فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی
اسلاید 1: فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگیگردآورنده: سپیده ویسیدرس پانزدهمدبیر مربوطه: سرکار خانم محمدیادبیات فارسی 1زمستان 91
اسلاید 2: آن چه از خاک تو رست ای مرد حرآن فروش و آن بپوش و آن بخورآن جهان بینان که خود را دیده اندخود گلیم خویش را بافیده اندای اسیر رنگ، پاک از رنگ شومومن خود، کافر افرنگ شو اقبال لاهوری
اسلاید 3: درآمدی بر فرهنگ و هنر «بی شک بالا ترین و والاترین عنصری که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسی دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه، هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل می دهد و با انحراف فرهنگ، هرچند جامعه در بعد های اقتصادی، سیاسی، صنعتی و نظامی قدرت مند و قوی باشد، ولی پوچ و پوک و میان تهی است. اگر فرهنگ جامعه ای وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا می کند؛ بالاخره در آن مستهلک می شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست می دهد.» آدمی علاوه بر نیاز های مادی و جسمانی، نیاز ها و خواست های گوناگون دیگری نیز دارد که از جمله آن ها می توان به حقیقت جویی، خدا پرستی، محبت ورزی و همدردی، گرایش به زیبایی و هنر و... اشاره کرد. انس انسان با هنر از جمله ادبیات، موسیقی و ... ناشی از حس زیبا شناسی اوست. هنر انسان را به شناخت منبع زیبایی ها فرا می خواند و روح سرکش او را به آرامش می رساند. تمدن بزرگ ایرانی ـــ اسلامی ما همواره توجه ویژه ای به هنر داشته است و از جمله هنر هایی که در سایه فرنگ اسلامی رشد بافته است معماری و نگارگری است که آثار ناشی از آن ها را در گوشه کنار کشورمان می توانیم ببینیم.
اسلاید 4: واژه های کلیدیهویت: وجودمستهلک: نابودمرتزق: بهره مندنگار گری: نقاشیهنر انسان را به شناخت منبع زیبایی ها فرا می خواند و روح سرکش او را به آرامش می رساند. این عبارت در برگیرنده دو جمله است که «هنر» نهاد هردو جمله می باشد.فرهنگ و هنر: فرهنگ واژه ای است درباره شیوه زندگی مردم؛ به معنی روشی که مردم کارها را انجام می دهند. گروه های متفاوت مردم ممکن است دارای فرهنک های متفاوت باشتد. فرهنگ به وسیله آموزش به نسل بعدی منتقل می شود. هر منطقه از سرزمینی می تواند فرهنگی متفاوت با سرزمین دیگری داشته باشد. «دوارد تایلور» فرهنگ را مجموعه پیچیده ای از دانش ها، باورها، هنرها، قوانین و هر چه فرد به عنوان عضوی از جامعه از محیط اطراف خودمی آموزد، می داند. هنگامی که مفهوم فرهنگ برای نخستین بار در قرن 18 و 19 میلادی در اروپا مطرح شد بر کشت و زرع یا ترویج کشاورزی دلالت می کرد. در آغاز قرن 19 «فرهنگ» در مفهوم تهذیب نفس در افراد استفاده می شد و در قرن 20 به عنوان محور کلیدی در انسان شناسی شناخته شد. فرهنگ ایران از زمان حکومت هخامنشیان و در دوره هایی چون: ساسانیان و صفویان شکل گرفته است.مهمترین عناصر فرهنگی ایران که از مرز های ایران فراتر رفته اند عبارتند از:زبان پارسیجشن ها ملی ایران(نوروز، یلدا و...)شخصیت های اسطوره ای(رستم، اسفندیار و...)اساطیر تمثیلی(سیمرغ، دیو و ...)علم و هنر ایرانی(نگار گری، مینیاتور، نقاشی و...)معماری ایرانی
اسلاید 5: تاریخ ادبیات 1 در فرهنگ اسلامی-ایرانی مردم ما، مسئله نوع پوشش و فرهنگ آن جایگاهی ویژه دارد. شاعران و نویسندگان زیادی دراین رابطه سروده و نوشته اند.حتی فردوسی ،شاعر نام دار ایرانی، در شاهنامه چنین گفته است: سخن منيژه: منيژه منم دخت افراسياب برهنـــــه نديده رخم آفتابایرج میرزا نیز دررابطه با حجاب شعری سروده است :چه كم گردد ز لطف عارض گل كه بر وي بنگرد بيچاره بلبل كجا شيريني از شكر شود دور پرزند دور او صد بار زنبور چه بيش و كم شود از پرتو شمع كه بر يك شخص تابد يا به يك جمع اگر پروانهاي بر گل نشيند گل از پروانه آسيبي نبيند پريرو زين سخن بيحد برآشفت زجا برجست و با تندي به من گفت كه من صورت به نا محرم كنم باز؟ برو اين حرفها را دور انداز چه لوطيها در اين شهرند واه واه خدايا دور كن الله الله به من گويد كه چادر وا كن از سر چه پررويست اين الله اكبر
اسلاید 6: دکتر غلامعلی حداد عادلنویسنده معاصر در سال 1324 در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در رشته فلسفه ادامه داد. از وی مقالات متعددی در زمینه های فرهنگی اجتماعی منتشر شده است. که می توان به خانواده در اسلام، سحر خیزان تنها، ناسیونالیسم در اسلام و دفاع از طب سنتی اشاره کرد.متن درس پانزدهم برگرفته از کتاب فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی اثر غلامعلی حداد عادل است.
