صفحه 1:
فصل دوم Gis ‏هسابداری‎

صفحه 2:
۳ پیدایش اقتصاد کلان: به طور کلی دراقتصاد کلان دومکتب عمده مطرح می باشد: ۱-مکتب کلاسیک ۲-مکتب کینزین ۱-مکتب کلاسیک: اقتصاددانان کلاسیک مانند آدام اسمیت,ژان بانیست سی,جان استوارت میل اعتقاد داشتند در اقتصاد تعادل همواره برقرار است و بازار با عملکرد آزادانه خود می تواند منابع کمیاب جامعه را به طور کارامد یعنی به گونه ای که بیشترین منابع برای جامعه بدست آید تخصیص دهد در نتیجه اعتقادی به مداخله دولت در اقتصاد نداشتند.

صفحه 3:
آدام اسمیت با نوشتن کتاب ثروت ملل در۱۷۷۶نظریه دست ف ا جمارع كردبر اساس أبن عقيده جنائجة دك ۲۱۰۰ ‎deal‏ تنبال بيشينه تهودن منافع خویش باشند تفت 7 ۳5 i ‏این فمایتها راید‎ al ‏منافع برای جامعه نیز بدست آید.‎ ژان باتیست سی با بیان قانون بازارها ی سی معتقد بود عرضه به وجود آورنده تقاضای خود است زیرا هنگام تولید و عرضه بنگاه باید سهم عوامل تولید از درآمدهای بوجود آمده را ادا کند.به این ترتیب این عوامل صاحب درآمدشده وخودبه خودبه تقاضای کالاها و خدمات می پردازد. نتيجه اين انديشه ها آن بود كه اجازه دهيم در اقتصاد‌بازارها به طور آزادانه عمل نمايند و تعادل در اشتغال كامل همواره برقرار asl

صفحه 4:
۲-مکتب کینزین: نظریات کلاسیک ها تا دهه ۱۹۲۹ و اوایل دهه ۱۹۳۰ نظریات مسلط در اقتصاد بود اما در اين سالها با به وجود آمدن بحران بزرگ درغرب و از بین نرفتن آن صحت این تفکرات مورد تردید قرار گرفت.در این وضعیت اقتصاددان شهیر انگلیسی جان مینارد کینز نظریات خود را بیان گرد بهعقیده کینزبرعکس کلاسیک ها عدم تعدل پدیده ذاتی در اقتصاد است وتعادل پدیده ای کاملا اتفاقی است.قیمتها ودستمزدها به پذیر نیستند و در نتیجه بازار لزوما کارامد نیست و سمت پایین انعطاف دولت باید در مواقع لزوم برای ازبین بردن عدم تعادلها در اقتصاد دخالت کندومی دانیم که برای سیاستگذاری کردن درسطح کلان تئوری هایی مطرح گردید که به عنوان اقتصاد کلان شناسایی می شود.

صفحه 5:
به عقیده کینز بر عکس کلاسیک ها عدم تعادل پدیده ذاتی در اقتصاداست و تعادل پدیده ای کاملا اتفاقی است.قیمتها و دستمزدها به سمت پایین انعطاف پذیر نیستند و در نتیجه بازار لزوما کارامد نیستو دولت باید در مواقع لزوم برای ازبین بردن عدم تعادل ها در اقتصاد دخالت کند ومی دانیم که برای سیاستگذاری کردن درسطح کلان تئوری هایی مطرح گردیدکه به عنوان اقتصادکلان شناسایی ‎aes‏

صفحه 6:
مسابداری ملی: پس ازآنکه از ماهیت مباحث اقتصاد کلان آگاه گردیم.به دنبال آنیم که متغییرهای اقتصاد کلان رامورد سنجش واندازه گیری قراردهیم سنجش و اندازه گیری متغییرهای اقتصاد کلان به حسابداری ملی موسوم می باشد. بیش ازآنکه آدام اسمیت کتاب ثروت ملل را به رشته تحریر درآورد تصور عمومی بر آن بود كه ثروت يك کشور براساس میزان طلا و جواهرات موجود در آن سنجیده می شود. 0 مورد توجه قرار مى كرفتند.دراين وضعيت كشورها سعى ميكردند به هرترتيبى شده ميزان طلا وجواهرات خودرا افزايش دهند كه اين مكتب به مكتب سوداكرى موسوم بود.

صفحه 7:
آدام اسمیت برخلاف این تفکرات مطرح نمودکه ثروت یک کشورباید بر اساس میزان توانایی کشور برای تولید کالاها و خدمات مورد نیاز عموم مردم سنجیده شود.بادیدگاه آدام اسمیت درجامعه کارآفرینان (آنتروپرونرها) اهمیت می یافتند وخود به خودبرای سنجش کشور باید میزان تولید سنجیده می شد. بدین ترتیب تولید ملی به عنوان مهمترین متغییر اقتصاد کلان مطرح گردید. كار دستمزد ۰۷۷ عوامل تولید | سرمایه ‏ سودآآ 0 اجاره ل يول بهره +1

صفحه 8:
درآمد قابل تصرف صادرات واردات مصرف يس انداز سرمايه كذارى ماليات مخارج دولتى 4 اج ام ام اب اد ره Disposables Income Export Import Consumption Saving Investment Tax Government

صفحه 9:
نمودار جریان دوار تولید ؛ هزینه» درآمده مصرف.

صفحه 10:
می دانیم که برای محاسبه ارزش تولیدات بایستی ارزش بازاری نها را در نظر بگيريم.چنانچه بخواهيم معاملات انجام شده در یک اقتصاد را به طور خلاصه و در یک نمای کلی نشان دهیم نمودار فوق که به نوع نمودار جریان تولید.درآمد‌هزینه»‌مصرف موسوم است نشان دهنده این موضوع است. بر اساس این نمودار می توانیم معادلات زیر را در مورد اقتصاد کلان یک کشور بنویسیم: ‎Y+m=C+I+G+x‏ Y=C+1+G+(x-m) خالص صادرات

صفحه 11:
:درآمد قابل تصرف درآمدی است که در اختیار افراد جامعه قرار می گیرد و می تواند آن ‎Sle | olny Copeman,‏ ‎y 2=S+C‏ Y 4=W+R+J++(B-T) ‏کمکهای دولتی‎

صفحه 12:
ناخالص خالص داخلى ‎gle‏ ‏تولید | ۵ درآمد توليد ناخالص داخل توليد ناخالص ملى توليد ناخالص ملى درآمد ناخالص ملی دراهد خالهه هاگ Gross Net Domestic National Product Income GDP GNP NNP GNI NNI

صفحه 13:
مهمترین متغییر در اقتصاد کلان چیست؟چرا؟ مهمترین متغيير توليد ملی است ءزیرا می دانیم که یک جامعه از نظر اقتصادی به دنبال بت مادی می باشد و این رفاه و سعادت مادی در نتیجه مصرف بیشتر حاصل می شود.مصرف بیشتر زمانی حاصل می شود که تولید بیشتری اتفاق افتاده باشد . در بحث های آینده به این نکته خواهیم پرداخت ه نحوه توزیع و تولید درآمد اتفاق افتاده نیز دارای اهمیت بسیار است.

