اریک فروم

صفحه 1:
اريك فروم ‎U‏ ' 

صفحه 2:
ره ۰ ارات ‎(Y‏ ‎a 7‏ 5 ام ۰ 9 4 ‎Syl‏ ديك ‎bk PLY‏ شم ی مت سره وم حورت زميق اجنين ‎VID le Wi cab fot‏ wih ‏وود‎ Cul} SZ Shi stiy fo 

صفحه 3:


صفحه 4:
دو اتفاق زندگی فروم را تحت تأثیر قرار داد زمانی‌که ف ریم ۱۲ سا اه بود از وفتار یکواز دوستانوا لین .1 زن۲۵ سااهی نقاشی‌ک ه ترجیح دادم بود نقاشی‌را کتار چا( فرهم ۱۴ سای بود جلود دیگرواز غیر منطقیب ودن|و را نارلحت کرد: ف ورلنت عصبهیستریکدر ملس لمان‌در خلالچنگجهانیاولاو از نفرتیک ه ک شور را فرا كرفته بود و مردم با تبليغاتدولتبه ملفكار و لعما(هیولنه وار كشيدم شده بودند شكفتودم شد 

صفحه 5:
ال ذا اولان زوإنكار جود فریت دیس که ۰ ال ای بود ازدواج کرد. و در سال ۱۳۳۰ از هم جدادشدند فروم در سال ۱۹۲۴ برای گریختن از تهدید نازیها به ایالات متحده مهاجرت کرد. او به شیکاگو رفت تا با هورنای کار کند و بعد به دنبال او به نیویورک رفت. در طول این سالهاء عقايد هورنای تأثیر زیادی بر نطریه ی فروم گذاشت.ودر سال ۱۳۳۴باهنی گورلندازدواج .کرد. سرانجام فروم در سال ۱۹۸۰ در خانه ی خود واقع در سوئیس درگذشت 

صفحه 6:
1 روانکاوی انسان گرای او فرض می کرد که جدایی انسان ای ای ای و۳۳۱ است,وضعیتی که اضطراب بنیادی نامیده می شود لا فروم در مورد بشریت دیدگاه تکاملی داشت , وقتی انسانها به عنوان گونه ای مجزا در تکامل حیوان نمایان شدند اغلب غرایز حیوانی خود را از دست دادند.اين ترکیب غرایز ضعیف ومغزیسپاررشدیافته, انسانهارا از حیوانات دیگر متمایز می ‎US‏ 

صفحه 7:
aay ‏عنوان اولین کتاب فروم» گریز از آزادیء دیدگاه او را درباره ی وضعیت انسان نشان‎ ‏می دهد. در تاریخ تمدن غرب. هر چه افراد آزادی بیشتری کسب کردند احساس‎ ‏تنهایی. پوچی و بیگانگی بیشتری کردند. بر عکس هر چه افراد آزادی کمتری‎ ‏داشتند. احساس تعلق پذیری و امنیت آنها بیشتر بود. فروم معتقد بود که در قرن‎ ‏بیستم افراد بیشتر از هر دوران دیگری به آزادی دست یافتند و با این حال از افراد‎ «قرن های گذشته احساس تنهایی, بیگانگی و پوچی بیشتری کردند 

صفحه 8:
فرض های اساسی فروم اد ! اساسی ترین فرض فروم ,شخصیت فرد را فقط مى توان بر تشر داشن تارج انسان ‎esl‏ 1 فروم معتقد بود که انسان ها ,برخلاف حیوانات دیگر,از پیوند پیش ازتاریخ با طبیعت (دل کنده اند)آنها برای سازگارشدن با دنیا متغیر,ءهیچ غریزه نیرومندی غیر از قابلیت استدلال کردن را ندارند که این حالت را تنگنای انسان نامید 

صفحه 9:
فرض های اساسی قروم 1 دوگانگی های حل نشدنی که فروم آنها را دوگانگی وجودی نامید,زیرا در عمق وجود انسان ریشه دارند اولین واساسی ترین دوگانگی, دوگانگی بین زندگی ومرگ است دومین دوگانگی وجودی این است که انسان ها می توانند هدف خودشکوفایی کامل را تصور کنند. اما می دانند برای رسیدن به این هدف زندگی خیلی کوتاه است 1 سومین دوگانگی وجودی این است که انسان ها در نهایت 

صفحه 10:


صفحه 11:
نیازهای انسان لک | تفاوت مهم بین افراد که ازنظر روانی سالم وافراد روان رنجوراین است که: | افراد سالم با حل کردن ثمربخش نیازهای ارتباط.تعالی.ريشه دار بودن. درک هویت . ومعیارجفت یابی انسان. بفتر می توانند راه هایی را برای پیوند مجدد با دنیا پیدا کنند 

صفحه 12:
ارتباط كح اولین نیاز وجود انسان , نیاز به ارتباط, سایقی برای پیوستن به فرد يا افراد دیگراست به سه طریق با دنیا ارتباط برقرار مى : -سلطه يذيرى -قدرت ee 

صفحه 13:
تعالی لاس ! انساها پرخلاف حیوانات با یار به تعالی راک ۰ شوند, که ميل به فراتر رفتن 1 وجود منفعل وتصادفی و وارد شدن به ((قلمرو هدفمند و آزادى )) تعريف شده. تعالى را مى توان از طريق روش مثبت يا منفى جستجو نمود افراد مى توانند ماهيت منفعل خود را با آفريدن ‎ee Ol cowie lle ul v5 og L 65355‏ فعال بودن و مراقبت کردن از آنچه می آفرینیم 

صفحه 14:
ريشه دار بودن 1 ريشه دار بودن يا نياز به تشكيل دادن ريشه ها يا احساس در دنيا بودن است.وقتى انسان ها بصورت گونه مجزایی تكامل يافتند. وطن خود را در دنياى طبيعى از دست دادن.با این حال , توانایی انسانها در تفکر , آنها را قادر ساخت تا بفهمند بدون وطن , بی ريشه هستند . احساس های بعدی انزوا ودرماندگی, غیر قابل تحمل شدند 

صفحه 15:
درک هویت ۳7 درک هوبت ,توانایی انسانها در آگاه بودن از خودشان بعنوان موجود مجزاست., در قرون وسطا , مردم هویت خود را عمدتاً در ارتباط با نقش اجتماعی در طبقات فئودال تعیین می کردند. فروم با مارکس هم عقیده بود که پیدایش سرمایه داری , آزادی اقتصادی وسیاسی بیشتر به مردم داده است.با این حال , این آزادی فقط به تعداد اندکی از افراد , درک واقعی ( من) داده است,درگ هویت می تواند بر مبنای سازگار شدن با گروه استوار باشدءيا اينكه مى تواند از طریق حرکت خلاق به سمت فردیت ارضا شود. 

صفحه 16:
معیارجهت یابی | سب | انسانه بدون نقشه راه نمی توانند به صورت هدفمند وباثبات عمل کنند, افرادی که معیار جهت یابی قابل اطمینان دارند , می توانند به این رویدادها وپدیده ها معنی بدهند, نقشه راه بدون هدف یا مقصد بی ارزش است. 1 به عقیده فروم این هدف ایثار ,انرژی افراد را در جهت واحدی متمرکز می کنند و آنها را قادر می سازد تا وجود مجزای خود را تعالی ببخشند وبه زنذگی خود معنی دهند 

صفحه 17:
خلاصه نیاز های انسان = ee ‏بول‎ ارتباط سلطه پذیری یا سلطه عشق جویی تعالی ویرانگری خلاقیت (آفرینندگی) ربشه داربودن ننبیت یکپارچکی درک هویت سازگاری با گروه فردیت معیار جهت یابی هدف های غیر منطقی هدف های منطقی 

صفحه 18:
فروم با بحث درباره ی تکامل انسان شروع کرد و به تفاوت ماهیت حیوان با ماهیت انسان اشاره نمود. انسان ها از مکانیزم های غریزی زیستی که رفتار حیوان را هدایت می کنند برخوردار نیستند. علاوه بر این انسان ها موجوداتی هشیار هستند که از خود و دنیای خویش آگاهند. ما در واقع از طبیعت فراتر رفته ایم. در نتیجه» با اینکه در معرض قوانین طبیعی قرار داریم و نمی توانیم آنها را تغییر دهیم. در حالتی از دربه دری» انزوا و .بیگانگی رها شده ایم 

صفحه 19:
قرون وسطی: آخرین دوران ثبات 

صفحه 20:
مکانیزم های گریز 

صفحه 21:


صفحه 22:
رشد شخصیت در کودکی 5 7 aa فروم متقدبود که رشد فرد در کودکی شبیه رشد گونه انا تاریخ گونه در کودکی هر انسانی تکرار می شود. هنگامی که کود به آزادی و استقلال فزاینده ای از والدین خود دست می با ار ا ا ار ركان ‎ern‏ ان رليك از آزاد 0 

