زینب (س) از تولد تا رحلت
اسلاید 1: Iran20History.comزینب از تولد تا رحلت
اسلاید 2: تولد زینب:زینب(س)دختر بزرگ ساقی کوثرو بانوفاطمه زهرا(س) به روایت معقولتر در کتاب بحرالمصائب در اول یا اوایل شعبان سنه شش هجرت و دو سال بعد از تولد برادر بزرگوارش سیدالشهدا متولد شدند.( در طرازالمذهب حدسا ولادت این حضرت را در ماه رمضان چند روزی مانده سنه نهم هجری که پیامبر به سفر تبوک رفته بود و علی در مدینه بود دانسته اند.)در روایت دیگر تولد آن حضرت را پنجم جمادی الاول سنه پنجم آورده اند. نام زینب: نام زینب یا ماخوذ از ”زنب“است از باب ”فرح“یعنی فربه شد. و یا این که به اصل خود باشد به معنی درخت خوش بوی نیکو منظر(در استعارات عرب اشخاص بزرگ را به شجر تعبیر می کنند) و یا این که ”زین اب“ بوده است یعنی زینت پدر که اعتبار همین معنی تعبیر از آن مخدره نموده “زین ابیها“ در مقابل ”ام ابیها“ و این خالی از وجهه نیست.
اسلاید 3: کنیه: کنیه آن حضرت ”ام کلثوم“ است و این موضوع هیچ منافاتی ندارد با این که نام خواهر بزرگوار و والااخترشان ام کلثوم بوده است. چرا که بسیار اتفاق افتاده است که یک کنیه و لقب را به چند خواهر و یا برادردهند.چنانچه امام حسین(ع) به سبب اخلاص فراوانی که به پدر بزرگوارشان داشتند نام سه پسر خود را ”علی“ گذاشتند و برای رفع اشتباه آنها را مقید به ”اکبر“ و “اوسط“ و ”اصغر“ فرموده بودند.القاب آن حضرت: آن حضرت مزین به القاب بی شماری هستند از جمله آنها میتوان به:محدثه, موثقه , عابده, مخبره, کامله, نائبه الزهرا,محبوبه المصطفی,صدیقه الصغری , شریکه الحسصن سید الشهدا ,مظلومه وحیده ,فاضله, زاهده ,عاقله,ناموس الکبری و ....... اشاره کرد.
اسلاید 4: جناب عبدالله در تمام غزوه ها و جنگ ها در موکب همایون علوی حاضر بودند تا آن زمان که امیر المومنین را در محراب کوفه شهید کردند. حضرت زینب پنج فرزند داشتند که چهار تای آنها پسر و یکی از آنها دختر بود. علی ,عون ا لاکبر و محمد و عباس و ام کلثوم. در روایات آمده است که معاویه دختر عبدالله را برای یزید خواستگاری نمود که امام حسین در جواب مروان (نماینده معاویه برای خواستگاری) ام کلثوم راکابین بست به پسر عم او قاسم بن محمد بن جعفر و مهر او را یک زمین قرار داد.مروان در این لحظه متغیر گشته و می گوید:بنی هاشم با ما از در غدر بیرون شدند و بجز عداوت و دشمنی قبول ننمودند.
اسلاید 5: عصمت آن حضرت:عصمت از درجات عالیه و مقامات سامیه است و لذا خواص عباد که انبیای و اوصیای فخام آن ها شده و معنای آن نگاه داری از لغزش ها و زلل ها است. عصمت دارای مراتبی است که مخصوص اهل بیت محمدی(ص) است چنانچه در ایه 33 از سوره ”احزاب“ بدان اشاره شده است . و چون این بانوی گرامی از طینت محمدیه و مجاهده نفسانیه و ترک لذائذ حیوانیه مقامی تحصیل نموده از او تعبیر می شود به ” عصمت صغری ” و لذا خود آن مخدره در بعضی احتجاجات خود اشاره به عصمت خود هم می فرماید. زینب از رحلت رسول خدا تا کربلا:اولین مصیبتی که بر آن بانوی بلا کشیده جهان وارد آمد رحلت رسول خدا بود که در آن زمان آن حضرت پنج ساله یا شش ساله بوده است و چندانی نگذشت از رحلت رسول خدا که مصیبت صدیقه کبری و وفات آن مخدره روی نمود,و پس از وفات آن مکرمه ع جناب زینب ام کلثوم در حجرتربیت پدر بزرگوارشان بودند و بر حسب وصیت فاطمه(س)امیر المومنین ”امامه“ دختر خواهر ان مکرمه را اختیار نموده و به خانه اورد.
