صفحه 1:
صفحه 2:
مکلتب اطريشي و پساكينزي دو جریان فكري اقتصاد کلان مي باشند که خارج از تفکر اصلي
بوده و معرف بخش عمده اي از 25 درصد از اقتصاددانني است که با 75 درصد بدنه اصلي
اقتصادداناني اختلاف عقيده دارند.
هر دو آنها , ملاحظات و انتقادهاي مشابهي به جریان فكري حاکم بر اقتصاد کلان دارند. به
عنوان مثال, هر دو مکاتب اطريشي و پساكينزي به طور جدي موارد ذیل را دنبال
کردهاند: مصادیق و کاربرد ناآگاهي (جهلي که نمي توان آن را از بین برد), خنثي نبودن
پول که تولید و مبادله را املاً تحت تاثیر قرار مي دهد, و مسائل مربوط به تعدیل در
اقتصادي که عدم اطمیتان , زمان و پول نقش عمده اي در آن دارند. این ملاحظات عموماً
توسط اقتصاددانان طرفدار جریان اصلي نادیده گرفته ميشوند. بگرنه اي که مساله عدم
آطمینان را به مسئله ریسك تقلیل مي دهند, قتصاد پيلي راجا مشخضه هاي اقتضاد نهاتري
مطرح مي کنند و وضعیت هاي انتقلي و گذر را بهعنوان شرایط تعادل در نظر ميگیرند.
صفحه 3:
اف سنت پژوهش مکتب اطريشي
طي بيست سال گذشته مکتب اطريشي مورد اقبال عمده اي قرار گرفته است. لین امر بطور
عمده به دلیل تعهد و استواري میزس سسد و هليك همراه با بازييني و بسط عقلید به ارث
رسیده توسط لاخمن سمل روتباردلس04 , و کایرزثر جع بوده است . افرادي چون
Orme Sn , يوهم باورك مسد © و فون وايزر سسدهست در پایهگناری, تیسین و
توسعه سنت پژوهش اولیه مکتب اطريشي در دوره معروف به انقلاب نهايييگراطسمت
سفامسه و تبعات پس از آن نقش عمده اي داشتند.
مکتب اطريشي بطور موقتي سرزندگي خود را در ارتباط با برخورد یا دو سنت پژوهش عمده
تتوكلاسيكي بدست آورد: (1) امکان محاسبات اقتصادي تحت شرایط سوسياليستي (برخورد با
مکتب والراسي) و (2) ماهیت وطبیعت بحرانهاي اقتصادي (مقابله با مکتب مارشللي) . چنین
به نظر مي آمد که مکتب اطريشي دا
بن دو تقایل در اواخر دهه 1930 بازنده بوده است.
صفحه 4:
83 نظريه مكتب اطريشي درباره ادوار تجاري
رویکرد مکتب اطريشي به ماهیت بحرانهاي اقتصادي از طریق توجه به زمان ,
سرمایه و ناكاميهاي مربوط به مسئله هماهنگي بوده است. لین مکتب نه تنها دو عنصر فراگیر
زمان و بول را (كه كريسن به آن اشاره م يكند) كاملاً مورد توجه قرار مي دهد, بلکه همچنین
با تمركز بر مسائل "هماهنكي" تفكيك دقيقي بين تحليل هاي اقتصاد خرد و كلان قلئل نمي
شود. ميزس طرح اوليه نظريه مكتب اطريشي را دراره نوسانات تجاري مطرح نمود و بعدً
هايك جزئيات اين طرح را كامل کرد .
4ه مدل میزس - هايك
نظریه ادوار تجاري مکتب اطريشي حول محور عدم تناسب بین عرضه کالاهاي مصرفي و
سرمایه اي با تفاضاي آنها می چرخد. لین مکتب به دنبال لین نکته است که تشان دهد بخش
هاي حقيقي و پولي به یکدیگر وابسته اند بگینه اي که اختلال در يك بخش بر بخش دیگر اثر
مي گذارد.
صفحه 5:
BALI عدم خنثايي پول
از نظر طرفداران مکتپ اطريشي نه تنها میزان تغییر در عرضه بول بلكه نحوه و مسيري كه
ول واره sal yee شده وراه خود را درالن بیدا مي کند, متفرهای حقیقی و تیچ
بازار را تحت تاثیر قرار مي دهد. میزس (1990) اشاره کرده است:
"مقدار اضافي پول در وهله اول به جیب تمامي افراد راه پیدا نمي کند, آن افرادي نیز که در
ابتدا منتفع شده لند به يك میزان نبوده است و افرادي هم که به يك میزان پول اضافي به
دستشان رسیده است رفتار و عملکرد يكساني ندارند
پول در اقتصاد به يك میزان
ميزس قائل به لين است كه نه تنها كالاهاي مختلف با تزریق
تحت تاثير قرار نمي ككيرند, بلكه كاهش ارزش هاي متوالي , توزيع درآمد و ثروت را هم تغيير
مي دهد ع مر ع تاکید مي يي ون ا
بروز ادوار اقتصادي مي شوند اما اين بديده هاي حقيقي هستند که آن را نهادينه مي كنند.
صفحه 6:
42 8 اختلالات ناشي از يول
(a) لس
تا زملني که نرخ بهره طبيعي " ونرخ بهره بازاري برابر هستند, توسعه نامتناسبي
توليد کالاهاي سرمایه اي نسبت به تولید کالاهاي مصرفي وجود نخواهد داشت و اقتصاد کلان
در تفادل خواهد بود. پس اناد و سرمایه گذاری در بازلر سرمایه باهم بزیر »ده بگونه اي
که تمامي سرمایه گذاریها توسط پس اندازهايارادي پشتيباني مي شوند. این مطلب در شکل
هاي . 55 i جه —
تقطه . نشان داده شده است. عدم تناسب در تولید, تنها زماني مي تولند پدید آید که
نرخهاي بهره برابر نباشند, لين نابرابري بعنوان مثال مي تولند ناشي از افزایش عرضه پول
صفحه 7:
صفحه 8:
زملني که نرخ بهره طبيعي (بازده سرمايه) بالاقر از نرخ بهره بازاري (هزينه وام گرفتن) باشد
)0
لين امر منجر به سطحي از سرمایه گذاري خواهد شد که بیشتر از میزان عرضه پس انداز
اختياري ميشود (لين مزاد بر پس انداز اختباري از طریق تزریق عرضه پول, تامین مللي مي
0
Ge کته در
cana نمودار 8-1 نشان داده شده است. بخشي از سرمایه گذاري کل از طریق پس انداز
Cae Bs Yh Yeh
اختياري و بخشي دیگر بوسیله پسانداز اجباري تامین مالي ميشود. مصرف ناخواسته از
8
د كاهش مي يابد كه سبب طولاني شدن ساختار زماني توليد از به
در قسمت شكل 8-1 مي شود. اعطاي اعتباريه توليدكنندكان از طريق سيستم بانكي ,
افزايش سرمايه كذاري را بدون حمليت همه كاركزاران اقتصادي امكان بشير مي سازد, جرا كه
صفحه 9:
اكس ضرخ بهره باار كمتر از نرخ بهره طبيعى باشد اين امى سبب طولانی شدن دوره تولید می شود,
البته تا زمانى كه اجازه داده نشود كه مصرف به سطح قبلى خود با زكردد. اككس اضزايش در تقاضا
براى كالاهاى سمايه اى به دليل افزايش تمايل به يس انداز باشد ( انتقال منحنى يس انداز به سمت
راست),در اين صورت انتقال به دوره طولانى تس توليد , دائمى و بايدار نواهد بود. اين سرمايه
كتارع در ستاريوتى كه عاو رسي دي كنيع لون مورد بجبداق تدار:- كارك اران 1
لد سم در
با گشت سطح قبلی مصسرف خود دارند و این ام در نهایت منجر به اقباض ساختار تولید در نی
مازاد رای ف آيند لازم ب تكميل سرمايه كذارى هاى ناتمام می شود.
۸4۳ اجتناب اپذیر بودن رکود
از جمله اصول محوری مکتب اطریشی در ارتباط با نظربه دور تجارى اين است كه خلق يك رونق
مصنوعی الما ركودى را به دنبال خواهد داشت. به علاوء به نظر می آید که قانون آهنین کیفر
نين وجود داشته باشد, كه به موجب آن هرجه بيشت يافشارى در ادامه رونق مصنوعی شود, پيامد
ركودى آن شدیدتر و طولانی تر خواهد بود. در شكل 1/ هى جه ذابرابرى بين ذرخ جهره طبيعى
و شرخ بهره بازاری بیشتر باشد عکس العمل غیس قابلاجتتاب آن شدیدتر خواهد بود. هرچه
میزان احختلال پولی در اقتصاد بیشتر باشد (نگه اقتصاد را از نقطه - دورتر می کند ) تعدیلات لازم
برای باز گشت به تعادل نیز:
خواهد بود.
صفحه 10:
صفحه 11:
I,
در سمت راست قَطهٌ رپس انداز اجباری وجود دارد ( که با نشان داده می شود) در حالیکه در
له رات که تشن دادم شنم است) معیررف سر نید
زمانی رخ خواهد داد که به سمت ساختار تولید کوتاه تس حرکت کنیم که توسط ترجیحات
کار گراران قتصادی بحتبائی شي شود. ار ست از مرف
مطلوب بوده و موجودی سرمایه شروع به کاهش می کند. وقتی اختلاف بين دو ذرخ بهره طبيعى و
رونقهای مصنوعی که
از طمریق افنرایش اعتبارات به تولیدکنندگان ایجاد شده اند, بذرهای تخریب خود را می پاشند, هایک
(1906) به اين تشخیص رسید كه راء ضرارى وجود ندارد: بيكارى بايد در بى تورم بيايد.
صفحه 12:
هایک در تحلیل خود با فرض اشتفال کامل شروع می کند. افزایش اعتبارات از طریق سیستم بانکی
ضرخ بهره بازارى را به حدى كمتس از نرخ بهره طبيعى مى رساند. كارضرمايان براساس "عالائم
عمل مى كنند و منابع را از مصرف به طرف سرمايه كذارى , تخصيص مجدد مى
هايك (144) اشاره به "خوشه اى از غفلتها" مى كند بكونه اى كه كارفرمايان به صورت كروهى
"بطور همزمان ودر يك جهت, اشتباه مى كنند". يس از مدتى با توجه به کمیابی کالاهای مصرفى در
اس با تقاضا براى آنها , قيمت آنها نسبت به كالاهاى سمايه اى افزايش خواهد يافت. يولى كه به
صورت اعتبار به سوی تولیدکنندگان کانالیزه شده بود اکنون در سیستم اقتصادی جریان می یابد و
آنیایی که درآمدهای اضافی خود را به صورت پول دریافت می کند اکنوح تمايل خواهند داشت که به
سطح مصرف حقیقی قبلی خود باز گردند. تا زمانی که جریان يول به صورت اعتبارات به طرف
توليدكنندكان با نرخى فزاينده ادامه داشته باشد ميرزان مص رف محدود و مقيد باقى مى ماند.
كا ركزاران اقتصادى تمايل نشواهدد داشت كه اجازء دهند این کاهش ناخواسته در مصرف بطور
نامحدود ادامه يابد. همجناتكه هايك (111 ) استدلال مى كند: "خيلى بعيد است كه افراد د رآمدهاى
نامشخص محدود نمایند و هیچ تلاشی در جهت جبران آمن با رج بيشت يول
بای مصرف انجام ندهند".تا زمانی که تزریق پول به صورت اعتبار بای تولیدکنندگان ادامه ی
با رخ بیشتر یا معدل با سرعت جریان يول به مصرف كنندكان يس انداز اجبارى تداوم خواهد يا
هم چند بالاخره حدی وجود دارد و توسعه اعتبارات اعطايى به توليدكنندكان بايد متوقن شود و
ضرخ بهره بازاری باید افرایش یابد تا پانکهابتواندد موقعیت تقدینگی خود را حنظ نمايند . حتی اگس
سیستم پول کاغذی محض نیز برقرار باشد این فرآیند نمی تواند بطور نامحدود ادامه یابد زیر
انامه آن منج به ابرتورم خواهد شد.
یا
صفحه 13:
4 هی بحران و آغاز رکود.
افزایش قیمت کالاهاي مصرفي منجر به افزايش قیمتها در مراحل پاييتي نسیت به قیمتها در
مراحل بالاتر مي كردد که گوبای رورت تخصیص مجده ساختارزملنی تولید يم طرف
فرآيندهاي توليدي ساده تر مي باشد. افزايش در قیمت کالاهاي مصرفي, زماني که سیستم در
مسیر تعادل مجدد قرار میگیرد سبب بروز مشکلاتی می*شود. همانگونه که هايك ( 1931)
بیان مي کند: افزلیش موقتي قیمت کالاهاي مصرفي سبب خواهد شد که در ابتدا تولید به
مراحل پایین تر از حد تعادلي (که قيمتهاي تعادلي کالاهاي مصرفي و سرمایه اي ایجادکننده
آنها هستند) نزول بيدا كند
اين بدان معناست که وقتي بحران شدید است, فرآيندهاي اقتصاد سرمایه داري سبب انقباض
بعش آل مار لسبت به شرلیط پیش آمدم شود مر قلب شکل 832 Gey eles
طرف
نقطه نامحتمل است, بلکه اقتصاد در ابتدابه طرف سمت چپ نقطه يعني عدم تناسبي
که لین بار با ساختار ساده تر تولید همراه است قرار مي گیرد. اگر بمنظور مقابله با بحران
تلاش در جهت تحريك مخارج مصرفي صورت گیرد این امر سبب وخیم ترشدن اوضاع مي
شود. هر افزايشي در اعتبارات مصرفي سبب کاهش بیشتر در فرآیند توليد و احتمالاً مصرف
بيشتر سرمايه مي شود و همچنین بيكاري و عدم اطمیتان نیز افزایش خواهد یافت.
صفحه 14:
بحران نه تنها از طریق انقباض در ساختار تولید بلکه همچنین با افزلیش در بيكاري مشخص
ميشود. جذب مجدد لین منلبع بیکا, زمان بر و تدريجي خواهد بود زيرا نما زمانسي كه از نظر
کارآفرینان عدم اطمینان در مورد سودآور بودن هر يك از خطوط توليدي از بين نرفته باشد از
بكارگيري منابع خودداري مي کنند.ازنظر اقتصاددانان مکتب تطريشي, اقدامات بخش عمومي
و سرمایه گذاريهاي دیلت مخرب است, زیرا که لين اقدامات منجر به اختلال پیشتر خواهند
شد و جلوي تعدیلات لازم در ساختار سرمایه را مي گيرد.
45 اجازه دادن به رکود براي طي مسیر خود.
بحران زملني فرا خواهد رسيد که نوخ بهره بازري افزلیش یلید و لن دسته از سرمایه گذاریها
که به دلیل پس انداز اجباري, سودآوري نشان مي دادند اکنون دیگر سودآوري نخواهند
داشت. سیاستگذاران بهتر است هیچ کاري انجام ندهند. مگر آنکه فرآیند برچیده شدن
کارخانههاي غیرسودآور را تسهیل نمايند. زماني كه ركود شروع شد بايد به آن اجازه داد که از
طریق سازوکار طبيعي بازار. خودش بهبود یابد. همچنانکه هايك (1975) نیز مجداً خاطر
نشان ک
آزمان جلوگيري از رکود آتي به هنگام رونق است"
صفحه 15:
تاكيد مكتب اطربشى بس لزوم كنترل دقيق عرضه يول استم بكونه اى كه اختلالات بولى به حداقل
برسند. از نظ هايك سياست يولى خنشى , يك يديده إيده آل نظرى است هايك احساس مى كرد كه
تلاش در جهت تنظیم دقیق عرضه پول بگونه ای که آثارش خنشی باشد از نظم تلوری امکان پذیس
ولی در عمل رویائی و ناممکن است. همان طور که هایک می گوید:
)) بسيار حائن اهميت است كه كاملاً آكاه باشیم که حذف آثار اختلالات پولی چه مشکلات عظیمی
را در پی خواهد داشت مشکلاتی که طیرفداران اصلاحات پولی میل به ناچیین شمردن آنها هستند.
gle رسیدن به وضعیتی که دانش نظرری یا آموزش همگانی دلیل موجهی بای اصلاحات انقلابی
باشد يا اميد به اينكه جنين اصالاحاتى كه نتیج موه
بی داشته باشند, كماكان راء درازى را در
پیش داریم. ((
هایک در ابتدابه استاندارد طلا به عنوان مناسبترین ( بطور نسبی ) سیستم پولی قابل دسترس ایمان
داشت جراكه براى "شكل كيرى طبیمی قیمتها کمترین اخلالات را بوجود می آورد". به اعتقاد او
انحصار دولتى يول بايد از بين برود و زمينه براى يول هاى رقيب در يك بازار آزادى كه عكس
قانون كرشام عمل می کند بوج
صفحه 16:
كه ارزيابي مدل ميزس هايك
رويكرد مكتب اطريشي به نوسانات صنعتي كه در يالا بدان اشاره شد بعنوان تنها بديل جدي
براي تحلیل كينزي در فاصله دو جنگ تلقي مي شد. با لين همه در دوره يعد از 1945,
اجماعي غيراطريشي پدید آمد که کاربرد عمومي رویکرد مکتب اطريشي را, بویثه مناسب
بودن أن را بعنوان توضيحي براي ركود دهه 1930 زير سوال برد. رابينز (1971) اذعان كرد
aS
<<در مواجه با رکود تثبیت شده آن روزها, این تفکر که دلیل اساسي َن سرمایه گذاري ها
نابجا بوده است و لازم است فشار بر روي بازار سرمايه از طریق کمك به جابجلني پس آنداز و
كاهش فشار بر مصرف صورت كيرد كاملاً نامناسب بود. با فرض بر اينكه تشخيص أوليه مبني
بر تسهيل مالي بيش از حد و سرمايه كذاريهاي حقيقي اشتباهي درست مي بود... درمان 1:
بعداً اتفاق افتاد از طريقي كه من در كن زمان قائل به معتبر بودن آن بودم, به همان ترتيبي
نامناسب است که اگربخواهیم پتو و سایر وسایل گرمایخش را از فرد مستي که درد
يخي افتاده است با این استدلال که اشکال اصلي او گرماي دروني بیش از حد بوده است bays
a
BeOS ee eee
سوال واقع شده بود. مشكلاتي که با روش هايك براي بیان مطللب وجود داشت به همراه
انتقادهايي که بر نظریه سرمایه مکتب اطريشي وارد مي شد. سرانجام اينکه لین مکتب به
دلیل عدم تایید سياستهاي مداخله گرایانه, فاقد يك برنامه سياسي جذاب (يراي آن زمان) بود.
صفحه 17:
اذ طرف ديك رویکرد اطریشی بخی توانمندیهای مهمی را نیز به نمایش گذاشت. چا رچوب اصلی
مییرس-هایک نه تنها رکود عمده اقتصاد آمریکا
اصله ین مو جنگ pe Sal كرد ينكد
هسينين توضيع داد كه جكرنه ميزان قابل ملاحظه اي از بيكارى مي نواند بو و آید این نکنه مر
آن زمان توسط شیکل ( ۱۹۳۳ ) تشخيص داده شد.
هرچند مدل اطریشی در تبیین علل پیدایش بحران از چند پشتوانه تجربی بخوردار بود ولی لا
بود عوامل دیگری چون چسبندگی دستمزد و قیمتها را رای نشان دادن شدت و طبیعت پایدار آن نیز
وارد مدل خود کند. مدل مکتب اطریشی را مى توان به صورت موردى و نه نظريه عمومى در نظلس
گرفت. می توان گفت که سمایه گذاری بیش از حد و پس انداز اجباری, تابعی از انتظارات و وقنه
های دستمزد در اقتصادی است که در آنن تعدیلات به سرعت صورت نمی گیرد, ولی مکانیسم ها
ه كز به روشنى مشخص نشد و بطور منظم مورد تحلیل قرارنگرفت.
صفحه 18:
86 تورم و تجدید حيات مکتب اطريشي
تجدید علاقه به دیدگاه هليك به اواخر دهه 1960 و اولیل دهه 1970 , به دنبال تورم فزاینده
به همراه افزليش بيكاري برمي كردد. هليك برلين عقيده خود مصر بود که تورم از لین طریق
كه شغلها و سرمايه كذاري هاي معيني را بطور موق
کار و سرمایه ميشوديك اقتصاد تورمي در موقعيت ناخوشايندي مانند نكه داشتن "بلنكي
2 "اشتفال كامل به هر قيمتي" به اتحاديه هاي كاركري
دستمزد را داشته باشند, بدون توجه به هزينه اي كه
جذاب می سا
سیب هقایت تادرست.
1 ره
بادم آن" است . تعهد دولت به سياست
اين اجازه را مي دهد كه تقاضاي افزايش
به اعضاي بيكار اتحاديه تحميل مي كند.
هليك (1975 و 1978) تورم راجا "پرخوري و معالجه با دا
چنین بیان مي دارد که لازم است با سیاست هاي.
بدین, تورم از سیستم اقتصادي حذف
شود, حتي اگر لین به معناي میزان قلبل ملاحظه اي از بيكاري در کوتاه مدت باشد. پراساس
تحلیل او انتخلبي بین تورم و بيكاري وجود ندارد,بلکه نتخاب بین "مقدار بيكاري در آینده
نزديك و یا بيكاري بيشتري در زمان بعدي" مي باشد. هليك به لزوم ريشه کني کامل تورم از
سیستم اعتقاد داشت. بگونه ای که تورم را خطري جدي براي آزادي افراد مسي دانست. تورم
به دولت اجازه مي دهد که منلبع مردم را مصادره نمایند و ملنع عملکرد موثر علامت دهي
قیمتها در هدایت فعالیتها مي شود. عواقب هر دو اینها سبب ناکامي کارگزاران اقتصادي مي
شود.
صفحه 19:
هليك و فریدمن هر دوبه صحت نظریه مقداري پول و عدم تونيي دولتها در ننظیم دقیق
سياستهاي بولي اعتقاد داشتند. به علاوه, فريدمن نظر هليك مبني بر اينكه ترخ تورم فزايئده
ميزان اختلال در علائم بازار را زياد خواهد كرد و سبب افزلیش بيكاري خواهد شد, قبول
دارد. سيستم قيمتها كارلئي هماهنف سازي خود را از دست خواهد داد زيرا "اطلاعات مربوط
به سيستم قيمتها تحت تاثير بارازيتهاي بخش شده از ناحيه تورم قرار مي كيرند". فريدمن
و هايك از لين جهت با هم اختلاف دارند كه موضع فريدمن يك سياست تدريجي در قبال لزوم
حذف تورم از سيستم اقتصادي بوده و همجنين بر قاعده يولي براي محدود كردن دولتها
بايبند بود. از طرف ديكر , هايك همواره مجادلات بين كينزيها و بول كرايان را مورد سوال قرار
مي داد, به ويقِه يا كلي نكري آنها و ذر نتيجه بنهان ماندن تمامي لن جيزهايي كه مهم
هستند, مخالف بود. اين نكته را كه آيا اصولاً جيزي تحت عتوان سطح قيمت وجود دارد, مورد
ب به جنين مفهومي, اقتصاذدقان را
چه قبل از جنگ جهاني دوم و چه بعد از آن به سمت و سوئي هدایت کرد که از شرایط
اساسی اقتصاد در ارتباط با تغییرات ساختار تولید غفلت کردند. هر دو مکتب اطریشی و پول
گراین قبول داشتند كه هيجكونه مبادله اي بين بيكاري و تورم وجود ندارد و براي تورم نقش
مهمي در بر هم زدن علائم قيمتي قائل شدند. بول كرايان با بكاركيري جارجوب منحني
فيلييس با لحاظ نمودن انتظارات بر بازار كار متموکز شدند, در حالیکهپیروان مکتب اطريشي
با بذيرش ونه اي ديكر از تحليل هايكي متوجه بازار سرمايه شدند.
صفحه 20:
87 انتقاد مکتب اطريشي از انتظارات عقلايي
کولاندر و گوتریه (1980) استدلال کرده لند که مفهوم انتظارات عقلائي رنگ و بوي مکتب
اطريشی را دارد, ديدكاهي كه برتون Peboher (JOOP) jad 5 Ours (IOS) 55
در لسن سیم اند ليدم
رده است که کار بارو, لوکاس, سارجنت و والاس (و همچنین دیگران)
)1981( چنین ادعا
نتواطريشي است. با لین حال مي توان چنین ادعا هايي را که اختلاف اساسي بین سنت
رد
پژوهش اطريشي و والرسي را ندیده ميگیر
تاکید مکتب اطريشي بر عدم اطمینان, خنشي نبودن بول, فرآیند اقتصاد, تولید, سوديابي,
توزیع و گوناگيني دانائیها و انتظارات معقول 150668861085 2685081 به عوض
انتظارات عقلايي همگي بطور کامل در تقابل با رویکرد انتظارات عقلايي مي باشند.
دیدگاه مکتب اطريشي نسبت به رفتار عقلايي (بخوانید هدف مند) يعني عملکرد انسان
مبتني بر دانش محدود و جزثي و تفیبرات آن به موازات مشکلات پیش آمده, جلوه چشم
گيري به فرآیند تصمیم گيري مي دهد. پیروان مکتب اطريشي همچون کینز, از يك نظریه
انتظارات معقول حملیت مي کنند که به موجب آن افراد به بهترین نحوه ممکن از اطلاعات
استفاده ميکند, البته با لحاظ کردن قیود متعدد زماني , مكاني و منايع.
صفحه 21:
هايك به اين تشخيص رسيد كه نظریه تعادل عمومي داراي محدوديتهاي ذاتي در لحاظ
کردن مسائلي است که بطور فزآيندهاي مورد نظر و علاقه وي بود. يعني پويائيهاي زمان
تاريخي سوه danny OP Ket 5 محدوديتهاي مربوط به دانائي. مي توان جنين تصور
تمود که توسعه اندیشه هليكبا دوري جستن از تمادل عمومي شکل گرفته است, در حالیکه
رویکرد لوکاس و انتظارات عقلائي با بازگشت به تفکر والراسي همراه بوده است.
نظریهپردازان انتظارات عقلائي نه تنها بر لين باورند كه کارگزاران اقتصادي به نحو بهينهاي از
اطلاعات استفاده ميکنند, بلکه علاوه بر ن نظریهها و مدلهاي صحیح اقتصادي را براي
پيشبينيهاي خود JS ميبرند. تملیز هايكي بین دانش اقتصادي و دانش در درون يك
ساختار اقتصادي در اینجا کاملا مهم است.
همانگونه که میزس (1943) بیان کرده است, "کارگزاران اقتصادي به اتفاقات, همانند
اقتصاددانان نگاه نميکنند". همچنین ارزيابي متفاوتي از سياستهاي اقتصاد کلان دارند.
بگونهاي که ميتوان گفت: از نظر طرفداران مکتب اطريشي اختلال در اطلاعلتي که کارگزاران
اقتصادي با آن مواجه هستند قلبل تشخیص و تفكيك به عوامل پيلي و غيريولي نميباشد
نكتهاي که مدتها قبل منگر بدان اشاره کرده بود. همچنین نميتوان ن را به روش نظریه
انتظارات عقلائي بررسي نمود. مشخصاً ميتوان گفت که مکتب اطريشي و انتظارات عقلائي
غیر قابل ادغام هستند.
صفحه 22:
8- مکتب پساكينزي
مكتب بساكينزي معرف رويتردي تست جديد و متعايز و
لين رويكرد از تجمع جند نحله فكري مشخص كه انكيزه اوليه همكي آنان كوشش مداوم در
جهت تعميم نظريه عمومي كينز و بكاركيري نكرش كن به مباحثي جون رشد (هارود 1939),
انباشت (رابينسون 1956) و توزيع (كالدور 1956) ميباشد.
منسجم به اقتصاد کلان است.
در ادمه, دو مبحت مشترك در اقتصاد کلان پساكينزي يعني زمان و پول را بررسي خواهیم
8
نقاط مشترك پساکیتزیها
مابا نقاط مشترك پساکینزیها شروع ميکنيم که عبارتند از شکست تقاضاي موثر, مباني خرد
اقتصاد کلان, تورم و پول درونزا
1-9-8- شکست تقاضاي موثر
هر چند که رویکرد پساكينزي داراي ديدگاههاي متنوع و اجزا متعدد ميباشد, ولي ميتوان
استدلال کرد که اصل تقاضاي موثر, نقطه اشتراك در بین آنان ميباشد.
صفحه 23:
به يك
گونه نیست" اعمال انسان بر مبناي عدم دانللي يا جهل که غیرقلبل اجتناب است صورت
در دنياي نامطمنني که," زمان غیر قلبل برگشت است" و " انسان در بتدا و انتهاي
مي كيرد جرا كه دانائي كامل دست نيافتني است: 1960 ,مس« این الم منجر به
اشتباهاتي ميشود كه به سهولت ويا بدون هزينه, قابل جبران نيستند.
آن دسته از پساكينزيهني که از نحله فكري شرافا و بزآفريني رویکرد كلاسيکي (ریکاردو <
مارکس) او پيروي ميکنند به مسائلي چون ایجاد,انباشت و تخصیص مازاد اقتصادي توجه
کراند. در لین رویکردبه نظریهتفاضاي موثر کینزبهعنوانعاملي که نقش عمده اي در پر
كردن خلا بجا مانده توسط کلاسيكها داشته است نگاه شده است.
در حالیکه توجه نظریه تقاضاي موثر کینز معطوف به تغييرا
سود سرمایهداران توجه نموده است. ميتوان استدلال كالكي را بر حسب اصطلاحات كينزي
در تولید است, كالكي به مسئله
در مورد سود به صورت زیر بیان داشت:
11 -1+)6- 10+) 1+ 6 ٩ 8)
صفحه 24:
که در آن!! سود سرمایهداران, ٩ سرمایهگذا
0 مخارج دولتي, ٩۳ مالياتها, کا صادرات, بب
مصرف خصوصي "3 بلاخره پسانداز کارگران از دستمزدهاي دريافتيشان است. لازم به
ast لست که رابطه عي از طرف مخارج به سود ميباشد. افزایش و کاهش در سود
سرمايهداران منجر به تغييرات همسو در تولید ميشود. زیرا در مدل ساده كالكي كه "كاركراز
آنچه بدست ميآورند خرج ميکنند و سرمایهداران آنچه را آنها خرج ميکنند بدست
ميآورند" تولید معادل است با سود سرمایدران و مصرف کارگران (دستمزد آنها
باز هم برخلاف كينز, كالكي معمولاً مباحث مرتبط با عدم اطمينان و بول را در
تصمیم گيريهاي مربوط به سرمایهگذاري لبه غیر از احتیاج به يك بخش بائكي مسئول) ناديده
ميگرفت و در عوض ASE بر عوامل عيني چون سودآوري واقعي به هزينههاي قرض گرفتن
مينمود.
در مباحث مربوط به شکست تقاضاي موثر, در کوتاهمدت و یا بلندمدت, پساکینزیها توجه
خاص به سرمايه گذاري نمودند. کینز به لین نکته توجه داشت که زماني که سرمايهگذاري
صورت گرفت توقف و بازگشت آن بسیار مشکل است و "دلنش ما از رای که بازدهي
سرمایهگذاري را در سالهاي بعد ایجاد میکنند بسیار کم و قابل اغماض ميباشند. =
صفحه 25:
سرمايه گذاري در مدلهاي پساكينزي ارتباط بین رشد و توزیع درآمد را در تبیین یکپارچه آنان
نشان ميدهد. تفییر در نرخ سرمايه گذاري هم بر فرآیند رشد و هم بر سهم نسبي عوا
تقسيم آن بين سود و دستمزد آثر ميگنارد. 19726 اوح Wacker red
تونليي به سرمایه گذاري به همان اندازه اهمیت دارد که تملیل به انجام سرمايهگذاري.
نوسانات در سرمایه گذاري بسياري از پويائي هاي نظام سرمايهداري را توضیح ميدهد و
كهكاه با تغیبرات مربوط به انتظارات بلندمدت و شرلیط مللي عجین مي شود. پساکینزیها بر
هر دو جنبه ماهیت نهادهاي مللي سرمایهدا
و توان بنگاههاي انحصار چند قطبي در جهت
تعیین قیمتها تاکید ميکنند. آنان نقش نهادهاي مللي را در فراهم سازي تقاضاي سرمایه
داران براي اعتبار كه تسهيلات لازم را براي مخارج سرمايه كذاري و مستقل از بسانداز
جاري, فراهم مي آورند خاطر نشان مي سازند.. Ohh OPO
صفحه 26:
2-9-8- مباني خرد اقتصاد کلان در مکتب پساكينزي
خصیصه دوم اقتصاد پساکينزي در رابطه با توجه آن بهارتباط بین اقتضاد خرد و اقتصاه کلان
ميباشد. در اقتصاد پساکينزي تاکید خاصي بر ارتباط متقلبل بین خرد و کلان شده است.
آنان رويكردي دوگلنه را برگزیدهند بگونهاي که تاثیراقتصاد کلان بر خرد به همان درجه از
اهمیت برخوردار ات که طبق رویه متعارف, مبلني خرد بر ساختار کلان اثر ميگذرد. بعلاوه
تحليل توامان خرد و کان تتقضلني را که در ارتباط با خطاي ترك
De, OOO sins, بمنوان مثال يك بتكك مي توائد با كافش دستمزدها هزينههاي و
را كاهئن دهد ولي انجام لين سياست توسط تملمي بنكاهها محكوم به شكست است زيرا اين
منجر به كاهش قدرت خريد كاركران و در نتيجه كاهش قيمتها و يا كاهش فروش ميشود.
بوجود ميآيد. نشان
پساکینزیها تمایز هیکس (0606) معط « سا" بین بازارهاي با قيمتهاي
اسف بای سر
(مواد خام و محصولات كشاورزي) و بازارهاي یا فيمتهاي ثلبت (کالاهاي ساخته شده) را کاملا
است که در بازارهاي با قيمتهاي ثلبت تغيير در
قیمتها عکسالعمل به مازاد عرضه ویا مازاد تقاضا نمي باشد. تفییرات در تقاضا بطور كلي با
تغييرات در مقدار تولید پاسخ داده مي شود
پذیرفتهند. نکته مهم در این J LS)
صفحه 27:
علاقه بسياري از پساکینزیها به قيمتگذاري اداره شده :9ب caged da Dekorstotered |
كالكي در دهه 1930 ميباشند.بنابر نظر او قیمتها معرف يك مهم بر روي هزینهها مي
باشند که آن نیز تابمي از "درچه انحصار" است 1007 ساه۳: قیمتها از طریق محاسبه
هزينههاي متوسط کوتاهمدت تولید به علاوه هم تعیین ميشوند:
p=ATC+ NPM 0-8)
که در آن ) معرف قیمت محصول بنگاه, DDO هزینه متوسط کل (شامل هزينههاي
متوسط متفیر و متوسط ثلبت است. يعني DPD 5 DPO=BOOHDPO حاشیه سود
خالص به ازاي هر واحد محصول است.
سود (تا سطق تابمی سعودی از میزان ااستفاده از ظرفست و یا سطم تقاضا ميباشد.
قسمت افقي منحني 8000 نشان ميدهد که بنگاه داراي مازاد ظرفیت است. در لين بازارها
که موسوم به بزار مشتري هستند در صورت افزلیش تقاضا,بنگاهها تمايلي به افزليش قيمت
ندارند و میخواهند میزان فروش خود را افزایش دهند و اعتماد مشتریان را حقظ نمایند. با
توجه به این نکته, هارکورت و کنیون(06730) مج از طرفداران مکتب پساكينزي
چنین استدلال کردهند که "در جریانادمار تجاري عمدتاًتولید و نه قیمتها با تفییر سح
تقاضا تغيييري ميیابند"
صفحه 28:
صفحه 29:
3-9-8 تورم: علت و علاج.
بكارگيري روش مج" در سطح خرد با کاربرد آن در سطح کلان تکمیل شده است.
اب (1978) ملجه0 لت )حالت كلي سحاست بر روي هزینه دستمزد
سيدني و
(000) را به شکل زیر ارائه کرده است: wy
سدم
6
که در آن « سطح عمومي قیمتها, متوسط ۳۲" بر روي هزینه متوسط واحد کار, بدا
متوسط دستمزد اسمي و « متوسط بهره وري نيروي کار مي باشد. شواهد حاكي از بايداري و
ثيات joo بتابراين افزليش
قیمتها نتیجه افزلیش دستمزدها بدون تغييري در بهرهوري
است که در معادله 8-4 نشان داده شده است:
paw
4-8)
صفحه 30:
در مدلهاي پساكينزي, تورم نتيجه جدال بر سر توزیع درآمد VOPR coal ,مسب
قدرت اتحاديههاي كارگري در زمانهاي اشتغال کامل, حداکثر است. استفاده از سياستهاي
مديريت تقاضا بمنظور کنترلتورم, ثر مستقيمي بر سطح تولید و اشتغال دارد, در حللي که
بدلیل کاهش در درآمد قلبل توزیع به جدال مذکور شدت ميبخشد وینتراب از طرفداران
مکتب پساتیتری معتقد است که
مسئولین پيلي ميتونند با ایجاد بيكاري كافي, فزلیش در حقوق و دستمزد را کندنمایند که
هماندد مانع غیرمستقیم براي افزلیش قیمتها است. ولي از نقطه نظر خسارات و نارضايتي
مردم هزینه سار بااگی دار حتي با وجود آن, در شرایط سرسخنی اتجادیهای کارگري, به
ندرت مي تواند جلوي افزایش قيمتها را كرفت.
صفحه 31:
بساكينزيها بر لزوم سياستهاي درآمدي به عنوان سياستهاي لازم و دائمي به همراه سياستهاي
سنتي بخشي تقاضا تاكيدي مينمایند. با این اعتقاد که سياستهاي درآمدي اجازه ترکیب
باثباتي از قیمت و تولید را در يك " بزار چندقطبي قیمتگذار" ميدهد.
يساكينزيها به لين نكته اشاره ميكنند که تنها دو مورد از سه حللت زیر بطور همزمان قابل
حصول است: 1) اشتغال کامل, 2) ثبات قیمتها و 3) چانهزني دستجمعي آزاد.
4-9-8- درونزايي يول
پساکینزیها بر این باورند که در يك اقتصاد اعتباري مذرن, عرضه پول عمدتاً درونزا است.
چنین به نظر ميآید که عرضه پول "خود را با نيازهاي مبادله همراه ميکند" ,سل
OPO بطوریکه جهت علیت بين بول و مخارج را که معمولً از طرف پول گرایان مطرح
مي شد, باید بر عکس نمائیم.
صفحه 32:
لين حقيقت که
ات عرضه پول قبل از تغييرات درآمد يولي است, نمي تولند مبنابي براي
استنتاج پول گرایان در رابطه با "علیت و اثر پول" باشد. پساکینزیها تاکید دارند که لازمه
ايشهاي برنامهريزي شده در مخارج اگر قرار باشد تحقق یابند تامین مللي آنهاست. چنین
"آقدامات تجاري مقدملتي" پیشاپیش به سیستم بانكي علامت ميدهد يك جریان قرضگيري
در حال شكلكير است و فقط زملني موثر خواهند بود كه بانكها ميزان اعتبارات لازم را ايجاد
كنند. سيستم بانكي در موقعيت فعال براي باسخكوبي به برنامدهاي مخارج بخش خصوصي
قرار مي كيرد
ch فرآیند lle ایجاد کننده درآمد وجود دارد که بواسطه آن مخارج برنامريزي شده از طریق
اعتبار بانكي به مخارج واقعي تبدیل ميشوند. موور (1989) س() حللت پساكينزي را
9
شواهد کاملاً سازگار با لین پیشنهاد است که جهت گيري علي از وامهاي بانكهاي تجاري به
حجم پول ویه پلیه بولي است. لين بنوبه خود و به روشني دلالت بر لین ارتباط تجربي بين
يول و درآمد دارد که بطور اصولي " رابطه علی سعکیسی" از درآمد به پول است.
صفحه 33:
پساکینزیها رشد حجم پول رابه عنوان واكنشي به تورم (ونه علت) آن مي دانند,جمسه
0 لین نکته به روشني توسط مور (1979) اشاره شده است که رشد عرضه پول, علت
افزايش دستمزدها و قيمتها نيست بلكه آنها را نتفيذ مي كند.
يساكينزيها از جمله مور (1979) قلثل به تمليز فعاليتهاي حمايتي و نظارتي بانكهاي مركزي
هستند. در حالي که عرضه پول تابعي از سیااست نظا در اقتصادهاي با
پول اعتباري به شدت مشکل و
LOOP موور 61626 تناقضي را که فراروي مسئولین پولي است چنین بر مي شمارد:
Deva, <I
یا نيزهاي مبادله (شامل فشار ناشي از تقاضا براي افزایش دستمزدها) را برآورده کنند یا
بيكاري را یا سیاستها
سيستم بانكي بطور طبيعي قادر به "تمایز بین افزلیش مخارج بخش خصوصي که ناشي از
فعالیت تجاري اسكناسهاي حقيقي) تا ل" است و یا آنهايي که به دلیل "افزایش در
انقباضي پلي, تشدید نمایند. چنین تنافضي بوجود خواهد آمد زیرا
دستمزدهاي پولي (اسكناسهاي تورمي ) بوجود آمده اند" نیست.
صفحه 34:
همچنانکه دیویدسون (1989) استدلال کرده است:
هر ابزار بانكي سالم كه نيازهاي مبادله را تامين مي كند مي تولند دكركونه شود به كونه اي
كه به عوض خلق "اسكناس هاي حقيقي" به خلق " اسكناس هاي تورصي" ببردازد, و هر
سياستي که با هدف محدود کردن توانليي بانکها در خلق " اسکناس هاي تورمي" طرح شود
منجر به عدم توانايي بانکها در عرضه كافي " اسكناسهاي حقيقي" براي حفظ اشتفال کامل
خواهد شد.
-10-8
يهاي بنیادگرا: ارتباط بین عدم اطمینان - پول - بيكاري
كينزيهاي بنیادگرا زیرمجموعه مهمي از پساکینزیها را تشکیل ميدهند. در جریان شکل گيري
نظريه عمومي, كنيز سه فرض محوري و بهم پیوسته کلاسیکها را مشخص و آنها را رد کرده
است. ارتباط یین عدم اطمیتان - پول - بيكاري که توسط بنیادگرایان توسعه یافته است مورد.
اکید کنیز بود. نظریه کلاسيك فروض زیر را مطرح ميکرد:
صفحه 35:
دلنش کارگزاران اقتصادي از آینده بگونهاي است که موقعیت عدم اطمینان را مينوان به
موقعيت ريسك تقليل داد. کینزبه روشني بین موقعيتهاي عدم اطمینان و ریسك تفاوت قا
ميشد و تاکید وي بر عدم اطمینان بود.
2- يك اقتصاد پلي را ميتوان همانند يك اقتصاد تهاتري تحلیل نمود بگونهاي که پول خنني
اد يولي و اقتصاد تهاتري تمليز قائل بود و نقش فراكير بول وا
بیان موجز دیدگاه GUI Soler توسط جيك (1978) +ها© جنين ارائه شده است: "نظریه
عمومي کینز مدلي از يك اقتصاد تولید ارلئه ميکند که در حال استفاده از پول است, در حال
حرکت در مسیر زمان است, در معرض عدم اطمینان و احتمال خطا قرا
صفحه 36:
1-10-8- عدم اطمینان و زمان تاريخي
کينزيهاي بنیادگرا به همراه دیگران به يكي از نوآوريهاي كليدي کینز, يعني قراردادن نقش
عدم اطمینان در مرکز تحلیل اقتصادي تاکید ميکنند. م9 ,سم
سل :16۵660 م۵ 1906 Chany, :9براساس_ تشخیص كينز
اقتصادها در يك زمان تاريخي و نه زمان منطقي ««» ما فعالیت ميکنند- بگونهاي که
اختلاف بین امروز و فردا بیست و چهار ساعت است ولي اختلاف بین امروز و دیروز به اندازه
ابدیت است - و اینکه کارگزارن اقتصادي مواجه با زمان غیرقلیل برگشت و ناشناخته ولي نه
غیرقبل تصور هستند, در چنین دنياي منحصر بفرد و غیرقبل تکرار که قواعد احتمال کاربرد
ندارند و تفییرات بنيادین و گسسته هستند, وجود پول, تعهدها و فراردادها اهمیت مضاعفي
پیدا ميکنند.
صفحه 37:
ريسك قابل اندازهكيري و قلبل بيمه شدن است در حاليكه اينها شامل حال عدم اطمینان
نمي شوند. مشخصه ريسك در آن است كه توزيع احتمال أن مشخص, قابل كمي شدن, بسته و
کامل است. در مقلبل, عدم اطمینان داراي توزیع احتمال شناخته شذماي نيست.و در معرض
عناصر غیرمترقبه یالقوه و نوظهور است. طبق نظر کنیز بنيادهاي رفتار ما اغلب "به شدت
ناپایدار, در حال نوسان, بيدوام, مبهم و منوط به بازنگريهاي اساسي است" از اینرو کنیز و
Cab بر بكارگيري تعهدات و قراردادها توسط کارگزاران اقتصادي به عنوان بخشي از راه حل
مسانل و مشکلات عدم اطمينان تاكيد داشتهاند.
وجود عدم اطمینان, تغييرپذيري سرمایهگذاري و وجود بول را خبيين نموده و بنوبه خود نيز
نوسانات در تقاضا و عرضه را در كل باعث ميشوند. تصميم به سرمايهكذاري به معني
تخصيص متلبع به يك ذارائى بادوام است که |غلب به شدت تخصصی و غیرقلیل تفییر است,
اصولاً بر پلیه حدس, شواهد و خوي حيولني صورت ميگيرد. در چنین دنيايي كاملاً طبيعي
است که "نتیجه" بر خلاف "نتظارات" باشد. تصمیم به نكهداري بول كه لن نيز يك نوع
قرارداد است, به شخص اجازه ميدهد که دارائي خود را به صورت نقد نگه دارد و در زماني که
عدم آگاهي زیاد است بتواند تصمیمها غيرقايل بركشت را به تعويق |:
صفحه 38:
کارگزاراناقتصادي در مواجهه با موقعیتها و شرلیط نوظهوري قرار ميگیرند که طبق تعریف
هرگز قبلاًبا آن موجه نشدهاند و هنگامي که تصمیمات آنها تحقق ميبلید, نتيجه تصمیما
آنها برگشتناپذیر است. شیکل (1968) جوهره لين مسئله را در مفهوم "تجربه بسیار سخت"
نشان داده است:
ناپلون نميتوانست جنگ واترلو را صدها بار تکرار کند یه امید اينکه در يكي از موارد سپاه
پروس دیر برسد. تصمیم اوبه جنگ را من "تجربه سخت" مينامم, بدین معنا که قلیل تجربه
شدن نميباشد. اگر او لین جنگ را ميبردتکرارآن براي مدتهاي مديدي غيرضروري بود و
زماني كه لو در جناف شكست غورد دیگر تکرار آن عرمعکن شده است.
اكربا فرض اينكه دلنش فردا, امروز نيز قلبل حصول باشد, موقعيتهاي عدم اطمينان را ميشد
به سهولت تبديل به ريسك کرد و در آن صورت بسياري از مشكلات و مسائلي كه كنيز و
اقتصاددانان کلان بدان پرداختهاند ناپدید ميشدند.
7۲-۱۰۸ نظریه پولی تولید.
كنيز اهمیت زیادی بای یک نظربهپولیتولید ال ود که بواد نوساناتتقاضای مور را در
دنیایی که مشخصه آن عدم اطمینان است توضیح دهد.
صفحه 39:
از نظر کنیز, پول بزدهي صفر و در مقابل مزیت نقدينگي را درد و هزينههاي حمل و نفل آن
نیز ناچیز است. پول دو مشخصه بارز دارد که عبارتند از کشش توليدي صفر و یا بسیاراندك.
به همراه کشش جانشيني صفر و یا نزديك به صفر. هر دو این مشخصهها از نظر کینز براي
تبیین شکست تقاضاي موثر حيلتي ميباشند. در شرايعطي که عدم اطمینان افزایش ميیابد,
تقاضا براي نقدينگي وبه تبع َن تقاضا براي پول افزلیش ميیید, لین امر منجر به فزایش
قاضا راينقدينگي وبه تبع آن تقضابراي پولافزلیش مي یلید لين امر منجر به افزايش
تقاضاي نيروي کار در تولید پول و یا جانشينهاي ن نخواهد شد. در حالیکه لین امر سیب
كاهش تقاضا براي توليد غيربولي و نيروي كار ميكردد. كنيز بر اين باور بود كه نظام
اقتصادي بدون يول بطور خودكار به تعادل اشتغال كامل ميرسد. بنابراين در غياب يول, نظريه
كإهتيكنسبكياً مودق يظولهد اينكه قراردادها بر حسب بول منعقد ميشوند و همجنين
دستمزدهاي اسمي معمولاً باثبات هستند, افزليش مىيايد. كينز رابطه بين بول و دستمزدهاي
يولي را هم معكوس و هم وابسته به يكديكر ميداند. بدليل نقدينكي يول, دستمزدها بر حسب
آن, و نه بر حسب ساير كالاها, ثابت است. همجنين اين امر سبب جسبندكي دستمزدها شده و
لين حقيقت كه دستمزدهاي يولي نسبتأ بايدار هستند لنكر مناسبي براي تداوم اقتصاد بولي
ایجاد ميکند.
صفحه 40:
از نظر مينسکي رکود طبق تعریف, نامتوازن است زرا متجر به کاهش وجوه نقدي شده (با
کاهش در قیمت و یا کاهش در فروش) و از طرفي دیگر افزلیش تعهدات نقدي (بدهي) را
ایجاد ميکند. فرآیند بدهي - كسادي, واحدهاي توليدي (بنكاهها) را بطور فزآيندماي از نظر
مالي شکنندهنموده و در معرض ورشکستگي قرار مي دهد.
نظرات پساکینزیها و کلاسیکها در نمودار 8-4 نشان داده شده است. در ابتدا اقتصاد در نقطه
AS, AD, 5
as قرار دارد يعني تلاقي منحنيهالي ١ و0 در ديدكاه متعارف يعني وجود
انمطافيذيري قيمت - دستمزد, با كاهش دستمزد سنحنی 06 به راست منتقل شنم و حرکت
بر روي منحني 00 صورت میگیرد (لثر دارايي حقيقي پیگو) و سرانجام به تعادل اشتفال
کامل در نقطه 6۶ خواهیم رسید.
با تبعیت از كالکي (1944), وقتي که حجم پول عمدتاً از اعتبارات بانکي (پول داخلي)
تشکیل شده باشد, باور اندك بر مکانیسم اثر پیگو باقي ميماند. با لحاظ نمودن آثار انتظاراتي و
توزيعي مورد اشاره کینز, منحني 0 به احتمال زياد به سمت چپ منتقل ميشود (يعني از
,0ب ,00) بطوریکه تولید و اشتغال کاهش یافته و عمدتًبدون تفییرباقي ميمانند (يهني
در نقطه 0). در واقع اكثر يساكينزيها از اين هم جلوتر رفته و بر لين باورند كه يك سياست
انقباضي منجر به بيكاري بيشتر و كاهش بيشتري در توليد نيز ميشود, و آن زملني است كه
aye
27۳0
صفحه 41:
صفحه 42:
11-8- انتقاد پساكينزي به انتظارات عقلائي
اکثر انتقادهاي پساكينزي به انتظارات عقلائي همانند مکتب اطريشي ميباشد با توجه به
ديدگاههاي مشترك نها در زمينههاي عدم خنثليي پول. زمانتاريخي و بياطلاعي کارگزاران
اقتصادي اين امر دور از انتظار نباید باشد. پساکینزیها مشرب پژوهشي والراسي مبني بر
تعریف تعادل به صورت "تسویه بزار" را قبول ندارند. پساکینزیها و جدا از زیرمجموعه
ار نظر مي گیرند
شرافائیها, مفهوم تعادل را به منزله "وضعیت ساکن"
منتقدین پساكينزي به تعبیر قوي انتظارات عقلائي توجه کرد اند. آنها بمانند مکتب اطريشي
رویکرد معقول تمس ۱) به انتظارات را قبول دارند که توسط لوكه »اهبا مطرح شد.
كومس (1906) م69 بر لین اعتقاد است که تعبیر قوي انتظارات عقلائي نميتوند در
دنياي واقعي مصداق داشته باشد زیرا لین امر منوط به ن است که کارگزاران اقتصادي مدل
اقتصادي صحیح را بدانند در حالیکه خود اقتصاددانان به وضوح آن ey, داشتن چنین
دانشي اگر وجود ميداشت موجب اعطاي جایزه نوبل به اقتصادداناني ميگشت که آن
ميدانند. از نظر گومس ضعف کليدي در آن است که, پول گرایان پیرو انتظارات pee
تنها فرض ميکنند که تمامي کارآفرینان, اقتصاددان هستند بلکه آنها همچنین فرض ميکنند
كه تمامي افراد اعم از كارآفرينان و كاركران, اقتصاددانائي با ديدكاه بول كرا مي باشند.
صفحه 43:
مكاتب يساكيدزى و اطیریشی(دعا دارند که در موره اتارات عقلاتی, خطاني که صور:
البواسة كد دائش تظرري sissy اند تاد بط ری کل وی او
هم شده است.
نظریه پردازان اتظا رات عقلاتی به تیح قواعد حاکم یر مضرب پروهشی والدین واراسی خود عدم
اطمینان فرا گیس را تبدیل به ریسک می نمایند. لوکاس ( ۱۹۷۷ ) به این نکته اذعان دارد که فرضیه
انتظارات عقلائى در بهترین حالت خود می تواند ساختارهای پایدار و وقایح تكرار شونده را تبيين
نماید, ولی قادر به توضیح تغییررات غیرمترقبه و تجارب حیاتی نمی باشد.
12-8- مفایسه مکاتب اطريشي و پساكينزي
در سطح نظري و مفهومي رويكردهاي مکتب اطريشي و بنیادگرایان پساكينزي, مباني
مشتركي در ارتباط با زمان و پول دارند. بنیادگذاران آنها يعني منگر و کنیز خصوصیات بازاري
شدن و نقديتگي پول را برجسته داشته و بر زمان تاريخي براي اعمال و رفتارها تاکید دارند
که مشخصه آن عدم آگاهی و برگشت ناپذيري است. پیروان هر دو رویکرد, لین دیدگاه ها را
بسط و توسعه داده لند تا تشان دهند که چرا پول مهم است, بدین طریق که برفرآيندهاي
توليد و مبادله لثر مي كذارد. به وضوح در ارتباط با "جكونكي" نقش يول با یکدیگر اختلاف
دارند. مكتب اطريشي بر ساختار فرآيند بول - قيمت تاكيد ميكند در حاليكه بساكينزيها بر
ساختار نحوه پرداخته
جاي يول - بدهي تاکید کرده اند.
صفحه 44:
اختلاف عمده بین مکتب اطريشي و پساكينزي عموماً در توصیه هاي سياستي آنها است.
ضمن آنکه هر دو قبول دارند که دولتها مي توانند موجب تغییرات شوند, ولي در زمینه خود
لين تغييرات با هم اختلاف نظر
رند. مکتب اطريشي ديدي منفي و پساكينزي دید مثبت
نسیت به نقش دولتها درند. پیروان مکتب اطريشي طرفدار بازارهاي آزاد و مكانيسم دنست
هستند. این در تقایل مستقیم با نظر پساکینزیها است که معتقدند که بازارها به
حملیت دولت احتیاج دارند تا بتونند بطور موثرتري عمل نمایند, هر چند در مورد چنین
اختلافهائي اغراق شده است. تاکید لاخمن (1939 و 1956) بر اینکه رکود مي تواند از
طریق فرایند بدهی - کساهي تشدید شود, بدين ممناست أكه برخي طرفداران مكتيب
اطريشي قلثل به لين هستند كه از بحران هاي انوي با ابزار سياستي فعال دولت جلوگيري
كنيد
از جمله موارد عدم توافق در زمينه سياستي مربوط به سياستهاي درآمدي است. طرفداران
مکتب اطريشي اعتبار چنین سياستي را با توجه به اينكه از نظر آنان تبعات مخربي بر روي
مکانیسم قیمتها ایجاد مي کند مورد تردید قرار اهند. آنان استدلال ميکنند که سياستهاي
1 he
ee ee