صفحه 14:
روشهای محاسبه تولید ملی: ۱-روش تولید(ارزش افزوده): درروش تولید به جمع ارزش تولیدات واقع شده درجامعه می پردازیم ۲-روش هزینه: در این روش هزینه های انجام شده برای خرید محصولات تولیدی جامعه را جمع می کنیم. ۳-روش درآمد: دراین روش می دانیم که ارزش درآمدهای بدست آمده توسط اقشار مختلف برابرارزش تولیدات اتفاق افتاده درجامعه می باشدبنابراین به جمع درآمدهای افراد جامعه می پردازیم.

صفحه 15:
۱-روش تولید (ارزش افزوده)؛ چنانچه اشاره شد دراین روش بایدبه محاسبه جمع ارزش تولیدات جامعه بپردازیم.چنانجه ارزش تولیدات مختلف جامعه رابه صورت جدول زیر با یکدیگر جمع کنیم به عددی خوا رسید. گندم 10000 5 20000 12000 as 10000 = 12000 a نان 15000 هیم

صفحه 16:
آيا اين عدد معیار درستی از تولید ملی خواهد بود؟ خير_ زيرا در محاسبه فوق ارزش برخی از کالاها در دل کالاهای دیگر محاسبه مضاعف شده است.بنابراین عدد بدست آمده بسیار گمراه کننده خواهد بود برای حل این مشکل دوراه پیش روداریم اول آنکه فقط اززش کاز ها تفا هی را ملاک:محان 15 دهیم.دوم استفاده از ارزش افزوده می باشد. کالاها و خدمات نهایی: (60005 ۳18۵1) منظور از کالاها و خدمات نهایی در اینجا کالاها و خدماتی است که مصرف خانوار یا دولت می رسد يا برای سرمایه گذاری به کار می رود و يا به کشورهای دیگر صادر می شود.

صفحه 17:
كالاها 9 خدمات واسطه أ اين كالاها و خدمات توسط بنكاه ها خريدارى مى شود و در توليد محصولات ديكر به كار مى رود. معمولا ارزش كالاها و خدمات واسطه اى درارزش كالاى نهايى مستهلك مى شود.به عنوان مثال آرد يك كالاى واسطه اى براى توليد نان است. ارزش افزوده (۸00 4۷۵1096 : منظور ازارزش افزوده در فرآیند تولیدی ارزشی است که به محصول كر 1 اف 0

صفحه 18:
آرزش افزوده معمولا به صورت به صورت زیر محاسبه می کنند: نهاده - ستاده < ارزش افزوده ‎Value add oe input‏ راه دیگر برای محاسبه ارزش افزوده : جمع پرداختی به عوامل تولید را محاسبه نمائیم به عنوان مثال برای محاسبه ارزش افزوده یک مدرسه دولتی مطمئنا نمی توان از رابطه بالا استفاده کرد.بتابراین از این روش بهره می گیریم یعنی: ۲+ [ ۲+ ۷۷

صفحه 19:
در عمل می دانیم برای محاسبه تولید ملی از طریق ارزش افزوده ‎ee‏ رل سر نی وآنها را در بخشها وزیر بخشهای مختلف ازیکدیگر متمایز می کنیم به عنوان مثال: زیر بخش زراعت و باغداری بخش کشاورزی زیر بخش دامپروری و شیلات زیر بخش جنگل و مراتعداری زير بخش بازرگانی زیر بخش حمل و نقل بخش خدمات زیر بخش توریست و هتلداری زیر بخش بهداشت و درمان بخش صنمت

صفحه 20:
کارمزد امتسایی: می دانیم که بانکها به مانده حسایهای دیداری سودی را پرداخت نمی کنند درعوض دربرابرخدمات ارائه شده به حسابهای دیداری نیز هزینه ای دریافت نمی نمایند و به طورتلویحی این دورابا یکدیگر معاال در نظر می گیرندمنظور از حسایهای دیناری خساهایی است که بانک به محض دیدار یا رویت حواله صاحب.موظف به کارسازی وجه آن می باشد . نکته ای که باید در مورد حسابهای دیداری در نظر بگیریم آنست که امکان تفکیک سهم بخشهای مختلف از کارمزد احتسابی ممکن نیست در نتیجه در محاسبه جمع ارزش افزوده

صفحه 21:
بخشها برای جلوگیری از محاسبه مجدد ,۷ <(جمع ارزش افزوده بخشها)کم به طور یکجا کارمزد احتسابی را ازمی کنیم.

صفحه 22:
تولید نافالص داخلی 61012 : نشان, دهنده جمع ارزش کالاهاوخدمات نهایی تولید شده درمحدوده جفرافیایی یک کشور طی یک دوره زمانی(یکسالامی باشد. این ‎SS oll => ope Se S|‏ انجام داده باشد در محاسبه 21(۳) محسوب می گردد و در اینجا ملاک محدوده جغرافیایی کشور و نهایی بودن محصول است.