اسلاید 6: امامه یکی از زنان صالحه دنیا به شمار می آید پیامبر بسیار ایشان را دوست میداشت و لازمه خدمت و محبت به فرزندان فاطمه را به جای آورد.عمر مکرمه زینب هنگام شهادت مادر هفت سال بود. هفده سال از هجرت رسول خدا گذشته بود که ”عبدالله بن جعفر بن ابی طالب“ که به جلالت و نبالت شان معروف بود او را پدرش خواستگاری نمود. عبدالله در حبشه در ایام اقامت جعفر بن ابی طالب در انجا ,متولد شد مادرش ”اسما“ بنت عمیس است . بالجمله وقتی عبدالله در حضرت عموی بزرگوارش تمنی مزاوجت به عصمت صغریعزینب کبری را نمود در ساحت علوی مقبول افتاد و استدعایش به اجابت رسید در ان زمان زینب (س) یازده سال سن داشتند . در واقع حضرت علی(ع) به وصیت پیامبر عمل کرده بود که فرموده بودند:“همانا دختران ما از آن پسران ما و پسران ما به دختران مااختصاص دارند.“
اسلاید 7: در سال شصت هجری که معاویه به درک واصل شد و عبید دنیا با یزید عنید بیعت نموده و آن ماعون تمام اوقات خود را صرف ملاهی و مناهی ودر مقام استحکام سلطنت خود به والی مدینه(ولید بن عتیه) نوشت که از حسین(ع) بیعت بگیرد؛آن حضرت مجبوراز حرم خدا اراده حرکت رانموده در این هنگام زینب چون از عزم برادر مطلع میگرددخیلی مضطرب می گردد که مبادا عبدالله او را از مصاحبت برادر باز دارد به نزد آن جناب آمد و شروع نمود به گریستن و عبدالله را که به سبب کراماتی که آن مخدره داشت به آن حضرت علاقه خاصی بود ,فرمود: ”اینک برادرم عازم عراق است و خود محبت مرا نسبت به وی می دانی و از آنجاییکه زنان بدون رخصت مردان حرکتی نتوانند نمود اینک برای رخصت آمده ام ,اگر رخصت ندهی نروم و لکن دانسته باش که بعد رفتن برادر ,زنده نخواهم ماند.“
اسلاید 8: عبدالله نظری به آن حضرت نمود,دید اگر در مقام منع باشد گفتن نه و خارج شدن روح از بدن آن حضرت یکی خواهد شد ,اشک از چشمان عبدالله جاری شد و به زینب چنین گفت:“یا بنت المرتضی و یا عقیله بنی هاشم !این انقلاب برای چه؟به هر نحوخواهش حضرتت باشد چنان نما.“ زینب(س) شاد شد برخاست به خانه برادر رفت و به اتفاق برادر برادردر روز سه شنبه هفتم ذی الحجه حرکت نمود. کاروان کربلا در تنعیم: زینب در رکاب برادر در کمال احترام حضور داشت و چون به منزل ”تنعیم“ فرود شدند عبدالله پسرهای خود عون و محمد را به ملازمت روان داشت. و به آنها وصیت کرد تا از ملازمت آن حضرت باز نایستند و در راه او ازجان بازی دریغ ننمایند.
اسلاید 9: شعر مرگ : حسین و یارانش به کربلا رسیدن و امام حسین و اصحاب پیاده شدند و حر و لشکرش هم دز ناحیه دیگری مقابل امام پیاده شدند. حضرت در گوشه ایی نشست و به اصلاح شمشیر خود پرداخت و این اشعار را زمزمه کرد: ”ای روزگار!اف بر تو باد که دوست بدیی هستی ,چه بسیار صبح و شام که صاحب حق کشته گشته,و روزگار بدل نمی پذیرد, و امور به خدای بزرگ باز می گردد, و هر موجود زنده ایی این راهی را که من رفتم , خواهد آمد“ حضرت زینب این اشعار را شنید و به امام گفت: ای برادر این سخن کسی است که به مرگ خود ایمان دارد. امام فرمودند:“آری خواهرم چنین است“ زینب فریاد زد: آه چه مصیبتی حسین خبر مرگش را به من می دهد.
