گنجشک و خدا
اسلاید 1: *گنجشک و خدا*
اسلاید 2: * سر آغاز*به نام آنکه ما را نام بخشید زبان را در فصاحت کام بخشیدبه نور خود بر افروزنده ی دل به نار بیدلی سوزنده ی دلسر هر نامه ای از نام او خوش جهان جان ز عکس جام او هوشدرود از ما، سلام از حضرت او دمادم بر رسول و عترت اوابوالقاسم، که شد عالم طفیلش فلک دهلیز چاوشان خیلش
اسلاید 3: روزگاری در مرغزاری گنجشکی بر شاخه یک درخت لانه ای داشت و زندگی می کرد .
اسلاید 4: گنجشک هر روز با خدا راز ونیاز و درد دل می کرد و فرشتگان هم به این رازو نیاز هر روزه خو گرفته بودند تا اینکه بعد از مدت زمانی طوفانی رخ داد و بعد از آن ، روزها گذشت و گنجشك با خدا هيچ نگفت!
اسلاید 5: فرشتگان سراغش را از خدا گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان اين گونه مي گفت: مي آيد، من تنها گوشي هستم كه غصه هايش را مي شنود و يگانه قلبي ام كه دردهايش را در خود نگه مي دارد و سر انجام گنجشك روي شاخه اي از درخت دنيا نشست.وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌو اگر از شیطان وسوسه ای به تو رسد به خدا پناه ببر زیرا که او شنوای داناست
اسلاید 6: فرشتگان چشم به لب هايش دوختند، گنجشك هيچ نگفت و خدا لب به سخن گشود: با من بگو از آنچه سنگيني سينه توست.
اسلاید 7: گنجشك گفت: لانه كوچكي داشتم، آرامگاه خستگي هايم بود و سرپناه بي كسي ام. تو همان را هم از من گرفتي ;
اسلاید 8: اين طوفان بي موقع چه بود؟چه مي خواستي از لانه محقرم ,كجاي دنيا را گرفته بود . ناگهان سنگيني بغضی راه بر كلامش بست.
اسلاید 9: سكوتي در عرش طنين انداز شد. فرشتگان همه سر به زير انداختند.
اسلاید 10: خدا گفت: ماري در راه لانه ات بود. خواب بودي. باد را گفتم تا لانه ات را واژگون كند .يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَي اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ آنچه در دسترس آنان و آنچه پشت سرشان است مي داند و همه كارها به خدا بازگردانيده مي شود.
اسلاید 11: آنگاه تو از كمين مار پر گشودي. گنجشك خيره در خدايي خدا مانده بود.
اسلاید 12: خدا گفت: و چه بسيار بلاها كه به واسطه محبتم از تو دور كردم و تو ندانسته به دشمنيم بر خاستي .
اسلاید 13: اشك در ديدگان گنجشك نشسته بود. ناگاه چيزي در درونش فرو ريخت. هاي هاي گريه هايش ملكوت خدا را پر كرد... و
اسلاید 14: خدا گفت : اما همیشه در ملکوتم جایی برای تو هست........ بیا.................. گنجشک سر بلند کرد ، دشت های آن سو تا بی نهایت سبز بود..... و گنجشک به سمت بی نهایت پر گشود و خدایی شد.......
اسلاید 15: بیاییم به اتفاقات خوب و بد زندگیمان خوش بین باشیم و آنها را پلی بدانیم برای رسیدن به آخرتی ، هزاران هزار برابر بهتر از دنیای زمینی ما...
اسلاید 16: در مناجاتازین گفتن، خدایا، شرم دارم و زان حضرت به غایت شرمسارمز فیض خود دلم پر نور گردان زبانم را ز باطل دور گردانضمیرم را ز معنی بهره ور کن خیال فاسد از طبعم بدر کنمرا توفیق نیکو بندگی ده دلم را زنده دار و زندگی دهز خودرایی تبه شد کار ما را خداوندا، به خود مگذار ما راگناه هر که در عالم بیامرز و زان پس اوحدی را هم بیامرز
اسلاید 17: تهیه کننده : محمد صدرا صبوری مدرسه نمونه دولتی امام حسن (ع) مشهد سال تحصیلی 92-93
نقد و بررسی ها
هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.