صفحه 1:
هو العزیز
اسلام برتر از همه چیز وهیچ چیز برتر از اسلام نیست
فداییان اسلام
حقو كندة دن رب
دبیر محترم :آقای پاکدامن
صفحه 2:
۳ «
فدلييان لسلام بررلى لنقلاب جه كرردند؟ شهيد طهملسبى
سد سيد فس Ep eer]
ی شهيد صفارهريندى
دك شهید نیک نژید
صفحه 3:
فداییان اسلام برای انقلاب چه کردند؟ . .۰
آغاز سلطنت رضاشاه در سالهاي نخست دهه اول 400000 ش. نظام لح
سياسي حاکم در روندي تدريجي ولي مداوم سیاست اسلامزدايي و اسب
تحقیر علما و روحانیون ديني و اسلامي را مورد توجه جدي قرار داده
جهت کاهش نقش دین اسلام و تشیع در شوون مختلف سياسي؛
اجتماعي» فرهنگي» قضايي و غیرو گامهاي بزرگي برداشت. بدین
ترتیب در دوران شانزده ساله حکومت استيدادي و خودکامه رضاشاه
روحانیت اسلام به انحاء گوناگون تحت فشار و آزار و اذیت قرار
گرفتند و حکومت جهت کمرنگ کردن نقش مذهب در جامعه و صدمه
زدن به باورهاي ديني و اسلامي مردم کشور از اقشار مختلف از هیچ
تلاشي فروگذار نکرد. در همان حال افراد و گروههايي که با تأسي به
روشهاي فكري - فرهنگي و فلسفي با دین اسلام و مذهب تشیع مبارزه
.و مخالفت ميکردند از سوي حکومت تشویق و ترغیب شدند
صفحه 4:
در دوران رضاشاه اعمال فشار و هجمه حکومت و طرفداران آن به اسلام
و تشیع همه جانبه و سراسر تخریبگرانه بود. بر همین اساس هم بود که
پس از سقوط دیکتاتور و آغاز سلطنت محمدرضاشاه جریانات اسلامگرا
گسترش چشمگيري داشته مردم دربند. کشور مفري دوباره براي ظهور و
بروز باورهاي ديني و گسترش شعائر اسلامي و ديني پیدا کردند. با اين
احوال هنوز خطرات فكري - فرهنگي و تبليغاتي ضد ديني کاملً از میان
نرفته بود و در همان حال بسياري از رجال دولتمردان؛ و کارگزاران
حکومت چنانکه باید در راه حفظ و تحکیم منافع ملي کشور حمیت نشان
نداده با گرایش و حمایت پیدا و پنهان از سیاست كشورهاي بیگانه به حقوق
اساسي ملت ايران توجهي نشان نميدادند. در چنین فضايي بود كه
زمينههاي شكلگيري و فعالیت جمعیت فدانیان اسلام فراهم شده تا از یک
سو در برابر جریانات فكري - سياسي ضد اسلامي و دينزدايي بایستد و
از سوي دیگر در برابر جریانات و تشكلهاي سياسي - مديريتي وابسته به
.بیگانگان به مبارزه برخیزد و از منافع کشور دفاع کند
صفحه 5:
مهمترین جرياني که موجبات تأسیس سریع جمعیت فدائیان اسلام را
فراهم آورد تفکرات و اقدامات فكري فرهنگي و تبليغاتي احمد کسروي
و پیروان او بر ضد دین اسلام و تشیع بود. احمد كسروي که در تمام
دوران سلطنت رضاشاه بر فعاليتهاي ضد مذهبياش ادامه داده بوده پس
از شهریور 19590 نیز این روند را تداوم بخشید. او در برخي آثارش
مانند شيعيگري و ورجاوند بنیاد و غیره حملات توهینآمیز شديدي را
متوجه دین اسلام و به ویژه مذهب تشیع کرده و درباره برخي از ائمه
اطهار سخنان ناروا و اهانتآميزي ذکر کرده بود و در همان حال با
حمایت گروهي از پیروانش از برخورد فيزيکي نیز با مخالفان خود
اجتناب نميکرد. تا جايي که طي سالهاي 4900 496 ش
اعتراضات فراواني از سوي علما و روحانیون و مردم مسلمان کشور از
اقشار مختلف به دتبال آورد. در چنین اوضاعي بود که سید مجتبي نواب
صفوي پس از هشدارهايي چند در 6 اردیبهشت 966۴ به احمد
كسروي حمله کرده او را مجروح و روانه بیمارستان ساخت و خود
دستگیر و مدتي زنداني شد.
صفحه 6:
به دنبال اين اقدام نواب صفوي آشکار شد که فضاي عمومي کشور از حمله او به
كسروي که آشکارا شعاثر اسلامي و شيعي را مورد تمسخر قرار ميداده خرسند شده
است. با اين حال كسروي از مخالفت با اسلام و تشیع دستبردار نبود. از سوي دیگر
نواب صفوي پس از آزادي از زندان بر اين باور قرار گرفت که جهت مبارزه منسجم
با جریانات فكرياي نظیر كسروي چارهاي جز تشکیل جمعیت و یا تشكلي منظم
ندارد. به اين دلیل بود که در همان سال 006۲ جمعیت فدائیان اسلام اعلام
موجودیت کرد و هنگامي که كسروي حاضر نشد از اقدامات ضد ديني خود عدول
کند نهایتاً در 000 اسفند 066۴ همراه با منشي خود حدادپور توسط سید حسین
امامي و سید عليمحمد امامي از اعضاي فدائیان اسلام به قتل رسید. و این اقدام از
سوي بسياري از علما و مردم مسلمان کشور مورد حمایت قرار گرفت.آیت اه حاج
حسین قمي که گفته ميشد فتواي قتل كسروي را صادر کرده بود طي تلگرافي از
دولت وقت خواست تا متهمان به قتل كسروي را از زندان آزاد کند
مدت كوتاهي بس از قتل كسروي نواب صفوي سفرهاي تبليغي و ارشادي خود را به
شهرهاي مختلف آغاز کرد و با تشریح اهداف و برنامههاي جمعیت فدائیان اسلام
نسبت به جذب و عضویت نيروهاي اسلامگرا و مذهبي در جمعیت ابراز تمایل کرد
و بدين ترتيب به تدریج افراد زيادي به این جمعیت علاقمندي
صفحه 7:
از جمله اقدامات نواب صفوي و جمعیت فدانیان اسلام در سال 4670
دفاع از حقوق ملت مظلوم فلسطین و اعلام آمادگي آنان براي اعزام به آن
کشور و دفاع از فلسطینیان در برابر تجاوز كاريهاي دولت جدیدالتأسیس
اسرائیل بود. در همان زمان وقتي رژیم پهلوي در صدد برآمد جنازه
موميايي شده رضاشاه را در نجف اشرف به خاک سپارد بار دیگر
نوابصفوي ضمن مخالفت با اين اقدام» علماي اسلام را به جلوگيري از
این طرح فراخواند و بدین ترتیب طرح رژیم براي دفن جسد رضاشاه در
نجف با شکست روبهرو شد. ضمن این که فدائیان اسلام براي جلوگيري
از انتقال جسد رضاخان به ایران نیز از هیچ تلاشي فروگذار نکردند. در
همین زمان رژیم پهلوي تلاشي بسیار کرد تا میان نواب صفوي و فدائیان
اسلام با حوزه علمیه قم و به ویژه آیتاله العظمي بروجردي اختلاف
ایجاد کند و چنان وانمود سازد که اقدامات تندروانه فدائیان اسلام نميتواند
مورد تأييد حوزه علمیه قم و آيتاللهالعظمي بروجردي قرار گیرد. مدارک
موجود نیز نشان ميدهد که تا حدودي در اين طرح موفقيتهايي به دست
.آوردند
صفحه 8:
در جریان سوء قصد به شاه در 16 بهمن 1962 فدانیان اسلام و شخص نواب
صفوي نیز تحت تعقیب قرار گرفتند. با این حال و به رغم دستگيري دهها تن از اعضا
و طرفداران فدانیان اسلام» مأموران حکومت از دستگيري نواب صفوي عاجز ماندند.
و هنگامي که شاه در صدد برآمد با تشكيل مجلس مؤسساني دلخواه به تغيير برخي
اصول قانوناساسي و نیز الغاي مذهب جعفري از قانون رسمي کشور اقدام کند»
فدائیان اسلام بار دیگر در برابر اقدام خلاف قاعده حکومت موضع مخالف گرفتند و به
همین دلیل طرح الغاي مذهب جعفري از قانون اساسي کشور ناکام ماند. از
مبارزات فدانیان اسلام در اين مقطع مخالفت با وقوع تقلبات گسترده در ا
مجلس شوراي ملي دوره شانزدهم بود. در انتخابات مجلس شانزدهم به ویژه
عبدالحسین هژیر وزیر دربار وقت تقلبات گستردهاي به نفع داوطلیان طرفدار دربار
انجام داد. هژیر در همان حال مهره شناخته شده دولت بریتانیا در ایران به شمار
و با سفارت بريتانيا در تهران نيز روابط بيدا و ينهاني داشت. پیش از آن»
ب هزير به بست نخستوزيري از سوي شاه و رأي اعتماد مجلس مورد تأييد
دربار به او در 0 خرداد 60۵ سخت با مخالفت جمعیت فدائیان اسلام روبهرو
شده بود و در هماهنگي با آیتالثه كاشاني؛ نواب صفوي تظاهرات گستردهاي بر ضد
هزیر بر پا ساخت که طي آن دهها تن مجروح شدند. و به دنبال آن نواب صفوي و
دهها تن دیگر از مخالفان دولت هژیر دستگیر و زنداني شدند» ولي تحت فشار افکار
عمومي نواب آزاد شد.
صفحه 9:
به دنبال آشکارتر شدن نقش گسترده هژیر در تقلبات صورت گرفته در انتخابات دوره شانزدهم
مجلس شوراي ملي؛ در روز 6 آبان 46660 سید حسین امامي از اعضاي فدانیان اسلام او
را در مسجد سپهسالار هدف گلوله قرار داده به قتل رسانید. سید حسین امامي دستگیر؛ محاکمه
و در 8 آبان 900 اعدام شد. گو اينكه اعدام سيد حسين امامي طرفداران او در فدانیان
اسلام و بسياري از دیگر گروههاي سياسي - مذهبي را اندوهگین ساخت اما دربار و مخالفان
حاكميت ملي ایرانیان بر سرنوشت خود را یک گام بزرگ به عقبنشيني واداشت. و به دنبال
آن انتخابات دوره 40 مجلس در تهران لغو شد و با تجدید گروهي از طرفداران و
اعضاي جبهه ملي و آيتالله كاشاني وارد مجلس شانزدهم شدند تا در نهضت ملي شدن صنعت
نفت ايران گامهاي استواري براي ملت ایران بردارند. در اين مقطع به رغم فشارهاي حکومت
فدانیان اسلام انسجام دروني و تشكيلاتي قابل اعتنايي بيدا كرد و روابط نزديكي با كروههاي
سياسي - مذهبي طرفدار ملي شدن صنعت نفت ایران و قطع سلطه اجانب از نفت و حاکمیت
ملي ایران برقرار کرده بود. از جمله مهمترین اعضاي جمعیت فدائیان اسلام در سالهاي پاياني
دهه 10000)عبارت بودند: ). سید مجتبي نواب صفوي 0. سید عبدالحسین واحدي 9. سید
حسین هاشمي 4. ابوالقاسم گازري 0. میرزا ابوالقاسم رفيعي 0. احمد عشقي 2 سید محمد
واحدي 0. محمد نیکبین 6.علي احرار (40). سید حسن و سید حسین امامي 10). خلیل
طهماسبي 46. جعفر امامي 46. شمس قناتآبادي *16. امیرعبدالثه کرباسچیان 46. اسماعیل
زینساز 46 کاظم نیکنژاد 12). دکتر محمد شریف 10). استاد محمد بناء ©0. عباس
كاظمي 000 شیخ مهدي دولابي و دهها تن دیگر که اسامي تمام آنان در اين مقال نميگنجد.
صفحه 10:
از دیگر اقدامات مهم و سرنوشتساز فدانیان اسلام در 10 اسفند © ©9©) ترور
سپهبد حاجيعلي رزمآرا نخستوزیر وقت بود. رزمآرا از آغاز نخستوزيري در
تبر 00 تلاشهاي پیدا و پنیان بسياري را براي جلوكيري از ملي شدن
صنعت نفت آغاز کرده و در راه تلاشهاي نمایندگان مجلس و مردم کشور
از اقشار مختلف براي ملي کردن صنعت نفت مانعتراشيهاي بسیار ميکرد. تا
جايي که به نظر ميرسید درشرایط پشتيباني انگلستان و دربار و نیز آمریکاییان
از رزمآرا موضوع ملي کردن صنعت نفت با مشكلي جدي روبهرو شده باشد. در
چنین وضعيتي بود که با موافقت ضمني آیتالله كاشاني و گرو ههاي سياسي
طرفدار جبهه ملي فدائیان اسلام طرح ترور رزمآرا را مورد توجه قرار داده و
در 0 اسفند Jub (EO طهماسبي او را در مسجد سپهسالار به قتل
رسانید.
مدت كوتاهي پس از قتل رزآرا نمایندگان مجلس شوراي ملي قانون ملي شدن
صنعت نفت ايران را تصويب كردند. خليل طهماسبي يس از ماهها زندان نهايتاً
طبق مصوبه مجلس شوراي ملي در 48 مرداد 166 بيگناه شناخته شد و چند
ماه بعد در 19 آبان 4506 در میان استقبال گسترده مردم از زندان آزاد شد. با
این احوال در واپسین ماههاي نخستوزيري حسین علا (اسفند 95)) بسياري
از اعضاي برجسته و هواداران جمعیت فدائیان اسلام دستگیر شدند.