اسلاید 10: دلجویی از زینب : حسین(ع)خواهرش را تسلی داد و فرمود:“خواهرم!نسبت به بلایای الهی صبر و شکیبایی پیشه کن؛زیرا همه ساکنین آسمانها فنا می شوند, و اهل زمین باقی نمی مانند,و همه مخلوقات می میرند.“زینب در قتلگاه: راوی می گویدک به خدا سوگند هرگز فراموش نمی کنمکه زینب دختر علی با دلی سوزان و جگری آتشین و صدایی اندوهگین بر حسین می گریست و صدا می زد“ای محمد , ای کسی که آفریننده و اختیاردار اسمان بر تو درود می فرستد,این است حسین که پیکر برهنه اش به خون آغشته و اعضایش از هم جدا شده است. اینها دختران اسیر تو هستند که شکایت خود را بهه درگاه الهی می نمایند و استغاثه آنها به محمد(ص) و علی مرتضی و فاطمه و حمزه سیدالشهدا بلند است.
اسلاید 11: ای محمد!این است حسین با بدن برهنه به روی ریگ های گرم کربلا افتاده و کشته زنازادگان بی پرواست. ای آه و ای افسوس و اندوه بر تو ای ابو عبدالله, امروز جدم رسول خدا از دنیا رفت. ای اصحاب محمد اینان فرزندانمصطفی هستند که اسیرشان نموده و میبرند“ در روایت دیگری است که فرمود:“ای محمد!اینها دختران تواند که اسیر دشمنان شده اند واینان فرزندان تواند که کشته وبه خون آغشته شده اند وباد صبا بر بدنهای نازنین برهنه ی ایشان می وزد . این حسین است که سرش را از قفا بریده اند,وعمامه وردای اورا از بدن شریفش بیرون کشیده وبه غارت برده اند. پدرم به فدای آن کس که سپاه او را در روز دوشنبه با خیمه گاه و سراپرده اش به غارت بردند. پدرم به فدای آن شهیدی که طنابهای خیمه اش را بریده و خرگاهش را سرنگون نمودند. پدرم به فدای آن مسافر غایبی که امیدی بازگشتی او نیست, و آن بدن چاک چاکی که سالمی در بدن از برای معالجه و مرحم نیست.
اسلاید 12: پدرم به فدای آن کسی که جان من به فدای او باد. پدرم به فدای آن کسی که در غم و اندوه به سر برد تا جان سپرد . پدرم به فدای آنکه با لب تشنه از این جهان رفت.پدرم به فدای آنکه از محاسن شریفش خون می چکید. پدرم به فدای آنکس که جد او رسول خدای آسما نها ست.پدرم به فدای آن که پاره من و سبط پیامبر هدایت بود . پدرم به فدای محمد مصطفی و خدیجه کبری و علی مرتضی و فاطمه زهرا سیده زنان جهان؛ و پدرم به فدای کسی که آفتاب برای او برگشت تا نماز گزارد“.
اسلاید 13: خطبه زینب در کوفه: بشیر بن خزیم اسدی گوید:در آن روز به زینب دختر علی (ع) نگریستم؛زیرا هرگز زنی را سخنگونگو تر و زبا آور تر از او ندیدم, گویا به زبان پدرش امیر مومنان سخن می گفت . همانا او همراه با اشاره دست به مردم فرمود:ساکت شوید! ناگه نفس ها در سیننه ها حبس شد و زنگهای کاروان از حرکت ایستادند سپس فرود : (سپاس خدایی را که بر جدم محمد (ص) وخاندان پاک وبرگزیده او درود میفرستم . ای مردم کوفه!ای اهل فریب وخدعه !آیا بر ما می گریید !؟هنوزچشم های ما گریان است وناله های ما خاموش نگردیده است.مثل شما مثل همان زنی است که رشته های خود را می بافت و سپس آن را برمیگشود,شماهم به پیامبر ایمان آوردید و ریسمان ایمان خویش را محمک بافتید, امابا این گناه عظیم دوباره آن را گشودید.
اسلاید 14: آگاه باشید ! در شما جز چاپلوسی وشر و فساد نخوت و عجب وبغض تملق از کنیززادگان و با دشمنان غمازی کردن نیست. شما مانند گیاهی هستید که در دل خاک دفن گردیده باشد,آه که شما چه بد ذخیره ای برای آخرت خویش فرستاده اید,شما مستوجب غضب و خشم خدا هستید ودر عذاب, جاوید خواهید ماند. ایا گریه می کنید وصدا به ناله بلند نموده اید؟! آری,به خدت که باید بسیار بگریید و کم بخندید,هر آیینه ننگ وعار این جنایت دامن شما را گرفته و با هیچ آبی نمی توانید این لکّه را بشویید،چگونه شسته می شود خون پسر خاتم پیامبران ومعدن رسالت وسیّد جوانان اهل بهشت؟ شما کسی را کشتید که پناهگاه نیکانتان بود،ودادرس پیش آمدهای ناگوار شما، وجایگاه نور محبّت شما و بزرگ سنّت شما بوده است. بدانید که گناه زشتی را مرتکب شدید واز رحمت خدا دور باشید ونابود گردید. کوشش های شما بی نتیجه ودست هایتان بریده باد، دراین کار سخت زیان کردید وخشم خدا را برخود نازل نمودید، و داغ ذلّت و مسکنت بر شما نقش
اسلاید 15: بست. وای بر شما مردم کوفه! آیا می دانید چه دلی از رسول خدا(ص)خراشیدید و چه جگری از او شکافتید؟! وکدام پرده نشینان عصمت را از پرده بیرون افکندید؟! آیا می دانید چه خونی از پیامبر زمین ریختید؟! وچه حرمتی را از او هتک نمودید؟! شما گناه بسیار بزرگ وسخت وزشت و ناروا و خشونت آمیز و شرم آوری انجام دادید!گناهی که زمین را پر کرده و آسمان را فراگرفته است ! آیا تعجب می کنید اگر آسمان خون ببارد؟!هر آیینه عذاب خداوند در آخرت ذلت آور و سخت تر است در حالی که شما در آن روز یاری نمی شوید و از مهلتی که به شما داده شده خوشحال نباشید؛زیرا خداوند در مجازات عجله نمی کند و از اینکه وقت مکافات سپری گردد،بیم ندارد، و بدانید که پروردگارتان در کمین گاه است )
اسلاید 16: خطابه زینب(س) در شام: (حمد و ستایش مخصوص خدایی است که پروردگار عالمیان است ، و سلام ودرود خدا بر پیامبر و خاندان او باد! راست گفت خدای متعال که فرمود: ”عاقبت آنان که کار زشت کردند، این بود که آیات خدا را تکذیب نمودند و آن را سخره گرفتند“. ای یزید! اکنون که به گمان خویش بر ما سخت گرفته ایی و راه اقطار زمین و افاق آسمان را به روی ما بسته ای، ما را مانند اسیران به گردش دراوردی ، میپنداری که خدا تو را عزیز و ما را خوار و ذلیل ساخته است؟! و این پیروزی را به خاطر آبروی تو در نزد خداست؟! و از این رو ،باد به دماغ خود انداخته ای و مغرورانه به اطراف خود می نگری و در حالی که مسروری از اینکه دنیایت اباد شده و کارها بر مراد تو میرود، و ملک و سلطنت ما را برای خودمصفا می شماری ؟!
اسلاید 17: ای یزید آرام باش،آرام ! مگر فراموش کرده ای که خداوند می فرماید:“آنان که به راه کفر رفتند،گمان نکنند مهلتی که به آنان دهیم به حال انها بهتر خواهد بود، بلکه مهلت برای امتحان است تا بر سرکشی خود بیفزاید ، و آنان را عذابی خوار کننده است“. ای پسر آزادشدگان!آیا از عدل است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جای دهی ،ولی دختران رسول خدا(ص) را اسیر نموده و پرده آبرو و حرمت آنها را بدری؟! و صورت آنها را بگشایی، و ایشان را در چنگال دشمن گذارده از سرزمینی به سرزمین دیگر و از منزلی به منزلی، صورت آنها را به دور و نزدیک و آشنا و بیگانه وفرومایه و شریف بنمایی؟! در حالیکه از مردان آنان کسی به همراهشان نیست، نه یاور و نه نگهدارنده و مددکاری. و چگونه می توان به دلسوزی مهربانی کسی که مادرش جگر پاکان را دریده و گوشتش از خون شهیدان روییده است، چشم امید داشت؟!
اسلاید 18: و چگونه می توان در حمایت کسی در آمد که همواره با نظر بغض و عداوت و کینه به ما اهل بیت می نگرد؟! سپس بی آنکه خود را گناهکار وجرم خود را عظیم بشماری،می گویی: ”ای کاش پدران من بودند واز سرور وشادی فریاد می زند که ای یزید! دستت درد نکند“؟! وحال آنکه با چوب خیزران بر دندان های ابو عبدالله،سید جوانان بهشت میکوبی؟! وچرا چنین نگویی با آنکه زخم ها را شکافتی و ریشه ی ما را با ریختن خون فرزندان حضرت محمد(ص) سوزاندی، و ستارگان زمین را که از خاندان عبدالمطلب بودند به خاک سیاه نشاندی؟! و اکنون شیوخ و سران خود را نندا میزنی و آنان را به شاد باش خود می خوانی و می پنداری آنان صدای دعوت تو را می شنوند!
اسلاید 19: تو نیز به زودی به آنان خواهی پیوست و آرزو کنی که ای کاش دستت خشک شده بود و زبانت لال و سخن را نمی گفتی و آن کار زشت را انجام نمیدادی! پروردگارا! حق ما را از دشمنان بگیر و از آنهایی که به ما ظلم کردند انتقام بکش، و آتش خشم خود را بر کسانی که خون ما ریختند و مردان ما را کشتند ،فرو فرست. به خدا سوگند پوست خود را شکافتی و گوشت بدن خود را پاره پاره کردی، بزودی بر رسول خدا وارد خواهی شد در حالی که بار گرانی از ریختن خون فرزندان او هتک حرمت خاندان و پاره های بدن آن حضرت بر گردن گرفته اییريا، در آن روزی که خداوند پریشانی آنان را به جمیعت مبدل کرده است و داد آنها را بستاند:“و مپندار آنان را که در راه خدا کشته شده اند،مرده اند بلکه زنده اند و در نزد خدا روزی میخورند“ برای تو کافی است که حاکم لر تو خدا باشد ، و محمد(ص) دشمن تو است، و جبرائیل حامی و پشتیبان او می باشد.و بزودی آن کسانی که تو را براین
اسلاید 20: مقام نشاندند و راه را برایت هموار نمودند و برگردن مسلمانان سوار کردند، خواهند دانست که پاداش ستمکاران چه بد پاداشی است،و خواهند دانست که کدام یک از شما بدتر و سپاه کدام یک نا توان تر است. و اگر چه شداید و فشارهای روزگار مرا در شرایطی قرار داد که با تو سخن بگویم اما من تورا کوچک می شمارم و بسیار سرزنش و توبیخ می نمایم ،ولی چشم ها گریان وسینه ها سوزان است. هان!شگفتا که حزب خدا و بزرگان دین به دست حزب شیطان و آزاد شدگان کشته شوند،ودست نحس آنان به خون پاک ما آلوده شود ،ودهان های پلید ایشان از شیره گوشت های ما بدوشد وبنوشد، وآن بدن های پاک واجساد پاکیزه را گرگان بیابان به دندان بگیرند وآن پیکر های شریف را بچه کفتارها به خاک بیالایند . اگر تو کشتن و اسارت ما را غنیمت می شمری به زودی باید غرامت سنگین آن را بپردازی, هنگامی که هیچ چیز جز آنچه انجام داده ای نمی یابی؛ و پروردگارت به بندگان ستم روا ندارد،پس به او شکایت کرده و بر او اعتماد می جویم.
