آموزشکودک و نوجوانادبیات و زبان

فارسی نهم درسنامه درس اول

این درسنامه شامل معنی لغات دشوار درس، معنی تک تک ابیات به همراه دانش های زبانی و ادبی آنها ویژه ورود به مدارس خاص(تیزهوشان و نمونه) می باشد.

soleimaniamir2020

27 صفحه
916 بازدید
21 شهریور 1400

صفحه 1:

صفحه 2:
6 سطه و سى ذ ‎poe‏ نو ده !9 منو ول ۱ بش ‎no‏ ‏وین ‏برستان ‏ان رسولیا ليان 1 امير سلیما نی

صفحه 3:

صفحه 4:
دیده اي نیست نبیند رخ زیبای تورا نیست گوشی که همی نشنود آوای تو را دیده: چشم رخ: چهره. صورت آوا : صدا ای تو را نبیند و هيج كوشى | ديده و كوش: نهاد/ رخ و آوا: مفعول / رخ 558 وصفى/ آواى تو:تركيب اضافى/ نيست:فعل غير اسنادى(در معنای«وجودندارد»)/ کل بیت:۶جمله/ دیده. گوش : تناسب

صفحه 5:
MA S00 LP pt ‏خش‎ We ‏بماد ل تاو تكلا ليل م‎ ‏لعاف يقالن‎ as Oo 1s pe ae GUT seer sh PES. Mesa hie Br al ‏وه مت من | مت مرن ار‎ ‏راب تیه‎ al 7 0 Sa at ‏خی رس در‎ ilove eae thn HSE 101 Li ‏سد‎ foe Son Sh eR ow ie ws Kat S| wei eat we Sieh net we We Lr SP te rn a a8 Ss th Se ‏زا‎ ae AL fe mata Lith 2-800 WE SS GB erienzra ie ye? ‎bond SF SSG wets Lovie‏ ار ‎ ‎

صفحه 6:
صبح روز اول فروردین که شب و روز برابر است تماشای صحرا و زیبایی های بهار لذت بخش است. لیل و نهان دامن صحرا و تماشای بهار: نهاد/ بامدادی: قید زمان/ خوش: مسند/ لبل و نهار: تضاد/ نهار و بهار: جناس ناقص اختلافی/ بهار و صحرا : تا

صفحه 7:
ا سم ا نس د ص د ند رد رکه ند رد ‎oh gh‏ كو ‎am‏ تنبیه: آگاه کردن. هشیار ساختن/ خداوند دل: صاحب دل (عارف)/ اقرار داشتن: اعتراف کردن. تمام آفریده ‎gh‏ خدا برای بیدار ا احساس ندارد.. آفرینش: نهاد / تنبیه : مسند/ که(کسی که): نهاد/ دل : تکرار/ واج آرایی (د. ن ) در مصراع دوم/ دل ندارد: کنایه از شعور و احساس نداش اشتن / خداونداوّل با خداوند دوم:جناس تام.

صفحه 8:
.اين همه نقش عجب بر .در .و .ديوار وجود ...هر كه فكرت نكند نقش ,بود بر يواد نقش عجب: تصویر شگفت/ وجود: هستی / فکرت: فکر . انديشه ‎ee‏ 0[ ۰ ماکناس ناس هنن دک شتسه سانش اد شنت سس نقش عجب: ترکیب وصفی / در و دیوار وجود: دو ترکیب اضافی/ هر که: نهاد/ نقش (در مصراع دوم): مسند/ بر در ( جناس) / در و دیوار: تناسب / نقش ودیوار: تکرار/ بر و در: جناس ناقص اختلافی/ نقش بر دیوار بودن:کنایه ازبی جان و بی ارزش بودن /در مصراع دوم کسی که فکر نمی کند به نقش روی دیوار تشبیه شده است. «ت» در آخرفکرت ضمیرشخصی نیست و جزء خود کلمه است

صفحه 9:
کدی درا در شاخ در ناخ مستمنی نوی کند این سرا : خدا را به پاکی یاد کردن/ مستمع: شنونده/ اسرار: رازها کوه و دریا و درختان : نهاد. مراعات نظير / در تسبیح: مسند/ همه مستمعی : گروه نهادی / اين اسرار: گروه مفعولی / مصراع اوّل ( تشخیص) / تلمیح به آیه ۶۶سوره اسراء .

صفحه 10:
بخبرت ,هست رکه رمرغان ,سجررمی ‏ کو یناسآ خرای ,خفته ,سر از رخو اب رجها لت برد انس مرغ سحر: بلبل خفته: خوابیده.غافل جهالت: نادانی «ت»در «خبرت): نهاد / خفته: منادا؛ صفت جانشین اسم /کل بیت 5 چمله است / مرغان سحر می گویند( تشخیص) / خواب جهالت (تشبیه) سر و سحر ( جناس) / خواب و خفته( تناسب)/ سر از خواب جهالت برداشتن: کنایه ازآگاه شدن. بیدار شدن

صفحه 11:
تا کی می خواهی مثل گل بنفشه دربی خبری و غفلت به سر پبری؟ حیف است که تو در خواب غفلت باشی و گل نرگس آگاه و بیدار باشد. چو: حرف اضافه / بنفشه: متمم / تو و نرگس : نهاد / حیف. درخواب. بیدار: مسند/ مصراع اوّل ( تشبیه) / خواب و دار (تضاد)/ بنفشه و نرگس( مراعات نظیر) / سر غفلت در پیش داشتن الاك ‎oss ee ae eee‏ ( تشخیص)/ سر و در(جناس)/ بنفشه(نماه غفلت) / نر گس(نماد بيدارى)

صفحه 12:
ني کی دمن نتم میالم بان میت تب کف دابا کت اسب سینت ساسا هیچ كس جز خدا نمی تواند از درخت میوه های رنگارنگ بیافریند و هیچ کس جز خدا نمی تواند از بوته خار گل صد برگ بیاورد. «که» اول و سوم: ضمیر پرسشی . نهاد/ میوه الوان: ترکیب وصفی/ «که» دوم و چهارم حرف ربط / چوب و میوه و گل و خار (مراعات نظیر) / گل و خار(تضاد)/ هر دو مصراع پرسش انکاری

صفحه 13:
عفل حيران شود از خوشه .زرين عنب ...نهم عاجز شود از حقه ياقوت انار عقل از ديدن خوشه هاى طلاليى انكور حيرت مى كند و فهم از درك زيبايى انار(كه مانند جعبه ياقوت است) ناتوان مى شود. عقل و فهم: نهاد/ حيران و عاجز: مسند/ خوشة زرين: ‎SSF‏ ‏وصفی/ شود: می شود(مضارع اخباری) / حیران شدن عقل و عاجز شدن فهم: تشخیص/ عنب و انار: تناسب/ حقه یاقوت انارناضافة

صفحه 14:
تقدیر: سرنوشت. فرمان الهی/ عزیز: شکست ناپذیر. ارجمند امسخر: رام مطیع - خداوندپاک و بی عیبی که به فرمان استوار خویش ماه و خورشید و ءشب و روز را مطیع و رام کرده است ماه و خورشید و لیل و نهار: مفعول. مراعات نظیر/ لیل و نهار:تضاد/ 4 ۳۳ سورذ ابراهیم: بوسر لک ‎aly SABI‏ داي وسکر لک الیل واه و خورشيد و ماه گردنده و شب و روز را برای شما مسخر کرد.

صفحه 15:
تا قیامت,سخن, اندر,کرم,و.رجمت.اد. همه گوین.وریکی, گفته نید ز,هزار, ۷۲ همه مردم تا قيامت درباره بخشش ولطف خداوند سخن می گویند امّا یکی از هزاران لطف و بخشش او گفته نمی شود. تا ( حرف اضلفه )/ قیلمت ( متمم )/ سخن (مفعول) / اندر ( حرف کی اضلفه ) / کرم و رحمت( متمم / او ( مضاف الیه) / همه ( نهاد) / گویند (می گویند) مضارع اخباری

صفحه 16:
نممتت با خدایا زر عددپیرون متس شکر, انجام, تو_ه رگز, نکند شک رگزار ای خدای بزرگ . نعمت های تو غیر قلبل شمارش است و هیچ انسان شکرگزاری نمی تولند شکر نعمت های و را به جا بیاورد. نعمتت(نعمت تو): تر کیب اضلفی. نهاد/ بارخدلیا: شبه جمله/ بارخدا:تر کیب وصفی مقلوب اشکر: مفعول/ هرگز: قید /شکر گزار: نهاد/ زعدد بیرون بودن: کنایه از غیر قابل شمارش بودن/ لمعت دكراتمامء .شك ركزار:مراعات نظیر/ تلمیح به آیه ۶سوره ابراهيم: «وَإِن تَقُدُوا نقْمَسَ ال لا تُخْصُومَاه واگر(بخواهید) نعمت‌های خدا را بشمارید. هرگز نمی‌توانید آن‌ها را بشمارید.

صفحه 17:
سس تسدکی رت ات شتا سس ات كك اش دن كج سنا راست رو: درستکان مخللف کج رو/گوی: توپ کوچک/ سعادت: خوشبختی/ منزل: مقصد /کج رفتارنبد رفتار ای سعدی . انسان های درستکار به خوشبختی رسیدند . تو هم درستکار و صادق باش زیرا انسان کج رفتار هیچ وقت به مقصد نمی رسد. سعدیا: شبه جملهمنادا / راست رو و کج رفتار: نهاد/ نرسد(نمی رسد): مضارع اخباری/ گوی سعادت: اضافه تشبیهی /گوی ... بردن:کنلیه از به دست آوردن .برنده شدن/

صفحه 18:
سعدی شیرازیه مشرف اللین مصلح بن عبدالله شیرازی( ۶۰۶-۶۹۰ م-ق) شاعر و نويسندة بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. وى در جولنى به مدرسة نظامية بغداد رفت وبه تحصيل ادب و تفسیر و فقه و کلام و حکمت پرداخت. پس از ازه در سال ۶۵۵ سعدی‌نامه یا بوستان را به نظم درأورد و در سال ۶۵۶ گلستان را به نثر آميخته ببهانظم کرد. علاوه بر اینها قصاید قطعات» ترجيع بنده رباعيات و مقالات و قصايد عربى نيز دارد كه همه را در کلیات وی جمع کرده‌اند. وی بین سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۴ هجری در شیراز درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.

صفحه 19:
تفاوت جمله های زیر در چیست؟ در سال های گذشته با تفاوت «زبان» و «ادبیات» آشنا شدیم و دانستیم که هرگاه بخواهيم مقصود خود رابه دیگران برسانیم از زبان استفاده می کنیم اما اگر بخواهیم همان مقصود را زیباتر و تأثیر گذار تر بیان کنیم از ادبیات بهره عی گيريم‌به همین دلیل است که ادبیات را زبان هنری یا زبان برترمی نامند. يداك شامع که = در يت 1711 5 3 ‎Me‏ ‎i 9 5‏ 2

صفحه 20:
8 در بیت‌های زیر از کدام عناصر زیبایی سخن, استفاده شده است ؟ - خبرت هست که مرغان سحر م ىكويتد آخر ای خفتد, سر از خواب جهالت بردار؟ -تا کی آخر چو بنفشه سر غفلت در پیش؟ حيف ياشد كه تو در خوايى و نرگس 8 ست دوم درس را در یک بتد. توضیح دهید.

صفحه 21:

صفحه 22:

صفحه 23:

صفحه 24:
۱ ‏ار ار ار‎ eg vty g « ديده اى نيست نبيند رخ زيباى تو را ‎es‏ ار ‎ ‏الف) کوشین: نهاد ‏ب).ديده اى: مستد ‏ج).<نيست > درادو مضراع فعل غير اسنادى است: ‎clot (>‏ نو: تکیت اضافی

صفحه 25:

صفحه 26:
Sannin ‏همراهاعٍ‎ ci Wome ‏افسار اسب کشید و ساعتی درنگ کرد؛ سپس به همراهان لس‎ ReGen ‏ی دای کاس ریات سس‎ ‏معرفت اين است كه من در آنم. كرد خويش مى كردم و‎ ‏پیوشبه در قور سترمی كلم ا هر جة نبايه أ خون دور‎ ‏دانم!‎ ‏نم‎ ‏اشرارالتوحدهمجمدین امتگن‎ ‏افسار اسب کشید و ساعتی درنگ کرد<‎ ‏اسبش را نگه داشت و توقف کرد‎ = ‏می گوید: معرفت این است که من درآنم‎ ‏می گوید: شناخت واقعی همین کاری است‎ ‏ارب ان سم‎ edie. joes ‏كرد خويش مى كردم و بيوسته در خود اسرار التوحید: کتابی است در احوال‎ ‏سفر مى كنم تا هر جه نبايد از خود دور شيخ ابوسعيد ابى الخير كه محمد بن‎ ‏كردانم.- مى كويد: به كار هاى خودم مى منور ( يكى از نوادكان ابو سعيد) آن‎ ‏انديشم و صفات ناشايست را از خودم دور .را در قرن ششم نگاشته است‎ ‏.مى سازم‎

صفحه 27:

39,000 تومان