کسب و کار استارتاپ و کارآفرینی

کار آفرینی در ایران

kar_afariny_dar_iran

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.






  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [0 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “کار آفرینی در ایران”

کار آفرینی در ایران

اسلاید 1: بسم الله الرحمن الرحیمموضوع تحقیق : کار آفرینی در ایرانزیر نظر استاد محترم : جناب آقای مهندس بهرامی زادهگردآورنده : حانیه سادات تقی آبادیزمستان 86

اسلاید 2: مفهوم کار آفرینیکار آفرینی در ایرانجایگاه کار آفرینی در جامعه ماچرخه عمر کار آفرینیکار آفرینی و توسعهکار آفرینی اجتماعیخانواده و کار آفرینیعناوین

اسلاید 3:       واژه «كارآفريني» واژهاي است نو، كه از كلمه اش نميتوان به مفهوم واقعي آن دست يافت.اين واژه معادل Entrepreneurship در زبان انگليسي است و ريشه آن از زبان فرانسوي گرفته شده است. به عبارت ديگر هنوزدر فارسي معادل دقيقي براي انتقال «مفهوم» كارآفريني وجود ندارد و اغلب واژه كارآفريني شنونده ناآشنا به آن را به اشتباه مي اندازد. اما بين استادان دانشگاهها، دانشجويان رشته هاي اقتصاد، مديريت و برخي محافل علمي اين واژه تا حدودي مصطلح شده است. به طور كلي «كارآفريني» از ابتداي خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگي حضور داشته و مبناي تحولات وپيشرفتهاي بشري بوده است. ليكن تعاريف زياد و متنوعي از آن شده است. با اين همه، مفهوم و ماهيت اصلي كارآفريني هنوزشناخته شده نيست و نميتوان تعريف استاندارد و جامع و مانعي از آن به دست داد. پاسخ به پرسشهاي زير در شناخت بهترمفهوم كارآفريني موثر خواهد بود:مفهوم کار آفرینی

اسلاید 4: مفهوم و ايده كارآفريني، مفهومي جديد و متعلق به عصر حاضر نميباشد. اين مفهوم از قبل از قرون وسطي مطرح بودهكه در طول زمان دچار تحولاتي نيز شده است. به طور خلاصه، كارآفرين سازمان دهنده و فعال كننده يك واحد اقتصادي (ياغير اقتصادي) و كسب و كار به منظور دستيابي به سود (دستاوردهاي) شخصي (يا اجتماعي) است. يك كارآفرين به منظور تحقق ايدهايش عوامل مورد نياز مانند: زمين، نيروي كار، مواد مصرفي و سرمايه را فراهم آورده و بااستفاده از قدرت تصميم گيري، مهارتها و استعدادهاي فردي اش در طراحي، سازماندهي، راهاندازي و مديريت واحد جديد، ايده اش را تحقق ميسازد و از اين راه به كسب درآمد ميپردازد. همچنين در اين راه يك عدم موفقيت را به دليل فعاليت درمحيط غير قابل كنترل و مبهم و باموانع پيش بيني نشده ميپذيرد. ازنظر علم اقتصاد، كارآفرين فردي است كه با صرف زمان و انرژي لازم، منابع، نيروي كار، مواد اوليه و سايردارائيها را به گونه اي هماهنگ ميسازد كه ارزش آنها و يا محصولات حاصل از آنها نسبت به حالت اوليه اش افزايش يابد (ايجاد ارزش افزوده كند). همچنين كارآفرين سرمايه دارنيست ولي قادر است از سرمايه هاي راكد به خوبي استفاده كند. همچنين او مخترع، عالم، متخصص و هنرمند نيست ولي توان بهره برداري مناسب از علم، تخصص و هنر ديگران را دارد. بطور كلي؛ كارآفريني به فرايند شناسايي فرصتهاي جديد، ايجاد كسب و كار و سازمانهاي جديد، نوآور و رشد يابنده براي بهره برداري از فرصتهاي شناسايي شده اطلاق ميشود كه در نتيجه آن كالاها و خدمات جديدي به جامعه عرضه ميشود.

اسلاید 5: قبل از همه یک تعریف از کارآفرینبطور ساده کارآفرین به شخص حقیقی یا حقوقی ای گفته می شود که توانایی تحمل ریسک - اغلب مالی - را دارد و میتواند یک ایده اولیه را به یک فعالیت اقتصادی تبدیل کند. همه ما می توانیم یک کارآفرین باشیم، چه کارمند، چه کشاورز و ... در هر پست و مقامی که باشیم در راه انجام فعالیت های خود می توانیم کارآفرین بوده و ایده های خود برای بهبود انجام کارها را به واقعیت تبدیل کنیم. یک کشاورز می تواند با راه اندازی روشهای جدید کاشت، آبیاری، نگهداری و ... کمیت یا کیفیت محصولات خود را بالا ببرد. یک کارمند می تواند برای انجام فعالیت های روزانه و البته در چهارچوب اختیارات خود روشهای جدیدی را اختیار کند تا انجام کارها برای خود و ارباب رجوع سریعتر و با کیفیت بالاتری صورت پذیرد. یک مهندس یا شرکت می تواند با قبول هزینه های تولید آزمایشگاهی، نمونه ای از یک محصول را تولید کرده و در صورت مفید بودن آنرا تولید انبوه نماید و به جامعه خود خدمت کند. یک مربی تیم فوتبال می تواند با اتخاذ روشهای مدیریتی و arrange یک تیم به موفقیت های بسیار دست پیدا کند و .... کار آفرینی در ایران

اسلاید 6: همانطور که مشاهده می کنید در تمام مثالهایی که آورده شد نوعی ریسک وجود دارد. این ریسک ممکن است باعث از بین رفتن محصول کشاورز شود یا باعث شود تا کارمند توبیخ یا اخراج شود و یا سرمایه گذاری آن مهندس یا شرکت به هدر رود. و دست آخر آنکه آن مربی تیم ممکن است سمت یا اعتبار خود را از دست دهد. بنابراین مشاهده می کنید که بسادگی میتوان این نتیجه را گرفت که کارآفرینی بدون ریسک امکان پذیر نمی باشد. شاید از همین جمله بتوان فهمید که چرا در کشور ما در میان جوانان کارآفرینی جایگاه والایی ندارد، فعلا اجازه دهید بحث فنی را ادامه دهیم.

اسلاید 7: کارآفرین چه ویژگیهایی دارد ؟ - خود اتکایی از اولین خصوصیات یک کار آفرین می باشد. با کمک این نیرو کارآفرین می تواند به مبارزه با سختی ها بپردازد. بنابراین اگر می خواهید کار آفرین باشید باید این توانایی را در خود تقویت کنید. - نیاز به انجام دادن و بدست آوردن از دیگر خصوصیات یک کارآفرین می باشد. اینگونه اشخاص بصورت دائم نیاز به آن دارند که محصول یا خدمتی را ایجاد کنند. از ساده ترین نوع آن مثلا در فعالیت های خانگی گرفته تا پیچیده ترین کارهایی که ممکن است در تولید یک محصول یا خدمت به آن لازم باشد.

اسلاید 8: استفاده از نهایت بهره وری از دیگر ویژگی های یک کارآفرین هست. یک کارآفرین همواره می خواهد از وقت خود بهترین استفاده را کند. - تحمل ریسک از دیگر ویژگی های اینگونه افراد می باشد. یک کارآفرین می تواند ریسک ناشی از شکست را پذیرفته و تحمل کند. این ریسک ممکن است مالی یا حیثیتی باشد و یا از دست دادن بسیاری چیزها که مردم عادی در زندگی آنها را داراند، باشد. - آنها شکارچی فرصت ها هستند. کارآفرین بسادگی می تواند میان یک اتفاق بدون خاصیت با دیگری که در دل آن فرصت شکوفایی نهفته است، تمایز قائل شود و دومی را شکار کند.

اسلاید 9: - نیاز به پیشرفت دائمی از دیگر ویژگیهای این افرا می باشد. حتی هنگامی که کارآفرین فعالیت اقتصادی را راه اندازی کرد متوقف نمی شود او علاقه دارد که همه روزه به پیشرفت های جدیدی دست پیدا کند. - کارآفرین توانایی بالایی در کنترل خود دارد. تحقیقات نشان می دهد که اغلب کارآفرینان بیشتر از آنکه بتوانند محیط بیرون را کنترل و مدریت کنند بر خود تسلط دارند. اثر جنبی این خاصیت می تواند همان قدرت کنترل بر محیط نیز باشد. - آنها همواره به هدف نگاه می کنند و شب و روز فکرشان رسیدن به هدف می باشد. دقت کنید که تمرکز بر هدف برای بسیاری از مردم دشوار است اغلب به کاری که در حال انجام دادن آن هستند فکر می کنند نه هدف.

اسلاید 10: کارآفرین توانایی تشخصی اولویت ها را دارد. خوب می داند چه کاری، چه موقع باید انجام شود و حاضر است بر سر آن با دیگران مبارزه کند. - خوش بینی از ویژگیهای مهم و بارز یک کارآفرین است. برای همین بسیاری از کارآفرینان جوان هستند چرا که آنها معمولا به هر کاری خوشبین می باشند. کارآفرین در برخورد با مشکل بدون آنکه ذهن خود را مخدوش کند مبارزه می کند تا آنرا از میان بردارد. حتی اگر مشکل بزرگ باشد به خود میگود الان که نمی شود آنرا حل کرد به کار دیگری می پردازم و بعد سراغ آن می آیم. - شجاعت از دیگر ویژگی های یک کارآفرین می باشد. دقت کنید که تحمل ریسک با شجاعت تفاوت بسیاری دارد، به این مثال توجه کنید. یک مدیر کارآفرین یک شرکت را در نظر بگیرید. او هموراه در حال ایجاد تغییر در شرکت می باشد تا به هدفهای خود نزدیک شود. اگر شکست بخورد باید ریسک - یا همان هزینه - آنرا بپردازد فرض کنید که پول و امکانات هم دارد و می پردازد. چیزی که این فرد نیاز دارد صفتی است بنام شجاعت او باید دل انجام این تغییرات و به نوعی بازی با سرنوشت خود، کارمندان و شرکت را داشته باشد.

اسلاید 11: کارآفرین معمولا قدرت تحمل بالایی دارد. این قدرت تحمل از مسائل کاری شروع شده و یقینا به مسائلی که در اجتماع یا خانواده او بدون شک رخ خواهد داد کشیده خواهد شد. قدرت تحمل جاذبه ایجاد می کند در حالی که عدم داشتن آن فرد را مجذوب می کند. مثال ساده آنکه فردی که قدرت تحمل بالایی ندارد معمولا در یک شرکت دولتی - که قدرت تحمل و زنده بودن بالا دارد - مشغول بکار عادی و بدون جنبیش می شود. - کارآفرین انگیزه داخلی بالایی برای انجام کار دارد. دقت کنید که اگر فردی دارای انگیزه بسیار قوی برای انجام کاری باشد و آن انگیزه در درون آن نباشد در هر لحظه ممکن است که فرد آن کار را رها کند. اما نیروی انگیزشی در کارآفرین در درون خود او وجود دارد و تا زنده هست به کار و فعالیت ادامه می دهد. تفاوت گرمای زمین و خورشید را مقایسه کنید، اگر خورشید برود زمین سرد خواهد شد اما اگر زمین برود خورشید همچنان گرم خواهد ماند.

