقاد به خاتمیت پیامبر اسلام(ص) که توسط همه مسلمانان پذیرفته شده است، سازگار نبود. از این رو علیرغم تبلیغات گسترده، بهائیان در میان مسلمانان و شیعیان جایگاهی نیافتند. [32]تاریخ پرحادثه رهبران بهائی، نادرست درآمدن پیشگویی های آنان و منازعات دور از ادب از یکسو و حمایتهای دولتهای استعماری در مواضع مختلف از سران بهائی و به ویژه همراهی آنان با دولت اسرائیل از سوی دیگر، زمینه فعالیت در کشورهای اسلامی، بخصوص در ایران، را از بهائیان گرفت. مولفان بسیاری در نقد این آیین کتاب نوشتند. علمای حوزه های علمیه شیعه و دانشگاه الازهر و مفتیان بلاد اسلامی جدا بودن این فرقه از امت اسلامی را اعلام داشتند و آنان را مخالفان ضروریات بلاد اسلام معرفی کردند. بازگشت برخی مقامات و مبلغان بهائی از این آیین و افشای مسائل درونی این فرقه، نیز عامل مهم فاصله گرفتن مسلمانان از این آیین بوده است. [33]سرشت بهائیت از بدو تاسیس تاکنون، با مخالفت نسبت به اسلام و مسلمانان عجین شده و سران و فعالان این فرقه، با همه دولت ها و کانون های استکبار به آمریکا و اسرائیل، همسویی و همکاری دارد.

اسلاید 13: حمایت رژیم پهلوی از بهائیت دراین باره اسنادی ازساواک رژیم شاه به دست رسیده که در ادامه متن کامل ارائه می گردد: [34] امروز دیگر مسلمانان زیر دست بهائیان خواهند بود..... ارتباط اعضای بیت العدل با زعمای کشورهای مختلف طوری است که حتی رئیس جمهور آمریکا(لیندون) جانسون مرتب به احبای ایران تبریک می گوید...... خوشبختانه امروز دیگر مسلمانان زیردست بهائیان خواهند بود. چون مسلمانان همیشه عقب افتاده هستند. همچنان که تمام دول اسلامی از سایر دول، عقب مانده اند. سپس آقای ادب معاون بانک ملی اظهار کرد: تا زمانی که من در بانک ملی هستم، سعی می کنم که افراد مورد نیاز بانک را از احبا(بهائیان) بپذیرم. همچنین تا آنجایی که برایم مقدور است نسبت به کارمندان مسلمان بانک از نظر تامین حقوق و پرداخت مزایا و فوق العاده آزار و اذیت بکنم.(خیلی محرمانه) هرچه بتوانید ملت اسلام را رنج دهید!جلسه ای با شرکت 9نفر از بهائیان ناحیه 15شیراز در منزل آقای فرهنگ آزادگان و زیر نظر آقای لقمانی تشکیل شد. بعد از قرائت نامه آقای ولی الله لقمانی..... رخن گفت. وی اضافه کرد: .... اکنون از آمریکا و لندن صریحا دستور داریم در این مملکت، مد لباس و یا ساختمان ها و بی حجابی ها رونق دهیم که مسلمان، نقاب از صورت خود بردارد.... در ایران و سایر کشورهای مسلمان دیگر هرچه بتوانید با پیروی از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آنها نگویند امام حسین فاتح دنیا بوده و علی، غالب دنیا... اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته می شود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین می روند و دنیای حضرت بهاءالله رونق می گیرد.

اسلاید 14: طرفداری از اسرائیل.... فعلا ما طرفدار اسرائیل هستیم و با کشورهای عربی و اسلامی مخالف می باشیم..... اسرائیل حق دارد اعراب را بمب باران کند چون مسلمانان نمی گذارند ما زندگی کنیم و مرتبا به ما نیش می زنند این است که از طرف بیت العدل به محافل روحانی دستور داده شده افرادی که در ادارات دولتی و پست های حساس مشغول کار هستند، در کارهای مسلمانان کارشکنی کنند و نگذارند مسلمانان پیشرفت کنند. همان طوری که 7سال پیش برای یهودیان دستور رسیده بود که تمامی زمین ها و مغازه های مسلمانان را بخرند و مملکت را تصرف کنند و اقتصاد را به دست بگیرند.

اسلاید 15: جاسوس در تمام وزارتخانه ها.... ساعت 30/6 بعد از ظهر مورخ 7/3/47 کمیسیون نظر نفحات الله در محفل شماره 4 واقع در تکیه نواب منزل اسدالله قدسیان زاده تشکیل شد. عباس افندی که سخنران کمیسیون بود اظهار کرد جناب آقای اسدالله علم وزیر دربار سلطنتی به ما لطف زیادی کرده اند. مخصوصا جناب آقای امیرعباس هویدا(بهائی و بهائی زاده) انشاءالله هر دو نفر کدخدای کوچک بهائیان می باشند. گزارشاتی از فعالیت های خود به بیت العدل اعظم الهی مرجع بهائیان می دهند... دولت اسرائیل در جنگ سال 46 و 47 قهرمان جهان شناخته شده ما جامعه بهائیت، فعالیت این قوم عزیز یهود را ستایش می کنیم... پیشرفت و ترقی ما بهائیان این است که در هر اداره ایران و تمام وزارتخانه ها یک جاسوس داریم و هفته ای یک بار که طرح های تهیه شده وسیله دولت به عرض شاهنشاه آیامهر می رسد، گزارشاتی در زمینه طرح به محفل های روحانی بهائی می رسد. مثلا در لجنه پیمانکار، کادر بهائیان ایران هر روز گزارش خود را در زمینه ارتش ایران و این که چگونه اسلحه به ایران وارد می شود و چگونه چتربازان را آموزش می دهند به محفل روحانی بهائیان تسلیم می کنند. [35]

اسلاید 16: هدايت بهاييان از جانب قرآن ]36[یاد آوری می كنیم كتاب قرآن هم ، كه به وسیله خداوند مقتدر برای هدایت بشر فرستاده شده است ، اگر به طور صحیح درك نشود می تواند گمراه كننده باشد . این باعث می شود تحرّی حقیقت از طرف هر مسلمانی قطعاً ضروری باشد ... « به وسیله چنین مثالهایی خداوند بسیاری را گمراه می كند و بسیاری را هدایت می نماید .» میگویم:بهاییان طبق کدام استدلال از قرآن به حقانیت دلایل خود آگاهند؟آنها طبق کدام دلیل محکمه پسند و عقلی تفاسیری که خود به نفع خود،ارایه میکنند را درست و عین حقیقت و تفاسیری که علما اسلام طی سالیان داشتند و امامان شیعه که جناب باب اول به گفته خود در تفسیر سوره کوثر  نایب عام دوازدهمین شان بود،و بعد هوس پیامبری و خدایی کرد،تفسیر و توجیه نمودند، را نادرست و عین گمراهی میدانند؟این مثالها که خداوند به وسیله آن بهاییان را هدایت و مسلمین را گمراه کرده،کدامند؟در ادامه به این مثالها میپردازیم.قضاوت با شماست. یضِّلُ بِهِ كَثِیراً وَ یهدِی بِهِ كَثیراً (26 ) بقره 2  بعلاوه آیه بعدی به ما تعلیم می دهد كه هر گاه یك پیامبر الهی ظاهر می شود مردم بواقع با او مخالفت می كنند زیرا او همیشه با آنچه كه مخالف هوای ناس است می آید : « هر گاه پیامبری می آید با آنچه كه مخالف هوای نفس شما است به او استكبار می ورزید ( او را با غرور یاد می كنید )، با بعضی مثل یك دروغگو رفتار می نمایید و بعضی دیگررا به قتل می رسانید » اولا پیامبران الهی و دعوت های آنها مخالف هوای نفس مردم بوده و نه هوا و طبع کلی مردم به یک دین.درست است که پیامبران همواره تکذیب میشدند.ولی باید دید آنها در چه جوامعی مبعوث شده بودند؟جوامعی که دین داشتند یا بی دین بودند؟کافر بودند یا متدین؟هوای نفس آنها چه بوده؟آیا هوای نفس کفار زمان پیامبر که زنده به گور کردن دختران و می گساری و زن بارگی و کشت و کشتار و غارت  و .. منظور این آیه نیست؟آری دین مخالف این هوا های نفس بوده و آنها هم مخالف دین.گاهی هم حضرات پیامبران در جوامعی که ظاهرا دین داشتند ظهور و بروز میکردند.مثل حضرت عیسی (ع).اما با توجه به شرایط و نشانه های آن زمان میابیم که دین موسی (ع)به کلی تحریف و نابود شده بود و خاخام های یهودی دینی مستقل و با عقاید خودخواهانه و جاه طلبانه خود ساخته بودند که بر اسم دین موسی و زیر علم شیطان بودند و با هوای نفس خود میتاختند.با این تفاسیر یعنی هر کسی که بعد از پیامبر خاتم نزول کند و پیامی مبنی بر دین جدید و آیین تازه بیاورد باید قبول گردد؟اگر نشود،دلیل بر پیروی مردم از هوای نفس و هوا ناس است؟دلیل بر گمراهی آنان است؟هر مجنون و دیوانه ای که دین ساخت و ارایه کرد،باید بی چون و چرا قبول گردد؟یا اگر کشته شد،وی را شهید بنامیم؟قضاوت با شماست أفَكُلَّمَاجَا ءكُم رَسُولٌ بِمَا لاَ تَهوَی أنفُسُكُمُ استَكبَرتُم فَفَرِیقا ً كَذَّبتُم وَ فَریقاً تَقتُلُونَ (87 ) بقره 2 سرانجام باید مطمئن باشیم كه در جستجویمان برای حقیقت خداوند ، او به طور حتم ما را یاری خواهد داد : « و كسانی را كه به خاطر ما مجاهده می كنند به راهمان هدایت خواهیم نمود . »

