کسب و کار مدیریت و رهبری

اقتصاد کاربردی برای مدیران

eghtesade_karbordi_baraye_modiran

در نمایش آنلاین پاورپوینت، ممکن است بعضی علائم، اعداد و حتی فونت‌ها به خوبی نمایش داده نشود. این مشکل در فایل اصلی پاورپوینت وجود ندارد.




  • جزئیات
  • امتیاز و نظرات
  • متن پاورپوینت

امتیاز

درحال ارسال
امتیاز کاربر [0 رای]

نقد و بررسی ها

هیچ نظری برای این پاورپوینت نوشته نشده است.

اولین کسی باشید که نظری می نویسد “اقتصاد کاربردی برای مدیران”

اقتصاد کاربردی برای مدیران

اسلاید 1: اقتصاد كاربرديبراي مديراندوره MBAاستاد : دكتر سيد مصطفي صفاريبسمه تعالي(بخش پنجم)

اسلاید 2: تابع تولیدتابع تولید، تولید مقدار بازده در یک اقتصاد را به درداده عوامل تولید و وضعیت دانش فنی ارتباط می دهد. تابع زیر تابع تولید را برحسب نماد نشان میدهد:که در رابطه، Nو K نشان دهنده درداده سرمایه و نیروی کارو A نشان دهنده وضع دانش فنی است. تابع تولید AF(K,N) در معادله بالا مبین آن است که بازده تولید شده به عوامل درداده K و N و وضعیت دانش فنی بستگی دارد. افزایش عوامل درداده و بهبود دانش فنی به افزایش در عرضه بازداده می انجامد. عوامل تولیدکننده رشد بازداده را نشان می دهد: پیشرفت دانش فنی+ رشد سرمایه × سهم سرمایه نیروی کار+ رشد × سهم نیروی کار= رشد بازداده که در آن ө-1 و ө اوزانی هستند که سهم درآمد نیروی کار و سرمایه را در تولید نشان میدهند.

اسلاید 3: 1- تأثیر رشد عوامل درداده در دو قلم اول مشاهده می شود. نیروی کار و سرمایه هریک معادل میزان رشد خود ضرب در سهم آن داده در درآمد، به رشد بازداده کمک می کند.2- میزان بهبود دانش فنی، که پیشرفت دانش فنی یا رشد فرآوری کل عوامل نامیده می شود. میزان رشد فرآوری کل عوامل عبارت از مقداری است که بازداده در نتیجه بهبود شیوه تولید، بدون تغییر کلیه درداده ها، افزایش می یابد، به دیگر سخن هنگامی که فرآوری کل عوامل دارای رشد است که با همان عوامل تولید، بازداده بیشتری به دست آید.3- یک تابع تولید، عوامل درداده و دانش فنی را به سطح بازداده ارتباط می دهد. رشد بازداده با فرض ثبات سطح دانش فنی، عبارت از میانگین وزنی رشد در داده هاست که اوزان برابر با سهم درآمدند. تابع تولید توجیهات را به عوامل درداده و تغییرات در دانش فنی، به منزله منابع رشد بازداده معطوف می کند. 4- نظریه رشد، عوامل تشکیل دهنده رشد میان مدت و بلندمدت بازداده را مورد مطالعه قرار می دهد.این معادله تأثیر رشد درداده و بهبود فرآوری را در رشد بازداده خلاصه می کند:

اسلاید 4: نتیجه گیری:اقتصاد دانان طرفدار دیدگاه عرضه، افزایش سطح و میزان رشد بازداده اشتغال کامل را، از طریق ایجاد انگیزه های بهتر برای کارکردن، پس انداز و سرمایه گذاری و از طریق کاهش مقررات پیشنهاد می کنند، پژوهشهای تجربی نشان می دهد که این انگیزه ها در بخش طرف عرضه نیروی کار موفق است و اینکه کاهش کسری دولت سبب تهییج سرمایه گذاری می شود.∆Y∆NNOYOY=F(N,…)تابع تولید مقدار بازداده را به درداده نیروی کار، باتوجه به سایر عواملف، نظیر سرمایه، ارتباط می دهد. افزایشهای متوالی نیروی کار، اضافه بازداده کمتر و کمتری را به دست می دهد. تولید نهایی نیروی کار X∆/ Y∆ یعنی افزایش بازداده برای هر واحد افزایش در اشتغال با شیب تابع تولید نشان داده شده است. مسطح شدن شیب نشان دهنده آن است که تولید نهایی نیروی کار نزولی است.

