جغرافیا و نجوم

معماری هند

صفحه 1:

صفحه 2:

صفحه 3:
سخنی درباره زیبایی شناسی استعماری لردکرزن نلیب السلطنهء هند در سال ۱۹۰۵ قصد داشت چراغدان زیبای تزئین شده‌ای را که طرح اسلامی دارد به عمارت تاج محل اهدا کند تا آن را بالاى سنك ياد بود شاه جهان و ملکه‌اش در مقبرهء علیا آویزان کنند بعد متوجه قاهره شد که هنوز چراغدان‌های خیلی"زیبلیی در مساجد عیبی ن آویزان است. سبک عمارت تاج محل‌به صورتی است کهبه آن هندو و اسلامی می‌گویند. که در ولقع عربی است و در لن گل و بوته جانشین نقوش هندی شده است. | سرعم |

صفحه 4:
اما قبل از اينکه به موضوع چراغدان برگردیم اول به دوسازهء دیگر و ظاهرا متفاوت مربوط به همان سالها توجه كنيم. يكى از آنها تالار ياد بود ملکهء ویکتوریا در مدرس است كه اج.سى.اورين لن را در سآل م٠16‏ طراحی کرده است جنس لین بنا: ماه سنگ سرخ است. تلاش شده تا سبک عمارت‌های فلتح پوز سیکری پابنخت اکبرشاه واقع درهزار و پانصد کیلومتری شمال مدرس. اخیا شود: دومی. که در هزار پانصد کیلومتری شرق مدرس واقع است. عمارت دارالانشای سلانگور سیکریتاریت در کوالامپور مالزی است که ساخت ّن در ۱۸۹۷ به پایان رسیده (تصویر ) و سبک معماری‌اش را در همان زمان دو گونه ( اسلیمی در حد اعتدال آمیخته با ربزه‌کاری هندی ) و (اسلامی ) گفته‌اند.

صفحه 5:
تصویر ۱- درالانشای سلانگور» کوالالامپور ۳۴/۵

صفحه 6:
چه چیزی باعث شده تا لین سه شاهکار ساختمانی متفاوت با هم مشخصهء دوران استعمار باشند. به طور مثال. جستجوی کرزن برای یافتن چراغدلنی برای تاج محل با کاری که فیروزشاه تغلق "در قرن چهاردهم کرد. یعنی انتقال یک ستون مائوری از میروت به پایتخت جدیدش در قتلغ فیروزشاه. چه تفاوتی دارد؟حاکمان قبلی هم چه مغولها و چه حاکمان ویجایاناکارا ابلیی نداشتند که برای مشروعیت بخشی به حکومت‌های خویش با اشکال سفارشی حاکمان قبل از خود سازگار شوند. مسلما فیروزشاه از سرهوس یک ستون آشوکایی را از میروت‌به دهلی‌نبرده است. گرچه او نمی‌دانست که ان استوانهء سنگی بزرگ ريشه در قرن سوم پیش از میلاد دارد » اما اين سازه با ریشه‌هلیش در گذشته ء باستانی و با پیوندش با قهرمانان افسانه‌ای روزگاران کهن. هنوز نقش مهمی را ایفا می کرد .

صفحه 7:
به لین معنا که به نظام نالایق و متزلزل فیروزشاه. دست کم در چشم خود امپراتور, شلّنی می‌داد که خود فلقد آّن بود. جهانگیر هم در دژ اللّه آباد یک ستون مائوری برپا کرد که نقش برجسته‌هایی از آشوکا, سامودراگوپتا و باقی حاکمان باستانی داشت, و اسم خودش را هم با تمام عنایین سلطنتی وبا شجره نامه‌ای که‌به تیمور می‌رسید.به آنها اضافه کرد. نکتهء مهم این است که او این ستون را چند ماه قبل از مرگ اکبر و زمانی برپا کرد که وارث بی‌منازع تاج و تخت بود.

