علوم انسانی و علوم اجتماعی تاریخ و بیوگرافی

عوامل شکوفایی و افول علم در جهان اسلام

elm_dar_jahane_islam

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.




  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [0 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “عوامل شکوفایی و افول علم در جهان اسلام”

عوامل شکوفایی و افول علم در جهان اسلام

اسلاید 1: چرا علم در جهان اسلام شکوفا شد و چرا به افول گرائید؟دکتر مهدی گلشنیاستاد دانشگاه صنعتی شریف

اسلاید 2: - در پی ترجمۀ آثار علمی و فلسفی از زبانهای یونانی و غیره به زبان عربی ، یک نهضت علمی در جهان اسلام بپا خاست .- در اصل این نهضت بین مورخان علم اختلافی وجود ندارد، امّا در میزان خلاقیت و نوآوری مسلمانان اختلاف نظرهائی هست ، ولی غالباً به نوآوری مسلمانان اذعان کرده اند.- جان برنال :« به طور خلاصه، آنان در قرون وسطی آن نوع تفکر علمی و حیات علمی – صنعتی را که ما به آلمان جدید نسبت می دهیم دارا بودند. به نظر می رسد که آنان بر خلاف یونانیان، آزمایشگاه و آزمایشگری صبورانه را تحقیر نکردند ...اروپا از آنها چیزی را که ما دوست داریم روحیه بیکنی بنامیم به میراث برد. »

اسلاید 3: جرج سارتون اذعان دارد که مسلمانان برای350 سال رهبری علمی جهان را در دست داشتند و در 250 سال بعد هم در این رهبری با مسیحیان شریک بودند. او در مورد 350 سال اول، برای هر 50 سال یک عالم مسلمان را به عنوان نمایش برجستۀ آن دوره انتخاب می کند . او برای 50 سال اول جابربن حیّان، وبرای 50 سال آخر خیّام را بر میگزیند.اهم عوامل شکوفائی علم1- تشویق قرآن و در سنّت به فراگیری علم « قل هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون » ( زمر / 9 )پیامبر اعظم (ص) :« من ارادالدنیا فعلیه بالعلم، و من اراد الاخرة فعلیه بالعلم و من اراد هما معاَ فعلیه بالعلم »« اطلب العلم من المهد الی اللحد »جرج سارتون :«من بار دیگر سئوال می کنم : چگونه می توان به شناخت درستی از دانش مسلمین دست یافت، اگر تمرکز آن حول قرآن را درک نکنیم »

اسلاید 4: 2- تشویق صریح قرآن به تدبر و تفکر در احوال کائنات« قل انظروا ما ذا فی السموات والارض ... » ( یونس / 101 )« افلا ینظرون الی الابل کیف خلقت، و الی السماء کیف رفعت و الی الجبال کیف نصبت و الی الارض کیف سطحت . » ( غاشیه / 20 -17 )نلینو :« عامل دیگری که دینداران را به علم هیأت متوجه ساخت آیاتی از قرآن است که در آنها سخن از سودی است که خدا در اجرام آسمانی و حرکت آنها برای همۀ مردم قرار داده است و از افراد بشر خواسته است تا در فیض رحمانی و حکمت مندرج در آنها نیک بیندیشند... بسیاری از کسانی که در بارۀ توحید کتاب تألیف کرده اند بر آن بوده اند که بهترین راه شناخت خدا و بزرگداشت او، اندیشه در شگفتی های آفرینش و در حکمتی است که در آفریده های خود به ودیعت نهاده است. »

اسلاید 5: 3- تشویق به کسب علم از هر منبع ذی علمقرآن : « فبشر عبادی الذین یستمون القول فیتبعون احسنه ...» ( زمر / 18 )حدیث نبوی :« اطلبوالعلم و لو بالصین »امام علی (ع):« العلم ضالة المومن فخذوه ولو من ایدی المشرکین »استاد مطهری (ره) : گرچه ائمه ما با چشم نقد به خلفا نگاه می کردند، اما یک مورد نمی بینیم که این کار خلفا را یک بدعت تلقی کرده باشند.به طور خلاصه، اسلام در مورد فراگیری علم ، مرزی را قائل نمی شود و کسب علم از هر منبع ذی علم را توصیه می کند.

اسلاید 6: 4- تشویق دانشمندان و فراهم کردن امکانات تحقیق و آموزش برای آنها- تأکید قرآن و سنت بر بزرگداشت علما تأثیر فراوانی داشت و حتی اهل کتاب نیز مورد تکریم بودند. - بعضی از فرمانروایان در بزرگداشت علماء از هیچ اقدامی فروگزار نمی کردند. مثلا ابوریحان بدون اذن قبلی به دربار قابوس بن وشمگیر می رفت ، و خواجه نصیر آنقدر در رصدخانه مراغه مراعات علماء را می کرد که مؤید الدین عرضی در مقدمه رساله ای که در وصف رصدخانه مراغه نوشته است، رفتار خواجه با علماء را مهربان تر از رفتار پدر با فرزندان توصیف کرده است. - به علماء کمک مالی می شد و برای دانش طلبان هم کمک مالی فراهم بود.- در تأسیس مدارس و کتابخانه ها نیز همه گونه تلاش صورت می گرفت.- برای حوزه های علمیه موقوفات فراوان بود.

اسلاید 7: 5- احساس جهان وطنی دانش پژوهان مسلمان همه سرزمین های اسلامی را وطن خود می دانستند و برای استفاده از اساتید یا مدارس خاص ، مهاجرت می کرد ند و خدمت در هر نقطه را خدمت به دارالاسلام تلقی می نمودند.ابن خلدون در مقدمه :« مسافرت کردن برای دانش اندوزی و دیدار دانشمندان برجسته، برای دانش پژوهان برنامه ای ضروری است. بی گمان هیچ اندیشمند و فرزانه ای نیست که چندین رشته از دانش را بتواند فرا گیرد یا حتی همگی مسائل یک علم را بداند. پس برای برداشتن دانش ژرف و گسترده، یک دانشجو بایستی از سفر کردن و دیدار هرچه بیشتر دانشمندان به نام سود گیرد. »- در آن دوران اختلاف بین حکمرانان سرزمین های مختلف اسلامی مانع از رفت و آمد علماء نمی شد و تعصبات قومی و نژادی و اختلاف تابعیت مطرح نبود.- آدام متز در تاریخ تمدن اسلامی، مشکلات جابجائی مسلمانان را کمتر از مشکلات جابجائی یک آلمانی در قرن هیجدهم می داند.

اسلاید 8: 6- حاکمیت تسامحوجود سعۀ صدر، تحمل آراء دیگران و رفتار منصفانه با فرق دیگر در دارالاسلام باعث شد که بین اقوام گوناگون باب تعاملات علمی باز شود و همکاری در جهت پیشرفت علمی صورت گیرد. بهمین دلیل اقوام مختلف در دارالاسلام با احساس امنیت زندگی می کردند و از همکاری با مسلمانان مضایقه نداشتند. جرجی زیدان :« تنها خلفای عباسی دارای این روش نبودند، بلکه هر دولت اسلامی که هواخواه علم و ادب بود طبعاً آزادی فکر و عقیده را ترویج می کرد. پزشکان دربار خلفای فاطمی در مصر نیز عالباً یهودی و مسیحی و سامری بودند و از تمام مزایای بزرگان قوم بهره مند می شدند، منصب عالی می گرفتند، و حقوق های گزاف دریافت می داشتند »- البته همۀ جای دارالاسلام و در همه اوقات آن دوران چنین نبود، ولی هرجا که با سعۀ صدر با علماء برخورد می شد، آنجا برای جذب متخصصان مرکزیتی پیدا می کرد.

اسلاید 9: 7- تشویق به پرهیزاز تقلید کورکورانه و سفارش به تبعیت از برهان- قرآن صریحاً مسلمان را از تقلید کورکورانه برحذر داشته و به پیروی از برهان دعوت کرده است :« و لا تقف ما لیس لک به علم ... « (اسراء / 36 )- قرآن حتی کافران را به آوردن برهان خوانده است :« ... ءاله مع الله، قل هاتوا برهانکم ان کنتم صادقین. » ( نمل / 64 )- قرآن مسلمانان را به جدال احسن با اهل کتاب فراخوانده است :« و لا تجادلوا اهل الکتاب الا بالتی هی احسن ... » ( عنکبوت / 46 )طبق تفسیر امام صادق(ع): جدال غیر احسن آن است که بدون برهان طرف مقابل را رد کنیم یا حقی را از او منکر شویم که مبادا آنرا علیه ما بکار برد.ابن سینا گفت:« من تعوذ ان یصدق من غیر دلیل فقد انسلخ عن الفطرة الانسانیه »ابن رشد :« پس واجب است بر ما که بر نوع نظر گذشتگان در موجودات عالم و شیوه استدلال آنان طبق موازین و شرایط برهان نظر افکنده با دقت نظر آنچه را که گفته اند و در کتب خود ثبت کرده اند مورد توجه قرار دهیم. آنچه را که درست است قبول کرده بدان مسرور شویم و سپاس داریم و به آنچه که نادرست است به درستی واقف شده از پذیرش آن عذر خواهیم . »

اسلاید 10: 8- حقیقت جوئی عالمانقرآن حق را فوق همه چیز قرار داده و تبعیت از آن را توصیه کرده است:« و من اظلم ممّن افتری علی الله کذباً، او کذّب بالحق لما جائه ... »( عنکبوت 68) پیامبر اعظم (ص):« فی القلب نور لایضیئی الا من اتباع الحق ... »فارابی :« استاد فلسفه باید نیک خود پرهیزگار باشد و از شهرت کناره گیرد، بدان سان که شهرت او فقط برای تحرّی حقیقت و پژوهش دانش بکار رود. »ابو ریحان بیرونی : ” از حق بخاطر گمراهی گوینده آن دوری کردن بر خلاف آن است که در قرآن آمده: الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه...» ( تحدید نهایات الاماکن»ابن هیثم: « حق مطلوب بالذات است...پس طالب حق کسی نیست که [فقط] در کتب متقدمین نظر می افکند... بلکه طالب حق تابع حجت و برهان است.» ( الشکوک علی بطلمیوس)خواجه نصیر الادین طوسی ( در آخر کتاب مصارع المصارع که در رد کتاب مصارعات شهرستانی نوشته) :غرض وی از نگارش این کتاب، نه نصرت ابن سینا و کوبیدن شهرستانی بوده ، بلکه صرفاً خواسته است که طریق حق و انصاف را بپیماید ، تا افراد بی اطلاع فریفته گفتار مدعیان علم نشوند.

اسلاید 11: 9- جامعیت علم اسلامی و وحدت علوم در اسلام- متفکران مسلمان منشاء همه علوم را خداوند می دانستند و لذا به یک وحدت ارگانیک بین آنها قائل بودند. آنان بین معارف خاص دینی وعلوم طبیعت جدائی نمی دیدند و هدف هر دو را یکی می دانستند. از نظر آنها علوم طبیعی یکپارچگی طبیعت را نشان می دهد که حاکی از وحدت مبدأ عالم است و این همان چیزی است که هدف ادیان است. لذا آنها همه علوم را در یکجا تدریس می کردند و بعضی از آنها بین علوم طبیعی و حکمت دینی جمع می کردند. - اخوان الصفا :« رأی و مذهب ما همۀ مذاهب را در بر می گیرد و همۀ دانشها را یکجا گرد می آورد و این بدان سبب است که اندیشه و مذهب ما عبارت است از نظر و پژوهش در همۀ موجودات حسّی وعقلی، و از آغاز تا انجام، و ظاهر و باطن و اشکار و نهان ، و حقیقت را یاری می دهد از این جهت که همه از یک مبدأ و یک علت و یک جهان و یک نفس محیط بر آمده اند، اگر چه گوهرهای گوناگون گشته اند. »- عالمان مسلمان دنبال این بودند که علوم مختلف را بهم ربط دهند و تصویری منسجم از طبیعت ارائه کنند.- آنان حتی علومی را که از دیدشان فواید علمی یا مادی بر آنها مترتب نبود مورد توجه قرار می دادند، چنانکه امروزه در اروپا و آمریکا نیز علوم محض جایگاه خاص خود را دارند و تنها فواید عملی زودرس مورد نظر آنها نیست.

اسلاید 12: 10- سخت گوشی دانشمندان مسلمان در کسب معرفت یکی از عوامل مؤثر در ترویج بازار علم و علوّ سطح آن در دارالاسلام در آن اعصار سخت کوشی و خستگی ناپذیری دانشمندان مسلمان بود. عالمان مسلمان برای دسترسی به یک استاد یا حل یک معضل علمی یا فلسفی از هیچ کوششی مضایقه نمی کردند.محمد زکریای رازی در توصیف دوران پیری اش می گوید که هرگاه به کتابی که قبلا نخوانده بود یا دانشمندی که قبلا او را ندیده بود دست می یافت به هیچ کار دیگری مشغول نمی شد تا از آنها بهره می گرفت. او می گوید در تألیف جامع کبیر 15 سال شب و روز کار می کرد تا حدّی که چشمانش ضعیف شد و عضلات یکی ار دستانش از کار افتاد و به ضعف باصره دچار شد، ولی اینها مانع از خواندن و نوشتن او نشد، وحتّی به کسانی متوسل می شد که برایش کتاب بخوانند یا یادداشت بنویسند.مسعودی ، که از بزرگترین جغرافیا دانان اسلام و متولد بغداد است، کشورهای بیشماری را دید و حتی تا دریای چین رفت و حاصل این مسافرتها را در 30 جلد کتاب فراهم کرد، که پس ار دو بار تلخیص، به صورت مروج الذهب 4 جلدی در آمد

اسلاید 13: چرا علم در جهان اسلام افول کرد- از اوائل قرن 12 میلادی، انحطاط علوم در جهان اسلام شروع شد، یعنی میزان فعالیت علمی رو به کاهش رفت. البته درقرون بعدی بعضی دانشمندان برجسته ظهور کردند، مثل خواجه نصیرالدین طوسی، یا غیاث الدین جمشید کاشانی ، اما اینها استثنائات بودند. در واقع از اواسط قرن پنجم هجری که نظامیه ها براه افتاد، دروس تدریس شده در آنها بیشتر مشتمل بر معارف خاص دینی و ادبیات بود، و علوم عقلی به کلاسهای خصوصی محدود شد.- دلایل زیادی برای افول علم در دارالاسلام ذکر شده است :(1) شیوع تصوف و کلام اشعری(2) ورود مغولها به ایران در قرن ششم(3) ورود صلیبیون به کشورهای اسلامی(4) تنازعات در کشورهای اسلامی

اسلاید 14: - از نظر اینجانب سهم عمدۀ افول علم ناشی از حاکمیت اشعریون است که با آموزش فلسفه و علوم عقلی دیگر مخالفت می کردند. - غزالی در مورد طبیعیات : « و امّا طبیعیات، پس حق در آنها آمیخته با باطل است و صواب آنها مشتبه با خطا است »- نظر غزالی در مورد ریاضیات :دقت ریاضی اعجاب می آورد، پس بقیه فکر می کنند که همه استدلالهای فلاسفه همین اتقان را دارد و لذا برای کفریات آنها هم شأن قائل می شوند.- ابن تیمیه : « علم رسیده از پیامبر(ص)، چیزی است که شایسته است علم نامیده شود، و ما سوای آن یا علم است ولی نافع نیست و یا علم نیست، گرچه به این عنوان موسوم شده باشد، و البته اگر علم، نافع باشد ضرورتاً در میراث حضرت محمد(ص) آمده است. »- این گونه ذهنیت در غرب جهان اسلام هم حاکم بود. مثلا ابن خلدون گفت :« مسائل طبیعیات نه برای دین ما مهم است و نه برای معاش ما. پس ترک آن واجب است.اما آنچه که مربوط به موجودات وراء حسّ می شود، یعنی روحانیت، که موسوم به علم الهی و مابعدالطبیعه است، ذوات آن ها مجهول است و وصول بدانها ممکن نیست و بر آنها برهانی موجود نمی باشد. »

اسلاید 15: (1) نظر عالمان غربی در مورد دلیل عدم رشد علوم در دارالاسلامبعضی از عالمان غربی گفته اند که دلیل عدم رشد علوم در دارالاسلام این بود که از نظر مسلمانان همه چیز مستقیماً به خدا نسبت داده می شود و جائی برای علل ثانویه یا قوانین طبیعت نیست.این ادعا درست نیست، و صرفاً مدعای یک مکتب کلامی ، مکتب اشعری، است ولی این مکتب بخاطر حمایت خلفای عباسی از آن رشد کرد و تمام مکاتب دیگر را سرکوب کرد. اما همۀ فلاسفه اسلامی و همچنین سایر مکاتب کلامی به قانون علیت و علل ثانویه اعتقاد داشتند.(2) بعضی از عالمان مسیحی ادعا کرده اند که دلیل اینکه علم فقط در اروپا تکون یافت، ویژگی الهیات مسیحی بوده است. عالمان برجستۀ قرون 16 و 17 میلادی مسیحیان مؤمن بودند که وظیفه خود را فهم صنع الهی می دانستند. به علاوه جهان اسلام فاقد بعضی از پیش فرضهای علم بود.اما درست ایمان به آن پیش فرضهائی که از نظر آنها زمینه رشد علم در جهان غرب بوده ، در نگرش اسلامی هم موجود بوده و بر آن ها تاکید هم شده است. به علاوه غالب عالمان برجسته مسلمان اذعان کرده اند که انگیزه اصلی آنها در مطالعه طبیعت فهم صنع الهی در طبیعت بوده است.

اسلاید 16: (3) بعضی از عالمان غربی مدعی هستند که عالمان مسلمان فاقد ظرفیت عقلانی برای نوآوری بودند و صرفاً نقش انتقال دهندۀ علوم یونانیان به اروپای قرون وسطی را به عهده داشتند. کار علمی جهان اسلام عمدتاً تجربی و متوجه کاربردهای عملی بود و به مطالعاتی که منجر به نتایج مفید نمی شد کاری نداشتند. برتراند راسل : « تمدن محمدی در بهترین روزهایش در هنر و بسیاری از کارهای فنی قابل تحسین بود، اما هیچ ظرفیتی برای تفحص مستقل در موضوعات نظری از خود نشان نداد. اهمیت آن ، که نباید کم ارزیابی شود، به عنوان منتقل کننده بود. »از نظر راسل، مسلمانان عمدتاً مفسران ارسطو و افلاطونیان جدید در منطق و متافیزیک بودند.اما این ادّعا که علم اسلامی عمدتاً تجربی بود درست نیست. در واقع ریاضی دانان مسلمان، بعضی از انتزاعی ترین کارها را کردند. کافی است که به کارهای ابن هیثم در فیزیک یا خیام در ریاضی یا خواجه نصیر در نجوم توجه کنیم. در اینجا به چند مورد اشاره می کنم : - هم خیام و هم طوسی ، اصل پنجم اقلیدس در هندسه را مورد چالش قرار دادند.- ابن هیثم در اپتیک بطلمیوس مناقشه کرد و کارهای جدیدی در اپتیک عرضه داست. - کارهای خوارزمی در جبر شامل بعضی نوآوریهای واقعی نسبت به کارهای یونانیان بود.

