سایرسایر

زندگی نامه آبراهام مزلو

34 صفحه
620 بازدید
17 آبان 1400

صفحه 1:

صفحه 2:
موضوع: زندگی نامه آبراهام مزلو دانشجو: غزل نورپی ملایری استاد: آقای محمد مجدیان رشته: مشاوره

صفحه 3:
مقدمه براهام مزلو در اول آوریل ۱۹۰۸ در محلعلی فقیرنشین در بروکلین ايللت نيويورك. به دنیا آمد. پدرش ساموثل. یک بهودی روس بود. ساموئل یک چلیک ساز (پیت ساز) بود که بعد از یک توقف کوتاه در فیلادلفیاء به خانه ی اقوامش در نیویورک رفت وبا آن‌ها زندگی کرد. در آنجا بود که به دخترعموی خود. رزه در کی‌اف نامه نوشت و از او خواست تا به آمریکا آمده و با او ازدواج کند. دخترعمویش این کار را کرد. و آبراهام کوچک اولین فرزند از هفت فرزند آن‌ها بود. خانولده ی آن‌ها بسیار «خانه به دوش» بود؛ بعنی» هر چه کار و بار پدرش به کندی بهتر می‌شد. آن‌ها تادر می‌شدند از آپارتمان‌هایی بدون لب گرم و بدون شوفاژ به خانه‌هایی اندکی بهتر بروند. تعداد این + اسیاب کشي‌هابس یار ریاد بود

صفحه 4:
برش زنی نامهربان. خشکه مذهب. و خرافلتی بود که انگار وظیفه‌اش اذیت کردن آیراهام اسنت: ما ش می‌گفت: آگرنبه جای دزء از پتجره:بیرون برود. خدا او را سننگ حی کند: از از شیشه ی عسل بخورد. خدا زبان او را بند خواهد آورد. این تهدیدها از بایت انتقام خداوندی باعث شد نا حس کنجکاوی که در دانشمندان مشاهده می‌شود در آبراهام به وجود آید. او به جای در. از پتجره وارد خلنه و از آن خارج می‌شد و می‌دید که سنگ نشده‌است؛ یواشکی به سراغ شيشه ی عسل می‌رفت وبا هر انگشتی که از ن می‌خورد. اسم برادران و خواهرانش را تند تند تکرار می‌کرد و متوجه می‌شد که زیانش بند نمی‌آید. به همین دلیل, مزلو معتقد شد که افراد مذهبی که روشن فکرانه به مطالعه ی مذهب نمی‌پردازند. خرافاتی می‌شوند.

صفحه 5:
_ بی‌رحمی‌های مادر مزلو بسیار زیاد و متنوع بودند. _ سر میز غذاء او حتماً کاری می‌کرد که به آبراهام غذای کمتری برسد. او می‌خواست که آبراهام. بهعنوان پسر بزرگ خانوده در برابر دیگران کوچک شود و مقام خود به عنون برادر بزرگتر را از دست بدهد. در اینجا یک پیام ظریف نیز وجود داشت: اگر غذا دادن به معنای ابراز محبت بود. این کار نشان می‌داد که مادرش هیچ محبتی نسبت به وی ندارد.

صفحه 6:
مونو وس ملق مسقل د اف ه وروا كه دسا راسو سال بور زمين كذاشت. او بيرون رفت در حللى كه یادش رفته بودبه دستور دائمی مادرش, ("همیشه لت آشغال هاى خودتان را جمع كنيد"). عمل كند. مزلو زمانى متوجه خطاى خود شد كه صدای جیغ مادرش را شنید که می‌گفت. "چرابه حرف‌هايم گوش نمی‌دهید؟". وقتی به هال رسید. مادرش روی دیسک‌ها راه می رفت وبا پاشتهی کفش‌هلیش آن‌ها شکست . یک روز ديكر مزلو دو بجه كربه به خانه آورد و آنها را در زير زمين كذاشت. رز صداى ميو میوی آنها را شنيد او بجه كربدها را كرفت و سر آنها را آنقدر به ديوار آجری زيرزمين كوبيد نا

صفحه 7:
رایطه ی مزلوبا پدرش نیز جللب نبود. وقتی که ساموئل از کارش به‌طور کلی خسته و دلزده شد. تا آنجا که می‌تو کاری دخللت نمی‌کرد و اکثر اوقات در خلنه ب که صبح زود از خانه می‌رفت و تا دیر وقت بیرون می‌ماند و با ز خلنه و خانوده دوری می‌کرد. بر خلاف مادرش: پدرش در هیچ .ليش نمىشد. شليد به خاطر ناراضى بودن از هر بار نيز بهانهاى مىتراشيد. وقتى هم كه به خلنه مىرسيد. بجدها

صفحه 8:
اما دوران نوجولنی وی مصادف شد یا رکود اقتصادی بزرگ در آمریکا و کسب و کار پدرش با كلد عواجه شد پدرش:جر له اند وریه: ین خر تیه دورن سورب م دويتت دنه بنابرلین»مزلو نیز مثل آدلره و برخلاف فروید یا سالوان. پدرش را بيشتر از مادرش دوست داشت. مانند جولیان راتر. مزلو ساعات زیادی را در کتابخانههای بروگلین می‌گذران. اما زندگی در بروکلین برای یک پسر بچه ی بهودی بسیار دشوار. و دسترسی به کتابخانه‌هاء از

صفحه 9:
نیویورک. گروه‌های گنگستری از پسران جوان خلافکا محله‌های مجاور را تحت کنترل خود داشتند. او یادگرفت که در محوطه محله‌های با قومیت‌های مختلف. در ن زمان در رن زمان در بهودی‌نشین بملند تا میادا گیر لین اراذل و اوباش بیفتد. وقتی که دل به دریازده و برای به کتابخلنه از محله ی خود بیرون می‌رفت. از مسیرهای خاصی رد می‌شد که راه‌های فرار از آنها را به خوبی می‌شناخت. او بای این که تحت حملیت قرار گیرد. از پسران جوان past ‎U Cuulgs (50.‏ او را یه عضویت بپذيرند. ‎

صفحه 10:
آن‌ها شرط عضویت را چنین اعلام کردند که او بلید گربه‌های ولگرد را بکشد و به دخترها سنک پرت کند. هیچ‌یک از این دو کاره و سایر کارهای خلاف با طبیعت مزلو سازگار نبود. به همین دلیل از عضویت در گروه‌های کنگستر بهودی صرف نظر کرد. در عوض: مخفیلنه وبا احتیاط تمام به کتابخلنه می‌رفت و خیلی زود ‎JIS‏ کتاب‌های بخش کودکان کتابخانه ی محل را به پایان رساند و به عنوان پاداش. کارت عضویت بزرگسالان را

صفحه 11:
ت .که او از اول می‌دانست: که مزلو آنقدر هم:زرنگ نیست:با این حال؛ او دز اگرد خوبی بود. آنقدر خوب که به او لقب "یهودی زرنگ " داده بودند

صفحه 12:
یک مشکل دیگر مزلوء ظاهرش بود. او نیز مانند هورنای احساس می‌کرد زشت است. او دراز و الأمر يود و«ساغ يورك و پت و بهسین, داضت وربه- همین دلیل مورد: تعسخر:دیگران: قرار ‎ic hype‏ حي يدر خرحش ممیشه از بیهبی اعضأی خانوده:می‌پزنیه+ "تانيم حال يديه این زشتی دیده‌اید؟" مواردی از این قبیل باعث شدند مزلو شدیداً دچار عقده ی حقارت شود و کودکی خود را با عنوان "دوره‌ای با نهایت بدبختی " توصیف کند.

صفحه 13:
عملکرد بسیار خوبی داشت. بعد از دیپلم. از یک کالج به کالچ دیگر رفت. ابتدا می‌خواست که او به دبیرستانی مخصوص پسران باهوش (یا درس‌خوان) رفت و در آنجا در اکثر درس‌ها به دانشگاه بسیار معتبر کوزنل در ایتاکای نیویورک برود: لین یکی از معدود دانشگاه‌هایی بود که برای ثبت نام بهودیان محدودیت قلثل نمی‌شد. پسرعموی مزلوهویل. که بهترین دوست وی نیز محسوب می‌کد در آنجا پذیرفته شده يويد اما مزلم اعتماد به نفین کافی ندافت تا فرم تقاضای ثبت نام را پفرستد.به لین ترتیب» در زمستان ۱۹۲۵ در سیتی ‎IS‏ نیویورک ثبت نام کرد.