اسلاید 5: رشد اقتصاد رشد سولوبا وجود اینکه الگوی سولو بهترین چارچوب را برای آغاز بررسی مبحث رشد اقتصادی ارائه می کند ، درواقع این الگو فقط آغازگر راه است. در این الگو بسیاری از جنبه های جهان به ساده ترین شکل خود درآمده اند و بسیاری از عوامل به حساب نیامده است. اقتصاددانانی که مبحث رشد اقتصادی را مورد بحث و مطالعه قرار می دهند، سعی می کنند تا بتوانند پرسشهای بیشتری را مطرح نمایند. در الگوهای پیشرفته تر هریک از عواملی را که در الگوی سولو عامل برونزا به حساب آمده است به یک عامل درونزا تبدیل می کنند. میزان مصرف باتوجه به نوع تصمیماتی که خانوارها نسبت به مقدار مصرف امروز و فردای خود می گیرند، تغییر می کند و احتمالاً افزایش می یابد. الگوهای رشد پیشرفته تر و پیچیده تری که براساس تئوری رفتار خانوارها قرار دارد، جایگزین تابع مصرف الگوی سولو شده است. برای مثال در الگوی سولو نرخ رشد جمعیت یک عامل برونزا به حساب آمده است. در برخی از الگوهای پیچیده تر در محاسبه نرخ رشد اقتصادی نرخ زاد و ولد را هم به حساب می آورند.

اسلاید 6: شاید مهمترین مطلب این باشد اقتصاددانان کوشیده اند تا الگوهایی را ارائه نمایند که بتوانند بدان وسیله میزان و رشد کارایی کارگر را توجیه نمایند. برخی از اقتصاددانان مسأله آموزش را ( کسب دانش و مهارت کارگران) یعنی انباشت سرمایه های انسانی، مورد تأکید قرار داده اند. سایرین براین نکته تأکید کرده اند که پیشرفت تکنولوژی مرهون منافعی است که در سایه محصولات فرعی فعالیتهای خاص اقتصادی نصیب جامعه می گردد. یکی از محصولات جانبی را صرفه های خارجی می نامند) برای مثال، شاید در طی فرایند اقزایش سرمایه برای تولید، روشهای بهتر و جدیدی ارائه و توصیه شود. اگر این آینده نگری درست از آب درآید، منافع افزایش سرمایه که نصیب جامعه خواهد شد ، بسی بیش از میزانی است که رهاورد الگوی سولو می باشد.الگوی سولو فقط مؤید این مطلب است که رشد پایدار سطح زندگی در گرو پیشرفت تکنولوژی است.

اسلاید 7: 1- الگوی رشد سولو بیانگر این مطلب است که نرخ پس انداز در یک سیستم اقتصادی تعیین کننده میزان کالاهای سرمایه ای( ودرنتیجه سطح تولید) است. هرقدر نرخ پس انداز بالاتر رود میزان کالاهای سرمایه ای افزایش خواهد یافت و سطح تولید بالاتر خواهد رفت.2- افزایش نرخ پس انداز باعث می شود که سیستم دریک دوره زمانی شاهد رشد بالایی باشد تا اینکه آن سیستم به یک وضع پایدار جدید برسد. نرخ پس اندازدر بلند مدت نمی تواند بر نرخ رشد اقتصادی اثر بگذارد. رشد مداوم یا پایدار تولید در ازای هر کارگر در گرو پیشرفت تکتولوژی است.3- غالباً سیاستگذارهای اقتصادی مدعی اند که باید نرخ افزایش سرمایه را بالا برد. افزایش پس اندازهای دولت و ایجاد انگیزه های مالیاتی برای پس اندازهای خصوصی از روشهای دوگانه برای تشویق به افزایش سرمایه است.4- الگوی سولو نشان می دهد که در یک سیستم اقتصادی نرخ رشد جمعیت عامل دیگری برای تعیین سطح زندگی است. هرقدر نرخ رشد جمعیت بالاتر رود میزان تولید هر کارگر کمتر خواهد شد.خلاصه