صفحه 11:
نواب صفوي و برخي دیگر از اعضاي برجسته فدانیان اسلام با آغاز نخستوزيري دکتر مصدق به زودي با
او اختلافاتي پیدا کردند؛ نواب صفوي معتقد بود برخي از اعضاي کابینه مصدق به بیگانگان وابستگي دارند و
در همان حال دکتر مصدق به اجراي احکام اسلام علاقهاي نشان نميدهد. فدائیان اسلام معتقد بودند در ملي
شدن صنعت نفت و زيري مصدق نقش قابل توجهي داشتهاند و اینک انتظار دارند نخستوزیر با قطع
ايادي بیگانه طرحهايي براي اجرا شدن قوانین اسلامي در کشور ارائه دهد. از سوي دیگر گرايش مصدق به
سوي سیاست آمریکا از دیگر دلایل اختلاف او با فائیان اسلام بود. نوابصفوي معتقد بود دکتر مصدق در
شرایط حمايتهاي گسترده مردم کشور از او نميتواند موجبات حضور و نفوذ آمریکا را در ایران فراهم آورد
و به اصطلاح استعمارگري را جایگزین استعمارگر قبلي (انگلیس) سازد. بدین ترتیب بود که حدود یک ماه
آغاز نخستوزيري دکتر مصدق بسياري از اعضاي جمعیت فدائیان اسلام دستگیر و روانه زندان
ن اختلاف فدانیان اسلام با جبهه ملي» نواب صفوي از آيثالله كاشاني خواست موجبات اجراي
احكام و شعائر ديي و اسلامي را در جامعه ايراني فراهم كندء اما اينكونه موضعكيريهاي تند ذواب صفوي با
استقبل کاشاني روبهرو نشد؛ و بهآنن ایرد گرفت که مصالح کشور را درست تشخیص نميدهند و اولویت
مبارزهاي را که ملت ایران آغاز کرده است در نظر نميكيرند. آنجه بود سیاستها و خواستههاي راديكالي و
متعصبانه فدائیان اسلام از سوي آیتاله كاشاني پذیرفته نبود. بدین ترتیب بود که اینان با كاشاني نیز دچار
اختلاف شدند. نواب صفوي نیز که از سوي مصدق متهم بود او و اعضاي جمعیت فدانیان اسلام قصد ترور
او را دارند در 0) خرداد 26900 دستگیر و زنداني شد. و بدین ترتیب روابط فدائیان اسلام با دولت دکتر
مصدق تيره شد و اعضاي فدائیان اسلام براي آزادي نواب صفوي از زندان دست به تحركاتي زدند و در
گردهماییها و تظاهرات حملاتي را متوجه دولت مصدق کردند و دركيريهايي ميان طرفین بروز کرد اما دولت
مصدق حاضر به آزادي زندانیان فدئیان اسلام نبرد و تحصن و اعتصاب غذاي آنان در درون زندان که با
اعتراضات ديگري نیز همراه بودهمورد توجه جدي دولت قرار نگرفت و پس از آنکه دادگاهي مأمور
رسيدگي جرایم آنان شد به تدریج برخي از بازداشتشدگان آزاد شدند ولي نواب صفوي هنوز در زندان بود.
صفحه 12:
از جمله اقدامات فدائیان اسلام ترور نافرجام دکتر حسین فاطمي توسط محمدمهدي عبدخدايي
در بهمن 1600 بود که عمدتاً به خاطر سختگيريهاي دولت در حق زندانیان فدانیان اسلام
صورت عملي به خود گرفت. عبدخدايي دستگیر و محاکمه و به دو سال زندان محکوم شد.در
سال 1000 بسياري از اعضاي زنداني فدانیان اسلام از زندان آزاد شده بودند اما نواب
صفوي از درون زندان فعاليتهاي سياسي - فرهنگي آنان را تحت کنترل داشته هدایت ميکرد.
از جمله اقدامات فدائیان اسلام انتشار نشریه منشور برادري بود که پس از 16۳ شماره توقیف
شد. از دیگر اقدامات فدائیان اسلام از واپسین سالهاي دهه 000 و در تمام دوران
نخستوزيري دکتر مصدق مبارزه و مخالفت فكري - فرهنگي و نیز برخوردهاي فيزيکي با
اعضا و هواداران حزب توده بود.
نواب صفوي پس از (00 ماه زندان نهایتاً در 06 بهمن 900 آزاد شد و به زودي به
مخالفت پیگیر خود با درباره جبهه مليء طرفداران كاشاني» حزب توده ادامه داد و موضع
آنان را بر خلاف مصالح کشور و مردم ارزيابي کرد و براي مقابله با مخالفان خود و حملاتي
که در نشریات مختلف بر ضد فدانیان اسلام صورت ميگرفت با سرپرستي عبدالحسین
فدائیان اسلام افزایش یافته و تشكلهايي از آن در شهرهاي مختلف کشور فعالیت خود را آغاز
کردند. در واپسین ماههاي دولت مصدق نواب صفوي طي نامهاي خطاب به او نسبت به
خطراتي که دولت او و دستاوردهاي مردم کشور را تهدید ميکرد هشدار داد و خواستار
اجراي احکام اسلام شد تا مصالح کشور حفظ شود و تحکم یابد.
صفحه 13:
پس از كودتاي 060 مرداد 1006 مخالفتهاي نواب صفوي و فدانیان ۲
اسلام با دولت كودتايي زاهدي ادامه يافت. از جمله اقدامات نواب صفوي پس
از کودتا شرکت در اجلاس انجمن موتمر اسلامي در اردن بود که هدف آن
چارهيابي دانشمندان اسلامي در برابر تجاوزكاريهاي اسرائیل در سرزمین =
فلسطین و جهان اسلام بود. نواب همچنین سفرهايي به عراق و مصر دا sl
که هدف از آن ایجاد پیوند میان جنبشهاي ديني در جهان اسلام بود. در همین
زمان نوابصفوي که بنا به دعوت مردم قم كانديداي نمايندگي مجلس شوراي
ملي دوره 0) شده بود به خاطر شرایط خفتبار سياسي از كانديداتوري
مجلس انصراف داد و در خرداد 196 نیز طي اعلاميهاي رژیم پهلوي
را از ظلم بر ضد مردم کشور بر حذر داشت. فدائیان اسلام که از تحولات
سياسي کشور پس از كودتاي 060 مرداد سخت ناراضي بودند اقدامات
استبدادي و خودکامه حکومت را برنميتابیدند و چند بار درصدد برآمدند
برخي از رجال سياسي نظامي دولت نظیر زاهدي بختیار و چند تن دیگر
را ترورکنند اما هنگامي که آشکار شد دولت ایران در دوران نخستوزيري
حسین علاء قصد دارد به عضویت پیمان سنتو درآید فدائیان اسلام به جد
مصمم شدند در برابر آن موضعگيري کنند.