صفحه 14:
در نیویورک چند پیشامد خوب و بد برایش روی داد یکی از منابع ناراحتی وىء هندسه بود. او آنقدر از هندسه متنفر بود که در بیشتر کلاس‌ها غايب شد. به همین دلیل, و با این که در امتحانات قبول شده بود. آن ترم را شد. او بر خلاف بسیاری از ما؛ نمی‌توانست با تحمل مشقات. به هر قیمت که شده. از مشکلات زندگی خلاص شود. اگر نمی‌توانست چیزی را تحمل کند. از انجام آن صرف نظر حتى اكر انجام آن واقعأ ضرورى مىبود. می 1# یک ترم دیگر هم مشروط شد.

صفحه 15:
_ تصمیم گرفت به خواندن حقوق بپردازد. او در دانشگاهی نه چندان معتبر ثبت نام کرد. و به زودی حوصله‌اش سررفت. مزلو, به رغم مخالفت پدرش, که او رابه خواندن حقوق تشویق کرده بود. و طبق روحیه ی خودش. حقوق را کنر گذاشت. او که از رشته‌ای به رشته ی دیگر می‌رفت. مدتی را به خواندن سوسیالیسم پرداخت. اما هرگز مثل آدلر و فروم به یک فعال اجتماعى (اكتيويست) تبديل نشد. احتمالاً او سركرم مسائل ديكرى بود. مخصوصاً علاقداش به دشترعم‌اش: بزتاگودمین, احتمال ‎gS‏ لذن مساقل:بودمانسعه إو ارالرديف شعروبيه يرن مى ترسيد. از طرف ديكر دوست داشت به بسرعمويش ويل در كورئل ببيوندد.

صفحه 16:
سر انجام مزلو در کورل ثبت نام کرد. درست همان‌طور که در مورد سالیوان دیدیم. دانشگاه کورنل تبعیض‌آمیز علیه بهودیان. روحیه ی بهودی‌ستیزی بسیار قوی بود. در خود شهر ایتاکا هم همین روحیه حاکم بود. به همین دلیل: در کالج تاون سکنی گزید. اما در همین دانشگاه بود که مزلو برای اولین بار با روان‌شناسی آشنا شد. همان‌طور که در مورد کلی اتفاق افتاده کلاس "مقدمات زوانشناسن ". بسيار كه لكتده يوت / بود. تیچنر یکی از شاکردان ویلهلم وونت. بنيانكذار روانشناسى بود. او در سال 1857 به کورنل آمده بود و به عنوان پرچمدار ساختارگر ی مزلو تجربه ی یدی بود. در اين دانشگاه: به رغم عدم وجود سیاست‌های زوان‌شنانی آن‌ها + ادوارد:یی: تیچتر: slog jo taal go Kal gy ‏اس‎

صفحه 17:
سی و پنج سال بعد از استخدام تیچنر در لین دانشگاه» مزلو تیچتر را دید که در لباس‌های آکادمیک. دز حللی آکه: دآنشجویان:دوزه.ي فوق لیسانین زوان‌شناسی: عطیمانه ونوا ‎le‏ ‏می‌شود. تیچنر در این دانشگاه. به تدریس مکتبی عی‌پرداشت: که همه بجر يدش مدت‌ها :یود آن را نامعتیر: و از بین, رفته من‌داشنتند: ساختارگرایی مطللب واقعاً کسل کننده‌ای را یاد می‌داد. کسل کنندگی روان‌شناسی یکی از دو دلیل عمده برای ترک تحصیل مزلو آن هم فقط بعد از یک ترم. و بازگشت وی به سیتی کالج بود. دلیل دیگر. برتا یود می‌کردند. از محوطه ی دانشگاه ر

صفحه 18:
مزلو و برتا یمد از مدت‌ها همدیگر را دیدند. خجللت ذلتی مزلو باعث شد نتولند علاقه ی خود را ابزار کند. مزلو خجالتی بود و برتا تودار. خوشبختلنه. خواهر بر و راز آن‌ها را یرای یکدیگر فاش ساخت. آن دو در کنار هم نشسته و هر دو در عذاب بودند. با آنا متوجه اين موضوع شد دیدن لین وضتي نا بر را ازادست ,ناد .وبيه لزي .دو قلعا ‎yp ad‏ لنطنن مدميلة بد همديكر بكوبيد كه يكديكر را دوست داريد. مزلو مىكويد كه از اين لحظه بود که زندگی وی آغاز شد.

صفحه 19:
مزلو بعد از رفتن به دانشگاه ویسکانسین متوجه شد که کافکا صرفاً به عنوان استاد مهمان به آنجا آمد‌است. با لین حال» در انا ملند وبه تحمیل روانشناستن ادمه: یه لین ترتیب» بالاخره رشتظٌ تحصیلی وی مشخص شد اما زندگی شخصی وی هنوز نامعلوم بود. لحظه‌ای نبود که یه برتافکر نکند. سر انجام تحملش بهپایلن رسید. او با تلگراف از برتا خواستگاری كرد و يرتا نيز قبول كرد. آنها در آخرین روز سال ۱۹۳۸ ازدواج کردند

صفحه 20:
امه ی خود کار کرد مزلوبه تحصیل و کار در ویسکانسین ادامه داد و بدون عجله روى بايا )5 در ۱۹۳۴ آن را به پایان رساند. آنگاهه از ۱۹۳۷ تا ۱۹۵۱ در دانشگاه کلمبیا به‌طور موقت به تدریس پرداخت. سرانجام. او شغلی دائم در دانشگاه برندیس به دست آورد (۱ ۳۱۹۵ ۹ در آنجا او به مدت ده سال رئيس دبارتمان روان‌شناسی بود. در سال ۱۹۶۸ به whee: ریاست انجمن روان‌شناسی آمریکا رسید. او که از میانسالی از دره‌هایی رنج می‌برد. در سال ۱۹۷۰ در اثر حمله ی قلبی درگذشت.

صفحه 21:
8 هر كدام از ماء داراى يك طبیعت درینی بیولوژیکی هستیم که به یک معنا طبیعی, ذاتی و غیرقبل تفییر است وبه روش علمی می‌توان ن را مطالعه كرد. لين طبيعت درونى ات لزوماً بد نيست. نيازهاء عواطف و ظرفیت‌های اساسی انسان در ذات خود خنثی, پیشا اخلاقی و حتی خوب هستند. به نظر می‌رسد که انسان فا و لزوماً بد نيست. بیماری و رفتارهای شرورلنه. در نتیجه ی ناکام ماندن انسان در رسیدگی به نیازهای طبیمی. عواطف انسانی و استعدادهایش ایجاد می‌شود. حتی خشم: لزوماً بد نيست. هر چقدر که ما در مورد راي شهاى طبيعى انسانى بيشتر بدانيم اين برايمان آسانتر خواهد يود كه به او بكوييم نا چگینه خوت باشده شاد باشد: مقیه باشد: وید خود احترام بكذارد: جكونه دوست :داشته ياش و چگونه استعدادهایش را شکوفا کند. يه این شیوه می‌توان اغلب مشکلات شخصیتی آینده را حل کرد

صفحه 22:
نیازبه تعالی نیاز به خودشکوفایی نیازهای شناختی نیازهای زیبایی‌شناسی نیاز به رضایت درونی به عشق, محبت نیاز یه امنیت ء نیازهای اولیه و فیزیولوژیکی

صفحه 23:
لبراهام مازلو بيمارىهاى رولنى را بهعنوان «دور افتادن از نسانیت کامل و شکوفلیی طبیعت انسان» در نظر می‌گرفت؛ نه به عنوان مشکلات فیزیکی یا فیزیلوژیک. برای مثال. او فکر می‌کرد که مشکلات عصبی با اختلالات معنو از دست: دادن معتا؛ شک:و تزدید مر مورت اهداف زندگی, غم و عصبانیت در مورد عشق از دست رفته. دیدن زندگی از دریچهای متفاوت. از دست دادن شجاعت یا امید. ناامیدی در مورد آینده. تنفر از خود. اعتقاده به اینکه زندگی فردبه هدر می‌رود» یا لین که هیچ امکان لذت یا عشقی وجود ندارد. مرتبط هستند. اگر چه او لین احتمال را تصدیق کرده بود که اختلالات رولنی ممکن است برخی عوامل فیزیکی نا پیولوویکی: داشته:پاشند اما از نظر او عولمل اجتماعی: آنوزشی: منیاسی» خانوادگی و امثال هم نقش بسیاربزرگتری را در مشكلات روانى ايفا م ىكردند.

صفحه 24:
8 مدل پنچ مرحله‌ای مازلو رای در بر گرفتن نیازهای شناختی و زیبیی‌شناختی گسترش داده شده است (۵.۶/۸ دسته‌های جدید). در هرم جدید. نیازها از پایین به بالا عبارتند از ... ‏نيازهاى بيولوزيكى و فیزیلوژیکی, مانند هواء غذاء مسكن. كرماء خواب و‎ .١ ''. تيازهاى ايمنى. مانند .به حفاظت شدن در برابر عوامل خطرء داشتن امنيتء نظم. قانون. ثبات و رهایی از ترس ۴ نیازبه ععق وا تملق, ‎capsule‏ صمیمیت: اعتباد و"پذیرش: دریافت و ابراز محیت و معقء تحت‌تاثیر قرار دادن دیگران و بخشی از یک گروه (خانواده. دوستان. کار) بودن

صفحه 25:
۴ نیز به احترام. که مازلو آن‌ها را به دو دسته تقسیم ‎ge‏ ققد ‎a yl‏ عزت‌نقس برای خود (عزت موفقیت و استقلال) و دوم؛ نیز به پذیرفته شدن توسط دیگران (به عنوان مثال. شان و منزلت) ۵ نیازهای شناختی, مانند علم. کنجکاوی, اکتشاف. نیاز به معنا و قابل پیش‌بینی بودن ۶ نیزهای زیبایی‌شناسی, قدردانی و در جستجوی زیبایی؛فرم و تعادل بودن ‎V‏ نیاز یه خودشکوفلیی؛ نیاز به درک پتانسیل شخصی و تملیل به تبدیل شدن به چیزی که فرد ‏قادر به تبدیل شدن به آن است. ‎ ‎ ‏۸ نیازهای تعلی. تحریک شدن با ارزش‌هایی که باعث می‌شود فردفراتر از بعد شخصی خود برود به عتوان متال, تجربیات آحساسین و تجزییات: خاص با طبیعت: تجربیات زیباین‌شتاختی: خدمت به: ‏ديكران. دائش علمى: ایمان مذهبی و ... ‎

صفحه 26:
آنها واقعيت را به طور موثر درك مىكنند و ‎a (last ald pub asl‏ غود و دیگران راب خاطرآنجه هبخن فى يذيرند. در افكار و اعمال خود. خودجوش و خودانكيز مشکل‌محور هستند نه خودمحور حس شوخطبعى غير معمولى دارند قادرند که به زندگی به بسیار خلاق هستند. برت عینی نگاه ‎BUS‏ ایجاد رولبط بین فردی رضایت‌بخش عمیق با تعداد كمى از اقراد يها حفط تيع خمنوستی تا ان تكرشهاى دموكراتيك دارند. استانداردهای اخلاقی

صفحه 27:
*. زندگی کردن مانند یک کودک, با موشکافی و تمرکز بالا امتحان کردن چیزهای جدید به جای پیروی از مسیرهای اثبات شده در گذشته * _ توجه کردن به احساسات خود در ارزیلبی تجارب به جای در نظر گرفتن سنت‌ها و نظر اکثریت اجتتاب از تظاهر كردن داشتن آمادگی برای رد شدن نظرات و ایده‌ها قبول مسئولیت و سخت کوشی

صفحه 28:
نظریمی سلسله‌مراتب نیازهای مازلوه نقش مهمی در آموزش و مدیریت کلاس مدارین,دلفته است: مازلو ینک رویکر جامع را برای آموزش و یگیری اققلذ کرده است و نظری‌ی اوبه تمام ویژگی‌های فیزیکی, عاطفی. اجتماعی و عقلانی یک فرد و چگونگی تاثیر آن‌ها:یز یاهگیری توجه :من کندد.کاربردهای نظریه: تلم مراتب:مازلو دز کار یک سلم وآشح ابتدا باید نیازهای ریولوژیکی اولیه آن‌ها برآورده شده باشند. به عنوان مثال» تمرکز بر روی یادگیری؛ یرای یک دانش‌آموز خسته و گرسته دشوار خواهد بود. دانش آموزان بلید احساس امنیت عاطفی و فیزیکی کنند و در کلاس درس پذیرفته شوند تا پیشرفت کنند و به پتانسیل کامل خود

صفحه 29:
‎J.‏ ل 2 مح حوزه‌ه امروزه نظریه مازلو هم در روانشتاده ‎al‏ 2 و هم خارج از آن بسیار شده است آموزش و کسب‌وکار به طور خاص تحت‌تاثیر لین نظريه قرار كرفتها: 1 ۱ 5 ۱ هرم مازلو در ميان مردم محبو ‎Ul col‏ انتقاداتى ‎Ob lw belen‏ ‎crite‏ وب استه آما انتقاداتن هم بر آن وارد م فود برك از مهوتزير ‏( نیاز ‎ ‏انسان از سلسه مرلتب رلتب پیروی نمی کنند. آزمودن لین نظریه دشوار است. 1 لریه دشوار است. اختلاف نظر ‏بر سر تعریف دقیق خود شکوفایی»

صفحه 30:
_ اگرچه برخی تحقیقات از نظریمی مازلو پشتیبانی می‌کنند. اما بیشتر تحقیقات نتوانسته‌اند ایده سلسله‌مراتب نیازها را اثبات کنند. برخی مطالعات نشا اند كه شواهد کمی برای رتبه‌یندی لین نیازها توسط مازلو و :حتی شواهد کمتری مبتی:بز اينکه ین نيأها در یک نظام سلسله مراتبی قرار دارند. وجود دارد. از طریق بررسی فرهنگ‌هایی که در آن‌ها تعداد زیادی از مردم در فقر زندگی می‌کنند (ماندد هند), روشن است که مردم هنوز هم به دنیال یافتن نیازهای بالاتری ماتند عشق و تعلق هستند.

صفحه 31:
_ دیگر انتقادات از نظریه مازلو به این اشاره می‌کنند که ارزیابی علممی تعریف مازلو از خودشکوفایی دشوار است. تحقیقات او در مورد خودشکافایی نیز براساس یک نمونه بسیار محدود از افراد بوده است؛ از جمله افرادی که او آن‌ها را می‌شناخت و همچنین زندكينامههاى افراد مشهورى كه مازلو آنها را خودشكوفا مىدانست.

صفحه 32:
مهوترين محدوديت نظريه مازلو مربوط به متدولوذى وى است. مازلو ويزكىهاى افراد خودشكوفا را از اتجام یک روش کیقی به نام تحلیل زتدگینمهایفرمولیزه کرد. او زندگینامه‌ها و تشته‌های ۱۸ تفر که ‎gal ll ln]‏ خودشکوفاامدهبود: اد از اين منليع. او ليستى از ويذكىهابى را هیه کرد که به نظر می‌رسید از ویژگی‌های این گروه خاص از مردم باشد. نه ویژگی ذاتی تمام انسان‌ها! بررسی قرا تحلیل زندگی‌نام‌ای مازلو بر یک نمونه مفرضانه از فراد خودساخته تمرکز داشت که عمدتا محدود به چفرسون: لبراهام لینکلن. آلبرت انیشتین: وبليام ‎jaar‏ آلدوس هاکسلی, بتهوون). اگرچه مازلو زنان خودشكوفا ماتند النو, رزا را نیز مورد مطالعه قرار داد ما آن‌ها بخش کوچکی از نمونمی مطالعلتی او را تشکیل می‌دادند. لین سفیدپوست تحصیل کرده بود (ماندد توما تعقیم نظرین و به زنان و افرادی از طبقات پایین اجتماعی یا فومیت‌های مختلف را دشوار می‌سازد. بنبرین, اعتبار جمعیتی یافته‌های مازلو زیر سوال می‌رود.

صفحه 33:
روان‌شناسی انسانگرایانه مازلو به جای تمرکز بر رفتارهای غیرعادی, بر تربيت افراد سالم تمرکز داشت. در مطلعه‌ای که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد. محققان دانشگاه ایلیویز تصمیم گرفتند تا سلسله‌مراتب نیارها را در مورد آزمایش قرار دهند. چیزی که آن‌ها کشف کردند لین بود كه تحقق نیازها به شدت با شادی در ارتباط بود» مردم از فرهنگ‌های سراسر جهان گزارش دادند که خودشکوفلیی و نیازهای اجتماعی. حتی زملنی که بسیاری از نیازهای اساسی آن‌ها برآورده نشده بونند؛ برایشان مهم .بوذه استه چنین نتایجی نشان. می‌دهند. که در حللیی که رک‌های قدرتمندی برای رفتار انسان باشند. لزوما شکل سلسله نیازها می‌توانند محر مراتبى که مزلوتوصیف کرده‌است را بهخود نمی‌گیرد.

صفحه 34:
cS ‏سب منابع‎ = 522500 ARS en col Teo Sera ‏در ۷ ژانویه ۲۰۰۸سایت انسان سبز‎ 1 https://treatta.com 3

39,000 تومان