صفحه 23:
تولید ناغالص ملی 06([۳: نشان دهنده جمع ارزش کالاها و خدمات نهایی تولید شده توسط اتباع یک کشوردر یک دوره زمانی مشخص(یکسال)می باشد. توجه می کنید که دراینجا ملاک ملیت ونهایی بودن محصول است چنانچه ایرانیان, ولو خارج از کشور تولید کرده و ارزش تولیدات خود را ارسال می نمایند در ۲ 2(۷) محسوب می گردد و خارجیان حنی اگر درداخل مرزهای کشور تولید نمایند در ۳ [[3)محاسبه نمی شود

صفحه 24:
1 ازمر لحتسبایی. (4) زش افزوده بازا بي اما لوليد شده در دا< کشور GNP™=GDP"™+A خالص درآمد عوامل تولیداز خارج -درآمد اتباع کشوراز خارج - درآمد اتباع خارجی ازداخل ‎4A‏ GDP ?*=> V,-(@) GDP "= P,Q =. (3) 20 شط را خالص مالياتباى غير مستقيم >مالياتهلى غير مستقيم - سويسيد هاى غير مستقيم ‎T,‏

صفحه 25:
می دانیم که اگر22۳) رااز معادله(۲) محاسبه کنیم درواقع ازارزش افزوده بخشها استفاده نموده ایم که ارزش افزوده هر بخش نیز می تواند از جمع پرداختی به عوامل تولید محاسبه گردد در نتیجه 22۳) خود به خود به قیمتعولملولید محاسبه ش دم لست چنانچه ۳ (21) را از معادله (۲) محاسبه کنیم آنگاه تولید ناخالاص داخلی به قیمت بازار می نامیم.زیرا در محاسبه آن ارزش بازاری کالاها وخدمات نهایی را ملاک محاسبه قرار داده ایم. بايد توجه کنیدکه در قیمت بازارها مى تواند مالیات یا سوبسید تعلق گرفته باشدکه به عوامل پرداخت نمی شوددر نتیجه می توانیم رابطةٌ (؟) را نتيجه بكيريم.

صفحه 26:
۲-روش هزینه: در این روش می خواهیم به محاسبه هزینه هایی که برای خرید محصولات تولیدی جامعه انجام می شود بپردازیم. این هزینه ها عبارتند از: هزینه های مصرفی خصوصی .هزینه های سرمایه گذاری » هزینه های دولتی » هزینه های خارجی بر روی محصولات (خالص صادرات). اما بایستی به نکات زیر توجه کنیم: ١)بين‏ مصرف و هزينه هاى مصرفى تمايز قائل می شوند اما از آنجا كه ميزان مصرفى كه عملاً اتفاق مى افتد قابل تعيين نيست معمولاً به جاى مصرف ميزان هزينه هاى مصرفى را در نظر

صفحه 27:
یر _وراینبازولین:واقفیت تاشی می شود که معمولا کال ها مصرفی بادوام طی یک دوره مصرف نمی شوند بلکه در دوره های متمادی مصرف می گردند. ۲)منظوراز هزینه های سرمایه گذاری هزینه هایی است که بر روی کالاها و خدمات سرمایه ای انجام می شود یعنی کالاها و خدماتی که ظرفیت تولید وامکان تولید محصول رابرای مابه وجود می آورند. ‎Sam ale ea See oe‏ انجام شده برروی ساختمانتفافت 2 و تجهیزات است که تحت عنوان تشکیل سرماية ناخالص شناسایی مى شود .از آنجا كه معمولاً بنكاهها براى باسخ دادن به نيازهاى بازار مقدارى از محصولات خود رادرانبار نكهدارى مى كننددر محاسبة

صفحه 28:
سرمایه گذاری,تغییر در موجودی انبار 10110۷ را نیز به تشکیل سرمایه ناخالص اضافه می کنند. منظوراز سرملیه گ ناری رنامه ریزی‌شده .همان شکیل رمایه [ 3 ثابت ناخالص است و منظور از سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده تغییر در موجودی انبار می باشد . تغيبر در موجودی انبار به عنوان یک شاخص و علامت برای ارزیابی روال اقتصادی مطرح می شود.انتظار داریم در شرایط رکود 12130۷ مثبت باشد یعنی کالاها در انبارها انباشته شود و در شرایط رونق 1118 منفی باشد یعنی موجودی انارها از سطلح تعریف .شدة قبلی کمتر شود باید توجه ک نیمک ه درفرلیند 7 ولید .ظرفیتهای ولیدی‌جامعه (4 مستهلک

صفحه 29:
می شود. بنابراین سرمایه گذاری های انجام شدة قسمتی صرف جبران ظرفیتهای تولیدی از بین رفته می شود و قسمتی نیز به موجودی سرمایة جامعه افزوده می گردد. بنابراین می توانیم بنویسیم: 17 55 ۲۲۰ استهلاک سرمایه گذاری سرمایه گذاری ناخالص خالص ۵)اطلاعات مربوط به هزینه هاودرآمدهای دولت نیزبراساس بودجة مصوب و محقق فاقد اندازه گیری است.می دانیم که درآمد ها و هزینه های دولت درقالب بودجة سالانه بایدبه تصویب مجلس برسد تا قابل اجرا باشد.

صفحه 30:
اطلاعات مربوط به,صادرات و واردات نیز معمولا از ظریق گمرکات جمع آوری و منتشر می شود. ‎+1+G+ (xm)‏ ) 19( GNP™ =GNI=GDP "+A NNP = GNP -D تولیدخالس ملی NNI =GNI-D-T, درآمد خالص ملی

صفحه 31:
شمول تولید ملی: درمحاسبه ارزش تولید ملی بایستی درنظر بگیریم که همةّ معاملات در محاسبه وارد نمی شود.بنابراین براساس جدول زیر می توانیم شمول تولیدات انجام شده را بررسی نمائیم: معامله محاسبه مثال ۱ می شود نمی شود | فاچاق کالا- کالای دوره قبل ۳ نمی شود می شود کارمزد احتسابی - کشاورز ۳ | نمی شود نمی شود خانم خانه دار 3 می شود می شود ماژیکی که امسال تولید و معامله شود

صفحه 32:
۱-ردیف یک تولیداتی هستند که معامله می شوداما محاسبه نمی گردد مانند کالاهایی که دردوره های قبل تولید شده اندهرچند که دردور فتا 5۱2 شوند در محاسبة تولید امثال در نظر گرفته نمی شود یا به عنوان مثال کالاهای غیر قانونی و قاچاق. ۴-ردیف دو تولیداتی رامطرح می کند که معامله نمی شوند اما در محاسبة توليد ملى منظور مى كردد. مانند خدمات بانکی به حسابهای دیداری(کارمزد احتسابی)» توليدات كشاورزى كه توسط خود كشاورزان استفاده مى شود و يا خدمات مستقلاتى كه توسط مالكين أنها استفاده مى شود.

صفحه 33:
و ديف سه واردى رابيان مى كند كه نه معامله ونه محاسسه ۱۳۱۳۱ موارد مانتد قعاليتهابى است كة اقراد ذر منازل انجام می دهند مانند فعالیتههای زن خانه دار و يا تعميراتى كه توسط خود اشخاص انجام مى يذيرد. 5-رديف جهار عموم توليدات نهايى كه درهردوره انجام مى شود هم معامله وهم محاسبه مى شود.

