صفحه 1:
تاریخجه ی
زبان شتا ۱
7 كن امروز)
صفحه 2:
| oot ۰ 1 ry
تعریفه علم زبان شناسی
,شناسی علمی است که به مطالعه و بررسی روشمند زبان میپردازد
:در واقع؛ زبانشناسی میکوشد تا به پرسشهای بنیادینی از این دست پاسخ گوید
لا «زبان چیست؟»
الا «زبان چگونه عمل میکند و از چه ساختهایی تشکیل شده است؟»
«نسانها چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند؟» 2
«زبان آدمی با سامانه ارتباطی دیگر جانوران چه تفاوتی دارد؟» F
لا «کودک چگونه سخن گفتن میآموزد؟»
ل «زبان بشر چگونه تکامل یافته است؟»
لا «زبانها جه قرابتى با یکدیگر دارند؟»
نآ «ويزكىهاى مشترك زبانهاى جهان كدامند؟»
للا «انسان جكونه مىنويسد و از جه راهى زبان نانوشتارى را واكاوى (تحليل)
م ىكند؟»
لا «جرا زبانها دكركون میشوند؟»
صفحه 3:
بيدايش تاريخ زبان شناسی
* علم زبان شناسی امروزین درست مثل دیگر شاخه های
دانش و معرفت انسانی» بلکه مثل تمامی جنبه های همه
ی فرهنگ های بشری از یک سو محصول گذشته ی
خود و از سوی دیگر خاستگاه آینده ى خويش است
* مراد از علم در لين جا تحصيل شناختى نظام يافته و به
آئين: نسبت به موضوعى ييشداده يا سلسله يديدارهايى
از ييش تعيين شده است؛ شناختى كه دانسته و از روی
عمد ساخته و يرداخته مى شود و حساب شده از نسلى
به نسلی دیگر منتقل می گردد
صفحه 4:
از جهات مهمی دشوار است بتوان باور کرد که زبان شناسی
اروپایی هرگز می توانسته به پایگاه و مرتبتی برسد که امروزه
بدان رسیده است بی لن که از بینش ها و دلنش هایی بهره ور
گردد که حاصل کارها و آثار زبانشناختی ملت های دیگر در
خارج از مرزهای اروپا بوده لند؛ و در اين میان سهم آثار زبان
شناسان هندی در عهد باستان به ویژه بسیار چشمگیر است.
لاما می توانیم پژوهشهای زبان شناختی ملت های دیگر را به
مثلبه نهرهای گوناگینی در نظر آوریم که هر یک در زملنی دیگر
به درون سنت اروپایی فروریخته و به صورت بخشی از آن
درآمده است.
صفحه 5:
* این که ما چنین روایتی را حول محور تاریخ زبان
شناسی اروپا سازمان می دهیم به هیچ روی متضمن
هیچ مدعلتی از لُن دست نیست که اروپا در ساحت زبان
شناسی بر دیگر جاها برتری دارد. چه واقعیتی است
انکار ناپذیر که پژوهندگان و اندیشمندان ار
بخش بزرگی از نظریه ی آواشناسی و واج 5
همچنین در جنبه های معینی از تحلیل دستوری.
آشکارا در فرودست هندیان عهد باستان جای دارند. اما
نكته اين است که در سنت زبان شناسی اروپایی ما در
موقعیتی قرار می گیریم که می توانیم خط ناگسسته و
مداومی را از رویش و بللش این علم از سرچشمه های
آغازینش در یونان تا زمانه ی خودمان دنبال کنیم
صفحه 6:
و این در حللی است که ما از خاستگاه اصلی و مراحل
آغازینی که در ن سوی آثار پخته و قوام یافته ی
هندیان قرار دارد اخبار بسیار ناچیزی در اختیار داریم.
نتایج نظری و obj che شناسی یونان را رومیان
(همراه با انبوه بی شماری از دیگر دستاوردهای فکری
یونانیان) به ارث بردند. و لن همه را اینان از طریق
دستوریان متاخر زبان لاتين به مدرسیان قرون وسطی
واسپردند. تا آنان نیز به نوبه ی خود آن ها را همراه با
دیگر داده های زبان شناختیء که همگی از فرهنگ های
غیر اروپلیی نشلت می یافتند و همگی نیز بسیار حیاتی
بودند. در آستانه ی عصر نوزایی )۴٩6۳۱۵155]66(
و پس از آن به مردم جهان جدید تحویل دهند.
صفحه 7:
* واج: در زبانشناسی کوچکترین جزء مشخص کلام
است که جايگزيني آن با جزتی دیگر تفاوت معنایی
ایجاد میکند. مثلا کلمه ی «ما» از دو واج «م» (۲70) و
«» () تشکیل شدهاست.
* کلمه یا واژه: کوچکترین شکل معنادار از حروف است
که میتواند به تنهایی به کار رود.
صفحه 8:
* صرف: تکواژشناسی| ساختواژه/ به انگلیسی: (۲۳۵۲0۳۵۱09۱)
بخشی از دستور زبان است که ساخت(ار) واژه را مورد تحلیل قرار میدهد
* نحو: جملهشناسی به انگلیسی: ((5۷۳۵)
به دانش مطالعه ی قواعد مربوط به نحوه ی ترکیب و در کنار هم آمدن واژهها
به منظور ایجاد و درک جملات در یک زبان اطلاق میشود.
واک: ارتعاش تارهای صوتی در حنجره
واکه (واکدار): آواها و واج هایی که هنگام تولیدشان تارهای صوتی مرتعحش
می شوند مانند Jig] g
بی واک: آواها و واج هایی که هنگام تولیدشان تارهای صوتی مرتعش نمی
شوند مانند اپ و اف/
صفحه 9:
پیش از رنسانس
یونان
1 روم
| قرون وسطى
الأ رنسانس
| پیش از اختراع جاب
پس از اختراع چاپ
لأ قرن نوزدهم و كشف سانسكريت
لأقرن بيستم
1
صفحه 10:
00000
صفحه 11:
دیوگنس لاثرتیوسی می گوید افلاطون نخستین کس بود که به بررسی
امکانات دستور زبان همت گماشت.
* در رسائل افلاطون هر جمله یونانی به دو
بخش اسمی (اونوما) و بخش فعلی (ریما)
تجزیه می شود .
* ريشه واژه انگلیسی گرامر نیز از واژه ی
گراماتیکوس(0۲۵۲۳۱۳۱۵۲05) یونانی
گرفته شده که در زمان افلاطون و ارسطو
به معنى كسى بود که حروف و کاربردآنها را
Ss كاأنست:
صفحه 12:
رساله کراتیلوس افلاطون در مورد معنا شناختی فلسفی است.
موضوع اصلی رساله کراتیلوس مناظره ای است در لین باب که منشا
زبان کدام است و رابطه مین واه و معنای آن چگونه است ؟ آیا اين
رابطه بر بنیاد نوعی سنخیت طبیعی استوار است که احیانا میان
صورت واه و معنای ن وجود دارد . یا خود نتیجه نوعی قرارداد و
توافق است ؟
هر دو نظر از سوی طرفهای درگیر مناظره مورد بحث و بررسی قرار
می گیرند بی آن که هیچ نتیجه قطعی و معینی از این رهگذر به
دست آید.
صفحه 13:
* ارسطو قاطعانه نظرگاه قراردادگرایان را اتخاذ نمود و آوردکه:
«بنیاد زبان به وضع و قرارداد است ,چون هیچ نامی به طور
طبیعی پدید نمی آید»
* نظر ارسطو در باب زبان در آغاز کتاب
(De interpretatione) 5
جمع بندی شده, آنجا که آمده است:
«سخن گفتن عکس برگردان دریافتهای
ذهن است و نوشتن عکس برگردان
سخن گفتن»
صفحه 14:
* بنیانگنار نحله ی رواقی زنون بود که در حدود سال ۳۰۰ پیش از میلاد
می زیست.
زنون خود آدمی دو زبانه بود که زبان اولش زبلنی سامی بوده و زبان
یونانی را بعدها در زندگیش آموخته بود.
نحله رواقی در روزگاری بنیاد نهاده شد كه به عصر یونان مداری
(296 >۲۱6۱۱۵۳۱151) مشهور است » و آن عصر چس از اسکندر بود
که یونللی زبانان طی ol بسیار بیشتر از سده های پیشین با سخنوران
زبانهای دیگر در تماس قرار گرفتند و لین تماس در طول تمام این دوره
رو به فزونی داشت .
برای مثال نخستین ترجمه از عهد عتیق به زبان یونانی که به
هفتادگانی یا ترجمه هفتادی مشهور است در همین عصر صورت بست.
صفحه 15:
* مقام و موقعیت زبان در دستگاه فلسفی رواقیان را مى توان در قالب
سه نقل قول ازآنان بدین صورت جمع بست :
| «نخست تلثر ذهنی برای آدمی حاصل می شود . آنگاه ذهن آدمی
از سخن بهره می گیرد و تجربه ای را که تلثر ذهنی پدید آورده
است در قالب کلمات بیان می کند»
Il «همه چیز از رهگذر مطالعه فن استدلال (منطق) درک و دریافت
می شود»
ll هبیشتر آدمیان می پذیرند که به جاست مطالعه فن استدلال را از
آن بخش آغاز کنیم که به بررسی سخن می پردازد»
صفحه 16:
* رواقیان دوگانگی میان صورت و معنا رابه قللب بیان درآوردند .
و از اين رهگذر «دال» را از «مدلول» در زبان بازشناختند.
رواقیان آواشناسی را جدا از صرف و نجو و اين دو را جدا از
ريشه شناسی طرح و توصیف کردند و در این میان به ريشه
شناسی بیش از آن دوتای دیگر علاقه نشان دادند.
صفحه 17:
صفحه 18:
* طی قرن های سوم و دوم پیش از میلاد جهان یونان رفته رفته زیر
نفوذ و سلطه ی شهر روم در آمد
* رومیان از همان ابتدا پذیرفتند که یونانیان در عرصه ی دستاورد های
فکری و هنری از آنان برترند.
صفحه 19:
در نیمه ی غربی که هیچ تماسی با هیچ تمدن شناخته شده ای
نداشت Obj لاتين هم زبان رسمی و اداری بود. هم زبان بازرگانی و
حقوق و هم زبان علم و آموزش. همین زبان در گذار از تحولات زبان
شناختی ای که از سر گذراند به صورت زبان رومیایی یا نولاتین
درآمد
در نیمه ی شرقی زبان یونانی هنوز همان پایگاه خود را داشت و
ماموران رومی در جریان ماموریت هایشان در آن نواحی به ناچار زبان
یونانی را می آموختند
این تقسیم بندی بعد ها پایه ی تقسیم سیاسی روم به دو قسمت
دید
كردي
* آثار بسيار زيادى در اين دوره به زبان لاتين ترجمه شد
صفحه 20:
* وارو مستقل ترین و اصيل ترين كس
در میان آن دسته از نویسندگان رومی بود
که به مباحث زبان شناختی پرداختند
* یک ویژگی عمده ی کار وارو در زمینه ی
زبان شناسی آن است که مبحث
سامانگرایی و سامانگریزی را به طرزی
گسترده مطرح می کند و آراء طرف های
دركير در اين مبحث را تدوين مى کند
صفحه 21:
* زبان از دل مجموعه ی محدودی از واه های نخستین بر آمده و آن
مجموعه اصل و منشا زبان را تشکیل می دهد
* واه های یاد شده را در آغاز از آن رو بر اشیا نهاده لند تا بتوان از آن
اشيا ياد كرد و همین ها حکم سرچشمه ی زلیا و جوشانی پیدا کرده
اند که از دل آن شمار فراوانی از واژه های دیگر نشات يافته است
صفحه 22:
وارو سخن از محدومیت های نظم محض در امر واه سازی به میان
می آورد. از طبیعت عملی زبان ياد مى كند و مى كويد كه واژگان
زبان در زمینه هایی که به لحاظ فرهنگی مهم ترند تمایزاتی به
مراتب بیشتر از زمینه های دیگر يديد می آورد
در زبان لاتين
* اسب نر: اکوتوس (کنالا60)
اسب ماده: اکونا (60113)
چون نزد مردم لاتین شناخت این دو از هم مهم بوده
| کلاغ نر و ماده: گرووس (15ا60۳۷)
صفحه 23:
* تمایز میان شکل بندی اشتقاقی و تصریفی
* اگر واه ای در اختیار داشته باشیم و بدانیم که به کدام یک از
طبقات تصریفی تعلق دارد در آن صورت می توانیم تمامی صورت
های تصریفی لن را بسازیم اما در مقابل فرآیند های اشتقاقی از
شخص به شخص و از یک ريشه ی واژگلنی به ريشه ی واژگانی دیگر
متفاوت است
* مثلن از وایّه ی اوویس (0۷15) به معنی گوسفند و سوس (5لا5)
به معنی خوک می شود واه های اوویله (0۷116) به معنی آغل و
سوویله (6اأْلا5) به معنای خوکدانی را مشتق کرد. اما از واژه ی
پوس (005) به معنی گاو نر نمی توان واه ی بوویله (16ْ00۷) را
برای گاودانی مشتق کرد.
صفحه 24:
صفحه 25:
* نخستین نویسنده ای که با اصوات به عنوان طبقه ای جداکانه
برخورد کرد
* اعضای طبقه ی اضوات هیچ معتای ثابتی ندارند و بر عواطف و
احساسات اشایه دارند
صفحه 26:
* اثری دارد با نام مبانی سخنوری که آراء خود را در آن شرح می دهد
* لين لثربه دستور زبان به اختصار می پردازد و آن را در زمره ی علوم
مقدملتی قرار می دهد. یعنی علومی که حصولشان برای درک درست
و کامل ادبیات در سطح آموزش عمومی
ضرورت دارد
صفحه 27:
* در حدود ۵۰۰ میلادی دستورزبانی منتشر ساخت متشکل از ۱۸
کتاب که شمار صفحات آن بالغ بر ۱۰۰۰ صفحه ی چاپی امروزی
می شود
* در این دوره دستوریان اصطلاحات فنی
یونانی را به طرزی ثابت و یکنواخت
به لاتين ترجمه کردند
* اونومای یونانی به نومن لاتین برای
طبقه ی اسم ترجمه شد
و آنتونیمیای یونانی به پرونومن لاتين
برای طبقه ی ضمیر ترجمه شد
صفحه 28:
متهد عذغ طكتي ره
eee eer)
ع امكنمهل مقعم قمة ما عمعهام بام
صفحه 29:
* آموزش عمومی در قرون وسطا بر پایه آموزش «هفت فن عام» بنیاد
نهاده شد واين فنون عام هفتگانه به دو گروه تقسیم می شدند:
.١ دستور زبان . منطق و سخن سنجی و این سه فن را سه گانیها
trivium) گفتند
۲ موسیقی » حساب . هندسه و اخترشناسی و لین چهار را چهارگانی
Quadrivium) 2 كفتند .
دستور زبان پایه و اساس آموزش و پژوهش در قرون وسطا را
تشکیل می داد و زبان لاتین در خدمت کلیسا بود .
صفحه 30:
* از نظرتاریخ علم زبان شناسی بخش دوم قرون وسطا که از حدود
سال ۱۱۰۰ میلادی آغاز می شود و تا پایان این دوران به درازا می
کشد بسیارمهمتر از بخش اول لن است . زیرا در اين بخش بود كه
(scholastic philosophy) a... au پا گرفت و
روتق. یافت: و در لوای: فلسسلة مذرسه» مطالعات. ژبافقیناختی بسیار
زیادی انجام گرفت.
آنها پس از آنکه دستور زبان صاحب اهمیت فراوان شده بود نوشتند:
«اين نه دستور زبان دان . بلکه فیلسوف است که با بررسی دقیق در
طبیعت مخصوص هرشی دستور زبان را کشف می کند»
صفحه 31:
* از همین نگرش بود که فکر دستور جهانی نشات گرفت. یعنی
دستوری که بتواند زیربنای همه دستور زبانهای منفرد باشدو این فکر
در گذار زمان تداوم یافت و جستجو برای دستیابی به چنین دستوری
همگلنی حکم مشغله ای را پیدا کرد که ازن زمان به بعد پیوسته در
فضای زبانشناسی نظری تکرار شد.
صفحه 32:
* می توان گفت که دانته نخستین کسی بود که کار پژوهش در باب روابط
تاریخی زبانها را آغاز کرد و در آن میان به زبانهای خاصی توجه نمود.
* او بعدها به دستوری اول مشهور گردید .
* دانته در اثر مشهور خود به نام «گفتار عامیانه»
شرحی از پیدایش تفاوتهای گویشی به دست
می دهد و می افزاید که: «از همین رهگذر
است که زبانهای متفاوت از دل یک زبان اصلی
نشأت می گیرند» و می آورد که: «اين همه
نتیجه گذشت زمان و پراکندگی جغرافیایی
سخنگویان همان یک زبان اصلی است.»
صفحه 33:
* او سه خالواده زبان اروپلیی را از یکدیگر بازشناخت که عبارت بودند
از خانواده ژرمنی در شمال . خانواده لاتین در جنوب و خانواده
یونلنی در شرق . منتها همه این طبقه بندی مشروح و مفصل را در
چارچوب همان فکر و باور کهن جای می دهد که در داستان برج
بابل شرح داده شده است
بنابرلین عبری را نخستین زبلنی فرض می کند که پیش از آنکه برج
بلبل را بسازند در سرتاسر کره خاکی بدان سخن می گفته لند و آن
زبان آدم ابوالبشر بود و عطیه خداوند به آدم بود.
صفحه 34:
* در آن روزگار همه مردم جهان به یک زبان سخن می گفتند.
جمعيت دنيا رفته رفته زياد مى شد و مردم به طرف شرق كوج مى
كردند. آنها سرانجام به دشتى
وسيع و يهناور در بابل رسيدند
و درآنجا سكنى كزيدند. مردمى
كه در آنجا می زیستند با هم
مشورت کرده » گفتند : بیایید
شهری بزرگ بنا کنیم و برجی
بلند درآن بسازيم كه سرش به
آسمان برسد تا نامى براى خود
بيدا كنيم.
صفحه 35:
* بنای این شهر و برج ملنع پراکندگی ما خواهد شد برای بنای شهر و
برج ن خشتهای پخته تهیه نمودند.از ین خشتها بجای سنگ و از قیر
بجای گچ استفاده کردند
* اما هنگامیکه خداوند به شهر و برجی که در حال بنا شدن بود نظر
انداخت گفت: «زبان همه مردم یکی است و متحد شده . این کار را
شروع کرده لند . اگر اکنون از کار آنها جلوگیری نکنیم . در آینده هر
کاری بخواهند انجام خواهند داد. پس زبان آنها را تغییر خواهیم داد تا
سخن یکدیگر را نفهمند.»
لين اختلاف زبان موجب شد که آنها از بنای شهر دست بردارند وبه اين
ترتیب خداهند ایشان را روی زمین پراکنده ساخت . از لین سبب آنجا را
بلبل (یعنی اختلاف ) نامیدند. چون در آنجا بود که خدایند در زبان آنها
اختلاف ایجاد کرد و ایشان را روی زمین پراکنده ساخت.
صفحه 36:
SS
رنسانس
Renaissance
RUS Ga ean eae
معدمدداهمعة مهااده! مط برط عوماغماقم عتمدهة
0 مود يي ل
ره s
صفحه 37:
* دو حادثه ی مستقل از هم و بسیار مهم که از لحاظ زمانی کمابیش
معاصرند و می توان آن ها را دو چهره ی دوران نوزائی در نظر گرفت
فتح شهر قسطنطیه به دست ترکان عثمانی در ۱۴۵۳
ass بر coo a (the new world) a كريستف
کلمب در ۱۴۹۲
۲
صفحه 38:
* افق های زبان شناسی گسترده تر شد ونه تنها سنت ایوپایی شروع
به اثر پذیری از زبان شناسان غیر اروپایی کرد بلکه زبان های زنده ی
اروپا نیز از آن زمان به بعد موضوع بررسی های منظم واقع شدند
* بحث و بررسی در زمینه ی دستور زبان یونلنی و دستور زبان لاتين
همچنان ادامه یافت
صفحه 39:
* مطالعه ی آن در اواخر قرون وسطابه همراه زبان عربی در اروپا رایج
شده بود
در قرن چهاردهم هر دوی این زبان ها در دانشگاه پاریس رسمیت
یافتند
راجر بیکن برای زبان عبری دستوری تازه نوشت
صفحه 40:
انسان سه زبانه ی عصر نوزلتی دانستن یونانی و لاتين و عبری را مایه
ی فخر و مباهات خود می دانست
در اروپا چند دستور زبان برای زبان عبری نوشته شد که مهم ترین
آن اثر ری کلین 60110 6])به نام «مبادی زبان عبری» بود
دستوریان عبری در زمینه ی طبقات کلمه. دستگاهی رابه کار می
بردند که با دستگاه رایج در غرب از اصل متفاوت بود
* از سال ۱۵۲۹ به بعد دستور زبلنی که آن.کله نارد (۱.16۳0۵۲6)
برای زبان عبری نوشته بود در کل اروپا به منزله ی دستوری نهایی و
استاندارد پذیرفته شد
صفحه 41:
بررسی های زبان شناختی عبری زیر نفوذ آثار زبانشناختی اسلامی
شکل گرفت و گسترش يافت و آثار اسلامی همه درباره ی زبان عربی
بود
این نفوذ پذیری به دو دلیل بود:
. هر دوزبان عبری و عربی از خانواده ی سامی بودند
+ قدرت سیاسی اعراب که هنگامی نصیب آنان شد که دین اسلام در
پهنه ی خاور نزدیک و شمال آفريقا گسترش یافت
صفحه 42:
دستوریان عبری اصطلاحات فنی و مقولات دستوری خود را از زبان
شناسان اسلامی وام گرفتند و ن همه را در تحلیل و توصیف زبان
عبری به کار بردند
در میان این دستوریان می توان به خانواده ی قمحی (/01۳0)) و
یک بهودی اسپانیایی تبار به نام ابن بارون (0۵۲ ots} UPN
کرد
صفحه 43:
* مطالعات زبان شناختی اسلامی از دل قرآن نشات یافت
* به این دلیل که قرلن را نمی بایست ترجمه می کردند لاجرم
گروبدگان غیر عرب به دین اسلام. ناچار بودند عربی بیاموزند تا
بتوانند آن را بخوانند و بفهمند
* آموزش زبان عربی در عالم اسلام همان پایگاهی را پیدا کرد که
آموزش زبان لاتین در امپراطوری روم به دست آورده بود
صفحه 44:
مكاتب مهم فقه ۱ در
مكتب كوفى
صفحه 45:
نفوذ ارسطو درون این مکتب بسیار محسوس بود
بر نظم محض در زبان و سرشت نظام مند آن تاکید می کرد
* زبان به منزله ی وسیله ای که با آن به گفتگوی منطقی در باب
پدیده های جهان می باید پرداخت
صفحه 46:
* پایگاهشان شهر کوفه بود
* بر گوناگونی و توعی که عملن در زبان يافت مى شد بيشتر تاکید
می کردند
صفحه 47:
خود عرب نبود و اصالتن ایرانی بود
* شاگرد خلیل بن احمد
دستور زبان او «الکتاب» نام داشت
سیبویه کلمه در زبان عربی رابه سه قسم اسم. فعل و حرف تقسیم
کرد
يشه هاى ثلاثى را برای تصریف فعل به کار برد (به عنوان مثال
ک تب که در انواع صیفه ها تصریف می شود)
صفحه 48:
* علاقه ی اروپاییان به مطالعه ی زبان عبری و عربی باعث شد رشته
ی وابستگی های پر دردسری از دست و پای زبان شناسی اروپایی باز
شود و علاقه ی بسیار شدیدی برای مطالعه ی زبان های محلی اروپا
پیدا کنند
تنها در دوره ی نوزلتی است که بسیاری از زبان های اروپایی برای
نخستین بار صاحب دستور زبان مختص به خود شدند
صفحه 49:
با کشف قاره ی جدید و اوج دوران نوزلئی اروپایی ها با زبان های
دیگر نیز آشنا شدند
* دستور زبان کچوا (2016611118)) در پرو به سال ۱۵۶۰ منتشر شد
* در اروپا دستور زبان باسک (835016) به سال ۱۵۸۷ منتشر شد
* دستور زبان گوارلنی ([31373۳) در برزیل به سال ۱۶۳۹ منتشر
شد
در قرن هفدهم اروپایی ها با دستور زبان های ژاپنی و فارسی آشنا
شدند
صفحه 50:
* کلیسای کاتولیک مبلغین مسیحی را به سراسر دنیا می فرستاد.
مبلغان کاتولیک هند و آسیای جنوب شرقی و خاور دور را یک به
یک زیر پا می گذاشتند
* اینان شماری از زبان هایی که در آن نواحی یافتند نخست به خط
لاتین در آوردند تا کتاب مقدس را به آن زبان ها بازگردانند
* خط بخصوصی که الکساندر یودسی به سال ۱۶۵۱ برای زبان
ویتنامی طرح ریخت هنوز هم همان خطی است که با اندک تغییری
به عنوان خط رسمی ویتنام به کار می رود
صفحه 51:
* عهد باستان دیگر انگ کفر و زندقه بر پیشانی ندارد
* شاهکار های ادب یونان و روم را اینک دیگر بدان سبب می خواندند
که به ذات خود ارزشمند قلمداد می شدند
صفحه 52:
* اراسموس Erasmus) در زمینه ی تلفظ درست زبان لاتين و
زبان یونانی آثاری نوشت
آموزش دستور زبان یونانی و لاتين رفته رفته به شکلی درآمد که
اکنون دارد و در متون درسی آمروز بازنموده شده است.
از میان دستورزبان هلیی که برای زبان لاتین در دوران نوزلتی نوشته
شد مى توان به «حکام زبان لاتین» نوشته ی ژسی. اسکالیجر
J.C.Scaliger) 5 «حکام زبان لاتین» نوشته ی سانکتیئوس
(Santectius) اشاره کرد
* دستور زبان لاتين دبلیو. لی لی (۷۷.۱۱۷) در انگلستان در سال
2 از سوى هنرى هشتم يادشاه انكلستان مورد تاييد قرار كرفت
و رسمن به عنوان كتاب درسى مدارس تجويز شد
صفحه 53:
* اختراع چاپ بر اهمیت املاء و نگارش حروف افزود و باعث شد
کسانی توجه خود رابه رابطه میان املاء و تلفظ معطوف کردند و به
مساله اصلاح خط و تجدید نظر در املاء کلمات نیز علاقمند شدند و
اين علاقه ای است که ازآن زمان تاکنون هرگز از میان نرفته است.
ريشه ای ترین و در عین حال بلند پروازلنه ترین پیشنهادی که در
تمام دوره نوزایی مطرح شد . پیشنهاد اختراع زبانی تازه بود که
بتواند برای پیشبرد مقاصد علمی و پژوهشی و همچنین مقاصد
بازرگلنی و اقتصادی در سرتاسر جهان متمدن به کار آید. زبان لاتين
به عنوان زبان مشترک در روزگاران گذشته اکنون مرده بود و يا
داشت نفسهای آخرش را می کشید.
صفحه 54:
* او اظهار تاسف کرده بود که نارسائیهاتی که در زبانهای موجود SSL
می شوند موجب بروز بحث و جدلهایی می گردند که همگی غیر
ضروری لند و در ن میان زبان های موجود را به منزله ی بخشی از
بت های بازاری قلمداد کرد و از طرفی
امیدوار بود که اگر بنا را بر قیاس
بین اشیاء و کلمات بگذارند بجای
آن كه صرفن بر قياس بين كلمات
با یکدیگر aes AS درآن صورت
پیشرفت ها و بهبودهای گسترده ای
در این ماجرا حاصل خواهد شد.
صفحه 55:
بیکن میان دستور زبانهایی که برای زبانهای مختلف و مجزا نوشته
می شوند از یک طرف و هر دستور زبان عامی که بر مبنای فلسفی
فراهم آید از طرف دیگر فرق اساسی گذاشت و آنها را از یکدیگر
متمایز دانست به این منظور که بتواند با فراهم آوردن بهترین
بخشها و مناسب ترین ویژگیهای شماری چند از زبانهای موجود
زبلنی دلخواه و آرملنی پدید آورد که بتولند برای امر ارتباط علمی به
کار آید.
صفحه 56:
* درقرن هفدهم افراد مختلفی به طراحی انواع زبانهای جهلنی سرگرم
بودند یا به طراحی زبانهایی که گاه ازآنها با نام «علائم راستین»
سخن می گفتند.در میان کسانی که لین پرویّه را دنبال کردند می
توان از مرسن (01۰]۷16۲561۱۲96) فرانسوی یاد کرد. اوتحت
تاثیر دکارت بود و پيشنهاد کرد که می باید به خلق بهترین زبان
ممكن همت كماشت ياد كرد ء زبلنى كه در چارچوب آن بتوان تمام
انديشه هاى آدمى را با روشنايى و تمايز و همجنين ايجاز تمام در
قالب واثه هايى همانند صورتبندى كرد.
* در انكلستان GES چون جورج دالگارنو Georg)
(Dalgarno و اسقف جان ويلكينز(01113[ م8150
5 کارهای مرسن را ادامه دادند .
صفحه 57:
ویلکینز لثر مشهوری به نام «گفتار در جهت علائمی راستین و زبانی
Essay towards a real character) «al
and a philosophical language 433 و در آن به
نقد کمبودهلیی پرداخت که در زبانهای طبیعی به چشم می خوردند
و سپس به ایجاد یک نظام آواشناسی جهانی همت گماشت.
او برای زبان جهلنی خود دستور زبلنی جهلنی معرفی کرد که متشکل
بود از طبقاتی از کلمات که برای همه نیازهای ارتباطی معتبر
بومند .در این دستور زبان قرار بر لین بود که شمار قواعد نحوی در
حداقل ممکن نگاه داشته شود و تعلق کلمات به طبقات و روابط
نحوی آنها با نشلنه هلیی خاص در خط نشان داده شهند و آنگاه همه
اينها با افزوده ها یا محذوفات و تعدیلهای آواشناختی بخصوصی در
صورتهای گفتاری کلمات نمودار گردند.
او زبان فلسفی خود رابا زبان لاتين برابر نهاد که به گمان او در میان
زبانهای موجود بیش از همه به زبان جهانی نزدیک بود.
صفحه 58:
* ملاحظات دیگری نیز در ذهن کسانی که به خلق زبان جهانی فکر
می کردند وجود داشت از جمله تسهیل در امر بازرگانی و ایجاد
وحدت در میان کلیساهای پروتستان و همچنین توسعه علم رمز
نگاری.
مردان این زمانه می خواستند علاتم راستین تازه ای در دسترس
باشد که بتولند به نهضت پروتستانها همان خدمتی را کند که زبان
لاتینی در دوره ای به کلیسای کاتولیک کرده بود.
کوته نوبسی و رمز نویسی نیز به دلیل وجود رمزها و نوشته های
رمزی طرفهای درگیر در جنگهای داخلی انگلستان مورد توجه خاص
قرار گرفت و باعث گردید ویلکینز در سال ۱۶۴۱ اثری جداگانه در
باب ارتباط مخفی به رشته تحریر درآورد.
صفحه 59:
صفحه 60:
* اگر بخواهيم یک سال برگزينيم و آن را به منزله ی سالی معرقی
کنیم که دوران جدید دانش زبان شناسی با لن آغاز می شود بی
شک سال ۱۷۸۶ که تا آغاز قرن نوزدهم بیش از یک دهه فاصله
داشت آن سال خواهد بود
* در این سال سر ویلیام جونز (0۳665[ Gir William )3 كميانى
هند شرقی خطابه ی مشهور خود را در جمع انجمن پادشاهی
مطالعات آسیایی در کلکته ی هند قرائت کرد و در آن از پیوند
تاریخی میان سانسکریت از سویی و زبان های لاتین و یونانی و
ژرمنی سخن گفت و وجود آن پیوند را ثابت کرد
صفحه 61:
* «زبان سانسکریت پيشینه ی باستانی اش هر چه باشد. ساختاری
شگفت انگیز دارد؛ کمال یافته تر از یونلنی است؛ سترگ تر از لاتين
است؛ به طرزی خیره کننده ظریف تر از هر دوی آن هاست..»
سر ويليام جونز
* نخستين دستور زبان سانسكريت به زبان انكليسى در اوائل قرن 11
انتشار يافت و رفته رفته ادبيات كهن هندوستان كه به زبان
سانسکریت بود به زبان های اروپایی ترجمه شد
صفحه 62:
* در همان مراحل آغازین از تاریخ به اوج شکوفایی خود رسید
* تا زملنی که اروپایی ها از آن از وجود ن خبر دار شدند دانشمندان
هندی به چندین نحله ی مشخص در این زمینه راه برده بودند و
منابعی نگاشته بودند و شروح تفاسیر فراوان بر آن نوشته بودند
صفحه 63:
معنا تزد هنديان
در قالب کلمه در قالب جمله
صفحه 64:
* هملیش هر کلمه اغلب محدودیت هلیی بر دامنه ی معنلیی آن کلمه
تحمیل می کند. بدین معنی که استعمال کلمه در ترکیبی خاص و با
کلماتی معین موجب می شود که ما نتوانیم از لن کلمه برخی از
معناهایی را اراده کنیم که اگر کلمه ی مزبور را در تنهایی در نظر
بياوريم معانى ياد شده بدان تعلق كيرند
* به عبارت ديكر همليش كلمات امكان استنباط برخى از معانى خود
آن کلمات را از آن ها منتفی می گرداند
صفحه 65:
* جمله پاره گفتاری است یگانه و تجزیه ناپذیر و اين پاره گفتار
معنای خود را «در یک لمحه» منتقل می کند. درست همان گونه که
هر تصویری نیز نخست به مثلبه واقعیتی یگلنه درک و دریافت می
شود
* پیروان بهارت راری (مولف واکیاپادیا) طرفدار اين نظريه بودند
صفحه 66:
* آن چه بیش از همه در مورد هندیان چشمگیر و درخور بازگویی
است کارهایی است که در زمینه ی آواشناسی انجام داده اند.
* کارهای ایشان چه در ساحت انديشه و نظر و چه در مقام عمل به
مراتب پیشرفته تر از تمامی کارهایی است که در اروپا یا جاهای دیگر
انجام گرفته.
* تاریخ تالیف رساله های آواشناسی هندی را به تقریب بین ۸۰۰ تا
۰ پیش از میلاد تعیین کرده اند.
صفحه 67:
* بخش اصلی لن منحصرن به طرح قواعد واه سازی در زبان
سانسکریت اختصاص دارد
* ان قواعد به شکل «قوال کوتاه» بیان می شوند که از آن ها به
عنوان «کلمات قصار» یاد می شود
* لین کلمات قصار یا حاوی تعریف لند یا حاوی فرآیند های واه سازی
که در زبان سانسکریت ن ها را «سوترا» به معنی «رشته یانخ» می
نامند
صفحه 68:
* آشنایی اروپاییان با زبان سانسکریت باعث شد زبان شناسان متوجه
جنبه های تاربخی مطالعات زبان شناختی شوند
* باب بحث منشا زبان باز هم گشوده شد و زبانشناسانی چون
«کندیاک» و «روسو» و «فون هردر» و «جیمز هریس» و «هون
توک» و «جیمز برنت» در اين زمینه آثاری نوشتند
صفحه 69:
* آورده لند که پسامتیکوس, فرعون مصر کوشید تا کهن ترین زبان را
یعنی زبان اصلی و اولین آدمیان را کشف کند. برای این کار کودکی
را در محیطی بدور از هر نوع گفتار و سخنی با دقت تمام پرورش داد
تا بتولند نخستین سخنی که یک روز بر زبان او جاری خواهد شد
ضبط کند.
* در سال ۱۷۶۹ آکادمی پروسیا جایزه ای تعیین کرد برای کسی که
به پرسش «آیا برای آدمیزاد ممکن است که زبان خود رابه تنهایی و
بی ن که از منبعی کمک گرفته باشد, به مرتبه ای از کمال برساند
که شناخته ی ما است؟»
صفحه 70:
* در نیمه های قرن هجدهم به بحث درباره ی منشا زبان پرداختند
* کندیاک در سال ۱۷۴۶ «گفتار در باب منشا دانش آدمی» را نوشت
* روسو در سال ۱۷۵۵ «درباب منشا نابرابری در میان آدمیان» را
نگاشت که به بحث منشا زبان هم اشاره كرده بود
* کندیاک تجربه گرا بود و بر نظریه ی شناخت لاک تکیه داشت
صفحه 71:
* در سال 1177 «خاستكاه زبان» را منتشر كرد
صفحه 72:
* یکی از شخصیت های برجسته در حیات علمی و ادبی ادینگبورگ
* کتابی تحت عنوان «در باب منشا زبان و تحولات آن» در ۱۶ جلد
صفحه 73:
صفحه 74:
* قرن نوزدهم در عللم زبانشناسی قرن بررسیهای تاریخی و تطبیقی
زبانها . به ویژه زبانهای هند و اروپایی بود.
* یسپرسن (0.[6506۲560)) در ۲۲٩۱می نویسد که: «مراد از
زبانشناسی عمدتن و در درجه اول همان مطالعات تاریخی است . از
این گذشته باید گفت که برخی از فکرانگیزترین و راهگشاترین
اندیشه هلیی هم که در آغاز قرن بیستم در باب ساخت زبان فراپیش
نهاده شد, نخستین بار در چارچوب فکری و نظری درباره زبان بكار
بسته شد که در درجه اول چارچوب تاریخی به حساب می آمد.»
صفحه 75:
راسک که دانمارکی بود برای اولین بار برای زبان نرویٍی باستان و
زبان انگلیسی باستان دستور زبانهایی نظام یافته نوشت و همچنین
برای اولین بار به رولبط ريشه شناختی نظم و ترتیبی شایسته داد و
در انجام اين کار صورتهای کلمات موجود در زبانهای مختلف را به
طرزى نظام يافته با هم سنجيد و نوشت: «اكر ميان دو زبان بتوان
توافقى تا آن حد در ميان صورتهاى كلمات ضرورى و ناكزير بيدا كرد
كه بشود براى لن توافق قواعدى ناظر بر تغيير حروف (آواها) به
دست دادبه طورى كه بكمك أن قواعد بتوان از صورت يك كلمه در
يك زبان به صورت همان كلمه در زبان ديكر رسيد . در آن صورت
مى توان كفت كه ميان آن دو زبان رابطه اى بنيادين برقرار است»
صفحه 76:
* اثر راسك ope ox,» dnvestigation) «to» pl,
آکادمی علم دانمارک شد. لین لثر حاوی پژوهشی بود که منشأً زبان
اسکاندیناوی کهن را مشخص می ساخت.
صفحه 77:
* «گفتار و سخن هر ملتی روح آن ملت است و روح آن ملت
گفتار و سخن آن است»
صفحه 78:
* ۲ سال پیش فردریک ویلهلم هومبولت ۲۲ ژوتن ۱۷۶۷ در
پوتسدام آلمان به دنیا آمد.
او فقط زبانشناس نبود. اما در هر سمتی که بود بهترین بود.
مدتی وزیر آموزش و پرورش کشور پروس (واقع در کشور آلمان
فعلی) بود.
* به عنوان یک فیلسوف. از مدافعان آزادی در عصر روشنگری بود
وتحت تاثیر کانت قرار داشت.
* افکارش خیلی سریع در کشورهای انگلیسی زبان رواج یافت.
او بر نقش آزادی در رشد شخصیت انسانها اصرار داشت.
دیپلمات موفقی نیز محسوب میشد.
صفحه 79:
* هومپهلت به عنوان یک زبانشناس نقش بسیار موثری در پیشرفت فلسفه
زبان داشت.
به عقیده هومبولت. زبانها از نظر ویژگیهای ساختاری عمومی, وجوه
اشتراک زیادی دارند و به عبارت دیگر قللب زبانها یکی است.او زبان را
ابتدا وسیله تفکر و حدیث نفس دانسته است.
* به اعتقاد او زبان را نبلید صرفا به عنوان وسیلهای برای ایجاد ارتباط تلقی
کرد بلکه نفس ارتباطی و عملی آن را باید فرعی و ثانویه دانست.
* اصل مهمی که مورد توجه هومبولت بود و میکوشيد تا در بررسیهای
گستردهاش درباره زبانشناسی و زبانهای گوناگون توضیح دهد. جنبه
زایای زبان بود که بر پایه آن هر سخنگوی زبان با در اختیار داشتن
امكانات محدود دستورى و وازكلنى مىتولند تمامى نيازهاى ارتباطى خود
را که در جامعه ممکن است با آن روبرو شود برآورده سازد.
صفحه 80:
* هومبولت اندیشمندی اصیل در زبانشناسی همگانی بود. او در
بررسیهایش, در جستجوی حقایق زبانشناسی همگانی بود. هرچند
هومبولت توانایی زبانی ذهن را جهانی و همگلنی میدلند. ولی تاکید
میکند که خاص بودن هر زبان از ویژگیهای خاص گروهی که به آن
صحبت میکنند ناشی, میشود.
او عقیده دارد که زبان و فکر هر گروه از مردم که به زبان خاصی صحبت
میکنند از یکدیگر جداییناپذیرست و حتی او از لین هم فراتر میرود و
اظهار میدارد که زبان هر قوم روح آنان و روح آنان زبانشان است.
او آثاری چند در زمینه مطلق زبان و زبانهای خاص منتشر ساخت که
مهمترین آنها «گوناگونیهای ساخت زبان The variety) «jes
.s,o eb (Of human language structure
صفحه 81:
* شناخته شده ترین دستاورد هومبولت کار رده شناسی زبانی او
که در چارچوب آن همه زبانها به سه طبقه تقسیم می شوند:
. زبانهای تک واژه ای (مانند زبان چینی)
۲ زبانهای تصریفی (مانند زبان سانسکریت)
۲ زبانهای پیوندی یا دو رگه.
صفحه 82:
* شلایخر در فلسفه یک
هگلی مشرب بود و در علوم
طبیعی به ویژه گیاه شناسی
مهارت داشت:
* او کل دستگاه زبانهای
هند و اروپایی را بر اساس
روابط تاریخیشان در یک
نمودار درختی فراهم آورد که
تا حد زیادی ملهم از شیوه های
طبقه بندی گیاه شناختی
«لينه» بود. 200 5
عب
صفحه 83:
صفحه 84:
* شلایخر در ۱۸۶۳ رساله کوتاهی با نام نظریه داروین و زبانشناسی
منتشر ساخت و درآن بیان کرد که زبان را باید در کنار سایر اندامواره
های طبیعی جهان قرار داد و با آن با همان شیوه ای برخورد نمود که
در مطالعه علوم طبیعی به کار می آید و می گفت که این اندامواره
مستقل از اراده و آگاهی سخنگویانش رشد می کند. به بلوغ می رسد و
سپس می میرد.
شلایخر برآن بود که نظربه داروین برای تاریخ زبانها نیز مناسب است و
می توان گذار و گسترش زبانها رابر پهنه زمین . همراه با برخورد آنها با
همدیگر و تضاد و تعارض آنهابه همان تنازع بقلیی شبیه دانست که در
جهان زندگان جریان دارد و در این تنازع بقا که میان زبانها هست ۰
زبانهای هند و اروپلیی پیروز بوده اند. او بنابر لين عقیده پیش بینی می
کند که زبان های صرفی ۰ پیوندی می شوند و پیوندی هاء تک واژه ای.
صفحه 85:
* در نیمه دوم دههی ۱۸۷۰ شماری از زبانشناسان جوان با یکدیگر همداستان
شدند و دست به کاری زدند که در حلقههای علمی و فرهنگی ن روزگار بی
سابقه بود. بحث و جدلهای عمدهای که در ربع آخر قرن نوزدهم درگرفت.
بر سر چیزی بود که اینک از آن به نام آموزهی نودستوریان یاد میکنند.
نودستوریان این آرزو را در سر می پروراندند که از زبانشناسی تاریخی یک
غلم «دقيق «يسارندكة نا سايز علوم طبيعى Golan باشد. آنها اسرار
مىورزيدند كه بايد به زبانها و كويشهاى زندمى معاصر بيشتر پرداخت. و
كمتر به بازسازی زبان آغازین و مفروض هند و اروپایی که به ناگزیرتلاشی
Soil است متتقولن کل
همچنین اینان نظریه ی زبان به منزلمی یک اندامواره را کنار نهادند و به
جای آسن, نظريهاى را بيش نهادند كه مىكويد زيان در اذهان فرد فرد
سخنگویان آن جای دارد.
صفحه 86:
* در دو دهه آخر سده نوزدهم. نودستوریان, درباره نظم تغییرات آوایی
عقیده تازهای ابراز کردند. آنان لین عقیده را که قوائین آولیی استثنا
ندارد به عنوان یک اصل همگانی مورد تاکید قرار دادند.
آنها دريافتند که پیشتر موارد استغنا در تفییرات آوایی همسان, از
شرایط آوایی خاصی که بر محققان پیشین مخفی مانده بود ناشی
میشده است و همچنین علل تغییرات آوایی تنها از راه بررسی و
مشاهده عینی دادههای زبلنی از زبانهای خویشایند و چگونگی تغییر
آوایی در بافتهای زبانی گوناگون مشخص میگردد.
صفحه 87:
* اهمیت اساسی عقیده نودستوریان در ایین است که بهطور کلی
دربارمی طبیعت تغییر زبان بیلنی جامع اظهار داشتند؛ به این معنی
که تغییر زبان را فرایندی منظم میدانستند
آنان بر این باور بودند که بر پایصی برخی ویژگیهای جهانی؛ تحول
زبان قانونمند است و از همین رو, میتواند به طور منظم مورد بررسی
قرار گیرد.
درواقع نودستوریان نیز همانند شلایخر بررسیهای خود در ز
زبانشناسی تاریخی و تطبیقی را بر پایه علوم طبیعی قرار میدادند از
این رو تذ آوای زبان را به عنوان فرایندی خودکار بر حسب
قوانینی که استثناپذیر نیستند؛ در نظر می گرفتند. که در دوره زملنی
خاصی در زبانی خاص روی میدهد.
صفحه 88:
* البته در دهههای پیش از نودستوریان نیز. برخی پژوهشگران زبان
ob bi مشابهی ارائه کرده بودند ولی دو پژوهشگر برجسته
«اوستهوف» و «بروگمان» با اعلام رسمی لین عقیده که قوانین آوایی
استثناپذیر نیست. شهرت را نصیب خود کردند و به نودستوریان
مشهور شدند.
نودستوریان معتقد بودند دو زمینه هست که توجه به آنها برای
زبلنشناسی تاریخی, بدانگونه که آنان خوش داشتند به مطالعه
بپردازند. مهم و اساسی است. در واقع دو زمینه بررسی آواشناسی و
لهجهشناسی (گویششناسی) را به زبانشناسی تاربخی بسیار نزدیک
میدانستند. توجه به آواشناسی از راه تاکید نودستوریان بر زبانهای
موجود و ناکافی بودن حروف نوشتههای زبانهای مرده برای دادن
اطلاعات دربارهی تلفظ واقعی صداهای زبان قوت گرفت.
صفحه 89:
* همچنین, نودستوریان از این لحاظ بررسی زبانهای اروپلیی را بسیار
ضروری میدانستند که از راه آنها تغییرات زبلنی آشکار میشد. زیرا
زبانهای یاد شده آخرین مرحله را در تغییرات زبانی خانوادهی
زبانهای هند و اروپلیی نشان میدادند. از لين روء در لین دوره بررسی
زبانها و لهجهها و نیز تدیین و انتشار اطلسهای زبان به طور جدی
آغاز شد. هرچند که حتی برخی از عمدهترین مخالفان عقیدهی
نودستوریان نیز در میان لهجهشناسان مشاهده میشدند.
صفحه 90:
صفحه 91:
منتقدا 0 شتند که برجستهترین آنها
نی هم برجستهتری
د داش
9
او
این درگیری
aly
a خارت بود.
هوگو شود
صفحه 92:
۶ زد
قاذ شوخارت به .ویذه متوجفة این اصل نوتس توریان انست.کله
میگوید قوانین آوایی استثناناپذیرند. وی اصرار میورزد که در تلفظ
فرد فرد سخنگویان مراتب عینی ازتنوع وجود دارد و نیز اينکه گفتار
بسیاری از سخنگویان حتی از آنچه هنجار سخن قلمداد میشود
مرتبا منحرف میشود.
شوخارت معتقد بود که فکر قوانین آوایی استثناناپذیر در مفهومی
که نودستوریان از آنن اراده میکردند, فقط در بافت زبان به منزله
نظامی همگن میتواند معنا داشته باشد.
صفحه 93:
* اما امروزه می دانیم که اگر شخص به دقت در جزئیات استعمال
روزانه زبان نظر کند. یعنی همان کاری را کند که نودستوریان مصرً
به اشخاص توصیه میکردند. در لن صورت. شخص دقیقا به همان
چیزی راه میبرد که شوخارت در نظر داشت؛ یعنی درمییابد که
هیچ زبانی یک نظام همگن نیست؛ و هر زبان شبکهی پیچیدهای از
زیر نظامهای به هم مربوط است که در بسیاری از بخشهای خود
گزینههای درونسازی شده فراوان در اختیار میگذارد.
صفحه 94:
٠١ قرن
20th century
The Earth seen from Apollo 17. The second halt of the
20th century saw an increase of interest in space
مام
صفحه 95:
* تداوم همان سنتی که از روزگار باستان در امر مطالعات دستوری و
دیگر مطالعات زبان شناختی به دست دانشمندان اروپایی آغاز شده
بود
درک و فهم روزافزون آراء زب
آواشناسی و واج شناسی
* همگونی فزاینده ی علم زبان شناسی به ویه در مقام علمى تاريخ
بنیاد با برخی از گرایش ها و رهیافت ها در قرن نوزدهم (مانند
تطبیق گرایی و تکامل گرایی)
انشناسان هندی به ویژه در باب
صفحه 96:
* دوسوسور خود کار های بسیار کمی را منتشر ساخت اما تقریرات او
در باب زبان شناسی در آغاز قرن بیستم
شاگردانش در ژنو را چنان تحت تاثیر
قرار داد که در سال ۱۹۱۶
«دروس زبان شناسی همگانی» او را چاپ
و منتشر ساختد
صفحه 97:
* دوسوسور تنها شمار محدودی زبان آشنای اروپایی را مورد پژوهش
قرار داد اما دامنه ی تاثیر و نفوذ او در زبان شناسی قرن بیستم بیش
از نفوذ و تاثیر هر کس دیگری است تا جایی که به جرئت می توان
گفت زبان شناسی قرن بیستم را خود او آغاز نهاده است
* انتشار دروس او را به انقلاب کپرنیکی در زبان شناسی تشبیه کرده
اند
صفحه 98:
* آراء دو سوسور را می توان ذیل سه عنوان مطرح ساخت:
۱
دو بعد بنيادین مطالعات زبان شناسی را به روشنی تمام مطرح
oH
توانایی زبانی سخنگویان زبان را از پدیده ها یا داده های زبان
شناسی بازشناخت و آن ها رابه ترتیب «لانگ» و «پارول» نامید
که اين دو اصطلاح رواج بین المللی پیدا کرد اما در زبان فارسى به
«زبان» و «كفتار» ترجمه شد
نشان داد كه هر زبلنى را مى بايد به مثلبه نظامى در نظر آورد كه
خود از عناصرى تشكيل شده كه با همديكر روابط دو جانبه دارند
صفحه 99:
* نظریه ی زبانشناسی خود را گلاسماتیکس (نظریه ی کین بنیادی)
نام نهاد
* گلاسماتیکس حاصل تاکیدی است که
سوسوریان هم در حوزه ی «محتوا»
و هم در حوزه ی «لفظ» بر (صورت زبان»
می گذارند نه «گوهر» آن.
صفحه 100:
دانشمندی لهستانی که در روسیه تدریس می کرد
* ميان صدا و آوا از يك سو و واج از سوى ديكر تمايز قائل شد
صفحه 101:
* گروهی از دانشمندان چکسلواکی و دیگر کشور ها
جلسات مرتبی برگزار می کردند و نشریه ای داشتند تحت عنوان
«حلقه ی زبان شناسی پراگ»
زمینه ی مورد علاقه ی آنان نظریه ی واجشناسی بود
در زمینه ی سبک شناسی و نجو و رده شناسی نحوی و تطبیقی نیز
آثاری نگاشتند
صفحه 102:
صفحه 103:
* از اعضای مکتب پراگ بود
* پیش از آن که امپراطوری روسیه را پس از جنگ جهانی اول ترک
كندء درباره ی برخی از زبان های بومی لن مرز و بوم مطالعه کرده
بود
صفحه 104:
* نظریه ی پذیرفته شده ی هندواروپایی را رها کرد و آراء خود را بر
بنیاد باویهای قرن هجدهم استوار ساخت و به «خاستگاه ایمایی»
زبان عقیده مند شد
* زبان قفقازی را «یافثی» می نامید و
زبان های دیگر را زاییده ی آن می دانست
صفحه 105:
صفحه 106:
در سال ۱۹۲۴ انجمن زبان شناسی آمریکا تاسیس شد و نشریه ی
«زبان» به عنوان نشریه ی سالانه ی آن انجمن در نظر گرفته شد
«ty Qld «ادوارد ساپی یر» و «لثونارد بلومفیلد» از
پیشگامان زبانشناسان آمریکایی بودند
* نظریات اینان به شدت تحت تاثیر رفتارگرایان بود
در زمینه های عملی و کاربردی هم به مردم شناسی علاقه ی بسیار
داشتند
* بسیاری دیگر از زبان شناسان آمریکلیی در تحقیقات خود سعی تهیه
ی توصیفی برای زبان بومی آمریکایی داشتند که اغلب رساله ی
دکترای آنان بود
صفحه 107:
صفحه 108:
* دو کتاب «مجمل آواشناسی» در ۱۹۱۴ و «فرهنگ تلفظ انگلیسی»
در ۱۹۱۷ را منتشر ساخت
* تلفظ رسمی انگلیسی بریتانیایی
با اين دو كتاب به بافی جهان
معرفى شد و برخى غير انكليسى ها
نیز از آن استفاده کردند
صفحه 109:
* نظریه ی زبان شناسی را در بریتانیا تا مرتبتی ممتاز برکشید و
زبانشناسی همگانی را در آن سرزمین رسمیت داد
* مانند زبان شناسان آمریکایی تکیه بر هت
آثار و افکار مردمشناسان داشت ۹
و خصوصن متاثر از افکار ملینوفسکی بود.
صفحه 110:
صفحه 111:
* در سال ۱۹۵۷ اتفاقی مهم در عالم زبانشناسی رخ داد که از آن می
توان همچون نقطه ی آغازی برای
اساسی ترین و پر نفوذ ترین
جنبش هایی یاد کرد که چه به لحاظ
توب سلهاصل وداق
است. و آن انتشار کتاب
«ساخت های نحوی» از نوآم چامسکی
بود و اين اثر آغازگر زبان شناسی
گشتاری زایشی بود
صفحه 112:
* گشتاریان برآنند که اگر قرار است بر اهداف خود دست یابند می باید
توصیف هایی را از زبان طرح ریزند که در قالب قواعدی به دست
شده باشدكه لن قواعد بر روی هم ن توانایی خلاق هر سخنگوی
بومی را در خود فراهم آورده باشد که سخنگوی مزبور را قادر می
سازد شمار نامحدودی از جملات زبان خودش را یا تولید کند و يا
چون از دیگران بشنود بی درنگ دریلبد. علی رغم اين واقعیت که
بسیاری از آن جملات را سخنگوی یاد شده هرگز پیش از آن بر زبان
نیاورده و با از دیگران نشنیده است
صفحه 113:
eee
EAR می کوشیده است
ا ا
[611011يا 56310501١ ١ قرار مى كرفت. فرمانى كه مى كفت
peer erg