اسلاید 17: وَالَّذینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهدِینَّهُم سُبُلَنَا ( 69) عنكبوت 29  میگویم:بهاییان یاری خداوند را در کدام مساله یافتند؟تمامی پیامبران الهی یا از سمت خدا در دنیا به نصرت رسیدند،مثل حضرت داوود و سلیمان و یوسف و محمد ابن عبدالله(ص)و یا از دست دشمنان رهانیده شده و قوم کافر عذاب یافتند مثل ابراهیم و نوح و هود و صالح و مسیح و موسی و .... ولی جنابان باب و بها در زندگی دنیوی اشان چه هدایاتی یافتند؟آیا به جز نامه تظلم خواهی و توبه و معذرت خواهی باب به ناصر الدین شاه،که در دفتر ثبت اسناد مجلس موجود است((که به بهاییان اینگونه تلقین میگردد که ایشان تقیه کردند و نامه ایشان را با تغییر و تفسیر برای بهاییان ذکر میکنند)) و مناظره ای که با علمای وقت داشته اند و  جملگی به سفاهت ایشان رای دادند،چیزی از نصرت و هدایت در ایشان یافت شد؟چه تغییر عمده ای در زمان حیات وی در جهان رخ داد که از هدایت تعبییر میگردد؟همچنین بها الله  که بر خلاف وصیت باب مبنی بر جانشینی ازل به جای وی،خود را جانشین باب معرفی کرده و آن مسایل و مشکلات و دعواهای جالب که بیشتر به دعواهای خاله زنک ها شبیه است بر سر جانشینی انجام شد؟آیا علمای بهایی که عظمت دین اشان یاد میکنند، به خادمین بها این مطالب را گوشزد میکنند؟یا فقط بی چاره گانه در پی اثبات خود اند و در این را به هر دست آویزی،از قرآن گرفته تا زبور و تورات و انجیل و و.....دست می آویزند.حتی اگر در کتب مارکس و هگل و فروید و پیش گویی های نسرا داموس هم اگر  مطلبی که  بشود به حقانیت دینشان تفسیر و تاویل کرد بیابند،از مطرح کردنشان واهمه ندارند.دائما این مطلب را ذکر میکنند که خدا فرموده اگر کسی به دروغ کلام الهی را بر زبان آورد رگ گردنش را میبریم؟؟پس با این تفاسیر حضرت یحیی (ع) یک دروغ گو بوده(نعوذ بالله)؟؟چون به راستی رگ گردنش را بریدند.یا هزاران پیامبر بنی اسرائیل که توسط قومشان سر بریده میشدند دروغ گو بودند؟؟ثانیا بریدن رگ گردن دروغ گو یعنی چه؟آیا منتظرید که هر دروغ گویی توسط شمشیری از آسمان گردن زده شود؟و اگر اینطور نشد راستگوست؟آیا بریده شدن رگ گردن دروغ گو جز تار و مار شدن دروغ گویان در موطنشان و تبعید و ذلالت اشان در سایر بلاد نیست؟آیا بریدن رگ گردن اشان نامیده شدن فرقه ضاله نیست؟آیا بریده شدن گردنشان ریزش بزرگترین علمایشان نیست؟(صبحی و آیتی و نیکو و....) قضـــــــاوت با شماست والـــسلام

اسلاید 18: نتیجه:در حقیقت بابیت منشعب از شیخیگری و بهائیت متاثر از بابیت بوده است.رهبران بابیت و بهائیت به دلیل نداشتن اطلاعات کافی در حوزه اسلام در دام استعمار گرفتار شده و دچار انحرافات فکری شدیدی شدند.سیدعلی محمد باب به دلیل انحرافات فکری ابتدا خود را بابی برای معرفت امام عصر(عج)، سپس نیابت، بعد از ادعای نبوت و در نهایی ادعای خدایی کرد.سرانجام به دلیل عقاید انحرافیش توسط امیرکبیر در حضور علما محاکمه و به اعدام محکوم شد.میرزا حسینعلی بهاء و میرزا یحیی معروف به صبح ازل از شاگردان سیدعلی محمد باب بودند و افکارشان متاثر از عقاید انحرافی ایشان بوده است.بطور کلی رژیم پهلوی و استعمار به طور جدی از بابیت و بهائیت حمایت می کردندامروزه دفتر مرکزی بهائیت در پایتخت اسرائیل قرار دارد و کاملا مورد حمایت آنان قرار گرفته است.