صفحه 34:
ممدودیتهای مسابهای ملی: ۱)حسابهای ملی نشان دهندة توزیع درآمدها و امکانات بین اقشار مختلف جامعه نیست. بنابراین اگر تولید ملی ۸۲۰ افزایش یابد » نمى توانيم نتيجه بكيريم كه مطمئناً وضع اقتصادی مردم کشور ۲۰ بهبود بيدا كرده است. ۲)به علت آنکه روشهای محاسبه و شرایط کشورهای مختلف با هم متفاوت است در مقايسة ارقام آنها باید بسیار دقت نمود.هر چند standard national accounting gybl ‏می دانیم سازمان ملل‎ SNA

صفحه 35:
سعی نموده روشهای محاسبه را یکسان نمایداما به طور حتم بعضی ویژگی ها موجب تفاوت معنی دار در محاسبة ارقام می شود . به عنوان مثال: درکشورهای صنعتی خانمها در بیرون ازمنزل شاغل بوده و کسب درآمد می کنند که معامله و محاسبه می شود برای غذا از رستوران استفاده می کنند که معامله و محاسبه می شود ك5كك هل توسظ مستخدم انجام مى كيردكة معامله ومحاسبه می شود... بنابراين بايد در مقايسة تولید ملی بین این کشورها دقت نمود. ۳)هزینه های انسانی وزیست محیطی در محاسبةً تولید ملی منظور نمی شود.به عنوان مثال: آلودگی های محیط زیست , از بین رفتن

صفحه 36:
جنگلها برودخانه هاءمراتع» مشکلات روانی ناشی از زندگی صنعتی» ازدحام.آلودگی های هوا وصوتی... در محاسبة ارقام حسابهای ملی منظور نمی شود.

صفحه 37:
شاخص توسعه انسانی: ((۲۲۲(۲ چنانچه اشاره شد یکی از محدودیتهای حسابهای ملی مقایسه ارقام کشورهای مختلف با یکذیگر است.شاخص توسعه انسانی این امکان را طبقه بندی و با هم مقایسه کنیم.این شاخص بر اساس پارامتر های زیر محاسبه می گردد: ١-ميزان‏ اميد به زندگی ۲-تولید سرانه تعدیل شده ۲-سطح سواد Human Development Index

صفحه 38:
به علت پائین بودن سایر پارامترها به غیراز درآمدو استفاده نامطلوب درایران پائین تراز رتبة درآمد ۳1101 ازدرآمدهای کسب شده رتبة آن شده است. کشور ‎HDI‏ درآمد سرانه تعدیل شده كانادا ۱ ۳ انگلستان 1 13 ایران ۸۶ ۶۴

صفحه 39:
= توزیع درآمد: چنانچه اشاره شد یکی از محدودیتهای حسابهای ملی عدم ‎io eign)» wig See‏ جامعه می باشد به همین منظور شاخص های زیر برای سنجش چگونگی توزیع درآمد در جامعه معرفی شده اند. ۱-نسبت سهم دهکهای درآمدی از کل درآمد جامعه چنانچه افراد جامعه راازکم درآمدترین به پردرآمدترین درنظر بگیریم ۰ کم درآمدترین افرادجامعه دهک اول درآمدی راتشکیل میدهد و ۱۰ پردرآمدترین دهک دهم را معین می کند به همین ترتیب ده گر قابل ۳

صفحه 40:
چنانچه نسبت سهم هر یک از این گروهها از کل درآمد جامعه محاسبه شود عددی را بدست می دهد که معین کننده فاصلةّ بين سطح درآمد اين گروهها می باشد. ‎ode VT‏ لورنز: ‏چنانچه اطلاعات مربوط به درصد جمعیت را بر روی محور افقی و اطلاعات مربوط به درصد درآمد را روی محور عمودی نشان دهیم می توانیم بر اساس اطلاعات مربوط به دهکها یا پنجکهای درآمدی می توان نموداری را بدست آوریم که منحنی لورنز نامیده د ‏می دانیم که بر روی خط۴۵درجه طول و عرض برابرند یعنی ‎Mes‏ ‎ ‎

صفحه 41:
۰ ۸ افراد جامعه۱۰)/ درآمدها را بدست می آورند.در نتيجه اين خط را خط برابری می نامیم.هر چه منحنی لورنز به خط برابری نزدیکتر باشد توزیع درآمد در جامعه برابرتر خواهد بود و برعکس . sae خط برابری درصد جمعیت

صفحه 42:
ضریب جینی: (1ظ61) ‎(Coefficatient‏ ‏چنانچه نسبت مساحت بین خط برابری ومنحنی لورنز را به مساحت مثلث ۳/() تقسیم کنیم عددی بدست می آیدکه بین صفر تا یک قرار دارد هرچه این عدد به صفر نزدیکترباشد توزیع درآمد برایرتر خواهد شدوهرچه به یک نزدیکتر شودتوزیع درآمدنابرابرتر می شود. به این ترتیب معیاری عددی برای سنجش برابری در توزیع درآمد حاصل می آید. ضویبجین< مساحنهینخط بسلبری نحل وینز ۱2 > 0 مساح0۸8

صفحه 43:
متغیر سطح يا انباره ای : (510016 ‎(Variables‏ متغیرهایی هستندکه دریک لحظه اززمان قابل اندازه گیری میباشد مانند: موجودی سرمایه کشور اقلام ترازنامه یک شرکت. (Flow Variables) : (st > po ‏این متفیرها در طول زمان قابل اندزه گیری اند‎ ‏مانند: سرمایه گذاری » تولید ناخالص ملی.‎

صفحه 44:
مثال) جنانجه بدانيم توليد ناخالص داخلى ‎١‏ واحد از توليد ناخالص ملى بزركتر است: اولا - آيا اين يديده ممكن است اتفاق بيا فتد. ثانياً-مفهوم آن جيست. ‎GNP™ = GDP*™ +4‏ ‎alls Gaul Soa bali‏ درامد عوامل توليد از خارج متفیتباشتدر ایتجا مفهوم آن است که درآمدی که اتباع کشور از خارج بدست آورده اند ۲۰ واحد کمتر از درآمدی است که خارجیان از کشور مد نظر كسب نموده اند. ‎ ‎

صفحه 45:
مثال)با توجه به اطلاعات زیر * 03102 وا( را محاسبه کنید. ری ۰ تشکیل سرمایه ثابت ناخالس تغییر در موجودی ۰ هزینه های مخارج انبار دولت صادرات ۰ واردات خالص مالیاتهای ۰ استهلاک وي خالص درآمد ‎alge‏ از خارج ۰

صفحه 46:
GDP™ =C+I+G + (xm) GDP ™ =3300- 3800+10000+500+100+12000= 23100 GDP™= GDP +5 GDP § = 250-23100 = 22850 NNI = GNI-D -T, NNI =250-450-23100 = 21100

فصل دوم حسابداری ملی پیدایش اقتصاد کالن: به طور کلی دراقتصاد کالن دومکتب عمده مطرح می باشد: -1مکتب کالسیک -2مکتب کینزین -1مکتب کالسیک: اقتصاددانان کالسیک مانند آدام اسمیت،ژان باتیست سی،جان استوارت میل اعتقاد داشتند در اقتصاد تعادل همواره برقرار است و بازار با عملکرد آزادانه خود می تواند منابع کمیاب جامعه را به طور کارامد یعنی به گونه ای که بیشترین منابع برای جامعه بدست آید تخصیص دهد در نتیجه اعتقادی به مداخله دولت در اقتصاد نداشتند. آدام اسمیت با نوشتن کتاب ثروت ملل در1776نظریه دست نامرئی را مطرح کرد.بر اساس این عقیده چنانچه تک تک افراد جامعه به دنبال بیشینه نمودن منافع خویش باشند یک دست نامرئی این فعالیتها را به گونه ای تنظیم خواهد نمود که بیشترین منافع برای جامعه نیز بدست آید. ژان باتیست سی با بیان قانون بازارها ی سی معتقد بود عرضه به وجود آورنده تقاضای خود است زیرا هنگام تولید و عرضه بنگاه باید سهم عوامل تولید از درآمدهای بوجود آمده را ادا کSند.به این ترتیب این عوامل صاحب درآمدشده وخودبه خودبه تقاضای کاالها و خدمات می پردازد. نتیجه این اندیشه ها آن Sبود کSه اجازه دهیم در اقتصاد،بازارها به طور آزادانه عمل نمایند و تعادل در اشتغال کامل همواره برقرار است. -2مکتب کینزین: نظریات کالسیک ها تا دهه 1929و اوایل دهه 1930نظریات مسلط در اقتصاد بود اما در این سالها با به وجود آمدن بحران بزرگ درغرب و از بین نرفتن آن صحت این تفکرات مورد تردید قرار گرفت.در این وضعیت اقتصاددان شهیر انگلیسی جان مینارد کینز نظریات خود را بیان کرد .به عقیده کینز برعکس کالسیک ها عدم تعادل پدیده ذاتی در اقتصاد است وتعادل پدیده ای کامال اتفاقی است.قیمتها ودستمزدها به سمت پایین انعطاف پذیر نیستند و در نتیجه بازار لزوما کارامد نیست و دولت باید در مواقع لزوم برای ازبین بردن عدم تعادلها در اقتصاد دخالت کندومی دانیم که برای سیاستگذاری کردن درسطح کالن تئوری هایی مطرح گردید که به عنوان اقتصاد کالن شناسایی می شود. به عقیده کینز بر عکس کالسیک ها عدم تعادل پدیده ذاتی در اقتصاداست و تعادل پدیده ای کامال اتفاقی است.قیمتها و دستمزدها به سمت پایین انعطاف پذیر نیستند و در نتیجه بازار لزوما کارامد نیستو دولت باید در مواقع لزوم برای ازبین بردن عدم تعادل ها در اقتصاد دخالت کند ومی دانیم که برای سیاستگذاری کردن درسطح کالن Sتئوری هایی مطرح گردیدکه به عنوان اقتصادکالن Sشناسایی می شود. حسابداری ملی: پس ازآنکه از ماهیت مباحث اقتصاد کالن آگاه گردیم.به دنبال آنیم که متغییرهای اقتصاد کالن رامورد سنجش واندازه گیری قراردهیم سنجش و اندازه گیری متغییرهای اقتصاد کالن به حسابداری ملی موسوم می باشد .بیش ازآنکه آدام اسمیت کتاب ثروت ملل را به رشته تحریر درآورد تصور عمومی بر آن بود که ثروت یک کشور براساس میزان طال و جواهرات موجود در آن سنجیده می شود. بنابراین درچنین جامعه ای اشراف و نظامیان دارای جایگاه بوده و مورد توجه قرار می گرفتند.دراین وضعیت کشورها سعی میکردند به هرترتیبی شده میزان طال وجواهرات خودرا افزایش دهند که این مکتب به مکتب سوداگری موسوم بود. آدام اسمیت برخالف این تفکرات مطرح نمودکه ثروت یک کشورباید بر اساس میزان توانایی کشور برای تولید کاالها و خدمات مورد نیاز عموم مردم سنجیده شود.بادیدگاه آدام اسمیت درجامعه کارآفرینان (آنتروپرونرها) اهمیت می یافتند وخود به خSودبرای سنجش کشور باید میزان Sتولید سنجیده می شد. بدین ترتیب تولید ملی به عنوان مهمترین متغییر اقتصاد کالن Sمطرح دستمزدW کار گردید. سودπ سرمایه عوامل تولید زمین پول اجارهJ بهره R Disposables Income Export Y درآمد قابل تصرف X صادرات Import M واردات Consumption C مصرف Saving S پس انداز Investment I سرمایه گذاری Tax T مالیات Government G مخارج دولتی بازار کاال و خدمات مخارج مصرف ارزش تولید سرمایه گذاری دولت دولت خانوار بازار مالی درآمد عوامل تولید مالیات بنگاه پس انداز پرداختی به عوامل تولید بازار عوامل تولید نمودار جریان دوار تولید ،هزینه ،درآمد ،مصرف می دانیم که برای محاسبه ارزش تولیدات بایستی ارزش بازاری آنها را در نظر بگیریم .چنانچه بخواهیم معامالت انجام شده در یک اقتصاد را به طور خالصه و در یک نمای کلی نشان دهیم نمودار فوق که به نوع نمودار جریان تولید،درآمد،هزینه،مصرف موسوم است نشان دهنده این موضوع است. بر اساس این نمودار می توانیم معادالت زیر را در مورد اقتصاد کالن یک کشور بنویسیم: ‏Y+m=C+I+G+x )Y=C+I+G+(x-m خالص صادرات :درآمد قابل تصرف درآمدی است که در اختیار افراد جامعه قرار می گیرد و می تواند آن را به مصرف رسانده یا پس انداز کند. ‏y d=S+C )Y d=W+R+J+π+(B-T کمکهای دولتی ناخالص ‏G ‏Gross خالص ‏N ‏Net داخلی ‏D ‏Domestic ملی ‏N ‏National تولید ‏P ‏Product درآمد ‏I ‏Income تولید ناخالص داخل تولید ناخالص ملی تولید ناخالص ملی درآمد ناخالص ملی درآمد خالص ملی ‏GDP ‏GNP ‏NNP ‏GNI ‏NNI مهمترین متغییر در اقتصاد کالن چیست؟چرا؟ مهمترین متغییر تولید ملی است ،زیرا می دانیم که یک جامعه از نظر اقتصادی به دنبال رفاه و سعادت مادی می باشد و این رفاه و سعادت مادی در نتیجه مصرف بیشتر حاصل می شود.مصرف بیشتر زمانی حاصل می شود که تولید بیشتری اتفاق افتاده باشد . در بحث های آینده به این نکته خواهیم پرداخت ه نحوه توزیع و تولید درآمد اتفاق افتاده نیز دارای اهمیت بسیار است. روشهای محاسبه تولید ملی: -1روش تولید(ارزش افزوده): درروش تولید به جمع ارزش تولیدات واقع شده درجامعه می پردازیم -2روش هزینه: در این روش هزینه های انجام شده برای خرید محصوالت تولیدی جامعه را جمع می کنیم. -3روش درآمد: دراین روش می دانیم که ارزش درآمدهای بدست آمده توسط اقشار مختلف برابرارزش تولیدات اتفاق افتاده درجامعه می باشدبنابراین به جمع درآمدهای افراد جامعه می پردازیم. -1روش تولید (ارزش افزوده): چنانچه اشاره شد دراین روش بایدبه محاسبه جمع ارزش تولیدات جامعه بپردازیم.چSنانچه ارزش تولیدات مختلف جامعه رابه صورت جدول زیر با یکدیگر جمع کنیم به عددی خواهیم رسید. 10000 گندم آهن 20000 صندلی 12000 چوب 10000 آرد 12000 نان 15000 آیا این عدد معیار درستی از تولید ملی خواهد بود؟ خیر_ زیرا در محاسبه فوق ارزش برخی از کاالها در دل کاالهای دیگر محاسبه مضاعف شده است.بنابراین عدد بدست آمده بسیار گمراه کننده خواهد بود برای حل این مشکل دوراه پیش روداریم اول آنکه فقط ارزش کاالها و خدمات نهایی را مالک محاسبه قرار دهیم.دوم استفاده از ارزش افزوده می باشد. کاالها و خدمات نهایی)Final Goods( : منظور از کاالها و خدمات نهایی در اینجا کاالها و خدماتی است که مصرف خانوار یا دولت می رسد یا برای سرمایه گذاری به کار می رود و یا به کشورهای دیگر صادر می شود. کاالها و خدمات واسطه ای: این کاالها و خدمات توسط بنگاه ها خریداری می شود و در تولید محصوالت دیگر به کار می رود .معموال ارزش کاالها و خدمات واسطه ای درارزش کاالی نهایی مستهلک می شود.به عنوان مثال آرد یک کاالی واسطه ای برای تولید نان است. ارزش افزوده (: )Value Add منظور ازارزش افزوده در فرآیند تولیدی ارزشی است که به محصول طی آن Sفرآیند اضافه می شود. ارز$ش افزوده معموال به صورت به صور$ت زیر $محاسبه می کنند: نهاده – ستاده = ارزش افزوده ‏Value add output input راه دیگر برای محاسبه ارزش افزوده : جمع پرداختی به عوامل تولید را محاسبه نمائیم به عنوان مثال برای محاسبه ارزش افزوده یک مدرسه دولتی مطمئنا نمی توان از رابطه باال استفاده کرد.بنابراین از این روش بهره می گیریم یعنی: ‏W+R+ J+π در عمل می دانیم برای محاسبه تولید ملی از طریق ارزش افزوده کلیه فعالیتها را مورد توجSه قرار می دهیم(نه فقط محصوالت نهایی) وآنها را در بخشها وزیر بخشهای مختلف ازیکدیگر متمایز می کنیم به عنوان مثال: زیر بخش زراعت و باغداری زیر بخش دامپروری و شیالت بخش کشاورزی زیر بخش جنگل و مراتعداری زیر بخش بازرگانی زیر بخش حمل و نقل زیر بخش توریست و هتلداری بخش خدمات زیر بخش بهداشت و درمان بخش صنعت بخش نفت... کارمزد احتسابی: می دانیم که بانکها به مانده حسابهای دیداری سودی را پرداخت نمی کنند درعوض دربرابرخدمات ارائه شده به حسابهای دیداری نیز هزینه ای دریافت نمی نمایند و به طورتلویحی این دورابا یکدیگر معادل در نظر می گیرند.منظور از حسابهای دیداری حسابهایی است که بانک به محض دیدار یا رویت حواله صاحب،موظف به کارسازی وجه آن می باشد .نکته ای که باید در مورد حSسابهای دیداری در نظر بگیریم آنست کSه امکان تفکیک سهم بخشهای مختلف از کارمزد احتسابی ممکن نیست در نتیجه در محاسبه جمع ارزش افزوده بخشها برای جلوگیری از محاسبه مجدد (∑ viجمع ارزش افزوده بخشها)کم به طور یکجا کارمزد احتسابی را ازمی کنیم. تولید ناخالص داخلی : GDP نشان Sدهنده جمع ارزش کاالهاوخدمات نهایی تولید شده درمحدوده جغرافیایی یک کشور طی یک دوره زمانی(یکسال)می باشد. بنابراین اگر حتی یک خارجی درمحدوده جغرافیایی کشور تولیدی انجام داده باشد در محاسبه GDPمحسوب می گردد و در اینجا مالک محدوده جغرافیایی کشور و نهایی بودن محصول است. تولید ناخالص ملی : GNP نشان دهنده جمع ارزش کاالها و خدمات نهایی تولید شده توسط اتباع یک کشوردر یک دوره زمانی مشخص(یکسال)می باشد. توجه می کنید که دراینجا مالک ملیت ونهایی بودن محصول است چSنانچه ایرانیان Sولو خارج از کشور تولید کرده و ارزش تولیدات خود را ارسال می نمایند در GNPمحسوب می گردد و خSارجیان Sحتی اگر درداخSل مرزهای کشور تولید نمایند درGNPمحاسبه نمی شود. )(1 +A ‏m = GDP ‏m ‏GNP خالص درآمد عوامل تولیداز خارج =درآمد اتباع کشوراز خارج – درآمد اتباع خارجی ازداخل ‏A ک ارمزد احتساب ی (GDP f = ∑ Vi –)2 ارزش افزوده بازاری= GDP m = ∑ Pi Qi کاال و خدمات نهایی )(3 تولید شده در داخل کشور )(4 = GDP f+ Ti ‏m ‏GDP خالص مالیاتهای غیر مستقیم =مالیاتهای غیر مستقیم – سوبسید های غیر مستقیم ‏Ti می دانیم که اگر GDPرااز معادله( )2محاسبه کنیم درواقع ازارزش افزوده بخشها استفاده نموده ایم که ارزش افزوده هر بخش نیز می تواند از جمع پرداختی به عوامل تولید محاسبه گردد در نتیجه ‏Sت GDPخSود بSSه SخSود بSSه SقSSیمتعSواSمSلتSSولSید مSحاسSبه SشSSده SاSس . چنانچه GDPرا از معادله ( )3محاسبه کنیم آنگاه تولید ناخالص داخلی به قیمت بازار می نامیم.زیرا در محاسبه آن ارزش بازاری کاالها وخدمات نهایی را مالک محاسبه قرار داده ایم. باید توجه کنیدکه در قیمت بازارها می تواند مالیات یا سوبسید تعلق گرفته باشدکه به عوامل پرداخت نمی شوددر نتیجه می توانیم رابطۀ ( )4را نتیجه بگیریم. -2روش هزینه: در این روش می خواهیم به محاسبه هزینه هایی که برای خرید محصوالت تولیدی جامعه انجام می شود بپردازیم. این هزینه ها عبارتند از :هزینه های مصرفی خSصوصی ،هزینه های سرمایه گذاری ،هزینه های دولتی ،هزینه های خارجی بر روی محصوالت (خالص صادرات). اما بایستی به نکات زیر توجه کنیم: )1بین مصرف و هزینه های مصرفی تمایز قائل می شوند اما از آنجا که میزان Sمصرفی که عم ً ال اتفاق می افتد قابل تعیین نیست معمو ًال به جای مصرف میزان هزینه های مصرفی را در نظر می گیرند و این از این واقعیت ناشی می شود که معمو ًال کاالهای مصرفی بادوام طی یک دوره مصرف نمی شوند بلکه در دوره های متمادی مصرف می گردند. )2منظوراز هزینه های سرمایه گذاری هزینه هایی است که بر روی کاالها و خدمات سرمایه ای انجام می شود یعنی کاالها و خدماتی که ظرفیت تولید وامکان تولید محصول رابرای مابه وجود می آورند. بنابراین در اینجا منظور هزینۀ انجام شده برروی ساختمان ،ماشین آالت و تجهیزات است که تحت عنوان تشکیل سرمایۀ ناخالص شناسایی می شود .از آنجا که معمو ًال بنگاهها برای پاسخ دادن به نیازهای بازار مقداری از محصوالت خود رادرانبار نگهداری می کننددر محاسبۀ سرمایه گذاری،تغییر در مSوجودی انبار Dinvرا نیز به تشکیل سرمایه ناخالص اضافه می کنند. مSنظوراز سSSرمایSه SگSSذارSیبSSرنامSه SرSیزیشSSده، SهمانتSSشکیلسSSرمایSه3)S ثابت ناخالص است و منظور از سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده تغییر در موجودی انبار می باشد .تغییر در موجودی انبار به عنوان Sیک شاخص و عالمت برای ارزیابی روال اقتصادی مطرح می شود.انتظار داریم در شرایط رکود DinvمSثبت باشد یعنی کاالها در انبارها انباشته شود و در شرایط رونق Dinvمنفی باشد یعنی موجودی انبارها از سطح تعریف .شدۀ قبلی کمتر شود بSSاید تSSوجSه SکSSنیم کSSه SدرSفرآSیSند تSSولSید ،ظSرفSیتهSایتSSولSیدیجSامSعه4)S مSستهلک می شود .بنابراین سرمایه گذاری های انجام شدۀ قسمتی صرف جبران ظرفیتهای تولیدی از بین رفته می شود و قسمتی نیز به موجودی سرمایۀ جامعه افزوده می گردد. بنابراین می توانیم بنویسیم: ‏IG - D استهالک = IN سرمایه گذاری ناخالص سرمایه گذاری خالص )5اطالعات مربوط به هزینه هاودرآمدهای دولت نیزبراساس بودجۀ مصوب و محقق فاقد اندازه گیری است.می دانیم که درآمد ها و هزینه های دولت درقالب بودجۀ ساالنه بایدبه تصویب مجلس برسد تا قابل اجرا باشد. اطالعات مربوط به صادرات و واردات نیز معمو ًال از طریق گمرکات جمع آوری و منتشر می شود. )GDP m = C + I+ G + (x-m = GNI = GDP m+ A ‏m ‏GNP ‏NNP = GNP – D تولیدخالص ملی ‏NNI = GNI – D – Ti درآمد خالص ملی شمول تولید ملی: درمحاسبه ارزش تولید ملی بایستی درنظر بگیریم که همۀ معامالت در محاسبه وارد نمی شود.بنابراین براساس جدول زیر می توانیم شمول تولیدات انجام شده را بررسی نمائیم: 1 2 معامله می شود نمی شود محاسبه نمی شود می شود 3 4 نمی شود می شود نمی شود می شود مثال قاچاق کاال -کاالی دوره قبل کارمزد احتسابی -کشاورز خانم خانه دار ماژیکی که امسال تولید و معامله شود -1ردیف یک تولیداتی هستند که معامله می شوداما محاسبه نمی گردد مانند کاالهایی که دردوره های قبل تولید شده اندهرچند که دردورۀ فعلی معامه شوند در محاسبۀ تولید امثال در نظر گرفته نمی شود یا به عنوان مثال کاالهای غیر قانونی و قاچاق. -2ردیف دو تولیداتی رامطرح می کند که معامله نمی شوند اما در محاسبۀ تولید ملی منظور می گردد .مانند خدمات بانکی به حسابهای دیداری(کارمزد احتسابی) ،تولیدات کشاورزی که توسط خود کشاورزان استفاده می شود و یا خدمات مستقالتی که توسط مالکین آنها استفاده می شود. -3ردیف سه مواردی رابیان می کند که نه معامله و نه محاسبه می شوند این موارد مانند فعالیتهایی است که افراد در منازل انجام می دهند مانند فعالیتهای زن خانه دار و یا تعمیراتی که توسط خود اشخاص انجام می پذیرد. -4ردیف چهار عموم تولیدات نهایی که درهردوره انجام می شود هم معامله و هم محاسبه می شود. محدودیتهای حسابهای ملی: )1حسابهای ملی نشان دهندۀ توزیع درآمدها و امکانات بین اقشار مختلف جامعه نیست .بنابراین اگر تولید ملی %20افزایش یابد ، نمی توانیم نتیجه بگیریم که مطمئن ًا وضع اقتصادی مردم کشور % 20بهبود پیدا کرده است. )2به علت آنکه روشهای محاسبه و شرایط کشورهای مختلف Sبا هم متفاوت است در مقایسۀ ارقام آنها باید بسیار دقت نمود.هر چند می دانیم سازمان ملل باطرح standard national accounting ‏SNA سعی نموده روشهای محاسبه را یکسان نماید.اما به طور حSتم بعضی ویژگی ها موجب تفاوت معنی دار در محاسبۀ ارقام می شود .به عنوان مثال :درکشورهای صنعتی خانمها در بیرون ازمنزل شاغل بوده وکسب درآمد می کنند که معامله و محاسبه می شود ،برای غذا از رستوران استفاده می کنند که معامله و محاسبه می شود، خدمات منزل توسط مستخدم انجام می گیردکه معامله ومحاسبه می شود... بنابراین باید در مقایسۀ تولید ملی بین این کشورها دقت نمود. )3هزینه های انسانی وزیست محیطی در محاسبۀ تولید ملی منظور نمی شود.به عنوان مثال :آلودگی های محیط زیست ،از بین رفتن جSنگلها ،رودخانه ها،مراتع ،مشکالت روانی ناشی از زندگی صنعتی، ازدحام،آلودگی های هوا وصوتی ...در محاسبۀ ارقام حسابهای ملی منظور نمی شود. شاخص توسعه انسانیHDI((: چنانچه اشاره شد یکی از محدودیتهای حسابهای ملی مقایسه ارقام کشورهای مختلف با یکدیگر است.شاخص توسعه انسانی این امکان را طبقه بندی و با هم مقایسه کنیم.این شاخص بر اساس پارامتر های زیر محاسبه می گردد: -1میزان امید به زندگی -2تولید سرانه تعدیل شده -3سطح سواد ‏Human Development Index به علت پائین بودن سایر پارامترها به غیراز درآمدو استفاده نامطلوب درایران پائین تراز رتبۀ درآمد HDIازدرآمدهای کسب شده رتبۀ آن شده است. کشور ‏HDI درآمد سرانه تعدیل شده کانادا 1 11 انگلستان 10 19 ایران 86 64 توزیع درآمد: چنانچه اشاره شد یکی از محدودیتهای حسابهای ملی عدم توضیح چگونگی توزیع درآمدها و امکانات بین اقشار مختلف جامعه می باشد به همین منظور شاخص های زیر برای سنجش چگونگی توزیع درآمد در جامعه معرفی شده اند. -1نسبت سهم دهکهای درآمدی از کل درآمد جامعه چنانچه افراد جامعه راازکم درآمدترین به پردرآمدترین درنظر بگیریم %10کم درآمدترین افرادجامعه دهک اول درآمدی راتشکیل میدهد و %10پردرآمدترین دهک دهم را معین می کند به همین ترتیب دهکهای دیگر قابل تعیین اند. چنانچه نسبت سهم هر یک از این گروهها از کل درآمد جامعه محاسبه شود عددی را بدست می دهد که معین کننده فاصلۀ بین سطح درآمد این گروهها می باشد. -2منحنی لورنز: چنانچه اطالعات مربوط به درصد جمعیت را بر روی محور افقی و اطالعات مربوط به درصد درآمد را روی محور عمودی نشان دهیم می توانیم بر اساس اطالعات مربوط به دهکها یا پنجکهای درآمدی می توان نموداری را بدست آوریم که منحنی لورنز نامیده می شود. می دانیم که بر روی خط45درجه طول و عرض برابرند یعنی مث ً ال % 10افراد جامعه %10درآمدها را بدست می آورند.در نتیجه این خط را خط برابری می نامیم.هر چه منحنی لورنز به خط برابری نزدیکتر باشد توزیع درآمد در جامعه برابرتر خواهد بود و برعکس . ‏A درصد درآمد خط برابری ‏B ‏O درصد جمعیت ضریب جینیGini( : )Coefficatient چنانچه نسبت مساحت بین خط برابری ومنحنی لورنز را به مساحت مثلث OABتقسیم کنیم عددی بدست می آیدکه بین صفر تا یک قرار دارد هرچه این عدد به صفر نزدیکترباشد توزیع درآمد برابرتر خواهد شدوهرچه به یک نزدیکتر شودتوزیع درآمدنابرابرتر می شود. به این ترتیب معیاری عددی برای سنجش برابری در توزیع درآمد حاصل می آید. ضSSریSبجSینی= مSساحSتبSSینخSط بSSراSبریو مSنحنیلSSورSنز <0 < 1 مSساحSتOAB متغیر سطح یا انباره ای Stock( : )Variables متغیرهایی هستندکه دریک لحظه اززمان قابل اندازه گیری میباشد مانند :موجSودی سرمایه کشور ،اقالم ترازنامه یک شرکت. متغیر جریانی )Flow Variables( : این متغیرها در طول زمان قابل اندازه گیری اند مانند :سرمایه گذاری ،تولید ناخالص ملی. مثال) چنانچه بدانیم تولید ناخالص داخلی 20واحد از تولید ناخالص ملی بزرگتر است: او ًال – آیا این پدیده ممکن است اتفاق بیا فتد. ثانیاً-مفهوم آن چیست. ‏GNP m = GDP m + A بله -زیرا ممکن است خالص درآمد عوامل تولید از خارج منفی باشددر اینجا مفهوم آن است که درآمدی که اتباع کشور از خارج بدست آورده اند 20واحد کمتر از درآمدی است که خارجیان از کشور مد نظر کسب نموده اند. مثال)با توجه به اطالعات زیر GDP fو NNIرا محاسبه کنید. 1200 100 مصرف خصوصی تغییر در موجودی انبار 3800 صادرات 250 خالص مالیاتهای غیر مستقیم خالص درآمد عوامل از خارج 0 تشکیل سرمایه ثابت ناخالص هزینه های مخارج دولت واردات استهالک 500 10000 3300 450 GDP GDP m GDP m m = C + I+ G + (x-m) =3300- 3800+10000+500+100+12000= 23100 = GDP f+ Ti GDP f = 250-23100 = 22850 NNI = GNI – D – Ti NNI =250-450-23100 = 21100

51,000 تومان