صفحه 1:
صفحه 2:
صفحه 3:
صفحه 4:
صفحه 5:
صفحه 6:
1 1 0 1111 25 1 Te
35 0 ar ae a
ee متوجه ee page سین em ae
"او راذر تمام اتغاوهاى گدشته, حال و آینده مقصر ميداند Sy aa
3 اساي و
۲ مارد 1
aaa هس أشفته به نظر میرسد. خصوصیات و واکنشهای رفتاری
صفحه 7:
صفحه 8:
3 Soper CA ares ار درن لدوم
Cera ee cdi geek aie “كباري ب اتعمبر ندارة مره يرون سعى م
AG ee eet آنها در این gee ee doe
صفحه 9:
صفحه 10:
صفحه 11:
et اك عكس: داستان: مطلب و eter By
۱ اعم 82 ای اه سر ap s
1 2 سس با از مق با ی لیس با
Gata ا ل 0
= Ae ae Ae
موارد دیگر تسا که بر بر تور نار ی ی
ay تبارهای جنسی خود. ست با جه اقدامي el ay
1 0 ا ای ی ی ae
صفحه 12:
صفحه 13:
4 ها اه ۱
Ce eee el 1 تاجته نشدهاند هم امکان
Be ere ie ge ier a rede eee ae oe
Cee teres ens ee Oe eee ee
كتد ما و ١
بو و ange ار ane
3 : 7 1 es
De ee ee و
ا ل لا omed aed
۱ seesaw mc nhe cae 3
در ذارة و aie خاتوافة وا سنت ا
ees ا ا ۱
“aa Gea ceed Wee ey
1 اف ی poate an Sethe vate cy)
صفحه 14:
صفحه 15:
صفحه 16:
8 ره
به نام خدا
:موضوع
طالق عاطفی
:تهیه کننده
طالق عاطفی
طالق بر چندین قسم است مانند طالق روانی ،طالق اجتماعی ،طالق اقتصادی ،طالق قانونی ،طالق
والدین .ولی طالق عاطفی که به طالق خاموش هم شهرت دارد آسیب زاترین نوع طالق می باشد و بیشترین
احتمال روابط فرازناشویی و نیز اختالالت ارتباطی روانشناختی در این نوع طالق دیده می شود.تعاریف خیلی
زیادی در این خصوص وجود دارد که از نظر بنده به عنوان روانپزشک مشاور ازدواج و خانواده جامع نیست.
تعریفی که بنده در این خصوص به آن رسیده ام /// :اختالل در روابط شناختی ارتباطی عاطفی جنسی
زناشوی ی و ایجاد احس اس بیگانگ ی تدریج ی در زوجین همراه ب ا عدم درک متقاب ل و همدل ی و انداختن
تقصیرات به گردن همدیگر و کاهش تدریجی جاذبه و اعتماد فیمابین تا رسیدن به درجات مختلفی از بی
تفاوتی.
مطالعات نشان میدهد که در بیشتر موارد طالق عاطفی ،مرد در شروع یا تشدید آن نقش
اصلی را داشته است و اینکه طالق عاطفی شایعترین نوع طالق میباشد و خیلی از زوجین
متاسفانه به نوعی در یکی از مراحل طالق عاطفی هستند و رضایتمندی از زندگی زناشویی
خود ندارن د ( آمار غیررس می از ه ر ۲طالق یک ی ب ه طالق عاطف ی میرسد و اکثرا در
سالهای سوم و چهارم ازدواج اتفاق می افتد) .بررسی های چندین ساله بنده نشان میدهد
که عامل اصلی طالق عاطفی زن ،بی توجهی مرد بخصوص همراه با تحقیر نسبت به زن و
عدم دیده شدن زن در زندگ ی زناشوی ی و عام ل اص لی طالق عاطف ی مرد ،یکنواختی
فیزیکی روانشناختی زن و از بین رفتن طراوت و جذابیت های ذهنی ،روانی ،جسمی و
جنسی زن برای مرد.
زماني در جامعه ما اين باور رايج بود كه زن بايد با لباس سفيد وارد خانه شوهر شود و با
لباس سفيد آن را ترک کند .خيليها معتقد بودند بايد با همه مشکالت سوخت و ساخت و
تحمل كرد ولي امروزه اين ديدگاه نزد بسياري از مردم تغيير يافته و روزبهروز بر تعداد طالقها
افزوده ميشود و زوجها حس ميکنند که مجبور نيستند تا آخر عمر همديگر را تحمل کنند...
با اين حال همه چيز به اينجا ختم نميشود .اين روزها در بسياري از موارد پديده طالق ناشي
از مسائلي است که يک يا دو دهه قبل حتي باورکردن آن نيز امکانپذير نبود؛ تنوعطلبي،
خيانت ،دروغگويي و بسياري از مسائل ديگر منشاء و مبداء تعداد قابلمالحظهاي از طالقها
شده است .اما کم نيستند خانوادههايي که قبل از طالق قانوني ،رويه طالق عاطفي را در پيش
ميگيرند.
کم نيستند همسراني که بنا به داليلي ترجيح ميدهند اسما زن و شوهر باشند ولي رسما و از
نظر فيزيکي از هم جدا هستند و ممکن است ماهها و حتي سالها با همديگر حرف نزده و
رابطه زناشويي نيز نداشته باشند .بسياري از دانشمندان ،طالق عاطفي را مقدمهاي بر طالق
قانوني ميدانند .خاتم ه دادن به ازدواج به اين سادگي نيس ت و هر فردي از مراحلي عبور
ميکند تا سرانجام به طالق قانوني برسد.
دانشمندان از شروع طالق عاطفي تا رسيدن به طالق قانوني 5مرحله مجزا را در نظر ميگيرند؛ اين
5مرحله معموال 3سال طول ميکشد ولي ممکن است مدت آن در عدهاي کمتر و در عدهاي ديگر
بيشتر باشد .اين مراحل داراي ترتيب خاصي هستند و زوجها به ترتيب از آنها عبور ميکنند تا به
طالق قانوني برسند.
زن يا مردي که ميخواهد طالق بگيرد يا درخواست طالق داده است« ،شروعکننده» مينامند و
فردي را ک ه درخواس ت طالق نداده و نميخواه د طالق بگيرد «غير شروعکننده» .شروعکننده،
اولين مرحله از طالق را تجربه ميکند آن هم درحالي كه هنوز با همسر خود در يک جا زندگي
ميکند ،ولي غيرشروعکننده اين مرحله اول را تجربه نميکند .اولين مرحله بعد از شنيدن کلمه
طالق ،با جداشدن جسمي زوجها از يکديگر شروع ميشود .تفاوت در نوع شروع باعث تفاوت در
مدت زماني ميشود که يک فرد آن را طي ميكند و به طالق قانوني ميرسد.
مراحل طالق عاطفي
دانشمندان مراحل مزبور در دوران طالق عاطفي را به شرح زير طبقهبندي کردهاند:
مرحله اول؛ سرزنش :در مرحله اول ،شروعکننده تمرکز خود را متوجه همسر ميکند و
او را در تمام اتفاقهاي گذشته ،حال و آينده مقصر ميداند .در اين مرحله فرد داراي يک
تص وير ب د و نامناس ب نس بت ب ه خود اس ت و ممک ن اس ت ب ه راحت ي آس يب ببيند.
شروعکننده در بيشتر موارد افسرده و غمگين است و احساس کمبود انرژي ميكند و در
نظر دوستان و خانواده هم بسيار آشفته به نظر ميرسد .خصوصيات و واكنشهاي رفتاري
فرد در مرحله اول ،با توجه به اينکه در زمره افراد شروعکننده يا غيرشروعکننده باشد،
فرق ميکند .در چنين شرايط ي مرد يا زن ي كه درخواست طالق داده (شروعکننده)
ميخواهد از يک زندگي پر از استرس به آرامش برسد چراكه دچار عصبانيت ،افسردگي و
ترس است ولي سعي ميکند همه چيز را عادي جلوه دهد .طرف غيرشروعکننده (كسي
كه درخواست طالق نداده) هم در اين مرحله شروعکننده را فردي خيرهسر و سمج
مينامد.
مرحله دوم؛ سوگواري :در اين مرحله غم و اندوه فراوان بر شروعكننده مستولي ميشود .به
هر اظهارنظري واکنش تند نشان ميدهد و به شدت در افكار و احساسات خود غوطهور
ميشود .تمرکز حواس خوبي ندارد ،بهگونهاي كه در انجام کارهاي روزمرهاش با مشكالتي
مواج ه خواه د شد .در اين مرحل ه اگ ر زوج داراي فرزن د باشن د ،بهتدريج در انجام
مسووليتهايشان سستي به خرج ميدهند و ممکن است يکي از والدين دست روي بچه
بگذارد تا شايد همسر از دست داده را دوباره صاحب شود.
مرحله سوم؛ خشم :هرچند خشم در هر مرحله از مراحل 5گانه تظاهر پيدا ميكند ولي
از خصوصيات بارز مرحله سوم است ،بهخصوص نسبت به دوستان و افراد خانواده و بيشترين
بخش آن متوجه همسر ميشود .با اين حال ممکن است مرد به تمام زنها و حتي زن
نسبت به تمام مردها حس خشم داشته باشد .در اين مرحله شروعكننده خود را محق
ميداند كه عصباني شود و همسرش بايد تاوان اعمالش را پس دهد و آزار و اذيت شود.
حتي گاهي بيدليل نسبت به فرزندان خود حساسيتهاي بيمورد دارد و به آنها پرخاش و
توهين ميكند ولي با اين حال در پشت اين چهره ،ترسهاي بسياري نهفته است؛ چگونه
ميتوانم تنها زندگي کنم؟ توانايي گذران زندگي را دارم؟ ميتوانم از خودم حمايت کنم؟ آيا
موفق به پيدا کردن شخص ديگري خواهم شد؟ و...
مرحله چهارم؛ تنهايي :بسياري از افراد بعد از دوران بلوغ ،احساس ميکنند تنها
هستند .به تدريج شروعكننده شخصيت خود را طوري تطابق ميدهد که ديگر
نيازي به همسر ندارد .مرد يا زن سعي ميکنند ب ه خود اطمينان پيدا كنند و
تص ميم نهايي را بگيرند .آنه ا در اين مرحل ه خودشان را بازس ازي ميکنند و
تصويرشان از خود ،نسبت به مرحله اول خيلي بهتر ميشود.
مرحله پنجم؛ بازگشت به زندگي :ورود مجدد به زندگي آخرين مرحله از فرايند
طالق قانون ي اس ت .مرد يا زن احس اس ميکنن د که دوباره کنترل بيشتري بر
زندگي خود دارند .در اين مرحله فرد ميتواند برنامهريزي درازمدت انجام دهد .اگر
هر دو در اين مرحله قرار داشته باشند ،بهندرت کارشان به محاکم قضايي کشيده
ميشود و فرايند طالق قانوني بدون نياز به دادگاه تکميل ميشود.
طالق عاطفي کي رخ ميدهد؟
طالق عاطفي عموما در سالهاي نخست زندگي رخ نميدهد .در سالهاي نخست هر
چقدر هم كه معيارهاي انتخاب همسر سطحي باشد ،ميان زن و شوهر كششها و
عاليقي وجود دارد يا حتي اگر عالقهاي در اين حد وجود نداشته باشد اين اميد
وجوددارد كه ممكن است شرايط تغيير كند .معموال طالق عاطفي از سالهاي
پنجم و ششم زندگي شروع ميشود؛ يعني وقتي كه افراد اميد به تغيير
همسر را از دست ميدهند و البته از طالق رسمي هم نااميد هستند و به
تدريج فاصله ميان آنها بيشتر و بيشتر ميشود .در طالقهاي عاطفي اينگونه
نيست كه لزوما دو نفر هيچ ارتباط عاطفياي با يكديگر نداشته باشند .در نوعي از
طالق عاطفي با توجه به تغيير موقعيت ،تغييرات خلقي و رواني كه در افراد رخ
ميدهد ،ممكن است رابطه بين زوج بهبود پيدا كند يعني ميزان عدم عالقه كاهش
يا افزايش پيدا كند اما اين بهبود موقت است و با تغيير شرايط دوباره وضعيت
بهحالت قبلي برميگردد تا جايي كه ديگر روابط زناشويي آنها حذف ميشود و آنها
تنها بهعنوان دو همخانه در كنار يكديگر زندگي ميكنند.
تاثير طالق بر ميل جنسي
بيشتر طالقها در سنيني اتفاق ميافتد که رابطه زناشويي براي فرد اهميت زيادي دارد.
محققان ميگويند در اينگونه ز وجها از مرحله طالق عاطفي تا رسيدن به مرحله طالق قانوني،
فرد ب ا نيازهاي جنس ي خود 5نوع برخورد خواه د داش ت:
.1يکي از موارد مهم در ايجاد اختالل جنسي ،مشکالت و مسائل رواني هستند .در گذر از 5
مرحله فوق ،يکي از زوجها بهشدت تحتفشار و زوج ديگر به شدت درگير است و به اين دليل از
ميل جنسي به مقدار زيادي کاسته ميشود و نيازهاي جنسي چندان آزاردهنده نخواهد بود.
عالوه بر اين ،در اين مرحله گذار ،بسياري از زوجها به دليل افسردگي و ساير مشکالت رواني
شروع به استفاده از داروهاي ضدافسردگي و ...ميکنند كه اين داروها در شرايط عادي هم در
30درص د موارد باع ث کاه ش شديد ميل جنس ي ميشوند.
.2دومين نوع برخورد ،سرکوب تمايلهاي جنسي است يعني فرد سعي ميکند ذهن خود را از
رابطه زناشويي دور کند .اينگونه افراد گاهي در ازدواج بعدي به علت سرکوب تمايالت جنسي
دچار مشکل ميشوند و نميتوانند رابطه زناشويي طبيعي داشته باشند.
.3گروه سوم به دنبال مواد پورنوگرافي (فيلم ،عکس ،داستان ،مطلب و )...ميروند
و سعي ميکنند نيازهاي جنسي خود را از اين طريق برطرف کنند.
.4گروه چهارم ،بهترين پاس خ را ب ه نيازهاي جنس ي در خودارضايي ميدانند و
بسياري از مردان و زنان که قبل از اين تجربه خودارضايي نداشتهاند چون رابطه
زناشويي را تجربه کردهاند ،از طريق خودارضايي به نيازهاي خود پاسخ ميدهند.
.5گروه آخر نيز نيازهاي جنس ي خود را خارج از خانواده ب ا برقراري قانون ي يا
غيرقانوني با جنس مخالف برطرف ميکنند.
البته شخصيت فرد ،زمينه خانوادگي ،سطح تحصيالت ،شغل ،سن و بسياري از
موارد ديگر مشخص ميکنن د ک ه فرد در دوران گذار از طالق عاطفي به طالق
قانون ي براي پاس خ ب ه نيازهاي جنس ي خود ،دس ت ب ه چ ه اقدام ي بزند.
ريشه طالق عاطفي
اختالفات زوجهاي جوان داليل متعددي دارد هرچند براي همه اختالفها نميتوان عدم
آموزش مهارتهاي زندگي به جوانان را به عنوان مهمترين دليل مطرح كرد اما مواردي
چون رابطه صحيح كالمي و مهارتهاي الزم براي سخنگفتن و بيان خواستهها از همسر
از جمله موضوعاتي است كه در قالب مهارتهاي زندگي قرار ميگيرند و بيشتر جوانان ما
فاقد آن هستند و همين امر تاثير فراواني در بروز اختالفات دارد اما بخش عمدهاي از
اختالفها به دليل انتخابهاي نادرست است چون با وجود مد شدن زندگي رمانتيك! در
بسياري مناطق ،هنوز هم ازدواج در ايران امري است كه در دايره خانواده انجام ميشود و
نه فرد و نه خانواده او هيچ آموزشي در اينباره نديدهاند و همه براساس سليقه خود در اين
باره اقدام ميكنند.
وابستگيهاي اقتصادي و اجتماعي زوج به يكديگر و همچنين داشتن فرزند باعث
ميشود دو نف ر پ س از آنكه پ ي ميبرن د براي ه م س اخته نشدهان د هم امكان
خاتمهدادن به آن پيوند زناشويي را نداشته باشند .مثال زن خانهدار است و با خود
فكر ميكند كه اگر طالق رسمي بگيرد نميتواند از نظر اقتصادي مستقل زندگي
كند يا ميخواهد فرزندش آسيب نبيند ،طالق نميگيرد اما گاهي هم نگاه بدي كه
در جامع ه نس بت ب ه طالق وجود دارد و در برخ ي مناط ق آ ن را عمل ي قبيح
ميدانند ،طرفين اقدام به طالق رسمي نميكنند
شايد فکر کنيد حفظ چنين زندگي از هم گسيختهاي خيلي کمخطرتر از تجربه
جدايي واقعي است اما حقيقت آن است که طالق عاطفي ميتواند بسيار خطرناک
تر از طالق رسمي باشد .طالق عاطفي ،فشار عاطفي زيادي به زوج وارد ميکند.
اين مشکل افسردگي ،اضطراب ،پريشاني را در پي دارد و بنيان خانواده را سست
ميکند و احتمال خيانت به همسر را افزايش ميدهد.
در طالق عاطفي همسران هيچ حس ،نشاط و درک متقابلي ندارند و در واقع به اجبار زير
يک سقف زندگي ميکنند .در چنين خانوادهاي ،زوج مجبورند بدون اينکه تفاهمي داشته
باشند زير يک سقف زندگي کنند ،چون نياز مالي ،حضور بچهها و ترس از قضاوتهاي
اجتماع ي مان ع تص ميمگيري جدي براي روش ن کردن تکليف زندگ ي ميشود ،بنابراين
اختالف بين زوج به تدريج باعث دوري و سرخوردگي آنها ميشود و طالق عاطفي پيش
ميآيد .طالق عاطفي باعث ميشود ميزان اعتماد افراد به يکديگر کم و نسبت به يکديگر
دچار سوء تفاهم شوند .افراد خانواده مدام دچار اشتباه شده و به دليل نداشتن تکيهگاه و
مأمن جدي در زندگي احساس يأس و سرخوردگي ميکنند و با انواع بيماريهاي روانتني
روبرو ميشوند .طالق عاطفي ،فشار عاطفي زيادي به آنها وارد ميکند.
چه بايد کرد؟
اگر درگير چنين زندگياي هستيد ،سعي کنيد با مراجعه به مشاور
مشکلتان را حل کنيد .بايد مشكل ريشهيابي و حل شود و زوج به طرف
تفاهم عاقالنه پيش روند؛ يعني هر دو طرف بخواهند تغيير كنند و
سطح انتظارات را پايين بياورند .دست و پا زدن در تعليق نتيجهاي جز
اصطکاک و از بين بردن جسم و روان شم ا و فرزندانتان ندارد .پس
حتما از مشاور كمك بگيريد
پایان