سایر

داستان 99 سکه

صفحه 1:
ey SSS er ees Ce ‏خود نیز علت را نمی‌دانست . روزی‎

صفحه 2:
به دنیال صدا » پایشاه متو ۳۲۱۲۲ می‌شد 09 . 0000 ron

صفحه 3:
پس از شنیدن سخن آشپز » پادشاه با نخست‌وزیر در أين مورد > كفت : قربان » اين آشپز هنوز عضو گروه ‎۹٩‏ نیست . اگز أو ‎tat enon‏ ۲

صفحه 4:
نخست‌وزیر جواب داد : اگر می‌خوا! اهید بدا 3 33 وت بر COU 2 ‏ل‎

صفحه 5:
پادشاه بر اساس حرف‌های نخست‌وزیر فره

صفحه 6:
ا الال برد و باز كرد . با ديدن سكههاى طلايى ابتدآ مت كشت . آشيز سكههاى طلايى را روى ميز كَذَا ‎ah.‏ ‏کرد اشتباهی رخ داده است . بارها طلاها را مر ولی 7 7 FERRE GAC reer Cor are Cone CM Pee BC

صفحه 7:
شروع به جستجوی سکه‌ی صدم کرد .اتأق‌ها و حتي حیاط را ‎eee oes Yer rely‏ يك سكدى طلايى ديكر به دست آورد و ثروت خود رآ .برسائد

صفحه 8:
۱ همسر و فرزندش اتقد کرد که چرا ار (۱ ۳۳۲ ‎eet Beet erro‏ و جنين بلايى بر سر آشبز لورد. ۳

صفحه 9:
نخستوزیر جولب داد : قربان » حالا این آشپز رسما به عصویت گروه ۱ گروه ‎۹٩‏ چنین افرادی هستند » آنان زیاد دارند اما راضی نیستند ۰ ۱13 بیشتر به دست آورند » می‌خواهند هر چه زودتر یک‌صد سکه را از ‎Rye Sey rl Yo ere oer S nN YB)‏ ۱ اعضاى كروه 14 ناميده مىشوندا

صفحه 10:

صفحه 11:
-omid20.com | as

62,000 تومان