صفحه 23:
رابطه بین والد وفرزند Boa wal ‏هه‎ ‎© ‎٠٠٠ 2‏ © © موقنو ‎ee‏ ‎209 

صفحه 24:


صفحه 25:
جهت گیری های بی ثمره روش های ناسالم ارتباط برقرار کردن با دنا هستند — 

صفحه 26:


صفحه 27:


صفحه 28:


صفحه 29:


صفحه 30:


صفحه 31:


صفحه 32:


اریک فروم ‏ اریک رفوم ‏ تث ی ب ی ی ی ش جن ب زیبارت ن و ز ت رت ن رگا ش اه ،ه ی ت شده و هب تع یس ی ن ی س ت ی هی بل ن ص ورت ز ی ن شده ی ما ت ا سان تند ،ک ه آنها ص هس م ع جت ج ت حا ل رفاینداهی ا ما ی ند هک {ما را} هب و ود ی آورند. کودکی آشفته فروم در شهر فرانکفورت کشور آلمان ،در یک خانواده ی یهودی سنت گرا به دنیا آمد .پدرش کاسب ،پدربزرگش خاخام ،و عموی مادرش محقق ‏ مشهور تلمود (آثاری درباره قوانین و سنت های یهودی) بود .فروم در کودکی وقت خود را صرف مطالعات مذهبی کرد ،ولی بعدها کلیه ی ارتباطهای خود را با مذهب سازمان یافته قطع کرد و خود را عارف ملحد .نامید دو اتفاق زندگی فروم را تحت تأثیر قرار داد ‏ ‏Eنش 1. زEمانEیکEEه EفEEروEم 12سEEاEEله EبEEود از رEفEتار یEEکیاز دوEسEتانواEEلدی ، زEن 25سEEاEEله Eی نEEقاشEیکEEه EتEEرجEیح دادEه EبEEود نEEقاشEیرا کEEنار گEEذاEشEته Eو خEود را وEقEفپEEدر بEEیوه EاEشکEEند ،شEEوکEه Eش Eد .2 .زEمانEیکEEهE فEEروEم 14سEEاEEله EبEEود جEلوه EدEیEگریاز غEیر مEنطقیبEEودEناو را نEEاراEحEت ‏Eلاو از کEEرد :فEEوراEنتEEعصبهیستریEکدر مEلتآEEلماندر خEالEلجEنگجEهانEیاو . نEEفرتEیکEEه EکEEشور را فEEرا گEEرفEته EبEEود و مEردEم بEEا تEEبلیغEاتدوEلEتبEEهE .اEفEکار و اEعماEEلدEیواEنEه Eوار کEEشیده EشEEده EبEEودEند شEEگفتزدEه EشEEد ازدواج و مرگ ‏ فروم در سال 1326با اولین روانکاو خود فریدا ریچمن که 10سال از وی بزرگتر بود ازدواج کرد .و در سال 1330از هم جدادشدند فروم در سال 1934برای گریختن از تهدید نازیها به ایاالت متحده مهاجرت کرد .او به شیکاگو رفت تا با هورنای کار کند و بعد به دنبال او به نیویورک رفت .در طول این سالها ،عقاید هورنای تأثیر زیادی بر نطریه ی فروم گذاشت.ودر سال 1344باهنی گورلندازدواج .کرد .سرانجام فروم در سال 1980در خانه ی خود واقع در سوئیس درگذشت روان کاوی انسان گرا ‏ روانکاوی انسان گرای او فرض می کرد که جدایی انسان از دنیا طبیعی ،احساس تنهایی وانزوا را به وجود آورده است،وضعیتی که اضطراب بنیادی نامیده می شود فروم در مورد بشری ت دیدگاه تکامل ی داش ت ،وقتی انس انها ب ه عنوان گون ه ای مجزا در تکامل حیوان نمایان شدن د اغل ب غرای ز حیوان ی خود را از دس ت دادند.این ترکی ب غرای ز ضعی ف ومغزبس یاررشدیافته،انسانهارا از حیوانات دیگر متمایز می کند آزادی یا امنیت :تعارض بنیادی انسان ‏ عنوان اولین کتاب فروم ،گریز از آزادی ،دیدگاه او را درباره ی وضعیت انسان نشان می دهد .در تاریخ تمدن غرب ،هر چه افراد آزادی بیشتری کسب کردند ،احساس تنهایی ،پوچی و بیگانگی بیشتری کردند .بر عکس هر چه افراد آزادی کمتری داشتند ،احساس تعلق پذیری و امنیت آنها بیشتر بود .فروم معتقد بود که در قرن بیستم افراد بیشتر از هر دوران دیگری به آزادی دست یافتند و با این حال از افراد .قرن های گذشته احساس تنهایی ،بیگانگی و پوچی بیشتری کردند فرض های اساسی فروم ‏ اساسی ترین فرض فروم ،شخصیت فرد را فقط می توان با در نظر داشتن تاریخ انسان شناخت فروم معتق د بود ک ه انس ان ه ا ،برخالف حیوانات دیگر،از پیون د پی ش ازتاری خ ب ا طبیع ت (دل کنده ان د)آنها برای س ازگارشدن ب ا دنی ا متغی ر،هی چ غریزه نیرومندی غیر از قابلی ت اس تدالل کردن را ندارن د ک ه ای ن حالت را تنگنای انسان نامید فرض های اساسی فروم ‏ ‏ ‏ ‏ ‏ دوگانگی های حل نشدنی که فروم آنها را دوگانگی وجودی نامید،زیرا در عمق وجود انسان ریشه دارند اولین واساسی ترین دوگانگی ،دوگانگی بین زندگی ومرگ است دومین دوگانگی وجودی این است که انسان ها می توانند هدف خودشکوفایی کامل را تصور کنند ،اما می دانند برای رسیدن به این هدف زندگی خیلی کوتاه است سومین دوگانگی وجودی این است که انسان ها در نهایت تنها هستند نیاز های انسان ‏ ارتباط برانگیختگ یو تحریک تعالی نیازهای روان معیار جهت شناختی اساسی یابی و هدفی برای ایثار هویت ریشه دار بودن نیازهای انسان ‏ تفاوت مهم بین افراد که ازنظر روانی سالم وافراد روان رنجوراین است که: افراد سالم با حل کردن ثمربخش نیازهای ارتباط،تعالی،ریشه دار بودن ،درک هویت ،ومعیارجهت یابی انسان، بهتر می توانند راه هایی را برای پیوند مجدد با دنیا پیدا کنند ارتباط ‏ اولین نیاز وجود انسان ،نیاز به ارتباط ،سایقی برای پیوستن به فرد یا افراد دیگراست به سه طریق با دنیا ارتباط برقرار می کنند: سلطه پذیریقدرت-عشق تعالی ‏ انس انها برخالف حیوانات ب ا نیاز ب ه تعال ی برانگیخت ه می شوند ،که میل به فراتر رفتن از وجود منفعل وتصادفی و ((قلمرو هدفمند و آزادی )) وارد شدن به تعریف شده. تعالی را می توان از طریق روش مثبت یا منفی جستجو نمود افراد م ی توانن د ماهی ت منفع ل خود را با آفریدن زندگی یا نابود کردن آن تعالی بخشید ،آفریدن به معنی فعال بودن و مراقبت کردن از آنچه می آفرینیم ریشه دار بودن ‏ ریشه دار بودن یا نیاز به تشکیل دادن ریشه ها یا احساس در دنیا بودن است.وقتی انسان ها بصورت گونه مجزایی تکامل یافتند ،وطن خود را در دنیای طبیعی از دست دادن.با این حال ،توانایی انسانها در تفکر ،آنها را قادر ساخت تا بفهمند بدون وطن ،بی ریشه هستند .احساس های بعدی انزوا ودرماندگی ،غیر قابل تحمل شدند درک هویت ‏ درک هویت ،توانایی انسانها در آگاه بودن از خودشان بعنوان موجود مجزاست ،در قرون وسطا ،مردم هویت خود را عمدتا ً در ارتباط با نقش اجتماعی در طبقات فئودال تعیین می کردند .فروم با مارکس هم عقیده بود که پیدایش سرمایه داری ،آزادی اقتصادی وسیاسی بیشتر به مردم داده است.با این حال ،این آزادی فقط به تعداد ( من) داده است،درگ اندکی از افراد ،درک واقعی هویت می تواند بر مبنای سازگار شدن با گروه استوار باشد،یا اینکه می تواند از طریق حرکت خالق به سمت فردیت ارضا شود. معیارجهت یابی ‏ انس انه بدون نقش ه راه نم ی توانن د ب ه ص ورت هدفمند وباثبات عم ل کنن د ،افرادی ک ه معیار جه ت یاب ی قابل اطمینان دارند ،می توانند به این رویدادها وپدیده ها معنی بدهند ،نقشه راه بدون هدف یا مقصد بی ارزش است. ب ه عقیده فروم ای ن هدف ایثار ،انرژ ی افراد را در جهت واحدی متمرکز می کنند و آنها را قادر می سازد تا وجود مجزای خود را تعالی ببخشند وبه زنذگی خود معنی دهند خالصه نیاز های انسان ‏ عناصر منفی عناصر مثبت ارتباط سلطه پذیری یا سلطه جویی عشق تعالی ویرانگری خالقیت (آفرینندگی) ریشه داربودن تثبیت یکپارچکی درک هویت سازگاری با گروه فردیت معیار جهت یابی هدف های غیر منطقی هدف های منطقی بیگانگی با طبیعت ‏ فروم با بحث درباره ی تکامل انسان شروع کرد و به تفاوت ماهیت حیوان با ماهیت انسان اشاره نمود .انسان ها از مکانیزم های غریزی زیستی که رفتار حیوان را هدایت می کنند برخوردار نیستند .عالوه بر این ،انسان ها موجوداتی هشیار هستند که از خود و دنیای خویش آگاهند .ما در واقع از طبیعت فراتر رفته ایم .در نتیجه ،با اینکه در معرض قوانین طبیعی قرار داریم و نمی توانیم آنها را تغییر دهیم ،در حالتی از دربه دری ،انزوا و .بیگانگی رها شده ایم قرون وسطی :آخرین دوران ثبات ‏ فروم ،قرون وسطی (تقریبا 400تا 1400بعد از میالد) را آخرین دوران ثبات ،امنیت و تعلق پذیری نامید .این دورانی بود که تقریبا هیچ آزادی فردی وجود نداشت زیرا نظام فئودالی جایگاه هر کس را در جامعه تعیین کرده بود .گرچه افراد آزاد نبودند ولی از دیگران بیگانه هم نبودند .آشوب های اجتماعی رنسانس و اصالح پروتستان با افزایش دادن آزادی شخصی ،این ثبات و امنیت را نابود کردند .افراد انتخاب بیشتر و کنترل بیشتری را بر زندگی خود کسب کردند و در عوض احساس های ناامنی، .پوچی و تردید درباره ی معنی زندگی آنها را احاطه کردند مکانیزم های گریز ‏ خود کامگی مکانیزم های گریز روانی از نظر فروم ویرانگری پیروی بی اراده مکانیزم های گریز ‏ مازوخیست خود کامگی سادیست رشد شخصیت در کودکی ‏ فروم معتقد بود که رشد فرد در کودکی شبیه رشد گونه انسان است .به عبارت دیگر، تاریخ گونه در کودکی هر انسانی تکرار می شود .هنگامی که کودکان رشد می کنند، به آزادی و استقالل فزاینده ای از والدین خود دست می یابند .چون فرایند رسش، مقداری انزوا و درماندگی را در بر دارد ،کودکان سعی می کنند امنیت دوران طفولیت .را باز یافته و از آزادی فزاینده ی خود بگریزند رابطه بین والد وفرزند ‏ رابطه ی همزیستی روابط میان فردی بین والد و فرزند کناره گیری -ویرانگری عشق آزادی مثبت ‏ عشق آزادی مثبت کار جهت گیری های بی ثمر ،روش های ناسالم ارتباط برقرار کردن با دنیا هستند ‏ گیرنده بازاری تیپ های جهت گیری بی ثمر محتکر بهره کش جهت گیری ثمربخش ‏ جهت گیری ثمر بخش تفکر عشق کار تیپ شخصیت ‏ صیت گیرنده ی فررووم شبیه به :تتییپ شخ تیپ شخصیت جذب دهانی فروید تیپ شخصیت مطیع هورنای تیپ شخصیت ‏ تیپ بهره کش فروم شبیه تیپ پرخاشگر دهانی فروید .است و با دهان گزنده مشخص می شود تیپ شخصیت ‏ : ت ی پ ش خ ص ی تم ح ت ک ر ف ر و م ش بیه به تیپ شخصیت نگهدارنده مقعدی فروید تیپ شخصیت جدای هورنای تیپ شخصیت ثمر بخش ایده آل و بیانگر هدف اصلی رشد انسان است ‏ مرده گرا هستی گرا تیپ های دیگر فروم مال پرست زنده گرا دیدگاه فروید و فروم درباره ی ماهیت انسان ‏ فروم برداشت خوشبینانه ای از .ماهیت انسان داشت ولی فروید افراد را محکوم به تعارض و اضطراب ناشی از نیروهای زیستی تغییر ناپذیر می .دانست انتقاد از فروم ‏ انتزایی انتقاد از فروم هم س ا ن ی د رونی فکر ثمربخ ش گست ردگ ی فلسفی سادگ فاقد ی رچگ ویکپا ی