اسلاید 17: 4- بعضی از نویسندگان، مسلمان و غیر مسلمان، ادّعا می کنند که علم جدید در دارالاسلام تکوّن نیافت، زیرا عالمان مسلمان تعصب نسبت به میراث گذشتگان داشتند و فاقد شجاعت برای رفتن وراء آنها بودند . به طور خلاصه، عالمان مسلمان محافظه کار بودند، و عالمان غربی انقلابی.این بسیار دور از حقیقت است. اعتراضات رازی به جالینوس، بیرونی به فیزیک ارسطوئی و نوآوریهای ابن هیثم در اپتیک ، شواهد خوبی برای این مطلب هستند. رازی الشکوک علی جالینوس را نوشت و در آن بعضی از ایده های فلسفی و طبی جالینوس را مورد نقد قرار داد و در پاسخ آنهائی که به او ایراد گرفتند که چرا به فیلسوف عالمی در طراز جالینوس اعتراض می کند، گفت :« اما حوزۀ پزشکی و فلسفه تسلیم به مراجع و پذیرش [ دربست ] آراء آنها ، همراهی کردن با آنها، و نرفتن دنبال کشفی وراء آنها را روا نمی دارند. همین طور، یک فیلسوف این نوع نگرش را از شاگردانش و آنهائی که از او می آموزند، دوست نمی دارد. »

اسلاید 18: ابن هیثم کتاب الشکوک علی بطلمیوس را نوشت که در آن بعضی از آراء بطلمیوس را به چالش طلبید . او در این کتاب گفت :« بطلمیوس آرایشی را پیشنهاد کرد که نمی تواند وجود داشته باشد، و این حقیقت که این آرایش در ذهن او حرکت سیارات را تولید می کند، او را از خطا بر حذر نداشت، زیرا حرکات موجود سیارات نمی تواند نتیجه آرایشی باشد که نمی تواند وجود داشته باشد. »بدیهی است که اگر با این نوع ذهنیت جوّ عقلانی دوران طلائی تمدّتن اسلامی ادامه یافته بود، مسلمانان از غربیان در تکوّن علم جدید جلو می افتادند.نتیجه گیریبه طور خلاصه، انگیزۀ اصلی در رشد علم در دارالاسلام، توصیۀ قوی اسلام و سنّت به مطالعه طبیعت بود. این منجر به توسعۀ علوم عقلی در جهان اسلام شد. افول علم در جهان اسلام، به علت رشد بعضی جریانات ضدّ عقلی بود که این تأکید قرآنی را نادیده گرفت، و پاره پاره شدن جهان اسلام ، این فقر علوم عقلی را تشدید کرد. اکنون که در دارالسلام نهضت بازگشت به اصالتهای اسلامی و تجدید حیات امت اسلامی براه افتاده است، لازم است به دلایل ظهور و افول تمدن درخشان اسلامی توجه شود تا موانع رشد علم در دارالاسلام بر طرف شود و زمینۀ تأسیس یک تمدن اسلامی روزآمد فراهم گردد.برای تکوّن یک تمدّن اسلامی روزآمد، باید به توصیه های قرآن و سنّت در باره توسعه مطالعۀ نظری و تجربی طبیعت همّت گماشت، و البته این مستلزم کنار گذاشتن عقده حقارت نسبت به غرب و یک عزم راسخ در عالمان و حاکمان مسلمان است.

29,000 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت بروز هر گونه مشکل به شماره 09353405883 در ایتا پیام دهید یا با ای دی poshtibani_ppt_ir در تلگرام ارتباط بگیرید.

افزودن به سبد خرید