صفحه 8:
به اين ترتيب او به دو هدف رسيد: نخست بر مشروعيت سلسلهء مغولان تاكيد كردء.با لين بهلنه كه اين سلسله وآرث همان اسلاف تابناکی است که نقشی بر لَنْ ستون گذاشته‌اند. دوم بر دعوی شخصی‌اش نسبت به تاج محل و تخت پافشاری کرد. اما کرزنبا جهانگیر فرق داشت. شلید بتوان گفت که تفاوت جدی میان این دو چنثان به (هدف) کاربرد عناصر معماری شبه قاره هند مربوط نمی‌شد. بلکه تفاوت در شیومه گسترش آنها بود. از لین روست که بلید به مجموعهء انگاشته‌های زیربنایی‌ای که دربارمء (هند). (معماری) و (تاریخ) است به شدت تاکید کرد. یعنی بر آنچه بناهای هندیبریتانیایی را در قیاس با بناهای امیران پیش از عهد استعمار. تشکیل می‌داد. البته این موضوعی پیچیده است به گونه‌ای که احکام کلی و سرسری را برنمی تأبد.

صفحه 9:
درعین‌حال.می‌توان گفت که حاکمان هندی عمهما در سنت رایج معماری بومی سهیم شدند و از این راه توانستند به سبک‌ها و قالب‌هاء نظم و نسق دهند و بازنگری بدیعی در آنهابه عمل آویند و در همین حال,آنها را در چارچوبهای مغینی در آویند که‌با زمان و مکان خاصشان در هند متناسب باشد. به عنوان مثال.اکبر برخلاف دیدگاه پذبرفته شده در بیشتر نوشته‌های علمی اواسط قرن, نوزدهم. هنگلمی که شهر فلتح پور سیکری را می‌ساخت.مطمئنا برای آنکه بنابه ملاحظات سیاسی, نوعی"تزکیب یا درهم آمیزی از لین دو مذهب بسازد. عناصر ساختمانی را آگاهلنه به دو دستهء اسلامی,و هندو, تقسیم, نکرد.نمونهء, این دیدگاه,را, در دپوان خاص اج. اچ. کول می‌بينيم که با نگاهی کاملا بریتانیلیی و استعماری نوشته: یک ستون داخلی که شمای کلی و نیز جزئیلتش هندهیی محض است. اما نقوش تزئینی الامی دارد.در عوض.اکبر با سرمایه‌گذاری‌های ساختمانی خود.در سنت معماری بومی قرن شانزدهم سهیم شد.

صفحه 10:
اشکللی از لین سنت را می‌توان در جاهلیی در همان عصر و حوالی» از قبیل فلتح پور سیکری. داثتا و گوالیوردید. که حاکمان هند و مسلمان؛ هر دو لنترا به کار می‌بستند. تردیدی نیست که مردان قدر تمندی چون اکبر و جهانگیر ویا امپراتوران وبجایاناگارا می‌خواستند حکومتشان را با توسل ‎de‏ برابری جستن در اسلوبهاء در اختیار گرفتن اشیاءء و بزرگ نملیی در اشکال. واجد شکوه و جلال سلطنتهای قدیمی نشان دهند. مقیاس عظیم سازه حاکی از نیت حاکم برای برتری جستن بر حاضل کار اسلافش بود. اما همفء لین شهر باران در محدودمء قراردادهای زیبا شناختی, معینی, کار ,م ی کرند,که به_معماری»,گذشته»,ونیز به, چگونگی تعبیر گذشته برای شکل دهی‌به ساختمان سلطنتی مربوط می‌شد. این ‎pal‏ آنها را از اخلافشان ممتاز می کرد بعنی از همان بریتانیای‌هلیی که فعالیت‌های ساختمانی‌شان در هند متلّثر از مجموعهء کاملا متفاوتی از انکاره‌ها بود. ۳۴/۰ ۱