صفحه 14:
روند رو به گسترش نفوذ انگلیس و آمریکا پس از کودتا در ایران و عقد فرارداد
نفتي کنسرسیوم از دیگر دلایل موضعگيري اخیر فدانیان اسلام بود. بد؛
مظفرذوالقدر مأمور ترور حسین علاء نخستوزیر وقت شد که در آستانه عزیمت
به عراق و شرکت در کنفرانس پیمان نظامي سنتو بود. اما حسین علاء از سوء
قصد جان سالم به در برد و به دنبال آن نواب صفوي و بسياري از اعضاي
برجسته فدائیان اسلام در ) آذر 1006۴ دستگیر و به سرعت محاکمه شدند. سید
عیدالحسین واحدي نیز طي یک درگيري لفظي با تیمور بختیار رئیس فرمانداري
نظامي تهران در دفتر کار او در ۵ آذر 966 به قتل رسید. سید مصطفي
نواب صفوي نیز به همراه سه تن از همرزمانش: سید محمد واحدي» خلیل
طهماسبي و مظفر ذوالقدر در 072 دي 1906۶ اعدام شدند.پس از آن فدانیان
اسلام به رغم اينکه انسجام دروني و تشكيلاتي خود را تا حدودي از دست داده بود
اعضاي آن در شهرهاي مختلف به مبارزات خود با رژیم پهلوي ادامه دادند و به
ویژه پس از آغاز نهضت روحانیون و علما بر ضد حکومت در اوایل دهه
600 ارتباط آنان با دیگر گروههاي اسلامي نظیر هنيتهاي مزتلفه اسلامي
افزايش يافت و این روند در تمام مبارزات سالهاي دهه 96*0 و 1960 تداوم
يافت. يس از پيروزي انقلاب اسلامي هم بار دیگر شاخههايي از جمعیت فدائیان
اسلام فعالیت خود را تجدید کردند.
صفحه 15:
صفحه 16:
شهید نواب صفوی
شهید سیدمجتبی نواب صقوی در سال 40600ش در خانیآباد تهران بدنیا آمد و پس از اتمام
دروس ابتدایی؛ به آبادان سفر کرد. سید مجتبی سپس برای ادامه تحصیل به نجف اشرف
میاجرت نمود و در آنجا ان محضر مدرسین حوزه علمیه نجف اشرف بهرهمند شد.
او پس از چهار سال اقامت در نجف به دستور آیت اه سیدابوالحسن اصفهانی جهت
مبارزه با کجرویهای کسروی به ایران آمد و
با تشکیل "جمعیت فداییان اسلام" به مبارزه با بدخواهان و بداندیشان پرداخت. تریو,
وابستگان استعماری مانند احمد کسروی» عبدالحسین هژیر» علی رزمارا و حسین علاء از
جمله فعالیتهای سیاسی این جمعیت میباشد. شهید نواب صفوی همچنین با حکومت دکتر
مصدق به خاطر عدم عمل به احکام اسلامی به مخالفت برخاست و به همین جهت در ایام
نخست وزیری مصدّق. دستگیر و به زندان افتاد و تا سقوط حکومت مصدق در زندان بود.
سرانجام این مجاهد خستگیناپذیر به همراه سه تن از همرزمانش به نامهای خلیل طهماسبی؛
مظفر علی ثوالقدر و سیدمحمد واحدی در بیدادگاه رژیم پیلوی محکوم و در. صبحگاه 670
دى 09602 شمسى تيرباران شده و به خيل شهدا پیوستند. بدین ترتیب پرونده ده سال
فعاليت سياسى و اجتماعى جمعيت فداييان اسلام بسته شد و جنايت ديكرى در يرونده سياه
.خاندان يهلوى ثبت كرديد
صفحه 17:
سید مجتبی تهرانی معروف به نواب صفوی در سال 06(0) شمسی در خانواده ای روحانی
و اصيل در خانه محقری در خانی آباد تهران قدم به عرصه ی وجود گذاشت. وی با علاقه و
عشقی وصف ناشدنی به روحانیت و به قصد ادامه راه آبا و اجداد خود؛ در اواخر سال
(00» پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه؛ رهسپار حوزه علمیه نجف اشرف شد.
.شهید از طرف مادر به سادات درچه اصفهان منتسب و از طرف پدر میرلوحی است
شهید عنوان نواب صفوی را از خاندان مادر به ارث برده است. پدر او مرحوم سید جواد
میرلوحی, دانشمندی روحانی بود که در اثر فشار حکومت رضاخان مجبور به ترک لباس
.روحانیت شد» اما از طریق تصدی وکالت دادگستری همچنان به داد مظلومان می رسید
مرحوم سید جواد در سال 1906 یا 9) در اثر مشاجره و درگیری لفظی با (داور) وزیر
عدلیه ی رضاخان» غیرت علویش به جوش آمد و یک سیلی نثار وی کرد که در اثر آن سه
.سال به زندان افتاد
شهید پس از ورود به نجف اشرف؛ بدون کوچکترین درنگی به فراگیری مقدمات پرداخت و
روابط تنگاتنگی با علمای دلسوز و بیدار و مبارز از جمله صاحب کتاب جهانی و کم نظير
الغدیر آیت اه علامه امینی قدس سره برقرار کردعد از شهریور 0900) و فراگیر شدن
جنگ جهانی دوم» ایران نیز گرفتار شرایط دشواری شد. از یک طرف مورد تجاوز متفقین
قرار گرفت و از طرف دیگر سود جویانی قلم به مزد و اجیر؛ از آزادی سوء استفاده می کردند
و از طریق ترویج فرهنگ غربی به جان مسلمانان افتاده بودند و درصدد بودند تا آنچه
رضاخان از طریق زور قلدری نتوانسته بود انجام دهده از طریق قلم و نگارش با مخدوش
.نمودن تاریخ اسلام انجام دهند
صفحه 18:
لحمد کسروی از جمله لفرادیسود که خط معارضو مهلجم طیه لسلام تشيع را دنبالمم»
کرد. او نه تنها در کتاب«شیعیگرع» به روحانیت مقساتلسلامی پیشولیانمذهبتشیم.
و لملمانبحقو معصوم PUL) perk حمله میکرد؛ بسلکه در ک تابهلیصوفیگری
.بهاییگری مادیگریو حتیتاريخ مشروطیت مقدسادینیو روحانیتوا مورد حمله قربار داد
تواب یا کتاب های کسریوی در نجف آشنا شد و موجی از احساسات مذهبی و دیتی وجودش را
فرا گرفت. کتاب ها را نزد علما برد و از آنها نظر خواست. همه حکم به مهدور الام بودن
.نویسنده ی کتاب ها دادند
سید در اواخر 190 وارد تهران شد و بدون درنگ به خانه کسروی رفت و او را از گفتن
و نوشتن سخنان توهین آمیز به اسلام و ائمه ی شیعه علیهم السلام و روحانیت برحذر, داشت و
.وقتی مطمنن گریدید که وی اصلاح پذیر, نيست؛ آماده اجرای حکم الهی شد
شهید نواب در هشتم اردیبهشت 1866 در سر چهارراه حشمت الدوله به کسروی حمله کرید
ولی توسط پلیس دستگیر و زندانی شد. بعد از آزادی از زندان؛ موجودیت فداییان اسلام را طی
یک اعلامیه ی رسمی با جمله هوالعزیز و تیتر « دين و انتقام» اعلام کرد و اعدام کسروی را
پیگیری نمود
تواب صفوی به تدریج با جلذبه خود. جوانانی چون شهید سید حسین امامی را جذب نمود و
امامی در 000 اسفند 1006: بر کسروی یورش برد و او ربا زیر ضربلت اسلحه ی سرد و
گریم قرار. داد و چون فرشته ی قهر جانش را گرفت
فداییان اسلام و مجرییان حکم الهی دستگیر. شدند و خبر اعدام انقلابی کسروی در همه جا
.شد و مريدم مسلملن ربا غرق در شلدی و سرور نمود
صفحه 19:
بعد از سال 1072» که جنیش ملی شدن صنعت نفت به اوج خود رسید و فعالیت گروه های
مخالف رژیم علنی شد و اقلیت موجود در مجلس مانع تصویب قرار داد «گس گلشاییان» گردید»
رژیم استبدادی شاه برای اين که حتی اقلیت مخالفی نیز وارد مجلس نشود؛ توسط «هژیر» دست به
تقلب در انتخابات زد و به بهانه ی ترور شاه و دست داشتن آیت له کاشانی در این ترور» ایشان را
ازداشت و به لبنان تبعيد كرد
فداييان اسلام «هزير» را اعدام انقلابى كردند و با نامزد نمودن آيت الله كاشانى و مصدقء كروه
.اقليت دوباره به مجلس راه يافت
با وجود اين که نواب میانه ی خوبی با ملی گراها نداشت؛ اما با توجه به رهبریت آیت اه کاشانی
و به منظور وحدت مبارزات اسلامی و ملی؛ از همگامی و همراهی با آن ها دریغ نورزید فداییان
اسلام از راه تشکیل جلسات تفسیر قرآن و اسلام شناسی بر اساس مکتب تشیع؛ به فعالیت خود
ادامه می دادند و پرچم سبز و سفید خود را با کلمات زیبای «لا اله الا امه محمد رسول الله و على
.ول الله» آراسته بودند
در آن موقع در دولت حسين علاء بيوستن ايران به بيمان بغداد مطرح بود كه در حقيقت ايران يكى
از اقمار منطقه ی انگلیس و امریکا می شد. فداییان اسلام در 20 آبان که علاء برای شرکت در
ختم مرحوم سید مصطفی کاشانی وارد مسجد امام (شاه سابق) شد توسط مظفر ذوالقدر هدف قرار
,گرفت. اما گلوله به او اصابت نکرد و جان سالم به در برد
در اول آثر 1006۴ نواب و خلیل طهماسبی و عبدالحسین واحدی و جمعی دیگر از فداییان
اسلام دستگیر شدند و در یک محاکمه ی فرمایشی نواب سید محمد واحدی و مظفر ذوالقدر
.محكوم به اعدام شدند
صفحه 20:
غسل شهادت
سحرگاه یکشنبه 070 دیماه سال *106) اعضاي فداییان اسلام را از لشكر يك بياده به محل
لشگر دو زرهي بردند. در وسط سالن پادگان وسایل شخصي آنان بر زمین ريخته بود, نواب
جلو رفت عمامه و عبایش را برداشت, و با لبخند به دوستانش گفت: «به جدم قسم با همین لباس
شهید میشوم.» رهبر فداییان براي آخرین مرتبه یارانش را در آغوش گرفت. ثانیه تلخ
خداحافظي براي او به شوق دیدار در بهشت سخت نبود. آنان صبور و استوار به سلولهاي
انفرادي خود رفند. نزديك صبح جوخة اعدام در کنار میدان بزرگ پادگان به خط ایستادند,
نواب و یارانش از سلول بیرون آمدند. ناگهان سید محمد واحدي فریاد زد «الله اكبر, الله اكبر»
. زندانیان از روزنه در به
3 پرسید: «اگر خواسته اي دارید بگویید؟» سید تقاضاي آب براي
خسل شهادت نمود. آب سرد بود, نواب خمشگین بر سر سرهنگ بختیار فریاد زد: «اگر آب
گرم نباشد, رنگ ما میپرد و تو و امثال تو فکر میکنند که ترسیده ایم. اما مهم نیست. خدا آگاه
امد كه لحلة و لظه لتاق pai at lL رهبر فداییان یارانش را مورد
خطاب قرار داد و كفت: «خليلم, محمدم, مظفرم, زودتر آماده شويد, زودتر غسل شهادت كنيد,
امشب جده ام فاطمه زهرا (س) منتظر ماست.» يس از غسل شهادت به نماز ايستاد. افسران و
درجه داران با ناباوري به آنان نگاه ميكردند. دستان به قنوت رفته اش حريم آسمان مناجات
ابوه
صفحه 21:
پس از اتمام نماز عشق سید بار دیگر امت جدش را هدایت نمود : «شما
بندگاني ضعیف در برابر خداي جهان هستید, چند روزه
میگذرد, كاري کنید که در جهان دیگر در برابر آفریدگارتان شرمنده نباشید.
شما به دستور شاه ستمكر ما را شهيد مي كنيد ولي طولي نمي كشد كه
همكي از اين كردار زشت يشيمان مي شويد. آن روز يشيماني ديكر سودي
ندارد. شما بايد سرباز اسلام باشيد و در راه دين بجنكيد نه اين كه سلاحتان
را براي حفظ حكومت شاه رو به سينه عاشقان اسلام نشانه بكيريد. روزي
حقايق آشكار مي شود و آن وقت از اينكه از شاه حمايت كرده ايد, يشيمان
خواهيد شد. اي افسران و مقامات عالي مرتبه ارتش شما هم به جاي اينكه
خود را به حكومت يوسيده و فاسد شاهنشاهي بفروشيد به اسلام رو بياوريد
تا در دو جهان به عزت برسيد. فريب اين درجه ها و مقامات ظاهري را
«.نخوريد و بدانيد كه قيامت بسيار نزديك است. والسلام
صفحه 22:
صفحه 23:
شهید حسین امامی
سید حسین امامی در سال )در تهران متولد و بزرگ شد و سال ها در آتش
اختناق و ظلم رضا شاهی سوخت. او قبل از حضور تواب در ایران» به حلقه مبارزان با
کسروی پیوسته بود. اما ظاهرا به ارادت به او تظاهر می کرد و در حلقه حامیان او وارد
.شده بود تا از این طریق بتواند اخبار درون گروهی آنان را به دوستان خود برساند
يس از نافرجام ماندن ترور کسروی به دست نواب» امامی پيشنهاد داد تا گروه فدانیان
اسلام تشکیل شود و مبارزه علیه کسروی به شکل سازماندهی شده» سامان یابد. همه اين
,پیشنهاد را پذیرفتند و نواب را به عنوان رهبر خود انتخاب کردند
پس از چندی در اثر فشار مردم و شکایت آنان به دادگستری؛ دولت وقت» دستور محاکمه
کسروی را به دستگاه قضایی داد. نتیجه دادرسی پیشاپیش معلوم و مشخص بود.