اسلاید 21: پس هر نیرنگی که داری بکار گیر و هر تلاشی که میتوانی بنما و هر کوششی که داری انجام بده. به خدا سوگندیاد ما را از دل ها محو نخواهی کرد,و وحی ما مدنی و از بین رفتنی نیست , به جلال ما هرگز نخواهی رسید,و این لکه ننگ را از نتوانی شست! رای و نظر توبی اعتبار و ناپایدار, زمان دولت و حکومت تو اندک, و جمعیت تو به پریشانی خواهد کشید, در آن روزی که هاتفی فریاد زند:لعنت خدا بر گروه ستمکاران باد. اکنون سپاس خدایی را که ابتدای کار ما را به سعادت و مغفرت قرار داد, و پایان آن را به شهادت و رحمت ختم نمود. و از خدا می خواهم که ثواب خود را بر شهیدان ما تکمیل فرماید و اجر و مزد آنان را افزون سازد,و جانشین ما را از آنها نیکو قرار دهد؛زیرا او خداوند بخشیده و مهربان است، و او پناهگاه ما است و مارا کافی است,و او نیکو و کیلی است“
اسلاید 22: ورود اهل بیت به مدینه: حضرت زینب وقتی وارد محله بنی هاشم شد ابتدا کنار درب مسجد پیامبررسید دو جانب در را گرفت و فریاد برآورد:ای جد بزرگوار خبر شهادت حسین را برایت آورده ام. رحلت زینب: در باره روز وفات و محل دفن این حضرت نظرات متفاوتی وجود دارد؛ چنانچه برخی در مدینه وبرخی در شام و جماعتی در مصر را محل تدفین آن حضرت می دانند. پس از ورود اهل مدینه,به چهار ماه , ام کلثوم رحات نموده و هشتاد روز بعد از او زینب دار فانی را وداع گفته و در مدینه مدفون شده, بنا براین عمر آن حضرت پنجاه و پنج یا شش سال بوده. و بعضی گفته اند: در مصر در ”قنافرالسباع“ مدفون شدهعو بعضی گفته اند در شام؛ چنانچه مقام آن حضرت درآنجا مزار است.
اسلاید 23: در کیفیت دفن آن مظلومه نیز اختلافاتی وجود دارد: بعضی گفته اند:آن ها را مجدداً اسیر نموده و این به نظر بعید است چرا که بعد از اسیری مرتبه اول و آن فضاحت که یزید را حاصل شده, و انقلاب اهل شام, یزید را چنین جرات نبوده که مجدداٌ اسیرنماید. بعضی دیگر گفته اند: آن ها را محترمانه خواسته. آن هم بعید است, چراکه یزید را عقیده باطنی به اهل بیت نبوده تا آن ها را برای دیدار طلب نماید. و رعب حق هم مانع بود آن ها را طلب نماید؛بلکه به واسطه سلطنت خود می ترسید که مبادا در دفعه دیگر در شام, بنا را در کرت دفعه دیگر در شام مثالب و معایب او را بر اهل شام ظاهر نمایند.و طلبیدن آن مظلومه را بعد از عبدالله بن جعفر برای تزویج خود از جهاتی فاسد است که براهل ذوق سلیم مسطور نیست. پس آن چه اقرب به صواب است, همان دفن آن مظلومه در مدینه طیبه میباشد.ومقام مموجوده در مصر ممکن است از زینب نامی از هاشمیان باشد.و کذلک مقام شام,“العلم عندالله“.ولی سزاوار است مومنین در مدینه و شام و مصر هر جا میسر شد آن حضرت را زیارت نماید.
اسلاید 24: منابع:- ویژگیهای حضرت زینب(س) تالیف مرحوم سید نورالدین جزائری(محقق: ناصر باقری بیدهندی)- لهوف نوشته سید ابن طاووس ترجمه علیرضا رجالی تهرانی - شرح شمع( در اداب سوگواری و مقتل حضرت سیدالشهدا) مولف:علی ثمری ”اللّهم ارزقنی زیارتها و شفاعتها و احشرنی معها و ثبّتنی علی محبّتها“
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.