اسلاید 8: تقاضا نیروی کاراز تابع تولید به بررسی تقاضا برای نیروی کار می پردازیم. پرسش این است که یک بنگاه تا چه اندازه می خواهد نیروی کار استخدام کند. قانونمندی سالم این است که بنگاه تاجایی که استخدام نیروی کاراضافی و گسترش تولید، سود بنگاهی را فزونی بخشد، این کار را ادامه می دهد. بنگاه تا آنجا که بیشتر درآمدش را بیش از هزینه های دستمزدش افزایش دهد، به استخدام نیروی کار اضافی می پردازد.افزایش بازداده ناشی از نیروی کار اضافی را تولید نهایی نیروی کار می نامند. تولید نهایی نیروی کار برابر با شیب تابع تولید است. تابع نهایی هم مثبت و هم نزولی است.بدین معنا که اشتغال اضافی به طور تصاعدی دارای فرآوری کمتری می شود. بنگاه تاجایی نیروی کار اضافی استخدام می کند که تولید نهایی نیروی کار یا به طور خلاصه MPN از هزینه اشتغال اضافی فزونی یابد. هزینه نیروی کار اضافی عبارت از دستمزد واقعی یعنی دستمزد اسمی تقسیم بر سطح قیمت است. دستمزد واقعی، مقدار درداده واقعی را که بنگاه ناگزیر است به هر کارگر بپردازد اندازه می گیرد.منحنی تقاضا برای نیروی کار همان MPN است، بنگاهها تا نقطه ای که MPN برابر دستمزد واقعی شود نیروی کار استخدام می کنند.

اسلاید 9: عرضه نیروی کارعرضه نیروی کار را به منزله تابعی از دستمزد پولی نشان میدهد. تا N هر مقدار نیروی کار در دستمزد معلوم WO عرضه می شود.NOWOSN=Pe g(N)DN=Pe f(N)NW

اسلاید 10: عرضه کل منحنی عرضه کل، AS، مقدار بازداده واقعی یا محصول ناخالص ملی را که بنگاهها در هر سطح از قیمت تمایل به عرضه آن دارند، نشان میدهد.منحنی عرضه کینزیها افقی است و این بدان مفهوم ضمنی است که بنگاهها هر مقدار کالایی را که در سطح قیمت موجود، مورد تقاضا وارد می شود عرضه می کنند. منحنی عرضه کلاسیکها عمودی است. این منحنی در اقتصادی که دارای انعطاف پذیری کامل قیمت و دستمزد است مصداق پیدا نمی کند. درچنین اقتصاد بدون برخوردی، اشتغال و بازداده هماره در سطح اشتغال کامل قرار دارند.

اسلاید 11: YP`ASسطح قیمت Y Yسطح قیمت ASPPعرضه کل کینزیها افقی است که بر این دلالت دارد که هر مقدار بازداده در سطح قیمتهای موجود عرضه خواهد شد. این حالت در نمودار سمت چپ که در آن AS در سطح قیمت P` افقی است، نشان داده شده است. تابع عرضه کلاسیکها بر پایه این فرض قرار دارد که هماره نیروی کار در اشتغال کامل به سر می برد ، و بنابراین بازداده هماره در سطحی که در انطباق با اشتغال کامل نیروی کار است، Y، و مستقل از سطح قیمت، قرار دارد. این حالت با منحنی عرضه کل عمودی نشان داده شده است.

اسلاید 12: ASADYسطح قیمت YBPBBC YCPCPدر هر نقطه روی منحنی تقاضای کل، مانند نقطه B هم بازار کالا و هم بازار دارایی در تعادل قرار دارند. این تعادلی است که بوسیله محل تلاقی منحنیهای IS-LM توصیف شد. به طور مثال در سطح قیمت PB سطح بازداده ای که بازارهای کالا و دارایی هر دو را در تعادل قرار می دهد، YB است. منحنی عرضه کل AS رابطه میان سطح قیمت و مقدار بازداده ای که بنگاهها تمایل به عرضه آن دارند را توصیف می کند. مثلاً در قیمت PC بنگاهها تمایل به عرضه بازداده به مقدار YC را دارند.

اسلاید 13: ASADYسطح قیمت׳ p YoPoPََََََُAD׳ y ׳ EEASADYسطح قیمت׳ p YoPoPََََََُAD׳ y ׳ EEآثار جابجایی منحنی تقاضای کل از AD به AD` به شیب منحنی عرضه کل بستگی دارد. اگر منحنی AS همانند شکل نسبتاً مسطح باشد جابه جایی منحنی عرضه کل عمدتاً به افزایش بازداده می انجامد. در مقابل در شکل دیگر جابه جایی منحنی تقاضای کل عمدتاً سبب افزایش سطح قیمت می شود و دارای اثر افزایشی اندکی بر سطح بازداده است.

اسلاید 14: ASADYسطح قیمت YPoPََََََُAD׳ y ׳ EEدر قضیه کینزیها که بازداده در سطح معلوم قیمت دارای عرضه کاملاً کشش پذیر است، انبساط مالی، درآمد تعادلی را از Yبه׳Yافزایش می دهد. این درست همان نتایجی است که از پیش از منحنیهای IS و LM به دست آمد.

اسلاید 15: ASADYسطح قیمتPoPََََََُAD׳ EE׳׳ E׳ pعرضه بازداده در سطح اشتغال کامل بازداده، Y، کاملاً کشش ناپذیر است. انبساط مالی مخارج تعادلی را، در سطح اولیه قیمت PO ، از E به E ́ ́افزایش می دهد. اما اکنون ، فزونی تقاضا وجود دارد، چون بنگاهها تمایل ندارند بازداده ای به این مقدار عرضه کنند. قیمتها فزونی می یابد و این امر سبب کاهش مانده واقعی می شود، تا آنکه نقطه E ́ ́حاصل گردد. درE ́ ́ مخارج دولت بالاتر است، اما سطح بالاتر قیمت به معنای مانده واقعی پایین تر، میزان بهره بالاتر، و بنابراین مخارج خصوصی کاهش یافته است. در E ́ ́افزایش مخارج دولت ، مخارج خصوصی را به مقدار برابری جانشین جبری کرده است. Y

اسلاید 16: خلاصه1- در شرایط عرضه کینزیها، با فرض ثبات قیمت، سیاست انبساط پولی و انبساط مالی، هر دو سبب افزایش بازداده تعادلی می شوند. انبساط پولی میزان بهره را کاهش می دهد درحالی که انبساط مالی موجب افزایش آن می شود.2- در شرایط عرضه کلاسیکها، انبساط مالی دارای هیچ اثری بر بازده نیست. اما انبساط مالی قیمتها را افزایش، مانده واقعی را کاهش و میزان بهره تعادلی را افزایش می دهد. 3- در شرایط عرضه کلاسیکها، جانشینی جبری کامل وجود دارد مخارج خصوصی درست به اندازه افزایش تقاضای دولت کاهش می یابد.4- انبساط پولی در شرایط عرضه کلاسیکها، قیمتها را به همان نسبت افزایش پول اسمی، افزایش می دهد. کلیه متغیرهای واقعی، بویژه بازداده و میزان بهره تغییر نمی نمایند. هنگامی که تغییر در ذخیره پول دارای آثار واقعی نیست . می گویند پول بی طرف است.

اسلاید 17: 5- اثر کامل تغییر در تقاضای کل بر قیمتها فقط طی زمان به وقوع می پیوندد. افزایش دایمی در تقاضای کل به آهستگی به افزایش تقاضا برای نیروی کار می انجامد، که به نوبه خود بدان معناست که دستمزدها بکندی فزونی می یابند، به باز به نوبه خود بدان معناست که قیمتها فقط طی زمان تعدیل می شوند. اگر اشتغال به شیوه هایی در بالاتر از سطح اشتغال کامل حفظ شود، دستمزدها و قیمتها، بی پایان به افزایش خود ادامه خواهند داد.6- قیمتهای مواد، به همراه دستمزدها، عوامل تعیین کننده هزینه ها و قیمتها هستند. تغییر در قیمتهای مواد، درتغییر در قیمتها و بنابراین تغییر در دستمزدهای واقعی بازتاب می یابند. تغییر در قیمتهای مواد منبعی مهم برای تکانهای عرضه کل بوده اند.7- تکانهای عرضه، مانند افزایش در قیمت مواد، مسئله ای مشکل برای سیاست اقتصاد کلان است. این تکانها را می توان از طریق سیاست انبساط تقاضای کل که دارای اثر افزایشی بر قیمت، اما ثبات در بازداده است همساز کرد. یا آنکه می توان این تکانها را به گونه ای که قیمتها به سبب بکارگیری سیاست انقباض تقاضا ثابت باقی بماند ، خنثی کرد، اما در این صورت بازداده کاهش می یابد.

اسلاید 18: 8- هم بنگاهها و هم کارگران از داشتن رابطه پایدار و بلندمدت اشتغال سود می برند. هیچ یک از آنها به طور متوسط از تغییر، بتناوب، در اشتغال و شرایط در اشتغال سود نمی برند. چنین فضایی تعدیل در دستمزد را آهسته می کند.9- نظریه کلاسیکها درمورد تقاضا برای نیروی کار، تقاضا برای نیروی کار را فقط به دستمزد واقعی، باتوجه به مقدار معلوم سایر عواملی که بنگاه به کار می گیرد، ارتباط می دهد. بنگاههای رقابتی که آزادانه می توانند مقدار نیروی کاری را که مورد استفاده قرار می دهند، در دم و بدون هزینه تغییر دهند، تاجایی که دستمزد واقعی برابر با تولید نهایی نیروی کار شود ، به استخدام می پردازد.10- بنگاهها قیمتهای خود را بر پایه هزینه های تولید تعیین می کنند. بنابراین هنگامی که دستمزدها به سبب آنکه سطح اشتغال بالاتر از سطح اشتغال کامل است. افزایش می یابند، قیمتها نیز فزونی می یابند.11- اقتصاددانان طرفدار دیدگاه عرضه، افزایش سطح و میزان رشد بازداده اشتغال کامل را ، ازطریق ایجاد انگیزه های بهتر برای کارکردن، پس انداز و سرمایه گذاری، و ازطریق کاهش مقررات پیشنهاد می کنند. پژوهشهای تجربی نشان می دهند که این انگیزه ها در بخش عرضه نیروی کار موفق است و اینکه کاهش کسری دولت سبب تهییج سرمایه گذاری می شود.

اسلاید 19: بخش خارج- ترازپرداختهاحساب ترازپرداختها، سوابق معاملات یک اقتصاد را با اقتصادهای دیگر ثبت می کند. حساب سرمایه، معاملات در دارایی را تشریح می کند، درحالی که حساب جاری معاملات درکالا و خدمات و پرداختهای انتقالی را دربر می گیرد.هر پرداخت به خارجیان یک قلم کسری در ترازپرداختها تلقی می شود. هر دریافت از خارجیان یک قلم مازاد است. کسری (یا مازاد) ترازپرداختها، عبارت از مجموع کسری (یا مازاد) حسابهای جاری و سرمایه است.3- درنظام ارزی نرخ ثابت، بانک مرکزی آماده است تا کل تقاضا برای ارز خارجی را که از کسری یا مازاد ترازپرداختها حاصل می شود، به قیمت ثابتی برحسب پول محلی تأمین با تقبل کند. بانکهای مرکزی ناگزیرند فزونی تقاضا یا عرضه ارز خارجی (یعنی به ترتیب کسری یا مازاد ترازپرداختها) را به نرخ ثابت، با کاهش یا افزایش ذخایر ارز خارجی خود، بفروشند یا خریداری کنند.4- در نظام ارزی نرخ انعطاف پذیر، تقاضا و عرضه ارز خارجی می توانند ازطریق تغییر نرخ ارز برابر برابر شوند. تحت نظام شناور پالوده، هیچ گونه مداخله بانک مرکزی وجود ندارد و تراز پرداختها برابر با صفر است. اما بانکهای مرکزی گاه درنظام ارزی شناور مداخله می کنند و خود را درگیر به اصطلاح شناور آلوده می سازند.

اسلاید 20: ASYصادرات-وارداتQNX= ONX< ONX> OBQ(Y)X YBسطح صادرات معلوم و برابر با Xاست . واردات به سطح درآمد بستگی دارد. منحنی (Q)نشان می دهد که واردات همراه با سطح درآمد افزایش می یابد. شیب منحنی، میل نهایی به واردات را تشکیل می دهد. برای سطوح درآمدی پایین تر از YB درآمد صادراتی فزونتر از مخارج وارداتی می شود، و بنابراین مازاد تجاری برابر با فاصله عمودی میان دو منحنی، مثبت است. در YB تعادل تراز تجاری وجود دارد. و برای سطوح درآمدی بالاتر، کسری به صورت فزاینده بزرگتر می شود.

اسلاید 21: LMISYمیزان بهره YOiOENX= Oبا منحنی LM از اقتصاد بسته آشناییم . منحنی IS نشاندهنده تعادل بازار کالاست. اما اکنون خالص صادراتNX را به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده تقاضا دربرمی گیرد. در سطح معلوم صادرات، یک سطح درآمد منحصر به فرد YB وجود دارد که در آن تجارت در تراز قرار می گیرد. این سطح با منحنی عمودی NX=O نشان داده شده است. تعادل در نقطه E به دست می آید که در آن بازار کالا و پول تسویه می شوند. در نقطه E که در آن بازار کالا و پول در تعادل قرار دارند مازاد تجاری وجود دارد. YB

اسلاید 22: YYمیزان بهرهNX= O YBYiسیاست انبساطیسیاست انبساطیسیاست انقباضیسیاست انبساطیسیاست انقباضیسیاست انقباضیتراز داخلی و تراز خارجی و بن بست سیاستمازاد ترازپرداختها BOP برابر با مازاد تجاری، NX ، به اضافه مازاد حساب سرمایه ، CF، است:در این معادله نشان داده ایم که تراز تجاری تابعی از درآمد، و حساب سرمایه تابعی از میزان بهره داخلی است. افزایش درآمد، تراز تجاری را بدتر می کند، و افزایش میزان بهره جریان ورودی سرمایه به داخل را افزایش می دهد و بدین ترتیب حساب سرمایه را بهبود می بخشد. این بدان معناست که به هنگام افزایش درآمد، افزایش در میزان بهره ممکن است تعادل تراز کل پرداختها را حفظ کند. کسری تجاری با جریان ورودی سرمایه تأمین می شود.

اسلاید 23: LMISYمیزان بهرهi* EBBبا منحنی LM از اقتصاد بسته آشنا هستیم، منحنی ISبه ازای نرخ ازر معلوم ترسیم شده است. منحنی BB تعادل در تراز پرداختها را همراه با جریان سرمایه نشان می دهد که ناترازی تجاری را تأمین می کند. این منحنی درحالت تحرک کامل سرمایه افقی است یعنی هنگامی که تفاوت میان میزان بهره داخلی و میزان بهره خارجی به خروج نامحدود سرمایه می انجامد. فقط در میزان بهره i=i* است که تراز پرداختها می تواند در تعادل قرار گیرد.

اسلاید 24:

اسلاید 25: خلاصه1- در نظام ارزی انعطاف پذیر و بدون مداخله دولت، نرخ ارز برای تضمین تراز کل پرداختها، تعدیل می شود. مجموع کسریهای حساب جاری و سرمایه درصورت وجود نرخ ارز شناور و بدون مداخله، صفر است.2- تقاضا برای کالاهای داخلی به نرخ ارز بستگی دارد که باتوجه به قیمتهای داخلی و خارجی، بر قیمتهای نسبی واردات در مقابل صادرات تأثیر می گذارد. افزایش در نرخ ارز-کاهش ارزش پول- با کاهش واردات و افزایش صادرات، تقاضا برای کالاهای تولید داخلی را افزایش می دهد. 3- هنگامی که قابلیت تحرک سرمایه بسیار بالاست، به گونه ای است که میزان بهره اساساً نمی تواند متفاوت با میزان بهره جهانی باشد، سیاست مالی برای تغییر سطح درآمد، کاملاً غیر مؤثر می شود. افزایش درمخارج دولت صرفاً خالص صادرات را کاهش می دهد و کسری تجاری از طریق جریان ورود سرمایه تأمین می شود.4- هنگامی که سرمایه از قابلیت تحرک بالایی برخوردار است، سیاست پولی-باتوجه به قیمتها- مؤثر بودن خود را حفظ می کند. افزایش در ذخیره پول به کاهش ارزش پول، و بهبود تراز خارجی می انجامد که سبب فزونی تقاضا برای بازداده داخلی می شود.

اسلاید 26: 5-در کوتاه مدت، آشفتگیهای پولی به اضافه جهش نرخ ارز می انجامد.6- انتظارهای تغییر در نرخ ارز سبب ایجاد تفاوت درمیان میزانهای بین المللی بهره اسمی می شود. تفاوت بین المللی میزانهای بهره، به هنگام تحرک بالای سرمایه، با میزان مورد انتظار کاهش ارزش پول برابر است. کشوری که انتظار می رود ارزش پولش کاهش یابد دارای میزان بهره اسمی بالاتری نسبت به بقیه جهان خواهد بود.7- کاهش ارزش پول، در کوتاه مدت می تواند به بدترشدن تراز تجاری بینجامد. این امر هنگامی روی می دهد که تغییرات در قیمتهای نسبی بر حجم تجارت اثر اندکی دارد، بدان سبب که تطبیق نیازمند زمان است. طی زمان تجارت تطبیق می یابد و کاهش ارزش پول تراز تجاری را بهبود می بخشد. این امر، اثر منحنی Jخوانده می شود.8- کاهش ارزش پول بدان سبب که موجب افزایش قیمتهای وارداتی می شود، هزینه زندگی را افزایش می دهد که ممکن است به صورت تقاضای افزایش دستمزد متجلی شود. اگر چنین اثری چشمگیر باشد، در این صورت نظام نرخ ارز انعطاف پذیر دارای تغییرات زیاد در قیمتهای اسمی خواهد بود و تغییرات در نرخ ارز ممکن است درتغییر دادن قیمتهای نسبی به طرز ضعیفی عمل کند.

اسلاید 27: 9-حسابهای ترازپرداختها عبارت از سوابق معاملات بین المللی در اقتصاد است. حساب جاری، تجارت درکالا و خدمات و نیز پرداختهای انتقالی را ثبت می کند. حساب سرمایه خرید و فروش دارایی را ثبت می کند. هر معامله ای که سبب فزونی پرداخت اهالی کشوری شود یک قلم کسری برای آن کشور تلقی می شود.10- تراز کل پرداختها عبارت از مجموع حسابهای جاری و سرمایه است. اگر تراز کلی در کسری باشد پرداخت کشور به خارجیان از پرداخت کشور از خارجیان به کشور بیشتر خواهد بود. ارز خارجی برای این پرداختها را بانکهای مرکزی عرضه می کنند.11- درنظام ارزی نرخ ثابت، بانک مرکزی قیمت ارز خارجی را برحسب پول محلی ثابت نگه داری می دارد. بانک مرکزی این کار را با خرید و فروش ارز خارجی به نرخ ارز انجام می دهد. برای این منظور بانک مرکزی ناگزیر به داشتن ذخایر ارز خارجی است.12- درنظام ارزی شناور یا انعطاف پذیر، نرخ ارز هر لحظه ممکن است تغییر یابد. در یک نظام ارزی شناور پالوده، نرخ ارز را عرضه و تقاضا، بی مداخله بانک مرکزی تعیین می کنند. در نظام ارزی شناور آلوده، بانک مرکزی با خرید و فروش ارز خارجی در کوشش درتغییر نرخ ارز، در بازار ارز مداخله می کند.

اسلاید 28: 13-ورود تجارت در کالا بدان معناست که بخشی از تقاضا برای بازداده داخلی از خارج است و بخشی از مخارج اهالی کشور صرف کالاهای خارجی می شود. تعادل در بازار کالا هنگامی حاصل می شود که تقاضا برای کالاهای تولید داخلی برابر با تولید این کالاها شود.14- جریان ورود سرمایه بر آثار سیاستهای پولی و مالی روی ترازپرداختها از طریق تأثیر میزان بهره بر جریان سرمایه ، اشاره دارد. افزایش میزان بهره داخلی نسبت به میزان بهره جهانی، به جریان ورودی سرمایه می انجامد که می تواند کسری تراز تجاری را تأمین کند.15- بنابراین بن بست سیاست را می توانیم با ادغام سیاستهای پولی انقباضی برای بهبود اوضاع تراز پرداختها ازطریق میزان بهره بالاتر و جریان ورودی سرمایه همراه با سیاست مالی انبساطی برای افزایش اشتغال داخلی، باز کنیم.16- اما چنین سیاستهایی را نمی توانیم در بلندمدت برای حفظ ترازپرداختها درنظام ارزی نرخ ارز ثابت مورد استفاده قرار دهیم . پرداخت بهره چنین سیاستهایی در بلندمدت غیرقابل تحمل می شود و نرخ ارز نمی تواند حفظ شود. اگر کسری ترازپرداختها موقتی نباشد در این صورت سیاستهای تطبیق پولی همراه با تغییر در سیاستهای پولی و مالی، باید برای تصحیح ناترازی مورد استفاده قرار گیرد.

اسلاید 29: 17-تجارت در کالا بدان معناست که مخارج اهالی کشور دیگر برابر با تقاضا برای کالاهای تولید داخلی نیست. بخشی از تقاضای داخلی برای کالا، معطوف کالاهای وارداتی می شود و بخشی از تقاضا برای کالاهای داخلی، از خارجیانی است که به آنان صادر می شود.18- هنگامی تعادل در بازار کالا برقرار می شود که تقاضا برای کالاهای داخلی شامل مخارج اهالی کشور به اضافه خالص صادرات، برابر با بازده کالاهای داخلی باشد.19- در تعادل کوتاه مدت هیچ تضمینی برای تعادل تراز تجاری وجود ندارد. در ساده ترین الگوی ما یک سطح منحصر به فرد درآمد وجود دارد که در آن تجارت در تراز قرار می گیرد. و این سطح الزاماً سطح درآمدی نیست که اقتصاد به تعادل کوتاه مدت می رسد.20- افزایش تقاضای مستقل برای کالاهای داخلی سبب فزونی بازداده داخلی می شود و تراز تجاری را بدتر می کند. افزایش صادرات درآمد داخلی را افزایش و کسری تجاری را کاهش یا مازاد تجاری را افزایش می دهد.21- چون تجارت الزاماً درتعادل کوتاه مدت در تراز تجاری قرار نمی گیرد، از این رو ممکن است یک بن بست سیاست درکوشش برای هم افزایش درآمد به سطح بازداده بالقوه و هم برقراری تراز تجاری به وجود آید. افزایش سطح درآمد و حرکت به سوی بازداده بالقوه کاملاً ممکن است تراز تجاری را بدتر کند.

اسلاید 30: 22-به کارگیری سیاستهای جابه جایی مخارج که قیمتهای نسبی کالاهای داخلی و وارداتی را تغییر می دهد همراه با سیاستهای کاهش مخارج می تواند اقتصاد را به سوی اشتغال کامل با تراز تجاری حرکت دهد.23- تقاضای خارجیان برای کالاهای داخلی یعنی واردات خارجیان به سطح درآمد آنان بستگی دارد. بنابراین تقاضا برای کالاهای داخلی همچنین به سطح درآمد خارجیان بستگی دارد. افزایش درآمد خارجی موجب افزایش صادرات و سطح درآمد داخلی می شود و بدین ترتیب واردات داخلی را فزونی می بخشد.24- اثر بازتاب عبارت از این است که تغییر در درآمد خارجیان سرانجام موجب افزایش تقاضا برای کالاهای خارجی از طریق صادرات می شود. اندازه این وابستگی متقابل و اثر بازتاب به درجه نسبی بازبودن اقتصاد بستگی دارد. یک اقتصاد کوچک ممکن است به اقتصاد بزرگتر بسیار وابسته باشد، اما سطح درآمد اقتصاد بزرگتر چندان به سطح درآمد اقتصادهای خارجی کوچک بستگی ندارد.

18,000 تومان

خرید پاورپوینت توسط کلیه کارت‌های شتاب امکان‌پذیر است و بلافاصله پس از خرید، لینک دانلود پاورپوینت در اختیار شما قرار خواهد گرفت.

در صورت عدم رضایت سفارش برگشت و وجه به حساب شما برگشت داده خواهد شد.

در صورت نیاز با شماره 09353405883 در واتساپ، ایتا و روبیکا تماس بگیرید.

افزودن به سبد خرید