کسروی مورد حمایت رژیم بود و بی تردید از اين محاکمه نمایشی هم جان به در می
برد. شهید سیدحسین امامی به همراهی علی محمد امامی» رضا الماسیان» مظفریان و
فدایی به کاخ دادگستری رفت و در روزی که قرار بود کسروی به جرم اهانت به اسلام
محاکمه شود. او» محافظ و منشی اش را به رگبار گلوله بستند. شهید حسین امامی در اين
هنكام فرياد برآورد: "مردم! من کسروی را کشتم و اين هم خون اوست که روى دست
صفحه 24:
انتشار خبر کشته شدن کسروی؛ موجی از شادمانی را در میان مردم مسلمان پدید آورد. مردم و
علما جملگی خواهان آزادی عاملان مرگ کسروی شدند و سرانجام حاکمیت زير اين فشارهاء يس
از سه ماه به آزادی امامی تن داد. استقبال مردم از امامی حیرت انگیز بود. مجالس جشن و سرور
..و تقدير از اين شهيد بزركوارء پیوسته در حافظه تاریخ باقی خواهد ماند
شهید امامی لحظه ای از مبارزه باز نیستاد. اینک عبدالحسین هژیر؛ مغز متفکر دستگاه پیلوی؛ در
مقابل آرمان های ملی و اسلامی ملت و به خصوص ملی شدن صنعت نقت مقاومت می کرد. این
بار نیز قرعه به نام سیدحسین امامی افتد تا این جرثومه فساد را از سر راه ترقی کشور بردارد.
شهید امامی بارها به مناسبت های گوناگون به هژیر هشدار داده بود که دست از مبارزه با مردم و
اعتقادات دینی و منافع ملی آنها بردارد. اما هژیر به هیچ یک از این هشدار اعتنا نکرد. سرانجام
در روز جمعه سیزدهم آبان ماه سال 060 هجری شمسی و در ماه محرم؛ هنگامی که هژیر؛
ریاکارانه در مراسم عزاداری سید الشهدا شرکت کرده بود تا بر اعتقاد خود به فرقه بهائیت سرپوش
.بگذارد شهید امامی با شلیک چند گلوله؛ او را از پا در آورد و سپس خود را تسلیم ماموران کرد
هنوز چهار روز از مرگ هژیر نگذشته بود که در شب آبان سال OOO شهید امامی را در
میدان سپه به دار آويختند. به هنگام مرگ جز طنین زیبا و مردانه او که به آوای خوش لاله الاالله
مترّنم بود شنیده نشد. شهید نواب در رثای او گفت: "امامی! ای شهید عزیزما! ای جگر گوشه
زهرا! ای قربانی راه خدا! آسوده بیارام و در باغ رضوان خداء قدم به آسایش بزن... آری! امامی
عزیز» اگر نبود دیگر وظایف ماء همچون تو کلام زیبای خدا را بر فراز چوبه دار تلاوت و
"اهمچون توء آخرین نفس خود را با کلمه دلنشین زنده باد اسلام+ فریاد می کردیم
صفحه 25:
صفحه 26:
شهید ذوالقدر
شهید مظفر علی ذوالقدر از پدر مادر روستانی واز طبقه زحمت کش وساده زیست امااعتقادی و
کشاورز دریکی از خانه های خشتی کرسف دیده به جهان گشود . دوران حساس کودکی ونوجوانی خود
شاهد زحمات بی شانبه پدری مهربان وکشاورز خودبود که همواره دست رنجش نصیب اربابان ظالم
يعنى فنودالهاى آن زمان مى شد و به اين صورت طعم تلخ ارباب زد ككى را جشيد . با این خاطرات تلخ
هر روز قد مى كشيد و بزركتر مى شد اما محيط روستا نمى توانست روح بزركش را در خود جاى دهد
به اين خاطر بارسفر بست و خود را به يايتخت رسانيد اين بزرك مرد عدالت خواه ومسلمان كارهاى
اساده كاركرى وبنائى وشاكردى نانوائى را بيشه كرد ولى | ز مسائل عمومى كشور غافل نبود .بعد از
مدت زمان اندك اقامتش در تهران به آبادان سفر ميكند در حين سفر ضمن در كيرى با مشروب
فروشان آبادان كه جرا در كشور اسلامى اقدام به فروش مشروب مى كنيد با يكى از ياران فدائيان اسلام
به نام مهندس نیکو آشنا شده وتوسط او به نواب صفوی معرفی میگردد از آنجا که شهید نواب صفوی
در چهره وبینش مظفر صفا وسادگی وبصیرت و آگاهی را میبیند.اورا به عنوان یکی از اعضای فدانیان
اسلام میپذیرد مظفر ذوا نقدر در راه رسیدن فدنیان اسلام به هدف متعالی خود مشقات زیادی متحمل
میشود تا انجا که ضمن مسافرت به کویت و کارگری در آنجا از لحاظ مالی فدانین اسلام را يارى ميدهد
واین همکاری همچنان ادامه داشت تا زمانی که هنگامه پای مردی اين مرد رشید فرا رسید واو آماده
برای انجام ترور حسین اعلا شد به گفته دکتر عبد خدانی تنها باز مانده فدانیان اسلام آتروز مظفر غسل
شهادت كرد وكفن بوشيد وبه محل قرار رفت وضمن انجام ترور تپانچه او عمل نکرد وترور ناقص
مانده واو توسط دز خيمان طا غوت دستكير وبعد از مدتى به مراد خود يعنى شهيد نواب صفوى و جند
. تن دیگر از ياران رشيدش به درجه رفيع شهادت نائل آمد روحش شاد و راهش بر رهرو باد
صفحه 27:
صفحه 28:
شهید واحدی
سید محمد واحدی همچون برادر بزرگوارش سیدعبدالحسین واحدی» در خانواده ای متدین و اهل تقواء
در سال 4008 در کره متولد شد. بیش از پنج سال از عمر او نمی گذشت که پدرش آیت اه حاج
سید محمدرضا مجتهد قمی (واحدی) درگذشت و او تحت سرپرستی مادربزرگوارش, خانم آل آقاء
پرورش یافت. خانم آل آقا از حیث کمالات نفسانی و اخلاق انسانی و روح بردباری و استقامت کم نظیر
بود و بار سنگین اداره زندگی و تربیت فرزندان را با نهایت استواری و به كمال بر دوش کشید؛ آنگونه
.كه زبانزد خاص و عام شد و فرزندان گرانقدرش افتخار مکتب و ملت شدند
هنگامی که خانواده به قم عزیمت کرد؛ سیدمحمد دوره های مختلف متناسب با سن و سالش را طی کرد
اما از آنجا که به طرز شگفت آوری مستعد بود به سرعت پیشرفت کرد و در کنار برادرش
عبدالحسین» به فدنیان اسلام پیوست و مبارزه با ظلم و فساد را آغاز کرد
او در طی مبارزات؛ چنان لیاقتی از خود نشان داد که بسیاری معتقد بودند صاحب نبوغی ذاتی برای
رهبری یک جریان سیاسی است. سید محمد واحدی بسیار شجاع؛ مخلص و وارسته بود و حالات و
سکنات اوء همگان را یاد یاران با وفای سیدالشهدا می انداخت. او به شدت به شهید نواب صفوی علاقه
داشت و لحظه ای از او دور نمی شد و وى را بيرو راستين جد بزرگوارش امام حسین (ع) می دانست.
.نواب نیز احترام و ارزش خاصی برای او قانل بود و غالا در کارها با او مشورت می کرد
سید محمد در تمام ایام دشوار حمله نافرجام به علاء و اختفا و دستگیری و دادگاه» در کنار مرحوم نواب
بود و حتی در لحظه شهادت هم» در کنار او اذان داد و شهادتین گفت. او به هنكام شهادت بیش از 66
.سال سن نداشت
صفحه 29:
صفحه 30:
خلیل طهماسبیان معروف به استاد خلیل طهماسبی در سال ۱۳۰۲ه.ش در بازارچه ی
سرتخت امام زاده یحیی در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. پدرش ابراهیم طهماسبیان
مردى صبورء مهمان نواز و بسیار سخاوتمند بود. او در وزارت جنگ با درجه
استواری خدمت می کرد و از آنجا که بسیار مقید به آداب دینی بود» هنگامی که
حقوق می گرفت» آن را نزد امام جماعت مسجد محمودیه -آقای کرباسی- می برد تا
رد مظالم كند. يدرء بزرگتر محل بود». او را خان نایب می گفتند و مردم براى رفع
گرفتاری های خود به او مراجعه می کردند. مادر اوه مرحوم حاجیه زهرا خانم در
رسیدگی به امور زنان محله سهم به سزایی داشت. شهید خلیل طهماسبی در کنار سه
ادر و سه خواهر خود در چنین فضایی رشد کرد
او تمایل چندانی به تحصیل در مدرسه و مکتب نداشت و بیشتر به ائمه جماعات و
مسجد و منبر علاقمند بود. خلیل طهماسبی از همان کودکی روحیه ظلم ستیزی
داشت» حتى به هنكام بازی در مقابل کودکانی که به دیگران زور می گفتنده مى
ایستاد و همراه بچه های دیگر در محله مراقبت می کرد که کسی باعث آزار همسایه
.ها نشود
صفحه 31:
با درگذشت پدر در سال ۱۳۲۰ه.ش. اداره خانواده را حاج اسماعیل طهماسبیان بر عهده كرفت
.و خلیل حرفه نجاری را نزد وی آموخت
شهید طیماسبی در سال ۱۳۲۱««ش به خدمت سربازی رفت و پس از طی دوره نظلم وظیفه به
خانه آيت الله کاشانی راه پیدا کرد. وی» ارادت و ایمان عجیبی به آیت اه کاشانی داشت و از
.همان سال ها به تدریج با علوم دينى مأنوس شد
آشنایی او با مرحوم نواب صفوی در. منزل آيت الله كلشانى؛ سبب جذب وی به جمعیت فداییان
اسلام شد. وی با فداکاری های خود در این گربوه به یکی از چهره های درخشان تاریخ معاصر
.ايران تبديل شد
شهيد خليل مردى وارسته و عاشق بى جون و جراى بروردكار خويش بود و از هيج کس, ذره
.ای ترس نداشت. مگر خدای تعللی و هیچ کس را عاشقانه نمی پرستید» مگر خدا
وی قبل از ترور هیر به دست شهید امامی» از فدایبان اسلام بود و در. انتخلبات دوره شانزدهم
.مجلس شورا شب تا صبح کنار صندوق های ریأی پاسداریی داد تا تقلبى صورت نكيريد
پس از ترور ريزم آريا به دست طهماسبى كه بى ترديد در تلريخ معاصر. ايران نقطه عطفى را به
وجود آوردء او را به كاخ دادكسترى منتقل كردند. وی در آنجا قرآن را به خوبی آموخت و بعد
از ۲۰ مله به هنگلم نخست وزیری دکتر مصدق به عنوان قهرمان ملی از زندان آزاد شد. وی
بس از زيارت حضرت شاه عبالعظيم حسنىء به ديدار آيت الله كاشانى رفت. در اين ديدار آيته
الله كاشانى به نشانه تفقد دست خود را بر سر ايشان مى كذارد و به وى جندين بار مى كويد:
«آفرين يسريم كه اين كار را كردى.» خليل در آنجا اذان می گوید و مورد قدردانی قرار می
.كيريد
صفحه 32:
وى در سال ۱۳۳۱ه.ش با خواهر حجه الاسلام محمدرضا
نیکنام ازدواج کرد و صاحب پسری به نام مهدی شد. شيخ
محمدرضا پس از آنکه خلیل به شهادت رسید» سرپرستی زن و
زد ار راز عهده گرف
خلیل پس از ترور نافرجام حسین علاء نخست وزیر وقت توسط
مظفر علی ذوالقدر در اوایل سال۱۳۳۴ه.ش دستگیر شد. از آن
يس او را تحت شکنجه های بسیاری قرار دادند» ولی او هیچ گاه
مواضع خود را تغییر نداد و دیگر زندانیان او را به قهرمان
.شكنجه ملقب كرده بودند
سرانجام در ۲۷دی ماه سال ۱۳۳۴ه.ش» همراه مرشد و مراد
خود» شهید نواب صفوی در حالی که اذان می داد» به شهادت
رسید و در سالروز شهادت حضرت فاطمه الزهرا (س) به
,شهدای بزرگ تاریخ پیوست aa
فهرست
صفحه 33:
صفحه 34:
صفحه 35:
شهید بخارائی
شهید محمد بخارائى فرزند على اكبر در سال ©©©1ه.ش در جنوب شهر تهران به دنیا آمد او
بس از بايان دورة مدرسه با شهيد رضا صفار هرندى دوست صميمى شد و در جلسات حجت
الاسلام و المسلمين حاج شيخ على اصغر هرندى با اسلام و افكار روشنفكرانه در نهضت امام أشنا
ws.
با آغاز نیضت امام خمینی» شهید بخارانی و شهید هرندی با مزتلفه اسلامی آشنا شدند و شهید
.عراقی آن ها را برای جهاد مسلحانه شایسته یافت و آنان را با شهید امانی مرتبط ساخت
شهيد امانى تحولى نو در روحيه أنها يديد أورد و شرکت در دوره های تمرین مسلحانه روابط آنها
را مستحكم كرد. او در عمليات بدر براى اجراى در كلمه الهى در به هلاكت رساندن حستنعلى
منصور نقش ويزه اى داشت و يس از شليك دو گلوله به طرف منصور» از صحنه بیرون آمد ولی
با لغزیدن پای او روی یخ خیابان در جلوی مسجد سپهسالار سابق (مدرسه شهید مطهری فعلی) به
زمین افتاد و دستگیر شد ولی در کلانتری بهارستان به نصیری معدوم با شجاعت و صراحت پاسخ
هایی داد که او برآشفت و با عصای مارشالی به دهانش زد و أن را غرق خون کرد.شهید بخارانی
با اینکه نوجوانی OD ساله بود ولی در باز جونی ها و بیدادگاه همگان را از بلاغت و فصاحت و
شجاعت خود به تحسین واداشت. شهید
بخارائی در سحرگاه 060 خرداد 1006 همراه سه شهید دیگر با نشاطی كامل و با فرياد الله
.اکبر شهادت را پذیرا شد
صفحه 36:
صفحه 37:
شهید امانی
شهيد محمد صادق امانى همدانى در سال ©0©00 در تهران متولد شد. وى كه از كسبه
بازار تهران بود بنابر بر نقل حاج مهدى عراقى: «خودش يك مجتهد بود و قريب ©
هزار حدیث از حفظ بود و مربی اخلاق بوده درس اخلاق داشت. بچه های زیادی از
شاگردانش بودند که روزهای جمعه بخصوص به آنها درس اخلاق می داد» شهید
صادق امانی در گروه شیعیان فعالیت داشت و پس از آن با نظر حضرت امام(ره) به
همراه جمعی از یاران اقدام به تأسیس موتلفه اسلامی کرد و پس از مدتی رهبری شاخه
نظامی موتلفه را عهده دار شد و طراح عملیات بدر در اجرای حکم الهی درباره
حستعلی منصور بود. وی پس از واقعه کشته شدن منصور. تحت تعقیب قرار گرفت و
پس از ده روز یعنی روز یازدهم بهمن ماه 0060 در منزل ابوالقاسم رضوی فرد
دستگیر و به دنبال حکم دادگاه نظامی شاه به همراه همسنگران خود بخارانی» نیک
نژاد. صفار هرندی در 00/0/10686۴به درجه رفیع شهادت نائل گردید وی نقش
اساسی در رهبری موتلفه بر عهده داشت و در تربیت شاگردانی کوشید که از جمله
ایشان شهیدان اندرزگوء بخارایی؛ نیک نژاد و صفار هرندی را می توان نام برد.
.لحظات قبل از شهادت وی و یارانشء لحظات بی قراری برای وصال ذکر نموده اند
صفحه 38:
صفحه 39:
شهید صفار هرندی
شهید رضا صفار هرندی فرزند علی اکبر در سال 1000 در خانواده ای اهل علم و تبلیغ دين به
دنیاآمد. برادرش حجت الاسلام حاج شيخ على اصغر هرندى روحانى أزاده خدوم و مردمى بود كه
علاوه بر اقامه نماز جماعت در مسجد دروازه غار تهران و منبر و تعلميات دينى؛ مغازه پارچه
فروشی داشت و از اين راه زندگانی را اداره می نمود و نمونه ای از کسب پاکیزه اسلامی را در
عمل آشکار می کرد. شهید رضا صفار هرندی در اين خانواده پرورش یافت. پس از دوره ابتدایی؛
دروس دینی را نزد برادرش خواند و در مغازه او به کار مشغول شد. وی در مسجد برادرش در امر
تبلیغ دین و ارتباط با نوجوانان و کشاندن آنها به راه دین فعال بود. در همین رابطه با شهید محمد
بخارایی و شهید نیک تژاد آشنا شد و با آنها درباره مسائل اسلامی و امر به معروف و نهی از منکر
کار می کرد. با شروع نیضت امام خمینی(ره)» او و یارانش, به انجام وظیفه انقلابی رو آوردند و
بالاخره در مسیر این تهشت خدایی» با موتلفه اسلامی آشنا شدند و به طرف جهاد مسلحانه رو
آوردند. شهید هرندی روز عملیات اعدام انقلابی منصور پشتیبان شهید بخارایی بود و توانست پس از
پایان عملیات از صحنه بیرون آید ولی وقتی که می خواست وسایلش را از خانه بردارد و به اتفاق
شهید نیک نژاد زندگی مخفی را آغاز کند دستگیر شد. وی در سحرگاه 0 خرداد 06068 به
.همراه همرزمانش توسط مزدوران شاه تیرباران و شهد شیرین شهادت را نوشیدند
صفحه 40:
صفحه 41:
شهید مرتضی نیک نژاد در سال 1060) در جنوب شهر تهران در خانواده ای مذهبی به
دنیا آمد. از نوجوانی تدین و تعهد وی همه را تحت تاثیر قرار می داد. وی پس از پایان
دوره ابتدانی در بازار تهران به شغل گالش فروشی اشتغال داشت. او با آشنایی با شهید
رضا صفار هرندی در جلسات دینی حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ علی اصغر
هرندی شرکت کرد و با آشنایی با شهید بخارایی. جمعی صمیمی تشکیل دادند و از همین
جمع با موتلفه اسلامی آشنا گشتند. وی در جریان عملیات بدر نفر دوم عملیات و پشتیبانی
کننده شهید بخارایی بود که پس از اینکه شهید بخارایی منصور را به سزای خیانتهایش
رساند چند تیر شلیک کرد که مامورین طاغوت را از توجه به بخارایی منصرف سازد.
اين كلوله ها به ناودان مجلس و شيشه اتومبیل بنزی که منصور را در آن انداخته و به
بیمارستان می بردند اصابت کرد و شيشه جلوی بنز را خرد کرد. وی از صحنه عملیات
خارج شد ولی به همراه شهید صفار هرندی دستگیر شد. در دادگاه تجدید نظر طاغوت با
اینکه مریض و قادر به حركت نبود اما به دستور رئيس دادگاه نظامی» او را با برانکارد
به جلسه آوردند و در حالی که روی نیمکت دراز کشیده بوده او را محاکمه کردند. وی
در سحرگاه 00 خرداد 6۳6 در حالی که با چهره ای خندان به سوی چوبه های
.تيرباران مى دوید تکبیر گویان و سپاسگزار از خداوند به درجه رفیع شهادت نائل آمد
صفحه 42: