صفحه 1:
صفحه 2:
بسم الله الرحمن الرحيم
صفحه 3:
منبع درسی
معارف اسلامی i)
علیرضا امینی»محسن جوادی
ویراست6
نشر معارف
PF Ge
قم
©0066
تلفن 0006و
صفحه 4:
مدرس
محمد سرگل زائی
دکترای الهیات ادیان و عرفان
تدریس در دانشگاه های آزاد»علمی
کاربردی و مراکز آموزش عقیدتی
وزارت دفاع از سال 4906
ial سس کانال تلگرا ام
@vwuca_woerkat
صفحه 5:
فصل دوم
امامت
(لمام شتاسي
صفحه 6:
گفتار اول
ولایت پیامبر اکرم ص
صفحه 7:
0
مقدمه
بر مبناي جهان بيني توحيدي» از آنجا
که خداوند مالك تمام هستي است
سررشته و اختیار هستي نیز به
دست اوست . شخص مومن که
براي خداوند چنین منزلتي قائل
است» همواره او را ولي و
.اختیاردار خود مي داند
صفحه 8:
كسي كه اين حقيقت را كه غير
از او هيج ولي و صاحب
اختياري وجود ندارد» درك
کرده باشد» خود را در سایه
سار ولایت او قرار مي دهد و
خداوند نیز ولایت خاص خويش
.را از او دریغ نمي کند
صفحه 9:
كسي که ولایت خداوند را در عمل
نپذیرفته و از مسير حق خارج شده
باشد» بي پناه خواهد ماند. او که به
ربوبیت خدا گردن نمي نهد»
مولايي نخواهد داشت و جز
پذیرفتن ولایت شیطان راهي پیش
.پاي او نیست
صفحه 10:
مومن و جامعه ايماني که خدا را
ولي خود قرار داده است. نباید
ولایت کفار را که از ایمان به
او روگردانده اند» پذیرا باشد
كسي که چنین گروهي را به
ولایث برمي گزیند بر خود و
خداي خود ظلم کرده است
صفحه 11:
فرماتبرداري از غیر خدا
نقض و لایت خداوند است»
زیرا اطاعت از طاغوت. با
ایمان سرسازگاري ندارد
صفحه 12:
نشانه ي پذیرش ولایت خداء در
عرصه عمل فردي» تن دادن به
احکام او است و در صحنه
اجتماع نیز دل نبستن به غير
قانون الهي است
صفحه 13:
پذی > له ۰
وی غير از قانون
١ ورزیدن به =
تشريعي او است و از آنجاكه .
بو 3
useing
ست» ظلم به او
محسوب مي شود
صفحه 14:
مبناي هرگونه تصميمي در
جامعه مؤمنان بايد خدا و
احکام او باشد» و باید
هرگونه اختلاف با رجوع به
دين خدا حل و فصل شود
صفحه 15:
حکومت اسلام» حکومت قانون
است ,در این طرز حکومت»
قانون» حکم و فرمان خدا است
اسلام» یا فرمان خداء بر همه ي
افراد و بر دولت اسلامي
,.حکومت تام دارد
صفحه 16:
بر مبناي جهان بيني توحيدي حق
حاکمیت و ولایت در انحصار خداست
و كسي که در مصدر حکومت قرار
مي كيرد به واقع در ولايت خدا
دخالت كرده است .بنابراين اعمال
ولايت نيز در انحصار كسي خواهد
بود كه مجوز جنان ولايتي را از سوي
خداوند» داشته باشد
صفحه 17:
مفهوم 5 6
in Rete
ce مايه ين است كه
ولي ات انحصاري 1 از
قي ان الست خا
ىت ۱ : ‘ lad, 3
لت را طريق اذ: وند
۱ . وه خا ra
1 - به
مي دهد |
عمال
صفحه 18:
در قرآن کریم از جعل
حکومت براي حضرت
داوود یاد شده است و وي
از سوي خداوند اجازه
مييابد كه ميان مردم حکم
راند
صفحه 19:
حاکمیت ذاتا و اصالتا از آن خداوند است
و انسان ها به هیچ روي داراي حق
ذاتي براي حاکمیت نیستند که آن را از
Gy yb قرارداد اجتماعي یا رضایت به
ديگري واگذارند .آنان اگر حقي داشته
باشند» حقي است تبعی که خداوند به
. ایشان Lhe فرموده است
صفحه 20:
آزادی انسان
خداوند اگرچه داراي حق حاکمیت و
تصمیم گيري براي همگان است»؛
انسان ها را مجبور به پذیرش ولایت
خود نکرده است .از أبن روحق
حاکمیت خدا با آزادي انسانها منافات
ندارد . زیرا انسان ها در پذیرفتن »
ولایت خداوند بر خود مختارند
صفحه 21:
مناصب پیأمبر ص
پیامبر ص افزون بر ابلاغ وحي که
همان منصب رسالت است» مضامین
وحي را نیز براي مردم تبیین مي نمود
و قرآن را براي مردم تفسیر مي
کرد .ایشان در تفصیل و تفسیر وحي»
بري از اشتباه و خطا بود و خداوند
نيز مردم را تكليف فرمود : كه هر
.آنجه وي مي فرمايد بدان عمل نمايند
صفحه 22:
سنت نبوي که همان گفتار و
کردار پیامبر است» مبناي عمل
مسلمانان قرار گرفت و پیامبر
اکرم افزون بر رسالت داراي
نقش مرجعیت علمي نیز بود»
يعني در تفسير دين و ديدكاه
.شار ع» مرجعيت داشت
صفحه 23:
پیامبر ص علاوه بر منصب رسالت
و مرجعیت علمي داراي ولایت
نیز بود» يعني بر مسلمانان نوعي
صاحب اختياري و سرپرستي
داشت. مادامي که پیامبر در جامعه
حضور داشت. به مقتضاي ولایت»
رهبر مردم بود و ریاست عام UT
را بر عهده داشت
صفحه 24:
در زمان رسول الله ص فقط اين
طور نبود كه قانون را بيان و ابلاغ
.رسول الله ص مجري قانون بود
اينجاست كه تشكيل حكومت و
برقراري دستگاه اجرا و اداره
. لازم مي آيد
صفحه 25:
اعتقاد به ضرورت تشکیل
حکومت و برقراري دستگاه
اجرا و اداره» جزئي از ولایت
است .رسول اکرم ص در ily
تشکیلات اجرايي و اداري
.جامعه مسلمانان قرار داشت
صفحه 26:
در اسلام دستوراتي وجود دارد که
از سويي عمل به آنها اجتناب ناپذیر
است و از سوي دیگر بدون وجود
يك حکومت صالح قابل اجرا نیست
و خداوند با ولايتي که به پیامبر
خود داده بود» تنها او صلاحیت
. چنین منصبي را داشت
صفحه 27:
:او وظیفه داشت
.مردم را برليجهاد بسیج کند -0
با کفار و منافقان Oe US Age
در ميان آنها نظام داورهو قضاوتوا-©
.بكستراند
.نظام اخذ ملیات برپا دارد-م
اين وظايف و ده ها وظيفه ديكر نه از آن جهت
است که او صرفا رسول و پیام آور است. بلکه
از آن رو است که ولایت مسلمانان را نیز بر
عهده دارد
صفحه 28:
دیانت اسلام يك دیانت
عبادي تنها نیست و همین
طور يك مذهب و دیانت
سياسي تنها نیست» هم
.عبادي است وهم سياسي
صفحه 29:
پس از پیامبرص
منصب رسالت پیامبر با رحلت ایشان پایان یافت
اما در مورد منصبهاي مرجعیت علمي و ولایت
:ایشان دو نظر وجود دارد
دیدگاه نخست که از اکثریت برخوردار بود» .4
وحي قرآنو بیان پیامبر را كافي مي دانست و
بعد از بيامبر برليكسي شأن مرجعيت
معصومانه قائل نبود و نیز بر اين باور بود که
پیامبر شخص خاصي را برلياجرليدین در نظر
نگرفته است» يعني حکومت اسلامي متولي
خاصي ندارد
صفحه 30:
دیدگاه دوم که نظر اقلیت
است بر اين عقيده بود كه دو
منصب ديكر باقى است و
بيامبر ص جانشيناني دارد
كه مرجعيت علمى و ولايت
.را بر عهده دارند
صفحه 31:
گفتار دوم
مرجعیت و خلافت
از دیدگاه اهل سنت
صفحه 32:
: دیدگاه اهل سنت درباره مرجعیت علمي
به اعنقاد اهل سنت» پیامبر اکرم همه آنچه را
كه براي امت اسلام و شناخت دين لازم و
كافي است» از زبان وحي و در قالب سنت
خويش باز كفته است .با وجود اين در سال
هاي بعد از وفات بيامبر »به تدريج اين انديشه
كه صحابه بيامبر در تفسير دين از صلاحيت
برخوردارند و وظيفه صيانت از دين بر عهده
. آنان است» قوت گرفت
صفحه 33:
بي تردید در میان صحابه» انسان هاي
برجسته اي بودند که نقش آنان را در
انتقال و تبيين سنت بيامبر به نسل بعد
از خودء نمي توان ناديده كرفتء اما
اين واقعيت را هم نمي توان ناديده
كرفت كه تنها هم زماني عده اي با
بيامبرص نمي تواند مبناي صلاحيت
.علمى و اخلاقي آنان باشد
صفحه 34:
ت بسیا
مجتهد دانستن صحابه» تأثیرات بسیار
سم نهاد .بر
1 4: بر جامعه اسلامي iy
ذ تدوز فاق Spal deals :
aa ده کب الاب اي
سل علمي در زمان
ب شود ار با اندیقه هاي
هئ سوا .الى + 9 ۱
مع كرايانه خود به امر تفسير
.اسلام مي پرداخت
صفحه 35:
جریان مرجعیت ديني از نگاه اهل سنت
بعد از بيامبر اكرم در راهي قرار گرفت
نبودند . علامه طباطبايي» اسلام شناس
معاصرء جریان مزبور را اين گونه
ارزيابي مي کند :تألیف و کتابت در میان
صحابه ممنوع و قدغن بود و در شعاع
كلمه ” حسبنا كتاب الله“ خود را از هر
صفحه 36:
صحابه به نشر حدیث پرداختند و
مصدر تعلیم و تربيت قرار
گرفته و علم حدیث را به اوج
عزت و مرغوبیت رسانیدند
GS! عواملي این احادیث را از
.ارزش واقعي انداختند
صفحه 37:
عواملي که باعث شدند حدیث ارزش واقعي خود
: را از دست بدهد عبارت بودند از
نبود روح تحقیق در عامه صحابم)
ممنوع بودنبحث و انتقاد در معارفهيني 0۰
قدغن نمودنکتابت و تالفاز سوي خلفنده
پیدا شدن عده قابل توجهي از ظاهر الاسلام-6
هاي اسرائيلي که اخبار و معارفانبياي سلف را
.آنطور که دلشان مي خواست. نقل مي کردند
صفحه 38:
اقبال بیرون از حد و اندازه عموم
مسلمین به حدیث و محدئین» جمعي
از جاه طلبان و سودپرستان را
براي کسب امتیازات اجتماعي
تطمیع نموده و وادار میکرد که از
هر مصدری حدیث تهیه و جعل
صفحه 39:
بنا بر اين يك رشته احادیث مجمول یا
ضعیف» جزء احادیث مقبول شمرده
شد و خرافات بسياري داخل معارف
اسلامي گردید و در اثر ممنوح
بودن کتابت و تألیف» کمیت قابل
توجهي از احاديث به دست
.فراموشي سيرده شد
صفحه 40:
با وجود اینکه تعداد صحابه تا حدود
0 نفر ضبط کرده اند؛
احادیث و رواياتي که از آنان به
یادگار مانده از چند صد روایت
فقهي تجاوز نمي كند و روي هم
رفته از هر صد صحابي 6 يا ©
. حديث بيشتر در دست نيست
صفحه 41:
كمي احاديث و مدارك فقهي و ابهام
ادله استنباط اثر نزديكي كه بخشيد
اين بود كه فتاوا و آراي مختلف و
متناقض زيادى در ميان فقها بيدا
شد و به فاصله کمی مسئله عمل به
«قیاس» و «استحسان»» رواج
. یافت
صفحه 42:
پیدایش اين دو طریقه به واسطه کمبود محسوس
وسایل استنباط طبيعي و ضروري مي نمود.
پس از چندي براي جلوگيري از هرج و مرجي
که افکار فقهي به وجود آورده بود» به فتاوا و
آراي 6 نفر از فقها(مالكي» شافعي ابوحنیفه و
احمد بن حنبل) اجماع کردند و در نتیجه بحث و
انتقاد علمي جاي خود را به جمود و خمود داده
و اجتهاد به تقلید بي چون و چرا مبدل گردید و
تا عصر كنوني» نظر آزاد در يك مسأله فقهي
.بدعت شمرده مي شد
صفحه 43:
J جتماعی از نظر اهل سنت
ar
“2 i
ae : اهل سنت
1 بر اين عق ee
رن ی ید
ات
۱ 6 ي است» a
5 ۳
نديدند كسي بر اين مذ ۱
مدصب
صفحه 44:
بدین ترتیب گرچه مشروعیت
حکومت مبتني بر آذن الهي است»
شریعت اسلامي این منصب را در
اختیار شخص خاصي قرار نداده
است و اين منصب ديني از راه
هاي مختلف زير به حاکم و خلیفه
. منتقل مي شود
صفحه 45:
Adsl) yal pies او-0
نصب(خلیفه دوم)-6
شور ا(خلیفه سوم)-9
ب یعتصومیل(خلیفه چهارم) -6
غلبه(معاويه)-6©
صفحه 46:
دیدگاه معروف اهل سنت این
است که خلیفه ممکن است
حتی صلاحیت اخلاقي
نداشته باشد» اما سلب
عدالت» ولایت او را اسقاط
ر.نمي کند
صفحه 47:
نووي عالم و محدث معروف قرن
: م7 اهل سنت مي كويد
همه اهل سنت از فقها و محدثان و
متكلمان بر اين عقيده اند كه » خليفه
و حاكم به دليل فسق و ظلم و تعطيل
احكامخداء عزل و خلع نمي شود و
.خروج و قيام عليه او جايز نيست
صفحه 48:
خلافت از نگاه اهل سنت مقام
اجرا و ریاست و حکومت
است و صرفا شأني جز مقام
حكومتي ندارد .خليفه از مقام
و منزلت قدسي برخوردار
ليسلا
ا
صفحه 49:
اهل سنت بر این عقیده اند که امامت» جزء
فروع و نه اصول دین قرار گرفته
است .وقتي گفته شود مقام خلافت و
امامت» امري است در حوزه عمل مردم»
خلافت چهره اي زميني پیدا مي کند و در
دایره افعال انسان ها مي گنجد .در مقابل»
وقتي خلافت و امامت منصبي خدائی
باشد جایگاه آن علم کلام ميباشد
صفحه 50:
.نصب امام و خليفه از نظر اهل سنت
از نظر اهل سنت» مسأله خلافت داراي
جنان اهميتي كه نياز به بيان دين و
بيامبر داشته باشد» نيست .آنان كاه به
اين كفتار منصوب به بيامبر نيز استناد
مي كنند كه فرمود انتم اعلم بشؤون
دنياكم : شما در مورد امور دنيايي
.خود از آكاهي بيشتري برخورداريد
صفحه 51:
برخي نیز گفته اند که عدم
بیان پیامبرصی از آن رو
است که وي آن را به
صاحب نظران واگذار کرده
است. نه اینکه در اين مسأله
صفحه 52:
گروهي نیز بر اين باورند که چون
حکومت در زمان هاي مختلف شکل
هاي گوناگوني مي پذیرد» پیامبر
صلاح امث خود را در اين دیده است
که امر حکومت را به مردم واگذارد تا
طبق مقتضیات زمان خود نظامي
سازگار با روحیات و وضعیت
.اجتماعي خود برگزینند
صفحه 53:
اهمال امر امامت یا واگذاري
آن به امت که از طرف اهل
سنت بیان شده است با
ضرورت هاي برخاسته از
واقعیت هاي اجتماعي آن
. عصر چندان سازگار نیست
صفحه 54:
عمق روحیات قبیله گرايي و تعصبات
قومي حاکم» و توطئه هايي که از ناحیه
عصر. دولت نوپاي جامعه اسلامي را
تهدید مي کرد و نیز تحرکات قبایل عرب»
ظهور مدعیان دروغین و گسترش حرکت
هاي ارتدادآمیز و مسائلي از اين قبیل»
نظریه ي اهمال نص را بسیار تضعیف
مي كند
صفحه 55:
اگر روش «انتخاب» امر مرسومي در
آن عصر( زمان پیامبر )بود» مي توان
پذیرفت که مسأله قدرت حاکم» چنان
نهادینه و قانونمند بوده است که مردم
به طور طبيعي به وظیفه خود عمل
مي کردند و از اين طریق خطري
جامعه اسلامي را تهدید نمي كرده
ءاست
صفحه 56:
اما با اندگ تأملي در واقعیت
هایتاريخي آن دوران و نوع
روابط اجتماعي موجود در آن
عصرء روشن مي شود که شیوه
«انتخاب» اساسا معهود و معمول
نبوده است و نوع. به حکومت
رسيدن سه خليفه اول نيز اين اين
.حقیقت را آشکارتر مي كند
صفحه 57:
واقعیت خلافت
مطابق دیدگاه هاي نظري Sal سنت»
کارکرد خلیفه بیرون از اجراي
مقررات ديني نیست. اما منزلئي که
oul براي صحابه قائل بودند وعدم
لحاظ شرط مصونیت بالاي اخلاقي و
علمي در حاکم» راه را براي اشتباهات
بسياري در روند حاکمیت اسلام گشود
و خلافت را مبدل به سلطنت نمود
صفحه 58:
امام علي عليه السلام تحولات سالهاي
بيش از خلافت خود را مثبت ارزيابي
نمي كند و منشأ همه اين نابساماني ها
را دوري حكومت از مركز حقيقي
فضايل يعني اهل بيت بيامبرص مي
داند .ايشان مشكل را از آنجا مي دانند
كه رهبري جامعه؛ از مكان اصلي خود
.دور شد
صفحه 59:
از دیدگاه شیعبان» از آنجا که
بزرگترین اشتباه در استقرار
مرکز قدرت و مسیرخلافت
صورت گرفته بود» به تدریج
حار مت اسلامي به امپراتوري
صفحه 60:
گفتار سوم
مرجعیت دینی
امامان از دیدگاه
صفحه 61:
امامت از ديدكاه شيعه
امامت از ديدكاه شيعيان كاركرد متفاوت
با خلافت از منظر اهل تسنن دارد
خليفه از نكاه اهل سنت» شخصي است
كه صرفا حكومت مي كند و رهبري
اجتماعي را بر عهده دارد» اما امامت
منزلتي است ديني و ادامه ي مناصب
.بيامبر ص
صفحه 62:
امام داراي مرجعیت ديني است و
گفتار و کردار او براي فهم دين
منبع و سند محسوب مي شود» و
تفسیر حقيقي دین را عهده دار است
و نیز از طرف خدا داراي ولایت
است و امر تدبیر مردم به او سپرده
| شده است
صفحه 63:
بنابراین خداوند هدایت و ولایت
معصومانه امامان را در کنار
دستورات و معارف وحياني
قرار داده است و همان طور
كه دين جنبه الهي دارد» امام
.نيز بايد بعد الهي داشته باشد
صفحه 64:
مرجعیت دینی امامان
شیعه بر اين باور است که امر تفسیر و
تبيين و بيان فروع دين بعد از بيامبر با
همان کم و کیف» بر عهده امامان است
. یعنی همان گونه که پیامبر معارف
دینی را از منبعی خطا ناپذیر گرفته در
اختیار مردم میگذاشت و آنان را تفسیر
منصب را دارا هستند
صفحه 65:
امامان معصوم همان عالماني
هستند که علم خود را
وامدار کسب یا اجتهاد
نیستند» به همین دلیل امکان
راهيابي خطا به دانش آنان
منتفي است
صفحه 66:
بيغمبر از هيج فرصتي كوتاهي نكرد و
خيلي چیزها را تعلیم داد ولي با توجه
به تاریخچه مکه و مدینه پیامبر و
گرفتاري ها و مشاغل زيادي که ایشان
داشت» مسلم اين مدت وافي نبود که
همه احکام اسلام را براي همه مردم
بیان کند و امکان ندارد که چنین ديني»
ناقص بیان شده باشد
صفحه 67:
بنابراين بايد كسي يا كساني در ميان
اصحاب بيامبر وجود داشته باشند كه
اسلام را به تمام كمال از بيغمبر
گرفته و شاگردان مجهز ايشان باشند
كه بعد از رفتن او از نظر توضيح و
بيان اسلام نظير وي باشند بايد لااقل
براي مدتي كارشناسان الهي در ميان
مردم باشند كه اسلام را به خوبي به
.مردم بشناساند
صفحه 68:
امامت و ختم نبوت
نكته بالا با نظریه ختم نبوت و دين کامل
: منافاتي ندارد» زيرا شيعه مي كويد
وحي كرده و نه بيامبر آنها را براي مردم
ناقص بيان كرد. بيغمبر كاملش را بیان
کرد لیکن باگذشت زمان مسائل جديدى
پدید آمد که امامان معصوم ع آنها را بر
اساس قرآن تبیین کرده اند
صفحه 69:
: سید مرتضي مي كويد
ملاك اهل سنت در مسأله امامت با
ملاك ما شيعيان فرق دارد »ملاك ما
براي ضرورت امام» حفظ شریعت
است.ما مي كوييم دين نگهبان مي
خواهد و اين نگهبان یا مردمند یا
. امام
صفحه 70:
شق اول ممكن نيستء بنابراین امامي
لازم است و گرنه لازم مي آيد كه
امر دين مهمل و رها گذاشته شده
باشد .براي اينكه شرع رسول الله
بعد از رحلت ايشان دستخوش تغيير
و تبديل نشودء بايد كسي شريعت
.ايشان را نظارت و پاسداري کند
صفحه 71:
عبدالجبار» مطابق نظر اهل سنت»
قرآن و سنت را در پرتو اجتهاد
مجتهدان كافي مي داند» اما سید
مرتضي معنقد است بايد در ميان
مردم شخصیت عاري از خطايي
باشد .حافظ دین نمي تواند معصوم
نباشد» چرا كه در آن صورت دين
.از تغيير و تبديل ايمن نخواهد ماند
صفحه 72:
آمادگي كافي نداشتن
مردم براي حفظ دين
سر لزوم مرجعيت
صفحه 73:
آنچه ائمه مي گویند مستند به پیغمبر است»
نه به اين شكل كه بيغمبر به آنها تعليم
كردء بلكه به آن شكلي كه علي عليه السلام
فرمود ” بيغمبر بابي از علم به روي من
باز كرد كه از آن باب هزار باب ديكر باز
شد "ما نمي توانيم تفسير كنيم كه اين
ارتباط جكونه بوده است» همان طور که
نحوه تلقی وحي را نمي توانیم تفسیر کنیم
صفحه 74:
در حدیث ثقلین» کتاب و عترت دو
گوهر گرانبها است که از پیامبر باقي
مانده است .کتاب همان مفاهیم وحياني
است و عترت نیز همان نگاهبان و
حافظ و مفسر قرآن است جایگاه
مرجعیت ديني امامان از اين حدیث به
خوبي روشن مي شود
صفحه 75:
گفتار چهارم
رهبری و ولایت امامان
صفحه 76:
ولایت امامان از دیدگاه عقل
به حکم عقل جاي هیچ تردید
نیست که با حضور افرادي که
به لحاظ فضائل علمي و اخلاقي
در اوج قرار دارند» ولایت
افراد دیگر مورد رضایت
. خداوند نباشد
صفحه 77:
چون صاحب منصب امامث کبرا» بر
اساس علم لدني که خطاناپذیر است»
مي تواند جامعه را به نحو احسن اداره
دارد» نوبت به ديكران نمي رسدء چرا
که شعاع آگاهي دیگران محدود است و
دانش آنها بر اساس ظن و گمان و در
معرض خطا و اشتباه است
صفحه 78:
بر پایه استدلال عقلي ولایت
معصوم. نيازي به نصوص
خاصي که به صراحت ولایت
علي عليه السلام را مستند و
ثابت مي كند» نداريم بلكه اصلح
بودن او براي استدلال» كافي
.اسثت
صفحه 79:
۰ خ مفید
شیخ مفید عالم بزر 4 -
شوه بر امامت حضرت علي 2
الع امال كرد اس ا
= اج سناد نمي كلذ بلك
١ ص مربوط بك aoe
امم على ع اما نمي كد بلك ديل
.او
صفحه 80:
آیه اولی الامر
طبق آیه اولی الامر بعد از
پیامبر باید كساني باشند که
مانند وي از منصب ولایت
برخوردار باشند و مردم نیز
. اطاعت را گردن نهند
صفحه 81:
از طرفي نمي توان گفت اولي الامر
همه آنهايي هستند که عملا در
خارج» اين منصب را بر عهده
دارند» زيرا نمي توان پذیرفت
خداوند به مردم دستور داده است
که از همه كساني که مدعی
,و لایتنده اطاعت کنند
صفحه 82:
آیه ولایت
طبق آیه ولایت»همانا ولي و
سرپرست مسلمانان بعد از خدا و
پیامبر» همان مومني است که در
حال نماز» صدقه پرداخت. اين
رفتار به اذعان و شهادت منابع
روايي و تفسيري شيعه و سني» از
.امام علي عليه السلام سرزده است
صفحه 83:
رو شن ترین گفتار پیامبرص
درباره امامت» همان حديث
مشهور غدیر است که بیش از
0 صحابی آنرا روایت کرده و
alle GOO ayia اسلامى شيعه و
سنی آنرا در کتب خويش مطرح
نموده اند
صفحه 84:
در اصل وقوع حادثه غدیر و
ابلاغ جنين پيامي از طرف
پیامبرص تردید و اختلافی
نیست و اگر اختلافي میان
شیعیان و اهل سنت هست. تنها
. در فهم محتواي اين ola است
صفحه 85:
شیعیان بر اين باورند که محتواي پیام» نصب
علي عليه السلام به منصب ولايت و
سريرستي مسلمانان است و برخي اهل
سنت نیز در توجیه اين پیام» بر اين باورند
كه ولايت در حديث غدير به معناي خلافت
و سرپرستي نیست. بلکه پیامبر با این اقدام
خواسته اند علي علیه السلام را به عنوان
فردي که باید مورد علاقه و احترام همگان
,باشد» معرفي نمایند
صفحه 86:
از نظر شیعیان در لين حديث
شواهد و قرايني است که
ترديدي باقي نمي گذارد که
حادثه غدیر به منزله اعلام
رسمي خلافت حضرت علي
ع بوده است
صفحه 87:
دستوربيامد توقفمسلميندر
۱ امبر ص به تولف ۰
روزیگرم و نز
= م و نزوللیه لکما لهینپساز
لقرا ف
J :
مار موف جارس از مردم بر-8
۰ > 1 اه 31 1
استخويشقبلاز
۱ ۱ 5 حديتغقدير
ae a ۳
صفحه 88:
قبول و بيعت مردم
حق حاكميت امامان بر اساس
حال» اين حق مسلم و قطعي»
زماني مجوز اقدام حضرت
مي شود كه مردم را براي
پذیر ش حاكميت حقء آماده
صفحه 89:
امام علي عليه السلام با وجود اینکه
به وصيت بيامبر در اثبات حق خود
استناد مي کند» در مقابل معاويه كه
منکر چنین حقي است. به گونه اي
.را دلیل مي شمارد
صفحه 90:
ولایث معنوی امامان
صفحه 91:
امام در نگاه متکلمان شيعي» وظایف
پيامبر اکرم را بر عهده دارد و در
عین حال» وظیفه اجراي احكام دين
خدا را نیز بر عهده دارد .اين دو
منصب مبتني بر جعل و اعتبار است
يعني تا از طرف شارع چنین
مسئوليتي به شخصي داده نشود» آن
نقش را بيدا نمي کند
صفحه 92:
امام افزون بر این دو منصب داراي
شخصيتي است که او را از موقعیت ویژه
اي برخوردار مي کند .اين همان منزلت
درباره حضرت | براهیم از آن یاد مي
کند .از نگاه قرآن» این منزلت در دسترس
كساني قرار مي كيرد كه به بالاترين
مقامات معرفتي يعنى يقين دست يافته باشند
و افزون بر آن» وظيفه بندگي خود را به
بهترین وجه ادا کنند
صفحه 93:
وَجَعَلنَا مِنْهُمْ أَنِمَةٌ َهْدُونَ بأَمْرِنَا لَمًا
َبَرُواوَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقنُونَ
سجده 60
و جون شكيبايى كردند و به آيات ما
يقين داشتند» برخى از آنان را
بيشوايانى قرار داديم كه به فرمان
ما [مردم را] هدايت مىكردند
صفحه 94:
صبر و استقامت بر عبودیت است»
آنگونه که پیامبران بزرگ از عهده آن
بر آمدند و یقین» شرط دوم براي
رسیدن به اين منزلت است .مراد از
معرفت بسیار بالايي است که نمونه
اي از آن را قرآن در مورد حضرت
ابراهیم ياد مي كند
صفحه 95:
آنگاه که خداوند حضرت ابراهیم را مي
آزماید و او از عهده امتحانات الهي
خوبي بر مي آید» مقام امامت را به
وي عطا مي فرماید.حضرت ابراهیم
براي رسيدن به يقين» ملکوت آسمان
هاو زمين را مشاهده كردء مشاهده اي
كه موقوف به مرتبه اي ممتاز از حيث
.معرفت است
صفحه 96:
برخي ان معجزات و کرامات اولياي خدا که در قرآن
: آمده اند
باد مسخرحضرت سلیمان بود و به دستور او حرکت -4
مي کرد
حضرت عیسیع پرنده ليمي ساخت و به اذنخدا در-ه
آنمي دمید و به اذنخدا حیات مي يافت و نيز كور
مادرزاد و افراد دارايمرض پيسي را به اذنخدا شفا
مي داد و مردگان را به اذنخدا از قبر زنده
خارج مي کرد
حاضر گردنتختملکه سبا توسط عاصفبن6
Woo
صفحه 97:
امام مي تواند گاه در حوادث جهان آن چنان که
مي خواهدء به اذن الهی تصرف کند .امامان که
از طهارت روح و معرفت شهردي و قدرت
بالاي نفساني برخوردارند» بر عالم کائنات
تسلط دارند .ائمه همان گونه که بر عالم کائنات
اشراف دارند» بر انسان ها نیز ناظر و چیره اند
و به همین جهت. مزمنان دل در گرو ارتباط
معنوي با امامان دارند و به ایشان توسل
صفحه 98:
اين مقام» همان مرتبه ولایت باطني
امام است که بر اساس آن هدایت
عموم مومنان را بر عهده دارند و
عقده هاي آنان را مي گشایند و آنها
را از تنگنا بیرون مي آورند .اين
همان منصب خلافت کبرا است
صفحه 99:
امام در اینجا نمایانگر اوصاف
و اسماي الهي است و خليفه و
نماينده خدا بر روي زمين و
واسطه ميان خدا و مردم
است .او همان انسان كامل
است كه راهنما و رهبر حقيقي
انسان ها بر روي زمين است
صفحه 100:
قار ۳
نکاتی در باره
به
0
امامث شيعى
صفحه 101:
از آنجا که امامت منزلتي الهي است و افراد
خاصي از جانب خدا به این منظور گمارده
شده اند» تمامي امامان معصوم با بیان
پیامبر و یا با بیان امام پیشین شناسايي مي
شوند .اين به معناي آن نیست که امامان به
نحو موروثي» هر کدام فرزندي از
فرزندان خود را بر اين امر مي گمارند
بلکه بیان آنها تنها براي هدایت پیروان
.است
صفحه 102:
امامت که منصبي است الهي» در گرو سن
خاصي نیست .از این رو ممکناست فردي
. در سن كودكي نيز به اين مقام نايل كردد
صفحه 103:
از آنجا که امامان» نه به کسب علم و
اجتهاد» که به الهام و تربیت الهي»
به اين مقام مي رسند» سن اثري در
تعيين امام ندارد .از اين رو امام
نهم در هشت سالكيء امام دهم در
نه سالگي و امام دوازدهم در پنج
سالگي به امامت رسیدند
صفحه 104:
نیز در قرآن کریم به رسالت و
نبوت حضرت عيسي در
كودكي اشاره شده است .و در
مورد حضرت يحيي قرآن
كريم تصريح مي دارد كه در
سن كودكي به مقام نبوت رسيده
.است
صفحه 105:
فواید علمي - اخلاقي حضور امامان در جامعه
موقعیت علمي امامان شیعه آنچنان -)
در کانون توجه مسلمانان قرار داشته
است که در هیچ عصري» حتي
دانشمنداناحساس بي نیازیاز آنان
نکرده اند .امامان به عامان آلمحمد
,صلولاله علیه معروفبودند
صفحه 106:
موقعیت ممتاز اخلاقي امامان كه اسوه-. ©
هاي معنوي و اخلاقي در جامعه
اسلامي بودند» نقش بسزايي در تربيت
آنان داشته است. تا جايي كه كذشته از
شیعیان» عموم مسلمانان . نیز هموارد
تحت تأثیر جاذبه هاي معنوي امامان
قرار داشته اند
صفحه 107:
به برکت حضور
امامان» مکتب فكري
و سياسي شيعه شکل
كرفته. شكوفا شد
صفحه 108:
بعد از خلافت امام علي عليه
علیه السلام و پيامدهاي آن؛
اندگ اندك جمعیت شیعیان
از جریان غالب جدا مي
2
. سود
صفحه 109:
آنان که به لحاظ سياسي و تحرکات
اجتماعي» موقعيت خاصي بيدا کرده اند
در دوران امام باقر و امام صادق
عليهما السلام در قالب يك مكتبفكري
كه ويذكي اصلي آن بذيرش نظريه
امامت است و با داشتن شريعت مستقل
که مأخوذ از سنت معصومان است» در
صفحه 110:
‘suas 9
همین دوران يعذ
- 20
tet مباحث مر ۳
7 9 كيد Ss a
و نیز ‘ شاگردان کج سا
فكري 5 as 2
ص مک
۳ شيعه در جامعه پراکند
8 +
مي
صفحه 111:
در اوایل قرن دوم امام در
جامعه ي شيعي براي
سازمان دهي امو 2
شیعیان» وکیلان و
سفيراني را در ميان
.. پیروان تعیین مي کند
صفحه 112:
مردم نیز از طریق آنان» افزون بر
اخذ دستورات ديني و شریعت
اسلامي» دستورات اجتماعي خود
رااخذ مي «ثقیه» کردند .البته
امام مبني بر و رعایت مصالح
زمان» بیشتر در پي حفظ اين گروه
و تقویت بنیان هاي فكري اين
مکتب و مذهب است
صفحه 113:
در سال هايي که حکومت سلطنتي
آمویان» سخت دچار بحران مشروعیت
است» و جامعه شاهد انقلاب است. امام
مساق طرد الما تحور وخرين
شخصيتي است که اذهان را متوجه
خود ساخته است» اما ترجیح مي دهند
که از موقعیت پیش آمده در جهت
hab dads على فكري جاده لیس
استفاده کنند
صفحه 114:
شبکه روابط اجتماعي اي که در
دوران امام صادق ع در درون
جامعه شيعي شکل گرفته بود و
وجود تشكيلاتي كه ميان امام و
امت نقش نايبان و وكيلان و
سفیران را ایفا مي نمود»
حکومت وقت را نگران مي
a €
صفحه 115:
از اين رو است كه امام هفتم
ساليان درازي از عمر شريف
خود را در زندان به سر مي
برند و در غياب ايشان» جامعه
شيعي از طريق نايبان آن
حضرت به تلاش خود ادامه مي
,دهد
صفحه 116:
در زمان امام هشتم که طرفداران امام از
موقعیت بالايي برخوردارند» سیاست
حاکمان به دنبال آن بود که به گونه اي
منزلت امام و تفکر امام را تنزل
دهند .اجبار آن حضرت به پذیرش
ولايتعهدي براي پیشبرد همین سیاست
بود .اما امام در همان دوران با توضیح
نظریه امامت جامعه شيعي را با تفکر
امامت عمیقا آشنا مي کنند
صفحه 117:
بعد از امام هشتم نقطه عطفي
در جامعه شيعي پدیدار مي
گردد و آن « امامت در سن
كودكي » است و پیروان و
معتقدان به امامت با امتحان
سختي روبرو مي شوند
صفحه 118:
در دوران سه امام نهم» دهم و
« امامت در سن كودكي » خو
كرفت .افزون بر آن مردم در
اين دوران» به حضور كوتاه و
منقطع امام عادت كردند و براي
دوران غيبت آماده شدند
صفحه 119:
گفتاز, ففتم
امام غائب
صفحه 120:
با رحلت امام عسگري» فرزند
ایشان به امامت رسید و «
عثمان بن سعید » که عهده دار
بي كيري امور امام يازدهم
بود» از جانب امام مهدي عج
در اين سمت باقي ماند
صفحه 121:
در دوران غیبت صغرا چهار
نفرء به نوبت عهده دار نيابت
اصلي ازء امام غايب
بودند :عثمان بن سعيد
عمري »محمد بن عثمان بن
سعید» حسين بن روح و علي
. بن محمد سمري
صفحه 122:
شیعیان آن حضرت» مشکلات و
مسائل خويش را از طريق اين
جهار نایب به امام عرضه مي
كردند و امام شفاهي يا كتبي باسخ
مي كفتند .در منابع شيعيء به نامه
هايي از آن حضرت . « توقيعات
« که نامیده شده» اشاره شده است
صفحه 123:
در پایان حیات آخرین نایب
غیبت صغرا پایان گرفت و
دوران غیبت کبرا که نقطه
عطف ديگري براي نظریه
امامت در نزد شیعه است»
آغاز گردید
صفحه 124:
نظریه ي امام غایب» ريشه در منابع
ديني و اعتقادي شیعیان دارد و چنین
امري از پیش در جامعه اسلامي پیش
بيني شده بود .اين مسأله از زمان
بيامبر مطرح بوده و منشأ آن رواياتي
است که آن حضرت. بشارت تولد
فرزندي را از سلاله خود داده بود که
از دیده ها پنهان خواهد شد
صفحه 125:
محدث معروف حسن بن
محبوب حدود صد سال قبل
از زمان غیبت. در کتاب
خود اخبار مربوط به غیبت
را گرد آورده است
صفحه 126:
"اما 3
عر ی
ثم آل محمد د “suse
دارد يکي طولاني و"
a ني و
يكري كوتاه
صفحه 127:
مسأله غیبت» اختصاص به
شیعیان ندلشت و در کانو ن
عقاید تمام مسلمانان قرار
گرفته بود» زیرا روایات
بسياري از پیامبر بر آن
صفحه 128:
در اعتقادات شيعي خاتمیت
پیامبر به وصایت و امامت
استمرار خاتمیت» در ولایت
.امامان معصوم است
صفحه 129:
تأکید شیعیان بر این که امامت
ظاهري است» غایب بودن امام
را نیز توجیه مي کند» زیرا
كرجه خلافت ظاهري با غیبت
نمي سازد» امامت آن را بر مي
. تابد
صفحه 130:
امام در اين دوران بسان خورشيدي
است که در پشت ابرها پنهان است»
اما همانگونه که خورشيد از يشت
ابرها نيز نظام کائنات را روشنايي
و كرما مي بخشدء امام غايب نیز
منشأ بركات و هدايت براي مردم
3
است
صفحه 131:
پروفسور هانري کربن» فیلسوف شرق
شناس فرانسوي» اعتقاد شیعه به ولایت
معنوي امام غایب را چنین گزارش مي
کند :به عقيده من مذهب تشیع تنها
مذهبي است که رابطه هدایت الهي را
میان خدا و خلق هميشه زنده نگه داشته
و به طور مستمر و پیوسته ولایت را
,زنده و پابرجا مي گذارد
صفحه 132:
گفتار هشتم
مهدویت
صفحه 133:
نظریه مهدویت در ادیان آسماني
تمام ادیان آسماني» پیروان خود را به
آینده اي درخشان نوید داده اند» آینده
اي که در آن مردي الهي و آسماني
ظهور خواهد کرد و سعادت عمومي
و صلح جهاني و خیر و برکت را
. براي همگان به ارمغان خواهد آورد
صفحه 134:
مي توان گفت بعد از
اعتقاد به خدا و نبوت و
معاد» آنچه همه اديان بر
آن اتفاق دارند» همین
اعتقاد به منجي است
صفحه 135:
قرآن كريم بشارت داده است که دين
حقي که خاتم پیامبران واسطه ابلاغ
آن است» روزي فراگیر خواهد شد
و سرانجام نور خدا در منتهاي
ظهور و حد اعلاي خود خواهد
درخشید و باطل محو و نابودشدني
.است
صفحه 136:
اين وعده الهي بيش از اين
نيز در زبور داوود داده شده
است که بندگان صالح خدا
وارث زمین خواهند شد و
سلطه خود را بر آن مي
گسترانند
صفحه 137:
تفاوت شیعه و سنی در مهدویتش
گرچه در اصل اعتقاد به ظهور
مهدي در آخرالزمان» تفاوتي ميان
فرق مختلف اسلامي وجود ندارد
اختلاف عمده شیعیان با اهل سنت
در اين است که شیعیان مصلح
موعود را همان امام غایب مي
. دانند
صفحه 138:
بدین ترتيب مهدي عج همان
امام زنده اي است كه سال
ها ميان مردم زندكي كرده
است و پیروان» حضورش
را در زندگي خود احساس
مي کنند و با او نجوا د ارند
صفحه 139:
مهدي و منجي كسي نیست که در
آخرالزمان متولد شود تا مسیر
تاريخ را دگرگون کند .از اين
دیدگاه» شخص منتظر به مهدي
موعود نزديك است و میان خود و
او فاصله اي تا ناکجا آباد احساس
.نمي كند
صفحه 140: