صفحه 1:

صفحه 2:
كلينيف 15 الى ين كا ررحي روف کف کس مها

صفحه 3:
۱ | yO cpt ead Od a 1 il

صفحه 4:
Po ‏ا‎ oe gg et ea a jp 8 alae

صفحه 5:
خدا خر را شناخت که بیش شاخ نداد ؟

صفحه 6:
سرق له درد نمی کند دسعال شم ‎Wied‏ 1 شیب زد ای مویکو رای وید و

صفحه 7:
BIST eer 0000 دا حي | .۳ ع < و« ی هی ما وهی مان

صفحه 8:

صفحه 9:
نطر ه تطر د حمع کر ۵ وادکعی شود رشق

صفحه 10:

صفحه 11:
‘oe ed cee ‎eee eke,‏ و شي ‎as SOS Soh lla hag flaca‏ ی لین مات ‎(Paull‏ ‎ ‎ ‎

صفحه 12:
كلببيشه دح د قات ننه الكو ويه لمر

صفحه 13:
en) Foe ee ee La ee) one Le

صفحه 14:
ere er jhe ‏لو اضق آز‎ 15 صنت عي ا لس —

صفحه 15:
کار را کد کرد آنکه تمام کرد oe oe een

صفحه 16:
ee ee ae eee eee ‎SIS‏ عه ان نه اكاى میم روك كه موسا ‎Cee Lo ee ea‏ ‎oe‏ ‎ ‎ ‎

صفحه 17:
orn ey ‏اا‎ -

صفحه 18:
آن را که حساب ناگ است از محاسبه جه باك است

صفحه 19:
| ae ee

صفحه 20:

صفحه 21:

صفحه 22:
‎es ۹‏ ۹ ‎PP‏ الى ور م 53 2 8 91 4 تیش ی میا ۳۳ داد ‎ ‎ ‎ ‎

صفحه 23:
‎as‏ دون گم نره تو عي گي ات ‎ ‎05 ‏كليبيد‎ ‎Ee ee ‏دعصا‎ ‎aa ‎ ‎ ‎

صفحه 24:

صفحه 25:
نشنة لبان مج خرديم | آب ذر كوزه وما تشنه لب ی

صفحه 26:
کشمن دانا تندات نی کند بر ز مینت تأذانى دوست مى رتش

صفحه 27:

صفحه 28:

صفحه 29:

صفحه 30:
1 زوم سول میت کي وراد

صفحه 31:

صفحه 32:
وس كليبيد ‎ee‏ ‏سويت

صفحه 33:
جاه مکن بهر کسی اول کسی دوم کسی [

صفحه 34:
دست دالاى دسث بسيار است = oe Nh ae ee | ‏رس و‎ ‏سکیا بو شب‎

صفحه 35:

صفحه 36:
یک دست صدا بدارد : 7 page|

صفحه 37:

صفحه 38:

صفحه 39:

صفحه 40:
حستی را خواب برده گردو هار1 آب برد ‎eae‏ اکآ محاواك اودوعي الوط ‎ge NE‏ ینوی که هس مرا کر هل کف اف ‎ ‎ ‎

صفحه 41:
0 eee oe eee we كليزيف ‏ ل عب 1 ‎SU‏ ل ومين

صفحه 42:

صفحه 43:

صفحه 44:

صفحه 45:
سر 2 3 ‎Pd‏ ‎a! 1‏ 5 00 3 ۳9 3 Pe] 2 لگ 11

صفحه 46:
”©ج©حجج” بج ۱۳ تست سس تست ‎pe et ee em mn ere‏

صفحه 47:
SL ere eae ce meen) gee)

صفحه 48:
راغیی که بد خانه رواست ند مسحد حرام است

صفحه 49:

صفحه 50:

صفحه 51:

صفحه 52:
۳ aa

صفحه 53:
(re eae coe ee re On Pies SLR ag ‏نا‎ ‏كوي وهاه كوويج تسود ناي رامع ریس‎

صفحه 54:

صفحه 55:

:موضوع ضرب المثل های عامیانه :تهیه کننده علیرضا اسالم شتر دیدی ندیدی کاربرد :درجایی به کار می رود که کسی از ما انتظار دارد خطا یا کار اشتباه او را بپوشانیم وندیده بگیریم کس نخارد پشت من جزناخن انگشت من کاربرد :در جایی به کار می رود که هیچ یک از .اطرافیان ودوستان در حل مشکل ،ما را یاری نکنند حساب حساب است کاکا برادر کاربرد :در جایی به کار می رود که خواسته باشیم در امور اقتصادی با کسی هر چند از نزدیکان خودمان .معامله ای انجام دهیم خدا خر را شناخت که بهش شاخ نداد کاربرد :درجایی به کار می رود که اگر افرادی .قدرت داشتند امان را از خلق اهلل می گرفتند سری که درد نمی کند دستمال نمی بندند کاربرد :درجایی به کار می رود که هنوز برای کسی مشکل پیش نیامده ،جلوتر به فکر راه چاره و درمان است مار از پونه بدش میاد دم لونش سبز میشه کاربرد :هر گاه شخصی از کسی یا کاری ویا چیزی بدش می آید واز آن پرهیز می کند .اما از بد حادثه برای آن همان واقعه رخ می دهد قربون بند کیفتم تاپول داری رفیقتم کاربرد :در مورد دوستان بی باب وغیر واقعی که فقط در ایام غیر خوشی همراه هستند ودر سختی مارا رها می کنند به کار می رود قطره قطره جمع گردد وانگعی دریاگردد کاربرد :وقتی بخواهیم دراهمیت پس انداز برای راحتی زندگی سخن بگوییم استفاده می شود کوه به کوه نمی رسد ولی آدم به آدم می رسد کاربرد :در مورد کسانی به کار می رودکه توانایی انجام کاری برای دیگران را دارند اما از انجام آن خودداری می کنند هرکه بامش بیش برفش بیشتر کاربرد :در مورد کسانی به کار می رود که مال و ثروت بسیار دارند وبه همان نسبت گرفتاری های آنها بیشتر است کار امروز را مسپار فردا کاربرد :درمورد کسانی به کار می رود که در انجام وظایفشان تعلل وسستی می ورزند وامروز و فردا می کنند از این ستون تا این ستون فرج است کاربرد :یعنی در هیچ کجا نباید نا امید بود حتی درکم ترین فرصت ها که نیز ثمر بخش هستند مار گزیده از ریسمان سیاه وسفید می ترسد کاربرد :در مورد اشخاصی به کار می رود که در کاری یک بار ضربه شکست خورده اند واز انجام آنها می ترسند کار را که کرد آنکه تمام کرد کاربرد : در مورد کسانی به کار می رود که کاری را نیمه کاره تمام کرده اند دیگ به دیگ می گوید رویت سیاه کاربرد :در مورد کسانی به کار می رود که خود از دیگران عیب جویی می کنند اما خودشان همان عیب را دارند شاهنامه آخرش خوش است کاربرد :زمانی به کار می رود که بخواهیم کسی را به سرانجام کار خوشی نوید دهیم آن را که حساب پاک است ازمحاسبه چه باک است کاربرد :درمورد انسان های شریف که مورد بازخواست قرار می گیرند به کار می رود خرما از کرگی دم نداشت کاربرد :در مورد قضاوت نا بجا درباره کسی وطلب آوردن دلیل وبرهان از او به کار می رود سالی که نکوست از بهارش پیداست کاربرد :هنگامی که بخواهیم اهمیت مقدمه چینی وتدارکات وبرنامه ریزی برای شروع هر کاری را یادآور شویم این مثل را به کار می بریم ما پوستین ر ول می کنیم پوستین مارا ول نمی کند کاربرد :وقتی بخواهیم دلبستگی از حد کسی را به مال وثروت دنیوی نشان دهیم از این ضرب المثل استفاده میکنیم هر سخنی جایی وهر نکته مکانی دارد کاربرد :در آداب صحبت ومعاشرت با دیگران به کار می رود من می گم نره تو می گی بدوش کاربرد :هرگاه بخواهیم کسی را از انجام نشدن کاری محال وغیرممکن آگاه سازیم این مثل را به کار می بریم روزگار به هر سواری رکاب نمی زند کاربرد :هرگاه بخواهیم ظرورت کسب کماال ت و شکوفایی استعداد ها را یادآور شویم از این مثل استفاده می کنیم آب در کوزه وما تشنه لبان می گردیم کاربرد :یعنی مقصود ومراد در کنار ماست وما بیهوده در تال ش بدست آوردن آن هستیم دشمن دانا بندت می کند بر زمینت نادانی دوست می زند کاربرد : زمانی به کار می رود که بخواهیم دوست برای خودمان انتخاب کنیم آشپز که دوتا شد آش یا شور می شود یا بی نمک کاربرد :یعنی دخالت بیجا در کارهای دیگران گر صبر کنی زقوره حلوا سازی کاربرد :هرگاه بخواهیم اهمیت صبر وبردباری را درکارهای زندگی یادآور شویم این مثل را به کار می بریم آواز دهل شنیدن از دور خوش است کاربرد :در مورد کسی که ادعای او از هنرش بیشتر است به کار می رود در پی آتش آمده ای کاربرد :در مورد کسانی که در انجام هرکاری شتاب زده وعجول هستند به کار می رود با یک گل بهار نمی آید کاربرد :یعنی موفقیت در انجام کار کوچک دلیل بر انجام کار های بزرگ نیست هر گلی که زدی به سر خودت زدی کاربرد :یعنی دوستان خود را چون خود دوست بدارید چاه مکن بهر کسی اول کسی دوم کسی کاربرد :نتیجه ی ظلم وبدی به دیگران اول به خودت برمی گردد دست باالی دست بسیار است کاربرد :درمورد کسانی به کار می رود که به دلیل مهارت در انجام کاری به خود مغرور شده وگمان نمی کند کسی ازآنها بهتراست آب هم از دستش نمی چکد کاربرد:در مورد انسان های خسیس به کار می رود یک دست صدا ندارد کاربرد:هر گاه ضرورت اتحاد ووحدت در انجام کاری را یاد آوری کنیم این مثل را به کار می بریم باد آورده را باد می برد کاربرد :در مورد کسانی به کار می رود که مال وثروت ازراه زحمت کشی بدست نیاورده وهزینه کردن آن بی پرداست ابلهی گفت احمقی باور کرد کاربرد:هر گ ا ه ب خ و ا ه یم ب ی ا ر ز ش بو د ن خ بر و ک ال م ی را ک ه گ و ی ن ده ی آن را ن یز ا ع ت ب ا ر ی ن ی ست ی ا د آ و ر ی ک ن یم ا ی ن م ثل ر ا ب ه کار می بریم آب از سرش گذشته کاربرد:در مشکال ت وگرفتاری های زندگی کامال غرق شده وامیدی به نجاتش نیست حسنی را خواب برده گردو هارا آب برده کاربرد:در مورد کسانی به کار می رود که در انجام مسئولیت های بعهده گرفته کاهلی وتنبلی کرده است وآنرا خوب انجام نمی دهد نه چک زدیم نه چونه عروس اومد به خونه کاربرد :وقتی به کار برده می شود که خیلی آسان وبدون تحمل زحمت به خواسته وآرزویمان خواهیم رسید از هر دست بگیری از همان دست پس می گیری کاربرد:نتیجه ی اعمال ورفتارمان به خودمان بر می گردد مرغ همسایه غازه کاربرد:هنگامی به کار می رود که بخواهیم ارزش داشتنی های خودمان را به دیگران یادآوری کنیم هر چیزی از نازکی پاره می شود ال ریسمان ظلم از کلفتی پازه نمی شود کاربرد :در بی ثباتی و فناپذیری ظالم وظلمش به کار برده می شود آنچه که تو اندیشیده ای من از آن نیز غافل نبودم کاربرد :هرگاه بخواهیم به کسی یادآورشویم که از مکنونات فکری او آگاهیم واز افکار پلید وشیطانی که در سرش می گذرد باخبریم ای مثل رابه کار می بریم شب دراز است و قلندر بیدار کاربرد :در مورد کسانی به کار برده می شود که گمان می کنند که کاری را با زرنگی به سرانجام رسانده اند درحالی که این طور نیست شتری است که در هر خانه ای می خوابد کاربرد:هرگاه بخواهیم از سنگینی خبرمرگ کسی برای عزیزانش بکاهیم این مثل ار به کار می بریم چراغی که به خانه رواست به مسجد حرا م است کاربرد :هر وسیله ای که برای زندگی شخصی ال زم وضروری است بخشیدن ووقف کردن آن ناصواب ست فوت کوزه گری کاربرد :هرگاه بخواهیم به کسی یادآور شویم که فن ولم استادی را در کاری نمی داند این مثل را به کار می بریم حالل حاللش به آسمان رفت کاربرد:هرگاه بخواهیم به زور واجبار ،کسی را وادار به اعتراف وقبولی کاری نماییم این مثل را به کارمی بریم مرغش یک پا دارد کاربرد :در مواردی که کسی به اسرار واجبار ،نظر خود را به دیگران بقوال نه این مثل را به کار می بریم نوشخوار آمدمی حرف است کاربرد :زمانی به کار می رود که انسان های پر حرف می خواهند کار خودرا توجیح کنند آن قدر مار خورده که افعی شده است کاربرد:در مورد کسانی به کار برده می شود که از شدت مکاری وحیله گری ،کسی به پای آن نمی رسد مشکال آن است که خود ببوده نه آن که عطار بگوید کاربرد:هرگاه بخواهیم در اهمیت رفتار وکردار درمعرفی کسی اشاره کنیم نه به تعریف و تمجید این وآن این مثل را به کار می بریم اجاقش کور است کاربرد:درمورد کسانی به کار برده می شود که صاحب .اوال د نمی شوند

51,000 تومان