صفحه 11:
شلید بیک راه برای نملیش بخشی از لین تفاوت لین باشد که بگوییم هنرمندان و طراحان هندی می‌خواستند گذشته‌ای که آن را انعطاف پذیر و سیال می‌دانستدبه حال تبمیل کنند. لما هدف اصلی بریتانیابی‌ها این بود که حال رابه شکل گذشته جلوه دهند, بررسی خلنم وبشاکهادسای بر روی نسخه برداری در نقاشی بينشى .ير مغز را مطرح می‌کند از نظر او. هنرمندان قرن هیجدهمی در هنگام الگوبرداری از نقاشی‌های-بوندی پیش از خود. از ترکیباتی اصیل و شیوه‌های شمایل انگاری تقلید می‌کردند. اما پوشش‌ها. اثاث و عناصر معماری ,را تغییر می‌دادند تا از حال و هوای زمان خود نشلنی داشته باشد. باقی چیزها دست نخورده می‌ماند.

صفحه 12:
اگر نقاشی‌ها به لین صورت درآمدند. به خاطر این نبود که هنرمند در دام نوعی سنت (ازلی) ثلبت گرفتار شده بود. یا اينکه لین نقاشی‌ها حاصل تلاشی ناموفق برای خلق دربارمء گذشته بودند. بلکه بیشتربه لین علت بود که هنرمند حال را امتداد گذشته می‌دید و سعی می‌کردبا برداشتی خیال پردازلنه. گذشته و حال را در کارش در هم آمیزد. وبه لین ترتیب حس درستی در بیننده بیافریند. حا آنکه وقتی در اولیل قرن نوزدهم. هنرمندان برای حامیان بر یتانياد تا نقاشی‌های مغهلی متقدم زدند. اوضاع به شکل تأسف آوری به قهقرا گرایید. دیگر هنرمند. که صراحتابه او امر شده بود از چنین کارهابی نسخه برداری کند. مجللی نداشت تا پوشش‌ها. اثاث پا معماری را به روز کند.به عکس از او می‌خواستند که دیده و دانسته آثار مهجوری خلق کند. و لین آثار مشتریان بریتانیلیی رابه لين اشتباه می‌انداخت که یک اثر مغولی اصیل خریده‌اند. ۳ خود دست به کار نسخه برداری از

صفحه 13:
میل‌به ایجاد پیوند.با گذشته‌ای شکوهمند.به قوّت خود بلقى بود و به صورت اشتیاق بریتانیایی‌هابه تولید آثار پیشینیان بلند آوازهء مغول جلوه می‌کرد. در معماری نیز چنین مفههمی از فاصله و دستکاری حضور خود را هم در عمارتهای شخصی بربتانیای‌ها در هند. و هم در نحوه اخذ و ضبط.عمارتهای تاریخی" از سوی آنها: تشان داد. مثلا سوبنیتون جاکوب در ۱۸۹۰ در کتاب شش جلدی مجموعهء زیر نقشه‌های ساختمانی جیپور.( ۳۷۵ تصویر)از طرح‌های ساختمانی را که شرح مصوری از ترتیب اجزای عمارت‌های تاربخی در سرناسر شمال هند به دست منی‌داد. برای,عمارت‌های بربتانیلیی هندر جمع, آوری, کرد. بر همین سیاق,در اواخر قرن نوزدهم.و به خصوص در عهد نیابت لردکرزن» بریتانیایی‌ها اماکن تاریخی عمده هند را به دقت شناسایی و در چارچوب طرحی موسوم به پژوهش باستان سناختی هند. از آنها حفاظت کردند لما در هیچ یک از لین کارها. زمینهء تاربخی سازه‌های مذ‌کور به حساب نمی آید. | ‎rear‏

صفحه 14:
از نظر بربتانیایی‌هاء اجزای ساختمانی مطلوبشان, از جمله انواع قوس و گنبدهاء پاستون‌هاء قرنیزها. سرستون‌هاءلچکی‌ها و اجزای دیگری که در در گزیدمء جاکوب تصویر شده بودندبه هر کاری می‌امدند و در,هر جایی قابل استفاده بودند. عناصر معماری هند حاکی از نوعی هنر بیرونی شرقی بودند که بنیادی‌ترین اجزلیش نيز و قلبل تبادل بودند. آنطور که کرزن در ۱۹۰۰ در انجمن آسیایی می‌گفت. دستاوردهای هنری بزرگ هند به کلی (غیر بومی بوده وبا قافلهء فاتحلنی به لین کشور آمد که درس معماری را در ایران. آسیایی مرکزی. عربستان و افغانستان آموخته بودند.) خود برییتانيایی‌هاهم,سواربر موجی, تازه, اما,,مشلبه, هند آمده بودند.باوجود لین دلمشغولی‌های تاریخی. محافظت از بناهای تاریخی. در عمل. آنها را از زمینهء تاربخی‌شان جدا کرد. زببلیی شناسی استعماری در باستان‌شناسی اقتضا می‌کرد که بناهای تار یخی-به صورتی نیمه ویران» و ترجیحا در محیط‌های سرسبز.حفظ شوند.

صفحه 15:
معماری مستعمراتی در مالزی بیش از خود هند از این سرزمین و گذشته‌اش فاصله گرفت. شلید بتوان ویژگی بارز لین زیبایی‌شناسی را با مقایسهء طرح مساجد پیش از استعمار مالزی و مساجد ساختهء بریتانیایی‌ها به بهترین وجه مشخص کرد. طرح مساجد بومی مالزی بسیار متنوع بود.سرانجام می‌توانیم به عمارت تاج محل بازگردیم.تاج محل همیشه برای بریتانیایی‌ها اسباب دردسر بزرگی بوده است. تاج محل در ‎aly‏ بسیار زیباءمجلل و بسیار چشمگیر بود.مسافران بر یتانیلیی. از اواخر قرن هجدهم. نمی توانستند کلامی موثر برای ستایش آن بیابندبه عنوان مثال. ويليام هاجز لين كونه از تاج معل می‌نوبسد: ‎onl)‏ بناسبه دليل برخوردارى از كمال مصالح و كيفيت متعللى كار. بسياز زبباست و عظمت. وسعت و شكوه فراكيرش همتا ندارد. مصالح خوب. اشكال زيبا و تقارن كلى.به همراه انتخاب.به جاى محل آن را بسيار برتر از هر جه بيش تر به جشم ديدهام نموده است.)

صفحه 16:
مسلما بخشی از جاذبهء تاج محل ناشی از شیومء آمیختگی ارزش‌های هنری اروپلیی. از قبیل تعادل و تقارن در لین عمارت است. و نیز متأثر از موفقیت ببیع آن در باغی است که به باغ ملی می‌ملند. وبه علاوه, ناشی از پیوندهای خیال انگیزش با شاه جهان و ملکه اوست. در عین حال. جذابیت نبا تصویر شرق ارتباطی ناگیسستنی دارد.. همان طورکه ویلیام امرسون معمار می‌نوبسد: موقعیت خیال انگیز. درخشش خیره کننده. آرایه‌های فراوان و.. جلومء گستردهء غنا در تزئینات تاج محل باعث مین "شود که لين بنا تا جلیی والاتر از سایرین داشته باشد. تا حدی که شلید یک قفقازی.بی احساس_هم,در مواجه با ّن بتولند درکي از عاطفهء شاعرانه و متعللی لین شرقی‌های دلپنیر داشته باشد.رسم تماشای مهتاب نیز که مسلما در ساخت آن مد نظر بوده. به این تاثیر نامتعارف قوّ بود. تا حدی که تاج محلبه چشم ناظران اروپلیی از شرق آرملنی حکابت می‌کرد. شرقی که از هند جدا بود و همان ارزش‌هلیی را عرضه می‌ کرد که به زیبایی شناسی استعماری شکل می‌داد. | ‎Tg‏

صفحه 17:
خلاصه اينکه از مسجد کوالاکانکسار تا عمارت تاج محل يك قدم بيشتر راه نبود. تاج محل همهء فکر و ذکر کرزن نلیب السلطنه را به خود مشغول کرده بود.او هر سال به آگرا می‌رفت و آنطور که خود با افتخار اذعان داشته. شخصا بر مرمتش نظارت می‌کرد و برای هر کار کوچکی دستور می‌داد. او تصمیم گرفته بود لن را همان طوری بسازد که به نظزش باید چنان باشد.او لمر کرد گل‌های پر زرق و برق انگیلیسی را از آنجا بردارند ووبه جلیش چند ردییف سرو بکارند. و اعتنابه حرف منتقدلنی نکرد که می‌گفتند تراکم درختان مي‌تولند جلوی مید بنا,را بگیرد. امر داشت که نگهبانان مقبره بلید.به جای لباس‌های (بسیار دلگیر) معمولشان (جامعه قدیمی روزگار مغولان) را بپوشند. به همین مناسبت هم براتی آنان لباس‌های سفیدی دست وپا کرد که نشان و شال گردن داشت. می‌گفت که این همان چیزی است که خود اکبر هميشه می‌پوشید.

صفحه 18:
و نیز دست به کار شد تا برای حجرمء مقبره چراغدلنی تهیه کند. اگر توجه کنیم که بریتانیایی‌ها مدت‌ها تاج محل رانه یک سازه مغولی, بلکه سازه‌ای اسلامی و شرقی می‌دانستند.تعجبی ندارد که کرزن در پی چراغدلنی, به قاهره چشم داشته باشدبا لین حال از نظر او پیدا کردن چراغدان مناسب.به جستجوی مساجد مضصر محدود نمی‌شد.او ذر همان وقت که‌به کرامر نامه نوشت. از کتابخاندء سلطنتی خواسته بود تا همهء کتاب‌هایشان را در زمینهء هنر اسلامی برلیش بفرستند. خصوصا گفته بود که نسخهء مشروح و مصور هزار وییک شب كه در ايام طفوليت آن را به دقت مىخولند ممكن است جنين طرح هاى را داشت باشد.دريغا كه كتابخانهء سلطنتى هيج نسخداى از اين كتاب را در اختيار نداشت.

صفحه 19:
سرانجام کرزن در پایان دورمء نیلبت سلطنت در راه بازگشت‌به انگلستان در قاهره تقف کرد و شخصا از مساجد و موزه‌های اصلی شهر بازدید کرد و سفارش:دادتا چراغدلنی از نوع عیبی برلیش بسازند. و بعد از:نصب آن لین طور نوشت :(مطمئنم که لین چراغدان در اینجابه عنوان واپسن ادای احترام منبه شکوه و جلال:آگرا. شهری که:تصویر جمال سرمدی‌اش در اخاطرم جاری است.می‌مانده).شاید به توان چراغدان کرزن را نماینده زیبلیی شناسی استعماری دانست.این زیبلیی شناسی. زیبلیی شناسی تفاوت. فاصلة. انقیاد و سلطه است.از ّن نوعی که در عمارت تاج محل» مساجد,قاهره» و,,حتی, هزار,و یک شب,هم , حاضرند, ملی‌ببه حساب نمی‌آیند و از ان رو حاکم استعماری می‌تواند هر کاری بخواهد با آنها بکند. لین نوعی زیباشناسی است که در گذشته استوار شده و در همان گذشته ن است. و لین نوعی از زیبا شناسی است که شاه جهان هرگز نمی‌توانست آن را بفهمد(تصویر ‎CY‏ ۳۴/۹ ۱ متمقف شده است. هر چندبه دقت متوجه

صفحه 20:
۳۴۳/۳۰

صفحه 21:
نقاشی و فهم معماری مغولی هند موضوع لین فصل کیفیت فهم معماری است,به وییه رویکرد انگلیس‌ها و هندیان ‎AL‏ لین موضوع با هم مقایسه می‌شود. مابا موضوع یکدستی سروکار نداریم‌:لین دو گهنه رویکرد قطعا هميشه پیچیدگی و تنوع و دگرگونی خود را داشته‌اند.با لین حال.در هر دو رویکردی که در اینجا در نظر گرفته‌ام تداوم وجود دارد. یعنی آنهابه لحاظ تاریخی, در زمان خود واقع‌لند اما نظرباتی را دربردارند که محدود به زمان ساختشان نیست. فرق میان دو رویکرد بسیار است. لمَا هر دو فاصلهء زملنی اواخر قرن هجدهم وراولیل قرن نوزدهم برای موضوعات مشابهتی به کار می‌آمدند. یعنی برای ابنیفء هندی. و از جمله ابنیه‌ای که در عهد امپراتوری مغولان ساخته شده بودند..به نظر من این رویکرد در شیوه نمايش ابنیه در تصاویر انگلیسی و هندی منعکس شده است.

صفحه 22:
من هیچ ‎digs‏ ارتباط انعکاسی مستقیمی بین ادراک و تصویر فرض نمی شیم ون ری ایس( سیر در تم ا و تج قواعد و سنت‌های خاص خود هستند. . و البته در کنار آنهابا فهچ"معماری هم مربوط می‌شوند اما من معتقدم با همهء اینهاء می‌توان در چس این تصاوبر پیچیده اطلاعلتی از خود معماری‌بهدست آورد. . در تصویری که ويليام هاجر از مقبرهء مخدوم شاه دولفت در ملنر ولقع در استان بیهار ارلئه داده: بنای اصلی از دور پیداست و تنها جزء انسکی از سطح تصویر را در برمیگیرد. لین بنا کاملابا زمینه طبیعی کار هماهنگ است. اجزای طبیعی ور مصنوعی, تصوبر,به,دنبال هم قرار,دارند و همزاه بامآنها شاهد تناوب بین رنگ‌هلیی سبز و قهوه‌ای هستیم. طبیعت و معماری صرفا به هم نمی آمینند بلکه در ترکیبی واحدبه یکدیگر معنا می‌دهند: انبوه اپرها پشت ابنیه. نمای سیاه آنها را برجسته کرده و بازی تابلند و درخت جلوی زمینه هم به چارچوب ورودی دروازه شکل می‌دهد.

صفحه 23:
در تصویر دیگری که اندکیپس از ‎cob‏ و با همان موضوع.به دست تامس و وبلیام دانیل صورت گرفته(تصویر ۳)مقبره برجسته‌تر و گیاهان کمتر شده‌لند. لما همچنان بنا جزِتي از ترکیب و محیطش مانده است:بنا مثل دانفء نسبیحی که‌به زشته در آمده در افق.معلق است وبه واسطهء سایهء تاریک پیش زمینه و ابرسیاه پشت نء در میلنه صحنه وجود داردبرادران دانیل هم مثل هاجز.مقبره را از زامیه مورب دیده‌اند.و ‎Gan‏ آنها از لین انتخاب انتخاب نیز برای مدنظر داشتن ترکیب بوده است.زببایی شناسی مکتب بدیع سازی؛ هوادار موضوعات نامعمول و متنوع است وبه لین خاطر یک بنای متقارن مانند مقبره مخدوم شاه دولت را چیز مطلوبی نمی‌بیند.

صفحه 24:
قصوير 1- قامس و ويليام دانيل» آرامكاه مخدوم شاه دولت در مونهير» حكاكى اسیدی» ۱۷۹۶

صفحه 25:
همان طور که ویلیام گیلپین. نظریه پرداز مکتب بدبع سازی. در ۱۷۹۲ می‌گوید: گاه یک نمونه از معماری پالادین به غیات موزون از آب در می‌آید. تناسب اجزاء و مناسب پیرایه‌ها و تقارن کلی بسیار خوشایند به نظر می‌رسد. لما اگر در تصوبری گنجانده شود.به سرعت به چیزی 5 ل سره دیسر آجوشابند پیت اعر ۶ ۰ ۳۳ بدیعی را بيابيم. بلید تخماق جای اسکنه را بگیرد: بلید یک طرف آن را بکوبیم و طرف دیگر را از قیلفه بيندازيم. و تکه‌های مثله شده را هم کپه کپه پخش و پلا کنیم. خلاصه بلید یک بنای لطیف رابه یک مخروبهء زمخت تبسیل کنیم. هیچ نقاشی که در انتخاب از میان این دو گزینه مختار باشد آنی دینگ نمی‌کند).به لین ترتیب هم هاجز و هم برادران دانیل معمولا بناهای مخروبه را موضوعات مناسبی می‌دانستند. لمّا گاهی هم مثل لین مورد. شیفته ابنیه‌ای می‌شدند که نسبتا بکر و حتى متقارن بودند. 09059557

صفحه 26:
از نظر مکتب بدیع سازی. اشکال کار بنای متقارن لین بود که به خودی خود ترکیب کاملی بود و اجزلیش همدیگر را تکرار می‌کردند. در صورتی كه اگر نمَوّد مبهمی داشت. می‌توانست هیئتی دو بعدی‌به وجوق" آورد که خه متقارن بلکه بی‌قاعده باشد و در نتیجه برای تکمیلتوازن ترکیبی تصویر, محتاج به حضور چیزهای دیگری باشد. برادران دانیل با نمایش مقبره از یک کنج. کاری کردند که لین بنا متملیل به کانون خود. بلکه متملیل به راست جلوه کند بعد هم بلید حرکت به رسات با ورود انبوه سای‌ها و ابرها در سمت چپ. مهار گردد وبه لین ترتیب اطمینان خاطر حاصل شود. که بنابنهشبی«خود کفا که تنهاجزئین.از,نازه‌ای است که می‌بینید. معمولا در نقاشی‌های هندی بناها. مجموعهء دیگری از اولویت‌ها جه چشم می‌خورد. شباهت آنها با نمونه‌های انگلیسی‌شان. که آنها هم درست در همین دورمء مورد بررسی قرار دایند. لین است که معماری به صورت موضوع اصلی و اول نقاشی درمی آید

صفحه 27:
البته مدت‌ها بود که عناصر ساختمانی در نقاشی هند فراگیر شده بودند. لما معمولا حضورشانبه قصد تامین زمینه‌ای برای موضوع اصلی بود و با اينکه لین تصاویر تقلید دقیقی از تفاصیل با تزئینات ساختمانی بودند لما کمتر پیش می‌لمد که بناق واقعی و مشخصی را نشان می‌دهند حتی در مورد استثنائی هم ک مثلا صحنی خصوصی در قصری دیده می‌شود. معماری همچنان زمینه موضوعی متفاوت است. اهمیت لین نقاشی‌ها در درجه اول‌به واسطه ثبت سوابق ابنیه نیست.با لین حال. گونه کوچک لما سهمی از نقاشی هندی از دورحء مورد بررسی بلقی است که‌به تصویر خود ابنیه اختصاص دارد. بررسی چند نمچنه. برخی مختصات مشترک آنها را نیز روشن می‌کند

صفحه 28:
اولین نمونه. تصویری است راجستانی و متعلق به اواخر قرن ۱۸ از مقبرهء اکبر که‌به خصوص از دیدناظری غیبی زوابای دید چندگانهء آن فورابه چشم خواهد آمد. در چند بخش لین ترکیب. نقشه نما داده شده. بعضی بخش‌هابه صورت پلان و بقیه همه صورت سه بعدی تصویر شده‌لند و در عین حال همفء لین اجزاء در یک طرح منسجم به هم پیوسته‌اند. (تصویر ‎AF‏

صفحه 29:
تصویر ۴- هنرمند جایپوری» مقبرهٌ اکبر در سيكاندراء آبرنک» حدود ۱۷۸۰ ۳۳/۳۹

صفحه 30:
هر جزء لین کلیت ساختمانی از زاویه‌ای تصویر شده که منظور و نقش آن را در ترکیب برجسته می‌کند. مثلاء دروازمء اصلب در خود مجمعه. نقش ورودی و خلدار جلهیی مقبره ورودی را دارد. و در نقاشی در این صفحه تصویر می‌گردد و در نقشهء نمابه شکل یک جداره جلوه م ىكند. در واقع. لین قسمت:نمود شاخص درو ‎SIO Le ALLEN‏ صورت بروز آن-در عالم ولقع است ظاهرا وقتیبا لین دروازه سروکار داریم. بیش از همه با جلوهء نمای بیرینی ّن و با امکان روبه‌رو می‌شویم که برای رسیدن به باقی مجموعه در اختپارمان می‌گذارد. جبههء جنوبی خود مقبره بخش مرکزی مجموعه واقعی است و بخشی است که ما می‌توانیم دور آن بگردیم. در نقاشی هم در کمان حجم بنا در آن بخش مشخص می‌شود که سه بعدی نشان داده شده است. باغیا چهارباغ مصور در پلان به ما متذکر می‌شود که لین بخش فضلیی مسطحبا شکلی قاعده مند است و جای هیچ خطایی را باقی نمیگذارد که اینجا چهارباغ است. ۳۶/۳۰۱

صفحه 31:
خلاصه لین نقاشی عبارت است از تصویر دیداری کاکرد و معنای بنا و نمایشگر کل مجموعه است. چون همه اجزای آّن در معنلیش سهمی دارند. نکتته مهم در لین زمینه لین است که محیط طبیعی در"آن کاملا موجود. اما نادیده گرفته شده است. باغ‌ها سح اما به عنوان بخشی از نقشه محسوب می‌شهند. گذشته ازّن ۰ زمینفء طبیعی هم به نوارهای باریکی از آسمان و زمین در بالا و پایین صفحه محدود شده است.ظاهرا هنرمندبه درک کیفیت چهارباغ رسیده و می‌خواشته آن را نشان دهد: دیوارهای چهارباغ لّن را در برمی‌گیرند و فضای داخلی با روش راءاز,دنیای,خصم, آلود,پیرامون ن,جداممکنندهنرهند نیز این سرحد ساختمانی را مرز تصویر خود ساخته است. . در اینجا حابا شیوهء نمایشی روبه‌رو هستیم که بسیار با آنچه در تصویری انگلیسی با موضوعی مشابه تجسم می‌پابد متفاوت است

صفحه 32:
موضوع جللب دیگر لین مكتب . مقبرهء اعتمادالدوله در آكرا بود ايت تصوير داراى همفء مشخصات معمول لین سبک است. که بر شمردن دوباره آنهّاً ضروری نیست لما بلید گفت که پیرایه‌های فروان و زباد از حد ظاهر متناسب با موشکافی‌های هنرمند شراکتی است و اوبا ثبت دقيق همفء ریزه‌کاری‌هاء قللب تجَسمی کل بنا را کم اهمیت دانسته و در عوض. طرح تخت درخشلنی رابه وجود آورده است. طرحی که‌با هیچ تجربهء بصیری مشخصی از بنای واقعی مطابقت ندارد. و حاصل ترکیب ثماهای دور و نزمیک است. تاثیر لین طرح در نماهای داخلی بنا وضوح بیشتری نیز داردبه, گونه‌ای, که :در لین نماها. بازی طرح‌های سه بعدى و تخت خلسه آور می‌شود. هر دو لین تصاویربه لطیف آگرلیی منسوب است کار او هميشه از کیفیتی قابل ملاحضه برخوردار بود و الگوبی برای تصویرگران بعدی شد (تصویر ۱۰۷ص شماره ۶ چاپ شود)

صفحه 33:
آتصویر ۵- هنرمندی اهل دهلی يا آگراه دروازة ورودی مقبرهٌ اکبرشاه در سیکاندر؛ | ‎Sul‏ دود ۱۸۰۸

صفحه 34:
eg { ‏ی‎ ۰ هی اد

39,000 تومان