اسلاید 7: درس پانزدهمفرهنگ برهنگی،برهنگی فرهنگیتفاوت عمده ی فرهنگ جدید غربی و فرهنگ اسلامی، در تعریف «انسان» منعکس می شود. اگر انسان برحسب فرهنگ غربی، موجودی است معنویت، فرع و روبنای زندگی مادی اوست، در فرهنگ اسلامی موجودی است که معنویت، کمال مطلوب و غایت و نهایت زندگی اوست. نکته مهم این است که در اسلام، معنویت و روحانیت به هیچ روی در مقابل مادیت و جسمانیت قرار نگرفته است. دین برای آن نیامده است تا مارا از جسم یک سره غافل سازد و از دنیا جدا کند، بلکه برای آن است که به ما «اندازه» بیاموزد تا بتوانیم با حفظ اعتدال ، از افراط و تفریط مصون بمانیم و مثلا چنان نباشیم که خود را فقط تن بینگاریم و جز به بهره وری از جسم به هیچ چیز نیندیشیم.فرع: غیر اصلغایت: نهایتمصون: در اماناعتدال: میانه روی ، برابر شدنافراط: زیاده رویتفریط: کوتاهی در کاریبینگاریم: بیندیشیمچنان نباشیم که خود را فقط تن بینگاریم: چنان نباشیم که فقط به جسم و خواسته های نفسانی بیندیشیم.
اسلاید 8: در چنین بینشی، دیگر تن، تنها بخش وجود انسان نیست و خوش بخت شدن نیز، تمتع محدود جسمانی میان تولد تا مرگ نیست. انسان راه درازی در پیش داردکه مرگ یکی از گذرگاه های آن است. او رو به سوی خدا دارد که کمال مطلق و سرچشمه همه خوبی ها و ارزش ها است. او خود را شریف تر از آن می داند که به جسمش شناخته شود و وظیفه خود را خطیر تر از آن می بیند که تنها به بدن نمایی و آرایش جسم بپردازد. انسان در همه بینش های معنوی واز جمله در اسلام، برای آن لباس به تن نمی کند که تن را عرضه کند، بلکه لباس می پوشد تا خود را بپوشد. لباس برای او یک حریم است؛ به منزله دیوار دژی است که تن را از دستبرد محفوظ می دارد و کرامت او را حفظ می کند. لباس، پوست دوم انسان نیست، خانه اول اوست. انسان اسلام، کمال خود را در آن نمی بیند که تن خویش را چون کالایی تزیین کند و به راه اندازد و بفروشد، بلکه به جای آن که تن خود را به خلق بفروشد، جان خود را به خدای خویش می فروشد.تمتع:بهره مندیخطیرتر: بزرگ تر، مهم تردژ: قلهکرامت: بزرگی، بخشش لباس به منزله دیوار دژی است تشبه : لباس به دژلباس پوست دوم انسان نیست، خانه اول اوست. تشبیه : لباس به خانه لباس همچون خانه باعث امنیت است
اسلاید 9: لباس انسان، پرچم کشور وجود اوست؛ پرچمی است که او بر سر در خانه وجود خود نصب کرده است و با آن اعلام می کند که از کدام فرهنگ تبعیت می کند. هم چنان که هر ملتی با وفاداری و احترام به پرچم خود اعتقادش را به هویت ملی و سیاسی خود ابراز می کند، هر انسان نیز، مادام که به یک سلسله ارزش ها و بینش ها معتقد و دل بسته باشد، لباس متناسب با آن ارزش ها و بینش ها را از تن به در نخواهد کرد. شگفت است که هرگاه صحبت از پوشش وسادگی اسلامی به میان می آید، مخالفان می گویند شما می خواهید زن را از حضور فعال در جامعه محروم کنید و او را در خانه محبوس سازید. شما شخصیت زن را جدی نگرفته اید و نیمی از جمعیت کشور را از صحنه کار اجتماعی بیرون رانده اید. در پاسخ باید گفت: اتفاقا چون در تفکر اسلامی، زن باید به عنوان یک انسان به صورتی بسیار جدی وارد اجتماع شود، لازم است دست از تجمل و خودنمایی بردارد. لازمه اجتماعی بودن این است که فرد کم تر به خود بپردازد و خود را هم چون قطره ای در دریای جامعه غرق کند. لازمه وارد اجتماع شدن این است که«من»از میان برود و«ما»ایجاد شود. اگر قرار شود هر زنی و هر مردی، با توجه به لباس و بدن و روی و موی خویش، سعی کند که از خود هر چه بیشتر یک «من»مشخص و انگشت نما بسازد، معلوم می شود او نمی خواهد به اجتماع بپیوندد و نه در غم جامعه، که در غم خویش است.محبوس: در حبس، زندانی دریای جامعه: تشبیه جامعه به دریا، وجه: وسعت و گستردگی
اسلاید 10: صدف حجاب دخترم... گنج شرف ، معدن الماس حیا ، موجب عزت زهرا (س... ) بشنو حرف پدر :زیور و زینت دین باشتو با حفظ حجاب... فاش و بی پرده بگویم که حجاب :صدف گوهر زیبای زن است... شعر از : محمد نظام دوست
اسلاید 11: هانس کریستین آندرسن ،نویسنده دانمارکی، در سال 1805 در شهر ادنس دانمارک متولد شد و در سال 1875 درگذشت. او نویسنده داستان های کودکان است و بیشتر داستان های او از ادبیات عامیانه نشئت گرفته است. داستان های او از نظر تخیل قابل توجه است. اغلب داستان هایش در بیان حزن و اندوه و دردهای طبقه محروم جامعه است. از جمله داستان های او؛ عبارت اند از: دخترک کبریت فروش، پری دریایی، جوجه اردک زشت، بند انگشتی و لباس جدید پادشاه(یا خیاطان حقه باز). داستان«خیاطان حقه باز» شبیه به داستان «مندیل خیال» در موش و گربه شیخ بهایی است که 200 سال قبل از آندرسن نوشته شده است. در ادامه به هردو داستان اشاره خواهد شد.
اسلاید 12: دو خیاط به شهری وارد شدند و پادشاه را فریفتند که ما در فن خیاطی استادیم و بهترین لباس ها را که برازنده قامت بزرگان باشد، می دوزیم اما از همه مهم تر، هنر ما ایناست که ما میتوانیم لباسی برای پادشاه بدوزیم که فقط حلال زاده ها قادر به دیدن آن باشند. اگر اجازه فرمایید، چنین لباسی برای شما بدوزیم. پادشاه با خوشحالی موافقت کرد و دستور داد مقادیر هنگفتی طلا و نقره در اختیار دو خیاط گذاشتند تا لباسی با همان خاصیت سحر آمیز بدوزند که تارش از طلا و پودش از نقره باشد. خیاط ها پول و زر و سیم را گرفتند و کارگاهی عریض و طویل دایر کردند و دوک و قیچی و سوزن را به راه انداختند و بدون آن که پارچه و نخ و طلا و نقره ای صرف کنند، دست های خود را چنان استادانه در هوا تکان می دادند که گفتنی مشغول دوختن لباس اند.
اسلاید 13: روزی پادشاه، نخست وزیر را به دیدن لباس نیمه کاره فرستاد اما صدراعظم هرچه نگاه کرد چیزی ندید. از ترس آن که مبادا دیگران بفهمند که او حلال زاده نیست، با جدیت تمام زبان به تعریف از لباس و تمجید از هنر خیاطان گشود و به پادشاه گزارش داد که کار تهیه لباس به خوبی رو به پیشرفت است. ماموران عالی رتبه دیگرهم به تدریج از کارگاه خیاطی دیدن کردندو همه پس از آن که با ندیدن لباس به حرام زادگی خود پی می بردند این حقیقت تلخ را پنهان می کردند و در تایید کار خیاطان و توصیف لباس بریک دیگر سبقت می گرفتند.بالاخره نوبت به خود پادشاه رسید و او به خیاط خانه ی سلطنتی رفت تا لباس زربفت عجیب خود را به تن کند. البته چیزی ندید و پیش خود گغت معلوم می شود فقط من یکی در میان این همه، حلال زاده نیستم.
اسلاید 14: پس در کمال دیرباوری و ناراحتی، ناچار وجود لباس و زیبایی و ظرافت آن را تصدیق کرد و در مقابل آیینه ایستاد تا آن را به تن او اندازه کنند. خیاطان، پس می رفتند و پیش می آمدند و لباس موهوم را به تن پادشاه راست و درست می کردند و آن بی چاره لخت ایستاده بود و از ترس سخت نمی گفت و ناچار دائما از داشتن چنان لباسی اظهار مسرت نیز می نمود. سرانجام، قرار شد جشنی عظیم در شهر به پا شود تا پادشاه جامه تازه را بپوشد و خلایق همه اورا در آن لباس ببینند. مردم به عادت معمول در دو سمت خیابان ایستادند و پادشاه لخت با آداب تمام، برابر آن ها عبور می کرد و دو نفر از خدمه دربار دنباله لباس را دردست داشتند تا به زمین مالیده نشود. درباریان، رجال، امیران و وزیران با احترام و حیرت و تحسین پشت سر پادشاه در حرکت بودند. مردم نیز با آن که هیچ کدامشان لباس برتن پادشاه نمی دیدند، ار ترس تهمت بدنامی، غوید شادی سرداده بودند و لباس دید را به پادشاه تبریک می گفتند.
اسلاید 15: ناگاه کودکی از میان مردم فریاد زد:« این که لباس برتن ندارد؛ این چرا لخت است؟» هرچه مادر بی چاره اش سعی کرد او را از تکرار این حرف منصرف کند، نتوانست. کودک دوبار به سماجت گفن:« چرا پادشاه برهنه است؟» کم کم یکی دو بچه دیگر نیزهمین حرف را تکرار کردند و بعضی از تماشاچیان با تردید این حرف را برای هم نقل کردند و دیری نگذشت که جمعیت یک پارچه فریاد زد:« چرا پادشاه لخت است؟» و چرا... و چرا...
اسلاید 16: طویل: درازهنگفت: زیاد، بسیارگفتنی:گویا، انگار(قید)عریض: پهناورصدر اعظم: نخست وزیرتمجید: ستایش، بزرگداشتزربفت: بافته شده از رشته های طلاموهوم: خیالیمسرت: شادمانیخدمه: خدمتکاران(ج خادم)غریو: شور و فریاددر این داستان خیاطان حقه باز، نماد کشورهای استعمارگر هستند.
اسلاید 17: در زمان های دور پادشاهی در خراسان حکومت می کرد.در این شهر درویشی با یکی از مریدانش روزگار می گذراند. روزی پادشاه از محل اقامت آنان عبور می کرد. مرید با صدایی ناموزون و تلفظی نادرست یکی از قصاید درویش را برای پادشاه خواند. پادشاه چند سکه به او داد. درویش با خود گفت:«اگر به دربار بروم و خود قصیده ای را بدون غلط بخوانم، بی شک پادشاه سالانه به من خواهد بخشید. پس به دربار رفت. و قصیده ای را برای پادشاه خواند. پادشاه دستور داد درویش را بگیرند و بکشند. درویش التماس کرد و به وزیر گفت:مرا نکشید زیرا از من کاری بر می آید که از هیچ کس بر نمی آید.وزیر با تعجب گفت: هنر تو چیست؟ درویش گفت: من مندیل بافم. اما عجیب آن است که مندیل باف مرا حلال زاده می بیند، حرام زاده نمی بیند. وزیر این موضوع را به پادشاه گفت و پادشاه مبلغی پول و طلاو جواهر به درویش داد تا کارخانه ای تهیه کند و مندیل مخصوص ببافد.
اسلاید 18: نوکر مندیل ها را نزد وزیر آورد. او هم چیزی ندید.اما از ترس حرام زادگی تعریف کرد. مندیل را نزد پادشاه بردند. او هم چیزی ندیداما از ترس حرام زادگی شروع به تعریف و تمجید کرد. پس از آن که مندیل آ را بردند پادشاه آزرده خاطر شد. قصه را نزد مادر برد. مادر فهمید که خدعه ای درکار است. پس به پسرش پیشنهاد داد . انعام خوبی به درویش دهد و حقیقت را بفهمدو پادشاه چنین کرد و درویش همه حقایق را بازگو کرد. پادشاه وزیر و زیردستانش را برکنار کرد و درویش را به وزیری خود برگزیرد. درویش با خیال راحت پول را گرفت و خرج کرد و خوش گذراند.روزی وزیر به نوکر خود گفت: برو مندیل های بافته شده را بیاور تا به دربار ببرم. نوکر نزد درویش رفت. درویش مندیل های خیالی را به نوکر نشان داد نوکر چیزی ندید اما از ترس آن که بگویند حرام زاده است؛ تظاهر کرد مندیل های بافته شده لطیف، زیبا، خوش طرح و رنگین است.
اسلاید 19: اینک تمدن غرب چنین وانمود می کند که می خواهد برای انسان لباس بدوزد اما در حقیقت به جای آن که لباس برتن او کند، او را برهنه ساخته است و هیچ کس جرئت نمی کندفریاد برآورد که لباسی در کار نیست و حاصل این همه مد و چارچه و چه و چه، برهنگی انسان است، آیا مردمی چیدا می شوند که صداقتی ک.دکانه داشته باشند و در مقابل جهانی که برهنگی را لباس می داند، جرئت کنند و فریاد برآوردند؟ چرا آن مردم ، ما نباشیم؟
اسلاید 20: قوت افرنگ از علم و فن است از همین آتش چراغش روشن است علم و فن را ای جوان شوخ و شنگ مغز می باید نه ملبوس فرنگشعر1- قدرت و نیروی اروپاییان به خاطر داشتن علم و صنعت است و از همین علم و صنعت، قدرت مند است. افرنگ: فرنگ، افرنج، فرنگستان، اروپافن: صنعتآتش استعاره از علم و فنبین آتش، چراغ، روشن مراعات نظیر وجود دارد.2- ای جوان شاد و با نشاط برای داشتن علم و صنعت باید انسان، قدرت اندیشه داشته باشد(مغز) نه آن که لباس اروپایی برتن کند.ملبوس: پوشیده شده، لباس، پوشیدنیشوخ و شنگ: شاد و با نشاط علم و فن را برای علم و فن را حرف اضافه ای جوان ای حرف ندا جوان منادا
اسلاید 21: خودآزمايي 1.منظور از لباس مي پوشد تا خود را بپوشد چيست؟ 2. «لباس پوست دوم انسان نيست، خانه ي اول اوست» يعني چه ؟ لباس ، وسيله اي براي در امان ماندن از خطرها و دور ماندن از خودنمايي است نه وسيله اي براي خودنمايي بيشتر و فراهم كردن زمينه هاي ناامني در زندگي. يعني نوع پوشش و لباس، مسئله ي كم اهميتي نيست، بر عكس در ايجاد امنيت و آرامش زندگي انسان نقش مهمي دارد.
اسلاید 22: 3 – منظور از لباس انسان پرچم كشور وجود اوست چيست؟ 4 – نويسنده در نظر دارد با آوردن داستان خياطان حقه باز چه چيزي را به اثبات برساند؟ اينكه انسان با لباسي كه به تن دارد نشان مي دهد كه چه طرز فكري داردو از چه فرهنگي پيروي مي كند. منظور نويسنده تذكر اين نكته است كه تبليغات غرب بسيار فريبنده است و سبب شده است تا ملت هاي غربزده نه تنها پيشرفتي دست نيايند. ارزش هاي مادي و معنوي خود را نيز از دست بدهند. در اين تمثيل منظور اي خياطان حقه باز، كشورهاي استعمار گردند
اسلاید 23: 1- به عقیده نویسنده تفاوت عمده فرهنگ جدید غربی و فرهنگ اسلامی در چیست؟الف- در علمب- در بی بند و باریج- در رشد زندگی مادی د- در تعریف انساند- در تعریف انسان
اسلاید 24: 2- کدام دو کلمه نسبت به هم متضادند؟الف- نهایت و غایتب- افراط و تفریطج- تنوع و تفنند- آرامش و وقارب- افراط و تفریط
اسلاید 25: 3- معنای «تمتع» چیست؟الف- بهره بردنب- آرزوج- باقی ماندهد- لازمالف- بهره بردن
اسلاید 26: 4- کتاب«فرهنگ برهنگب، برهنگی فرهنگی» اثر کدام نویسنده معاصر است؟الف- علیرضا قزوهثمین باغچه بانج- غلامعلی حداد عادلد- غلامحسین یوسفیج- غلامعلی حداد عادل
اسلاید 27: پایان
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.