اسلاید 19: طرح سوال:سوال اینست که بهاییان خودشان که میدانند یک فرقه ساختگی دارند که توسط شخصی گمراه بنا نهاده شده...س چرا از آن دست نمیکشند؟ شاید ما برای اثبات تشیعمان چندان توان علمی نداریم ولی حداقل میدانیم که راه درستی است. آنها هم احتمالا میدانند که چه اندازه به خطا رفته اند...چرا ادامه میدهند؟ در پاسخ به سوال شما دوست عزیز چند علت میتوان ذکر نمود : اول اینکه خدای متعال بزرگترین نعمت را که عقل است به انسان ارزانی داشت وبه استفاده از آن دستور داد ونجاست را بر کسانی قرار داد که تعقل نکنند ، اما شما میبینید که مکاتب دروغین برای بقا ودوام، استفاده از همین عقل را محدود کرده وبر تعبد و پذیرش بزرگانشان بدون هیچ گونه تحقیقی تاکید دارند مثلا همین بهائیان از اوان کودکی تحت تربیت خاصی قرار میگیرند و از همان ابتدا بر قبول بدون چون وچرای رهبرشان ، رشد مییابند . حتی خود بهاء الله در اولین جمله کتابش میگوید که هر که مرا نشناسد گمراه است ...وهمه گمراهند بجز بهائیان !! و.... ودر تعلیم دیگرشان هم آمده که همه کتب غیر از کتب امر و بیان باید از بین بروند . بنابراین در سایه چنین تعلیمات وجمودی شما توقع دارید که عقل توان حرکت داشته باشد ؟؟؟ علت دیگر مساله غفلت است مثلا همه ما میدانیم که روزی خواهیم مرد ودر گور دفن خواهیم شد اما چند درصد از ما حقیقتا مرگ را باور کرده است ؟ پس گاهی اوقات انسان بر حقیقت امری واقف است اما تغافل و سهو میکند وگناهش را توجیه وبه گردن دیگران که باعث گمراهی اش هستند می اندازد . علت دیگری هم که بنظر میرسد در جلب مردم بخصوص قشر جوان موثر بوده آزادیهای جذاب جنسی و عبادی و.... است که درس عبرتی است برای افراطیون که سختگیری بیمورد در بعضی مواقع ، دافعه ایجاد میکند. البته که در بین بهاییان هم اهل تحقیق وجود دارد.بسیاری از بهاییان و بهایی زادگان با تحقیق و بررسی خود از این مسلک شیطانی دست کشیدند و متدین به دین مبین اسلام شدند. نمونه های معروف آن هم مسیح الله رحمانی،ادیب مسعودی، مهناز رئوفی و ...هستند.اما خیلی ها هم هستند با اینکه شعار تحری حقیقت آن ها گوش فلک را کر کرده است بدون هیچ تحقیق و بررسی صرفاً با تبلیغات مبلغین شیطان احساسانه با این موضوع برخورد می کنند. تبلیغات اثرات فراوانی دارد. در ضمن تا آنجایی که من بررسی کردم این شیطان مسلکان خود را فرقه ای از اسلام نمی دانند بلکه دینی!!! بعد از اسلام و برتر از اسلام می دانند!!!! و خود را مومن بهایی می خوانند نه مومن مسلمان.وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الإِسْلاَمِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ اللهم اجعل عاقبة امرنا خیرا ...

اسلاید 20: منابع:کتابنامه1.      برنجکار، رضا؛ آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی؛ چاپ هشتم، قم: کتاب طه، 1385شمسی.2.   جدیدبناب، علی؛ عملکرد صهیونیسم نسبت به جهان اسلام؛ چاپ سوم، قم: انتشارات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1386شمسی.3.      حداد عادل، خلامعلی؛ دانشنامه جهان اسلام؛ تهران: بنیاد دایره المعارف اسلامی، 1375شمسی.4.      خلیل الزین، محمد؛ تاریخ الفرق الاسلامیه؛ بیروت: موسسه الاعلمی للمطبوعات، 1405قمری.5.      ربانی گلپایگانی، علی؛ فرق و مذاهب کلامی؛ چاپ چهارم، قم: انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، 1385شمسی.6.       شاکرین، حمیدرضا؛ ادیان و مذاهب(پرسشها و پاسخهای دانشجویی)، چاپ دوم، قم: دفتر نشر معارف، 1387شمسی.7.      مشکور، محمد جواد؛ فرهنگ فرق اسلامی؛ چاپ شمشم، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1387شمسی.8.      گزارش ساواک از جلسات بهائیان، جام جم، شماره 6 شهریور 1386ش9.      فرهنگ پویا(فصلنامه)، شماره 7، اسفند1386ش10.       المدخل الی دراسه الادیان و المذاهب، العمید عبدالرزاق محمد اسود، ج3.11.       شخصیت و اندیشه های کاشف الغطاء، احمدبهشتی.[1]. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، رضا برنجکار، چاپ هشتم، قم: کتاب طه، 1385شمسی، ص 181.[2]. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، همان،  ص 181.[3]. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، چاپ چهارم، قم: انتشارات مرکز جهانی علوم اسلامی، 1385شمسی، ص 346.[4]. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، همان، ص 345.[5]. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، همان، ص 346.[6]. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، همان، ص 346.[7]. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، همان، ص 346.[8]. ادیان و مذاهب(پرسشها و پاسخهای دانشجویی)، حمیدرضا شاکرین، چاپ دوم، قم: دفتر نشر معارف، 1387شمسی، ص 168.[9]. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، همان، ص 347.[10]. متن توبه نامه با دست خط سیدعلی محمدباب در کتابخانه مجلس شورای اسلامی موجود است.[11]. ادیان و مذاهب(پرسشها و پاسخهای دانشجویی)، حمیدرضا شاکرین، همان، ص 169.[12]. ادیان و مذاهب(پرسشها و پاسخهای دانشجویی)، حمیدرضا شاکرین، همان، ص 175-174.[13]. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، پیشین،  ص 183.[14]. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، پیشین،  ص 184-183.[15]. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، پیشین، ص 348.[16]. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، پیشین، ص 348.[17]. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، پیشین،  ص 184.[18]. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، پیشین، ص 348.[19]. فرق و مذاهب کلامی، علی ربانی گلپایگانی، پیشین، ص 348.[20]. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، پیشین،  ص 184.[21]. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، همان،  ص 185.[22]. ادیان و مذاهب(پرسشها و پاسخهای دانشجویی)، پیشین، ص 175.[23]. ادیان و مذاهب(پرسشها و پاسخهای دانشجویی)، پیشین، ص 175.[24]. فرهنگ فرق اسلامی، محمد جواد مشکور، چاپ ششم، مشهد: بنیاد پژوهشهای اسلامی، 1387ش، ص91.[25]. المدخل الی دراسه الادیان و المذاهب، العمید عبدالرزاق محمد اسود، ج3، ص312.[26]. شخصیت و اندیشه های کاشف الغطاء، کتاب الآیات البینات، به کوشش: احمدبهشتی، ص109. [27]. المدخل الی دراسه الادیان و المذاهب، العمید عبدالرزاق محمد اسود، ج3، ص308-311.[28]. شخصیت و اندیشه های کاشف الغطاء، احمدبهشتی، ص111 و 139.[29]. ادیان و مذاهب(پرسشها و پاسخهای دانشجویی)، پیشین، ص 178.[30]. ادیان و مذاهب(پرسشها و پاسخهای دانشجویی)، پیشین، ص 179.[31]. جهت اطلاعات بیشتر از رابطه استعمار و بهائیت مراجعه کنید:  الف- بهائیت آن گونه که هست، جام جم، شماره 29، 6شهریور 1386ش، ویژه تاریخ معاصر.  ب- فرهنگ پویا(فصلنامه)، شماره 7، اسفند1386ش.[32]. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، پیشین،  ص 184.[33]. آشنایی با فرق و مذاهب اسلامی، پیشین،  ص 184. در نگارش این مطالب از کتاب دانشنامه جهان اسلام، ج1، ص16-18 و ج4، ص733-743 استفاده شده است.[34]. گزارش ساواک از جلسات بهائیان، جام جم، شماره 6 شهریور 1386ش، ص58.[35]. ادیان و مذاهب(پرسشها و پاسخهای دانشجویی)، پیشین، ص 182[36].وبلاگ انجمن اسلاميه

اسلاید 21: کاری از:ندا مرادیدانشجوی کارشناسی کاردرمانیاستاد محترم:حاج آقا اکبریدرس مربوطه:اندیشه اسلامی

18,000 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید