کسب و کاراقتصاد و مالیمدیریت و رهبری

اقتصاد كاربردی برای مديران

صفحه 1:
اقتصاد کاربردی برای مدیرآن ۳۳ سا سس در شم

صفحه 2:
مقدار بازده در یک اقتصاد را به درداده عوامل تولید و وضعیت دانش فنی Y=ARK, N) لو 1 نشان دهنده درداده سرمایه و یروی کارو ۸ نشان دهنده وضع دانش فنی ‎AF(K,N)‏ در معادله بالا مبین آن است که بازده تولید شده به عوامل درداده نش فنی بستگی دارد. افزایش عوامل درداده و بهبود دانش فنی به افزایش در عر؛ گگابع زير تابع توليد را برحسب نماد نشان ميدهده ه رشد بازداده را نشان مى دهد: AY/Y=(1- 0)XAN/ N+0XAK/K+AA/A ‏دانش فنی + رشد سرمایه * سهم سرمایه نیروی کار+ رشد * سهم نیروی کار- رشد بازا‎ 9 اوزانی هستند که سهم درآمد نیروی کار و سرمایه را در تولید نشان

صفحه 3:
اه و بهبود فرآوری را در رشد بازداده خلاصه می کند: امل درداده در دو قلم اول مشاهده می شود. نیروی کار و سرمایه هریک معادل آضرب در سهم آن داده در درآمد, به رشد بازداده کمک می کند. ادانش فنی, که پیشرفت دانش فنی یا رشد فرآوری کل عوامل نامیده می شود. ی کل عرامل عبارت از مقداری است که بازدده در تتیجه بهبرد شیه تولید. درداده هاء افزايش مى يابد. به ديكر سخن هنگامی که فرآوری کل عوامل دارای همان عوامل تولید. بازداده بیشتری به دست آید. ید, عوامل درداده و دانش فنی را به سطح بازداده ارتباط می دهد. رشد بازداده ب دانش فنی, عبارت از میانگین وزنی رشد در داده هاست که اوزان برایر با سهم لید توجیهات را به عوامل درداده و تغییرات در دانش فنی, به منزله منابع رشد کند. اعرامل تشکیل دهنده رشد میان مدت و بلندمدت بازداده را مورد مطالعه قرار

صفحه 4:
دیدگاه عرضه. افزایش سطح و میزان رشد بازداده اشتغال کامل راء از طریق بهتر برای کار کردن, پس انداز و سرمایه گذاری و از طریق کاهش مقررات اوهشهای تجربی نشان می دهد که این انگیزه ها در بخش طرف عرضه ۱379 کار نی اسر اينکه کاهش کسری درلت سیب تهییج سرمایه گذاری می شود. ازداده را به درداده نیروی کار باتوجه به سایر عواملف: نظیر سرمایه, ارتباط ‎de‏ 6333 16 اضافه بازداده کمتر و ‎was‏ را به دست مى دهد. توليد نه

صفحه 5:
چارچوب را برای آغاز بررسی مبحث رشد اقتصادی ارائه می ازگر راه است. در این الکو بسیاری از جنیه های جهان به ساده ترا اند و بسیاری از عرامل به حساب نیامده است. اقتصاددانانی که مبحث رشد بحث و مطالعه قرار می دهند. سعی می کنند تا بتوانند پرسشهای بیشتری را ط تر هریک از عواملی را که در الگوی سولو عامل برونزا به حساب آ نزاتبدیل می کنند. میزان مصرف باتوجه به نوع تصمیماتی که خانوارها ‏ مروز و تردای خودمی گیرند. تغيير مى كند و احتمالاً افزايش مى يايد. الگوهای است. برای مثال در الگوی سولو نرخ رشد جمعیت یک عامل برونزا به حساب آ الگوهای پیچیده تر در محاسبه نرخ رشد اقتصادی نرخ زاد و ولد را هم به حسا

صفحه 6:
قتصاددانان کوشیده اند تا الگوهایی را ارائه نمایند که بتوانند بدان کارایی کارگر را توجیه نمایند. برخی از اقتصاددانان مسأله آموزش را ( اشت سرمایه های انسانی؛ مورد تأکید قرار داده اند. سایرین بر فت تکنولوژی مرهون منافعی است که در سایه محصولات فرعی اقتصادی نصیب جامعه می گردد. یکی از محصولات جانبی را صرفه های خارجی ال شايد در طی فرایند اقزایش سرمایه برای تولید. روشهای بهتر و جدیدی ارا آینده نگری درست از آب درآید. منافع افزایش سرمایه که نصیب جامعه پیش از میزانی است که رهاورد الگوی سولو می باشد.الگوی سولو فقط مؤيد | شد پایدار سطح زندگی در گرو پیشرفت تکنولوژی است.

صفحه 7:
لو بيانكر اين مطلب است که نرخ پس انداز در یک سیستم اقتصادی تعبین ای سرمایه ای( ودرنتیجه سطح تولید) است. هرقدر نرخ پس انداز بالاتر رود میزان کالاهای سرمایه ای افزایش خواهد یافت و سطح تولید بالاتر خواهد رفت. انداز باعث می شود که سیستم دریک دوره زمانی شاهد رشد بالابی باشد تا یک وضع پایدار جدید برسد. نرخ پس اندازدر بلند مدت نمی تواند بر نرخ بگذارد. رشد مداوم یا پایدار تولید در ازای هر کارگر در گرو پیشرفت ذارهای اقتصادی مدعی اند که بايد نرخ افزایش سرمایه را بالا برد. افزایش پس های مالیاتی برای پس اندازهای خصوصی از روشهای دو گانه برای نشان می دهد که در یک سیستم اقتصادی نرخ رشد جمعیت عامل دیگری برای اشت. هرقدر نرخ رشد جمعیت بالاتر رود میزان تولید هر کارگر کمتر خواقل

صفحه 8:
بررسی تقاضا پرای نیروی کار می پردازيم. پرسش این است که یک ینگاه تا چه. فعرری کار استخدام کند. قانونمندی سالم اين است که بنگاه تاجایی که جا که بیشتر درآمدش را بیش از هزینه های دستمزدش افزایش دهد, به استخدام می پردازد. ناشی از نیروی کار اضافی را تولید نهایی نیروی کار می نامند. تولید نهایی ابع تولید است. تابع نهایی هم مثبت و هم نزولی است. غال اضافی به طور تصاعدی دارای فرآوری کمتری می شود. بنگاه تاجایی استخدام می کند که تولید نهایی نیروی کار یا به طور خلاصه ‎SIMPN‏ ‏افی فزونی یابد. هزینه نیروی کار اضافی عبارت از دستمزد واقعی یعنی دستمزد سطح قیمت است. دستمزد واقعی, مقدار درداده واقعی را که بنگاه ناگزیر است به د اندازه می گیرد. ای ثیروی کار همان (10 است. بنگاهها تا نقطه ای که 113 برابر دستمزه کار استخدام مي

صفحه 9:
را به منزله تابعی از دستمزد پولی نشان میدهد. تا هر مقدار نیروی کار در

صفحه 10:
‎AS‏ مقدار بازداده واقعی یا محصول ناخالص ملی را که بنگاهها در هر سطح از ‏آن دارند. نشان میدهد. ‎me re‏ م ادی که دارای انعطاف پذیری کامل قیمت و دستمزد است مصداق پیدا نمی کندا اون برخوردی, اشتغال و بازداده هماره در سطح اشتغال کامل قرار دارند. ‎

صفحه 11:
افقی است که بر اين دلالت دارد که هر مقدار بازداده در سطح قیمتهای موجود . این حالت در نمودار سمت چپ که در آن ‎۸٩‏ در سطح قیمت ‏ افقی است. ت. تابع عرضه کلاسیکها بر پایه این فرض قرار دارد که هماره نیروی کار در می برد . و بنابراين بازداده هماره در سطحى كه در انطباق با اشتغال كامل لا و مستقل از سطح قیمت. قرار دارد. اين حالت با منحنى عرضه كل عمودى

صفحه 12:
منحنی تقاضای کل, مانند نقطه 8 هم بازار کالا و هم بازار دارایی در تعادل قرأ است که بوسیله محل تلاقی منحنیهای 15-1.11 توصیف شد. به طور مثال در سطح بازداده ای که بازارهای کالا و دارایی هر دو را در تعادل قرار می دهد. ,' ضه کل ۸5 رابطه ميان سطح قیمت و مقدار بازدده ای که بنكاهها تمايل به را توصیف می کند. مثلاً در قیمت ,3 بنگاهها تمایل به عرضه بازداده به مقدار

صفحه 13:
تقاضای کل از ۸ به ۸0 به شیب منحنی عرضه کل بستگی دارد. اگر شكل نسبتاأ مسطح باشد جابه جایی منحنی عرضه کل عمدتاًبهافزایش بازداده ابل در شكل ديكر جابه جابى منحتى تقاضای کل عمدتاً سیب ايش سطح ق اثر افزايشى اندکی بر سطح بازداده است.

صفحه 14:
که بازداده در سطح معلوم قیمت دارای عرضه کاملاً کشش پذیر است. انبساط لی را از لابه" افزایش می دهد. این درست همان نتایجی است که از پیش از به دست آمد.

صفحه 15:
سطح اشتغال کامل بازداده. ۷. کاملاً کشش ناپذیر است. انبساط مالی مخارج اولیه قیمت ,, از ] به ۳ "قزایش می دهد. اما اکنون . فزونی تقاضا وجود؛ تمایل ندارند بازداده ای به اين مقدار عرضه کنند. قیمتها فزونی می یابد و اين نده واقعی می شود. تا آنکه نقطه 18 ""حاصل گردد. در18 " مخارج دولت بالات "تر قيمت به معناى مانده واقعى يايين تر, میزان بهره بالاتره و بنابراین مخارج یافته است. در 18" افزایش مخارج دولت . مخارج خصوصی را به مقدار برابری

صفحه 16:
كدر ها با فرض ثبات قیمت؛ سیاست انبساط. پولی و انیساط مالی» هرید ادلی می شوند. انبساط پولی میزان بهره را کاهش می دهد درحالی که انبساط ما می شود. ضه کلاسیکهاء انبساط مالی دارای هیچ اثری بر بازده نیست. اما انبساط مالی 3 واقعی را کاهش و میزان بهره تعادلی را افزایش می دهد.

صفحه 17:
ضای کل بر قیمتها فقط طی زمان به وقوع می پیوندد. افزایش دایمی در به افزایش تقاضا پرای نیروی کار می انجامد. كه به نویه خود بدان معنا ی آفزونی می یابند. به باز به نوبه خود بدان معناست که قیمتها فقط طی زمان ت ال به شیوه هایی در بالاتر از سطح اشتغال کامل حفظ شود. دستمزدها و قیمتها, د ادامه خواهند داد. به همراه دستمزدهاء عوامل تعيين کننده هزینه ها و قیمتها هستند. تغیبر در قیمتها تغییر در دستمزدهای واقعی بازتاب می یابند. تغییر در قیمتهای انهای عرضه کل بوده اند. در قیمت مواد. مستله ای مشکل برای سیاست اقتصاد کلان است توان از طریق سیاست انبساط تقاضای کل که دارای اثرافزایشی بر قیمت. اماب آنکه مى توان اين تکانها را به گونه ای که قیمتها به سبب بکار ‎Le‏ ثابت باقی بماند . خنثی کرد. اما در اين صورت بازداده کاهش می يابد.

صفحه 18:
ن از داشتن رابطه پایدار و بلندمدت اش آز تغییر, بتناوب. در اشتغال و شرایط در اشتغال سود نمی برند. چنین فضایی را آهسته می کند. درمورد تقاضا برای نیروی کار, تقاضا برای نیروی کار را فقط به دستمزد ‎Bly‏ ‏م سایر عواملی که بنگاه به کار می گیرد. ارتباط می دهد. بنگاههای رقابتی مقدار نیروی کاری را که مورد استفاده قرار می دهند. در دم و بدون هزینه ته ند وان ان با تولد نهایی ترری کار شود به انتغام مي پردازد اى خود را بر يايه هزينه هاى توليد تعيين مى كد اين هتكامى كد دستمزة اشتغال بالاتر از سطح اشتغال كامل است. افزايش مى يابند, قيمتها نيز فزونى طرفدار ديدكاه عرضه. افزايش سطح و ميزان رشد بازداده اشتغال كامل را , از بهتر براى كاركردن يس انداز و سرمايه كذارى. و ازطريق كاهش مقررات بيشد نشان می دهند که اين انگیزه ها در بخش عرضه نيروى كار موفق | بولت سیب تهییج سرمایه گذاری می شود.

صفحه 19:
| تشریح می کند. درحالی که حساب جاری معاملات درکالا و خدمات و را دربر مى كيرد. یک قلم کسری در ترازپرداختها تلقی می شود. هر دریافت از خارجیان ی (یا مازاد) ترازپرداختها. عبارت از مجموع کسری (یا مازاد) حسابهای جار: نرخ ثابت, بانک مرکزی آماده است تا کل تقاضا برای ارز خارجی را که از حاصل می شود. به قیمت ثابتی برحسب پول محلی تأمین با تقبل کند. بانکها: فزونى تقاضا یا عرضه ارز خارجی (یعنی به ترتیب کسری یا مازاد ترازبرداختها) هش یا افزایش ذخایر ارز خارجی خود. بفروشند یا خریداری کنند. نرخ انعطاف پذیر, تقاضا و عرضه ارز خارجی می توانند ازطریق تغییر نرخ ارز تحت نظام شناور پالوده هیچ گنه مداخله بانک مرکزی وجود ندارد و تراز است. اما بانکهای مرکزی گاه درنظام ارزی شناور مداخله می كنند و 555 ناور آلوده می سازند.

صفحه 20:
« قیب منحنی؛ میل ‎ni‏ به واردات را تر از با درآمد صادراتی فزونتر از مخارج وارداتی ین مازاد تجاری برابر با فاصله عمودی میان دو منحنی, مثبت است. در ۷۰ ‎la‏ ‏د دارد. و برای سطوح درآمدی بالاتره کسری به صورت فزاینده بزرگتر می شود؛

صفحه 21:
اقتصاد بسته آشناييم . منحنی 18 نشاندهنده تعادل بازار کالاست. اما اکنون خا به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده تقاضا دریرمی گیرد. در سطح معلوم صاد منحصر به فرد ولا وجود دارد که در آن تجارت در تراز قرار می گیرد. اين 306 نشان داده شده است. تعادل در نقطه 8 به دست می آید که در آن بازار می شوند. در نقطه ظ که در آن بازار کالا و پول در تعادل قرار دارند مازاد 5

صفحه 22:
سیاست انقباضی | سیاست انقباضی سیاستاتقباضی | سیاست اتبساطی | سیاست اتبساطی| 808 برابر با مازاد تجاری, 2۷16 , به اضافه مازاد حساب سرمایه , 6 ( 0۳ +(۲,۰.۰ ,0-۷2۲ و ان داده ايم که تراز تجاری تابعی از در آمد. و حساب سرمایه تابعی از میزان + بايش درآمد. تراز تجارى را بدتر مى كند. و افزايش ميزان بهره جريان ورودى حساب سرمايه را بهبود مى بخشد. اين بدان بهره ممكن است تعادل تراز كل پرداختها اری با جریان ورودی سرمایه تأمین مي شو ——

صفحه 23:
از اقتصاد بسته آشنا هستیم. منحنی 5آبه ازای نرخ ازر معلوم ترسیم شده است. إدل در تراز يرداختها را همراه با جریان سرمایه نشان مى دهد كه ناترازى تجارى این منحنی درحالت تحرک کامل سرمایه افقی است یعنی هنگامی که تفاوت میان و میزان بهره خارجی به خروج نامحدود سرمایه می انجامد. فقط در میزان بهر اتراز پرداختها می تواند در تعادل قرار گیرد.

صفحه 24:
آثار سیاست پولی و مالی تحت شرایط تحرک کامل سرمایه نظام ارزى فرخ ثابت بازداده تغيير ذمى کند كاهش ذخاير به ميزان افزايش بول افزايش بازداده بدتر شدن اوضاع تراز تجاری نظام ارزی نرخ انعطاف پذیر افزایش بازداده بهبود اوضاع تراز تجاری كاهش ارزش بول بازداده تغيير نمى يابد كاهش خالص صادرات افزايش ارزش بول

صفحه 25:
اف پذیر و بدون مداخله دولت, نرخ ارز برای تضمین تراز کل پرداختهاء ت یهای حساب جاری و سرمایه درصورت وجود نرخ ارز شناور و بدون مداخ لاهای داخلی به نرخ ارز بستگی دارد که باتوجه به قیمتهای داخلی و خارجی؛ بر دات در مقابل صادرات تأثیر می گذارد. افزایش در ترخ ارز-کاهش ارزش پول أن افزایش صادرات. تقاضا برای کالاهای تولید داخلی را آفزایش می دهد. بليت تحرك سرمايه بسيار بالاست, به گونه ای است که میزان بهره اساسا نمی 7 + جهانی باشد. سیاست مالی برای تغیبر سطح درآمد. کاملا غير مؤثر مى شود. دولت صرفاً خالص صادرات را کاهش می دهد و کسری تجاری از طریق جریان oy ee مایه از قابلیت تحرک بالایی برخوردار است. سیاست پولی-باتوجه به قیمتها- می کند. افزایش در ذخیره پول به کاهش ارزش پول, و بهبود تراز خارجی می یفی تقاضا برای بازداده داخلی می شود. =

صفحه 26:
بای پولی به اضافه جهش نرخ ارز می انجامد. در نرخ ارز سبب ایجاد تفاوت درمیان میزانهای بین المللی بهره اسمی می شوا انهای بهره. به هنگام تحرک بالای سرمایه. با میزان مورد انتظار کاهش ارژ: ری که انتظار می رود ارزش پولش کا یابد دارای میزان بهره اسمی بالات ان خواهد بود. پول. در کوتاه مدت می تواند به بدترشدن تراز تجاری بینجامد. اين امر هنگامی ات در قیمتهای نسبی بر حجم تجارت اثر اندکی دارد. بدان سبب که تطبیق . طی زمان تجارت تطبیق می یابد و کاهش ارزش پول تراز تجاری را بهبود منحنی لاخوانده می شود. پول بدان سبب که موجب افزایش قیمتهای وارداتی می شود, هزینه زندگی را ممکن است به صورت تقاضای افزایش دستمزد متجلی شود. اگر چنین اثری این صورت نظام نرخ ارز انعطاف پذیر دارای تغیبرات زیاد در قیمتهای اسمی ات در نرخ أرز ممكن است درتغيير دادن قبمتهاى نسبى به طرز ضعيفى عمل 2

صفحه 27:
بارت از سرا معاملات بين المللی در اقتصاد است. حساب جاری: ثبت می کند. حساب سرمایه خرید و فروش ‎١‏ ل معط ایک سب ی برداخت اهالى كشورى شود يى قل 4ل اختها عبارت از مجموع حسابهای جاری و سرمایه است. اگر تراز کلی در کسر: ر به خارجیان از پرداخت کشور از خارجیان به کشور بیشتر خواهد بود.ارز ۴ را بانکهای مرکزی عرضه می کنند. نرخ ثابت, بانک مرکزی قیمت ارز خارجی را برحسب پول محلی ثابت نگه دا کزی اين کار را با خرید و فروش ارز خارجی به نرخ ارز انجام می دهد. برای ای ازی تاگزیر یه داشتن ذخایر ارز خارجی است. شناور یا انعطاف پذیر. نرخ ارز هر لحظه ممکن است تغییر یابد. در یک نظام «. نوخ ارز را عرضه و تقاضاء بی مداخله بانک مرکزی تعیین می کنند. در نظام انک مرکزی با خرید و فروش ارز خارجی در کوشش درتغییر نرخ ارز, در با

صفحه 28:
۳-ورود تج ر کالا بدان معناست که بخشی از تفاضا برای بازداده داخلی از خارج است و اهالی کشور صرف کالاهای خارجی می شود. تعادل در بازار کالا هنگامی حاصل کالاهای تولید داخلی برایر با تولید اين کالاها شود. سرمایه بر آثار سیاستهای پولی و مالی روی تراز پرداختها از طریق تأثير میزان + اشاره دارد. افزایش میزان بهره داخلی نسبت یه میزان بهره جهانی؛ به جریان ور که می تواند کسری تراز تجاری را تأمین کند. بست سیاست را می توانیم با ادغام سیاستهای پولی انقباضی برای بهبود اوضاع ت یزان بهره بالاتر و جریان ورودی سرمایه همراه با سیاست مالی اتبساطی برای استهایی را نمی توانیم در بلندمدت برای حفظ ترازپرداختها درنظام ارزی نرخ ارا ه قرار دهیم . پرداخت بهره چنین سیاستهایی در بلندمدت غیرقابل تحمل می شود حفظ شود. اگر کسری ترازپرداختها موقتی نباشد در این صورت سیاستهای تطب سیاستهای پولی و مالی. باید برای تصحیح ناترازی مورد استفاده قرار.گیر

صفحه 29:
که مخارج اهالی کشور دیگر برایر با تقاضا برای کالاهای تولید از تقاضای داخلی برای کال معطوف کالاهای وارداتی می شود و بخشی از ای داخلی, از خارجیانی است که به آنان صادر می شود. ل در بازار کالا برقرار می شود که تقاضا برای کالاهای داخلی شامل مخارج اها الص صادرات. برایر با بازده کالاهای داخلی باشد. تاه مدت هیچ تضمینی برای تعادل تراز تجاری وجود ندارد. در ساده ترین الگو: به فرد درآمد وجود دارد که در آن تجارت در تراز قرار مى كيرد. و اين سطع ی تست که اقتصاد به تعادل کوتاه مدت می رسد ای مستقل برای کالاهای داخلی سبب فزونی بازداده داخلی می شود و تراز تجا افزايش صادرات درآمد داخلى را افزايش و کسری تجاری را کاهش یا مازاد تجا الزاماً درتعادل کوتاه مدت در تراز تجاری قرار نمی گیرد. از این رو ممکن ا ت در کوشش برای هم افزایش درآمد به سطح بازدده بالقوه و هم برقرارى تراز اید. افزایش سطح درآمد و حرکت به سوی بازداده بالقوه كاملاً ممكن است تراز

صفحه 30:
استهای کاهش مخارج می تواند اقتصاد وا به سوی اشتقال کامل با تراز كار | جیان برای کالاهای داخلی یعنی واردات خارجیان به سطح در آمد آنان بستگی دا ای کالاهای داخلی همچنین به سطح درآمد خارجیان بستگی دارد. افزایش درآمد ایش صادرات و سطح درآمد داخلی می شود و بدین ترتیب واردات داخلی را بارت از این است که تغسر در درآمد خارجیان سرانجام موجب افزایش تقاضا بر از طریق صادرات می شود. اندازه اين وابستگی متقابل و اثر بازتاب به درجه نسب دارد. یک اقتصاد کوچک ممکن است به اقتصاد بزرگتر بسیار وابسته باشد؛ اد بزرگتر چندان به سطح د رآمد اقتصادهای خارجی کوچک بستگی ندارد.

تابع تولید تابع تولید ،تولید مقدار بازده در یک اقتصاد را به درداده عوامل تولید و وضعیت دانش فنی ارتباط می دهد .تابع زیر تابع تولید را برحسب نماد نشان میدهد: )Y  AF(K, N که در رابطهN ،و Kنشان دهنده درداده سرمایه و نیروی کارو Aنشان دهنده وضع دانش فنی است .تابع تولید ) AF(K,Nدر معادله باال مبین آن است که بازده تولید شده به عوامل درداده Kو Nو وضعیت دانش فنی بستگی دارد .افزایش عوامل درداده و بهبود دانش فنی به افزایش در عرضه بازداده می انجامد. عوامل تولیدکننده رشد بازداده را نشان می دهد: ‏Y / Y (1  ) N / N   K / K  A/ A پیشرفت دانش فنی +رشد سرمایه × سهم سرمایه نیروی کار +رشد × سهم نیروی کار= رشد بازداده که در آن ө-1و өاوزانی هستند که سهم درآمد نیروی کار و سرمایه را در تولید نشان میدهند. این معادله تأثیر رشد درداده و بهبود فرآوری را در رشد بازداده خالصه می کند: -1تأثیر رشد عوامل درداده در دو قلم اول مشاهده می شود .نیروی کار و سرمایه هریک معادل میزان رشد خود ضرب در سهم آن داده در درآمد ،به رشد بازداده کمک می کند. -2میزان بهبود دانش فنی ،که پیشرفت دانش فنی یا رشد فرآوری کل عوامل نامیده می شود. میزان رشد فرآوری کل عوامل عبارت از مقداری است که بازداده در نتیجه بهبود شیوه تولید، بدون تغییر کلیه درداده ها ،افزایش می یابد ،به دیگر سخن هنگامی که فرآوری کل عوامل دارای رشد است که با همان عوامل تولید ،بازداده بیشتری به دست آید. -3یک تابع تولید ،عوامل درداده و دانش فنی را به سطح بازداده ارتباط می دهد .رشد بازداده با فرض ثبات سطح دانش فنی ،عبارت از میانگین وزنی رشد در داده هاست که اوزان برابر با سهم درآمدند .تابع تولید توجیهات را به عوامل درداده و تغییرات در دانش فنی ،به منزله منابع رشد بازداده معطوف می کند. -4نظریه رشد ،عوامل تشکیل دهنده رشد میان مدت و بلندمدت بازداده را مورد مطالعه قرار می دهد. نتیجه گیری: اقتصاد دانان طرفدار دیدگاه عرضه ،افزایش سطح و میزان رشد بازداده اشتغال کامل را ،از طریق ایجاد انگیزه های بهتر برای کارکردن ،پس انداز و سرمایه گذاری و از طریق کاهش مقررات پیشنهاد می کنند ،پژوهشهای تجربی نشان می دهد که این انگیزه ها در بخش طرف عرضه نیروی کار موفق است و اینکه کاهش کسری دولت سبب تهییج سرمایه گذاری می شود. …Y=F(N, ) ∆Y ‏YO ∆N ‏NO تابع تولید مقدار بازداده را به درداده نیروی کار ،باتوجه به سایر عواملف ،نظیر سرمایه ،ارتباط می دهد .افزایشهای متوالی نیروی کار ،اضافه بازداده کمتر و کمتری را به دست می دهد .تولید نهایی نیروی کار ∆X ∆/ Yیعنی افزایش بازداده برای هر واحد افزایش در اشتغال با شیب تابع تولید نشان داده شده است .مسطح شدن شیب نشان دهنده آن است که تولید نهایی نیروی کار نزولی است. رشد اقتصاد رشد سولو با وجود اینکه الگوی سولو بهترین چارچوب را برای آغاز بررسی مبحث رشد اقتصادی ارائه می کند ،درواقع این الگو فقط آغازگر راه است .در این الگو بسیاری از جنبه های جهان به ساده ترین شکل خود درآمده اند و بسیاری از عوامل به حساب نیامده است .اقتصاددانانی که مبحث رشد اقتصادی را مورد بحث و مطالعه قرار می دهند ،سعی می کنند تا بتوانند پرسشهای بیشتری را مطرح نمایند .در الگوهای پیشرفته تر هریک از عواملی را که در الگوی سولو عامل برونزا به حساب آمده است به یک عامل درونزا تبدیل می کنند .میزان مصرف باتوجه به نوع تصمیماتی که خانوارها نسبت به مقدار مصرف امروز و فردای خود می گیرند ،تغییر می کند و احتماًال افزایش می یابد .الگوهای رشد پیشرفته تر و پیچیده تری که براساس تئوری رفتار خانوارها قرار دارد ،جایگزین تابع مصرف الگوی سولو شده است .برای مثال در الگوی سولو نرخ رشد جمعیت یک عامل برونزا به حساب آمده است .در برخی از الگوهای پیچیده تر در محاسبه نرخ رشد اقتصادی نرخ زاد و ولد را هم به حساب می آورند. شاید مهمترین مطلب این باشد اقتصاددانان کوشیده اند تا الگوهایی را ارائه نمایند که بتوانند بدان وسیله میزان و رشد کارایی کارگر را توجیه نمایند .برخی از اقتصاددانان مسأله آموزش را ( کسب دانش و مهارت کارگران) یعنی انباشت سرمایه های انسانی ،مورد تأکید قرار داده اند .سایرین براین نکته تأکید کرده اند که پیشرفت تکنولوژی مرهون منافعی است که در سایه محصوالت فرعی فعالیتهای خاص اقتصادی نصیب جامعه می گردد .یکی از محصوالت جانبی را صرفه های خارجی می نامند) برای مثال ،شاید در طی فرایند اقزایش سرمایه برای تولید ،روشهای بهتر و جدیدی ارائه و توصیه شود .اگر این آینده نگری درست از آب درآید ،منافع افزایش سرمایه که نصیب جامعه خواهد شد ،بسی بیش از میزانی است که رهاورد الگوی سولو می باشد.الگوی سولو فقط مؤید این مطلب است که رشد پایدار سطح زندگی در گرو پیشرفت تکنولوژی است. خالصه -1الگوی رشد سولو بیانگر این مطلب است که نرخ پس انداز در یک سیستم اقتصادی تعیین کننده میزان کاالهای سرمایه ای( ودرنتیجه سطح تولید) است .هرقدر نرخ پس انداز باالتر رود میزان کاالهای سرمایه ای افزایش خواهد یافت و سطح تولید باالتر خواهد رفت. -2افزایش نرخ پس انداز باعث می شود که سیستم دریک دوره زمانی شاهد رشد باالیی باشد تا اینکه آن سیستم به یک وضع پایدار جدید برسد .نرخ پس اندازدر بلند مدت نمی تواند بر نرخ رشد اقتصادی اثر بگذارد .رشد مداوم یا پایدار تولید در ازای هر کارگر در گرو پیشرفت تکتولوژی است. -3غالبًا سیاستگذارهای اقتصادی مدعی اند که باید نرخ افزایش سرمایه را باال برد .افزایش پس اندازهای دولت و ایجاد انگیزه های مالیاتی برای پس اندازهای خصوصی از روشهای دوگانه برای تشویق به افزایش سرمایه است. -4الگوی سولو نشان می دهد که در یک سیستم اقتصادی نرخ رشد جمعیت عامل دیگری برای تعیین سطح زندگی است .هرقدر نرخ رشد جمعیت باالتر رود میزان تولید هر کارگر کمتر خواهد شد. تقاضا نیروی کار از تابع تولید به بررسی تقاضا برای نیروی کار می پردازیم .پرسش این است که یک بنگاه تا چه اندازه می خواهد نیروی کار استخدام کند .قانونمندی سالم این است که بنگاه تاجایی که استخدام نیروی کاراضافی و گسترش تولید ،سود بنگاهی را فزونی بخشد ،این کار را ادامه می دهد .بنگاه تا آنجا که بیشتر درآمدش را بیش از هزینه های دستمزدش افزایش دهد ،به استخدام نیروی کار اضافی می پردازد. افزایش بازداده ناشی از نیروی کار اضافی را تولید نهایی نیروی کار می نامند .تولید نهایی نیروی کار برابر با شیب تابع تولید است .تابع نهایی هم مثبت و هم نزولی است. بدین معنا که اشتغال اضافی به طور تصاعدی دارای فرآوری کمتری می شود .بنگاه تاجایی نیروی کار اضافی استخدام می کند که تولید نهایی نیروی کار یا به طور خالصه MPNاز هزینه اشتغال اضافی فزونی یابد .هزینه نیروی کار اضافی عبارت از دستمزد واقعی یعنی دستمزد اسمی تقسیم بر سطح قیمت است .دستمزد واقعی ،مقدار درداده واقعی را که بنگاه ناگزیر است به هر کارگر بپردازد اندازه می گیرد. منحنی تقاضا برای نیروی کار همان MPNاست ،بنگاهها تا نقطه ای که MPNبرابر دستمزد واقعی شود نیروی کار استخدام می کنند. عرضه نیروی کار عرضه نیروی کار را به منزله تابعی از دستمزد پولی نشان میدهد .تا Nهر مقدار نیروی کار در دستمزد معلوم WOعرضه می شود. ‏W )SN=Pe g(N ‏WO )DN=Pe f(N ‏N ‏NO عرضه کل منحنی عرضه کل ،AS ،مقدار بازداده واقعی یا محصول ناخالص ملی را که بنگاهها در هر سطح از قیمت تمایل به عرضه آن دارند ،نشان میدهد. منحنی عرضه کینزیها افقی است و این بدان مفهوم ضمنی است که بنگاهها هر مقدار کاالیی را که در سطح قیمت موجود ،مورد تقاضا وارد می شود عرضه می کنند .منحنی عرضه کالسیکها عمودی است. این منحنی در اقتصادی که دارای انعطاف پذیری کامل قیمت و دستمزد است مصداق پیدا نمی کند. درچنین اقتصاد بدون برخوردی ،اشتغال و بازداده هماره در سطح اشتغال کامل قرار دارند. AS ‏P ‏P سطح قیمت سطح قیمت ‏Y ‏AS ‏P ` ‏Y ‏Y عرضه کل کینزیها افقی است که بر این داللت دارد که هر مقدار بازداده در سطح قیمتهای موجود عرضه خواهد شد .این حالت در نمودار سمت چپ که در آن ASدر سطح قیمت `Pافقی است، نشان داده شده است .تابع عرضه کالسیکها بر پایه این فرض قرار دارد که هماره نیروی کار در اشتغال کامل به سر می برد ،و بنابراین بازداده هماره در سطحی که در انطباق با اشتغال کامل نیروی کار است ،Y ،و مستقل از سطح قیمت ،قرار دارد .این حالت با منحنی عرضه کل عمودی نشان داده شده است. P ‏AS ‏B ‏C ‏AD ‏PC سطح قیمت ‏PB ‏Y ‏YB ‏YC در هر نقطه روی منحنی تقاضای کل ،مانند نقطه Bهم بازار کاال و هم بازار دارایی در تعادل قرار دارند .این تعادلی است که بوسیله محل تالقی منحنیهای IS-LMتوصیف شد .به طور مثال در سطح قیمت PBسطح بازداده ای که بازارهای کاال و دارایی هر دو را در تعادل قرار می دهدYB ، است .منحنی عرضه کل ASرابطه میان سطح قیمت و مقدار بازداده ای که بنگاهها تمایل به عرضه آن دارند را توصیف می کند .مثًال در قیمت PCبنگاهها تمایل به عرضه بازداده به مقدار YCرا دارند. AS ‏P ََََََُAD سطح قیمت ‏E ‏Po ‏AS ׳ ‏E ََََََُAD ‏AD ‏Y ‏E ׳p ‏Po سطح قیمت ׳ ‏E ׳p ‏P ‏AD ׳y ‏Y ‏Yo ׳y ‏Yo آثار جابجایی منحنی تقاضای کل از ADبه `ADبه شیب منحنی عرضه کل بستگی دارد .اگر منحنی ASهمانند شکل نسبتًا مسطح باشد جابه جایی منحنی عرضه کل عمدتًا به افزایش بازداده می انجامد .در مقابل در شکل دیگر جابه جایی منحنی تقاضای کل عمدتًا سبب افزایش سطح قیمت می شود و دارای اثر افزایشی اندکی بر سطح بازداده است. P ‏AS ََََََُAD ‏Y ‏AD ׳y ‏Y در قضیه کینزیها که بازداده در سطح معلوم قیمت دارای عرضه کامًال کشش پذیر است ،انبساط مالی ،درآمد تعادلی را از Yبه׳ Yافزایش می دهد .این درست همان نتایجی است که از پیش از منحنیهای ISو LMبه دست آمد. سطح قیمت ׳ ‏E ‏E ‏Po AS ‏P ׳ ‏E ‏Po سطح قیمت ََََََُAD ׳ ‏E ׳E ׳p ‏AD ‏Y ‏Y عرضه بازداده در سطح اشتغال کامل بازداده ،Y ،کامًال کشش ناپذیر است .انبساط مالی مخارج تعادلی را ،در سطح اولیه قیمت ، POاز Eبه ́ ́ Eافزایش می دهد .اما اکنون ،فزونی تقاضا وجود دارد ،چون بنگاهها تمایل ندارند بازداده ای به این مقدار عرضه کنند .قیمتها فزونی می یابد و این امر سبب کاهش مانده واقعی می شود ،تا آنکه نقطه ́ ́ Eحاصل گردد .در ́ ́ Eمخارج دولت باالتر است ،اما سطح باالتر قیمت به معنای مانده واقعی پایین تر ،میزان بهره باالتر ،و بنابراین مخارج خصوصی کاهش یافته است .در ́ ́ Eافزایش مخارج دولت ،مخارج خصوصی را به مقدار برابری جانشین جبری کرده است. خالصه -1در شرایط عرضه کینزیها ،با فرض ثبات قیمت ،سیاست انبساط پولی و انبساط مالی ،هر دو سبب افزایش بازداده تعادلی می شوند .انبساط پولی میزان بهره را کاهش می دهد درحالی که انبساط مالی موجب افزایش آن می شود. -2در شرایط عرضه کالسیکها ،انبساط مالی دارای هیچ اثری بر بازده نیست .اما انبساط مالی قیمتها را افزایش ،مانده واقعی را کاهش و میزان بهره تعادلی را افزایش می دهد. -3در شرایط عرضه کالسیکها ،جانشینی جبری کامل وجود دارد مخارج خصوصی درست به اندازه افزایش تقاضای دولت کاهش می یابد. -4انبساط پولی در شرایط عرضه کالسیکها ،قیمتها را به همان نسبت افزایش پول اسمی ،افزایش می دهد .کلیه متغیرهای واقعی ،بویژه بازداده و میزان بهره تغییر نمی نمایند .هنگامی که تغییر در ذخیره پول دارای آثار واقعی نیست .می گویند پول بی طرف است. -5اثر کامل تغییر در تقاضای کل بر قیمتها فقط طی زمان به وقوع می پیوندد .افزایش دایمی در تقاضای کل به آهستگی به افزایش تقاضا برای نیروی کار می انجامد ،که به نوبه خود بدان معناست که دستمزدها بکندی فزونی می یابند ،به باز به نوبه خود بدان معناست که قیمتها فقط طی زمان تعدیل می شوند .اگر اشتغال به شیوه هایی در باالتر از سطح اشتغال کامل حفظ شود ،دستمزدها و قیمتها ،بی پایان به افزایش خود ادامه خواهند داد. -6قیمتهای مواد ،به همراه دستمزدها ،عوامل تعیین کننده هزینه ها و قیمتها هستند .تغییر در قیمتهای مواد ،درتغییر در قیمتها و بنابراین تغییر در دستمزدهای واقعی بازتاب می یابند .تغییر در قیمتهای مواد منبعی مهم برای تکانهای عرضه کل بوده اند. -7تکانهای عرضه ،مانند افزایش در قیمت مواد ،مسئله ای مشکل برای سیاست اقتصاد کالن است. این تکانها را می توان از طریق سیاست انبساط تقاضای کل که دارای اثر افزایشی بر قیمت ،اما ثبات در بازداده است همساز کرد .یا آنکه می توان این تکانها را به گونه ای که قیمتها به سبب بکارگیری سیاست انقباض تقاضا ثابت باقی بماند ،خنثی کرد ،اما در این صورت بازداده کاهش می یابد. -8هم بنگاهها و هم کارگران از داشتن رابطه پایدار و بلندمدت اشتغال سود می برند .هیچ یک از آنها به طور متوسط از تغییر ،بتناوب ،در اشتغال و شرایط در اشتغال سود نمی برند .چنین فضایی تعدیل در دستمزد را آهسته می کند. -9نظریه کالسیکها درمورد تقاضا برای نیروی کار ،تقاضا برای نیروی کار را فقط به دستمزد واقعی، باتوجه به مقدار معلوم سایر عواملی که بنگاه به کار می گیرد ،ارتباط می دهد .بنگاههای رقابتی که آزادانه می توانند مقدار نیروی کاری را که مورد استفاده قرار می دهند ،در دم و بدون هزینه تغییر دهند ،تاجایی که دستمزد واقعی برابر با تولید نهایی نیروی کار شود ،به استخدام می پردازد. -10بنگاهها قیمتهای خود را بر پایه هزینه های تولید تعیین می کنند .بنابراین هنگامی که دستمزدها به سبب آنکه سطح اشتغال باالتر از سطح اشتغال کامل است .افزایش می یابند ،قیمتها نیز فزونی می یابند. -11اقتصاددانان طرفدار دیدگاه عرضه ،افزایش سطح و میزان رشد بازداده اشتغال کامل را ،ازطریق ایجاد انگیزه های بهتر برای کارکردن ،پس انداز و سرمایه گذاری ،و ازطریق کاهش مقررات پیشنهاد می کنند .پژوهشهای تجربی نشان می دهند که این انگیزه ها در بخش عرضه نیروی کار موفق است و اینکه کاهش کسری دولت سبب تهییج سرمایه گذاری می شود. بخش خارج -ترازپرداختها حساب ترازپرداختها ،سوابق معامالت یک اقتصاد را با اقتصادهای دیگر ثبت می کند .حساب سرمایه، معامالت در دارایی را تشریح می کند ،درحالی که حساب جاری معامالت درکاال و خدمات و پرداختهای انتقالی را دربر می گیرد. هر پرداخت به خارجیان یک قلم کسری در ترازپرداختها تلقی می شود .هر دریافت از خارجیان یک قلم مازاد است .کسری (یا مازاد) ترازپرداختها ،عبارت از مجموع کسری (یا مازاد) حسابهای جاری و سرمایه است. -3درنظام ارزی نرخ ثابت ،بانک مرکزی آماده است تا کل تقاضا برای ارز خارجی را که از کسری یا مازاد ترازپرداختها حاصل می شود ،به قیمت ثابتی برحسب پول محلی تأمین با تقبل کند .بانکهای مرکزی ناگزیرند فزونی تقاضا یا عرضه ارز خارجی (یعنی به ترتیب کسری یا مازاد ترازپرداختها) را به نرخ ثابت ،با کاهش یا افزایش ذخایر ارز خارجی خود ،بفروشند یا خریداری کنند. -4در نظام ارزی نرخ انعطاف پذیر ،تقاضا و عرضه ارز خارجی می توانند ازطریق تغییر نرخ ارز برابر برابر شوند .تحت نظام شناور پالوده ،هیچ گونه مداخله بانک مرکزی وجود ندارد و تراز پرداختها برابر با صفر است .اما بانکهای مرکزی گاه درنظام ارزی شناور مداخله می کنند و خود را درگیر به اصطالح شناور آلوده می سازند. )Q(Y ‏NX= O ‏Q ‏NX< O ‏B ‏NX> O صادرات-واردات ‏AS ‏X ‏Y ‏YB سطح صادرات معلوم و برابر با Xاست .واردات به سطح درآمد بستگی دارد .منحنی ( )Qنشان می دهد که واردات همراه با سطح درآمد افزایش می یابد .شیب منحنی ،میل نهایی به واردات را تشکیل می دهد .برای سطوح درآمدی پایین تر از YBدرآمد صادراتی فزونتر از مخارج وارداتی می شود ،و بنابراین مازاد تجاری برابر با فاصله عمودی میان دو منحنی ،مثبت است .در YBتعادل تراز تجاری وجود دارد .و برای سطوح درآمدی باالتر ،کسری به صورت فزاینده بزرگتر می شود. NX= O ‏LM ‏iO میزان بهره ‏E ‏IS ‏Y ‏YB ‏YO با منحنی LMاز اقتصاد بسته آشناییم .منحنی ISنشاندهنده تعادل بازار کاالست .اما اکنون خالص صادرات NXرا به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده تقاضا دربرمی گیرد .در سطح معلوم صادرات، یک سطح درآمد منحصر به فرد YBوجود دارد که در آن تجارت در تراز قرار می گیرد .این سطح با منحنی عمودی NX=Oنشان داده شده است .تعادل در نقطه Eبه دست می آید که در آن بازار کاال و پول تسویه می شوند .در نقطه Eکه در آن بازار کاال و پول در تعادل قرار دارند مازاد تجاری وجود دارد. تراز داخلی و تراز خارجی و بن بست سیاست ‏Y ‏NX= O سیاست انقباضی سیاست انبساطی سیاست انبساطی ‏Y ‏Y میزان بهره سیاست انقباضی سیاست انقباضی سیاست انبساطی ‏i ‏YB مازاد ترازپرداختها BOPبرابر با مازاد تجاری ، NX ،به اضافه مازاد حساب سرمایه ،CF ، است: * ) BOP NX(Y, X ,...) CF(i,i در این معادله نشان داده ایم که تراز تجاری تابعی از درآمد ،و حساب سرمایه تابعی از میزان بهره داخلی است .افزایش درآمد ،تراز تجاری را بدتر می کند ،و افزایش میزان بهره جریان ورودی سرمایه به داخل را افزایش می دهد و بدین ترتیب حساب سرمایه را بهبود می بخشد .این بدان معناست که به هنگام افزایش درآمد ،افزایش در میزان بهره ممکن است تعادل تراز کل پرداختها را حفظ کند .کسری تجاری با جریان ورودی سرمایه تأمین می شود. LM ‏E میزان بهره ‏BB *i ‏IS ‏Y با منحنی LMاز اقتصاد بسته آشنا هستیم ،منحنی ISبه ازای نرخ ازر معلوم ترسیم شده است. منحنی BBتعادل در تراز پرداختها را همراه با جریان سرمایه نشان می دهد که ناترازی تجاری را تأمین می کند .این منحنی درحالت تحرک کامل سرمایه افقی است یعنی هنگامی که تفاوت میان میزان بهره داخلی و میزان بهره خارجی به خروج نامحدود سرمایه می انجامد .فقط در میزان بهره *i=iاست که تراز پرداختها می تواند در تعادل قرار گیرد. آثار سیاست پولی و مالی تحت شرایط تحرک کامل سرمایه نظام ارزی نرخ ثابت انبساط پولی انبساط مالی بازداده تغییر نمی کند کاهش ذخایر به میزان افزایش پول افزایش بازداده بدتر شدن اوضاع تراز تجاری نظام ارزی نرخ انعطاف پذیر افزایش بازداده بهبود اوضاع تراز تجاری کاهش ارزش پول بازداده تغییر نمی یابد کاهش خالص صادرات افزایش ارزش پول خالصه -1در نظام ارزی انعطاف پذیر و بدون مداخله دولت ،نرخ ارز برای تضمین تراز کل پرداختها ،تعدیل می شود .مجموع کسریهای حساب جاری و سرمایه درصورت وجود نرخ ارز شناور و بدون مداخله، صفر است. -2تقاضا برای کاالهای داخلی به نرخ ارز بستگی دارد که باتوجه به قیمتهای داخلی و خارجی ،بر قیمتهای نسبی واردات در مقابل صادرات تأثیر می گذارد .افزایش در نرخ ارز-کاهش ارزش پول -با کاهش واردات و افزایش صادرات ،تقاضا برای کاالهای تولید داخلی را افزایش می دهد. -3هنگامی که قابلیت تحرک سرمایه بسیار باالست ،به گونه ای است که میزان بهره اساسًا نمی تواند متفاوت با میزان بهره جهانی باشد ،سیاست مالی برای تغییر سطح درآمد ،کامًال غیر مؤثر می شود. افزایش درمخارج دولت صرفًا خالص صادرات را کاهش می دهد و کسری تجاری از طریق جریان ورود سرمایه تأمین می شود. -4هنگامی که سرمایه از قابلیت تحرک باالیی برخوردار است ،سیاست پولی-باتوجه به قیمتها -مؤثر بودن خود را حفظ می کند .افزایش در ذخیره پول به کاهش ارزش پول ،و بهبود تراز خارجی می انجامد که سبب فزونی تقاضا برای بازداده داخلی می شود. -5در کوتاه مدت ،آشفتگیهای پولی به اضافه جهش نرخ ارز می انجامد. -6انتظارهای تغییر در نرخ ارز سبب ایجاد تفاوت درمیان میزانهای بین المللی بهره اسمی می شود. تفاوت بین المللی میزانهای بهره ،به هنگام تحرک باالی سرمایه ،با میزان مورد انتظار کاهش ارزش پول برابر است .کشوری که انتظار می رود ارزش پولش کاهش یابد دارای میزان بهره اسمی باالتری نسبت به بقیه جهان خواهد بود. -7کاهش ارزش پول ،در کوتاه مدت می تواند به بدترشدن تراز تجاری بینجامد .این امر هنگامی روی می دهد که تغییرات در قیمتهای نسبی بر حجم تجارت اثر اندکی دارد ،بدان سبب که تطبیق نیازمند زمان است .طی زمان تجارت تطبیق می یابد و کاهش ارزش پول تراز تجاری را بهبود می بخشد .این امر ،اثر منحنی Jخوانده می شود. -8کاهش ارزش پول بدان سبب که موجب افزایش قیمتهای وارداتی می شود ،هزینه زندگی را افزایش می دهد که ممکن است به صورت تقاضای افزایش دستمزد متجلی شود .اگر چنین اثری چشمگیر باشد ،در این صورت نظام نرخ ارز انعطاف پذیر دارای تغییرات زیاد در قیمتهای اسمی خواهد بود و تغییرات در نرخ ارز ممکن است درتغییر دادن قیمتهای نسبی به طرز ضعیفی عمل کند. -9حسابهای ترازپرداختها عبارت از سوابق معامالت بین المللی در اقتصاد است .حساب جاری، تجارت درکاال و خدمات و نیز پرداختهای انتقالی را ثبت می کند .حساب سرمایه خرید و فروش دارایی را ثبت می کند .هر معامله ای که سبب فزونی پرداخت اهالی کشوری شود یک قلم کسری برای آن کشور تلقی می شود. -10تراز کل پرداختها عبارت از مجموع حسابهای جاری و سرمایه است .اگر تراز کلی در کسری باشد پرداخت کشور به خارجیان از پرداخت کشور از خارجیان به کشور بیشتر خواهد بود .ارز خارجی برای این پرداختها را بانکهای مرکزی عرضه می کنند. -11درنظام ارزی نرخ ثابت ،بانک مرکزی قیمت ارز خارجی را برحسب پول محلی ثابت نگه داری می دارد .بانک مرکزی این کار را با خرید و فروش ارز خارجی به نرخ ارز انجام می دهد .برای این منظور بانک مرکزی ناگزیر به داشتن ذخایر ارز خارجی است. -12درنظام ارزی شناور یا انعطاف پذیر ،نرخ ارز هر لحظه ممکن است تغییر یابد .در یک نظام ارزی شناور پالوده ،نرخ ارز را عرضه و تقاضا ،بی مداخله بانک مرکزی تعیین می کنند .در نظام ارزی شناور آلوده ،بانک مرکزی با خرید و فروش ارز خارجی در کوشش درتغییر نرخ ارز ،در بازار ارز مداخله می کند. -13ورود تجارت در کاال بدان معناست که بخشی از تقاضا برای بازداده داخلی از خارج است و بخشی از مخارج اهالی کشور صرف کاالهای خارجی می شود .تعادل در بازار کاال هنگامی حاصل می شود که تقاضا برای کاالهای تولید داخلی برابر با تولید این کاالها شود. -14جریان ورود سرمایه بر آثار سیاستهای پولی و مالی روی ترازپرداختها از طریق تأثیر میزان بهره بر جریان سرمایه ،اشاره دارد .افزایش میزان بهره داخلی نسبت به میزان بهره جهانی ،به جریان ورودی سرمایه می انجامد که می تواند کسری تراز تجاری را تأمین کند. -15بنابراین بن بست سیاست را می توانیم با ادغام سیاستهای پولی انقباضی برای بهبود اوضاع تراز پرداختها ازطریق میزان بهره باالتر و جریان ورودی سرمایه همراه با سیاست مالی انبساطی برای افزایش اشتغال داخلی ،باز کنیم. -16اما چنین سیاستهایی را نمی توانیم در بلندمدت برای حفظ ترازپرداختها درنظام ارزی نرخ ارز ثابت مورد استفاده قرار دهیم .پرداخت بهره چنین سیاستهایی در بلندمدت غیرقابل تحمل می شود و نرخ ارز نمی تواند حفظ شود .اگر کسری ترازپرداختها موقتی نباشد در این صورت سیاستهای تطبیق پولی همراه با تغییر در سیاستهای پولی و مالی ،باید برای تصحیح ناترازی مورد استفاده قرار گیرد. -17تجارت در کاال بدان معناست که مخارج اهالی کشور دیگر برابر با تقاضا برای کاالهای تولید داخلی نیست .بخشی از تقاضای داخلی برای کاال ،معطوف کاالهای وارداتی می شود و بخشی از تقاضا برای کاالهای داخلی ،از خارجیانی است که به آنان صادر می شود. -18هنگامی تعادل در بازار کاال برقرار می شود که تقاضا برای کاالهای داخلی شامل مخارج اهالی کشور به اضافه خالص صادرات ،برابر با بازده کاالهای داخلی باشد. -19در تعادل کوتاه مدت هیچ تضمینی برای تعادل تراز تجاری وجود ندارد .در ساده ترین الگوی ما یک سطح منحصر به فرد درآمد وجود دارد که در آن تجارت در تراز قرار می گیرد .و این سطح الزامًا سطح درآمدی نیست که اقتصاد به تعادل کوتاه مدت می رسد. -20افزایش تقاضای مستقل برای کاالهای داخلی سبب فزونی بازداده داخلی می شود و تراز تجاری را بدتر می کند .افزایش صادرات درآمد داخلی را افزایش و کسری تجاری را کاهش یا مازاد تجاری را افزایش می دهد. -21چون تجارت الزامًا درتعادل کوتاه مدت در تراز تجاری قرار نمی گیرد ،از این رو ممکن است یک بن بست سیاست درکوشش برای هم افزایش درآمد به سطح بازداده بالقوه و هم برقراری تراز تجاری به وجود آید .افزایش سطح درآمد و حرکت به سوی بازداده بالقوه کامًال ممکن است تراز تجاری را بدتر کند. -22به کارگیری سیاستهای جابه جایی مخارج که قیمتهای نسبی کاالهای داخلی و وارداتی را تغییر می دهد همراه با سیاستهای کاهش مخارج می تواند اقتصاد را به سوی اشتغال کامل با تراز تجاری حرکت دهد. -23تقاضای خارجیان برای کاالهای داخلی یعنی واردات خارجیان به سطح درآمد آنان بستگی دارد. بنابراین تقاضا برای کاالهای داخلی همچنین به سطح درآمد خارجیان بستگی دارد .افزایش درآمد خارجی موجب افزایش صادرات و سطح درآمد داخلی می شود و بدین ترتیب واردات داخلی را فزونی می بخشد. -24اثر بازتاب عبارت از این است که تغییر در درآمد خارجیان سرانجام موجب افزایش تقاضا برای کاالهای خارجی از طریق صادرات می شود .اندازه این وابستگی متقابل و اثر بازتاب به درجه نسبی بازبودن اقتصاد بستگی دارد .یک اقتصاد کوچک ممکن است به اقتصاد بزرگتر بسیار وابسته باشد ،اما سطح درآمد اقتصاد بزرگتر چندان به سطح درآمد اقتصادهای خارجی کوچک بستگی ندارد.

51,000 تومان