فرانسیس بیکن
اسلاید 1: فرانسیس بیکن
اسلاید 2: زندگینامه ی بیکنفرانسیس بیکن در 26 ژانویه 1561 م در نزدیکی لندن، به دنیا آمد. پدر او نیکلا بیکن در بیست سال اول سلطنت الیزابت، مهردار سلطنتی بود. مادر بیکن، لیدی آن کوک، خواهر زن سر ویلیام سسیل معروف به لرد باردلی خزانه دار ملکه الیزابت و یکی از مقتدرترین مردان انگلیسی بود. در 1573 م در سن دوازده سالگی بیکن وارد کمبریج در ترینتی کالج گردید و تا 1576 م در آن جا ماند و فلسفه اسکولاستیک را در آن جا تحصیل کرد و در عین حال تحصیلات قضایی خود را در همان جا آغاز نمود. بیکن در سال 1576 م کالج را رها کرد و از طریق سرآمیاس پولت، سفیر کبیر انگلستان در دربار هانری سوم که دوست پدرش بود، به دربار فرانسه راه یافت. در سال 1578 م پدر بیکن ناگهان درگذشت و او به انگلستان احضار گردید. پدرش قصد داشت که اموالی را مادام العمر به فرانسیس تخصیص دهد ولی مرگ او بر این کار سبقت گرفت. پس بیکن بر آن شد که در صدد پیدا کردن شغل پر سودی بر آید و از این رو معلومات حقوقی خود را تکمیل کرد و به وکالت دعاوی مشغول گردید. در سال 1580 م در انجمن «گرنر این» که انجمنی مرکب از حقوق دانان بود عضو فعال و موثری گردید. جاه طلبی و بلند پروازی بیکن با دادرسی های توام با موفقیت خرسند نمی گردید. آن چه او می خواست احراز یک مقام سیاسی در دربار بود. عموی فرانسیس، بورلی، مقام مهمی در آن جا اشغال کرده بود با این حال بیکن جزء عنوان متوسطی را نتوانست تحصیل نماید و آن «مشاور فوق العاده ملکه» بود. این ناکامی باعث شد که بیکن سعی کند از راه پارلمان وارد حیات سیاسی شود، در نتیجه در 1584 م به عضویت مجلس عوام انتخاب گردید و به عنوان مشاور «ارل اسکس» (یکی از چهرههای سیاسی معروف انگلیس) مشغول به کار گردید. ترفیعات بیکن در مدارج سیاسی انگلستان ادامه یافت و در 1586 و 1588 م نیز مجداداً به به عضویت مجلس عوام برگزیده گردید. در سال 1595 م چندین نوشته سیاسی و قضایی منتشر کرد . در سال1597 م نخستین چاپ انگلیسی کتاب «تتبعات اخلاقی و سیاسی» خود را منتشر نمود و در مجلس عوام از تمام درخواست های کمک خرج دربار پشتیبانی کرد و سرانجام مشاور معمولی ملکه گردید. بیکن در سال 1607 م معاون دادستان و شش سال بعد دادستان کل انگلستان گردید. در سال 1616 م رایزن سلطنتی و سال بعد از آن مهردار سلطنتی گردید و نهایتاً در پنجاه و هفت سالگی به مقام صدارت عظمای انگلستان دست یافت. در سال 1621 م به اخذ رشوه در محاکماتی که سمت قضاوت در آنها را بر عهده داشت، متهم گردید و البته این اتهام را نیز پذیرفت. در اواخر عمر مغضوب دربار انگلیس گردید و خانهنشین شد و به تألیف و پژوهش پرداخت. در دوران فعالیتهای سیاسی غیر از مورد پذیرش رشوه از طرف او، رفتار ناجوانمردانه و غیراخلاقی هم از او دیده شده که مورد انتقاد بسیاری از مورخان تاریخ فلسفه قرار گرفته است. ماجرا مربوط به «ارل اسکس» یکی از رجال معروف آن زمان بریتانیا است که حمایتها و کمکهای او نقش بسیار مهمی در ارتقاء شغلی و سیاسی بیکن داشته است، اما بیکن در زمانی که اسکس مغضوب دربار انگلیس گردیده بود، نه تنها از او حمایت و یا به او کمکی نکرد، بلکه به صف مخالفان اسکس پیوست و در محکومیت او نقش بازی کرد. دربارهی این رفتار ناجوانمردانه و غیراخلاقی بیکن صدها جلد کتاب نوشته شده است دورانی که بیکن در دربار انگلیس به فعالیت سیاسی میپرداخت هم زمان بود با آغاز شکلگیری امپراطوری استعماری دولت انگلستان علیه ملل و دول آسیایی و بیکن یکی از کارگزاران این رفتارهای استعمارگرانهی دولت انگلستان بود. فرانسیس بیکن در نهم آوریل سال 1626 م در شصت و پنج سالگی درگذشت.
اسلاید 3: علم پیش ازبیکندر سرتاسر قرون وسطا، تعلیم و تربیت، عمدتاً محدود به روحانیون بود. در دوران ِ مدرن ِ اولیهی اروپا (قرون شانزده وهفده میلادی) نهاد ِ کلیسا، انحصار ِ سیستم آموزش و پرورش را در اختیار داشت و به توسعهی آن به جدیت دامن میزد اما این روند به نتایج ناخواسته منجر شد. کلیسا هدف را بر تعلیم ِ کشیشان گذارده بود تا ایشان را هنگام مباحثه در برابر مدافعان ِ جنبش اصلاح گری آماده سازد. گسترش تعلیم و تربیت پیوسته طلاب را برای اشغال مقامهای مختلف ِ اداری در پایتخت ِ ممالک اروپایی آماده میکرد و این روند، محصلین جدید و جامعهی کتابخوان نوینی را به جوامع اروپایی عرضه داشت؛ درس خواندههایی که بدنبال مقام ِ ثابت و درازمدت در سلسله مراتب کلیسا نبودند، بلکه طرف ِ توجه شان دستگاههای حکومتی، داد و ستدهای تجاری و زندگی روزمره بود. به طورکلی در اوایل قرن هفده میلادی، جدلها برای نیل به حقیقت در چارچوب فلسفهی اسکولاستیک ارسطویی بود. این نظام، حاکم بر آموزش و پرورش و مراکز دانشگاهی بود و بطور رسمی بر جهان ِ فکری درس خواندهها سلطه داشت. در آستانهی قرن هفدهم، دیدگاه توماس آکواینس قدیس و پیروان ومفسرین او درمسیحیت ریشه دوانده بود و آن آمیزش ِ جدیدی بود که میکوشید آموزشهای ِ دین مسیحیت را در قالب واژهها و مفاهیم ارسطویی بیان نماید. ارسطوییان، برای اثبات یک عقیده در فُرم ِ جدل، سه شالوده را مبنا قرار میدادند: 1مرجعیت، 2عقل و3 تجربه. نخستین مرجعیتِ ماوراء الطبیعه بود، به این معنا که در آنچه از سوی باری تعالی مُنزَل شده و شالودهی حقیقت است، تردید جایز نیست. در مرحلهی دوم، مراجعِ فلسفی - فکری طبیعی قرار داشتند که در دانشگاههای اروپا حضور داشته، تدریس میکردند. اس و اساس جَدَل همین سنت ِ استناد به مراجع است که میگوید انسانها در هر عصری، وارثان مراجعی هستند که در بوتهی تاریخ محک خوردهاند. این مراجع، در قرون شانزده و هفده میلادی، اول از همه، فلاسفهی یونان و مفسرینشان بودند. دومین منبع در جَدَل عقل است. دو نوع روش ِ استدلال را میتوان از یکدیگر تمیز داد. اول استقراء، دوم قیاس. سومین و در درجهی اهمیت، پایینترین جزء جَدَل، تجربه بود. منظور از تجربه، همانا بازگویی و به تصویر کشیدن ِاصول مراجع و نتایج منطق قیاس بود. از دید اروپاییان، ارسطو جهانی را که آشفته، بیترتیب و ازهمگسیخته به نظر میآمد، به انسجام کشیده و به نظم آراسته بود.
اسلاید 4: آثار بیکن1- کتاب مقالات که راجع به ادبیات بود2- کتاب پیشرفت دانش راجع به ادبیات فلسفی بود 3- ارغنون جدید4- تاریخ هانری هفتم5- احیای کبیر 6- رد فلسفهها7- افکار و نتایج8- آتلانتیس نو
اسلاید 5: اراء وافکار بیکن 1- احتمام به علم واصرار در تحقیق و سلطه بر طبیعت2- اهتمام به عمل(توانایی علم بر تولید کار و کمک به اسایش انسان)لازم و ملزوم بودن علم و عمل3- فایده جو نبودن علم(تامل در حقیقت)تجارب منیر و تجارب مفید برای فواید آنی و آتی 4- خرده گیری ها و بت شکنی ها .به اکثر معلومات اسلافش با شک و تردید نگریست وهمانند خلف دانایش دکارت شک را وسیله و مقدمه وصول به یقین شناخت که تاکید کرد روش جدید باید با شک آغا شود. اصول اولیه ای که بدون تحقیق کافی پذیرفته شده اند باید از نو آزمایش و مورد بررسی قرار گیرند. از ارسطو انتقاد کرده و به یافته ها و گفته های پیشینیان اعتماد نکرده است و آنها را تکرار مکررات دانسته. تمدن و صنعت جدید را غیه الغایات فلسفه خود قرارداده از حکمت مدرسی انتقاد کرده و آنها را الهی و حتا خرافاتی ویا وشاعرخوانده وگاهی شعبده باز و دجال . او به جدایی طبیعیات و الهیات معتقد بوده
اسلاید 6: احیای کبیرمشغله بزرگ بیکن در زندگی این بود که به جنبشی عقلی دست یابد که از رازهای طبیعت پرده بردارد. و انسان را بر طبیعت مسلط کند.این اشتغال خاطر را وی«احیای کبیر»مینامداحیای کبیر به شش بخش تقسیم میشود: 1.طبقه بندی علوم. 2.ارغنون جدید؛قواعد برای تفسیر طبیعت. 3.پدیدارهای عالم؛یا تاریخ طبیعی و تجربی برای بنیاد نهادن فلسفه. 4.نردبان عقل. 5.پیشگامان؛یا پیشبینیهای فلسفه جدید. 6.فلسفه جدید؛یا علم فعال.الف) طبقهبندی علوم:اوبرای نفس یا ذهن 3قوه مهم قایل است1-حافظه 2- متخیله 3- عاقلهوعلوم را به 3طبقه ی بزرگ 1- تاریخ(مربوط به حافظه)2- شعر(مربوط به متخیله)3- فلسفه(مربوط به عاقله)
اسلاید 7: اقسام تاریختاریخ به شعبههای فرعی :تاریخ مدنی(خاطرات،آثارباستانی و تواریخ کامل،تاریخ روحانیت و تاریخ ادبیات)که به بررسی تاریخ انسان میپردازد.و تاریخ طبیعی(تاریخ:مخلوقاتی ، عجایب وهنر)که رویدادهای طبیعت را ضبط میکند، تقسیم میشود تاریخ طبیعی نقش مهمی در علم ایفا میکند زیرا در آن واقعیتهایی که به کار استقراء میآیند، گردآوری میشود.
اسلاید 8: اقسام شعرنقلینمایشیکنایهای
اسلاید 9: اقسام فلسفهاولی :اصل مشترک همه ی علومالهی:موضوعش خداوند استطبیعی:قدرت خدا را آشکار می کند بدون خرافات.به2شاخه نظری وعملی تقسیم می شوداودین و فلسفه را جدا می داندوحوزه های وحی و عقل راهمچنین و البته ایمان را بالاتر از عقل می گیرد
اسلاید 10: بت هابیکن خطاهای ذهن انسان را بت می نامدچهار گونه بت وجود دارد: بتهای قبیله، غار، بازار و نمایشخانهبیکن با ذکر این چهار بت اشاره می کند که این ها مسائلی هستند که باعث گمراهی انسان در کسب معرفت حقیقت می شوند و باید مواظب آنها بود و تا حد امکان از آنها بود و تا حد امکان از آنها دوری کرد و در راه و طریق علمی به دور از پیش داوری و مسائل شخصی، محیطی و تعالیم گذشتگان قدم گذاشت.
اسلاید 11: 1-بتهای قبیله:بتهای قبیله خطاهایی هستند که از ما موجودات انسانی، با همه ناتوانیها و کمبودهایی که واجد هستیم، نشأت میگیرند.اولا، ما از کاستیهای حواس خود رنج میبریم.حواس یا هیچ اطلاعی درباره وقایع یا فرایندهای طبیعی که دیوار به دیوار ما هستند، نمیدهند، یا اطلاعات نادرستی میدهند.از این رو، ما به یک روش مصحح نیازمندیم. ثانیا، بسیاری از بحثها و استدلالهای ما آمیخته به عواطف است، مثل وقتی که درباره خدا بحث میکنیم.ثالثا:ما غالبا از موارد خلاف غفلت میکنیم.رابعا، ما به خیالات خود میدان میدهیم که یاغیانه بتازند.خامسا، برخی اوقات ما در برابر اطمینان خاطر ناشی از این باور که تصورات خیالی اختراعی ذهن ما بایستی در عالم واقع صادق باشند، سر تسلیم فرو میآوریم.که نشات گرفته از:1-ناتوانی حواس 2-ترتیب و نظامی بیش ازآنچه هست برای جهان قایل شدن3- به کارگیری تمام امور برای تثبیت عقیده ی پذیرفته شده خود4- خطاهای عقل بشرکه بیشتر با امور مثبت تحریک میشود تا منفی درحالی که باید بیطرف باشد 5- هم انگاری همه چیزها شبیه هم توسط ذهن 6- دخالت اراده و عواطف
اسلاید 12: 2-بتهای غار2-بتهای غار:بتهای غار خطاهای ناشی از خصایص فردی ما هستند.مثلا هر یک از ما نظرگاه خاص خود را به زندگی دارد و تمایل دارد که هر کس دیگر نیز در این نظرگاه سهیم باشد.اموری که برای ما ظاهرا بداهتا حقیقت داشته و حائز اهمیتاند، برای دیگران آنقدر بدیهی و حائز اهمیت نیستند وشخاص به مقتضای طبیعت اختصاصی خود به آن دچار می شوند.وطبیعت و اوضاع فردی هرشخصی،اورا همانند ساختمان غارافلاطون که غارنشینان را مجبور میکند که سایه هارا حقیقت بپندارند، آنها را از درک حقایق غافل می کند
اسلاید 13: 3-بتهای بازاربتهای بازار خطاهای ناشی از سوء استعمال زبان است.زبان ما به واسطه الفاظی که برای اشیای معدوم وضع میکند، از خود سلب صلاحیت میکند.مثلا ارسطوییان از جوهر و قوه حرف میزنند، بدون آنکه مشخص کنند چگونه پی به هویت این مقولات بردهاند.خلاصه آنکه ما در گفتار و تفکر به خطا اشیاء را اسمگذاری میکنیم بر اساس این فرض که اسم شاهدی بر وجود شیء مذکور است.بتهایی که به واسطه ی کلمات برفاهمه ی بشرتحمیل میشوندکه 2نوع هستند:1- اسامی اشیاعی که وجود ندارند ویاماباضاء خارجی ندارندومولد خیالند مانند ”بخت“یا“مدارسیارات“.2- اسامی اشیایی که وجود دارند اما مبهمندو تعریف درستی ندارندمانند واژه ی ”مرطوب“این کلمه براشیاء متعددی اطلاق میشود اما به شیء خاصی مربوط نیست.
اسلاید 14: 4-بتهای نمایشخانهخطاهای برخاسته از مکاتب عدیده فلسفی عهد بیکن هستند. وی از اینان سه مکتب را برمیشمارد:1-خرافی،2- تجربی و3- عقلی، مکتب خرافی درباره موجودات موهوم و نهانی بحث میکند یا در تفسیری بیپایه از انجیل غور میکند.متکلمان و روحانیان نمایندگان این فلسفه ضلالت آفریناند. تجربهگرایان، به زعم بیکن، بیش از اندازه به تجربه و نتایج عملی آنی تجربههای محدود، بها میدهند. خطاهای شاخص تجربی عبارتند از:گردآوری واقعیات بدون هیچ تلاشی برای دستیابی به یک تعمیم، یا تعمیم دادن بر مبنای شماری اندک از تجربیات
اسلاید 15: آتلانتیس نو یا مدینه ی فاضله ی بیکنبیکن نیز مانند ارسطو، ابن سینا وفارابی مدینه ی فاضله ای دارد که با یک داستان تمثیلی بیان می شود. «آتلانتیس نو» آخرین اثر فرانسیس بیکن است. بیکن در این کتاب به ترسیم جامعهای پرداخته است که تکنوکراتها بر آن حکومت میکنند. نگرش پوزیتیویستی اندیشهی بیکن و درک استیلاجویانهی وی از نسبت انسان و طبیعت کاملاً در این اثر نیز خودنمائی میکند. کتاب «آتلانتیس نو»ی فرانسیس بیکن ساختاری داستانی دارد و بیان ماجرای مسافرانی است که کشتی آنها دستخوش طوفان میگردد و آنها از جزیرهای سرسبز، خرم و آباد سر در میآورند که همان آتلانتیس نو است. در این کتاب نام بنیانگذار این مدینه ی فاضله «سلیمان» میباشد و پارلمان آتلانتیس نو نیز «خانهی سلیمان» نامیده شده است. در این اثر فرانسیس بیکن، غیر از روح تکنوکراتیک حاکم بر آن، رگههایی از یهودگرایی نیز دیده میشود. در آتلانتیس نو، مهندسان و معماران و منجمان و زیستشناسان (در یک عبارت خلاصه تکنوکراتهای عالم مدرن) حکومت میکنند. بیکن در این رسالهی خود از برخی اختراعات (نظیر زیردریایی و هواپیما) که در دوران او وجود آنها جزو رویاهای خیالبافانه بود نیز سخن گفته است.
اسلاید 16: .یکی از ارکان مهم این جامعه خانه سلیمان است که سازمانی است از حمایت شاه برخوردار و وقف یافتن«معرفت علل و حرکات نهانی اشیاء و گسترش مرزهای امپراطوی بشر بحدی که همه امور ممکن را تحت نفوذ قرار دهد.» است.بدین ترتیب خانه سلیمان نمایانگر ظهور اندیشه یک علم نهادی شده برخوردار از حمایت سیاسی عامه است.این اندیشه یکی از سرچشمههای الهام انجمن سلطنتی بود، سازمانی انگلیسی که کل معرفت خطه آن بود. تسهیلات خانه سلیمان جالب توجه است.در این خانه غارها و معادنی است که در دل زمین فرو میروند، برجی دارد که نیم مایل ارتفاع دارد و برای بررسی هوا و پدیدههای نجومی بنا گردیده است. دریاچههای آب شیرین و شور، آزمایشگاههای شیمی برای مطالعه گیاهان و ادویه، ادوات مکانیکی، ابنیهای برای مطالعه نور، شامل تجزیه نور رنگین کمان، همه انواع کلکسیون شامل فسیلها، و آزمایش از هر نوعی، شامل آزمایشات مربوط به پرواز، از دیگر امکانات خانه سلیمان است.از همه مهمتر، خانه سلیمان، گرد آوردن و پراکندن هر نوع علمی را که میداند و میخواهد بپژوهد، مجاز میشمارد.
اسلاید 17: درپایانچیزی که توجه مرا جلب کرد توجه بیکن در مدینه فاضله اش به اطلاعات و دانش به عنوان سرمایه و حتی کالای قابل معامله و اکتسابی بود.چنانکه عده ای که مامور جمع آوری علوم از دیگر ملل بودند را ”بازرگانان نور“ می نامد.چیزی که حدود 400 سال پس از او جامعه ی اطلاعاتی می نامیم، به نوعی توسط بیکن مطرح شده .نظریه ای که آنرا مطرح شده توسط مانوئل کستلز میدانیم.
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.