صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
فیلم سینمایی رگ خواب در سال ۱۳۹۴ به کارگردانی حمید نعمت اه ساخته و در ۲۴ خرداد ۱۳۹۶ اکران
شد . اين فيلم از جمله فیلمهایی بود که در زمان خودش نظر منتقدان و کارشناسان زیادی را به خود جلب کرد
و در کنار بهترین فیلمهای آن سال قرار گرفت و توانست از بیشترین امتیازات برخوردار شود
ی
que ۳
ileal ا ْ م
صفحه 4:
خلاصه قصه
مینا زنی است که در بتدای فیلم طلاق میگیرد و حال درصده ساختن زندگی جدیدی
برای خویسش میباشد. و از همان اول. احساسها و حالاتش را در قالسب نريشسن براى يدر
خویش (تماشاگر بیان میکند. مین به دلیلآنکهبه تازگی از زندگی زناشویی خارج شده و
تجربه عاطفی خوبی را هم نداشته, زنی شکننده و حساس است.
در خلاصه قصه میتوان گفت : مینا که نه حمایت مالی و نه حمایت عاطفی دندان گیری
دارد. درگیر رابطه ای به ظاهر راضی کننده با مردی به ظاهر حمایت کننده ميشود. اما رفته
رفته که به خودش می آید متوجه میشود مرد از او استفاده شی انگارانه می کند و خود را
شديداً وابسته به مرد مى يابد. در نهاي
که پدرش شاید منبع عاطفی خوبی
و یرای خروج از این جهنم به این نتیجه می رسد
رایش می یود ولی پدر را دیر هنگام جستجو می کند .
صفحه 5:
تمريف كلى أز قيلع سيتهايى راك ells
افیلم سینمایی رگ خواب زندگی زنی تنهاء با حجم اندوهی به وسعت عللم است که با خود به دوش می کشد. اندوهی که به خاطر
بودن پدرش از خود به دوش دارد؛ غم تنهایی و حس بی ارزش بودن که باعث میشود خودش را بدخودىخود عميقاً دوست
اشته باشد؛ محبت و عشق گمشدهای که با جدایی عاطفی از پدره مرگ مادر در کودکی, جدایی از همسر و شکست عاطفی در
ای مشترک گره خورده در طول مسیر فیلم بهواسطه آشنایی با مردی به نام کامران ابتداالتیام می یابد و بارقههایی از نور و
ایی در زندگی نفرینشده او میتاباند و او را از حس عشقی عجیب و بی بدیل سرشار و گرم میکند.
صفحه 6:
اما چه میشود کرد؟
#كسى كه طرحواره هايى از نقص و شرم غیر واقعی را برای خود از کودکی پذیرفته و در تله.بی ارزشی به سر میبرد با لین عشقها و
اتفاقات خاص کارش کار نمی شود! بلد نیست خودش باشد. بلد نیست به خودش توجه کند. احساس بیپناهی و طرد و رهاشدگی همه
وجودش را فرا گرفته و به خوب بودن ذات خودش شک دارد. وقتی احساس بی ارزشی با محرومیت هیجلنی پیوند می خورد احتمال
فتادن در دام عشتی بی وصال و جانكاه هم افزليش مىيابد. با ديدن محبتى كوجك از هر مردى مىتولنى لآن ول تبديل به اسطوره بى
بديل عشقورزى در كل دنيا و تاريخ جهان كند مچلله میشود وقتی به او میخندند با او شوخی میکنند به او محبت میکنند. اصلا
مگرمیشود کسی مرا دوست داشته باشد؟ مک منبچین دارم که باید عافق من بلقوند؟
صفحه 7:
معرفی مینا در فیلم سینمایی رگ خواب
6 میدا دختری است سرشار از محرومیتهای هیجانی و این اطلاعات در طول فیلم. به صورت تدریجی؛ در قالب مونولوگهای
بیمخاطب مینابا پدرش روشن می شود. پدری که وقتی نگاه می کرد. دنیا جهنم میشد. و دختری که حالا هر روز پدر را از پشت
شیشههای باجه بلیط فروشی اتویوس نگاه می کند و میرود. اوج نمایش این شخصیت مهر طلب و وابسته جایی لست که مینا
مفهوم جمله فرانسوی روی دستمال کاغذی را میفهمد (دوستت دارم و بدون تو نمیتوانم زندگی کنم) و انگار گنجی بزرگ در
آغوش داردة دستمال را به سینه می فشارد و سرمست و خندان از کتابفروشی بیرون مبی آید. نخستین ارتباط صمیمانه کامران و
مینا شکل می گیرد.
صفحه 8:
ارتباط پدر مینا با او چگونه بوده |
#مینا منبع دل بستگی خوبی نداشته است. ابعاد روانشناختی به سال ها قبل برمی گردد. دختری که خیلی سال پیش مادرش را از
دست داد. یعنی یک منبع خوب دلبستگی نداشته است. پدری بوده که منبع دل بستگی باشد؛ اما او هم کم بوده است. پدری بوده که
صبح تا شب سر کار بوده و روشی هم داشته که نمیتوانسته با این دختر ارتباط برقرار کند. چون روش او تقریبا معلمی بوده است.
#پذر مربی نبوده و تربیت نمی کرده است؛ چون وقتی مینا خاک میخورده است. نگاهی معلمی میکرده است. نگاهی که هیچ گاه
مربی به متربی نمیکند تا احساس گناه نکند. اين در واقع درسی است برای تمام ما که وقتی میخواهیم تربیت کنیم. جوری برخورد
شیم که:احناین گنه پدهیمنمینا مزین نناشته است: اینجا نقش فادر بسیاز پزرنگ آ
صفحه 9:
باور مینا از ارزشمند بودن يا ارزشمند نبودنش
متأسفانه با وجود تکرار بیاهمیتیهای کامران. او همچنان در این رابطه میماند. گویا در ناخودآگاه. باور مین به کم ارزشی خودش
به او مىكويد زندگی چیزی جز لین نیست پس یمان و تحقیر شو. نشلنه های این بی ارزش بودن را زیاد میبینیم. وقتی برای اولین بار
چه رستوران رفته تا برای کار صحبت کند طوری ترک تحصیل خود را توضیح میدهد که یعنی درس خونده اما تمام نشده. گویا خیلی
نگران است که کامران فکر کند او تحصیل نکرده لست و این رفتارء ناشی از باور من ارزشمند نیستم و یا من بی کفایتم اوست.
صفحه 10:
نکته دیگر اینکه مینا با همان شدت خشمی از محل کار یا به نوعی محل زندگی اش
که کامران به او داده بیرون می آید که با همان شدت علاقه و عشق به همانجا
برمیگردد و میرود تمام پولسش را میدهد تسا یکشسب کامران خوشحال شود. و
دیالوگش با خودش در خانه. وقتی غذا را درست کرده و منتظر آمدن کامران است.
لين است: “من معمولاً زود مى خوليم ولى امشب بليد بيدار بمونم. آيا من بهاندازه کافی
خوب هستم؟ من زن خوبى براى كامران مى شم؟" این دو هیجان شدید متعارض.
نشان می دهد هم رفتن مینا بر اساس ترس هایش بوده و هم برگشتش بر اساس ترس
هایش. دو رفتار هیجانی.
در همین صحنه کامران و مردی که برای او کارمی کند یه او کلی می خندند که مینا فکر
کرده منظور كامران از مهمان همراهش. مادرش بوده. ليلا حاتصى با بازی خود. اینجا هر
دو حس رنجش و شادى ظاهرى را عالى نشان صى دهد. او بسیار رنجیده اما برای تاراحت
نكردن كامران كه به تازكى رفته و حالا بركشته با خندماى بلاستيكى آن دو همراهى
میکند و به کامران هم نمیگوید ناراحت شده. كويى ناراحت نشدن كامران مهمتر از
صفحه 11:
۳
100000
i
تروما در مینا
مینا با تکیه بر باور آلکه دوست داشتنی نیست و آدم ها او را ترک می کنند و اصولاً آدم
کم ارزشی است و خودش نمیتوند از پس خودش بربیاید. در ربطهای میماند که مدتی
است متوجه شده رابطه کارآمدی نیست. یمنی نیازهای او در لن برآورده نمیشود. اما مگر
باورهای مرکزی ما. ترس های ما و طرحوارههای ما میگذارند اطلاعات به انداه کافی
پردازش شوند؟
وقتی مینا به فرودگاه میرسد و کامران را باخانم منصور میبیند. تروما رخ میدهد یک
ضربه شدید عاطفی که او را ورد فاز افسردگی مضاعف میکند. اما مینا بیشتر از آنکه به
لین نتیجه برسد که کامران تمام شده وبه درد رابطه نمیخورد. لین باورش که تمام مردها
مرا مى گذارند و میروند تقویت میشود.
صفحه 12:
ل
بايانبندى فيلم مسير حركت مينا از ورود به رابطه و اوجكيرى تا فرود و رسیدن به
وضعيست بحرانى را بددرستى تكميل م ىكشد و توصى كذر وبلوئ حسى را در أو إيجاد
میکند. رگ خواب داستان به خود رسیدن است. داستان یک نفر که نیاز دارد تا وجود
خودش را در دیگری و تأیسد طلبسی دیگری پیدا کشد سیری را پشت سر میگذارد تا
خودش را در گنه وجود خودش بيدا كند يعنى به تحقیر و زلیش دوباره میرسد تا خودش
را بيدا كند.
0۳ TRAE
i ۳۳ 1
صفحه 13:
* باید توجه داشت که اینیک نقد روانشناختی است و تلاشی برای توجیه انواع کامرانها ندارد. گرچه چنین افرادی از هر جنسیتی, اگوسنتریسم یا
خودمحور هستند و نیازهای خود را در ولویت میدانند و لين رابطه بین کامران و مینا میتوانست برعکس رخ دهد. یعنی زنی خودخواه و پولدار
که از مردی خوشقيافه اما ضعیف و با ترسهای فراوان برای زمان استفاده ببرد. مثللی که شبیه یک نمونه بالینی واقعی است. البته بر اساس
مطالعات روانشناختی در سرتاسر دنیا اختلال شخصیت وابسته در زنها شایعتر از مردان است و این اختلال در فرزندان آخر خانواده شایعتر از
فرزندان اول خانواده است. قطعاً رواندرملنی میتولند کمکهای شایلنی به افرادی چنین. در بازشناسی افکار و ترسهایشان و بهبود عملکردشان در
زندگی داشته باشد. اما لین بستگی به لین دارد که افراد چقدر برای خودشان. زندگیشان و آیندهشان اهمیت قلثل باشند. در اینجاء تلاش شد تا با
بررسی فیلم خوشساخت حمید نعمت ا.. و بررسی شخصیت وزندگی کاراکتر مينا. نكلتى را متذكر شويم ا افرادى كه نشانههاى شخصیتی مشابه
باشخصیت مینا دارند به خودشناسی بیشتری برسند. امید که در جامعه. هرروز به لین رویکرد بیشتر نزدیک شویم که: تمام افراد جامعه بیمار
شناسی ؛ هدفی
رولنی نیستند. اما تمام افراد جامعه چیزهلیی را در مورد خودشان نمیدانند که اگر بدانند زندگی پربارتری خواهند داشت و روا
جز این ندار.