جان راسکین
اسلاید 1: جان راسكين ”هنر يك كشور فضيلت هاي سياسي واجتماعي ان كشور را بيان مي كند“فیلسوف، نقاش، شاعر، منتقد، نویسنده و اندیشمند انگلیسی
اسلاید 2: نگاهی به زندگی و آثار جان راسکین بررسی تاثیر اندیشه های او بر هنرمندان ابتدای قرن بیستمجان راسکین را بدون شک باید یکی از بزرگترین و تاثیرگذارترین دانشمندان و منتقدان قرن نوزدهم دانست که آرا و اندیشه های او تاثیر زیادی بر هنرمندان ابتدای سده بیستم ،از ویلیام موریس تا لوید رایت و از کاندینسکیتا شهرسازانی نظیر ابنزر هاوارد ، داشته است . اگر به این نکته مهم توجه شود که موریس ، گروپیوس ، کاندینسکی ، کله ، موهولی، ناگی، میس فان درروهه،رایت و... خود از بزرگان و تاثیرگذارترین هنر قرن بیستم می باشد ؛ ازرش و اهمییت و جایگاه راسکین بیشتر مشخص می شود .در اینجا به بررسی زندگی و معرفی آثار مهم و کتاب شناسی راسکین پرداخته و در ادامه تاثیر اندیشه های راسکین بر هنرمندان را در چهار محور که عبارتند از : نقاشی، هنرهای سنتی، شهرسازی، معماری، مرمت بناها و شهرهای تاریخی می باشد .اساس اندیشه های راسکین ، که بر مذهب و وفاداری به طبیعت استوار است ، در آثار و نوشته ها به جا مانده از بزرگان هنر ابتدا قرن بیستم به وضوح مشخص است و این پروژه سعی در یادآوری آنها، به صورت دسته بندی شده دارد .
اسلاید 3: مقدمه جان راسکین را باید بدون هیچ شک و تردیدی یکی از بزرگترین و ثاثیرگذارترین منتقدین و صاحب نظران ادبی و هنری قرن نوزدهم دانست ، که هر چه در اغلب کتاب های تاریخ هنر ، نامی از وی به میان آمده، اما چنان که شایسته اوست حق مطلب ادا نشده است . عدم اقبال بسیاری از منتقدان ، هنرمندان و پژوهشگران دوره مدرن و معاصر به جان راسکین ، شاید ناشی از تمایل شدید وی نسبت به حفظ سنت های گذشته باشد ؛ یعنی همان چیزی که اصلاً به مذاق مدرنیست ها و هنرمندان معاصر خوشایند نیست . جالب اینکه مبانی اندیشه پایه گذران هنر و معماری مدرن، چنان که خواهیم دید ، تا حد زیادی ریشه در تفکرات و نظرات جان راسکین دارد . ناشناخته ماندن تاثیرات راسکین بر بسیاری از هنرمندان هم عصر و پس از وی ، در حوزه های مختلف هنری و ادبی از یک سو ؛ و نیز گستردگی و تنوع اندیشه های وی در مسائل اجتماعی،اقتصادی،سیاسی و...از دیگر سوی ، انگیزه اصلی انجام و نگارش این پژوهش است ؛ هر چند که در این پژوهش صرفاً حوزه های مختلف هنری مد نظر بود است .
اسلاید 4: چنان که گفته شد در اکثر کتب تاریخ هنر نامی از جان راسکین آمده است . گامبریج، جانسن، گاردنر، لوسی اسمیت ، آرناسن و دیگران از هر یک به فراخور موضوع ، اشارتی به نام وی داشته اند ؛ اما هیچ یک درباره فراز و نشیب های زندگی او ، آثار ، اندیشه ها و ثاثیرات وی به طور مشروح سخن نگفته اند.در دایره المعارف بریتانیکا ، نیز مطلبی در مورد زندگی و آثار وی آمده است و باز هم از کنار تفسیر نظرات، اندیشه ها وتاثیرش بر دیگران در گذشته است . در هر حال این پژوهش که با توجه به حجم کم اطلاعات موجود در خصوص راسکین فراهم امده است ؛ سعی دارد تا در بخش اول ضمن معرفی راسکین و شرح زندگی او ، به اثار او نیز اشارتی داشته باشد .
اسلاید 5: زندگی و آثار جان راسکین راسکین به عنوان نویسنده ،منتقد و هنرمند، بیش از هر کس دیگری بر سلیقه و ذائقه عمومی انگلیس در عصر ملکه ویکتوریا تاثیر گذاشت تا حدی که بعضی از محققین معتقدند که هیچ تصوری از آن دوره ، بدون وجود او نمی تواند کامل باشد .جان راسکین در هشتم فوریه 1819 در لندن چشم به جهان گشود . والدینش متوجه یک نبوغ زود هنگام در فرزندشان شدند و به همین دلیل ، علایق و فعالیت هایش را با محدودیت هایی بیش از همسالانش ، تحت نظر داشتند . پدرش ، جان جمیزراسکین یک تاجر موفق بود . او علاقه خاصی به تابلوهای نقاشی داشت و هنگامی که با پسرش ، برای گرفتن سفارش ، به شهرهای مختلف مسافرت می کرد ، به گالری های نقاشی نیز سری می زد. خانواده اش در چهار سالگی او ، از لندن به هرن هیل رفتند ؛ وقتی بیست ساله شداز آنجا به دانمارک هیل در نزدیکی دلوچ اسباب کشیدند .بدین ترتیب تمایل طبیعی بسیار زیاد او برای نقاشی در نگارخانه دانشکده دلویچ به صورت رضایت مندانه ای ارضاء شد . این تابلوها چنان در ذهن او باقی ماندند که تا سال های سال جزئی از اصول ذهنی او بودند.
اسلاید 6: تشویق های پدرش باعث شد تا نقاشی را به طور جدی ، نزدیک نقاش آبرنگ کار به نام کوپلی فلدینگ فرا گیرد . وقتی چهارده سالش بود ، به همراه خانواده اش به نقاط مختلف اروپا رفت که از جمله ، تماشای کوههای آلپ تاثیر زیادی بر او گذاشت .در هفده سالگی علاقمند به دختر شریک اسپانیایی پدرش ، به نام آدل دومک شد که محرومیت از این عشق ، علت موثری دراحساس شکست همیشگی او به شمار می آید .جان راسکین در 1836 به آکسفورد رفت . در انجا که جایزه هنریNew Digate را در 1839 برای شعر برنده شد و با همان جایزه و کمک های پدرش توانست تابلوهای ترنر جمع آوری نماید .
اسلاید 7:
اسلاید 8: حضور راسکین در اکسفورد ، در بهار 1840 به علت بروز بیماری ، به پایان رسید .دکتر ها تشخیص دادند که این بیماری بسیار تحلیل برنده است و توصیه کردند که حتما به مسافرت خارج برود .بنابراین او به همراه خانواده اش به ایتالیا رفت .راسکین دستینه های بسیاری را در طول این سفر ترسی کرد . در رم بود که از دوستی به نام جرج ریچموند فرا گرفت که باید در موردکارهای حرفه ای و آماتور، نظراتشفاف و مشخصی داشته باشد . در بازگشت از سفر او امیدواری و اعتماد به نفس خود را بازیافته بود .به طوری که خود را وقف تشریح و تفسیر های تمام زیبایی هایی که می دید کرد. راسکین تابستان سال 1842 را به همراه خانواده اش در مون بلان ، بخش فرانسوی آلپ گذراند . در آنجا وی برای نوشتن کتابی د دفاع از ترنر برنامه ریزی کرد و کتاب با نام نقاشان مدرن در ماهمی 1843 چاپ ومنتشر شد ؛ یعنی زمانی که راسکین فقط بیست وچهار سالش بود .موفقییت قابل توجه کتاب وی را بر آن داشت تا کاری روی جلد دوم را نیز آغاز کند .نخستین سفر به ایتالیا
اسلاید 9: دومین سفر به ایتالیا ؛ ازدواج:راسکین در آوریل 1845 بدون والدینش مجدداً به ایتالیا رفت . در این سفر بود که زیبایی های معماری و مجسمه سازی ایتالیا را (که قبلاً ناشناخته بود )کشف کرد . بازگشتنش به دانمارک هیل با کامل شدن ، چاپ و انتشار دومین جلد نقاشان مدرن در آوریل 1846 همراه بود .در سال 1848 با دختری به نام افیمیاچالمرزگری ، فرزند دوست خانوادگی والدینش ، ازدواج کرد .در آوریل 1849 کتاب هفت مشهل معماری را در شرح ویژگی های اصلی معماری گوتیک نوشت .این کتاب موفقیت بی نظیری یافت . در پاییز 1849 به همراه خانواده اش به ونیز رفت که حاصل آن ، جلد اول کتاب های ونیز بود که در سال 1851 منتشر شد .در همان سال به حمایت از پیمان برادری هنرمندان پیش رافائلی پرداخت ، زیرا معتقد بود که منتقدین در حق آنها بی انصافی کرده اند، و در همان جا بود که با دانته گابریل روسی ، ادواردبرن جونز و جان اورت میلایزدوستی دیرپایی را به وجود آوردند ، اما دیری نپایید که میلایز یکی از اعضای منتخب آکادمی سلطنتی شد و به همین سادگی ؛ همسر راسکین، افیمیا ، او را در جولای 1854 ترک و پس از چند ماه با میلایز ازدواج کرد .
اسلاید 10: بازگشت به خانه پدری بازگشت راسکین به دانمارک هیل ، به نوعی فراز از آن همه چیزهایی بود که آزارش می دادند . نوشتن جلدهای سوم و چهارم نقاشان مدرن در اواسط سال 1885 در همین جا به پایان رسید . دلخوشی و علاقه اصلی راسکین ، ساختن موزه طبیعی آکسفورد بود که با حمات های دوستش سر هنری آکلند به او واگذار شده بود و از فوریه 1857 برای حدود یک سال تمام ، دغدغه اش گرداوری تابلوهای ترنر بود . همچنین او در این سالها سخنرانی های زیادی انجام داد ودر همین موقع بود که ورد مقولات اقتصادی گردید. نتیجه مباحث وی در اقتصاد هنر بعدها به صورت کتاب هایی چاپ شدند . در 1858 مجدداً شش هفته به تورین ایتالیا رفت . جلد پنجم نقاشان مدرن ، که در 1860 چاپ شد ، به ور چشم گیری تحت تاثیر علاقه راسکین به آثار ایتالیا و به ویژه کارهای پائولو ورونزه بود . در سال 1864 پدرش فوت کرد و راسکین با مادر پیرش به زندگی ادامه داد . ارثیه پدری برای راسکین یکصدوبیست هزار پوند به علاوه مجموعه ای از تابلوهای خوب بود ، ولی متاسفانه راسکین سلامتی روانی کامل برای استفاده از آنها را نداشت .
اسلاید 11: سالها واپسیندر 1869 راسکین به عنوان نخستین استاد هنر های زیبایی در دانشگاه آکسفورد انتخاب و معرفی شد.در آن سال ها ،سخنرانی های وی حیطه وسیعی از موظوعات،به جز هنر،را در بر می گرفتند.او مجموعه از آثار چاپ شده،عکس و طراحی هایش را برای آموزش دانشجویان به دانشگاه اهداء کرد.هم جنین وی یک مدرسه طراحی برای دانشجویان تاسیس نمود.راسکین در واقع نیاز داشت تا با انجام این اعمال هم چنان خود را به عنوان یک شخصیت عقلانی نشان دهد،اما واقعیت این بود که حملات بیماری روانی افسردگی مانیک او را به شدت نا توان ساخته بود.با مرگ مادرش در 1871،راسکین خانه ی پدری را فروخت و در کانیستون سکونت گزید.بیماری او در 1878 به اوج خود رسید.در 1879 بالاخره تسلیم معالجات پزشکی شد و در همین سال از جیمز مکلین ویسلر به خاطر توهین به او در مورد نقد غیر مسئولان یکی از آثارش،معذرت خواهی کرد.در این مدت فقط نوشتن زندگی نامه اش،تنها کری بود که انجام می داد.اما پس از یک حمله شش ماهه در تابستان 1889،به کلی از نوشتن هر چیزی به جز امضایش ناتوان شد؛و بالاخره در بیستم ژانویه 1900 از دنیا رفت و در کانیستون به خاک سپرده شد.
اسلاید 12: بررسی زندگی :چنین معمول است که راسکین را به عنوان یک چهره عمومی از دوره ی ویکتوریا در انگلستان بشناسیم ؛ کسی که محافظ وجدان هنری کشورش بود و ضمن پاسداری از سبک گوتیک ، خواستار به کارگیری آن در تازیینات ساختمان ها بود .باید گفت که پذرش راسکین در نقش یک پیام آور هنری ، به سادگی اتفاق نیفتاد. قسمت اعظم نقد هنری او ، که نقش ناب ذاتی اوست ، تا پیش از سی و پنج سالگی اش نوشته شد . جنبش احیای گوتیک در ربع آخر قرن نوزده ، با نظرات غالباً لغزش ناپذیر او همراه شد ولی به تدریج از 1860 به بعد علاقه شخصی خود او به نقد هنری کم شد و به سمت اقتصاد سیاسی و اجتماعی گرایش یافت .
اسلاید 13: آثار منتشر شده وي: 1) نقاشان مدرن (1843) 2)هفت مشعل معماري (1848)3)سنگهاي ونيز (1855)4)مباحثي در معماري و نقاشي (1853) 5)تاجگذاري زيتونهاي وحشي (1866) (كتابي در باب اقتصاد سياسي مسائل اجتماعي) 6) به سوي اين آخرين (1862) راسكين در سال 1889 از مقام تدريس و نويسندگي كنارهگيري كرد و در سال 1900 از اين جهان رخت بست. آثار مكتوب وي: 250 اثر جمعآوري شده توسط دو تن از دوستانش در سال 1912.
اسلاید 14: علایق و شخصیت :وجدان سخت گیرانه مذهب او هیچ گاه به او اجازه نداد که در پناه ثروت بادآورده اش ، به راحتی زندگی کند . راسکین با سختی و تنهایی در اواخ عمر ، اغلب با حملات روانی زندگی کرد . علایق او به شدت گسترده بودند ، از هنر تا زمین شناسی ،از گیاه شناسی تا علوم سیاسی و اجتماعی و ..؛و این تنوع علایق بی ربط با یک دیگر نیز ، خود یکی از علایم بیماری روانی او بود. نقد هنری او نیز با همه ی ثاثیرات غیر قابل انکارش، فاقد یک ساختار مشخص و فقط بر پایه ی نتایج و استدلال های شخصی او بنا شده است .
اسلاید 15: سبک و اندیشه:سبک ادبی راسکین را باید پژواکی از قرائت شاه جیمز از انجیل دانست که تحت تاثیر نویسندگانی نظیر ریچارد هوکر و دکتر ساموئل جانسون بود، نویسندگانی که در نظر او لغزش نا پذیر بودند.اما اندیشه هایش بیشتر مرهول پلاتو، فیلسوف یونانی است که راسکین به خوبی شکل آن ها را مطابق با روش خود تغییر داد.در واقع او در عشق به طبیعت و ستودن زیبای چشم انداز کوهستان، دنباله روی ویلیام وردزورث شاعر بزرگ رمانتیک بود.از سوی دیگر آثار ترنر،نقاش بزرگ انگلیسی ابتدای قرن19،و کلودلرن،نقاش بزرگ فرانسوی قرن هفدهم،پایه اصول زیبایی شناسی او را تشکیل دادند. اخلاقیات مذهبی آمیخته با معماری گوتیک نیز یکی دیگر از عوامل مؤثر در ایده های راسکین بود. وی اشکال و ظروف و اجزای معماری به کار رفته در سبک باروک را، که در طبیعت به صورت طبیعی یافت نمی شوند، مصنوعی و دروغین می دانست و آن ها را هنر بد نام نهاد.در نظر او هنر خوب، حقیقت طبیعت بود، که در واقع سر چشمه ی آن نیز به شمار می رفت.
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.