اسلاید 12: چگونه بايد ايجاد اشتغال كرد، چگونه مي توان مشكل بيكاري جوانان كه امروز به مهمترين مشكل كشور تبديل شده است، را حل كرد؟ آيا دولت بايد بيكاران را جذب كند و براي آنها ايجاد اشتغال كند؟ آيا به غير از دولت و بخش دولتي از راه هاي ديگري نمي توان براي جوانان كار ايجاد كرد؟به اعتقاد كارشناسان و متخصصان، در شرايط فعلي كشور، بهترين روش ايجاد اشتغال و حل مسئله بيكاري، توسعه و گسترش فرهنگ كارآفريني در جامعه است. زيرا يكي از علل اصلي رشد نرخ بيكاري در كشور ما، توسعه نيافتگي فرهنگ كار و كارآفريني در جامعه است و اينكه مردم و حتي تحصيلكرده ها و فرزندان خانواده هاي متمول هم دنبال اين هستند كه ازطريق بخش دولتي كسب و كاري براي خود ايجاد كنند. جایگاه کار آفرینی در جامعه ما

اسلاید 13: چندين سال است كه جامعه ما از بيكاري جوانان رنج مي برد و اگرچه هر روز بيش از پيش تاوان سنگين بيكاري جوانان را مي پردازيم، اما هنوز اين مشكل حل نشده است. بيكاري جوانان نه تنها ضرر و زيان هاي گوناگون اقتصادي و اجتماعي براي جامعه ما ايجاد كرده، بلكه ضربات سنگين فرهنگي و اخلاقي به جامعه وارد كرده است، به گفته جامعه شناسان و كارشناسان يكي از علل اصلي رشد بزهكاري در جوانان امروز جامعه، بيكاري است، بنابراين بايد براي اين مشكل اساسي كشور چاره انديشي شود و از راه هاي درست و مناسب آن را حل كرد، و هرچه زودتر براي جوانان ايجاد اشتغال نمود.راه هاي ايجاد اشتغال و كسب و كارچه كساني مي توانند مشكل بيكاري و كمبود اشتغال را در جامعه حل كنند؟ اقتصاد ما يك اقتصاد سه بخشي است: دولتي، تعاوني و خصوصي. تصور اكثر جوانان اين است كه دولت بايد براي آنها ايجاد كسب و كار و اشتغال نمايد. و چشم آنها كمتر متوجه ساير بخش هاي اقتصادي كشور مانند بخش خصوصي و تعاوني است. كمتر جواني را مي توان در جامعه يافت كه براي كسب و كار چشمش به دولت و كارهاي دولتي نباشد.

اسلاید 14: اكثر آنها با وجود آنكه مي دانند حقوق و دستمزد در بخش دولتي پايين است و در حال حاضر اكثر كاركنان دولت با مشكل كمبود حقوق روبرو هستند، ولي با اين وجود، جوياي كار در ادارات و سازمان هاي دولتي هستند.دولت توان جذب نيروي جديد ندارديكي از نكاتي كه بايد براي جوانان و اكثر مردم روشن شود اين است كه دولت نه توان جذب نيروي انساني جديد دارد و نه اينكه بايد به او اجازه داده شود كه نيروي انساني خود را بيش از اين افزايش دهد. امروز اكثر درآمد و بودجه كشور صرف حقوق و دستمزد حجم وسيع نيروي انساني بخش دولتي مي شود. در دنيا از هيچ دولتي نمي توان اسم برد كه به اندازه دولت ايران، نيروي انساني داشته باشد. در حال حاضر حدود دو ميليون و 300 هزار نفر بدون احتساب نيروهاي مسلح (ارتش، سپاه و نيروي انتظامي) حقوق بگير دولت هستند و پرداخت حقوق اين نيروي عظيم انساني، فشار زيادي را به دولت تحميل كرده است.در سال هاي اخير اگرچه درآمدهاي نفتي و يا مالياتي كشور افزايش يافته است، ولي به دليل همين نيروي انساني عظيم، تنها بخش كوچكي از اين درآمدها صرف عمران و آباداني و توسعه كشور شده است و اكثر درآمدهاي نفتي كشور صرف پرداخت حقوق شده است، در صورتي كه اگر ما يك تعصب ملي داشته باشيم، نبايد اجازه دهيم اصلي ترين درآمد ملي كشور فقط صرف حقوق و دستمزدكاركنان دولت شود، بلكه ما بايد از دولت بخواهيم كه اين درآمدها را صرف رشد و توسعه اقتصادي كشور كه به سود همه ملت و آحاد جامعه است، كند.

اسلاید 15: . بنابراين نه درست و نه عاقلانه است كه مردم بخواهند كه دولت بيش از اين نيرو جذب كند.شكست اقتصاد دولتي در اكثر نقاط جهانتجربه كشورهاي گوناگون جهان به خصوص در سال هاي اخير نشان مي دهد كه اقتصاد دولتي و حكومتي در هيچ كشوري سرانجام خوشي ندارد و در اكثر كشورها نه تنها با شكست روبرو شده، بلكه يكي از عوامل اصلي فسادهاي مالي و حتي اخلاقي در آن جوامع بوده است. به همين دليل است كه در دو دهه اخير شاهد هستيم كه اكثر كشورهايي كه اقتصاد آنها به صورت دولتي اداره مي شد، ناچار شدند سيستم اقتصادي خود را متحول و دگرگون كنند و به جاي پافشاري روي اقتصاد دولتي، به ساير بخش هاي اقتصادي مانند بخش خصوصي و بخش تعاوني توجه بيشتر نمايند. كشورهاي روسيه، چين، كره و... از جمله اين كشورها هستند، به گفته سفير چين در ايران، چين توانسته است در دو دهه اخير با جذب 500 ميليارد دلار سرمايه خارجي بيش از صدها هزار شركت در چين ايجاد و راه اندازي كند و طبيعي است كه آنها از اين طريق نه تنها مشكل بيكاري حجم وسيع مردم چين را حل كرده اند، بلكه به شدت اقتصاد چين را رونق بخشيده اند و درآمدهاي عظيمي در بازار جهاني كسب كرده اند.

اسلاید 16: صادرات چين در سال گذشته فقط به كشور آمريكا حدود يكصد ميليارد دلار بوده است. كشور كره همانند چين نيز يك انقلاب عظيمي در اقتصاد كشور خود بوجود آورده است و كشوري كه كل خاك آن كمتر از استان خراسان ايران است، در سال گذشته حدود 240 ميليارد دلار صادرات غير نفتي داشته است.ضرورت رشد بخش هاي تعاوني و خصوصي دركشوربه گفته دكتر محمود احمد پوردارياني عضو هيئت علمي دانشگاه صنعتي اميركبير و متخصص كارآفريني، امروز در تمام دنيا، دولت ها متوجه شده اند كه خودشان نمي توانند توسعه و رشد ايجاد كنند، بنابراين اكثر دولت ها در جهان سياست هايي اتخاذ مي كنند كه در كشورشان كارآفرينان رشد و نمو پيدا كنند، يعني بخش خصوصي را رشد و توسعه مي دهند تا فضاي كسب و كار ايجاد شود.دكتر احمد پوردارياني در پاسخ به اين سؤال كه چه كساني بايد در كشور ايجاد شغل كنند و مشكل بيكاري جوانان را حل كنند، مي گويد: «ايجاد شغل يا بايد توسط دولت يا شركت هاي موجود و يا شركت هاي جديد صورت گيرد. اما امروز براي همه روشن است كه نيروي انساني دولت بيش از حد سنگين شده است و ديگر قادر به استخدام نيروي جديد نيست.

اسلاید 17: . از طرف ديگر شركت هاي موجود نيز ظرفيت هاي محدودي دارند و قادر به جذب نيروي جديد نيستند و هر اندازه هم كه دولت بگويد، براي جذب هر نفر سه ميليون تومان مي دهد، فايده اي ندارد، چرا كه شركت هاي موجود نه تنها توان جذب نيروي جديد ندارند، بلكه برخي از آنها به خاطر كاهش هزينه ها ناچار به تعديل نيروي انساني خود مي باشند. بنابراين تنها راه حل بيكاري و جذب نيروي جديد و ايجاد اشتغال اين است كه كارآفريني در كشور توسعه يابد و شركت هاي جديد غيردولتي ايجاد شود و اكنون اين سوال مطرح مي شود كه چه كساني بايد اين كار را بكنند كه پاسخ ما اين است كساني كه ما به آنها كارآفرين مي گوييم. بايد اين كار را انجام دهند.»كارآفريني چيست؟وقتي از بسياري از مردم و حتي نخبگان جامعه سوال مي شود كه «كارآفريني» چيست يا «كارآفرينان» چه كساني هستند، به سرعت پاسخ مي دهند كه «كارآفريني» ايجاد كار و شغل است و «كارآفرين» ايجاد كار مي كند، در صورتي كه تعريف «كارآفريني» و «كارآفرين» اين نيست. به گفته متخصصان و كارشناسان، كارآفريني قصه زندگي انسان هاي موفق هر جامعه است كه به جاي اين كه بيايند و در جايي استخدام شوند و مشغول كار شوند، خودشان كسب و كار راه مي اندازند و به گفته دكتر احمدپور دارياني، كارآفرينان قهرمانان توسعه اقتصادي- اجتماعي جوامع مي باشند.نخستين گام جهت شناخت و تبيين درست هر مفهوم يا پديده، ارائه تعريف روشن از آن است.

اسلاید 18: كارآفريني همانند ساير واژه هاي مطرح در علوم انساني، هنگامي قابل تحليل و تبيين مي باشد كه بتوان تعريف يا تعاريف روشن و مشخصي از آن ارائه نمود. از آن جا كه مفاهيم علوم انساني در زمره مفاهيم قطعي علوم فيزيك و شيمي به شمار نمي رود، ارائه يك تعريف قطعي و مشخص براي واژه هاي آن، كاري دشوار و حتي غيرممكن است. «كارآفريني» نيز يكي از واژه هايي است كه تعريف واحدي براي آن وجود ندارد و از ابتداي طرح آن در محافل علمي، تعاريف متفاوت و حتي متناقضي از ديدگاه هاي گوناگون براي آن ارائه شده است. وجود اين تفاوت ها در تعريف كارآفريني از سويي نشان دهنده گستردگي و اهميت موضوع است كه مي تواند از زواياي مختلف مورد بررسي قرار گيرد و از سوي ديگر نشان دهنده پويايي موضوع است كه زمينه ارائه مدل ها، تعريف ها و نظرات متفاوتي را فراهم مي آورد.به منظور آگاهي دقيق و ارائه يك تعريف علمي از «كارآفريني» از دكتر محمود احمدپور دارياني به عنوان متخصص اين رشته مي خواهيم كه تعريف خود را از «كارآفريني» ارائه كند.دكتر احمدپور دارياني در پاسخ به اين سوال مي گويد: «خيلي ها فكر مي كنند كه كارآفريني به معناي آفرينش و ايجاد كار مي باشد، در صورتي كه اين يك برداشت اشتباه از كارآفريني است،

اسلاید 19: من ارتباط با تحقيقي كه در دانشگاه اميركبير انجام دادم، از دو هزار نفر از مديران و مسئولان كشور خواستم كه تعريف خود را از واژه «كارآفريني» مطرح كنند، حدود 08 تا 09 درصد تعريف آنها از كارآفريني، ايجاد كار بود و طبيعي است كه وقتي متخصصان و نخبگان جامعه از اين واژه تعريف درستي نداشته باشند، عموم مردم هم تعريف روشني از كارآفريني نخواهند داشت.وي مي افزايد: «كارآفريني به معناي ايجاد كار نيست».مفهوم واژه «كارآفريني»به گفته دكتر احمد پوردارياني، واژه كارآفريني از كلمه فرانسوي به معناي «متعهدشدن» (undertake) نشات گرفته است و براساس واژه نامه دانشگاهي وبستر، كارآفرين كسي است كه متعهد مي شود مخاطره هاي يك فعاليت اقتصادي را سازماندهي، اداره و تقبل كند.دكتر احمدپور دارياني مي گويد: «من خودم در سال 9991 ميلادي(8731 هجري شمسي) يك تعريف از كارآفرين ارائه كردم و معتقدم «كارآفرين» فردي است كه داراي ايده و فكر جديد مي باشد و از طريق ايجاد كسب و كاري كه توام با مخاطره مالي و اجتماعي است، با بسيج منابع محصول، خدمت جديد به بازار ارائه مي كند، پس كارآفرين سه كار مهم مي كند كه اول ايجاد خلاقيت و نوآوري، دوم راه اندازي يك شركت يا كسب و كار و طي كردن فرايند ايجاد كسب و كار و سوم ارائه محصول و خدمت خود به بازار مي باشد.

اسلاید 20: . بنابراين اگر در جامعه يك كسي براي اولين بار دستمال كاغذي را توليد كرد، چون اولين بار است، اين كارآفريني كرده و او يك كارآفرين است. به عبارت ديگر آنها كه اولين ها در هر كاري هستند و با نوآوري جبهه هاي جديدي در اقتصاد باز مي كنند، كارآفرين هستند.كارآفرين كيست؟كارآفرين كيست و داراي چه ويژگي هايي است؟ دانشمندان و محققان علوم رفتاري، مديريت و اقتصاد تعاريف گوناگوني از «كارآفرين» ارائه مي كنند.به اعتقاد برخي از دانشمندان مانند ريچارد كتيلن (cattilon)، كارآفرين كسي است كه خطرپذير است و توانايي برقراري ارتباط بين توليدات و خدمات، توانايي سازماندهي و نظارت بر توليد و معرفي روش هاي جديد، محصولات جديد و يافتن بازارهاي جديد را دارد.اسكامپتر يكي ديگر از دانشمندان مي گويد: «كارآفرين كسي است كه نوآور است و قدرت خلاقيت بالايي دارد و فعاليت هاي جديدي را در قالب شركت هاي كوچك راه اندازي مي كند».كول (cole) هم مي گويد: كارآفرين به شخصي مي گويند كه بهترين و آخرين موقعيت هاي اقتصادي و تجاري را كشف مي كند و روش استفاده از اين فرصت ها را مي داند. اين فرد معمولا داراي استعداد، خلاقيت، ابتكار، سازماندهي و مديريت در سطح بالايي است.« ديويد مك كران» و «اريك فلانيگان» كارآفرينان را افرادي نوآور، با فكري متمركز و به دنبال كسب توفيق و مايل به استفاده از ميانبرها مي دانند كه كمتر مطابق كتاب كار مي كنند و در نظام اقتصادي، شركت هايي نوآور، سودآور و با رشدي سريع را ايجاد مي نمايند. 

اسلاید 21: چرخه عمر کارآفرينی در تمام کسب و کارها در کليه مقياسها خودش رانشان می‌هد، از يک کسب و کار در حال آغاز در يک گاراژ کوچک گرفته تا يک شرکت کارآفرينی که عضو ۵۰۰ شرکت برتر جهان است.  اين چرخه با يک کارآفرين آغاز می‌شود که يک فرصت را کشف می‌کند، سازمانی را جهت پيگيری اين فرصت ايجاد می‌کند، منابع مورد نياز را جمع آوری می‌کند، يک طرح عملی را پياده می‌سازد، ريسکها و نتايج مثبت کار را محاسبه می کند و تمام اينکارها را در يک بازه زمانی معين انجام می‌دهد. در اين مقاله، ۷ مرحله ای که در يک چرخه عمرکارآفرينی وجود دارد ارائه شده است: کارآفرينان در روابط بين مديريت مالی و تدوين استراتژی کسب و کار نقش فعالی دارند. اين مسئله اختلاف عمده بين مديريت کارآفرينانه با مديريت در ساير کسب و کارها می باشد. چرخه عمر کارآفرینی - استراتژی آغاز یک کسب و کار

اسلاید 22: . تقريباً در تمامی موارد، شخصی که تصميم می‌گيرد، با يک ريسک فردی مواجه است. برترين اتفاقی که برای يک فرد کارمند در اين حالت پيش می آيد از دست دادن کارش خواهد بود اما برای کارآفرينان از دست دادن خانه، اعتبار فردی، زندگی و همچنين تخريب روابط خانوادگی می باشد.پيتر دراکر خاطر نشان می کند که برای شرکتهای بزرگ موجود، در عبارت «مديريت کارآفرينانه» تأکيد بر روی کلمه کارآفرينانه است. در هر کسب و کار جديد دارای ريسک، کلمه مورد تأکيد «مديريت» است. بنا بر اين هدف ما در اين مقاله تأکيد برواژه «مديريت» بعنوان يک اصل برای کارآفرينان است. ما مديريت کارآفرينانه را بمعنای کسب دانش کارآفرينانه و بکار بردن آن در جهت افزايش تأثير گذاری يک کسب و کار کوچک و يا متوسط و يا يک ايده دارای ريسک تعبير می‌کنيم. قلب مديريت کارآفرينانه برخورد دائم با موضوعات مديريتی زير است:

اسلاید 23: : • ايده متهورانه شما چيست؟ (مأموريت و ارزشها) • قرار است اين ايده به کجا برسد؟ (اهداف و مقاصد) • روش رسيدن به اهداف چيست؟ (استراتژی رشد) • چه چيزهايی مورد نياز است تا بتوان به اين اهداف رسيد؟ (افراد و منابع مالی) • چه ساختاری برای آن بهتر است؟ (ظرفيتهای سازمانی) • چه مقدار سرمايه و چه زمانی نيازمند است؟ (استراتژی مالی) • چه زمانی به مقصد نهايی می رسد؟

اسلاید 24: (چشم انداز موفقيت) چرخه کارآفرينی اين موضوعات مهم مديريتی در چرخه کارآفرينی اهميت زيادی ندارند. چرخه کارآفرينی در تمام کسب و کارها در کليه مقياسها خودش را نشان می‌دهد، از يک کسب و کار در حال آغاز در يک گاراژ کوچک گرفته تا فعاليتهای کارآفرينی سازمانی در ۵۰۰ شرکت برتردنيا. اين چرخه با يک کارآفرين آغاز می‌شود که فرصتی را کشف می‌کند، سازمانی را جهت پيگيری اين فرصت ايجاد می‌کند، منابع مورد نياز را جمع آوری می‌کند، طرحی عملی را پياده می‌سازد، ريسکها و نتايج مثبت کار را محاسبه می‌کند و تمام اين فعاليت ها را در يک بازده زمانی معين انجام می‌دهد. بعضی اوقات گفته می شود که کارآفرينی مانند رانندگی سريع، بر روی يک جاده يخ زده است. ماترجيح می‌دهيم که کارآفرينی را کم خطر تر و روشمند تر بيان کنيم. کارآفرينی يک فرآيند حل مسئله مداوم است، درست مانند چيدن يک پازل بزرگ. در گذاشتن قطعه اول پازل ماگيج می‌شويم، راه را نمی‌دانيم و مسير به خوبی قابل تشخيص نيست.

اسلاید 25: . تمام فعاليتهای کارآفرينانه از يک فرآيند پيروی نمی‌کنند اما تحقيقات ما نشان می‌دهد که مراحلی که ماذيلاً ارائه می‌کنيم، تقريباً در اکثر کسب و کارهای روبه رشد به چشم می‌خورد. اندازه، سود دهی، تعهد، پيچيدگی، مقياس، ساختار سازمانی، کاهش ريسک،افزودن ارزش و درگيری کمتر مؤسس در هر مرحله وجود دارد. ما بر اين باوريم که با دانستن و درک اين مراحل کارآفرينان ، مديران کسب و کار، سرمايه‌گذاران و مشاوران قادر خواهند بود که تصميمات آگاهانه تر بگيرند و اغلب آنها خودشان را برای چالشهای پيش رو آماده می‌سازند. ۷ مرحله چرخه عمر کارآفرينی به شرح زير است:

اسلاید 26: مرحله۱– تشخيص فرصت دوره شکل گيری تحت عنوان« قبل از آغاز» مورد تحليل واقع می‌شود. اين مرحله اغلب زمان قابل توجهی نياز دارد که از يک ماه تا ۱۰ سال متغير است. در اين مرحله تحقيق و درک ابعاد فرصت و مفهوم آن و تعيين اينکه آيا اين فرصت مناسب است يا خير از اهميت زيادی برخوردار است. اشخاصی که قصد ايجاد يک کسب و کار را دارند بايد از درون به کنکاش خود بپردازند تا بدانند که آيا حقيقتاً آمادگی کارآفرينی را دارند؟ اکثريت غالب مردم از جمله مخترعين معمولاً از اين مرحله عقب نشينی نمی‌کنند و امکان کارآفرينی را بررسی می‌کنند. مرحله۲- تمرکز بر روی فرصت مورد نظر اين مرحله برای کارآفرينان اهميت زيادی دارد . اين مرحله، مرحله شک و ترديد است که آنها ايده‌های مختلفی را در ذهن دارند و نمی‌دانند کداميک را برگزينند. يکی از سرمايه گزاران خطر پذير Evgene Kleine می‌گويد: «تمرکز بر روی يک فرصت بسيار مهم است. ممکن است بعدها اين امکان وجود داشته باشد که شاخه‌های ديگری از کسب و کار را نيز ايجاد نمود اما فاز اول در يک شرکت بايد دقيقاً بر روی يک فعاليت خاص متمرکز شود» بهتر است اهداف کسب و کار خود را دقيقاً تعيين نمائيد زيرا ممکن است اشخاص مختلف بر روی يک فرصت واحد سرمايه گذاری کنند ولی به نتايج کاملاً متناقضی برسند.

اسلاید 27: مرحله۳-تعهد اغلب کارآفرينان، تشکيل کسب و کار و ترک شغل روزانه خود را تعهد به کسب و کار جديد می‌دانند. ولی اين مرحله، در حقيقت بايد با تهيه طرح تجاری آغاز گردد. تفاوت بسياری ميان تشريح يک فرصت و تحقيق و نوشتن يک طرح تجاری(طرح کسب و کار) وجود دارد. نوشتن يک طرح موثر تجاری نيازمند سطح جديدی از درک و معلومات و همچنين تعهد بسيار می‌باشد. اين فرآيند بين ۲۰۰ تا ۳۰۰ ساعت زمان می‌برد بنا بر اين اگر بعد از ظهرها و تعطيلات آخر هفته را نيز کار کنيد اين مرحله می‌تواند به سه تا ۱۲ ماه تقليل يابد. اشتباهی که معمولاً کارآفرينان مرتکب می‌شوند آن است که طرح تجاری را ناديده می‌گيرند. و سپس ساير منابع را جمع آوری می نمايند، ايده مورد نظر را آغاز می‌کنند و سپس پيگيری نموده و تلاش می‌کنند نقطه تمرکز فعاليت مورد نظر برای تبديل ايده به يک کسب و کار تجاری را دقيقاً تعيين نمايند

اسلاید 28: مرحله۴ – ورود به بازار سود دهی و موفقيت، تعيين کننده اين مرحله هستند: فرض کنيد کارآفرين کسب و کار کوچکی را با سازمانی ساده ايجاد نموده است، منابع مورد نياز خود را با توجه به طرح تجاری‌اش تخصيص داده است و اولين فروش محصولاتش نيز انجام شده است. چيزی که موفقيت کسب و کار را در همان مراحل اوليه تعيين می‌کند اين است: اگر مدل کسب و کار سود ده باشد، اهداف معقولی در نظر گرفته شده باشند و کسب و کار در راه کسب سلامت اقتصادی پيش برود، کارآفرين می‌تواند در اين مرحله به رشد کسب و کار خود و يا کوچک ماندن اين کسب و کار به حدی که با سرمايه شخصی قابل تأمين باشد، فکر کند

اسلاید 29: . مرحله۵- راه اندازی کامل و رشد در اين مرحله، کارآفرين بايد يک راهکار خاص با بيشترين ميزان رشد را انتخاب نمايد. معمولاً کارآفرين در اين مرحله و بهنگام بررسی راههای ممکن، ترجيح می‌دهد که کسب و کار مورد نظرش کوچک بماند و هيچگاه از اين مرحله نمی‌گذرد و يا احتمالاً تنها مالک کسب و کار باقی می‌ماند. و يا ممکن است اين ايده جديد در حد يک کسب و کار و فعاليت ساده بماند، که البته تمام ايده‌های جديد نمی‌توانند و يا اين ظرفيت را ندارند که تبديل به شرکتهای بزرگ شوند. دلايل عدم رشد سريع ممکن است اين باشد که فضای کافی در بازار برای رشد وجود نداشته باشد و يا محصولات و سيستم های مديريت مورد نظر مقياس خاصی نداشته باشند و يا اينکه اين رشد سريع برای مديريت چالش بزرگی ايجاد کند که نتواند از عهده آن برآيد. مرحله۶ – بلوغ و توسعه اکنون کسب و کار شما تبديل به رهبر بازار گرديده است. در اين حالت رشد يک کسب و کار، در حقيقت گسترش طبيعی يک ايده خوب از طريق روشهای حرفه‌ای مديريتی خواهد بود. اين گروه حرفه‌ای مديريتی، استراتژی رشد اين ايده را از طريق توسعه در سطح جهانی،اخذ تسهيلات و يا ادغام شدن با ساير شرکتها پياده سازی می‌کند که از اين طريق نقدينگی افزايش و کمبودها رفع می‌شود.

اسلاید 30: مرحله۷ – ارزش مرحله آخر مرحله بهره برداری از نتيجه کار است. در اين مرحله ارزش ايجاد شده در طی مراحل قبلی از طريق ارزيابی خروجی کار مورد بهره برداری قرار می‌گيرد. متأسفانه اغلب ادبيات کارآفرينی بر مراحل قبلی تأکيد دارد و توجه کمی به خروجی کار معطوف شده است. ما از روی تجربه می‌دانيم که خروج موفق از يک کسب وکار عامل مهمی در چرخه عمر کارآفرينی است، چه برای کارآفرين وچه برای فردی که سرمايه گذاری نموده است. مهمترين چالشی که يک کسب و کار جديد با آن مواجه است اين است که کارها در جای خود انجام شوند. دانستن اينکه چه کار بايد کرد و در چه مرحله ای، بسيار مهم است. به ويژه اينکه کارآفرين معمولاً زمان و منابع محدودی دارد. آقای کريگ. دبليو جانسون، رئيس گروه Venture Law ، در جايی گفته است که ايجاد يک شرکت بيشتر شبيه به موشک هوا کردن است. اگر به هنگام پرتاب موشک شما فقط به اندازه کمتر از يک درجه خطا داشته باشيد ممکن است هزاران مايل از مسير منحرف شويد. درک چرخه عمر کارآفرينی به کارآفرين کمک می‌کند که در مسير صحيح پيش برود و موفق شود.

اسلاید 31: این واقعیت عینی ، بسیاری از اندیشمندان جامعه را بر آن داشته است تا برپایه یك رشته دیدگاههای نظری و نیز تجربه شماری از كشورهای موفق در گذشته وحال ، نقش كارآفرینان را در فرایند واقعی توسعه مطرح كنند. یعنی عناصری كه در شرایط مناسب می توانند با تكیه بر توان ذهنی و نیز ریسك پذیری ذاتی خود، به عنوان موتور یا پیشرانه حركت جامعه مسئولیت بپذیرند و سازوكاری را به جریان اندازند كه مستقل از دولت و باتكیه بر نیروی مادی و ذهنی مردم موجب اعتلای جامعه شود. ولی كارآفرینی چیست وكارآفرینان از چه ویژگیهایی برخوردارند؟ آیا امكاناتی در جامعه ما برای آنها وجود دارد؟و سرانجام تجربه دیگران چه درسهایی برای ما دارد؟ این پرسشهایی است كه در زیربه آنها پرداخته خواهدشد.كارآفرینی و توسعه

اسلاید 32: شماری از اندیشمندان ، كارآفرینی را نوعی رفتار و شیوه زندگی می دانند، گروهی دیگر آن را كاری هنری می انگارند. ولی پیتر دراكر كارآفرینی را به معنای جستجوی دائمی برای تغییر، واكنش دربرابر آن و بهره برداری از آن به عنوان یك فرصت بیان می كند. ازسوی دیگر شومپیتر، به عنوان كسی كه برای نخستین بار این مقوله را در نظریات خود به صورت علمی بیان كرد، كارآفرینی را فرایند تخریب خلاق می داند. طبق نظر وی ، در فرایندكارآفرینی در آغاز نوآوری صورت می گیرد، خلاقیت و انحصاری گذرا را به وجود می آوردو درپی آن سودهای انحصاری حاصل می شود، و سپس با گسترش این نوآوری ، سودهای انحصاری از میان می روند، و امكان نوآوریهای بیشتری فراهم می آید. در كارآفرینی از یك سو فرد قرار دارد و از سوی دیگر محیط وی مطرح می شود كه بیان هر دو ضروری می نماید.

اسلاید 33: كارآفرین به طوركلی از مدیر متمایز می شود. كارآفرین را عمدتا عامل شتاب دهنده تغییر در عرصه فعالیتهای اقتصادی می انگارند زیرا وی شجاعت انجام واكنشی متفاوت از دیگران را دربرابر رویدادها دارد. كارآفرین درحقیقت عنصری اقتصادی است كه بابه كارگیری عوامل تولید و بهره گیری از فرصتهای بوجود آمده در بازار، در بنگاه خود دست به كارهای تولیدی و تجاری می زند. وی پیشتاز است چون ریسك پذیری بالایی دارد. درمتون اقتصادی به طور معمول ویژگیهای زیر را برای كارآفرین برمی شمارند: ابتكار عمل داشتن و فراتر از وظایف شغلی حركت كردن ; قدرت تصمیم گیری و پیگیریهای فردی داشتن ; فرصتها را به خوبی تشخیص دادن و به موقع عمل كردن ; با ریسك های حساب شده حركت كردن ; دقت در كارها داشتن و نگران كیفیتها بودن;

اسلاید 34: نسبت به انجام به موقع قراردادها و توافقها نگران بودن و تعهد داشتن ; نسبت به عوامل سودوزیان و بازدهی در كارها حساس بودن ; اتكا به نفس داشتن و به توانائیهای درونی خود اعتماد كردن ; انعطاف پذیربودن و انتقادات را با روی باز پذیرفتن ; در بیان عقاید و نظرات خود شجاعت و جسارت داشتن ; با نفوذ كلام ، قابلیت قانع ساختن دیگران را داشتن ; از استراتژی های نفوذی و اثرگذار بر دیگران استفاده كردن ; با برنامه ریزیهای منظم ، مشكلات بزرگ را جزبه جز كردن و موانع را از سر راه برداشتن . كارآفرین با این ویژگیها، هشت وظیفه كلی زیر را برعهده می گیرد: از موقعیتهای محیطی آگاه می شود; برای استفاده از این موقعیتها پذیرای ریسك می شود; سرمایه گذاری می كند; نوآوری می كند; كار و تولید را نظم می بخشد; تصمیم می گیرد; برای آینده برنامه ریزی می كند و سود خود را با سود می فروشد.

اسلاید 35: ولی تمام این قدرت آفرینندگی در محیط ویژه ای عینیت پیدا می كند. این محیط از دوزاویه باید موردتامل قرار گیرد. نخست ساختار اقتصادی جامعه است ، به این مفهوم كه تولیدكنندگان در چه مقیاسی فعالیت می كنند و در چه گروههایی از لحاظ اندازه طبقه بندی می شوند، در چه مناطقی و در چه حوزه هایی از فعالیتهای اقتصادی متمركز هستند، و چه رابطه ای با یكدیگر دارند. و دوم چه فضای سیاستگذاری بر آنها سایه انداخته است : آیاسیاست آزاد اقتصادی حاكم است و سازوكار بازار حكم می راند یا اقتصاد دستوری تسلطدارد؟ مفاد نظریه نشان می دهد كه كارآفرین می تواند در محیطی به بهترین وجه خلاقیت خود را عینیت بخشد و فضایی پررقابت آماده كند كه متكی بر سازوكار بازار آزاد باشد.

اسلاید 36: كارآفرينان‌ اجتماعي‌ افرادي‌ هستند كه‌ از فرصتهاي‌ پيش‌ آمده‌ به‌ خوبي‌ استفاده‌ كرده‌ و با ايجاد تغييراتي‌ چيزهاي‌ جديدي‌ را مي‌آفرينند.كارآفرين‌ هميشه‌ در جستجوي‌ تغيير است‌ و به‌ آن‌ حساسيت‌ نشان‌ مي‌دهد و در يك‌ فرصت‌ استثنايي‌ از آن‌ استفاده‌ مي‌كند.كارآفريني‌ ابزار بسيار مهمي‌ در توسعه‌ اقتصادي‌ است‌ كه‌ عمده‌ترين‌ تاثير خود را با ايجاد شغل‌ نشان‌ مي‌دهد.كارآفرينان‌ برخي‌ كارها را براي‌ اولين‌بار انجام‌ مي‌دهند و از اين‌رو هميشه‌ ريسك‌پذيرند.كارآفرينان‌ نيازي‌ نيست‌ مخترع‌ باشند بلكه‌ آنها به‌ سادگي‌ نياز ديگران‌ را براي‌ ابداع‌ ازطريق‌ آفرينش‌ ايده‌هاي‌ نو برطرف‌ مي‌كنند. موسسات‌ آموزشي‌ بايد كارآفرين‌ اجتماعي‌ تربيت‌ كنند تا بتوان‌ با روشهاي‌ جديد به‌ پيشرفت‌ اجتماعي‌ دست‌ يافت. ‌مفهوم‌ كارآفريني‌ تحت‌الشعاع‌ مسائل‌ جامعه‌ قرار گرفته‌ و از حد يك‌ شعار فراتر نرفته‌ و به‌ صحنه‌هاي‌ كسب‌وكار و سازمان‌ هنوز وارد نشده‌ است. کارآفرینی اجتماعی

اسلاید 37: . در اكثر كشورهاي‌ توسعه‌يافته، مفهوم‌ كارآفريني‌ در سطوح‌ اقتصادي‌ جاافتاده‌ به‌طوري‌ كه‌ جوانان‌ مي‌توانند خود را به‌ يك‌ قهرمان‌ تجاري‌ تبديل‌ كنند. ولي‌ در كشور ما كارآفريني‌ اقتصادي‌ بيشتر اشتباهاً‌ به‌ عنوان‌ ايجاد شغل‌ به‌ كار برده‌ مي‌شود.(1) كارآفريني‌ از ديدگاههاي‌ مختلف‌ موردبررسي‌ قرار گرفته‌ به‌طوري‌ كه‌ پيتر دراكر، مك‌كله‌ لند، توماس‌ بگلي‌ و ديويد بويد نظرات‌ متفاوت‌ و گوناگوني‌ درخصوص‌ مفهوم‌ كارآفريني‌ ارائه‌ كرده‌اند. برخي‌ از محققان‌ درمورد هدف‌ و انگيزه‌ كارآفرينان‌ و بعضي‌ ديگر خصوصيات‌ و ويژگيهاي‌ آنان‌ را موردمطالعه‌ قرار داده‌اند. كارآفريني‌ به‌ مفهوم‌ اجتماعي‌ كمتر كانون‌ توجه‌ نظريه‌پردازان‌ مديريت‌ و اقتصاد قرار گرفته، مطالعات‌ و بررسيهاي‌ انجام‌ شده‌ نيز حاكي‌ از آن‌ است‌ كه‌ به‌ اين‌ بخش‌ از كارآفريني‌ توجهي‌ نشده‌ به‌طوري‌ كه‌ اكثر مطالعات‌ و پژوهشها در زمينه‌ كارآفريني‌ به‌ مفهوم‌ اقتصادي‌ آن‌ است. اين‌ نوع‌ كارآفريني‌ منفعت‌ موسسه‌ اجتماعي‌ را با تصويري‌ از انضباط، نوآوري‌ و وابستگي‌ اجتماعي‌ بيان‌ مي‌دارد و ريشه‌ در تعاملات‌ انساني‌ و روابط‌ اجتماعي‌ بشري‌ دارد.

اسلاید 38: كارآفريني‌ اجتماعي‌ پديده‌ يا نظريه‌ جديدي‌ نيست‌ بلكه‌ پيدايش‌ آن‌ مقارن‌ با به‌ رسميت‌ شناختن‌ و ايجاد موسسات‌ و بنگاههاست. كارآفرينان‌ اجتماعي‌ نگرشهاي‌ خلاقانه‌ براي‌ حل‌ مسائل‌ اجتماعي‌ را جهت‌ ايجاد ارزش‌ اجتماعي‌ به‌ كار مي‌برند و داراي‌ خصوصيات‌ و ويژگيهاي‌ خاص‌ خود يعني‌ عاملان‌ تغيير در بخش‌ اجتماعي، پذيرش‌ ماموريت‌ براي‌ ايجاد و بقا ارزش‌ اجتماعي، شناسايي‌ و ترغيب‌ فرصتهاي‌ جديد، به‌كارگيري‌ فرايند مستمر نوآوري‌ و اقدام‌ جدي‌ به‌وسيله‌ منابع‌ دردسترس‌ كه‌ درنهايت‌ به‌ ارزش‌سازي‌ اجتماعي‌ و بقا موسسه‌ اجتماعي‌ منجر مي‌گردد، از اين‌رو، باتوجه‌ به‌ ويژگيهاي‌ خاص‌ و بارز كارآفرينان‌ اجتماعي‌ بايستي‌ افرادي‌ كه‌ صلاحيت‌ كارآفريني‌ اجتماعي‌ را دارند تشويق‌ و به‌ آنان‌ پاداش‌ داده‌ شود تا قادر به‌ فعاليت‌ در زمينه‌هاي‌ اجتماعي‌ باشند.  تعاريف‌ كارآفريني‌  ‌پيتر دراكر كارآفريني‌ را از ديدگاه‌ فردي‌ موردتوجه‌ قرار داده‌ و كارآفرينان‌ را صرفاً‌ عامل‌ تغيير نمي‌داند، بلكه‌ مي‌گويد آنان‌ افرادي‌ هستند كه‌ از فرصتهاي‌ پيش‌ آمده‌ (تكنولوژي، سليقه‌هاي‌ مصرف‌كننده، مزيتهاي‌ اجتماعي‌ و غيره) به‌ خوبي‌ استفاده‌ كرده‌ و با ايجاد تغييراتي‌ چيزهاي‌ جديدي‌ را مي‌آفرينند. باتوجه‌ به‌ تعريف‌ فوق، كارآفرين‌ هميشه‌ در جستجوي‌ تغيير است‌ و به‌ آن‌ حساسيت‌ نشان‌ مي‌دهد و در يك‌ فرصت‌ استثنايي‌ از آن‌ استفاده‌ مي‌كند. كارآفرينان‌ اجازه‌ نمي‌دهند آزادي‌شان‌ به‌وسيله‌ منابع‌ اوليه‌ محدود شود و منابع‌ را براي‌ نيل‌ به‌ اهداف‌ كارآفريني‌ بسيج‌ مي‌كنند. از اين‌رو، كارآفريني‌ ابزار بسيار مهمي‌ در توسعه‌ اقتصادي‌ است‌ كه‌ عمده‌ترين‌ تاثير خود را ازطريق‌ ايجاد اشتغال‌ نشان‌ مي‌دهد و براي‌ نيل‌ به‌ اين‌ مهم، زمينه‌سازي‌ فرهنگي‌ و آماده‌سازي‌ جامعه‌ بايستي‌ مدنظر قرار گيرد  ‌كارآفرينان‌ داراي‌ رفتار پيچيده‌ هستند و هيچ‌ نظريه‌اي‌ نمي‌تواند رفتار آنان‌ را تشريح‌ كند.

اسلاید 39: . شايد اولين‌ و مهمترين‌ نظريه‌ مربوط‌ به‌ زمينه‌هاي‌ رواني‌ كارآفرينان‌ توسط‌ ديويد مك‌ كله‌ لند در دهه‌ 1960 مطرح‌ گرديد. مك‌ كله‌ لند بيان‌ مي‌دارد كه‌ كارآفرينان‌ افرادي‌ هستند كه‌ نياز فراواني‌ به‌ موفقيت‌ دارند و مخاطرات‌ بالايي‌ را مي‌پذيرند و چنين‌ ريسكهايي‌ آنان‌ را به‌ فعاليت‌ مداوم‌ تحريك‌ مي‌كند. مك‌ كله‌ لند معتقد بود در جوامعي‌ كه‌ گرايش‌ به‌ توليد بيشتر باشد افراد نياز بالايي‌ براي‌ موفقيت‌ دارند.  ‌ساير محققان‌ درمورد اهداف‌ و انگيزه‌ كارآفرينان‌ به‌ مطالعه‌ و بررسي‌ پرداخته‌اند و بيان‌ داشته‌اند كه‌ سلامت، قدرت، اعتبار، امنيت، عزت‌ نفس‌ و خدمت‌ به‌ جامعه‌ از ويژگيهاي‌ آنان‌ است. در اواسط‌ دهه‌ 1980 توماس‌ بگلي‌ و ديويد بويد ادبيات‌ روانشناسي‌ در كارآفريني‌ را موردمطالعه‌ قرار دادند كه‌ تلاشي‌ بود براي‌ تمايز بين‌ كارآفرينان‌ و افرادي‌ كه‌ واحدهاي‌ تجاري‌ كوچك‌ را اداره‌ مي‌كنند كه‌ درنهايت‌ به‌ شناسايي‌ پنج‌ بعد كارآفريني‌ منجر گرديد كه‌ عبارتند از: بعد اول: نياز به‌ موفقيت: نياز به‌ توفيق‌ يك‌ انگيزه‌ مشخص‌ بشري‌ است‌ كه‌ از احتياجات‌ ديگر انساني‌ متمايز است.

اسلاید 40: افراد توفيق‌گرا مخاطره‌جويي‌ را درحد متوسطي‌ ترجيح‌ مي‌دهند زيرا آنان‌ معتقدند كه‌ كوششها و تواناييهايشان‌ بر نتيجه‌ كار تاثير مي‌گذارند و علاقه‌ فراواني‌ براي‌ يافتن‌ موقعيتي‌ دارند كه‌ موفق‌ به‌ يك‌ بازخور واقعي‌ از نحوه‌ رفتار خويش‌ گردند. طبق‌ مفهوم‌ نياز به‌ موفقيت‌ مك‌ كله‌ لند، نياز به‌ موفقيت‌ كارآفرينان‌ بسيار بالاست. بعد دوم: كانون‌ كنترل: اين‌ عقيده‌ فردي‌ كه‌ شانس‌ يا سرنوشت، زندگي‌ شخصي‌ آنها را كنترل‌ نمي‌كند از خصوصيات‌ ويژه‌ كارآفرينان‌ است. كارآفرينان‌ و مديران‌ هر دو تمايل‌ دارند فكر كنند كه‌ خودشان‌ راه‌ و روش‌ هر چيزي‌ را مي‌دانند و شانس‌ و اقبال‌ نقشي‌ در زندگي‌ شخصي‌ و كاري‌ آنان‌ ندارد. بعد سوم: تحمل‌ مخاطره: كارآفريناني‌ كه‌ تمايل‌ به‌ ريسكهاي‌ متوسط‌ دارند نسبت‌ به‌ كارآفريناني‌ كه‌ ريسك‌ نامعقولي‌ را مي‌پذيرند بازده‌ بالاتري‌ را به‌دست‌ مي‌آورند. بعد چهارم: تحمل‌ ابهام: تا اندازه‌اي‌ هر مديري‌ خيلي‌ از تصميمات‌ را با اطلاعات‌ نادرست‌ و نامشخص‌ اتخاذ مي‌كند. اما كارآفرينان‌ ممكن‌ است‌ با ابهامات‌ بيشتري‌ مواجه‌ شوند؛ به‌ خاطر اينكه‌ ممكن‌ است‌ برخي‌ از كارها را براي‌ اولين‌بار انجام‌ دهند از اين‌رو، هميشه‌ در زندگي‌ خود مخاطره‌ مي‌پذيرند. 

اسلاید 41: بعد پنجم: رفتار نوع‌:A اين‌ نوع‌ رفتار، تمايل‌ به‌ انجام‌ كار بيشتر در زمان‌ كمتر اشاره‌ دارد و اگر نياز به‌ انجام‌ چنين‌ كاري‌ باشد، علي‌رغم‌ ايرادهاي‌ ديگران‌ كارآفرينان‌ آن‌ را انجام‌ مي‌دهند. موسسان‌ و بنيانگذاران‌ شركتهاي‌ كوچك‌ تجاري‌ تمايل‌ به‌ درجه‌ بالايي‌ از نوع‌ رفتارA نسبت‌ به‌ ديگر رفتارها دارند.  ‌به‌طور واضح‌ كارآفرينان‌ براي‌ اقدام‌ به‌ يك‌ كار تجاري‌ بيشتر از همه‌ به‌ اعتماد به‌ نفس، خودهدايتي، خوش‌بيني‌ و تشويق‌ نياز دارند. گاهي‌ اوقات‌ كارآفرينان‌ تصميم‌ مي‌گيرند تا به‌ يك‌ سرمايه‌گذاري‌ جديد اقدام‌ كنند؛ چرا كه‌ نمي‌خواهند افقها و چشم‌انداز آينده‌ خود را ناديده‌ بگيرند، آنان‌ تمايل‌ به‌ ريسك‌ تضميني‌ با سود مالي‌ دارند. در مواجه‌ با اين‌ شرايط، بسياري‌ از افراد كارآفرين‌ براي‌ كنترل‌ سرنوشت‌ شغلي‌ و حرفه‌اي‌ خود تشويق‌ مي‌شوند، در مديريت‌ و در جاهاي‌ مختلف‌ شما مي‌توانيد برخي‌ از اين‌ كارآفرينان‌ را ببينيد.

اسلاید 42: . مفهوم‌ و معناي‌ كارآفرينان‌ اجتماعي  ‌مفهوم‌ كارآفريني‌ اجتماعي‌ از تعاملات‌ انساني‌ و كنش‌ و واكنش‌ بشري‌ نشأت‌ گرفته‌ است. كارآفريني‌ اجتماعي‌ منفعت‌ موسسه‌ اجتماعي‌ را با تصويري‌ از انضباط، نوآوري‌ و وابستگي‌ اجتماعي‌ بيان‌ مي‌دارد. باتوجه‌ به‌ اينكه‌ اكثر موسسات‌ اجتماعي‌ با بازدهي‌ پايين‌ و عدم‌ كارايي‌ مواجه‌اند و بسياري‌ از فعاليتهاي‌ بشردوستانه‌ از انتظارات‌ و برنامه‌هاي‌ دولت‌ به‌ دور مانده‌اند ضروري‌ است‌ كه‌ كارآفرينان‌ به‌ مسائل‌ اجتماعي‌ توجه‌ بيشتري‌ داشته‌ باشند؛ كارآفرينان‌ اجتماعي‌ نيازمند به‌ توسعه‌ و گسترش‌ طرحها و مدلهاي‌ جديد براي‌ قرن‌ حاضر هستند. كارآفريني‌ اجتماعي‌ پديده‌ نو و جديدي‌ نيست‌ بلكه‌ كارآفريني‌ از زمان‌ پيدايش‌ موسسات‌ و بنگاه‌هايي‌ كه‌ به‌ رسميت‌ شناخته‌ شده‌اند مطرح‌ شده‌ و كارآفرينان‌ روشهاي‌ كارآمد و موثري‌ را براي‌ اجراي‌ ماموريتهاي‌ اجتماعي‌ خود جستجو مي‌كنند. اكثر كارآفرينان‌ اجتماعي‌ با سازمانهاي‌ غيرانتفاعي‌ جهت‌ كسب‌ سود و درآمد شروع‌ به‌ كار مي‌كنند و صاحبان‌ كار و سرمايه‌ نيز با جذب‌ آنان‌ مسئوليت‌ اجتماعي‌ خود را به‌ كارآفرينان‌ اجتماعي‌ واگذار مي‌كنند. سوالهايي‌ كه‌ در اين‌ زمينه‌ مطرح‌ مي‌شود اين‌ است‌ كه: كارآفرين‌ اجتماعي‌ چگونه‌ فردي‌ است؟ كارآفرين‌ اجتماعي‌ تمايل‌ به‌ چه‌ كاري‌ دارد؟ كارآفرين‌ اجتماعي‌ چه‌ مفهومي‌ دارد؟  ‌كارآفرينان‌ اجتماعي‌ افرادي‌ هستند كه‌ تغييراتي‌ را در خدمات‌ اجتماعي‌ از طريق‌ موارد ذيل‌ جهت‌ دستيابي‌ به‌ ارزش‌ اجتماعي‌ به‌وجود مي‌آورند: تبيين‌ و تعريف‌ فرايندهاي‌ جديد خدمات، توليدات‌ يا روشهاي‌ منحصربه‌ فرد عملياتي‌ كه‌ با نوآوري‌ همراه‌ است؛ ايجاد ظرفيتهايي‌ براي‌ ماندگاري‌ و گسترش‌ فعاليت؛ توجه‌ به‌ ايجاد سرمايه‌ و ارزش‌ اجتماعي؛ به‌كارگيري‌ نگرشهاي‌ بازارمدار براي‌ حل‌ مسائل‌ اجتماعي؛ يافتن‌ بازارها و فرصتهاي‌ جديد براي‌ ماموريت‌ غير سودآور يا زمينه‌هاي‌ حمايت‌ نشده‌ توسط‌ نيروهاي‌ بازار.

اسلاید 43: ‌كارآفرين‌ اجتماعي‌ خلق‌كننده‌ ارزش‌ اجتماعي‌ است‌ ولي‌ توجيه‌ اينكه‌ منابع‌ مورداستفاده‌ كارآفرين‌ در ايجاد آن‌ ارزش، مناسب‌ بوده‌ يا خير، كار مشكلي‌ است‌ و تعهد اجتماعي‌ شاخص‌ مناسب‌ و قوي‌ براي‌ بررسي‌ كارايي‌ و اثربخشي‌ امور اجتماعي‌ نيست. كارآفرينان‌ اجتماعي‌ در بازار كار مي‌كنند اما اين‌ بازارها داراي‌ نظم‌ و انضباط‌ معيني‌ نيستند. خيلي‌ از سازمانهاي‌ هدفدار اجتماعي‌ براي‌ بعضي‌ از خدمات‌ خود حق‌الزحمه‌ مطالبه‌ مي‌كنند، آنها همچنين‌ در دريافت‌ بخششها، كمكهاي‌ داوطلبانه‌ و انواع‌ ديگري‌ از پشتيبانيها رقابت‌ مي‌كنند. كارآفرينان‌ اجتماعي‌ داراي‌ خصوصيات‌ مشتركي‌ هستند كه‌ اين‌ ويژگيها عبارتند از: تفكر بيش‌ از حد و ديدن‌ فرصتهايي‌ كه‌ ديگران‌ نمي‌بينند؛ مخاطره‌پذيري‌ و تشويق‌ به‌ قضاوت‌ و تعقل؛ مشكل‌گشايي؛ ايجاد چشم‌اندازهاي‌ عملي‌ به‌وسيله‌ عقايدشان‌ كه‌ باعث‌ بهبود زندگي‌ افراد مي‌شود؛ ساعت‌ كاري‌ چرخشي‌ (منعطف) با ترغيب‌ به‌ سوي‌ هدف‌ اجتماعي. عناصر كارآفريني‌ اجتماعي‌ ‌ ‌كارآفريني‌ اجتماعي‌ از شش‌ جزء تشكيل‌ شده‌ كه‌ اين‌ عناصر به‌ تفصيل‌ عبارتند از:

اسلاید 44:  1-  عاملان‌ تغيير در بخش‌ اجتماعي: كارآفرينان‌ اجتماعي‌ اصلاحگر و تحول‌گرا با يك‌ ماموريت‌ اجتماعي‌ هستند، آنها تغييرات‌ اساسي‌ را در بخش‌ اجتماعي‌ با كارهايي‌ كه‌ انجام‌ مي‌دهند به‌وجود مي‌آورند و چشم‌اندازشان‌ جسورانه‌ است‌ و به‌ موارد اصولي‌ و مشكلات‌ اساسي‌ تاكيد مي‌كنند و به‌ علائم‌ ساده‌ رفتاري‌ توجه‌ ندارند. آنها اغلب‌ نيازها را كاهش‌ مي‌دهند به‌ جاي‌ اينكه‌ دقيقاً‌ آنها را برآورد سازند و در جستجوي‌ تغييرات‌ منظم‌ و پيشرفتهاي‌ قابل‌ قبولي‌ هستند، اگرچه‌ ممكن‌ است‌ به‌صورت‌ محلي‌ فعاليت‌ كنند فعاليتهايشان‌ توانايي‌ برانگيختن‌ پيشرفتهاي‌ همگاني‌ در مناطق‌ انتخاب‌ شده‌ را دارد. درهرحال‌ فعاليتهاي‌ آنها در زمينه‌ آموزش، مراقبتهاي‌ جسمي، بهبود اقتصادي، هنر و بخش‌ اجتماعي‌ است. 

اسلاید 45: 2-  پذيرش‌ ماموريت‌ براي‌ ايجاد و بقا ارزش‌ اجتماعي: اين‌ مركز ثقلي‌ است‌ كه‌ كارآفرينان‌ اجتماعي‌ را از كارآفرينان‌ اقتصادي‌ متمايز مي‌سازد، حتي‌ از آناني‌ كه‌ به‌طور اجتماعي‌ مسئول‌ فعاليتهاي‌ بازرگاني‌ هستند. براي‌ كارآفرينان‌ اجتماعي، ماموريت‌ اجتماعي‌ اساسي‌ و بنيادي‌ است. نقش‌ كارآفريني‌ اجتماعي‌ در توسعه‌ اجتماعي‌ اين‌ است‌ كه‌ نمي‌تواند مزاياي‌ خصوصي‌ ايجاد شده‌ براي‌ افراد را كاهش‌ دهد. سودآوري، ايجاد ثروت‌ و پاسخ‌ به‌ تمايلات‌ مشتريان‌ بخشي‌ از اين‌ مدل‌ است. ولي‌ اين‌ عوامل‌ ابزاري‌ براي‌ نيل‌ به‌ اهداف‌ اجتماعي‌ است. سودآوري‌ معيار ايجاد ارزش‌ و رضايت‌ مشتري‌ نيست‌ بلكه‌ معياري‌ براي‌ ميزان‌ تاثيرات‌ اجتماعي‌ است. كارآفرينان‌ اجتماعي‌ يك‌ برگشت‌ طولاني‌ در سرمايه‌گذاري‌ را جستجو مي‌كنند، آنان‌ ازطريق‌ واكنش‌ سريع‌ مي‌خواهند پيشرفتهاي‌ درازمدت‌ را ايجاد كنند و هميشه‌ درمورد ماندگاري‌ تاثير اجتماعي‌ فعاليت‌ خود مي‌انديشند.

اسلاید 46: 3-  شناسايي‌ و ترغيب‌ سرسختانه‌ فرصتهاي‌ جديد: درجايي‌ كه‌ ديگران‌ مسائل‌ و مشكلات‌ را مي‌بينند كارآفرينان‌ فرصتها را شناسايي‌ مي‌كنند. كارآفرينان‌ اجتماعي‌ به‌ سادگي‌ به‌ سوي‌ درك‌ نيازهاي‌ اجتماعي‌ سوق‌ پيدا نمي‌كنند درعوض‌ آنان‌ در زمينه‌ اينكه‌ به‌ پيشرفتي‌ دست‌ پيدا كنند ديدگاه‌ و بينش‌ جديدي‌ دارند و چشم‌انداز كاري‌ خود را معين‌ مي‌سازند. آنان‌ مدل‌هايي‌ را توسعه‌ داده‌ و قادرند به‌ آنچه‌ كه‌ انجام‌ مي‌دهند نائل‌ شوند، همچنين‌ آنان‌ ياد مي‌گيرند چه‌ چيزي‌ را انجام‌ دهند يا ندهند. جزء اصلي‌ كار آنان‌ اصرار و پافشاري‌ براي‌ پيش‌بيني‌ و قضاوت‌ است. آنان‌ زماني‌ كه‌ با يك‌ مانع‌ مواجه‌ مي‌شوند بيشتر فعاليت‌ مي‌كنند. سوال‌ كارآفرينان‌ اين‌ است‌ كه: چگونه‌ مي‌توان‌ بر اين‌ موانع‌ فائق‌ آمد؟ چگونه‌ مي‌توان‌ اين‌ كار را انجام‌ داد؟ جواب‌ آن‌ است‌ كه‌ آنان‌ با شناسايي‌ فرصتهاي‌ جديد و پافشاري‌ و اصرار در آن‌ و ترغيب‌ هدف‌ خود قادرند به‌ موانع‌ موجود غلبه‌ كنند.

اسلاید 47:   4- به‌كارگيري‌ فرايند مستمر نوآوري، سازگاري‌ و يادگيري: كارآفرينان‌ مبتكر و نوآورند، آنان‌ به‌ انجام‌ كارهاي‌ تازه‌ و توسعه‌ مدلهاي‌ جديد مي‌پردازند و پيشقدم‌ در ارائه‌ نگرشهاي‌ جديدند. باتوجه‌ به‌ گفته‌ شومپيترSCHUMPETER) )، نوآوري‌ مي‌تواند اشكال‌ بسياري‌ به‌ خود بگيرد و نيازي‌ به‌ اختراع‌ چيزهاي‌ جديد نداشته‌ باشد و به‌ سادگي‌ مي‌تواند با ايده‌ جديد، روش‌ جديد و با يك‌ موقعيت‌ جديد همراه‌ باشد. كارآفرينان‌ نيازي‌ نيست‌ كه‌ جزء مخترعان‌ باشند بلكه‌ آنها به‌ سادگي‌ نياز ديگران‌ را جهت‌ ابداع، ازطريق‌ آفرينش‌ ايده‌هاي‌ جديد برطرف‌ مي‌كنند. نوآوري‌ آنان‌ ممكن‌ است‌ ازطريق‌ چگونگي‌ ساختار برنامه‌هاي‌ اصلي‌ يا كيفيت‌ منابع‌ دردسترس‌ پديدار شود. آنان‌ روشهاي‌ نوآوري‌ را براي‌ اطمينان‌ از مخاطرات‌ جستجو مي‌كنند كه‌ از آن‌ طريق‌ به‌ منابع‌ در طول‌ زمان‌ دست‌ خواهند يافت‌ و ارزش‌ اجتماعي‌ ايجاد خواهندكرد. تمايل‌ به‌ نوآوري‌ بخشي‌ از روش‌ كار موثر كارآفرينان‌ است‌ و آنان‌ درصدد كاهش‌ فعاليت‌ خود نيستند بلكه‌ گرايش‌ به‌ تحمل‌ بالايي‌ از ابهام‌ و يادگيري‌ مديريت‌ ريسك‌ براي‌ خود و ديگران‌ را دارند. آنان‌ شكست‌ در يك‌ پروژه‌ و يا برنامه‌ را نه‌ به‌ عنوان‌ تراژدي‌ (نمايش) شخصي‌ بلكه‌ تجربه‌ يادگيري‌ مي‌دانند. 

اسلاید 48: 5-  اقدام‌ جدي‌ و بي‌باكانه‌ به‌وسيله‌ منابع‌ دردسترس: كارآفرينان‌ اجتماعي‌ اجازه‌ نمي‌دهند به‌واسطه‌ حفظ‌ منابع‌ خود از ترغيب‌ چشم‌اندازشان‌ چشم‌پوشي‌ كنند. آنها در انجام‌ دادن‌ كارهايشان‌ با حداقل‌ منابع‌ و جذب‌ حداقل‌ منابع‌ از ديگران، مهارت‌ خاصي‌ دارند. آنان‌ از منابع‌ كمياب‌ به‌طور كارآ استفاده‌ مي‌كنند و منابع‌ محدود خود را ازطريق‌ اشتراك‌ مساعي‌ با ديگران‌ و شركاي‌ خود تامين‌ مي‌كنند. آنها همه‌ منابع‌ را با سرشت‌ بشردوستانه‌ براي‌ كارهاي‌ تجاري‌ خود جستجو مي‌كنند و از طريق‌ هنجارها يا سنتهاي‌ موجود درخصوص‌ بخششها و كمكهاي‌ داوطلبانه‌ محدود نمي‌شوند. آنان‌ خطرات‌ و مسائل‌ آينده‌ را ازطريق‌ كاهش‌ زيانهايي‌ كه‌ به‌ شكست‌ منجر مي‌شوند را تخمين‌ مي‌زنند. تحمل‌ ميزان‌ ريسك‌پذيري‌ سهامدارانشان‌ را درك‌ و شناسايي‌ مي‌كنند

اسلاید 49: . 6-  ارائه‌ حس‌ بلندپروازانه‌ پاسخگويي‌ به‌ موسسات‌ و پيامدهاي‌ حاصله: از آنجا كه‌ انضباط‌ بازار به‌طور خودكار مخاطرات‌ اجتماعي‌ غيركارآ را پاكسازي‌ مي‌كند، كارآفرينان‌ اجتماعي‌ گامهايي‌ را براي‌ اطمينان‌ از اينكه‌ آنها ارزش‌ ايجاد مي‌كنند را برمي‌دارند. آنان‌ اين‌ اطمينان‌ را دارند كه‌ به‌طور دقيق‌ نيازها و ارزشهاي‌ افراد ارزيابي‌ مي‌شود و قصد دارند با فعاليتهايي‌ كه‌ انجام‌ مي‌دهند به‌ جوامع‌ خدمت‌ كنند. آنان‌ انتظارات‌ و ارزشهاي‌ ديگر مخترعان‌ و نوآوران‌ را درك‌ مي‌كنند. آنان‌ پيشرفتهاي‌ اجتماعي‌ را براي‌ مزيتهايي‌ كه‌ به‌ جوامع‌ بشري‌ دارد جستجو مي‌كنند و برگشتهاي‌ اجتماعي‌ و مالي‌ آن‌ را نيز درنظر مي‌گيرند. كارآفرينان‌ اجتماعي‌ سازوكارهاي‌ بازخور براي‌ تقويت‌ پاسخگويي‌ اجتماعي‌ را به‌وجود مي‌آورند. آنان‌ پيشرفتهاي‌ خود را با معيارهاي‌ همچون‌ اجتماعي، مالي‌ و پيامدهاي‌ مديريتي‌ ارزيابي‌ مي‌كنند. نتيجه‌  ‌كارآفرين‌ فردي‌ است‌ كه‌ از فرصتهاي‌ پيش‌ آمده‌ به‌ خوبي‌ استفاده‌ كند و با ايجاد تغييراتي‌ قادر به‌ خلق‌ اثري‌ جديد باشد. از اين‌رو، كارآفريني‌ فعاليت‌ بديع‌ و جديد نيست‌ بلكه‌ فعاليتي‌ نادر است، بنابراين، كارآفريني‌ اجتماعي‌ نوعي‌ فعاليت‌ كمياب‌ و مجموعه‌اي‌ از رفتارهاي‌ استثنايي‌ را دربر مي‌گيرد. اين‌ رفتارها بايد تشويق‌ و ترغيب‌ و به‌ آناني‌ پاداش‌ داده‌ شود كه‌ صلاحيت‌ و شايستگي‌ براي‌ انجام‌ اين‌ كار را دارند. در شرايط‌ متحول‌ و متلاطم‌ امروزي‌ ما نياز به‌ رفتار كارآفريني‌ در همه‌ بخشها داريم‌ ولي‌ هركسي‌ شايستگي‌ كارآفرين‌ شدن‌ را ندارد همچنان‌ كه‌ يك‌ مدير بخش‌ بازرگاني‌ يا اجتماعي‌ نمي‌تواند كارآفرين‌ باشد. از اين‌رو، كارآفريني‌ داراي‌ شاخصها و معيارهاي‌ خاص‌ خود است. ازطرفي، هركسي‌ تمايلي‌ براي‌ كارآفريني‌ اجتماعي‌ ندارد چرا كه‌ توانايي‌ و صلاحيت‌ خاص‌ خود را مي‌طلبد و همچنين‌ بازده‌ مشخص‌ اقتصادي‌ را براي‌ افراد به‌ ارمغان‌ نمي‌آورد. . بنابراين، باتوجه‌ به‌ خصوصيات، عناصر و اجزأ كارآفريني‌ اجتماعي‌ بخش‌ اجتماعي‌ نياز به‌ سبك‌ رهبري‌ متفاوتي‌ دارد و كارآفرينان‌ اجتماعي‌ گونه‌ خاصي‌ از شيوه‌ رهبري‌ را بايد دارا باشند كه‌ ضرورت‌ شناسايي‌ و پرورش‌ آنها امري‌ جدي‌ و خطير است. پس‌ موسسات‌ آموزشي‌ بايد متعهد به‌ اين‌ امر باشند كه‌ كارآفرينان‌ اجتماعي‌ را جهت‌ دستيابي‌ به‌ پيشرفت‌ اجتماعي‌ با روشهاي‌ جديد تربيت‌ كنند تا بتوانيم‌ با فراغ‌ بال‌ بيشتري‌ به‌ فعاليتهاي‌ اجتماعي‌ بپردازيم.

اسلاید 50: كار آفريني مفهومي است كه همراه با خلقت بشر وجود داشته است. مروري بر ادبيات كارآفريني نشان مي‌دهد كه مفهوم كارآفريني براي اولين بار توسط اقتصاددانان مطرح شد. سپس با توجه به اهميت و نقش كارآفريني در شكل‌گيري تحولات اقتصادي در جوامع، دانشمندان علوم اجتماعي نيز به بررسي ويژگيهاي فردي و اجتماعي كارآفرينان پرداختند. خانواده، كانوني است كه در شكل‌گيري اين ويژگيها، مي‌تواند نقش حياتي ايفا كند. در جوامع سنتي كه مردان نقش «نان‌آوري» و زنان نقش «خانه‌داري و تربيت فرزندان» را بر عهده داشتند، انتقال ايده كسب و كار بيشتر از طرف مرد صورت مي‌گرفت؛ ساختار جديد خانواده درجامعه امروز و به تبع آن خروج زن از خانه، ظهور جلوه‌هاي تازه‌اي از بروز خلاقيت و نوآوري را در هر دو جنس زن و مرد باعث شد. بدنبال اين تغيير نگرش؛ شيوه توليد،‌ سبك زندگي و نقش‌هاي والدين در درون خانواده نيز دچار دگرگوني شد. به شكلي كه هر كدام از والدين با رفتار خود مي‌توانند در رشد اعتماد به نفس،‌خلق ايده‌هاي جديد در خانواده و تعيين مسير شغلي فرزندان، نقش‌هاي اساسي را ايفاء كنند.خانواده و کارآفرینی

اسلاید 51: اگر خانواده را از ديدگاه نهادي مورد بررسي قرار دهيم به اين نتيجه مي‌رسيم كه كه خانواده از نظر كمي و كيفي مي‌تواند كانون اصلي انديشه كار و تلاش و پرورش روحيه خلق ايده و كار در افراد باشد. تحقق اين امر مستلزم توجه ويژه والدين به ابعاد و ساحتهاي حيات فردي فرزند از هنگام تولد تا زمان تكوين شخصيت اوست. وقتي پدر يا مادر همچون الگويي تلاشگر و مؤثر در عرصه كار و توليد در جامعه ظاهر شوند،‌كاركردهاي مثبت ناشي از فعاليت آنها فرزند را به سمت و سويي ترغيب مي‌نمايد تا ذهن خود را به صورتي منسجم و ثمربخش به ادامه شغل والدين و يا حرفه‌اي جديدتر سوق دهد. براي چنين فردي دستيابي به منابع اقتصادي ناشي از كار و تسخير فضاهاي جديد، ارزش تلقي مي‌شود. چنين طرز تلقي از دنياي پيرامون، ذهن فرد را نسبت به خلق ايده‌اي نو و استقلال اقتصادي و كسب موفقيت، دگرگون مي‌سازد. در اين مرحله، نوجوان يا جوان ايده‌كاري خود را با خانواده در ميان مي‌گذارد چه بسا بتواند از تجربيات و رهنمودهاي والدين و احتمالاً حمايت مالي و اجتماعي آنها بهره‌مند شود.

اسلاید 52: . اينجاست كه معيارها و ارزشهاي خانواده براي فرزند ملاك عمل و چراغ راه او در مسير كار و تلاش واقع مي‌شود. وظيفه والدين در چنين شرايطي تشريح ابعاد گسترده فعاليت اقتصادي به عنوان ارزش بنيادي براي فرزند و هدايت او در مسير مطلوب، آغاز توأم با موفقيت را در راه‌اندازي كسب و كار به همراه خواهد داشت. ميزان تحصيلات، نوع شغل والدين، ساخت خانواده، روابط خانوادگي (خصوصاً رابطه والدين با فرزندان)، درآمد خانواده و ميزان برخورداري از امكانات رفاهي در شكل‌گيري «فرهنگ كار» در خانواده مي‌تواند تأثير داشته باشد. انسانهاي متفاوت، توانمنديهاي متفاوتي دارند كه اگر از همان دوران نوجواني در مسير مشخص هدايت شوند، ‌مي‌توانند با خلق ايده‌هاي جديد خود، تغيير در روند توليد و بالطبع تغيير در فرآيند تكنولوژي را آسان كنند.

اسلاید 53: «مراحل توسعه كارآفريني توسط خانواده»1-مراحل نهادینه کردن فرهنگ کارآفرینی: خانواده به عنوان انتقال دهنده جبهه‌اي از اصطلاحات، آئين‌ها و رفتارهاي اجتماعي مي‌‌تواند نقش ثمربخش خود را جهت آشنايي با مفاهيمي مثل: «توفيق طلبي»، «استقلال طلبي» و «خطرپذيري» در عرصه فعاليت اقتصادي و همسازي با واقعيت‌هاي كاري در جامعه، به اعضاء خود ارزاني دارد. نوع نگرش والدين به دنياي پيرامون خود و چگونگي تجسم ارزشهاي اجتماعي براي فرزندان در شكل‌گيري آينده شغلي آنها، مي‌تواند راه را براي دستيابي به اقتصاد سالم هموار سازد. مثلاً چنانچه كسب موفقيت در جهت خلق ثروت و ايجاد فرصتهاي شغلي جديد به عنوان بخشي از ارزشهاي مورد نظر والدين براي فرزند به تصوير كشيده شود، نوجوان در چنين شرايطي ذهن خود را براي رسيدن به چنين موقعيتي آماده مي‌سازد. در ادامه چنين فرآيند ذهني، فرد بدنبال راههاي دستيابي به چنين موقعيتي است. او موقعيتهاي متفاوت را با هم مقايسه مي‌كند؛ شبيه‌سازي ذهني انجام مي‌دهد؛ به پرس و جو مي‌پردازد؛ و گاهي اوقات در نشريات،‌ كتب، محيط مدرسه و حتي مجالس سخنراني پرسشهاي ذهني خود را دنبال مي‌كند. آنگاه، فرد با آگاهي از ارزش كار و تلاش آماده است بخش بزرگي از خواسته‌ها، آرمانها و ارزشهاي مورد نظر خانواده خود را به محك تجربه بگذارد

اسلاید 54: 2ـ تعيين مسير شغلي فضاي درون خانواده، خصوصاً رهنمودهاي والدين به فرزندان، اين امكان را به آنها مي‌دهد تا با گسستن از عادات و معتقدات پيشين خود يا ساير افراد خانواده، رفتار جديدي را مورد كند و كار قرار داده و خود را با نظم اجتماعي نوين هماهنگ سازند؛ به شكلي كه بتوانند بر فراز خواسته‌ها و آرزوهاي ذهني خود و منطبق بر نظامهاي مدرن پرو بال بزنند و از نفوذ و سلطه انديشه و روشهاي سنتي در رفتار آتي خود بكاهند. در ادامه چنين روندي، نقش آفريني فرزند در درون خانواده معطوف به فرآيندهاي توليد و خلق ارزش در جامعه خواهد شد. در اين ارتباط، والدين با شناخت توانمنديهاي بالقوه فرزندان خود و هدايت آنها در مسير شغلي، نقش مهمي در شناسايي و پرورش افراد خلاق و كارآفرين در جامعه ايفاء مي‌كنند.

اسلاید 55: 3ـ توانمندسازي ( يادگيري فن‌آوريهاي جديد) حمايت و تشويق والدين جهت يادگيري فن‌ آوريهاي جديد از جمله فن‌آوريهاي تكنولوژيكي و اطلاعاتي و معرفي مشاغلي كه امكان كسب درآمد بالا را براي فرزندان فراهم مي‌سازد، آنان را علاوه بر نقش‌آفريني در درون خانواده، معطوف به اهداف توسعه در سطح جامعه يعني كار مفيد و بهره‌وري بالا خواهد كرد. تغيير نگرشها و رفتارهاي كليشه‌اي در مورد ايفاء نقشهاي خانوادگي و اجتماعي و تشويق فرزندان به رفتارهاي مثبت اقتصادي و اجتماعي، آنان را افرادي كارآمد و هدفمند مي‌پروراند. زيرا پيروي از كليشه‌هاي سنتي و تكراري در عرصه كار و فعاليت، هم به خانواده و هم به جامعه صدمات جبران ناپذيري وارد مي‌سازد. به همين دليل؛ گذر از اين مرحله، تاثيرپذيري فرد از تغييرات جديد و پذيرش مسئوليت خطير اجتماعي به منظور ايجاد كسب و كار جديد و دسترسي به موقعيتهاي بهتر و جديدتر، از فرد يك انسان مستقل و توانمند مي‌سازد كه در عرصه‌هاي گوناگون زندگي ضمن پذيرش نقشهاي متفاوت مي‌تواند مفيد واقع شود.

اسلاید 56: 4ـ راه‌اندازي و اداره كسب و كار اقتصادي در اين مرحله، فرد با ارزيابي مشاغل متناسب با خواسته‌هاي خود و خانواده، به خلق ايده در زمينه‌كار و فعاليت مي‌پردازد؛ چارچوب فكري خود را در قالب طرح كسب و كار به جامعه عرضه مي‌كند؛ سپس، با مديريت خود فعاليت اقتصادي را آغاز مي‌كند. در اين مرحله، والدين با استفاده از تجارب خود مي‌توانند فرزندشان را جهت اداره كسب و كار ياري كنند. هر چند ممكن است اين نياز صرفاً متوجه حمايت‌هاي مالي آنها نباشد. با ادامه حمايت خانواده و تقويت روحيه كارآفريني در فرزندان به منظور راه‌اندازي و مديريت كسب و كار اقتصادي توسط آنان، نتايج ذيل متوجه جامعه خواهد شد: ـ ايجاد و توسعه اشتغال در بخش‌هاي اقتصادي كشور و به تبع آن استقلال اقتصادي خانواده‌ها ـ دگرگوني در روند توليد با استفاده از تكنولوژي پيشرفته و بدنبال آن تغيير در فرهنگ مصرف ـ تنوع شغلي و ايجاد رقابت گسترده در بازارهاي اقتصادي ـ بسط و توسعه صادرات با اتكاء ‌به منابع موجود در كشورـ كاهش نرخ بيكاري و تورم و بدنبال آن كاهش آسيب‌هاي اجتماعي در جامعه

اسلاید 57: نتيجه‌گيري كارآفريني، كانون و مركز ثقل كار و تلاش و پيشرفت در عصر مدرنيته تلقي مي‌شود. ما بدون توجه كافي به مقوله «توسعه فرهنگ كارآفريني» نمي‌توانيم به شاخص‌هاي رشد و توسعه كه از طريق تغيير در روند توليد،‌ بهره‌وري و توان افزايي فني و صنعتي در عرصه اقتصاد حاصل مي‌شود، دست يابيم. در گذر از مرحله سنتي به صنعتي بايد به توانمنديها و قابليت‌هاي فردي كارآفرينان در بهره‌گيري از منابع طبيعي و بكارگيري تكنولوژي مدرن اهتمام ويژه‌اي قائل شويم. زيرا، آنها با بكارگيري روش‌هاي جديد در بازار، خود را براي استفاده بهينه از ابزار و دستيابي به كيفيت مطلوب كالا و خدمات آماده مي‌سازند. كارآفريني، فرآيندي اكتسابي است و خانواده در شكل‌گيري اين فرآيند نقش اساسي را ايفاء مي‌كند. زيرا، خانواده مي‌‌تواند عنصر پويايي و تحرك را به ژرفاي وجود افراد تحت نفوذ و وابسته به خود تزريق كند به شكلي كه «فرد» و «جامعه» در محيطي هماهنگ به تعامل بپردازند و قالب‌هاي اجتماعي نوآورانه شكل گيرد. نقش و اهميت خانواده به عنوان كانون انديشه نوگرايي، در ايجاد روحيه خلاقيت و نوآوري در افراد، گسترش روحيه كارآفريني و توسعه كسب و كار جديد در جامعه، انكار ناپذير است، به طوري كه درزمينه فعاليت اقتصادي، خانواده مي‌تواند انديشه افراد تحت نفوذ خود را به سمت و سويي سوق دهد كه آنها را از مشكلات پيش‌رو از جمله؛ بيكاري، فقر، اعتياد، فساد و... برهاند و آنها را در مسيرهاي شغلي كه مولد سرمايه و فرصت‌هاي جديد است،‌هدايت نمايد. زيرا، خانواده علاوه بر نقش توليد نسل و پرورش ابعاد عاطفي و اخلاقي فرزندان،‌ به عنوان كانوني براي رشد و پرورش انديشه خودباوري، اعتماد به نفس و خودشكوفايي در فرزندان، نقش بسيار مؤثري در راه‌اندازي كسب و كار اقتصادي و توسعه فعاليت‌هاي شغلي در جامعه خواهد داشت

اسلاید 58: سایت های اینترنتی : www.aftab.comwww.topiran.comwww.karafarini.com منابع

16,000 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید